سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی دردیدار چند تن از فرماندهان جنگ درجهاد سازندگی
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السلام علی رسول الله و آله
بسیار خوشآمدید. ما را به فضای دوران همکاری با خودتان بردید. از اول تأسیس جهاد همکاری داشتیم. ولی دو مقطع آن خیلی مهم بود. یکی دوران دفاع و یکی دوران سازندگی، در دوران دفاع چیزی بود که شما خالق معجزاتی شدید که کار عمده شما سنگرسازی، پل و راهها در نقطههای خطر بود و به بهترین شکل از عهده آن برآمدید.
مسأله دیگری که در دوران سازندگی و دفاع داشتیم، این بود که هرکار مشکل و زمین ماندهای داشتیم، جهاد مشکل ما را حل کرد و خیال ما از روستاها و عشایر و کارهایی که متصدیان درستی نداشت، راحت بود. من دیروز در صحبتهای تلویزیونی از آن دورهای که در روستا، برای معاش آنها متصدیان خوبی داشتیم و حالا نداریم، حرف زدم. فکر میکنم ما هنوز جهاد را مثل دوران قبلی لازم داریم که باشد، حتی برای مسائل سیاسی که انتخابات هست. نظام خاطر جمع بود که انسانهای مورد اعتماد، متدین و خوشفکر در آنجاها هستند و مردم ما از آنها حرف شنوی دارند. تفکر اینکه اقدامش مفید است، باید به آثارش نگاه کنیم که جواب داده یا نه. جهاد آچار فرانسه بود. الان صنعت روستایی متولی ندارد، ما روی مناطق صنعتی روستایی خیلی حساب کرده بودیم و فکر میکردیم که راه اشتغال روستاییان از آنجا میگذرد. به هرحال من خوشحال شدم و الان همان حالات را دارم و به بچههای جهاد مینازم و فکر میکنم جزو کارهای مشعشع نظام بود. خارج از کشور هم هرجا شما رفتید، برای ما آبرو بود. به کشورهای آفریقایی که رفتم، دیدم روی جهاد حساب میکنند و از من درخواست میکردند که ما جهاد را در همه جای کشورشان مستقر کنیم. در مورد انتخابات هم همان حالت ریاست جمهوری بعد از جنگ است، منتهی شرایط دیگری است. شاید اگر افراد مناسبتتری مطرح میشدند، من این حالت را نداشتم. ولی افرادی که مطرح شدند، اینگونه است. واقعاً احساس میکنم ما با مسأله بسیار بسیار جدّی مواجه هستیم و متأسفانه برای اولین بار با نامزدهایی مواجه شدیم که با شعارهای خود انتخابات را ضعیف کردند و توقعات مردم را بالا بردند. اظهاراتی هم که کردند، هیچ پشتوانه اجرایی ندارند. در بین آنها کسی را ندیدم که با حرفهایی که میزنند، بتوانند پشتوانه اجرایی مشخص ارائه بدهند. شاید بشود این کارها را کرد، ولی اگر کسی طراحی نداشته باشد و همینجوری حرف بزند، بد است. شرایط خارجی ما میتواند خیلی بد باشد و میتواند خیلی خوب باشد. نتیجه این انتخابات میتواند ما را به شرایط بهتر و یا بدتر برساند. به هرحال فکر کردم اگر نیایم، جوابی برای خداوند ندارم. به همین دلیل آمدم و مطرح شدم، یکی از آقایان گفته بود که آقای هاشمی انتخار سیاسی کرد و من به او پیغام دادم که کارم عملیات استشهادی است. من به این دلیل آمدم که مشکلات را میدانم و باید حرکتی بکنیم. الان هم تلاش میکنیم. چیزی که در مرحله دوم به چشم میخورد، به نظرم میتواند مقدمه یک وفاق ملی در آینده شود. الان بسیاری از کسانی که از نظام بریده بودند و نمیخواستند در این جهت پیش بیایند، آنها هم تشخیص خطر دادند و آمدند و اعلام موضع کردند و بعضیها تعبیرات بدی بکار میبرند که میگویند ما از میان بد و بدتر، بد را انتخاب میکنیم و من خـوشم نمیآید که اینجوری حرف بزنند. ما تلاش میکنیم که نگذاریم کشور و انقلاب به مخمصه بیفتد، خداوند هم اگر درما اخلاص ببیند، به ما کمک میکند و مردم هم تشخیص خواهند داد و در رأی نشان میدهند و تبعات رأی را میپذیرند. درمجموع فکر میکنم بد نشد و خوب شد، ولی بد اراده شد، انشاءالله که مبارک باشد و به خیر همه ما و کشور تمام شود. برای توفیق شما دعا میکنم.
والسّلام علیکم و رحمه الله