سخنرانی آقای هاشمی در دیدار با برادران تیپ امام حسین(ع) از استانهای همدان - اصفهان و باختران پیرامون رمز موفقیت در جبهههای جنگ
سخنرانی در دیدار با برادران تیپ امام حسین(ع) از استانهای همدان - اصفهان و باختران
با احساس شرمندگی از این محبتهایی که از طرف شما ایثارگران و سربازان امام زمان(عج) و یاران امام حسین(ع) برای امثال بنده که خودمان را از فردفرد شماها ضعیفتر و عقبتر میدانیم، باید عرض کنیم که یار واقعی امام که در حقیقت یار قرآن و یار اسلام و اباعبداللّه - و امام زمان(عج) هستند همین رزمندگانی هستند که در جبههها یا پشت جبههها اینجوری دارند فداکاری میکنند و این طور به ما و مسؤولان دیگر نشاط و روحیه میدهند و امید میدهند که بتوانیم با پشتکار بیشتری به کارمان ادامه دهیم.
الان این جمعیتی که ما افتخار میزبانیشان را داریم همه متعلق به امام حسین(ع) هستند، لشکر امام حسین(ع) و انصارالحسین که بهترین اسم با مسّمی است برای کسانی که میخواهند توی این عملیات دفاع و جهاد با ظلم و ستم شرکت بکنند. و اصلاً رمز این موفقیتها و رمز این حضور در جبهههای وسیع، قسمت عمدهاش در ماجرای کربلا خوابیده و این مشعل نورانی قیام کربلاست که این چنین راه را برای ما روشن کرد، و این چنین راه زندگی را مشخص کرده که مردم با روشن بینی و ایمان و با حجت به خودشان حق میدهند یا برخودشان تکلیف میدانند که وارد این جبهه شوند و جانشان را تسلیم بکنند و خانوادهها هم در سایه همین حرکت عظیم امام حسین(ع) و این نوری که امام حسین(ع) افروخته از حرکت بچههایشان پشتیبانی میکنند. و شاید بتوانیم مطمئن شویم اگر یک قدری بیشتر به قضیه برسیم که اصلاً این داستان عظیم شهادت طلبی در کشور ایران ریشهاش و آبخورش و عواملی که این ریشه و آبخور را تقویت میکنند همه را از اباعبدالله - و یاران امام حسین(ع) میگیریم، این رمز کار ماست.
واقعاً برای ماها که یک مقدار تاریخ میدانیم مخصوصاً تاریخ اسلام را خوب خواندهایم، این دورههای مختلف درگیری که در دنیای اسلام بوده از فتنه مغول گرفته تا این جنگ اخیری که صدام راه انداخته و هجومهای دیگری که به کشورهای اسلامی شده و حتی جنگهایی که در اطراف فلسطین بین نیروهای اشغالگر کافر و مسلمانها شده، ما نمیبینیم در تمام این قطعات تاریخ یک قطعه تاریخی که مثل تاریخ جنگ ایران باشد و این سه چهار سالی که در کشور ما بود، این همه مردم با میل و رغبت و مخصوصاً جوانها و نوجوانها با تشخیص و شعور وارد میدان جنگ و دفاع شوند، این یک چیز عجیبی است و جزو نوادر تاریخ دنیاست.
آن آیه قرآن که در سوره آل عمران و خداوند به صورت فخریه به تاریخ عرضه میکند و »کایِّن من نَبَّی قاتل معه ربیون کثیر فما و هنوالما اصحابهم فی سبیل الله و ما ضعفوا و ما التکانوا و الله یحب الصابرین« تا آنجایی که تاریخ به ما نشان میدهد در مصداق آن آیه ما هیچ مصداقی را روشنتر از مصداقی که امروز در ایران بوجود آمده با حضور شماها در جبهه دارد تحقق پیدا میکند نمیتوانیم پیدا کنیم. چون خوب مثلاً تاریخ حضرت موسی(ع) پیداست، تاریخ حضرت عیسی(ع) پیداست، تاریخ پیامبر(ص) خودمان هم که کاملترین پیامبران بوده پیداست، جنگهای پیامبر(ص) هم پیداست جنگ بدر، احد، خیبر، احزاب، حدیبیه، جنگ فتح مکه، انصافاً هیچ یک از آن حرکتها به اندازه این روح حماسی که در میان این مردم هست و اینگونه داوطلبانه بچهها در میدان هستند حرکتی که این مردم کردند در تاریخ این جور اتفاق نیفتاده است، البته من نمیخواهم مثلاً بگویم اصحاب پیغمبر(ص) یکی به یکی را ادعا کنم سربازان ما از اصحاب پیغمبر(ص) ترجیح دارند ولی دلیلی هم نداریم بگوئیم اینها عقبترند، اینکه پیغمبر(ص) آن روز به اصحاب خودشان میفرمودند که سلام مرا به برادران من برسانید، آنها که بعد از من میآیند و اصحاب گفتند مگر ماها نیستیم، فرمودند: چرا آنهایی که میآیند و مرا ندیدهاند و آنها ایمان میآورند و به راه من میآیند آنها عظمت دارند، تحقیقاً اشارهاش به این سری جریانهاست.
همینهاست که ناظران تاریخ را متعجب کرده، دنبال این میگردند که یک تحلیلی بکنند، راهی پیدا کنند بگویند چه شده که اینجا این طوری شده، خوب ارتشهای دنیا اینجوری نیست، در هیچ جای دنیا این جوری نیست، ارتشهای دنیا یک سبک دیگری میجنگند، سبک دیگری کار میکنند، با ابزار دیگری میجنگند، شما خود عراقیها را دارید در مقابل خودتان میبینید که تفاوت آنها با شما چیست، وقتی که در خاک خودمان میجنگیدید که میدیدید چه جوری هستند حالا هم که باز تو خاک خودشان هستند باز همان جایی که شما هجوم میکنید ببینید که چطور مثل بز فرار میکنند و یا تسلیم میشوند، فقط با دیواری از سیم خاردار یا کانالهای فراوانی از خندقها یا ردیفهای فراوانی از مینها یا آتش ضخیم از گلولهها و امثال اینها دارند خودشان را در مقابل شما حفاظت میکنند، اینجا یک چیز دیگری تو کار است یک نقطه دیگری است که با جاهای دیگر فرق میکند و آن نقطه دیگر هم همین داستان کربلاست و همین اسامی که شماها به کار میبرید و همین شعارهایی که هی میدهیم که ما میخواهیم برویم کربلا، ما به زیارت اصحاب کربلا میخواهیم برویم، ما به زیارت امام حسین(ع) میخواهیم برویم، و امثال اینهایی که ما داریم و البته این یک گوشهاش است، رمز شهادت برای ما، سمبل شهادتطلبی برای ما، اصحاب کربلا هستند که آنها البته تعداشان آن زمان کم بود، میبینیم در زمان حضرت امام حسین(ع) خوب امام حسین(ع) که آدم عادی نبود از نظر ما، امام ما با این همه عظمت، رهبری با این همه عظمت و شخصیت اگر امام حسین(ع) بپذیرد که ایشان خاک پای امام حسین(ع) باشند امام افتخار میکنند، امام حسین(ع) با آن عظمت و با آن دعوتهای صریحی که در مکه کرد و در بین راه کرد و نامه نوشت و کوفه آمد و کوفیها دعوت کرده بودند، آخر بار هفتاد، هشتاد نفر حاضر شدند که جان بدهند در رکاب امام حسین(ع)، و همانهایی که امام حسین(ع) را دعوت کرده بودند، همانها بودند که هجوم آوردند و امام حسین(ع) را شهید کردند و بچههایش را آنجور اسیر کردند که شماها میدانید، تاریخ دنیا اینجوری است یعنی همان تیپهاست.
آن وقت اینجوری که ما هستیم یعنی وضعی که الان شما مردم دارید که سپاه اعلام کرد که ما طرح لبیک یا امام را داریم و آنهایی که جبهه رفتهاند بیایند اسم بنویسیند، یک مدت کوتاهی خود این بچهها رفتند، پانصد گردان اسم نوشتند، یعنی پانصد گردان سازمان یافته و بعد هم همین جور دوباره هجوم بوده و امروز ما میبینیم احساس شده که مسؤولان گفتند ما این جنگ را میخواهیم تمام بکنیم و به یک شکلی خاتمه بدهیم، کار تمام شود، مردم بروند سراغ زندگی و سازندگی کشور، یک چنان استقبالی در سراسر کشور میشود و این بچهها همه کارهایشان را زمین گذاشتهاند و تفنگشان را برداشتهاند و راه افتادهاند طرف جبههها، حالا بعد از چهل و دو ماه که این مردم اینجوری جنگیدند و همهشان میدانند که در این جنگ احتمال شهادت فراوان است، چون کمتر روستایی است، کمتر محلهای است، کمتر کوچهای است که و کمتر فامیلی است که در این جنگ شهید نداشته باشند.
بنابراین برای همه روشن است که احتمال شهادت برایشان وجود دارد، هیچ چیز غیر از ایمان، غیر از تشخیص راه حق، غیر از مشخص شدن راه سعادت و غیر از با حجت بودن راه و عمل نمیتوانست مردم را اینجوری تجهیز کند و همین است که استکبار جهانی را و دشمنان را سخت به وحشت انداخته است، من نمیدانم چقدر شماها فرصت دارید یا گیرتان میآید که اخبار جهان را دنبال کنید یا نه، واقعاً یک خشمی و وحشتی در دل دشمنان اسلام بوجود آمده، و همه وحشتشان این است که مبادا این چراغی که در ایران روشن شده است و این نمونهای که در ایران پیدا شده، این نمونه در کشورهای دیگر اسلامی هم باشد، شما فکر کنید اگر فردا مثلاً پاکستان هم با هشتاد میلیون جمعیت چنین روحیهای داشته باشد، بنگلادش هم با هشتاد میلیون جمعیت چنین روحیهای داشته باشد. صدوپنجاه میلیون مسلمان هندوستان هم چنین روحیهای داشته باشند، نزدیک دویست میلیون مسلمان در آفریقا و سایر کشورها چنین روحیهای داشته باشند، مسلمانهای عرب اطراف اسرائیل چنین روحیهای داشته باشند، ترکیه مردمش دارای چنین روحیهای باشند، اگر این روحیه به همه دنیای اسلامی سرایت کرد، آن موقع دیگر آمریکا و روسیه و انگلیس و فرانسه چطور میتوانند نسبت به ملت اسلامی غارتگری کنند، دیگر چطور میشود یک اسرائیل صهیونیستی در قلب کشورهای اسلامی بکارند، و این را هم نگه دارند، (تکبیر).
اینکه رئیس جمهور آمریکا، دو سه بار این اواخر با صراحت و لابد با خجلت به دنیا اعلام خطر میکند و میگوید اگر ایرانیها در جنگ پیروز شوند منافع حیاتی آمریکا در خطر است، این حرف معنایش این است یعنی اگر این ملت در جنگ پیروز شد یک جنگی که شرق و غرب دارند به عراق کمک میکنند. اگر ایران این جوری پیروز شود و به دنیا نشان بدهد که مردم با ایمان میتوانند در مقابل هر قدرتی بایستند، این اتمام حجت باعث میشود که مسلمانان دیگر هم راه میافتند. بسیاری از مردم مسلمان الان چشمشان را بستند به اینجا که ببینند آخر این جنگ چه میشود، این جنگ یک الگو برای سایر مسلمانها میشود و پیروزی ما بر عراق پیروزی بر حزب بعث نیست، حزب بعث را میدانید شما، الان یک بخشی از جبهه متحد کفر است، در عراق الان، سودانیها هستند، مصریها هستند، اردنیها هستند، یمن شمالیها هستند و هر جا دیگر که ممکن است مزدور داشته باشند استخدام کردند و به عراق فرستادند بعلاوه کارگران خارجی که در عراق بودند آنها را هم با مزد بیشتر فرستادند جبهه، این از لحاظ افراد شون از نظر امکانات، کویت و عربستان پول میدهند، فرانسه بیدریغ اسلحه میدهد، آمریکا بیدریغ امکانات میدهد، همین دیروز اعلام کردند که پانصد هزار تن گندم داده که انشاءالله ما نمیگذاریم از گلوی افلقیها پایین رود، نگه میداریم، همین پریروز خواندیم که انگلیسیها مواد شیمیایی به عراق دادند، یعنی بدترین نوع اسلحه دنیا را به اینها دادند، بندرهای اینها، راههای زمینی اینها همه در خدمت عراق، کامیونها و کشتیهای اینها در خدمت عراق است، حتی عربستان صعودی نفت به اسم عراق میفروشد، کویت به اسم عراق سیصد هزار بشکه نفت میفروشد چون مسیر عراق را ما قطع کردیم، انشاءالله لوله شمالش را هم که از ترکیه عبور میکند قطع میکنیم که دیگر هر کسی هر چه میخواست برایش بفروشد با این وضع که اینها درست کردند پس ما با عراق تنها، البته با مردم عراق اصلاً نمیجنگیم، مردم عراق با ما هستند اگر میجنگیم با این همه نیروهای افریط شیطانی هستند که در کنار اینها قرار گرفتهاند و روزی که شما آن گام نهایی را بردارید و اعلام پیروزی کنید باید جبهه متحد امپریالیسم شرق و غرب و ارتجاع عرب و صهیونیسم و حزب بعث همه با هم اعلام شکست کنند و این پیروزی را من میگویم شماها بدست آوردید.
ماها که در میدان نیستیم ماها که در جبهه نیستیم همین بچهها جوانها، پیر مردها و اینهایی که این جوری میروند مبارزه میکنند باید این افتخار را بنام آنها ثبت کرد و ریشه مسئله هم مال امام حسین(ع) است و انصافش این است که حق نیست که این امام حسینی که مال این مردمند قبرش و زیارتگاهش در اختیار حزب بعث افلقی ضد حسینی باشد. این دیگر خیلی حرف زوری است. باید در عراق هم مردمی حاکم باشند که آنها هم راه امام حسین(ع) را میروند، آنها هم مثل شما هستند، این هدف ماست که انشاءالله یک مردمی و دو کشور همراه و متحد از ایران و عراق بوجود بیاید که بعدش هم مسائل لبنان و اسرائیل را باز با قدرت بازوی شماها حل بکنیم.
من شماها را به خدا میسپارم و دعای همه ماها و همه کسانی که به حق عشق میورزند، بدرقه راه شماست، انشاءالله به انتظار برگشت پیروزمندانه شما هستیم.
والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته