سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع اعضای جهاد دانشگاهی

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع اعضای جهاد دانشگاهی

  • چهارشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۶۵

بسم‌اللّه‌الرحمن‌الرحیم
«اَلâحَمâدُالِلّûهِ ربِّ الâعûالَمین وَ اَلصَّلûوهُ وَالسَّلاûمِ عَلیû رَسولِ اللّûهِ و آله اَجâمعَین».
از این فرصتی که صرف کردید و اینجا تشریف آوردید متشکرم و خیلی علاقه‌مند بودم که برادران جهاد را در یکی از جمع‌هایشان زیارت کنم. برای اعلان این که خدمات شما و زحماتی که می‌کشید، مورد درک است و مسؤولین کشور می‌فهمند که چه زحماتی دارد کشیده می‌شود.
تصادف خوبی بود. من دیروز در یکی از مجتمعهای نظامی، که برای بازدید رفته بودم، در یکی از واحدهای عظیم که کارهای موشکی انجام می‌دهند، برادران جهاد را آنجا دیدم و آنجا در یکی از طرحهای خیلی قوی که در گذشته یکی از کشورهای غربی با ما همکاری داشت و ماشین‌آلات زیادی هم وارد شده و طرح هم تمام شده است، مشغول کارند. در یک قسمتهایی، به مشکلاتی برخورد کرده بودند، برادران شما آنجا آمده بودند و کارهایی کرده بودند که برای مسؤولین آن واحد، مورد تعجب بود. قبلاً هم در یک مجتمع دیگر حضور بچه‌ها را دیده بودم که چگونه مشکلات دستگاهها را به صورت گمنام حل می‌کنند. این تصادف بود، نه من دیروز می‌دانستم شما تشریف  
می‌آورید و نه برای این منظور رفته بودم.
در بازدید کلی که از آنجا داشتم، یک قسمتی هم دیدم. میزی بود و آقایان نشسته بودند. با آقایان صحبت کردیم. به طور کلی یکی از کارهای خوبی که در این قسمت انقلاب فرهنگی شد و روند دانشگاهها عوض شد، همین تأسیس جهاد دانشگاهی بود. آن روزی که این نهاد تأسیس می‌شد به عنوان یک ضرورت ]بود[ که خلائی در دانشگاهها به‌وجود آمده بود، کسانی که پیشقدم شدند، احساس کردند که یک چیزی باید باشد که آن خلاî تعطیلی را به‌گونه‌ای پرکند که تعطیلی مطلق در نظام آموزش عالی نباشد و رفته رفته تجربیات و کارهایی که انجام شد، کارها را تبلور بیشتری داد و آثار این حرکت را نشان داد.
هر یک از نهادهای ما که به تاریخ تأسیس آن برمی‌گردیم، می‌بینیم که آن جرقه اولی به تناسب خلاîها و نیازهای انقلاب، افرادی با حسن نیت وجوشش نفسانی و با احساس وظیفه، برای پرکردن خلاîها وارد میدان شدند. رفته رفته توسعه پیدا کردند و کار کردند. آثار و نتیجه این کارها آدم را خیلی خوشحال می‌کند. چقدر خوب است و سالم‌ترین نهادها در تاریخ هم همین طوری است. آنهایی که به طور سالم، بدون برنامه‌ریزی‌های از پیش تعیین شده که توسط جریانهای سیاسی یا اقتصادی یا انواع دیگر هدایت می‌شود، این که از داخل انسانهای بی‌هوا و بی‌هوس، و صرفاً به خاطر جواب دادن به نیاز جامعه کاری شروع می‌شود، این اگر پیگیری‌هایش خوب باشد و موانعی آن را به زمین نزند، خیلی ریشه‌دار و عمیق و ماندنی است. ما سپاه را الان همین جوری داریم، کمیته‌های انقلاب را همین جوری داریم. جهاد سازندگی را همین جوری داریم و بقیه نهادهایی که داریم، همین جوری شروع شدند و ماندند. امروز می‌بینیم که هر یکی‌شان در بخش خودشان چه کار دارند می‌کنند. و همین ها انقلاب را نگاه داشتند. چون مسلماً نمی‌شد ما بر نیروهایی که از متن انقلاب در نیامده‌اند، تکیه کنیم یا سازمانهایی که از متن انقلاب نجوشیده‌اند و طبعاً ناخالصی‌هایی دارند، تکیه کنیم. اگر نگوییم گمراهی دارند، حداقل این است که ناخالصی‌هایی در اینها وجود دارد که تقصیر آنها هم ممکن است نباشد. به هر حال آنها برای امروز ساخته نشده بودند. برای یک روز دیگر و توسط دیگران  
ساخته شده بودند.
در آنها آدمهای مسلمان زیادند. دلشان هم می‌خواهد به طرف حق بیایند ولی ناخالصی‌هایشان در یک حدودی سد راه می‌شود. لذا این نهادهایی که این طوری به‌وجود بیایند، راه روشنی را انتخاب می‌کنند. طبعاً یک گرفتاریهایی هم دارند. برای اینکه اگر یک سازمانی، یا تشکیلاتی از پیش طراحی شود و با تجربه گذشته‌ای ترسیم شود، از پیش مشکلاتش پیش‌بینی شود، بودجه معینی بگیرد و حدود و حقوق مشخصی برایش تعیین بکنند، خوب راه می‌افتد، اما وقتی آدم در یک راه نرفته شروع می‌کند، مثل یک آدم پرتلاش و پرتوانی است که در یک میدان ندیده وارد می‌شود و جلوی راهش هم همه چیز ممکن است در بیاید، این گونه مشکلات اگر در عمل حل شوند، همین ها به تحکیم موقعیت کمک می‌کنند. به هر حال انصافاً وقتی که جهاد دانشگاهی شروع کرد، آن چنان خلائی در دانشگاه بود که اگر جهاد دانشگاهی نمی‌آمد، معلوم نبود ما وضعمان چگونه می‌شد. تلاشهایی که آن موقع شد، ]از طرف [دانشمندانی که از این طریق مشغول شدند، خدمات تحقیقاتی که شد و تألیفاتی که شد، ترجمه‌هایی که شد، کارهای فرهنگی فراوانی که در محیط دانشگاه شد، حضور منظم نیروهای انقلابی و یک نوع سازماندهی طبیعی که به‌وجود آمد، دانشگاهها را نجات داد والحمدلله ما امروز ثمراتی را می‌بینیم که اینها در آمار و ارقام هم نمی‌گنجد. اینها را نمی‌شود در اعداد در آورد. خود هدایت بخشی از امور انقلاب فرهنگی در دانشگاهها که اثرش را برکل آموزش عالی و آینده آموزش عالی باید دید، جزو ارقام بزرگ کار است که نه از لحاظ کیفی و نه از لحاظ کمی می‌شود آن را ارزشیابی کرد. آثارش را باید کم کم در بیرون پیدا کنیم و من فکر می‌کنم که نوعاً کسانی که علاقه‌مند به انقلابند و ارزشی برای انقلاب فرهنگی قائل هستند، خدمات شما را می‌دانند. حالا همه ابعادش را ندانند، نمی‌شود از آثار خدمات شما دور باشند. ]از[ حضور شما مطلعند.
در مجلس شورای اسلامی، نمایندگان دنبال این بودند که از حجم بودجه بزنند. پیش‌بینی مسائل نفت هم می‌شد و فکر می‌کردیم که این بودجه را نمی‌توانیم سال آینده تأمین بکنیم، با همه همتها تلاش می‌شد که پیدا کنند که از کجاها می‌شود زد. وقتی که نگاه کردند ]و[ این کار را دیدند، مطرح شد به  
راحتی ]و[ با یک بحث کمی تصویب شد. این نشان اطلاع نماینده‌ها بود، یعنی نماینده‌ها هر یک از طریقی از آثار کار شما مطلع بودند و اینها هم بخشی از همین مردم فرهنگی و سیاسی در این کشور هستند. این نشان پذیرفته شدن مواضع و خدمات است که شما باید این را به صورت یک تأیید، یک ارزشگذاری ]برای [خودتان تلقی کنید که در اظهارات آقایان هم بود.
در مورد اساسنامه من عرض کنم که هیچ چیزی در شورای عالی انقلاب فرهنگی نیست. همه‌مان مایل هستیم سریعاً بگذرد. مدتی پیش که اساسنامه آمد در بحث‌های ابتدایی، یک پیشنهادی آنجا شد که این پیشنهاد تصویب شد. بعد تأخیری شد و علت آن این بود که روش مدیریت را به کلی یک تغییر اساسی در آن دادند و آن این بود که به صورت تمرکزی عمل شود. این نوع مدیریت تمرکزی که طبعاً ایجاب می‌کرد که تغییراتی در این داده شود، برگشت برای اینکه تغییراتی انجام شود. در این فاصله‌ای که رفت و برگشت، چند تا دستور از همین قبیل، یعنی مثل همین اساسنامه در دستور کار آمد و ضمناً بحث‌های کلی اساسی هم ما داریم مثل کتاب‌های درسی، مثل فرهنگ عمومی و مسائل گزینش که مقطعی پیش می‌آید، مسائل این طوری وجود دارد که همه‌شان برای ما فوریت دارد. وقت جلسات را تقسیم کردیم. وضع جلسه هم طوری است که مسؤولان کشور آنجا هستند. مثلاً نخست وزیر، رئیس جمهور، رئیس دیوانعالی کشور. آقایان وقتشان آن قدر نیست که بتوانیم جلسات زیادی بگذاریم برای این کار. ما هفته‌ای یک جلسه داریم. مسایل زیادی هم الان روی دستمان هست، در عین حال همین دو هفته پیش که من خودم شرکت داشتم آقای خامنه‌ای تشریف نداشتند آنجا، دیدیم اساسنامه شما بود که در دستور قرارداشت، چند ماده‌اش هم الان دو جلسه، سه جلسه پیش رفتیم، قسمتهای عمده‌اش ]را[ هم انجام دادیم. در هر جلسه‌ای بخشی از وقت صرف همین اساسنامه می‌شود. من فکر می‌کنم به‌زودی به شما خواهند داد و هیچ گونه نظرات معطل کننده‌ای اصلاً آنجا نیست. به طور عادی روال دارد پیش می‌رود. به بردارانتان بگویید اصلاً جای نگرانی نیست. یعنی اصول آنجا پذیرفته شده است، روالش هم طبیعی است. به‌زودی هم دست شما خواهد رسید ان‌شاءاللّه.
 
در کل شما سلام بنده را به همه دوستانتان و همکارانتان برسانید. این ارقامی که فرمودید این همه نیروی انسانی در این واحد متشکلید ]و[ در این نهاد دارید کار می‌کنید، این خیلی مایه خوشحالی بود. آدم می‌داند اکثریت نزدیک به تمام اینها با اهداف غیر مادی دارند اینجا خدمت می‌کنند و اگر یک چنین نیروی علمی، فنی، تحقیقاتی در خدمت کشور باشد ]و [با اهداف غیر مادی و فقط برای خدا، برای انقلاب و برای کشور بخواهد کار کند این خیلی چیز با ارزشی است و من واقعاً از صمیم دل خوشحال شدم. یک چنین نیرویی را آدم هیچ جا نمی‌تواند پیدا کند که برای حل مشکلات کشور دور هم بنشینند.
در مورد جنگ به خصوص من تأکید می‌کنم، چون یک مقدار به مسؤولیت من بستگی دارد، شما به همه خواهران و برادرانی که با شما کار می‌کنند، بفرمایید که البته برای مسائلی که مسؤولان جنگ از نهادهای مربوط به جنگ از واحد مهندسی از واحد صنایع نظامی از سپاه از ارتش از هر جا می‌آید، هر چه نیرو بگذارید، می‌ارزد. هر چه می‌توانید، باز بیشتر وقت مصرف کنید الحمدالله جنگ به نقطه بسیار خوبی رسیده است. ما کاملاً راضی هستیم و از شواهد این طوری داریم می‌فهمیم که اراده الهی این گونه تعلق گرفته است که از طریق ایثارگری ملت ما و بروز روحیات فداکارانه و شهامت این مردم و صلابت انقلابی و اسلامی این مردم، جمهوری اسلامی پایه‌هایش محکم شود و در یک جریان طولانی شش، هفت ساله این ملت در این کوره پرحرارت خوب گداخته شود و آبدیده شود. بعد اسلام از این طریق جای خود را باز بکند که واقعاً باز کرده ]است[. این حرکت هفت، هشت ساله ایثارگرانه ملت ما، دوست و دشمن را وادار به خضوع کرده است و امروز همه چشمها ]به[ جبهه دوخته شده است. دل دشمنان دارد می‌لرزد. دل دوستان دلهره دارد و منتظر دیدن آثار پیروزی هستند و قدمهای محکم برادران شما در جبهه‌ها، جای پای حسابی در تاریخ رسم می‌کند و اینها اراده الهی و تقدیر خداوند است که برای ما فقط افقها از دور دیده می‌شود و نمی‌توانیم تشخیص بدهیم که در آن دنیای وسیع چه هست. ان‌شاءاللّه تعلق گرفته باشد که جمهوری اسلامی راهگشای انقلابهای بیشتری در منطقه باشد و برای پیروزی کل اسلام، جهان اسلام و مسلمانها بتواند راههایی را باز کند.
 
تزلزل حسابی در جبهه کفر دیده می‌شود. ما آثار تزلزل را در ارتجاع در صهیونیسم در استکبار و در مارکسیسم در رابطه با خودمان و در رابطه با جنگ می‌بینیم. تلاش شما هم جزئی از این حرکت است. امیدواریم که سرمایه بیشتری بگذاریم برای این که گامهای آخرمان بلندتر و سازنده‌تر باشد. ما شما را به خدا می‌سپاریم و از شما التماس دعا داریم. سلام بنده و نماینده‌های مجلس را به همه همکارانتان برسانید.
    والسلام علیکم و رحمه‌اللّه و برکاته