سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آقای هاشمی در جمع مسئولین دفاتر فرماندهی قرارگاههای مناطق یازده گانه اتاق جنگ و مسئولین مرکز پیام سپاه پاسداران پیرامون امدادهای الهی در جنگ و ناامیدی دشمنان از ادامه جنگ

سخنرانی آقای هاشمی در جمع مسئولین دفاتر فرماندهی قرارگاههای مناطق یازده گانه اتاق جنگ و مسئولین مرکز پیام سپاه پاسداران پیرامون امدادهای الهی در جنگ و ناامیدی دشمنان از ادامه جنگ

  • سه شنبه ۲۷ دی ۱۳۶۲

 سخنرانی در جمع مسئولین دفاتر فرماندهی قرارگاههای مناطق یازده گانه اتاق جنگ و مسئولین مرکز پیام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

 بیان اینکه ما به هوش و تدبیر و قدرت خویش متکی هستیم، بیشتر از آن است که ما متکی به لطف و نصر خداوندیم. در طول این پنج سال که می‏گذرد با توجه دقیق به مقاطع حرکت انقلاب در می‏یابیم که بدون تفضل الهی ما تنها بوسیله تدبیر و اراده خویش نمی‏توانستیم موانع و مشکلات را از پیش پا برداریم. ما و همه کسانی که به نحوی دست‏اندرکار مسائل انقلاب هستند و با مشکلات دست و پنجه نرم می‏کنند، به این عقیده ایمان داریم.

 مخالفان احتمال پیروزی ما و وضع تثبیت انقلاب را نمی‏دادند، آنها فکر می‏کردند حرکات انقلابی مردم چیز جز یک موج احساسی ناشی از مردم تحریک شده در مساجد نیست و براحتی می‏شود با دادن امتیازاتی آنها را ساکت کرده و در مسیر مورد نظر به جریان انداخت. دشمن فکر می‏کرد با خالی کردن دست ما از ابزار پیشرفته جنگ، امکان پیروزی را در جنگ از ما گرفته است.

 پس از پیروزی انقلاب بسیاری از ابزار پیشرفته جنگ از قبیل ابزار استراق سمع، ردیابی، هواپیماهای اف چهارده، موشکهای پیشرفته و رادارهای پیچیده در ایران باقی ماند. البته آنها از طریق شاهپور بختیار و عوامل دیگر قراردادهای مکمل ابزار جنگی را فسخ شده تلقی کرده و به آن عمل نکردند، با این تصور که ما نمی‏توانیم از وسایل موجود استفاده کنیم. »بختیار« اگر چه از این طریق خیانت بزرگی به کشور کرد اما از طرفی بدلیل اینکه ما به طور کلی متکی برخداوند هستیم، با وجود عدم تجربه حکومتی و یا سابقه جنگیدن و دفاع، توانسته‏ایم ثابت و استوار روی پای خود بایستیم.

 دشمن آن‏قدر مطمئن به پیروزی بود که اخبار و اهداف جنگ را بدون پرده بیان می‏کرد. همزمان با کودتای »نوژه« بود که می‏گفتند این بار بگونه‏ای با ایران برخورد می‏شود که دیگر شکستی در آن نیست و با صراحت گفتند که ایران یک کشور خلع سلاح شده و بی‏دفاع است و قادر به مقاومت ولو اندک هم نیست. اگر چه صدام مسأله شطالعرب را پیش کشیده بود ولی در کنار آن اهداف خود را صریحاً اعلام کردند.

 هم اکنون ما در شرایطی هستیم که دشمن تمام امکانات خود را برای برانگیختن احساس ترحم بسیج کرده است تا هر طور شده این عنصر کثیف و جنایت پیشه را از دست ندهد. در شرایطی هستیم که عراقیها دیگر هیچ امیدی حتی یک تهاجم کوچک را هم ندارند. ارتش مغرور عراق که با خیال پردازی به خود جرأت داد به کشوری که سه برابر خودش است حمله کند و تا هفتاد کیلومتر در خاک ما پیشروی کند، دیگر هیچ امیدی برایش نمانده است. پیروزی ما به این خاطر بود که به ابزار و تجربه و تسلیحات متکی نبودیم و نگاهی به گذشته نشان می‏دهد که در هر مقطع و برهه‏ای از زمان که لحظه‏ای از خدا غافل شده و به خود توجه کردیم، به همان نسبت پیروزیهایمان کمتر و در راهمان سست‏تر شده‏ایم و هرگز نباید این تجربه را از یاد ببریم. البته نباید از نقش افزار نیز غافل شد. مثل معروفی است که می‏گوید »با توکل زانوی اشتر ببند« لذا نتیجه می‏گیریم که هر دو لازم است. یعنی ما باید حالت بسیج و روحیه شهادت طلبی را حفظ کنیم و تلاش همه جانبه خود را در همه زمینه‏ها ادامه بدهیم و علاوه بر آن توکل بر خداوند کنیم.

 ما الان به نقطه خوبی از جنگ رسیده‏ایم و اگر شما عملیاتی شبیه آن موقع که عراقی‏ها پشت دزفول و آبادان و جاهای دیگر بودند انجام بدهید، آماری خواهد داشت که به مراتب چند برابر آن موقع است که در خاک خود می‏جنگیدیم. اگر شما به »کرکوک« یا نقطه دیگری برسید، صدام دیگر نمی‏تواند بگوید که عقب‏نشینی کرده است. شما اکنون در موقعیتی هستید که ارتش ما و سپاه ما به مراتب از اوایل و اواسط جنگ بهتر شده و امکانات دفاعی و مهمات و رادارها و قدرت شناسائی به شدت رشد کرده است. حال آنکه دشمن در مقابل هزار بار ضعیف‏تر شده است. دشمن از لحاظ روانی تعادل خود را از دست داده و از نظر سیاسی نیز دست به ظاهرسازی برای حفظ روحیه خود زده است.

 آمریکا اگر می‏توانست کاری برای صدام انجام دهد همان روزهای اول که »عملیات دارخوین« را انجام دادیم این کار را می‏کرد. آمریکا همیشه از صدام حمایت کرده است و این بار نیز با پرروئی و وقاحت، حمایت خود را علنی ساخته و بی‏طرفی ادعائی خود را شکست و گفت که ما نمی‏گذاریم صدام شکست بخورد و این ادعائی است که از دست آنها برنمی‏آید.

 کشورهای دیگر حامی صدام در خلیج فارس و جاهای دیگر نیز به وضع بدی دچار شده‏اند و از نظر خریدها و منابع تهیه پول، ضعیف شده و جرأت اقدام را هم از دست داده‏اند. اردن، مصر و سودان و جاهای دیگر که روزی لشگر به عراق می‏دادند، دیگر حتی برای فرستادن نیروی انسانی هم در کشور خودشان خریدار ندارند و این کشورها در آینده مواجه با اعتراض مردم خویش خواهند شد.

 بنابراین دشمن همه امیدهای خود را برباد رفته می‏بیند و در مقال لشکر اسلام تضعیف می‏شود.

 من نمی‏خواهم نتیجه بگیرم که این جنگ باید طولانی‏تر بشود، بلکه برعکس شما باید با در نظر گرفتن ابعاد مختلف، کار را یکسره کنید.

 جنگ ثمرات خود را بخشیده است و شما را همچون پولاد آبدیده کرده است و دشمن را متوجه کرد که باید روی شما حساب باز کند و ملتهای دنیا را امیدوار کرده که راه اسلام باز است و صدای انقلاب اسلامی بگوش جهانیان، از طریق شعارهای دفاعی و اسلامی شما رسیده است. ولی همه ما راضی به تقدیر خداوند هستیم و تا هر زمان که خداوند بخواهد، در جنگ باقی خواهیم ماند.

    والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته