مصاحبه آیت الله هاشمی رفسنجانی با چند تن از هنرمندان
آقای خشایار اعتمادی: جناب آقای هاشمی، امروز همه ما خوشحال هستیم. هدف مشترکی داریم که باید زودتر آن را با توجه به زمان کم به پایان برسانیم. بنده ارادت خاصی به خانواده شما دارم. توفیق همکاری در حیطه کاری خودم با سرکار خانمها فاطمه و فائزه هاشمی داشتم و از آنجا خودم را به عنوان شخصی از خانواده شما میدانم. قبل از انتخابات دغدغه داشتیم که چرا حضرتعالی به صحنه نمیآیید؟ کشور به وجود فردی مقتدر و توانا در این برهه از زمان به شدت نیاز دارد. زمانی که شما تصمیم گرفتید، عده زیادی فراغت بال پیدا کردند. آقایان ابراهیمی، علیرضا احمدی از کارگردانان و تهیهکنندگان، خانمها بیات و درّاج، آقای کامبیز مشیری از گروه کادر کارگردان و آقای مهدی هاشمی که معرف حضور شما هستند.
● حرفهای شما را از حسن ظن و حسن نیت شما میدانم. در حقیقت ترجیح من این بود که دیگران این مسئولیت را برعهده بگیرند و ما هم کمک کنیم. از همین نوع حرفهایی که جنابعالی میزنید، دیگران هم زدند و بالاخره مرا قانع کردند که بیایم و به هرحال آمدم. آنچه که به من مربوط میشود، پیروز شدم. به جهت اینکه بر نفس خود غلبه کردم و وارد میدان شدم و بعد از این به خدا و مردم بر میگردد.
○ یکی از مهمترین نگرانیها در وضعیت کنونی کشور، میزان مشارکت عمومی مردم است. عدهای رأی میدهند و همیشه این احساس مسئولیت را داشتند. عدهای تمایل به شرکت در انتخابات ندارند. یا انتظاراتی داشتند که تحقق پیدا نکرد و یا ابهاماتی است که هنوز به آن پاسخ داده نشده است. و میدانم یک عده نمیخواهند رأی بدهند و اگر بخواهند رأی بدهند، فقط به هاشمی رأی میدهند. این شناختی است که در این مدت پیدا کردیم. دغدغه بسیاری از مردم ضابطهمند نبودن اعمال سلیقههای شخصی و فردی و میزان دخالت حکومت در زندگی فردی است. هنوز این موضوع ضابطهمند نشده است که مردم تا چه حدّی میتوانند در حریم خصوصی خودشان احساس امنیت کنند. یکی از علتهایی که مردم به هاشمی رفسنجانی اعتقاد دارند، اقتداری است که در شماست. عدهای آقای هاشمی را منشاء اصلاحاتی میدانند که امروز شعار سیاسی شده است. با توجه به جایگاه فکری و اجتهادی حضرتعالی و حضور شما در عرصههای مختلف قانونگذاری و اجرایی نظام، شما چه تدبیر و راهکاری را مدّ نظر دارید؟ اگر انشاءالله شما را رئیس جمهور آینده کشورمان ببینیم، آیا میتوانیم در این مورد ضابطهمندی را شاهد باشیم؟
● نکتهای که ابتدا گفتید بخشی از مردم آماده شرکت در انتخابات و رأی دادن نیستند، درست است. من هم همین فکر را دارم و نظرسنجیها هم همین را نشان میدهد. یکی دوانتخابات گذشته هم همین را نشان داد. از افتخارات دوران مسئولیتم این بود که سطح مشارکت مردم بالا آمد و برای اولین بار بیش از سی میلیون نفر برای رأی دادن آمدند و من این را دلیل رشد و ترقی افکار مردم گرفتم. فکر کردم مردم سیاسیتر و آگاهتر شدند و ارزش رأی خودشان را فهمیدند و اینگونه هم بود و خوب بود. اگر توسعه سیاسی مصداق خوبی داشته باشد، در مشارکت مردم است. به هر دلیل امروز به این شکل شده و خسارت اینجاست که انسانها از حقی که برای تعیین سرنوشت خودشان دارند، استفاده نکنند. باید به آسانی کار را به دست مردم بدهیم و مردم خودشان صاحب مملکت خودشان باشند.
البته علائم خوبی را در ایران و دنیا میبینم. بطور کلی مردم آگاهتر و جدیتر وارد صحنه میشوند و این، تحول مثبتی است. نزاع بین کسانی است که میخواهند بر مردم مسلط باشند. چه این افراد در داخل کشورها باشند و یا از طریق سلطه کشورهای خارجی باشد.
عراق نمونه خوبی است که آمریکاییها نتوانستند اهداف خودشان را پیاده کنند و در عمل راه مردم کمی باز شده و من میبینم مردم، آمریکاییها را از عراق بیرون میکنند. امیدواریم این انتخابات در چند روزی که مانده، وضع بهتری پیدا کند.
نکتهای که شما پرسیدید، جز انگیزههای آمدن و حضور من است که فکر میکنم مسئولیت رئیس جمهور این است که تلاش کند در کشور انضباط باشد و کسی فراتر از حقوق قانونی خود در امور مردم دخالت نکند. از لحاظ شرعی هم اینجوری است. حتی اگر قانونی نبود، مسلمانها با وظیفه شرعی نباید وارد حوزه خصوصی مردم شوند و خارج از وظایف اجتماعی خودشان عمل کنند. البته اگر مردم خودشان همکاری کنند و اگر دیدند این اتفاقات میافتد، نباید بیتفاوت از آن بگذرند و در حدی که قانون به آنها اجازه میدهد، وارد میدان شوند. من هم از آمدن مردم خوشحال میشوم. اگر ببینم مردم آماده هستند از نظر خودشان دفاع کنند، به خود میبالم.
بالاخره عدهای مسؤول و غیرمسؤول هستند که خودسر هستند و به شکلهای گوناگون مزاحم مردم میشوند. یکی ازکارهای مهم در دوره آینده این است که از جهت مدیریت جامعه و در سطح جامعه، مردم با خیال راحتتری زندگی کنند و آسایش بیشتری داشته باشند. البته قانون دو طرفه است. هم مردم باید قانونی عمل کنند و هم نظام قانونمند باشد.
○ آقای هاشمی رفسنجانی، با توجه به اینکه شعار محوری شما در این دوره توسعه دموکراتیک است، ضرورت توسعه هم ارتباط با دنیای خارج است و مهمترین کشوری که در روابط بینالمللی تأثیرگذار است، ایالات متحده آمریکاست. با توجه به اینکه جنابعالی از جمله شخصیتهایی هستید که بارها فرمودید: «ما قطع رابطه با آمریکا را شروع نکردیم و برای این ارتباط آمریکاییها باید حسن نیت نشان بدهند» آیا بعد از انتخاب شدن صلاح نمیدانید بعد از 27 سال از انقلاب بدون واسطه پای میز مذاکره بنشینیم و مسائل دو کشور را حل کنیم؟ لطفاً نظر صریح خود را در این رابطه بفرمایید.
● حرفی که من همیشه گفتم و هنوز هم تفاوتی نکرده، در زمان امام نامهای خدمت امام نوشتم و هفت موضوع مهم را خدمت ایشان مطرح کردم که شما در زمان حیات خودتان این موارد را حل کنید. مسأله جنگ، مسأله مکه، مسأله آمریکا، اختلافات شورای نگهبان و مجلس و چند مسأله دیگر بود و ایشان اکثر اینها را در حیات خودشان حل کردند. در مورد مسأله آمریکا فرمودند: «اگر آمریکا آدم شود، ما با آمریکا کار میکنیم.» تفسیر آدم شدن آمریکا این بود که آمریکا دست از خصومت خود نسبت به کشور ما بردارد. چون آمریکا پیش از انقلاب مسئول کارهای بد رژیم شاه بود و بعد از انقلاب هم علیرغم رفتار خوب ما با آمریکا- همه آمریکاییها با همه زندگیشان از ایران خارج شدند- به محض اینکه انقلاب کارش را آغازکرد، آمریکا مزاحمتهای خود را شروع کرد و شاه را به آنجا برد. تفسیر این بود که بردند تا برای بعد نگه دارند و بخواهند 28 مرداد را تکرار کنند. عکسالعمل مردم ایران در داستان گروگانگیری تند بود، ولی حرکتی مردمی بود و امام هم حرکت مردم را که اکثراً دانشجویان بودند، تأیید کردند. ما که در شورای انقلاب بودیم، اصلاً خبر نداشتیم. من و آقای خامنهای در مکه بودیم، آخر شب پشت بام منزلمان خوابیده بودیم و از رادیو شنیدیم که این اتفاق در ایران افتاد و برگشتیم. به هرحال این موجب بهانهگیری آمریکا شد و دشمنی خود را نسبت به انقلاب و ملت ایران بیشتر کرد و قطع رابطه و تحریم را عمل کردند و علیه ما جنگ و کودتا راه انداختند و تا حد درگیری نظامی پیش رفتند و در خیلی از جاها مزاحمت کردند. بالاخره ما ملتی انقلابی هستیم و شخصیت، عزت و غرورمان را نمیشکنیم و نباید هم بشکنیم. آمریکا باید در خصوص رابطه، حُسن نیتی نشان دهد که حقیقتاً میخواهند حرف بزنند، نه اینکه استقامت ما بشکند و بخواهند برای ما شرط بگذارند.
اگر ما بدون قید و شرط وارد مذاکره با آنها شویم، ممکن است از چنین شرطهایی دست بردارند و این نشانه حسن نیت آنها باشد. اگر این اتفاق بیفتد، نظرم این است که وارد مذاکره شویم. ولی اگر همینجوری وارد مذاکره شویم، آنها فکر میکنند ما شکست خوردیم و باید به ما فشار بیاورند. درحالیکه ما هیچوقت شکست نمیخوریم و همینگونه که تا بحال با صلابت به راهمان رفتهایم، باز هم ادامه خواهیم داد. ولی منطق حکم میکند با کشور بزرگی مثل آمریکا حرف بزنیم و همکاری و مراوده داشته باشیم. با مردم آمریکا مشکلی نداریم، بلکه با برخی از عناصر حکومت آنها مسأله داریم. انشاءالله که آنها پیام ما را درک کنند.
○ در ایام قبل از انتخابات، شاهد اقداماتی از آمریکا هستیم که در انتخابات گذشته بیسابقه بود. ما در 26 انتخاب گذشته همیشه با تهدیدات آمریکا مواجه بودیم، به نظر میرسد که در این دوره اینگونه نیست، آیا شما این نوع حرکت آمریکا را استقبال از دولت آینده، و حسن نیت آنها محاسبه نمیکنید؟
● این حرکات مثبت و منفی دارد. منفی آن، این است که الان در کنگره بودجه تصویب میکنند و لایحه میدهند. مثبت آن در دو مورد اتفاق افتاد، یکی رفع مانع از ورود ما به تجارت جهانی است. تا بحال ابتکار در دست آمریکا بود، ولی الان برای ما توفیقی است که از این پس ابتکار دست ماست و باید وارد مذاکره شویم و ببینیم چقدر به صلاح ماست؟چگونه وارد شویم؟ چه بکنیم؟ که این، توفیق خوبی است و یک نوع علامت است. دوم اینکه آقای بوش اظهاراتی کرده که به نظر من مثبت است و گفته که ما معتقدیم ایرانیها هم میتوانند درحدی غنیسازی داشته باشند. در عین حال من چیز مشخصی میخواهم و گفته بودم که ما اموال زیادی در آمریکا داریم که هیچ سودی برای آمریکا ندارد و باید به ما بهره بدهد. چرا آنها پولهای ما را آزاد نمیکنند؟ هیچ دلیلی ندارد که آزاد نکنند و ندادن این پول چیزی جز خصومت نیست. اگر اقدامی اینگونه بکنند، افکار عمومی ما از ما پشتیبانی خواهد کرد تا وارد مذاکره شویم.
○ با توجه به تجربه هشت ساله در مجمع تشخیص و حضور شما در بخشهای مختلف قانونگذاری و اجرایی کشور قطعاً نیازهای فعلی کشور را بهتر میدانید. بحثی راجع به گردشگری و جذب توریسم کشورهای دیگر وجود دارد. موانع این بحث برای ایران زیاد است. از جمله آنها برخی تنگنظریها، موانع سیاسی و سنن است که یک بخش آن بحث حجاب است. چگونه میتوانیم این بحث را به شکل جامع حل کنیم تا برای جوانان ایجاد اشتغال شود؟ این بحث برای کشورهای دیگر درآمدهای هنگفتی ایجاد میشود، ولی در کشور ما اینگونه نیست.
● همه ما در اصل مسأله گردشگری و میراث فرهنگی ما متفق هستیم. مخصوصاً رهبر انقلاب بیش از ما تأکید دارند و میگویند: به اندازه منابع نفت و به صورت تجدید شونده میتواند به کشور کمک کند. همه ما میدانیم که این مسأله بسیار مهم است و الان در سطح بسیار پایینی است. موانع خیلی زیاد است. در داخل، سرویسدهی به انبوه گردشگران آسان نیست. هتلها، متلها، راهها، وسایل نقلیه خوب و خیلی چیزهای دیگر هست که باید داشته باشیم که اینها در حال آماده شدن است و خود سازمان مشغول است که این مشکلات را حل کند. مورد بعدی آسانی رفت و آمد است که مسافر خیلی آسان بتواند وارد کشور شود و برگردد. بخشی مسائل فرهنگی است که برای ما و توریست مهم است. از طرفی اگر به گونهای باشد که در دنیا این احساس بوجود بیاید که در ایران مشکلی نیست و مردم مهماننوازان خوبی هستند، فضای خیلی دوستانهای برای سفرهای آنها ایجاد میشود. فکر نمیکنم مسأله حجاب به تنهایی همه این مسائل باشد. الان هم حجاب توریستهایی که میآیند، از بیحجابی خیلی بهتر نیست. نگرانی در داخل هست که باید روی آن حساب کنیم. اگر این اتفاق بیفتد و مورد عمل واقع شود، تفکیک حجاب داخلی و خارجی آسان نیست. ما به حجاب اهمیت میدهیم. الان هم سختگیری میشود و این چیزی نیست که نتوان روی آن حرف جدّی زد. بقیه موارد مقدور است. نباید به زندگی خصوصی کسانی که وارد میشوند، کاری داشته باشیم و هرجا که هستند، باید احساس آرامش و رضایت کنند و مورد احترام واقع شوند. ولی آنچه که مهم است این است که در فضای دنیا، تصویری که از ایران نشان میدهند، خیال میکنند خیلی جای سختی است. ولی وقتی میآیند و برمیگردند، روحیه آنها عوض میشود. کار مهمی میخواهد که ما به دنیا نشان بدهیم زندگی در ایران شیرین است. مخصوصاً در فصل حج از مردم ایران بیشتر از سایر کشورها محبت میبینند. در مجموع اول ما باید سرویسدهی خوبی را تأمین کنیم، ثانیاً باید تبلیغات بیرونی را کنترل کنیم. گاهی سختگیریهایی وجود دارد که آنها را هم باید حل کنیم.
○ نظر من در مناطق آزاد است که آنها بتوانند از کمپها و فضاها استفاده کنند.
● به هرحال حساب مسائل عقیدتی و دینی و واقعی آنها را باید جدّی بگیریم و در ماورای آن همه چیز قابل اتفاق است.
○ یکی از مباحث بسیار کلیدی را که در خطبههای نمازجمعه مطرح میفرمایید، بحث عدالت اجتماعی است و در دولت سازندگی اقداماتی در جهت ایجاد عدالت اجتماعی انجام دادید. با توجه به اختلافات طبقاتی که در جامعه شاهد هستیم، حضرتعالی چه راهکارهایی را برای دسترسی عموم مردم از امکانات و ظرفیتهای موجود در دولت دارید تا مردم بصورت مساوی بتوانند از امکانات بهرهمند شوند و در مناطق محروم و همه کشور بتوانند از این امکانات بهرهمند شوند؟
● من سه نکته را در فقر و عقبافتادگی میبینیم که ما برای آنها باید از راههای مختلف عمل و آنها را حل کنیم. نیاز است که عدالت اجتماعی را مراعات کنیم و آن را جدّی بگیریم. یکی از لحاظ منطقهای است، یعنی الان بخشی از مناطق ما عقب افتادهتر از بقیه جاهاست. گرچه این طبیعی است و شرایط زندگی در بعضی جاها راحت و در بعضی جاها سخت است که ممکن است زمین، بارندگی و یا .... نداشته باشد. دوم انسانهایی هستند که به هر دلیل آسیب دیدند، یا آسیب جسمی و یا آسیب روحی که اگر همه چیز فراهم نباشد، آنها نمیتوانند روی پای خودشان به زندگی استاندارد برسند. سوم انسانهایی هستند که به خاطر عدم رونق اقتصادی و عدم اشتغال، یا اصلاً کار نمیکنند و یا کارهای کم ارزشی میکنند و درآمد کمی دارند و به همین دلیل فقیر هستند. در مورد بیکاری، ما هیچ راهی جز رونق اقتصادی نداریم و دولت اینقدر پول ندارد که به این افراد بدهد تا زندگی کنند و کاری نکنند و روش درستی هم نیست.
بنابراین ما باید رونق اقتصادی را ایجاد کنیم. این هم معلوم است که باید کشور را توسعه بدهیم، سرمایهگذاری کنیم، طرحهای بزرگ و کوچک اجرا کنیم. توریسم را توسعه بدهیم، برای اینکار دولت نمیتواند سرمایهگذاری کند و مردم باید سرمایهگذاری کنند و باید بخش خصوصی را تقویت و امنیت سرمایه را تضمین کنیم. ارتباطات خارجی را تقویت کنیم.
الان سرمایههای خارجی خیلی زیاد است که دنبال مشتری خوش حساب میگردند و کسی هم بهتر از ایرانگیر آنها نمیآید. ایرانیهایی که در خارج هستند، پول زیادی دارند، دانش و فن خوبی هم دارند. بخش خصوصی خودمان اگر به خوبی مدیریت شود و پولهای سرگردان و پولهای خرد مردم را از طریق بورس و سهام جمع کنیم و شرکتهای بزرگ عمومی تشکیل شود، خیلی زود این پولها جذب میشوند. میدانی را که بخش خصوصی تنگ کرده است، برای آنها باز کنیم که سیاست تعدیل در دولت اول من برای همین بود. میخواستیم دولت را کوچک و بخش خصوصی را تقویت کنیم. آن موقع هنوز افکار کمونیستی حاکم بود و کم کم اصلاح شد. پس جذب سرمایهها و رونق اقتصادی که آبادی کشور را به همراه دارد، مایه افتخار است و آیندگان وضع خوبی خواهند داشت و اشتغال خوبی ایجاد خواهد شد. مجبور خواهیم شد از جاهای دیگر نیروی کار وارد کنیم. آسیبدیدههای ما هم باید حمایت شوند. حمایت آنها هم روشن است که ما بیمه کامل تأمین اجتماعی داشته باشیم که لایحه آن را من در سال 75 به دولت دادم که هنوز مانده است. آن لایحه سیصد و شصت صفحه و یک کتاب است. بیمه کامل اجتماعی که مسکن، غذا، تحصیل، بهداشت و درمان و بیمه بیکاری به آنها داده شود که موجب خواهد شد افراد آسیبپذیر مستأصل نشوند. در مورد مناطق محروم هم ما در همان موقع دفتر مناطق محروم تأسیس کردیم و طی این چند سال هم فاصلهها را خیلی کم کردیم. ولی هنوز در روستاها و مرزها عدم توازن را داریم، احتمالاً در یکی دو برنامه با توجه به سیاستهای جدیدی که در مجمع تصویب کردیم، بتوانیم با منابع جدید این توازن را ایجاد کنیم و تحقق خواستههای این سه بخش عملی است. اگر بتوانیم انجام بدهیم، عدالت اجتماعی تا حدودی برقرار میشود و در سایه عدالت زندگی برای همه شیرین خواهد شد.
○ بعد از انقلاب نتوانستیم نخبگان مهاجر را جذب کنیم و فضایی ایجاد کردیم که متخصصان ما از کشور خارج میشوند و به کشورهای غربی میروند. به اعتقاد حضرتعالی آیا نیاز نیست که از طرف دولت یک عفو عمومی و آشتی ملی صورت بگیرد و موانع برطرف شود و آنها به کشور برگردند؟
● خیلی احتیاج است. مطمئناً ایرانیهایی که در خارج هستند، رنج میبرند. بیگانگی رنج بزرگی است، مخصوصاً شرقیها که عواطف ویژهای دارند. از لحاظ سیاسی و اقتصادی هم ضرورت دارد. راهکارهای زیادی هم وجود دارد. ما در دولت اول، برنامه جذب نخبگان را داشتیم و گامهای بلندی برداشتیم و دفتری را تأسیس کردیم که آقای دکتر حبیبی مدیریت میکردند. امکاناتی را در اینجا تهیه کرده بودیم که از قبل برای آنها آماده بود و عده زیادی آمدند. ولی به هرحال مهاجرت دلیل عمدهای دارد و کسی که از کشور میرود، یعنی اینکه زندگی در اینجا برایش اشکالاتی پیدا کرده و او میخواهد از آنها خلاص شود و فکر میکند در جای دیگر بهتر میتواند زندگی کند و شرایط مناسبتری دارد. یعنی دلیل دیگری ندارد. این مشکلات میتواند، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، سختگیریها و ... باشد.
مقداری هم آن طرفیها هستند که به مغزهای متفکر نیاز دارند و همیشه آنها را پیدا میکنند و در کنکورها و المپیادها آنها را شناسایی میکنند و به آنها پیشنهادهای خوبی میدهند و آنها را جذب میکنند. پس ما اول باید شرایط برگشت آنها را مناسبتر کنیم و بعد باید با آنها تماس داشته باشیم و همکاری کنیم که بتوانند بیایند. اگر شرایط داخلی مناسب باشد، به اندازه کافی میآیند. ولی نباید تنها به این قانع باشیم و با کسانی که در آنجا هستند، ارتباط داشته باشیم و به سود آنها باشد که سرمایهگذاری کنند و هنرشان را در اینجا ارائه بدهند. با صرف درخواست و تبلیغ به نتیجه نمیرسیم و باید شرایط کلی فراهم شود.
○ با توجه به اینکه مخاطب این برنامه جوانها هستند و آنها خاطرهای از دولت شما به عنوان سردار سازندگی دارند، بسیاری از این جوانها مشتاقند بدانند آقای هاشمی در دولت خودشان چه ویژگیهایی خواهند داشت؟ برای جوانان دولت شما چه ویژگی خواهد داشت تا امید و انگیزه جوانان برای حضور در پای صندوقهای رأی باشد؟
● آنچه که به عنوان میثاق با مردم منتشر کردم، راهکارهایی که فکر میکردم در شرایط فعلی و در حد چشمانداز بیست ساله و برنامه پنج ساله چهارم میتوان انجام داد، در آنجا نوشتم. اگر کسانی مایلند بدانند، کتابچه کوچکی است که میتوانند آن را بخوانند. برای همه چیز راهکار نوشتیم که چهارده فصل است و هرفصل چند بند دارد که حدود 220 بند است و مقدمه نسبتاً مفصلی دارد که ما گفتیم چرا در این مرحله باید این کارها را انجام بدهیم. هدف نهایی این است که بتوانیم از ایران الگوی مناسبی برای دنیای اسلام و کسانی بسازیم که میخواهند یک زندگی معنوی و مادی و سعادت دنیا و آخرت را با هم داشته باشند. یکی مسأله اقتصادی است. مهم این است که بتوانیم رونق اقتصادی بوجود بیاوریم که از طریق تقویت بخش خصوص و کوچک کردن دولت است. باید جذب سرمایهها را سامان بدهیم. توسعه کشور آرزویی برای هر ایرانی است که کشورش را سربلند ببیند. یک فضای اجتماعی راحت و رضایتبخش برای زندگی آسان و با لذت مردم است. باید خورده شیشههایی را که در زندگی مردم هست، بیرون بیاوریم تا بتوانند بصورت راحتتر از چیزهایی که دارند، استفاده کنند و کسی مزاحم مردم نشود. برخی سانسورها که مانع اندیشههای خلاق و مبتکر میشود، دیگر نباشد. چون در فضای سانسور، اندیشهها گل نمیکنند و نظرات خوبشان را مطرح نمیکنند. از لحاظ مسائل زندگی، بهداشت، درمان، سلامت و تحصیل، اگر روزی بتوانیم این کنکور را نداشته باشیم، میتوانیم خیلی از مسائل را حل کنیم. خدا کند با پشتیبانی مردم بتوانیم به این آرزوها برسیم. حرکت سیاسی مردم را باید خود مردم سازماندهی کنند. مشارکت سیاسی به تشکیلات و نهادهای مدنی نیاز دارد و نمیتوان بصورت باندی و جناحی عمل کرد. آنهایی که به هر انگیزهای وارد میشوند، فعال هستند و کسانی که خودشان راکنار میکشند، چیزی بدست نمیآورند.
○ جناب آقای هاشمی، برای مشارکت بیشتر زنان در جامعه موانعی هست و این عوامل سبب شد که آنها نتوانند حضور گستردهای داشته باشند. شما در کابینه خود چه برنامههایی دارید؟ آیا وزیر خانم هم خواهید داشت؟
● آنچه که من میبینم، این است که خانمها دارند جای خودشان را باز میکنند. مهم این است که کرسیهای دانشگاهها را گرفتند و همه راهها هم به آنجا ختم میشود. طبیعی است بعد از انقلاب این فرصت لازم بود تا دختر خانمها وارد شوند. خیلی آسان نبود. نسل قدیم که به شکل سنتی زندگی میکرد، وارد شود. ولی جوانها آمدند. در آینده نزدیک نصف نیروهای متخصص ما خانمها هستند. در همه رشتهها هم هستند. طبعاً مدیریتها هم از آنجا شکل میگیرد و من علاقمندم که به تدریج سهم آنها را بیشتر کنیم. هرجا که خانمها هستند، عموماً در کارهایشان وظیفهشناس هستند. بشدت هم علاقمندم که رابطه خانمها با بچهها و خانههایشان تضعیف نشود. چون اگر بچههای ما از عاطفههای مادری محروم شوند، نسل بعدی نسلی خشک خواهد بود و ارزش شرقیها هم در اینجاست که موارد قابل جمع است.