سخنرانی در جمع کارکنان صنایع دفاع ملی
»اَلْحَمْدُلِلَّهِ رَبِّ الْعالَمین، اَلصَّلوةُ وَالسَّلامِ عَلی رَسولِ اللَّهِ آلِهِ اَجْمعین«
با تشکر از همه خواهران و برادران که محبت فرمودند و به خانه خودشان، مجلس شورای اسلامی، تشریف آوردهاند و با عرض معذرت از اینکه به خاطر نبودن امکانات روی زمینهای داغ و هوای گرم، باعث زحمت شما شدهایم.[t1]
اولین چیزی که به ذهن انسان خطور میکند ترکیب این حضار است که خیلی گویا و نشاطآور است. ما این گونه ترکیب اجتماعات را از ثمرات انقلاب اسلامی مردمی خودمان میدانیم.
افسران ارشد، درجهداران، کارگران کارخانهها و کارگاهها، فارغالتحصیلان سطح بالا، دانشجویان انقلابی و مسلمان مقیم در کشورهای دیگر و محققان و مسؤولان جهاد دانشگاهی، که اگر در رژیم گذشته میخواستیم این ترکیب را درست کنیم، محال بود که در یک جلسه یک اجتماع این جوری به دست بیاید.
اصلاً تناسب دیده نمیشد، ولی الان آن چنان ملت، به هم جوش خورده و انسجام و یکپارچگی پیدا کرده است که این گونه ترکیبی بسیار مطبوع و برای حضار هم شیرین است.
وزیر دفاع در کنار کارگران کارخانهای که تحت نظرش اداره میشود مینشیند و دانشجویان انقلابی در کنار فرماندهی ارتش و مسؤولان سطح بالای نظامی جمع میشوند و همه از اجتماع این طوری خوشحال هستند. این چیز بسیار زیبایی است.
انشاءاللّه ما هر چه پیش میرویم، به طرف کمکردن فاصلهها و جوش خوردن قشرها و اصناف مختلف باشد که به اهداف واقعی برسیم و بنده هم طلبهای از طلبههای ضعیف قم و میزبان شما هستم که محیط اجتماعمان هم مجلس شورای اسلامی است که کاخ سنای دیروز و خانه شاهپور پریروز بوده است.
همه چیز شکل جدیدی به خودش گرفته است. انشاءاللّه این نمونهای که ما میبینیم، در کل جامعه این طوری باشد و اگر جاهایی هم این جوری نیست، این جوری خواهد شد، اما چیزی که مناسب این جمع است و من میخواهم پیرامون آن صحبت کنم، به همه حضار و میهمانان ما مربوط میشود. با توجه به اینکه کل این اجتماع، نماینده علم و تحقیق و فن و تکنیک هستند، ما میتوانیم صحبتی بکنیم که به همه مربوط بشود، مخصوصاً روی فن و تکنیک و اسلحه سازی و صنایع دفاع و نظامی که بخشی از حضار ما مسؤولیت مستقیم آنها این است. آقایان و خانمهای محققین و محصلین و دانشجویان همین طور در همین مسیر هستند و خلاصه آن نقطه مشترک ما در این اجتماع، نقطه فن و علم است که در گرما گرم اوج گرفتن جنگ و در حاشیه حادثه شوم تهاجم بیرحمانه عراقیها به گیلانغرب، من مفید میدانم که بحث را روی نقطه حساس مورد نیاز کشورهای جهان سوم و شما محققان و تحصیلکنندگان و نظامیها بگذارم. میبینید که امروز در دنیا در حقیقت جنگ، جنگ بین فن و علم هست یعنی آنچه که در میادین جنگ کارساز است و بسیار قدرت دارد، سطح علوم و فنونی است که در اختیار دارند.
یک چیز دیگر در کنار این و مقدم بر این [است] و شرط صحیح کاربرد اسلحه و علم و فن است که آن بحث جداگانهای دارد که من در قسمتی از صحبتم عرض خواهم کرد.
کشورهای ابرقدرت و قدرتهای درجه دوم دنیا، اتکاءشان بر قدرت نظامیشان است و آن قدرت نظامی هم متکی بر علم است، یعنی الان تعداد سربازان دنیا نیست که در کل دنیا و سیاست دنیا دارد اثر میگذارد، آنچه که دارد دنیا را میچرخاند، قبل از همه چیز، قدرتهای علمی وفنی و نظامی کشورهای ابرقدرت است.
با یک تحلیل آدم میبیند که اصلاً اینها دارند اقتصاد و سیاست و کل روابط کشورهای دنیا را با همین انگشت قدرت میچرخانند. بدترین نوع استکبار را دارند از این طریق در دنیا اعمال میکنند. تا چند سال پیش معمولاً انسانها میجنگیدند و گرزها و شمشیرها و سپرها و تیر و کمانها و اسلحههای کوچک آتشی بود، اصلاً جنگ و درگیری جوری دیگری بود و روابط با شکل دیگری تأمین میشد. امروز این طوری نیست و ما میبینیم که شکل دیگری پیدا کرده است. هر چه این پیچیدهتر میشود، روابط انسانها هم در سایر بخشها، تابع همین جریان میشود.
شما میبینید که استکبار جهانی دارد امروز چکار میکند و با این اسلحه دارد چه بر سر مردم میآورد. اینها میآیند خودشان اختلاف ایجاد میکنند، جنگ را خودشان ایجاد میکنند و مقدار پیشرفت و یا توقّف جنگ را خودشان تعیین میکنند و به آن اندازهای که خودشان لازم میبینند، اسلحه و قدرت فنی اداره اسلحه را به یک کشور میدهند و به هر اندازهای که منافع خودشان ایجاب کند، این کشور را به خودشان مرتبط میکنند، هم کشور دارنده اسلحه را اسیر خودش میکنند و هم کشوری که این اسلحه باید علیه او به کار برود، برای این که جنگی راه بیندازند.
آن مهارت دست خودشان است و به اندازهای که لازم میدانند، جلو میبرند و به اندازهای که لازم میدانند، کنترل میکنند، چراغ سبز نشان میدهند، جنگ شروع میشود و در آن نقطهای که میل آنها نیست که جنگ ادامه پیدا کند، چراغ را قرمز میکنند. هر وقت خواستند، فرسایشیاش میکنند و هر وقت خواستند، تنور را داغ میکنند و مردم دنیا بازیچه دست یک مشت اسلحهساز و اسلحهسازی شدهاند.
اقتصاد مردم را این جوری میگیرند، سیاست مردم را این جوری میگیرند، جان مردم را این جوری میگیرند، فرهنگ مردم را این جوری میگیرند.
اصلاً این کانال در اختیار چند کارتل بزرگ اسلحه ساز قرار گرفته و اینها با این در دنیا دست انداخته و چهار میلیارد انسان را اسیر این وضع خودشان کردهاند. شما ببینید، اسرائیل مسألهاش چه است و خاورمیانه چگونه حرکت میکند، در یک حدی اسلحه در اختیار اسرائیل میگذارند، وقتی که این حد را گشتند، مصر هم باید بخرد، به آن اندازهای که چاههای نفت فوران میکند و به آن اندازهای که نیاز انرژی آنها ایجاب میکند. شیر در دست خودشان است و یک قدری بیشتر و یا کمتر باز میکنند. اف - 16 به یکی میدهند. خوب، در مقابل آن یکی هم باید چیز دیگری بخرد، حالا اگر خرید و تمام شد فردا اسلحهسازها بیشتر خواستند بدهند، یک چیز بهتری میدهند. دنیا را هم این جوری به هم مربوط کردهاند و در مقابل همدیگر قرار دادهاند، این جا یک کانون خطری به نام اسرائیل این جوری درست کردهاند. چند کانون در آفریقا آن جوری درست کردند. خود ابرقدرتها هم مسأله هستند و موشکهایشان به طرف چین و ژاپن و اروپا نشانه گیری شده و مردم را در این عمق و تسلسلی که نقطه اصلیش در دست خودشان است، انداختهاند و این گرفتاری را برای دنیا درست کردهاند.
قضیه هند و پاکستان در دنیا وجود دارد. چین و هند وجود دارد، قضیه چین و خود شوروی و ژاپن وجود دارد، کره شمالی و کره جنوبی وجود دارد، اسرائیل و اطرافیانش وجود دارد، یک مدتی مسأله دنیا را داغ میکرد، امروز چاد منطقه را داغ کرده است. این جنگی که در منطقه خود ما برای خود ما درست کردهاند، دارید میبینید که چه میکند، قضیه افغانستان چه میکند در کل دنیا اینها در هر محدودهای برای خودشان یک کانون خطر درست میکنند.
بین خودشان تقسیم کردهاند و این اوضاع را برای مردم درست کردهاند. مردم چه باید بکنند؟ فن را قبضه کردهاند، علم را قبضه کردهاند، مخصوصاً انحصار این فن نظامی را گرفتهاند. کشورهای کوچک خوشحال هستند که بعد از اینکه یک اسلحه کهنه که کاربرد ندارد اجازه به آنها میدهند که آن یکی بیاید و بسازد.
حالا فرض کنید یکی خیلی ترقی میکند و تانک میسازد در مقابل قدرتهای سطح بالا چقدر میتواند مؤثر باشد؟!
من خیال میکنم که این کار مشکلی نیست؛ اگر مردم دردشان را بفهمند و راه بیفتند، ما برنامهای در دنیای سوم درست میکنیم که آدم بتواند جلوی این حرکت استکباری که هم شلاقش دست استکبار جهانی است و هم ترمزش، بایستد و دنیای سوم را از دست اینها نجات بدهد.
البته این کار امروز و فردا نیست و یک کار طولانی است. اولاً اگر این جهان سومی که الان به وجود آمده و غیرمتعهدها نیروهایشان را کنار هم میگذاشتند و قدرت اقتصادی و فنی و جغرافیایی بینشان را جمع میکردند، میخواستند یک طرف سومی درست کنند. متأسفانه، اینها درونشان نفوذی وجود دارد، که آدم امیدی ندارد یک حرکت مستقلی مثل انقلاب اسلامی ایران [به وجود بیاید].
وقتی هم به وجود بیاید، خوب میدانید که چه مشکلاتی برایش درست میکنند. هر چه که بتواند، برای اینها مشکل درست میکنند، اما انسان نباید مأیوس شود، برای اینکه ما تاریخ را میبینیم.، دنیا دو قطبی شده و استکبار شکسته و بعد از جای دیگری قدرتها به وجود آمده است. موقعی که اسلام در جزیرةالعرب به وجود آمد، اصلاً کسی فکر نمیکرد از مکّهای که در آن زمان حتی یک مکتب خانه هم نداشت، یک تمدنی به وجود بیاید که تمام ایران و روم را که آن روز دنیا را قبضه کرده بودند و فکر ابدیت برای خودشان داشتند، پشت سر بگذارد. تمدن اسلام مدتها از هندوستان، بلکه از چین تا فرانسه و قلب اروپا جلو میرفت، آفریقا و آسیا را میگرفت. در این طرف تا نزدیک سیبری پیش رفت.
این طور نیست که استکبار ابدی باشد. آقایان و خانمهای دانشمند و محقق و برادران و خواهران زحمتکش فنی، باید تلاش کنند که در سطح فنی روی پای خودمان بایستیم. در این جنگ، خیلی چیزها یاد گرفتیم و معلوم بود که در این جنگ قدرت عملی را در اختیار عراق بگذارند. البته، عراق از این جهت از ایران جلو نبوده، اما استکبار جهانی پشت سر او بوده است.
این موشکهایی که به او دادند به ما ندادند، آن امکاناتی که هنوز او به کار میبرد، به ما نمیدهند، امکاناتی هم که ما داشتیم، سعی کردند که نتوانیم استفاده کنیم، اما قدرت ایمان وقتی که به آن اسلحههایی که نداشتیم اضافه شد، این حماسهای که کسی فکر نمیکرد آفریده شد. کارهایی که در سه، چهار سال با گرفتاریهایمان جهاد دانشگاهی کرده ودوستان ما در صنایع دفاعی انجام دادهاند، خیلی چیزهای خوبی است. نمیتوانیم بگوئیم حالا یک چیزی است که با اسلحه سازی آمریکا رقابت میکند توقع ما هم این نیست، اما اینکه ما بتوانیم ابزار بسیار پیچیده نظامی را که داشتیم، به کار بیندازیم و اینها را که آمریکاییها فکر میکردند بتوانند تا قیامت هم اداره کنند، خودمان اداره کنیم، مایه امید است. ما اگر بتوانیم از جنگندههای اف - 14 و موشکهای پیچیده بخوبی استفاده کنیم و تعمیر کنیم و نگهداریم و در طول سه، چهار سال این جور حرکت کنیم، بتوانیم از سیستمهای دفاعی به این خوبی استفاده کنیم، بتوانیم این رادارهایمان را که بسیار وسایل پیچیدهای است، خودمان وصل کنیم، و بخوبی بتوانیم چیزهای دیگر را که من حالا نمیخواهم عرض کنم، خودمان راه بیندازیم، این امید میدهد، یعنی معلوم میشود که یک ملتی با این مقدار پایه از علم و تحقیقات میتواند حرکت کند و در مقابل دیگران مقاومت کند.
این اگر به ایمان و اعتماد و فداکاری و ایثار مردم اضافه بشود، آنجا دیگر قدرتی را میسازد که دیگر اسلحه نمیتواند کار بکند. بله، اتم بیندازند، اصلاً دنیا را از بین میبرند. خوب، آن مسأله دیگری است. این همه آمدند، خرمشهر را گرفتند، آبادان را خراب کردند، شهرهای ما را گرفتند، اما اگر انسان، انسان باشد و در میدان باشد، میتوانند خرمشهر را پس بگیرند و آبادان [را] دوباره بسازد و دشمن را هم بیرون کند، هر قدر هم که دشمن مجهز باشد.
اگر این برخورد را عربها با اسرائیل بکنند، یعنی این جوری که ما با عراقیها برخورد میکنیم. همین جور که ما شهید میدهیم و نمیترسیم و میرویم از این همه میادین و خطوط مستحکم دفاعی و حفاظتی عبور میکنیم و دژی مثل حاج عمران را به آن خوبی تسخیر میکنیم و اگر همه عربها در مرز اسرائیل جمع میشدند و کارهایی را که همین دو، سه روز بچههامان در میدان جنگ کردند، شش ماه در مرز اسرائیل میکردند، اسرائیل نابود بود.
آنها وقتی که میبینند که یک چیزی را خراب میکند، فوری میگویند آتشبس و دستهایشان را هم بلند میکنند، ولی روی ملت ما در گیلان غرب بمب میریزند و آنها را به خاک و خون میکشد، همان جا جلوی بمب میایستند و میگویند: جنگ، جنگ تا پیروزی، مردم هم همه جا همین فریاد را میزنند.
این جوری اگر مقاومت بکنیم واین مقدار از سطح قدرتی را که ما الان داریم روی پای خودمان به کار بگیریم، من خیال میکنم که میتوانیم یک درسی به دنیا بدهیم و آن برای همین است که از ما و انقلاب ما میترسند.
ولی الان بیشتر از این میترسند که آیا میشود که یک انقلاب روی پای مردمش بایستند و مقاومت کند و شهید بدهد و دشمن را از بین ببرد و موفق بشود که با آمریکا و شوروی در یک آن، دست و پنجه نرم کنند، گروههای آمریکایی سلطنت طلب را آن جوری قلع و قمع کند، آن طوری اشغال کند و ابهت آمریکا را در جهان بشکند و ذلیلش کند و جاسوسهای روسی را هم آن گونه با ذلت بیرون بریزد؛ در حالیکه در جنگ هم هست؟ حالا این چه میشود؟
از این وحشت دارند که دنیا باور کند که میشود. تا به حال خیال میکرده که اگر از توده آمریکا درآمد، مجبور میشود در شبکه صیادی شوروی قرار بگیرد، حالا معلوم میبیند، نه!
این جوری هم نبود. البته، این ارزان تمام نمیشود، گران تمام میشود، باید جان داد، باید مال داد، باید مقاومت کرد، باید گرانی را تحمل کرد، باید کمبود را تحمل کرد، باید فداکاری کرد، باید آماده شهادت بود. دشمن ایجاد زحمت میکند، محاصره اقتصادی میکند، همه اینها را میشود تحمل کرد.
من چیزی که میخواهم به عنوان یک توصیه به شما دوستان عرض کنم این است که روح تحقیق و روح یاد دادن و یاد گرفتن، تعلیم و تعلیم و روح ابتکار باید در این انقلاب تشویق شود و محیط کار و محیط دانشگاههای ما باید این طوری بشود، یک مقدار انضباط لازم است و یک مقدار حوصله لازم است.
البته، مسؤولان هم باید تشویق کنند. من مخصوصاً به عزیزمان در صنایع نظامی عرض میکنم که کارهای آنها امروز بسیار مهم است، یعنی، ما مثلاً کارخانه ماشینسازیمان هم مهم است، کارخانه پارچهبافیمان هم مهم است، آنها همه جهاد است، اما این جهاد شما در جبهه است و جبهه اقتصادی دارد. این چیزهایی که الان شما دارید میسازید، به قیمت آنها پول بدهیم، باید الماس و طلا برای بعضی از اینها بدهیم.
اگر ما بنا بود همه این چیزهایی را که الان شما دارید میسازید و ما در میدان خرج میکنیم، با دلار وارد میکردیم، نمیتوانستیم جنگ را تحمل کنیم.
در آینده شما طوری حرکت و فداکاری کنید و آنقدر باید از خودتان انضباط و نظم نشان بدهید که مثل محیط سربازخانه باشد، فکر نکنید که حالا آنجا دستگاه صنعتی است، باید مثل کارخانههای دیگر باشد.
البته، همه جای ما باید منظم باشد، ولی اینجا، هم باید نظامی باشد و هم اقتصادی؛ هم محیط کارخانه است و هم محیط جنگ است، تفاوت دارد. ما اگر امروز یک متر پارچه نیاوردیم، با همان پارچههای کهنه میگذرانیم، یک مقدار صبر میکنیم، اما شما اگر امروز گلوله مورد نیاز ما را تولید نکنید، سریاز ما در جبهه چه کار کند، او نمیتواند صبر کند، گلوله را باید با گلوله پاسخ بدهد و باید این طوری فکر کنید که مثل برادرانتان در میادین جنگ آن هم نظم آهنین میدان جنگ را داشته باشید. ما از وزیر دفاع شما در هیأت دولت مسؤولیت میخواهیم، مجلس شورای اسلامی وزیر را مسؤول میشناسد، شما فرماندهان و رؤسای شما مسؤولند و خود فرد، فرد اعضای کارخانهها هم پیش خداوند و در مقابل مسؤولان بالاترشان مسؤول هستند.
و برادران و خواهران و دانشجویان فارغالتحصیلان، آنهایی که اهل تحقیق هستند، انشاءاللّه، تحقیقشان را متمرکز کنند. پیغمبر اکرم(ص) روزهای اولی که زد و خورد شروع شد، شنیدند که در یک جایی از دنیا اسلحهای ساختهاند که در جنگ آتش و سنگ پرتاب میکند. به مسجد آمد و اصحابش را جمع کرد و فرمود که چند نفر بروند و ببینند این اسلحه کجا است. این را پیدا کنند و یاد بگیرند و آنهایی که این اسلحه را دارند، و فردا با ما مواجه شدند، نباشد که دست مسلمین پائینتر باشد.
دوستان دانشجو و محقق ما [به] این مسأله اهمیت بدهند که عرض کردم، امروز سرنخ استثمار و استکبار و کارگردان دنیا و دعوا انداختن و آتشبس دادن و آتشبس شکستن و ... همه در دست آنهایی است که اسلحهساز هستند، حتی سیاست کلی دنیا هم این است. نفت هم امروز با اسلحه جوش خورده میتوانیم مستقل بشویم، هم نفت داریم، هم اسلحه داریم، هم مغز داریم و بیشتر از آنها ایمان داریم که این مجموعه بسیار کارساز است و انشاءاللّه در منطقه و کل دنیا بتوانیم کارساز و مؤثر باشیم و توفیق شما را در راهی که پیش دارید، از خداوند خواستاریم.
والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته