سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع مسئولان تعاونی‌های سراسر کشور

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع مسئولان تعاونی‌های سراسر کشور

  • چهارشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۶۴

بسم الله الرحمن الرحیم
ما هم منتظر می‌مانیم این سمینار آقایان که محصول تجربه و مطالعات کسانی که در این زمینه کار کرده‌اند، روی این مسأله مهم جمع‌بندی کند و نتیجه را در اختیار همه قرار دهد تا بتوانیم از این تجربه به‌نحو شایسته‌ای در بهبود وضع اقتصادی جامعه‌مان استفاده کنیم.
هدف مشخص این است که انسانهایی وجود دارند که استعداد کارهای با ارزش را دارند و به تنهایی، سرمایه و نیروی یک فرد نمی‌تواند به‌این کار برسد، باید یک راهی پیدا کرد که از طریق آن از این استعدادها که در سراسر جامعه وجود دارد استفاده شود. رقم قابل توجهی از نیروها به خاطر اینکه نیروی انسانی یک نفر کافی نیست و یا سرمایه ندارد، نمی‌تواند به آن کار برسد. هیچ کس نمی‌تواند با این منطق مخالفت کند که حکومت برای این نیروها فکری کند.
البته راههایی هم وجود دارد، ولی این هم (تعاونی) یک راه روشن است. مسأله دیگر که جزو اهداف بود، اینکه در توزیع امکانات کشور، توزیع ثروت و رفاه در گذشته تبعیضاتی وجود داشته است که نه اسلامی است و نه انسانی و نه به نفع سرمایه‌دارهاست. به هرحال زندگی را برای آنها تلخ و ناامن می‌کند.
کل جامعه از این تبعیضات نابجا حذر می‌کند، خیلی از آدمها هستند که به جامعه حق دارند، استعداد هم دارند و شرایط جور نمی‌شود. سرمایه در دست یک فامیل و چند فامیل گرفته شده و آنها امکانات عمومی را در اختیار می‌گیرند. این روند تبعیض را بیشتر می‌کند. ممکن است طرق زیادی باشد که یک راه ( تعاونی ) است. بجای اینکه یک فرد مالک یک کارخانه، مزرعه و یا مؤسسه باشد، چند فرد باشند، بجای یک خانواده چند خانواده استفاده کنند، این منطق اسلامی و انسانی است و با اصول فقه سازگار است. پس هدف کم کردن تبعیض‌ها و حفظ حقوق و استفاده از نیروها و استعدادها است که هر دو به یک عدالت اجتماعی منجر می‌شود و جزء اهداف کسانی است که این تعاونی‌ها را مطرح کرده‌اند. اگر کسی با این فکر مخالف است، یا طرفدار تبعیض است، یا باید فکر کند که ما نمی‌توانیم این قدر استعداد را بکار بگیریم و یا لازم نداند.
ما چنان راهی را ندیده‌ایم، عملا نمی‌شود که همه مردم در پروژه‌های مؤثر و سودآور سهیم باشند. این قدر پروژه و طرح و زمینه نیست. طرحها و پروژه‌های بزرگ طوری است که بیش از استعداد یک نفر است و درآمدش بیش از نیاز یک نفر است. به نظر می‌رسد اهداف مشخص شد. مشکل فقهی هم اصلا تصور نمی‌کنیم که بعضی می‌خواستند بتراشند، وجود داشته باشد. این یک نوع شرکت ابتکاری است. وقتی اجبار نباشد و شرایط قانونی داشته باشد، هیچ مسأله فقهی مخدوش نمی‌شود.
این اشتباه است که تعاونی نسخه فکر مارکسیستی است، این یک نوع شرکت است و ایجاد شرکت‌ها مخالفت با شرع ندارد.
مسأله مهم، مسأله اجرائی است. یعنی آنچه که الان مهم است و آقایان باید بیشتر روی آن کار کنند مسأله اجرا است که ببینند این کار در اجرا چه قدر می‌تواند موفق باشد. ما می‌خواهیم سرمایه و زمینه فعالیتی را در اختیار افرادی بگذاریم که از آن استفاده کنند، به‌اضافه نیروهای انسانی که مورد استفاده قرار می‌گیرد، این مجموعه باید جوری باشد که محصول و دست‌آوردش، متناسب با این سرمایه‌هایی که به کار می‌رود، باشد.
آن اهداف اسلامی و انسانی که داریم و عدالتی که دنبالش هستیم، یک بعد قضیه است. و اما معنی این هم (تعاون) باید کارساز باشد. ما اگر سرمایه‌ای را به دست یک نفر بدهیم که به تنهایی مال خودش باشد، فعالیت می‌کند و اگر سرمایه را به ده نفر بدهیم و استعدادهای آنها را هم به‌این اضافه کنیم، نتیجه این نشود که تناسبی که بین یکی و ده‌تا هست به ضرر محصول کار دسته‌جمعی تمام شود.
در کار دسته‌جمعی تعاون هم باید یک عامل اضافه باشد، یعنی علاوه بر ده برابری قدرت و سرمایه، آن نفس تعاون و همکاری و اتحاد هم که باید بازده اضافی بدهد، حداقل اگر محصول را از آن نسبت بالاتر نمی‌برد، پائین نیاورد و این یک مقدار زیادی نیاز به تعلیم و تربیت دارد.
در بعضی از مردم، روحیاتی وجود دارد که در کارهای اجتماعی، سعی می‌کنند کار را به‌گردن دیگران بیندازند و از زیر بار آن شانه خالی کنند. آن دقتی که در کار شخصی خودشان می‌کنند، در کار دیگر که یک درصد یا یک دهم آن (کار شخصی) سنگینی دارد، دقت نمی‌کنند. و اگر این حالت در اعضاء و افراد شرکت‌های تعاونی باشد، ما شکست می‌خوریم.
اگر در راه تعاونی‌ها، مشکل به وجود بیاید، من فکر می‌کنم، مشکل عدم روحیه همکاری در میان خود افراد آنها باشد، لذا افرادی که مسئول هستند، باید خیلی تلاش کنند که این فکر شکست نخورد و این تجربه ناکام نماند. باید کاری کنند که تعاونی‌ها واقعآ تعاونی باشد و معنای کلمه در آنجا صدق کند. و فرار از مسئولیت نباشد. برای اینکه دسته جمعی کار می‌کنند کار دسته جمعی و دل دادن به‌کار دسته‌جمعی و احساس مسئولیت در کار دسته جمعی باید توضیح داده شود. یک نفر آدم اگر در کار فردی مسئولیت خودش و جوابگوی خودش است، باید احساس کند که در کار دسته‌جمعی جوابگوی ده نفر است، و اگر شکست بخورد، مسئول شکست یک فکر و یک تز و یک اقتصاد است.
افراد تعاونی‌ها دوره ببینند و آزمایش شوند و اگر افرادی روحیه ورود به‌این کار را ندارند در این میدان وارد نشوند. ما اگر 500 تعاونی موفق داشته باشیم، این هدف (تعاونی‌ها) تقویت می‌شود و جا می‌افتد. ولی اگر پنج هزار تعاونی ناموفق و شکست‌خورده داشته باشیم، این فکر شکست خواهد خورد و موفق نخواهد بود و آن اهداف هم تأمین نمی‌شود.
وقتی که تکنیک این اجرائی را که من مطرح کردم حساب کنید، همه یکی یکی آن را قبول دارند، عدالت چیزی نیست که کسی منکرش باشد، رفع تبعیض را همه می‌خواهند. استفاده از استعدادها را همه می‌خواهند و همکاری و تعاون را نیز همه می‌خواهند. ما هرچه را که به عنوان نقطه‌ای از این مجموعه قبول داریم خوب است. اما اگر محصول این مجموعه چیز زیبایی در نیامده، معلوم می‌شود که یک جایی اِشکال دارد. و به نظر من اگر روزی تعاونی‌ها در این راه موفق نشوند و شکست بخورند، محصول عدم احساس مسئولیت افراد است و این بسیار مهم است.
البته کارشکنی هم خواهند کرد. کسانی که به‌فکر تبعیض هستند و خیال می‌کنند مصلحت کشور در وجود سرمایه‌های بزرگ یا افراد و خانواده‌هاست، شاید با این طور چیزها (تعاونی‌ها) مخالفت کنند. منتهی فعلا مؤثر نیست. چون رهبری، دولت و مجلس گوش به‌حرف آنها نمی‌دهند. آنهایی که در مملکت تصمیم‌گیری دارند، آن طرز تفکر را قبول ندارند.
عمده مسأله این است که کسانی که می‌خواهند در این راه تلاش کنند. پایه اجرایی کار را خوب تقویت کنند، مسائل فکری تعاونی‌ها زیاد مشکل ندارد، حل می‌شود. اگر هم کسی سئوال داشته باشد، قابل جواب دادن است. مسائل عملی آن را من نمی‌دانم که چگونه حل می‌شود و این کار شما است.
ان‌شاءاللّه آقایان با زحمتی که می‌کشید، در این سمینار واقعآ ارزیابی و بررسی کنید که تا به حال چه قدر موفق بوده‌اید و اگر در جاهایی موفق نبوده‌اید، دلیل چه بوده است و آن را پیدا کنید.
این فکر (تعاونی) هنوز در این کشور زنده است و ما منتظریم که نتیجه تجربه شما هم با این فکر توأم شود. تا ان‌شاءاللّه راهی برای تعدیل ثروت، رفع تبعیض، استفاده از استعدادها و نیروها و تقسیم عادلانه امکانات عمومی کشور در میان بسم الله الرحمن الرحیم
ما هم منتظر می‌مانیم این سمینار آقایان که محصول تجربه و مطالعات کسانی که در این زمینه کار کرده‌اند، روی این مسأله مهم جمع‌بندی کند و نتیجه را در اختیار همه قرار دهد تا بتوانیم از این تجربه به‌نحو شایسته‌ای در بهبود وضع اقتصادی جامعه‌مان استفاده کنیم.
هدف مشخص این است که انسانهایی وجود دارند که استعداد کارهای با ارزش را دارند و به تنهایی، سرمایه و نیروی یک فرد نمی‌تواند به‌این کار برسد، باید یک راهی پیدا کرد که از طریق آن از این استعدادها که در سراسر جامعه وجود دارد استفاده شود. رقم قابل توجهی از نیروها به خاطر اینکه نیروی انسانی یک نفر کافی نیست و یا سرمایه ندارد، نمی‌تواند به آن کار برسد. هیچ کس نمی‌تواند با این منطق مخالفت کند که حکومت برای این نیروها فکری کند.
البته راههایی هم وجود دارد، ولی این هم (تعاونی) یک راه روشن است. مسأله دیگر که جزو اهداف بود، اینکه در توزیع امکانات کشور، توزیع ثروت و رفاه در گذشته تبعیضاتی وجود داشته است که نه اسلامی است و نه انسانی و نه به نفع سرمایه‌دارهاست. به هرحال زندگی را برای آنها تلخ و ناامن می‌کند.
کل جامعه از این تبعیضات نابجا حذر می‌کند، خیلی از آدمها هستند که به جامعه حق دارند، استعداد هم دارند و شرایط جور نمی‌شود. سرمایه در دست یک فامیل و چند فامیل گرفته شده و آنها امکانات عمومی را در اختیار می‌گیرند. این روند تبعیض را بیشتر می‌کند. ممکن است طرق زیادی باشد که یک راه ( تعاونی ) است. بجای اینکه یک فرد مالک یک کارخانه، مزرعه و یا مؤسسه باشد، چند فرد باشند، بجای یک خانواده چند خانواده استفاده کنند، این منطق اسلامی و انسانی است و با اصول فقه سازگار است. پس هدف کم کردن تبعیض‌ها و حفظ حقوق و استفاده از نیروها و استعدادها است که هر دو به یک عدالت اجتماعی منجر می‌شود و جزء اهداف کسانی است که این تعاونی‌ها را مطرح کرده‌اند. اگر کسی با این فکر مخالف است، یا طرفدار تبعیض است، یا باید فکر کند که ما نمی‌توانیم این قدر استعداد را بکار بگیریم و یا لازم نداند.
ما چنان راهی را ندیده‌ایم، عملا نمی‌شود که همه مردم در پروژه‌های مؤثر و سودآور سهیم باشند. این قدر پروژه و طرح و زمینه نیست. طرحها و پروژه‌های بزرگ طوری است که بیش از استعداد یک نفر است و درآمدش بیش از نیاز یک نفر است. به نظر می‌رسد اهداف مشخص شد. مشکل فقهی هم اصلا تصور نمی‌کنیم که بعضی می‌خواستند بتراشند، وجود داشته باشد. این یک نوع شرکت ابتکاری است. وقتی اجبار نباشد و شرایط قانونی داشته باشد، هیچ مسأله فقهی مخدوش نمی‌شود.
این اشتباه است که تعاونی نسخه فکر مارکسیستی است، این یک نوع شرکت است و ایجاد شرکت‌ها مخالفت با شرع ندارد.
مسأله مهم، مسأله اجرائی است. یعنی آنچه که الان مهم است و آقایان باید بیشتر روی آن کار کنند مسأله اجرا است که ببینند این کار در اجرا چه قدر می‌تواند موفق باشد. ما می‌خواهیم سرمایه و زمینه فعالیتی را در اختیار افرادی بگذاریم که از آن استفاده کنند، به‌اضافه نیروهای انسانی که مورد استفاده قرار می‌گیرد، این مجموعه باید جوری باشد که محصول و دست‌آوردش، متناسب با این سرمایه‌هایی که به کار می‌رود، باشد.
آن اهداف اسلامی و انسانی که داریم و عدالتی که دنبالش هستیم، یک بعد قضیه است. و اما معنی این هم (تعاون) باید کارساز باشد. ما اگر سرمایه‌ای را به دست یک نفر بدهیم که به تنهایی مال خودش باشد، فعالیت می‌کند و اگر سرمایه را به ده نفر بدهیم و استعدادهای آنها را هم به‌این اضافه کنیم، نتیجه این نشود که تناسبی که بین یکی و ده‌تا هست به ضرر محصول کار دسته‌جمعی تمام شود.
در کار دسته‌جمعی تعاون هم باید یک عامل اضافه باشد، یعنی علاوه بر ده برابری قدرت و سرمایه، آن نفس تعاون و همکاری و اتحاد هم که باید بازده اضافی بدهد، حداقل اگر محصول را از آن نسبت بالاتر نمی‌برد، پائین نیاورد و این یک مقدار زیادی نیاز به تعلیم و تربیت دارد.
در بعضی از مردم، روحیاتی وجود دارد که در کارهای اجتماعی، سعی می‌کنند کار را به‌گردن دیگران بیندازند و از زیر بار آن شانه خالی کنند. آن دقتی که در کار شخصی خودشان می‌کنند، در کار دیگر که یک درصد یا یک دهم آن (کار شخصی) سنگینی دارد، دقت نمی‌کنند. و اگر این حالت در اعضاء و افراد شرکت‌های تعاونی باشد، ما شکست می‌خوریم.
اگر در راه تعاونی‌ها، مشکل به وجود بیاید، من فکر می‌کنم، مشکل عدم روحیه همکاری در میان خود افراد آنها باشد، لذا افرادی که مسئول هستند، باید خیلی تلاش کنند که این فکر شکست نخورد و این تجربه ناکام نماند. باید کاری کنند که تعاونی‌ها واقعآ تعاونی باشد و معنای کلمه در آنجا صدق کند. و فرار از مسئولیت نباشد. برای اینکه دسته جمعی کار می‌کنند کار دسته جمعی و دل دادن به‌کار دسته‌جمعی و احساس مسئولیت در کار دسته جمعی باید توضیح داده شود. یک نفر آدم اگر در کار فردی مسئولیت خودش و جوابگوی خودش است، باید احساس کند که در کار دسته‌جمعی جوابگوی ده نفر است، و اگر شکست بخورد، مسئول شکست یک فکر و یک تز و یک اقتصاد است.
افراد تعاونی‌ها دوره ببینند و آزمایش شوند و اگر افرادی روحیه ورود به‌این کار را ندارند در این میدان وارد نشوند. ما اگر 500 تعاونی موفق داشته باشیم، این هدف (تعاونی‌ها) تقویت می‌شود و جا می‌افتد. ولی اگر پنج هزار تعاونی ناموفق و شکست‌خورده داشته باشیم، این فکر شکست خواهد خورد و موفق نخواهد بود و آن اهداف هم تأمین نمی‌شود.
وقتی که تکنیک این اجرائی را که من مطرح کردم حساب کنید، همه یکی یکی آن را قبول دارند، عدالت چیزی نیست که کسی منکرش باشد، رفع تبعیض را همه می‌خواهند. استفاده از استعدادها را همه می‌خواهند و همکاری و تعاون را نیز همه می‌خواهند. ما هرچه را که به عنوان نقطه‌ای از این مجموعه قبول داریم خوب است. اما اگر محصول این مجموعه چیز زیبایی در نیامده، معلوم می‌شود که یک جایی اِشکال دارد. و به نظر من اگر روزی تعاونی‌ها در این راه موفق نشوند و شکست بخورند، محصول عدم احساس مسئولیت افراد است و این بسیار مهم است.
البته کارشکنی هم خواهند کرد. کسانی که به‌فکر تبعیض هستند و خیال می‌کنند مصلحت کشور در وجود سرمایه‌های بزرگ یا افراد و خانواده‌هاست، شاید با این طور چیزها (تعاونی‌ها) مخالفت کنند. منتهی فعلا مؤثر نیست. چون رهبری، دولت و مجلس گوش به‌حرف آنها نمی‌دهند. آنهایی که در مملکت تصمیم‌گیری دارند، آن طرز تفکر را قبول ندارند.
عمده مسأله این است که کسانی که می‌خواهند در این راه تلاش کنند. پایه اجرایی کار را خوب تقویت کنند، مسائل فکری تعاونی‌ها زیاد مشکل ندارد، حل می‌شود. اگر هم کسی سئوال داشته باشد، قابل جواب دادن است. مسائل عملی آن را من نمی‌دانم که چگونه حل می‌شود و این کار شما است.
ان‌شاءاللّه آقایان با زحمتی که می‌کشید، در این سمینار واقعآ ارزیابی و بررسی کنید که تا به حال چه قدر موفق بوده‌اید و اگر در جاهایی موفق نبوده‌اید، دلیل چه بوده است و آن را پیدا کنید.
این فکر (تعاونی) هنوز در این کشور زنده است و ما منتظریم که نتیجه تجربه شما هم با این فکر توأم شود. تا ان‌شاءاللّه راهی برای تعدیل ثروت، رفع تبعیض، استفاده از استعدادها و نیروها و تقسیم عادلانه امکانات عمومی کشور در میان