سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آقای هاشمی در جمع کارکنان صنایع دفاع ملی پیرامون نقش علم و فن در دنیا و تمدن اسلام

سخنرانی آقای هاشمی در جمع کارکنان صنایع دفاع ملی پیرامون نقش علم و فن در دنیا و تمدن اسلام

  • پنجشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۶۲

 سخنرانی در جمع کارکنان صنایع دفاع ملی

 »اَلْحَمْدُلِلَّهِ رَبِّ الْعالَمین، اَلصَّلوةُ وَالسَّلامِ عَلی رَسولِ اللَّهِ آلِهِ اَجْمعین«

 با تشکر از همه خواهران و برادران که محبت فرمودند و به خانه خودشان، مجلس شورای اسلامی، تشریف آورده‏اند و با عرض معذرت از اینکه به خاطر نبودن امکانات روی زمینهای داغ و هوای گرم، باعث زحمت شما شده‏ایم.[t1]

 اولین چیزی که به ذهن انسان خطور می‏کند ترکیب این حضار است که خیلی گویا و نشاطآور است. ما این گونه ترکیب اجتماعات را از ثمرات انقلاب اسلامی مردمی خودمان می‏دانیم.

 افسران ارشد، درجه‏داران، کارگران کارخانه‏ها و کارگاهها، فارغ‏التحصیلان سطح بالا، دانشجویان انقلابی و مسلمان مقیم در کشورهای دیگر و محققان و مسؤولان جهاد دانشگاهی، که اگر در رژیم گذشته می‏خواستیم این ترکیب را درست کنیم، محال بود که در یک جلسه یک اجتماع این جوری به دست بیاید.

 اصلاً تناسب دیده نمی‏شد، ولی الان آن چنان ملت، به هم جوش خورده و انسجام و یکپارچگی پیدا کرده است که این گونه ترکیبی بسیار مطبوع و برای حضار هم شیرین است.

 وزیر دفاع در کنار کارگران کارخانه‏ای که تحت نظرش اداره می‏شود می‏نشیند و دانشجویان انقلابی در کنار فرماندهی ارتش و مسؤولان سطح بالای نظامی جمع می‏شوند و همه از اجتماع این طوری خوشحال هستند. این چیز بسیار زیبایی است.

 ان‏شاءاللّه ما هر چه پیش می‏رویم، به طرف کم‏کردن فاصله‏ها و جوش خوردن قشرها و اصناف مختلف باشد که به اهداف واقعی برسیم و بنده هم طلبه‏ای از طلبه‏های ضعیف قم و میزبان شما هستم که محیط اجتماعمان هم مجلس شورای اسلامی است که کاخ سنای دیروز و خانه شاهپور پریروز بوده است.

 همه چیز شکل جدیدی به خودش گرفته است. ان‏شاءاللّه این نمونه‏ای که ما می‏بینیم، در کل جامعه این طوری باشد و اگر جاهایی هم این جوری نیست، این جوری خواهد شد، اما چیزی که مناسب این جمع است و من می‏خواهم پیرامون آن صحبت کنم، به همه حضار و میهمانان ما مربوط می‏شود. با توجه به اینکه کل این اجتماع، نماینده علم و تحقیق و فن و تکنیک هستند، ما می‏توانیم صحبتی بکنیم که به همه مربوط بشود، مخصوصاً روی فن و تکنیک و اسلحه سازی و صنایع دفاع و نظامی که بخشی از حضار ما مسؤولیت مستقیم آنها این است. آقایان و خانمهای محققین و محصلین و دانشجویان همین طور در همین مسیر هستند و خلاصه آن نقطه مشترک ما در این اجتماع، نقطه فن و علم است که در گرما گرم اوج گرفتن جنگ و در حاشیه حادثه شوم تهاجم بی‏رحمانه عراقی‏ها به گیلانغرب، من مفید می‏دانم که بحث را روی نقطه حساس مورد نیاز کشورهای جهان سوم و شما محققان و تحصیل‏کنندگان و نظامی‏ها بگذارم. می‏بینید که امروز در دنیا در حقیقت جنگ، جنگ بین فن و علم هست یعنی آنچه که در میادین جنگ کارساز است و بسیار قدرت دارد، سطح علوم و فنونی است که در اختیار دارند.

 یک چیز دیگر در کنار این و مقدم بر این [است] و شرط صحیح کاربرد اسلحه و علم و فن است که آن بحث جداگانه‏ای دارد که من در قسمتی از صحبتم عرض خواهم کرد.

 کشورهای ابرقدرت و قدرتهای درجه دوم دنیا، اتکاءشان بر قدرت نظامی‏شان است و آن قدرت نظامی هم متکی بر علم است، یعنی الان تعداد سربازان دنیا نیست که در کل دنیا و سیاست دنیا دارد اثر می‏گذارد، آنچه که دارد دنیا را می‏چرخاند، قبل از همه چیز، قدرتهای علمی وفنی و نظامی کشورهای ابرقدرت است.
 با یک تحلیل آدم می‏بیند که اصلاً اینها دارند اقتصاد و سیاست و کل روابط کشورهای دنیا را با همین انگشت قدرت می‏چرخانند. بدترین نوع استکبار را دارند از این طریق در دنیا اعمال می‏کنند. تا چند سال پیش معمولاً انسانها می‏جنگیدند و گرزها و شمشیرها و سپرها و تیر و کمانها و اسلحه‏های کوچک آتشی بود، اصلاً جنگ و درگیری جوری دیگری بود و روابط با شکل دیگری تأمین می‏شد. امروز این طوری نیست و ما می‏بینیم که شکل دیگری پیدا کرده است. هر چه این پیچیده‏تر می‏شود، روابط انسانها هم در سایر بخشها، تابع همین جریان می‏شود.

 شما می‏بینید که استکبار جهانی دارد امروز چکار می‏کند و با این اسلحه دارد چه بر سر مردم می‏آورد. اینها می‏آیند خودشان اختلاف ایجاد می‏کنند، جنگ را خودشان ایجاد می‏کنند و مقدار پیشرفت و یا توقّف جنگ را خودشان تعیین می‏کنند و به آن اندازه‏ای که خودشان لازم می‏بینند، اسلحه و قدرت فنی اداره اسلحه را به یک کشور می‏دهند و به هر اندازه‏ای که منافع خودشان ایجاب کند، این کشور را به خودشان مرتبط می‏کنند، هم کشور دارنده اسلحه را اسیر خودش می‏کنند و هم کشوری که این اسلحه باید علیه او به کار برود، برای این که جنگی راه بیندازند.

 آن مهارت دست خودشان است و به اندازه‏ای که لازم می‏دانند، جلو می‏برند و به اندازه‏ای که لازم می‏دانند، کنترل می‏کنند، چراغ سبز نشان می‏دهند، جنگ شروع می‏شود و در آن نقطه‏ای که میل آنها نیست که جنگ ادامه پیدا کند، چراغ را قرمز می‏کنند. هر وقت خواستند، فرسایشی‏اش می‏کنند و هر وقت خواستند، تنور را داغ می‏کنند و مردم دنیا بازیچه دست یک مشت اسلحه‏ساز و اسلحه‏سازی شده‏اند.

 اقتصاد مردم را این جوری می‏گیرند، سیاست مردم را این جوری می‏گیرند، جان مردم را این جوری می‏گیرند، فرهنگ مردم را این جوری می‏گیرند.

 اصلاً این کانال در اختیار چند کارتل بزرگ اسلحه ساز قرار گرفته و اینها با این در دنیا دست انداخته و چهار میلیارد انسان را اسیر این وضع خودشان کرده‏اند. شما ببینید، اسرائیل مسأله‏اش چه است و خاورمیانه چگونه حرکت می‏کند، در یک حدی اسلحه در اختیار اسرائیل می‏گذارند، وقتی که این حد را گشتند، مصر هم باید بخرد، به آن اندازه‏ای که چاههای نفت فوران می‏کند و به آن اندازه‏ای که نیاز انرژی آنها ایجاب می‏کند. شیر در دست خودشان است و یک قدری بیشتر و یا کمتر باز می‏کنند. اف - 16 به یکی می‏دهند. خوب، در مقابل آن یکی هم باید چیز دیگری بخرد، حالا اگر خرید و تمام شد فردا اسلحه‏سازها بیشتر خواستند بدهند، یک چیز بهتری می‏دهند. دنیا را هم این جوری به هم مربوط کرده‏اند و در مقابل همدیگر قرار داده‏اند، این جا یک کانون خطری به نام اسرائیل این جوری درست کرده‏اند. چند کانون در آفریقا آن جوری درست کردند. خود ابرقدرتها هم مسأله هستند و موشکهایشان به طرف چین و ژاپن و اروپا نشانه گیری شده و مردم را در این عمق و تسلسلی که نقطه اصلیش در دست خودشان است، انداخته‏اند و این گرفتاری را برای دنیا درست کرده‏اند.

 قضیه هند و پاکستان در دنیا وجود دارد. چین و هند وجود دارد، قضیه چین و خود شوروی و ژاپن وجود دارد، کره شمالی و کره جنوبی وجود دارد، اسرائیل و اطرافیانش وجود دارد، یک مدتی مسأله دنیا را داغ می‏کرد، امروز چاد منطقه را داغ کرده است. این جنگی که در منطقه خود ما برای خود ما درست کرده‏اند، دارید می‏بینید که چه می‏کند، قضیه افغانستان چه می‏کند در کل دنیا اینها در هر محدوده‏ای برای خودشان یک کانون خطر درست می‏کنند.

 بین خودشان تقسیم کرده‏اند و این اوضاع را برای مردم درست کرده‏اند. مردم چه باید بکنند؟ فن را قبضه کرده‏اند، علم را قبضه کرده‏اند، مخصوصاً انحصار این فن نظامی را گرفته‏اند. کشورهای کوچک خوشحال هستند که بعد از اینکه یک اسلحه کهنه که کاربرد ندارد اجازه به آنها می‏دهند که آن یکی بیاید و بسازد.

 حالا فرض کنید یکی خیلی ترقی می‏کند و تانک می‏سازد در مقابل قدرتهای سطح بالا چقدر می‏تواند مؤثر باشد؟!

 من خیال می‏کنم که این کار مشکلی نیست؛ اگر مردم دردشان را بفهمند و راه بیفتند، ما برنامه‏ای در دنیای سوم درست می‏کنیم که آدم بتواند جلوی این حرکت استکباری که هم شلاقش دست استکبار جهانی است و هم ترمزش، بایستد و دنیای سوم را از دست اینها نجات بدهد.

 البته این کار امروز و فردا نیست و یک کار طولانی است. اولاً اگر این جهان سومی که الان به وجود آمده و غیرمتعهدها نیروهایشان را کنار هم می‏گذاشتند و قدرت اقتصادی و فنی و جغرافیایی بینشان را جمع می‏کردند، می‏خواستند یک طرف سومی درست کنند. متأسفانه، اینها درونشان نفوذی وجود دارد، که آدم امیدی ندارد یک حرکت مستقلی مثل انقلاب اسلامی ایران [به وجود بیاید].

 وقتی هم به وجود بیاید، خوب می‏دانید که چه مشکلاتی برایش درست می‏کنند. هر چه که بتواند، برای اینها مشکل درست می‏کنند، اما انسان نباید مأیوس شود، برای اینکه ما تاریخ را می‏بینیم.، دنیا دو قطبی شده و استکبار شکسته و بعد از جای دیگری قدرتها به وجود آمده است. موقعی که اسلام در جزیرةالعرب به وجود آمد، اصلاً کسی فکر نمی‏کرد از مکّه‏ای که در آن زمان حتی یک مکتب خانه هم نداشت، یک تمدنی به وجود بیاید که تمام ایران و روم را که آن روز دنیا را قبضه کرده بودند و فکر ابدیت برای خودشان داشتند، پشت سر بگذارد. تمدن اسلام مدتها از هندوستان، بلکه از چین تا فرانسه و قلب اروپا جلو می‏رفت، آفریقا و آسیا را می‏گرفت. در این طرف تا نزدیک سیبری پیش رفت.

 این طور نیست که استکبار ابدی باشد. آقایان و خانمهای دانشمند و محقق و برادران و خواهران زحمتکش فنی، باید تلاش کنند که در سطح فنی روی پای خودمان بایستیم. در این جنگ، خیلی چیزها یاد گرفتیم و معلوم بود که در این جنگ قدرت عملی را در اختیار عراق بگذارند. البته، عراق از این جهت از ایران جلو نبوده، اما استکبار جهانی پشت سر او بوده است.

 این موشکهایی که به او دادند به ما ندادند، آن امکاناتی که هنوز او به کار می‏برد، به ما نمی‏دهند، امکاناتی هم که ما داشتیم، سعی کردند که نتوانیم استفاده کنیم، اما قدرت ایمان وقتی که به آن اسلحه‏هایی که نداشتیم اضافه شد، این حماسه‏ای که کسی فکر نمی‏کرد آفریده شد. کارهایی که در سه، چهار سال با گرفتاریهایمان جهاد دانشگاهی کرده ودوستان ما در صنایع دفاعی انجام داده‏اند، خیلی چیزهای خوبی است. نمی‏توانیم بگوئیم حالا یک چیزی است که با اسلحه سازی آمریکا رقابت می‏کند توقع ما هم این نیست، اما اینکه ما بتوانیم ابزار بسیار پیچیده نظامی را که داشتیم، به کار بیندازیم و اینها را که آمریکاییها فکر می‏کردند بتوانند تا قیامت هم اداره کنند، خودمان اداره کنیم، مایه امید است. ما اگر بتوانیم از جنگنده‏های اف - 14 و موشکهای پیچیده بخوبی استفاده کنیم و تعمیر کنیم و نگهداریم و در طول سه، چهار سال این جور حرکت کنیم، بتوانیم از سیستمهای دفاعی به این خوبی استفاده کنیم، بتوانیم این رادارهایمان را که بسیار وسایل پیچیده‏ای است، خودمان وصل کنیم، و بخوبی بتوانیم چیزهای دیگر را که من حالا نمی‏خواهم عرض کنم، خودمان راه بیندازیم، این امید می‏دهد، یعنی معلوم می‏شود که یک ملتی با این مقدار پایه از علم و تحقیقات می‏تواند حرکت کند و در مقابل دیگران مقاومت کند.

 این اگر به ایمان و اعتماد و فداکاری و ایثار مردم اضافه بشود، آنجا دیگر قدرتی را می‏سازد که دیگر اسلحه نمی‏تواند کار بکند. بله، اتم بیندازند، اصلاً دنیا را از بین می‏برند. خوب، آن مسأله دیگری است. این همه آمدند، خرمشهر را گرفتند، آبادان را خراب کردند، شهرهای ما را گرفتند، اما اگر انسان، انسان باشد و در میدان باشد، می‏توانند خرمشهر را پس بگیرند و آبادان [را] دوباره بسازد و دشمن را هم بیرون کند، هر قدر هم که دشمن مجهز باشد.

 اگر این برخورد را عربها با اسرائیل بکنند، یعنی این جوری که ما با عراقی‏ها برخورد می‏کنیم. همین جور که ما شهید می‏دهیم و نمی‏ترسیم و می‏رویم از این همه میادین و خطوط مستحکم دفاعی و حفاظتی عبور می‏کنیم و دژی مثل حاج عمران را به آن خوبی تسخیر می‏کنیم و اگر همه عربها در مرز اسرائیل جمع می‏شدند و کارهایی را که همین دو، سه روز بچه‏هامان در میدان جنگ کردند، شش ماه در مرز اسرائیل می‏کردند، اسرائیل نابود بود.

 آنها وقتی که می‏بینند که یک چیزی را خراب می‏کند، فوری می‏گویند آتش‏بس و دستهایشان را هم بلند می‏کنند، ولی روی ملت ما در گیلان غرب بمب می‏ریزند و آنها را به خاک و خون می‏کشد، همان جا جلوی بمب می‏ایستند و می‏گویند: جنگ، جنگ تا پیروزی، مردم هم همه جا همین فریاد را می‏زنند.

 این جوری اگر مقاومت بکنیم واین مقدار از سطح قدرتی را که ما الان داریم روی پای خودمان به کار بگیریم، من خیال می‏کنم که می‏توانیم یک درسی به دنیا بدهیم و آن برای همین است که از ما و انقلاب ما می‏ترسند.

 ولی الان بیشتر از این می‏ترسند که آیا می‏شود که یک انقلاب روی پای مردمش بایستند و مقاومت کند و شهید بدهد و دشمن را از بین ببرد و موفق بشود که با آمریکا و شوروی در یک آن، دست و پنجه نرم کنند، گروههای آمریکایی سلطنت طلب را آن جوری قلع و قمع کند، آن طوری اشغال کند و ابهت آمریکا را در جهان بشکند و ذلیلش کند و جاسوسهای روسی را هم آن گونه با ذلت بیرون بریزد؛ در حالیکه در جنگ هم هست؟ حالا این چه می‏شود؟

 از این وحشت دارند که دنیا باور کند که می‏شود. تا به حال خیال می‏کرده که اگر از توده آمریکا درآمد، مجبور می‏شود در شبکه صیادی شوروی قرار بگیرد، حالا معلوم می‏بیند، نه!

 این جوری هم نبود. البته، این ارزان تمام نمی‏شود، گران تمام می‏شود، باید جان داد، باید مال داد، باید مقاومت کرد، باید گرانی را تحمل کرد، باید کمبود را تحمل کرد، باید فداکاری کرد، باید آماده شهادت بود. دشمن ایجاد زحمت می‏کند، محاصره اقتصادی می‏کند، همه اینها را می‏شود تحمل کرد.

 من چیزی که می‏خواهم به عنوان یک توصیه به شما دوستان عرض کنم این است که روح تحقیق و روح یاد دادن و یاد گرفتن، تعلیم و تعلیم و روح ابتکار باید در این انقلاب تشویق شود و محیط کار و محیط دانشگاههای ما باید این طوری بشود، یک مقدار انضباط لازم است و یک مقدار حوصله لازم است.

 البته، مسؤولان هم باید تشویق کنند. من مخصوصاً به عزیزمان در صنایع نظامی عرض می‏کنم که کارهای آنها امروز بسیار مهم است، یعنی، ما مثلاً کارخانه ماشین‏سازی‏مان هم مهم است، کارخانه پارچه‏بافی‏مان هم مهم است، آنها همه جهاد است، اما این جهاد شما در جبهه است و جبهه اقتصادی دارد. این چیزهایی که الان شما دارید می‏سازید، به قیمت آنها پول بدهیم، باید الماس و طلا برای بعضی از اینها بدهیم.

 اگر ما بنا بود همه این چیزهایی را که الان شما دارید می‏سازید و ما در میدان خرج می‏کنیم، با دلار وارد می‏کردیم، نمی‏توانستیم جنگ را تحمل کنیم.

 در آینده شما طوری حرکت و فداکاری کنید و آنقدر باید از خودتان انضباط و نظم نشان بدهید که مثل محیط سربازخانه باشد، فکر نکنید که حالا آنجا دستگاه صنعتی است، باید مثل کارخانه‏های دیگر باشد.

 البته، همه جای ما باید منظم باشد، ولی اینجا، هم باید نظامی باشد و هم اقتصادی؛ هم محیط کارخانه است و هم محیط جنگ است، تفاوت دارد. ما اگر امروز یک متر پارچه نیاوردیم، با همان پارچه‏های کهنه می‏گذرانیم، یک مقدار صبر می‏کنیم، اما شما اگر امروز گلوله مورد نیاز ما را تولید نکنید، سریاز ما در جبهه چه کار کند، او نمی‏تواند صبر کند، گلوله را باید با گلوله پاسخ بدهد و باید این طوری فکر کنید که مثل برادرانتان در میادین جنگ آن هم نظم آهنین میدان جنگ را داشته باشید. ما از وزیر دفاع شما در هیأت دولت مسؤولیت می‏خواهیم، مجلس شورای اسلامی وزیر را مسؤول می‏شناسد، شما فرماندهان و رؤسای شما مسؤولند و خود فرد، فرد اعضای کارخانه‏ها هم پیش خداوند و در مقابل مسؤولان بالاترشان مسؤول هستند.

 و برادران و خواهران و دانشجویان فارغ‏التحصیلان، آنهایی که اهل تحقیق هستند، ان‏شاءاللّه، تحقیقشان را متمرکز کنند. پیغمبر اکرم(ص) روزهای اولی که زد و خورد شروع شد، شنیدند که در یک جایی از دنیا اسلحه‏ای ساخته‏اند که در جنگ آتش و سنگ پرتاب می‏کند. به مسجد آمد و اصحابش را جمع کرد و فرمود که چند نفر بروند و ببینند این اسلحه کجا است. این را پیدا کنند و یاد بگیرند و آنهایی که این اسلحه را دارند، و فردا با ما مواجه شدند، نباشد که دست مسلمین پائین‏تر باشد.

 دوستان دانشجو و محقق ما [به] این مسأله اهمیت بدهند که عرض کردم، امروز سرنخ استثمار و استکبار و کارگردان دنیا و دعوا انداختن و آتش‏بس دادن و آتش‏بس شکستن و ... همه در دست آنهایی است که اسلحه‏ساز هستند، حتی سیاست کلی دنیا هم این است. نفت هم امروز با اسلحه جوش خورده می‏توانیم مستقل بشویم، هم نفت داریم، هم اسلحه داریم، هم مغز داریم و بیشتر از آنها ایمان داریم که این مجموعه بسیار کارساز است و ان‏شاءاللّه در منطقه و کل دنیا بتوانیم کارساز و مؤثر باشیم و توفیق شما را در راهی که پیش دارید، از خداوند خواستاریم.

    والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته