سخنرانی آقای هاشمی در دیدار با رؤسای دفاتر مسؤولین جمهوری اسلامی پیرامون ارتباط بین مردم و مسؤولین
سخنرانی رؤسای دفاتر مسؤولین جمهوری اسلامی
»اَلْحَمْدُلِلَّهِ ربِّ الْعالَمین وَ اَلصَّلوةُ وَالسَّلامِ عَلی رَسولِ اللَّهِ آلِهِ أَجْمَعینْ«
خوشحالم که اینجا فرصتی پیش آمد که برادران و خواهران را زیارت کنم و هم یک مقداری درباره مسائلی که به آقایان مربوط میشود، صحبت کنم.
البته، ترجیح میدهم این صحبت یک طرفه نباشد و چند کلمهای صحبت میکنم [که] اگر آقایان هم حرفی دارند بزنند.
با مقدار تجربهای که بنده در این چند سال دارم و هم از تجربیاتی که در گذشته به عنوان مراجع خوب، برایم روشن است و معتقدم نقش رؤسای دفاتر این مراکز خیلی مهم است و آقایان میتوانید در خوب انجام شدن کار و یا بد انجام شدن کار، موفقیت مسؤول، یا کم توفیقی مسؤول، رضایت مردم و مراجعین و تأمین خواستههایشان و یا عدم رضایت و معطلیشان خیلی مؤثر باشید و به همین جهت مسؤولیت سنگینی دارید و پیش خداوند هم در این رابطه باید احساس مسؤولیت حسابی کنید. یعنی دائماً حساب خودتان و خدا را کنید. معمولاً در رابطه با مردم و کارهای تصمیمگیری، دستشان باز و حوزه تصمیماتشان وسیعتر است. اما کار شماست که میتوانید عملکرد آنها را به رنگ خاصی دربیاورید و موفقیتهایشان را تسریع کنید.
اولاً بسیاری از کارها هست که رئیس دفتر [باید] خودش دارای ابتکار باشد و دلسوز باشد و نخواهد از خودش رفع مسؤولیت کند و به عنوان یک واسطه، فقط بخواهد کار کند. این جور نباشد. خود شما هم میتوانید حل کنید، یعنی، شما که شب و روز با مسائل مربوط به وزارتخانه یا آن سازمانی که، در آن هستید، تماس دارید تا حدودی ریاست آنجا را میدانید و فطرت آن را میدانید، مسائلی را که هست، میدانید و خیلی وقتها [میتوانید] با یک برخورد جدی مسؤولانهای مراجع را از معطلی نجات دهید و کار را زود در جریان بیاندازید.
خیلی کارها این طور با تلفن میتواند حل شود، بدون اینکه مردم به دفتر بیایند و آنجا حل شود، اگر میشود، حل شود. بسیاری از کاغذ بازیها را شما میتوانید با تصمیماتی که خودتان میگیرید حل کنید. پروندهها و قطور شدن پروندهها کاریست که میشود با ابتکار شما حل شود.
یکی از کارهای مهم این است که اوقات مسؤولان وزارتخانهو مؤسسهای که در آن هستید، سعی کنید برای کارهای اساسیتر فارغ شود. اینها با تجربه و کاردانی و درایت ممکن است انجام شود. نمیشود فورمالیته کرد و مورد دارد. شما خودتان بعد از مدتی که یک جایی کار کردید، میتوانید تشخیص دهید، آن کارهایی که مربوط به وزیر آنجا و آن سازمان است، چیست و کارهای فردی و جنبی را که وقت آن مسؤولان را میگیرد، نگذارید در دستور کار او برود و سعی کنید، حل شوند.
یکی از کارهای انسانی که شما میتوانید بکنید و هم خداوند راضی است و هم مسؤولان راضی هستند و هم روح قانون راضی است، این است که کسانی که به شما مراجعه میکنند، گاهی ممکن است کارشان به شما مربوط نباشد. و خیلی راحت است که آدم بگوید که آقا به این جا مربوط نیست. آدم مسؤولیتی هم ندارد و همین قدر که گفت، کار تمام شده است. کار آنها را تسریع کنید و کمک کنید که این کجا برود و اگر میشود، با کمی وقت مصرف کردن، از مشکلات و سرگردانیهای او بکاهید و ضمناً کار مملکت را هم تسریع کردهاید.
این تنها راه او نیست، هر چه کارش زودتر انجام شود و یک پروندهای هر چه زودتر خاتمه پیدا کند، در کل، به نفع همه هست، حتی آن وزیر خود شما که آنجا هستید.
بنابراین، در برخورد با مراجعین نباید خشک باشید. بیشتر از حدود و قیودی که مسؤولیتهای قانونی به عهده ما گذاشته، به مردم برسیم.
مسأله دیگری که گاهی در بعضی دفاتر دیده میشود. (البته من دفتر خاصی مورد نظرم نیست، به هر حال امکان وجودش خیلی زیاد است که این طور باشد) این است که به نحوی در کارهای مربوط به خودشان هم گاهی طفره میروند که کار را به عهده دیگری بیندازند و مراجع را از سر خودشان باز کنند. این موارد دیده میشود. لااقل به ما شکایت میشود. اگر خدای ناکرده، چنین چیزی در دفتری باشد، گناه بزرگی است.
من یک مقدار پایم را بالاتر گذاشتم و گفتم کارهایی که به شما مربوط نیست و امکان دارید حل کنید، بکنید و این حد بدش از زیر بار کار در رفتن و بار مسؤولیت را به زمین گذاشتن و طرف را سرگردان کردن است این خیلی بد است.
در گذشته چقدر سختمان بود؛ اگر به یک جایی برخورد میکردیم، طرف ما کوتاه میآمد، یا ما را سرگردان میکرد، خیلی برایمان سخت بود، آدم عصبانی میشود و کاری هم نمیتواند کند و اگر مردم به این حالت بیفتند، برای ما خیلی ضرر دارد.
باز در رابطه با کارهای شما که مهم هم هست که به اینها توجه شود: همیشه خیلی طرفدار آن سازمان خودمان در مقابل مردم نباشیم. این حالت تعصبی ما را نگیرد که من حالا در مجلس هستم، بخواهم از این دفتر و مسؤول این جا دفاع کنم و تقصیر را به عهده دیگران بگذارم و چیزی از این قبیل.
اینجا باید طوری باشد که کسانی که مراجعه میکنند، ما بدانیم که اینجا به همان اندازه که به ما مربوط است، مربوط به آنها هم هست. اگر این حالت بر ما حاکم باشد، در حل کارهای مردم و مراجعین خیلی میتوانیم مفید باشیم.
ما خیلی دلمان میخواهد یک روزی یک جوری شود که این روحیه از ذهن مردم بیرون برود و مردم هنوز هم این حالت را دارند و خیال میکنند که رؤسای دفاتر و واسطههای بین وزراء و مردم، خلاف میگویند؛ مثلاً وزیر وقت ملاقات دارد، ولی اینها میگویند در جلسه کمیسیون است.
این جزء جکهای رایج دنیا شده است، البته، حدود زیادی صحیح است. حق دارد که وزیر را ببیند و بالاخره، من یکی از مردم این مملکت هستم و حق دارم، پنج دقیقه یک وزیری را ببینم بروم یک توقعاتی دارند و ما نمیتوانیم که به آن حد برسیم و عملاً هم باید ثابت کنیم که آن وقتی که واقعاً جلسه و کمیسیون نیست و کار ضروری پیش او نیست، آمادگی دارد که با مردم آن ارتباط لازم را برقرار کند.
یکی از کارهایی که شما باید بکنید این است که ارتباط مردم با مسؤولان درجه اول کشور برقرار باشد؛ یعنی قاطع رابطه نباشید. بگذارید تا آن قدری که میشود، این رابطه برقرار شود.
ما از این رابطه با مردم خیلی خیر دیدیم. یک مقدار آدم حساب میکند، وقتش تلف میشود؛ گاهی مردم میآیند روده درازی میکنند و حالا یک وزیری را پیدا کردهاند، دلشان میخواهد خیلی چیزها را خارج از خود بگویند، ولی میارزد. این ضررها و این مقدار ضرر میارزد که ما تحمل کنیم، تا اینکه مستقیماً با مردم رابطه داشته باشیم. ما هر روز میتوانیم چند تا مبلغ خوب را از این دفاتر بیرون کنیم، یا چند تا دشمن و مبلغ بد درست کنیم.
حالا فرض کنید که در چند تا دفتری که وجود دارند، هر روز چند هزار نفر را راضی و یا ناراضی میکنند. این خیلی بد است که در جمهوری اسلامی صاحبان انقلاب، مردم، یک وقت بیایند و خدای ناکرده، با آنها برخورد بد شود و حداقل قانع نشوند.
البته، من میدانم که [مردم ] را نمیتوان قانع و راضی کرد. توقعات سطح بالا زیاد هست که نمیشود. مردم هم مسائل دیگر را میفهمند و در کل، میخواهم عرض کنم که حفظ آبروی و اعتبار انقلاب و اصلاح ادارات که یکی از مشکلات ماست، به عهده شماست.
یکی از دردهای درمان نشده ما الان وضع ادارات است که شما به عنوان رئیس دفتر میتوانید، در حل این مشکل کمک کنید. سعی کنید در دفتر وزیر یک نوع نظارتی بر سازمانهای تابع خودتان و مأموران آن داشته باشید، منضبط و با هم عمل کنید و تصمیم بگیرید با سر زدن به راهروها و دیدن مراجعین که پشت در معطل شدهاند و گوش دادن به حرف آنها و به شیوههای مختلفی که کشف کردید، ببینید، چه کسانی هستند که مردم را معطل میکنند. و چه کسی هست که ضد انقلاب درست میکند. شما میتوانید این کار را بکنید سازماندهی درست بکنید، و در این جلسه تجاربتان را روی هم بریزید و پیشنهاداتی بدهید و چند جلسه برای این کار بگذارید، و یک طراحی بکنید که از دفتر رؤسا این کار شروع شود و این بازرسیهای مخفی و مأموران خفیه که لازم است داشته باشید، در سازمانها و افراد را شناسایی کنید و در هر وزارتخانهای ده، بیست نفر از آنهایی را که با مردم بد رفتاری میکنند، تنبیه کنید. اعلان هم بکنید و جلوی وزارتخانهها بنویسند و روی تابلو خود وزارتخانه بنویسند، اگر لازم باشد، به روزنامهها اسمش را بدهند و اگر یکسان این طور عمل کنیم، فکر میکنم تأثیر عمیقی روی پاک شدن سطح اداراتمان خواهد داشت.
کسانی الان در ادارات هستند که با انقلاب موافق نیستند و یا هستند، اما تیپ آنها این است که سربالا جواب دهند و آدمهای از زیرکار در رویی هستند. در کشف یا اصلاح اینها خود شما بیشتر از وزراء میتوانید مؤثر باشید.
البته، شاید تجربه خود شما در این مسائل بیشتر باشد و نباید توقع داشته باشید که من مثل شما در این جور مسائل اطلاعی داشته باشم و خودتان با تجربیات و تبادل تجربیات در این گونه جلسات یکدیگر را کمک کنید و ما امیدواریم که در آینده، دفاتر وزراء و مسؤولان سطح بالای کشور جزء جاهای خوب و محبوب و مطلوب ملت ما شود.
و چیزی که من خیلی روی آن تکیه میکنم این است که (موردی هم سراغ ندارم که فکر کنید با سوء ظن برخورد میکنم) مبادا این دفاتر و این تلفنهایی که در اختیار شما هست، یک موقع برای کارهای شخصی و سوء استفادههای دیگران استفاده شود، این خیلی ضرر دارد، اعتماد را کم میکند و به جای خدمت، خیانت میشود و تحقیقاً آن چیزی که از این طریق به دست میآید، کمتر از آن چیزی است که از دست آدم میرود. کل نظام هم ضرر میکند و بگذارید شما با داشتن این قدرت محرمتر از دیگران باشید. یعنی بهتر است که آنجا صاف و سالم باشید و روزی که برای کار دیگری میروید، سربلند و پیش خداوند رو سفید باشید.
سلام بنده را هم به همه وزراء و آنهایی که با آنها همکاری میکنید برسانید.
والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته