سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آقای هاشمی در دیدار با رؤسای دفاتر مسؤولین جمهوری اسلامی پیرامون ارتباط بین مردم و مسؤولین

سخنرانی آقای هاشمی در دیدار با رؤسای دفاتر مسؤولین جمهوری اسلامی پیرامون ارتباط بین مردم و مسؤولین

  • سه شنبه ۲۷ دی ۱۳۶۲

 

 سخنرانی رؤسای دفاتر مسؤولین جمهوری اسلامی

 »اَلْحَمْدُلِلَّهِ ربِّ الْعالَمین وَ اَلصَّلوةُ وَالسَّلامِ عَلی رَسولِ اللَّهِ آلِهِ أَجْمَعینْ«

 خوشحالم که اینجا فرصتی پیش آمد که برادران و خواهران را زیارت کنم و هم یک مقداری درباره مسائلی که به آقایان مربوط می‏شود، صحبت کنم.

 البته، ترجیح می‏دهم این صحبت یک طرفه نباشد و چند کلمه‏ای صحبت می‏کنم [که] اگر آقایان هم حرفی دارند بزنند.

 با مقدار تجربه‏ای که بنده در این چند سال دارم و هم از تجربیاتی که در گذشته به عنوان مراجع خوب، برایم روشن است و معتقدم نقش رؤسای دفاتر این مراکز خیلی مهم است و آقایان می‏توانید در خوب انجام شدن کار و یا بد انجام شدن کار، موفقیت مسؤول، یا کم توفیقی مسؤول، رضایت مردم و مراجعین و تأمین خواسته‏هایشان و یا عدم رضایت و معطلی‏شان خیلی مؤثر باشید و به همین جهت مسؤولیت سنگینی دارید و پیش خداوند هم در این رابطه باید احساس مسؤولیت حسابی کنید. یعنی دائماً حساب خودتان و خدا را کنید. معمولاً در رابطه با مردم و کارهای تصمیم‏گیری، دستشان باز و حوزه تصمیماتشان وسیع‏تر است. اما کار شماست که می‏توانید عملکرد آنها را به رنگ خاصی دربیاورید و موفقیتهایشان را تسریع کنید.

 اولاً بسیاری از کارها هست که رئیس دفتر [باید] خودش دارای ابتکار باشد و دلسوز باشد و نخواهد از خودش رفع مسؤولیت کند و به عنوان یک واسطه، فقط بخواهد کار کند. این جور نباشد. خود شما هم می‏توانید حل کنید، یعنی، شما که شب و روز با مسائل مربوط به وزارتخانه یا آن سازمانی که، در آن هستید، تماس دارید تا حدودی ریاست آنجا را می‏دانید و فطرت آن را می‏دانید، مسائلی را که هست، می‏دانید و خیلی وقتها [می‏توانید] با یک برخورد جدی مسؤولانه‏ای مراجع را از معطلی نجات دهید و کار را زود در جریان بیاندازید.

 خیلی کارها این طور با تلفن می‏تواند حل شود، بدون اینکه مردم به دفتر بیایند و آنجا حل شود، اگر می‏شود، حل شود. بسیاری از کاغذ بازیها را شما می‏توانید با تصمیماتی که خودتان می‏گیرید حل کنید. پرونده‏ها و قطور شدن پرونده‏ها کاریست که می‏شود با ابتکار شما حل شود.

 یکی از کارهای مهم این است که اوقات مسؤولان وزارتخانه‏و مؤسسه‏ای که در آن هستید، سعی کنید برای کارهای اساسی‏تر فارغ شود. اینها با تجربه و کاردانی و درایت ممکن است انجام شود. نمی‏شود فورمالیته کرد و مورد دارد. شما خودتان بعد از مدتی که یک جایی کار کردید، می‏توانید تشخیص دهید، آن کارهایی که مربوط به وزیر آنجا و آن سازمان است، چیست و کارهای فردی و جنبی را که وقت آن مسؤولان را می‏گیرد، نگذارید در دستور کار او برود و سعی کنید، حل شوند.

 یکی از کارهای انسانی که شما می‏توانید بکنید و هم خداوند راضی است و هم مسؤولان راضی هستند و هم روح قانون راضی است، این است که کسانی که به شما مراجعه می‏کنند، گاهی ممکن است کارشان به شما مربوط نباشد. و خیلی راحت است که آدم بگوید که آقا به این جا مربوط نیست. آدم مسؤولیتی هم ندارد و همین قدر که گفت، کار تمام شده است. کار آنها را تسریع کنید و کمک کنید که این کجا برود و اگر می‏شود، با کمی وقت مصرف کردن، از مشکلات و سرگردانی‏های او بکاهید و ضمناً کار مملکت را هم تسریع کرده‏اید.

 این تنها راه او نیست، هر چه کارش زودتر انجام شود و یک پرونده‏ای هر چه زودتر خاتمه پیدا کند، در کل، به نفع همه هست، حتی آن وزیر خود شما که آنجا هستید.

 بنابراین، در برخورد با مراجعین نباید خشک باشید. بیشتر از حدود و قیودی که مسؤولیتهای قانونی به عهده ما گذاشته، به مردم برسیم.

 مسأله دیگری که گاهی در بعضی دفاتر دیده می‏شود. (البته من دفتر خاصی مورد نظرم نیست، به هر حال امکان وجودش خیلی زیاد است که این طور باشد) این است که به نحوی در کارهای مربوط به خودشان هم گاهی طفره می‏روند که کار را به عهده دیگری بیندازند و مراجع را از سر خودشان باز کنند. این موارد دیده می‏شود. لااقل به ما شکایت می‏شود. اگر خدای ناکرده، چنین چیزی در دفتری باشد، گناه بزرگی است.

 من یک مقدار پایم را بالاتر گذاشتم و گفتم کارهایی که به شما مربوط نیست و امکان دارید حل کنید، بکنید و این حد بدش از زیر بار کار در رفتن و بار مسؤولیت را به زمین گذاشتن و طرف را سرگردان کردن است این خیلی بد است.

 در گذشته چقدر سختمان بود؛ اگر به یک جایی برخورد می‏کردیم، طرف ما کوتاه می‏آمد، یا ما را سرگردان می‏کرد، خیلی برایمان سخت بود، آدم عصبانی می‏شود و کاری هم نمی‏تواند کند و اگر مردم به این حالت بیفتند، برای ما خیلی ضرر دارد.

 باز در رابطه با کارهای شما که مهم هم هست که به اینها توجه شود: همیشه خیلی طرفدار آن سازمان خودمان در مقابل مردم نباشیم. این حالت تعصبی ما را نگیرد که من حالا در مجلس هستم، بخواهم از این دفتر و مسؤول این جا دفاع کنم و تقصیر را به عهده دیگران بگذارم و چیزی از این قبیل.

 اینجا باید طوری باشد که کسانی که مراجعه می‏کنند، ما بدانیم که اینجا به همان اندازه که به ما مربوط است، مربوط به آنها هم هست. اگر این حالت بر ما حاکم باشد، در حل کارهای مردم و مراجعین خیلی می‏توانیم مفید باشیم.

 ما خیلی دلمان می‏خواهد یک روزی یک جوری شود که این روحیه از ذهن مردم بیرون برود و مردم هنوز هم این حالت را دارند و خیال می‏کنند که رؤسای دفاتر و واسطه‏های بین وزراء و مردم، خلاف می‏گویند؛ مثلاً وزیر وقت ملاقات دارد، ولی اینها می‏گویند در جلسه کمیسیون است.

 این جزء جک‏های رایج دنیا شده است، البته، حدود زیادی صحیح است. حق دارد که وزیر را ببیند و بالاخره، من یکی از مردم این مملکت هستم و حق دارم، پنج دقیقه یک وزیری را ببینم بروم یک توقعاتی دارند و ما نمی‏توانیم که به آن حد برسیم و عملاً هم باید ثابت کنیم که آن وقتی که واقعاً جلسه و کمیسیون نیست و کار ضروری پیش او نیست، آمادگی دارد که با مردم آن ارتباط لازم را برقرار کند.

 یکی از کارهایی که شما باید بکنید این است که ارتباط مردم با مسؤولان درجه اول کشور برقرار باشد؛ یعنی قاطع رابطه نباشید. بگذارید تا آن قدری که می‏شود، این رابطه برقرار شود.

 ما از این رابطه با مردم خیلی خیر دیدیم. یک مقدار آدم حساب می‏کند، وقتش تلف می‏شود؛ گاهی مردم می‏آیند روده درازی می‏کنند و حالا یک وزیری را پیدا کرده‏اند، دلشان می‏خواهد خیلی چیزها را خارج از خود بگویند، ولی می‏ارزد. این ضررها و این مقدار ضرر می‏ارزد که ما تحمل کنیم، تا اینکه مستقیماً با مردم رابطه داشته باشیم. ما هر روز می‏توانیم چند تا مبلغ خوب را از این دفاتر بیرون کنیم، یا چند تا دشمن و مبلغ بد درست کنیم.

 حالا فرض کنید که در چند تا دفتری که وجود دارند، هر روز چند هزار نفر را راضی و یا ناراضی می‏کنند. این خیلی بد است که در جمهوری اسلامی صاحبان انقلاب، مردم، یک وقت بیایند و خدای ناکرده، با آنها برخورد بد شود و حداقل قانع نشوند.

 البته، من می‏دانم که [مردم ] را نمی‏توان قانع و راضی کرد. توقعات سطح بالا زیاد هست که نمی‏شود. مردم هم مسائل دیگر را می‏فهمند و در کل، می‏خواهم عرض کنم که حفظ آبروی و اعتبار انقلاب و اصلاح ادارات که یکی از مشکلات ماست، به عهده شماست.

 یکی از دردهای درمان نشده ما الان وضع ادارات است که شما به عنوان رئیس دفتر می‏توانید، در حل این مشکل کمک کنید. سعی کنید در دفتر وزیر یک نوع نظارتی بر سازمانهای تابع خودتان و مأموران آن داشته باشید، منضبط و با هم عمل کنید و تصمیم بگیرید با سر زدن به راه‏روها و دیدن مراجعین که پشت در معطل شده‏اند و گوش دادن به حرف آنها و به شیوه‏های مختلفی که کشف کردید، ببینید، چه کسانی هستند که مردم را معطل می‏کنند. و چه کسی هست که ضد انقلاب درست می‏کند. شما می‏توانید این کار را بکنید سازمان‏دهی درست بکنید، و در این جلسه تجاربتان را روی هم بریزید و پیشنهاداتی بدهید و چند جلسه برای این کار بگذارید، و یک طراحی بکنید که از دفتر رؤسا این کار شروع شود و این بازرسی‏های مخفی و مأموران خفیه که لازم است داشته باشید، در سازمانها و افراد را شناسایی کنید و در هر وزارتخانه‏ای ده، بیست نفر از آنهایی را که با مردم بد رفتاری می‏کنند، تنبیه کنید. اعلان هم بکنید و جلوی وزارتخانه‏ها بنویسند و روی تابلو خود وزارتخانه بنویسند، اگر لازم باشد، به روزنامه‏ها اسمش را بدهند و اگر یکسان این طور عمل کنیم، فکر می‏کنم تأثیر عمیقی روی پاک شدن سطح اداراتمان خواهد داشت.

 کسانی الان در ادارات هستند که با انقلاب موافق نیستند و یا هستند، اما تیپ آنها این است که سربالا جواب دهند و آدمهای از زیرکار در رویی هستند. در کشف یا اصلاح اینها خود شما بیشتر از وزراء می‏توانید مؤثر باشید.

 البته، شاید تجربه خود شما در این مسائل بیشتر باشد و نباید توقع داشته باشید که من مثل شما در این جور مسائل اطلاعی داشته باشم و خودتان با تجربیات و تبادل تجربیات در این گونه جلسات یکدیگر را کمک کنید و ما امیدواریم که در آینده، دفاتر وزراء و مسؤولان سطح بالای کشور جزء جاهای خوب و محبوب و مطلوب ملت ما شود.

 و چیزی که من خیلی روی آن تکیه می‏کنم این است که (موردی هم سراغ ندارم که فکر کنید با سوء ظن برخورد می‏کنم) مبادا این دفاتر و این تلفن‏هایی که در اختیار شما هست، یک موقع برای کارهای شخصی و سوء استفاده‏های دیگران استفاده شود، این خیلی ضرر دارد، اعتماد را کم می‏کند و به جای خدمت، خیانت می‏شود و تحقیقاً آن چیزی که از این طریق به دست می‏آید، کمتر از آن چیزی است که از دست آدم می‏رود. کل نظام هم ضرر می‏کند و بگذارید شما با داشتن این قدرت محرمتر از دیگران باشید. یعنی بهتر است که آنجا صاف و سالم باشید و روزی که برای کار دیگری می‏روید، سربلند و پیش خداوند رو سفید باشید.

 سلام بنده را هم به همه وزراء و آنهایی که با آنها همکاری می‏کنید برسانید.

    والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته