سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع مسؤولین شورای هماهنگی جوانان ایران اسلامی

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع مسؤولین شورای هماهنگی جوانان ایران اسلامی

  • ساختمان قدس
  • یکشنبه ۱۱ دی ۱۳۸۴

بسم‌الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السّلام علی رسول الله و آله
  از دیدن شما خوشحال شدم و استفاده کردم. به خاطر ارتباطاتی که دارید، برداشتهایی هم از مسایل دارید، من هم چند نکته را می‌گویم.
در مورد خبرگان که بحث زنده روز است، الان تلاش می‌شود که انتخابات آن به تأخیر بیفتد. این حرفها در روزنامه‌ها هم آمده که وزیر کشور گفت. رهبری از سالها پیش سیاستی داشتند که به مانع برخورد کرده بود و الان تجدید شد. یعنی به جای برگزاری چهار انتخابات در چهار سال، دوبار انتخابات داشته باشیم. الان فکر این است که انتخابات مجلس و خبرگان یکجا برگزار شود. راهش این است که خبرگان یک سال تمدید شود تا با مجلس انجام شود. شورها و ریاست ‌جمهوری هم یکجا برگزار شود. دولت و وزارت کشور پذیرفته‌اند. در جلسات سران قوا که من هم شرکت می‌کنم، قبول شده است. اختلاف نظری بین مجلس و دولت بود که فکر می‌کنم به گونه‌ای حل شد. البته در روزنامه‌ها مخالفت‌های زیادی شده است. دفعه قبل هم به خاطر مخالفت‌ها منصرف شده‌اند. احتمال دارد به عنوان معضل از رهبری استعلام کنند تا مجمع تشخیص مصلحت نظام به خبرگان بگوید یک سال تمدید کنید. البته در قانون خبرگان آمده که تمدید دوره به دست خودشان است. ممکن است این اتفاق بیفتد. منتهی الان خبرگان می‌گوید در جامعه شائبه دارد که اینها خودشان یک سال اضافه کردند. می‌خواهند مجمع تشخیص یا مجلس بگوید و بیشتر روی مجمع حساب می‌کنند.
من هم با این کار مخالف نیستم. چون هر سال که انتخابات برگزار می‌شود، جامعه ما را  می‌لرزاند. تا دوباره شکل بگیرد، انتخابات بعدی شروع می‌شود. هزینه زیادی هم دارد. با اصل آن موافق هستم و باید ببینیم چگونه اتفاق می‌افتد.
اگر چنین شود که فرصت بیشتری برای انتخابات دارید. ظرف دو سه هفته آینده مشخص می‌شود. در مورد مسایل کلی‌تری که مطرح کردید، حرفهای آن جلسه را می‌گویم. به نظر می‌رسد مشکل انتخابات واقعیتی است که دوباره در حال بروز است. تفکری که از اول انقلاب می‌گفت: در نظام ولایی انتخابات زینت است و اصل نیست.آن تفکر دوباره در حال اوج گرفتن است. البته مردم از این حرف خیلی بدشان می‌آید. در انتخابات سال اول آقای خاتمی، آقای عسگراولادی همین حرف را گفت و به جناح خود ضربه زد. این دفعه هم آقای مصباح این حرف را زد و اینها دارند روی آن کار می‌کنند.
به نظرم اشتباه می‌کنند. چون مغرور شدند. بعضی از صاحب‌نظران تعبیر می‌کنند که اینها الان یک تکنولوژی انتخاباتی را در اختیار دارند و هرچه بخواهند، همان می‌شود. یعنی تکنولوژی رأی سازی را دارند. از فیلتر اولیه گرفته تا شمارش صندوقها می‌توانند اعمال‌نظر کنند. بالاخره نگرانی ندارند و هر رأی را که بخواهند، از هر انتخاباتی بیرون می‌آورند. این حرف یأسی برای مردم درست می‌کند و حتی ممکن است از این کار عصیان بیرون بیاید. مردم الان حاضر نیستند این‌گونه زندگی کنند. واقعاً مسئله انتخابات برای آینده خطرناک می‌شود. تجربه فعلی، بد تجربه‌ای بود.
من هم چون انقلاب و ایران برایم اصل است، مهم نیست چه کسانی کار می‌کنند. البته دلم می‌خواهد انسانهای صالح‌تر، موفق‌تر و سالم‌تر کار کنند. هرکس کار کند، می‌توانیم به نحوی بپذیریم. لذا مسایل به کار بر می‌گردد. هنوز در این فکرم که شاید این دولت بتواند راهی درست کند. فعلاً که خوب نیست. هرچه می‌گذریم، جلو نمی‌رویم و عقب می‌رویم.
حرفهایی که می‌زنند، خوب است. عده‌ای باور می‌کنند. اما عمل نیست. فرض کنید همین صرفه‌جویی که می‌گویند. دیروز آقای سبحانی در مجلس گفت: در این مدت کوتاه 5 هزار میلیارد تومان هزینه جدید ایجاد کردند. این حرف خیلی بزرگ است. اینکه در این مدت کوتاه این مبلغ هزینه جدید در فضای تبلیغات صرفه‌جویی و کوچک کردن دولت انجام دادند، خیلی مهم است. آقای سبحانی آدم دقیقی است. رئیس کمیسیون برنامه و بودجه است و با عدد و رقم حرف می‌زند.
مسئله بعدی که در حال اتفاق است و همه را نگران کرد، وابستگی به نفت است. زمانی آیت‌الله خامنه‌ای فرموده بودند: آرزویم این است که در چاههای نفت را ببندیم و بدون نفت زندگی کنیم. ولی وقتی امروز می‌گویند می‌خواهند در بودجه، هر بشکه نفت را 40 دلار حساب کنند، یعنی یک دفعه 30 درصد وابستگی ما به نفت اضافه می‌شود. با اینکه سند چشم‌انداز می‌گوید: باید سالی 10 درصد وابستگی کم شود و 10 ساله قطع شود. آقای خامنه‌ای می‌خواستند سریعتر شود، ولی مجمع دید نمی‌شود و به سالی 10 درصد رسید.
این زاویه بد است و ما را غرق در نفت می‌کند که معلوم است محدود است. اگر سه چهار سال دیگر مصرف داخلی همین‌گونه بالا رود، ممکن است دیگر صادرات نداشته باشیم. آن وقت چگونه زندگی کنیم؟ به علاوه نسل آینده حق دارد. این منابع میلیونها سال پیش برای همه ساخته شده است. نباید ظرف چند سال حقشان را بخوریم. ضد عدالت و بدترین ظلم به نسلهای آینده و نوه‌هایمان است.
به نظر نمی‌رسد که کارها درست پیش می‌رود. سیاست خارجی هم آنقدر به هم ریخته است که هیچ‌چیز نمانده است. الان در خیلی از جاهای حساس حتی سفیر نداریم. دیروز آقای مختاباد که سیاسی نیست و خواننده است، اینجا بود و می‌گفت: سابقاً هرجا که می‌رفتیم، عزیز بودیم و از ما تجلیل می‌کردند. حتی می‌گفت: انگلیسی‌ها جشن خلقت گرفته بودند و موضوع آن تأثیر انسان بر محیط زیست بود. از همه کشورها هنرمندان را دعوت کرده بودند. ایشان می‌گفت: در کانادا بودم و از آنجا رفتم. می‌گفت: شعر «از جمادی مردم و نامی شدم» را خواندم و توضیح دادم و تجلیل کردند. ولی الان هرجا می‌رویم، ما را تحقیر می‌کنند. می‌گفت: لوس آنجلسی‌ها و کاباره‌چی‌ها الان افغانستان و تاجیکستان را از ما می‌گیرند. چون فارسی زبانند و می‌آیند برایشان می‌خوانند.
یعنی سیاست خارجی ما این قدر در حال نزول است. آقای حداد که به روسیه رفتند، واقعاً من شرمند و سر به زیر شدم. سخنرانی ایشان در پارلمان را لغو کردند. نخست‌وزیر ملاقاتش را لغو کرد. پوتین حاضر نشد با ایشان ملاقات کند. من هم زمانی که رئیس مجلس بودم، به چین رفته بودم که به افتخار حضور ما 21 گلوله توپ در کردند. به روسیه هم رفته بودم. آقای گورباچف بیشترین وقت همه عمر را برای دیدار با من گذاشته بود که راجع به مسایل بحث کنیم. الان رئیس مجلس ما به روسیه می‌رود و چنین می‌شود.
سیاست خارجی و داخلی که این‌گونه است. اقتصاد هم این‌گونه است. وعده‌ها عملی نمی‌شود. خیلی صریح دروغ می‌گویند. می‌گویند با هواپیمای عمومی می‌رویم و در یک سفر سه هواپیمای اختصاصی می‌برند. واقعاً چیزهای عجیب و غربی برای کشور در حال اتفاق است. با کارمندان و مدیران بدرفتار می‌کنند. مدیران را بدون هیچ سابقه‌ای عزل می‌کنند و کاری هم برایشان تعریف نمی‌کنند. بالاخره پست، میز و اتاقی داشت. الان باید صبح برای امضای حضور غیابش برود و بیکار بماند. حتی میزی برای نشستن ندارد. اینها 20 تا 27 سال خدمت کرده‌اند.
هرجا که دست می‌گذاریم، بد است و می‌دانم که مشکل‌ساز می‌شود. البته حرفی که در مورد رهبری گفتم، به نظر درست است. هنوز هم غیر از این نیست. اگر رهبری چیزی از اینها بخواهند، عمل می‌کنند. گاهی آیت‌الله خامنه‌ای به من می‌گویند: اگر مسئله مهمی است، بگو تا به اینها بگویم و گاهی می‌گویم.
بنابراین الان وضع خوب نیست. اگر بخواهید در این شرایط حرکت مخالفت‌آمیز صریح بکنید، موفق نمی‌شوید. آنها همین را می‌خواهند. دنبال این هستند که کسانی پیدا شوند و بعد بگویند نمی‌گذارند کار کنیم. صدا و سیما هم همه چیز را در اختیار اینها گذاشت. اخیراً در یک بازی گفتند: صدا و سیما حرفهای رئیس جمهور را پخس نمی‌کند. صدا و سیما چیز دیگری ندارد. هرچه دارد، همین است. اگر راست بگویند و بازی نباشد، می‌خواهند به گونه‌ای برای صدا و سیما آبرو درست کنند که مثلاً مستقل است. دیگر چه توقعی دارند.
به نظرم کار مشکل است، ولی هنوز باید صبر کنیم. الان دارند بودجه را به مجلس می‌آورند و باید ببینیم مجلس چکار می‌کند. نمایندگان هم تا حدودی هوشیار هستند. مسئله پرونده هسته‌ای را داریم که شرایطی دارد که به ما اجازه نمی‌دهد در داخل کشور دعوا کنیم. باید کمی صبر کنیم.
طبعاً آنچه که الان می‌توانید انجام دهید، حفظ ارتباطات جمعیت است. رفت و آمد و آموزش داشته باشید. کارهایتان را انجام دهید. الان افشاگری در حد کارشکنی مطلوب نیست. الان زمینه این نیست که چنین شود. ولی معنایش این نیست که بحث و نقد نکنید و حرفهای خود را نزنید. من چنین نمی‌گویم. بین این مسایل خطی هست که می‌توان جدا کرد. خودمان هم همین کار را می‌کنیم و در مباحث مطالب را به آنها می‌گوییم.
این اتفاق افتاد. بی‌دلیل نیست. نمی‌توان شانس و تصادف حساب کرد. علل و عوامل مادی دارد. از جایی شروع شد. از جایی توطئه و برنامه‌ریزی شد. همه اینها تأثیر دارند. باید کار کنیم. فکر می‌کنم در آینده مسئولیت‌های سنگین برای نجات کشور و انقلاب خواهیم داشت. شما هم کارتان را انجام دهید. الان موج شومی در حال گرفتن کشور است که اسمش عدالت، مهر، صرفه‌جویی و این حرفهاست.
○ بحث صدا و سیما را مطرح کردید و الان شائبه حذف ولایت فقیه بین عوام‌الناس مطرح است. یعنی ترس عظیم‌تر از ریاست جمهوری شده است. می‌گویند تا الان سابقه نداشته رئیس جمهور به نهاد مستقل و مستقیم زیرنظر رهبری دستور دهد که این کارها را انجام بدهد.
• این قضیه مال شورای عالی انقلاب فرهنگی است. همه منصوب رهبری هستند. مثل مجمع است. از زمان آقای خاتمی شروع شد. آیت‌الله خامنه‌ای در جلسه‌ای فرمودند: اوضاع فرهنگی کشور خیلی بد است و فکری بکنید. سه چهار ماه به پایان دولت آقای خاتمی مانده بود. در آن جلسه تصمیم گرفته شد که شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان مرجع، کار، تحقیق و نتیجه‌اش را اعلام کند. اینها در دولت آقای خاتمی کار کردند. چند جا به نتیجه رسیده بودند که یکجا صدا و سیما بود. رئیس جمهور، رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی است. این‌گونه نیست که دستور داده باشد.
البته این تفکری که در مورد ولایت فقیه می‌گویید، همیشه بود. همین لشکر جمکران که اخیراً سر و صدا شد، یک عده بچه‌های بسیجی هستند و رهبرشان شخصی به نام میلانی از قوم وخویشان آیت‌الله میلانی بود. سه چهار سال پیش شروع به ترور کردند. عقیده دارند که باید کشور را به هم ریزند تا امام زمان(عج) بیاید. باید وضع را به آشوب بکشند. فکر می‌کنند دنیا فقط ایران است. از ترور آقای رازینی شروع کرده بودند. من هم در برنامه‌هایشان بودم. خیلی صریح هستند و الان هم بعضی از نیروهایشان در زندان هستند. آقای میلانی مرد، اما اینها خیلی صریح هستند و الان از ما منصرف شدند و به آقای احمدی‌نژاد و حداد عادل رسیدند.
حرف آقای مصباح هم جدید نیست. از قدیم می‌گفتند: جمهوری نداریم و ولایت فقیه داریم. حرفی بود که کسی قبول نمی‌کرد. الان هم فکر می‌کنند آن فکر عملیاتی شده است. آنها می‌گویند: اگر ولی فقیه خواست، انتخابات شود و اگر نخواست، نشود. من بین اینها فاصله نمی‌بینم. اینها اینقدر نیستند که بدون ولایت فقیه بتوانند این کارها را بکنند. اگر رهبری اشاره کنند، پشتوانه اصلی اینها که بچه‌های بسیج هستند، از اطراف آنها می‌پاشند. لذا من آن خطر را نمی‌بینم. خطری که وجود دارد، این است که مردم را از پشتوانه نظام دور کنند.
○ رهبری فرمودند: بحث نظارت بر امور مملکت به مجمع تشخیص مصلحت ارجاع داده شود. می‌خواستیم بدانیم که چه برنامه‌هایی دارید؟ بیشتر بندهای چشم‌انداز 20 ساله به پایه جوانان و اشتغالزایی است. رابطه این موضوع یعنی فرمان رهبری و نقش جوانان چیست؟ آیا کمکی از دست شورای هماهنگی جوانان بر می‌آید که در این مسئله به عنوان سرباز در خدمت باشد؟
● مصوبه‌ای داریم که آیین‌نامه نظارت است. نوشتن آیین‌نامه هفت هشت سال طول کشید. علتش این بود که تا شروع به نوشتن کردیم، دولت آقای خاتمی و مجلس ششم مخالفت کردند و گفتند: بناست غیر از بازرسی کل کشور و ده پانزده جای دیگر، ناظر دیگری اضافه شود که دولت را فلج می‌کند، به خصوص اگر از جای مقتدری مثل مجمع باشد. در مواد آیین‌نامه کش و قوس بود. در همین اتاق چندین جلسه گرفتیم. از طرف دولت آقایان مجید انصاری، بهزاد نبوی، عارف و ابطحی می‌آمدند و از طرف ما هم دوستانی بودند. اواخر دولت آقای خاتمی آیین‌نامه کوچکی تهیه شد که امضا شد و رهبری تأیید کردند. بی‌دلیل بزرگش کردند. مقدارش این است که روی برنامه 5 ساله نظارت کنیم که برخلاف سیاستهای کلی نباشد. اگر مصوباتی که دولت و مجلس می‌گذرانند، آن سیاست‌ها را نقض کند، به شورای نگهبان بگوییم که جلویش را بگیرند. پس نظارت ما اینجاست. در میدان نیست. آنها باید برنامه بنویسند و ما روی برنامه نظارت می‌کنیم.
یک مطلب دیگر داریم که باید دستگاهها، سالانه به ما گزارش دهند که مثلاً در یک سال که یک پنجم برنامه است، چقدر به اهداف سند چشم‌انداز نزدیک شدند. برای این منظور کمیسیون نظارت داریم. نمایندگان را مأمور ارتباط با دستگاهها کردیم که از آنها نظر بگیرند و کارشناسی کنند. تازه است و هنوز شکل نگرفته است.
طبعاً باید به میدان عمل توجه کنیم. یعنی باید شاخص‌هایی را تعریف کنیم تا نشان دهد در اشتغال، فرهنگ، علوم، اقتصاد و ..... چقدر به اهداف نزدیک شدیم. شاید در این مرحله از کارشناسی افراد گروهها استفاده کنیم. واقعیت این است. منتها بزرگ کردند.
البته اصل و محتوایش مهم است. باید مقاومت کنیم که این سیاست‌ها اجرا شود. اما هنوز ابزار ما واقعی نیست. همین الان که بودجه امسال بیاید، شاید اولین چالش ما شروع شود.  اگر وابستگی به نفت زیاد شود، چالش خواهیم داشت. شما هم می‌فهمید. اگر نیازی بود که از جریانها و گروهها استفاده کنیم، قطعاً از شما کمک می‌گیرم. خیلی خوش‌آمدید