سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار اعضای شورای هماهنگی جوانان ایران اسلامی

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار اعضای شورای هماهنگی جوانان ایران اسلامی

  • ساختمان قدس
  • چهارشنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۸۴

بسم‎الله الرحمن الرحیم
الحمدالله والسّلام علی رسول‎الله و آله
بسیار خوش‎آمدید. از حضور و اظهارات دلگرم کننده شما تشکر می‎کنم. من با دقت به همه صحبت‎های آقایان و خانم گوش دادم. نکته ظریفی در مطالب شما قابل استنباط است، اگر فرض کنیم صحبت‎های شما بخش قابل توجهی از جوانان ما را در سطح کشور نمایندگی کند، باید خیلی دلگرم باشیم.
این روزها با محافل و جمعیت‎ها و احزاب مختلفی سر و کار داریم. همه بخش‎های جامعه بحث می‎کنند و انتظار طبیعی ما وقتی که در جمع جوانان قرار می‎گیریم، این است که بیشتر شعار و التهاب باشد و این چیزی است که در جامعه عموماً این‌گونه است. ولی من در صحبت‎های شما عمیق‎ترین خواسته‎های انسانهایی که به خوبی وضعیت کشور و آینده‎اشان را ارزیابی کرده و هدف‎گیری کرده‎اند، می‎بینم.
مسأله آخری که از ادبیات شرق نقل شده، نشان از آینده‎نگری جدی است. من فکر می‎کنم شعارهای بی‎محتوا و یا بامحتوا ولی دور از دسترس، الآن در خدمت کشور و نظام نیست. چه شعار سیاسی و اجتماعی و یا از هرنوع دیگری باشد. الآن نیازمند واقع‎بینی و آینده‎نگری اساسی هستیم و در انقلابمان اگر جوانان ما پیشتاز چنین تفکری باشند، باید به دستآوردهای انقلاب تبریک گفت. وضع کشور را کمی مجسّم کنیم و آینده را ببینیم که باید چه کنیم تا در مسیر درست و به طرف قلّه سعادت حرکت کنیم. هر کاری هم بکنیم، مربوط به شما جوانان و نوجوانان است و شما از آن بهره‎مند می‎شوید. خوبی و یا بدی آن به شما که میراث بر آن خواهید بود، برمی‎گردد. کسانی می‌توانند با شعار و روزمره‎کاری، احساسات خیلی‌ها را تأمین کنند، ولی آینده آنها را نادیده می‌گیرند.
در شرایطی که ما هستیم، ایران در شرایط بسیار بسیار ویژه‎ای قرار گرفته است و این امر ناشی از شرایط جهانی است. دنیا الان از رقابت شرق و غرب و دوقطبی بودن فاصله گرفته  است. در آن موقع که ما جوان بودیم، تنازعات شرق و غرب فرصت چندانی به آنها نمی‎داد که به کارهایی که امروز آمریکایی‎ها به آنها می‎پردازند، مشغول باشند. در دنیا یارگیری می‎کردند و برای سیاست‎های خودشان اقماری را انتخاب می‎کردند. اردوگاه سوسیالیسم پیش بود و هر سال چند اردوگاه از امپریالیسم جدا می‎شد و به اردوگاه سوسیالیست‎ها می‎پیوست که در آسیا، آمریکا و آفریقا شاهد آن بوده‎ایم.
الآن وضع به گونه دیگری شده است. قدرتی مثل چین درحال تبدیل شدن به یک ابرقدرت است و اروپا در این مسیر در تلاش است و همه کشورهای اطراف خود را جمع کرده است. روسیه هنوز قدرت بالایی است و در دنیا همراهان کمی دارد. چیزی در حال ظهور است که استعداد تبدیل شدن به یک قدرت بزرگ است که آن دنیای اسلامی است. مشکلات عدیده‎ای هم پیش روی دارد و یک و نیم میلیارد مسلمان دارد و حدود پنجاه و هشت کشور است و هیجده درصد تولید ناخالص جهانی را دارد.امکانات فراوانی دارد که از همه مهم‎تر انرژی است.
به نظر می‎رسد غربی‎ها بیشترین توجه را به آن معطوف کرده‎اند که این قدرت از جوامع امروز سر بیرون نیاورد و به یک نیرویی که متکی به ایمان، قرآن، وحی و عقاید مردمی باشد، تبدیل نشود. چون می‎دانند این نیرو خیلی می‎تواند نیرومند باشد و اگر شکل بگیرد، قدرت بزرگی خواهد شد. برای جلوگیری از آن همه تلاش خودشان را بکار گرفته‎اند.
در این میان ایران از جهات مختلفی شرایط ویژه‌ای پیدا کرده است. این شرایط هم می‎تواند برای ایران فرصت باشد که به سرعت جلو برود و هم می‎تواند تهدید باشد که منافع آینده و نسل‎های بعدی را درخطر قرار دهد.
به دلیل اینکه ما در مرکز انرژی فسیلی دنیا قرار گرفته‎ایم و از لحاظ سوق‎الجیشی و استراتژیک، بهترین نقطه دنیا در اختیار ما است و هنوز نسلی انقلابی و مؤمن و آماده فداکاری در کشور وجود دارد و متکی به مکتبی هستیم که عقلاً آن را پذیرفته‎ایم که مکتب‌اهل بیت(ع) و در چارچوب اسلام است. به نظر می‎رسد آنها حساب جدی روی ایران باز کرده‎اند که هم به خاطر منطقه و هم به خاطر منابع و هم به خاطر منابع انسانی درست است.
بنابراین ما باید با تدبیر عمل کنیم که منافع کشور و مردم و خصوصاً نسل‎های آینده را منهدم نکنیم. فرصت‎ها را از دست ندهیم و در عین حال برای چیزی که مایه عزت ما و عزت منطقه ماست که روحیه اسلامی، انقلابی و اتکای به ایمان، ظلم ستیزی و عدالت‎خواهی است که همه حقیقت و اصالت جامعه بشری است، ایستادگی کنیم. طبعاً برای چنین کاری نیاز کشور ما که شرایط تهدید وجود دارد، انسجام ملی است. قطعاً برای ما در این شرایط درگیری‎های منفعت‎طلبانه جناحی سمّ ‌است، ضمن اینکه نقد، بررسی، انتقاد، خواست و طرح مطالبات حُسن است.
اینها می‎تواند جامعه را به پیش ببرد و اگر شکل باندی و منفعت طلبی و تقدم بر منافع ملی به خود بگیرد، واقعاً خطرناک و چیز بسیار بدی است. شاید یکی از سال‎های سرنوشت‎ساز را در پیش داریم. مسائل و پرونده‎های جدی مطرح است که یکی از آنها پرونده هسته‎ای است که یک کُشتی‌واقعی بین ایران و آمریکاست.
بالاخره ما نمی‎خواهیم از حق طبیعی که طبق مقررات بین‎المللی داریم، صرف‎نظر بکنیم. چیزی که خودمان به دست آوردیم و از کسی نگرفتیم. آنها هم می‎خواهند ما را از این حق محروم کنند، چون می‎دانند اگرچه ما درصدد دستیابی به سلاح هسته‎ای نباشیم، ولی قدرت هسته‎ای سرنوشت‎ساز است. به هر حال چند تکنولوژی در دنیا هست که منشاء قدرت و عزت است که یکی از آنها قدرت و دانش هسته‎ای است.
بنابراین در این زمینه تنازع واقعی است، حرف ما حق، موضوع ما درست و هدفمان مقدس است، ولی دشمن ما اهرم‎های قدرت بیشتری را در اختیار دارد. کاملاً سیاست یک بام و دو هوا را درپیش گرفته است. همین دانش و قدرت در اسرائیل است که آنها در مقابل اسرائیل سکوت و حتی کمک می‎کنند، ولی در مقابل ما سرسختی می‎کنند. پرونده آسانی نیست که انشاءالله باید از آن به خوبی عبور کنیم که با انسجام مردمی و مدیریتی می‎توانیم از آن عبور کنیم.
مسأله عراق یک مسأله بسیار جدی در ترسیم آینده منطقه است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی وقتی که استکبار، ایران را به عنوان بزرگ‎ترین پایگاه و ژاندارم خود در منطقه از دست داد، اینجا به نقطه معارض با منافع استکبار تبدیل شد و آنها سریعاً عراق را در مقابل ما قرار دادند و نیروهای ما را در آنجا مشغول کردند و خطر متوجه کیان انقلاب شد. ما به دفاع برخاستیم و هشت‎سال گرفتار جنگ بودیم و بعد از آن هم گرفتار آثار جنگ بودیم که خیلی گرفتارمان کرده بود. توانستیم بخشی از آنها را ترمیم کنیم.
بعد از آن عوارض روانی جنگ بود که وقتی دو ملت با هم جنگیدند و این‎همه کشته، اسیر، مفقود و جانباز داشتند، به آسانی روابط آنها حسنه نمی‌شود. فکر کردند که تخم نفاق، نزاع و کینه در منطقه کاشته شده و آنها به هدفشان رسیدند. خداوند به خاطر خون شهدا،‌ اسلام و جهاد مردم کمک کرد و امدادی غیبی آمد و الان همه ناظران جهانی می‌گویند آمریکا هزینه می‎کند و ایران محصول آن را می‎برد.
آمریکا سرمایه زیادی را در افغانستان و عراق هزینه کرد و می‎کند. اما تا اینجا آثار آن رفع مشکلات ایران بوده است. طالبان انصافاً یک جریان موذی و خطرناک در مقابل جمهوری اسلامی بود و به این خاطر خلق شده بودند که شعارهای انقلابی و اسلامی از نوع وهابیت در مقابل اهل‎بیت(ع) ایران بدهند. وهابی‎ها سالهاست که مزاحم ما هستند و تفکر آنها این است که ما کافر هستیم و برخی از آنها ما را واجب‎القتل می‎دانند. آنها طالبان را عَلَم و به آنها کمک کردند، ولی شرایطی پیش آمد و خداوند به گونه‎ای امور را هدایت کرد که خودشان لشگرکشی کردند و چیزی را که ساخته بودند، منهدم کردند و تا حدودی موفق شدند و این کار را کردند.
ما با دخالت‎های مسلحانه آمریکا در منطقه راضی نیستیم، ولی آنها دست‎پرونده خودشان را از بین بردند. عین این ماجرا در داستان القاعده پیش آمد که از ابتدا آن را برای مبارزه با شوروی به وجود آوردند، ولی بعد از شوروی علیه ما آنها را تجهیز کرده بودند که الآن بلای جان آنها شده است. مسأله عراق را هم می‎بینید که هرچه که لازم بود، به عراق داده بودند که یک کشور بیست‎میلیونی در مقابل ایران شصت میلیونی بجنگد. الآن هرچه که هزینه کرده بودند، باید پس بگیرند و اگر خود آنها جای صدام در عراق بنشینند، خطرناک‎تر است.
منافقین را گرچه منهدم نکردند، ولی به طور جدّی در عراق محدود کردند. آنها را برای برنامه‎های‌بعدیشان حفظ کردند که الان هم وبال‌گردن آنها شد.چون منطق‌ادعایی ضدتروریسم آنها را از دست آنها خارج کرده است. چون نمی‎توانند ادعا کند که ضدتروریسم هستند.  منافقین کسانی هستند که کارشان را با کشتن آمریکایی‎ها در ایران شروع کردند. سال‎های پنجاه، اولین عملیات آنها در چیذر این بود که چند آمریکایی را کشتند و بدنشان روی درختان متلاشی شد و بعد از آن هم شعار ضدامپریالیستی داشتند. همانها را تبدیل به عامل خودشان کردند که اگر آنها را نگه دارند، سند دروغگویی آمریکاست و اگر محدودشان کنند، چیز خوبی است و اگر بخواهند به عنوان تروریسم با آنها رفتار کنند، خواسته ماست.
در مورد اینکه آنها در عراق جایگزین شوند، خطر بزرگی است و اگر آمریکا موفق شود که در عراق بماند و در منطقه حاکم باشد، مسأله بسیار مهم است. آمریکا هر روزی که در عراق می‌ماند، باید به شکل جانی و مالی هزینه کند و قابل دوام نیست.
از آنجایی که دنیا هوشیار شده است، این حضور برای آمریکا بسیار گران تمام خواهد شد. اگر هم برود، باز برایش گران تمام می‎شود. چون تا به حال به صورت رسمی گفته‎اند که بیش از سیصدهزار دلار هزینه‎ کرده‎اند.
اگر ملت ایران و عراق با هم صمیمی و هم‎کار باشند، چه اتفاق مهمی در منطقه خواهد افتاد! اگر همه کشورهای شورای همکاری خلیج‎فارس جمع شوند، همه آنها به اندازه این دو کشور نخواهند بود و منطقه در اختیار دو ملت قوی و هم‎فکر و همراه ایران وعراق قرار می‎گیرد. دو ملتی که هشت‎سال با هم جنگیدند. این اتفاق هم بسیار مهم است.
پرونده‎های دیگری مثل تجارت جهانی، سازمان ملل، مسأله لبنان و سوریه و ریشه‎دارتر از همه مسأله فلسطین را داریم که یک مسأله اسلامی در دنیای اسلامی است. ما در این شرایط می‎توانیم به گونه‎ای عمل کنیم که همه این تهدیدات را به فرصت تبدیل کنیم و کشورمان را به پیش ببریم. البته ممکن است بد عمل کنیم و جور دیگری درآید. لذا اگر منطق اعتدال برجامعه ما حاکم باشد که جوانانی مثل شما به این نتیجه رسیدید، بسیار جالب است. چون این تفکر به جوانان ما در مدارس و دانشگاه‎ها سرایت کرده است و از این طریق به سطح خانواده‎ها منتقل خواهد شد.
 افتخار بزرگی است که جوانان و دانشجویان ما نوک پیکان حرکت به سوی اعتدال باشند. نباید معنای این اعتدال سکوت، سکون و نرفتن به دنبال مطالبات باشد و شاید بهترین مطالبه‎ای که شما دارید، این است که امروز کشور را بهتر بسازند. برای اینکه برای نسل جوان که در فردای این کشور باید مسؤولیت داشته باشد و مصرف‌کننده این مهم باشد،‌چیزی آماده باشد. ماهم این قدر فرصت نداریم که سال‎های بعد دیگران بیایند و کشورمان را بسازند. واقعاً اتلاف وقت است و راههای توسعه کشور هم روشن است.
در درجه اول منابع انسانی است که الحمدالله کم نداریم و رو به رشد است و باید منابع انسانی و دانشگاه‎ها را از لحاظ کیفی بالا ببریم و آن را به تکنولوژی روز مجهز کنیم. اگر نکنیم، بی‎عرضگی است، چون منتظر چیزی نیستیم و فقط باید این منابع را به خوبی مدیریت کنیم. استاد، منابع و همه ابزار لازم را داریم و مردم هم حاضرند برای تحصیل فرزندانشان هزینه کنند و ارتباطات‏جهانی هم این را تقویت می‎کند.
لذا می‌توان منابع انسانی را به خوبی تقویت کرد. منابع مالی در داخل کشور کم نیست. اگر پول‎های سرگردان و انگل را که مزاحم اقتصاد کشور است، جمع کنیم و آن را برای توسعه کشور در همه زمینه‎ها جهت بدهیم، خیلی کارساز است. در دنیا هم پولهای زیادی است که به دنبال مشتری خوش‎حساب می‎گردند و بسیار ارزان وارد می‎شود و پول با 3 تا 4درصد به آسانی وارد کشور می‎شود که بیایند و در این کشور کار کنند و سود ببرند و ما هم سود ببریم. هم می‎توانند سرمایه‎گذاری کنند و هم می‎توانیم فاینانس کنیم و خودمان بتوانیم از طریق طرح‎هایمان با آنها معامله کنیم. می‎توانیم در خیلی از چیزها با آنها شریک شویم.
بنابراین جذب سرمایه جزو مشکلات نیست، می‌تواند با تدبیر درست و فضایی مناسب پیش آید. طرح‎ها هم به اندازه‎ی کافی وجود دارد. در چشم‎اندازی که تصویب کردیم، وضع موجود را بررسی و آینده را هم ترسیم کردیم که در بیست سال آینده باید به کجا برسیم. راهکار‌ آنها مهم است. الزامات آن را نیز می‎نویسیم. راهکار آن این است که باید دولتی باشد که برنامه‎های پنج‎ساله داشته باشد و بودجه‎هایش زمینه‎ساز این سیاست‎های کلی باشد که فکر می‎کنم از این جهت مشکلی نداریم. نیازی به مستشاران خارجی نیست. ما همه راه‎ها را یاد گرفتیم و کشور آمادگی یک حرکت مطمئن و سریع به طرف قله‎های توسعه را دارد.
چیزی که برای جوانان ما مهم است، همین است که شما در حرف‎هایتان بیان کردید. البته علاوه بر اینها باید در مسکن سرمایه‎گذاری کنیم تا مشکل مسکن جوانان حل شود. راه تشکیل خانواده را حل کنیم. تأمین اجتماعی جامعی داشته باشیم که فقرای ما زیرخط فقر زندگی نکنند. همه اینها را جزو ممکن‎های کارها می‎دانیم. به شرط اینکه همدلی و همراهی در کشور حاکم باشد و این جوّی که در بین شما حاکم است، در تمام جامعه حاکم باشد.راه مدیران برای حرکت‌آسان است و اگر مبتلا به تشنج،‌تفرقه، جدایی، کینه‎توزی و ‌سهم‎خواهی بشویم، جایی است که آمریکایی‎ها وارد می‎شوند و از پنجره‎هایی که خودمان باز می‎کنیم، نفوذ و برای کشور مشکل درست می‎کنند.
از صدق و صفای شما تشکر می‎کنم. به سهم خودم اعلام آمادگی کردم. ولی ترجیح من هنوز باقی است. اگر بتوانیم چرخش نخبگان را در کشور سامان دهیم تا انسانهای جدید با افکار جدید وارد شوند و بتوانند کشور را به روزتر از ما اداره کنند، افتخاری برای ماست.
هنوز چند روزی وقت داریم که صبر کنیم. انشاءالله که این جوری بشود. در هر حال نگران نباشید. بنده بقیه عمرم را برای چیزهایی که برایشان کار کرده‎ام، می‎خواهم که اسلام، انقلاب،‌ ایران و مردم ایران هستند.
انشاءالله که خداوند این توفیق را از ما سلب نمی‎کند و تا آخر عمردر خدمت این اهداف مقدس هستیم. شما را به خدا می‎سپاریم.
والسّلام علیکم و رحمه‎الله