سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع مسئولین واحد تبلیغات قرارگاه‌ها و مسئولین جنگ‌های روانی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع مسئولین واحد تبلیغات قرارگاه‌ها و مسئولین جنگ‌های روانی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

  • پنجشنبه ۲ مرداد ۱۳۶۵

بسم‌اللّه‌الرحمن‌الرحیم
این اقدامی که انجام دادید، خیلی بجا بود که نیروهایی برای یک کار بزرگ تبلیغی که در جنگ لازم است تجهیز بشوند. معنای واقعی تبلیغ و محتوای مورد قبول این واژه این است که واقعیت‌های مورد قبول را به‌طرف مورد نظر برسانیم. این اقدام خصوصآ موقعی ضرورت بیشتری پیدا می‌کند که می‌بینیم عوامل بیشماری هستند که نمی‌گذارند حقایق به‌گوش مردم برسد. وقتی عواملی که با پرده‌پوشی و گمراه کردن و تغییر دادن ظاهر حقایق و القاء مفاهیم ناصحیح و دروغ‌زنی و دروغ‌پردازی در دنیا به‌این وسعت کار می‌کنند وظیفه جبهه حق، رساندن هرچه بیشتر حقایق به‌مردم و طرف مقابل است.
متأسفانه در کل دنیا سیستم‌های بسیار پیچیده‌ای برای گمراه کردن خلق هستند و این مورد به‌خصوص در داخل عراق بسیار چشمگیر است و مردم در داخل عراق خیلی گمراهند و عوامل گمراه‌کننده به‌شدت مشغول تبلیغ بر روی آنان هستند و از اول جنگ هم این قضیه مشهود بود. اما ما خیلی دیر دست به این کار زدیم. البته شاید مسئولان جنگ فرصت نداشته‌اند و دست‌اندرکار  
مسائل دیگر بودند. اما به‌هرحال این مسأله باید از اول سازماندهی می‌شد.
اگرچه سازمان تبلیغات جنگ سازماندهی شده بود، اما آن سازمان در سطح کلی و در رابطه با اخبار و اطلاعات و این گونه مسائل بود و تبلیغات در رابطه با خط اول جبهه و رو در رو با دشمن و با حضور در صحنه‌های جنگ تا حالا صورت نگرفته بود و هرکس هر جور که تشخیص می‌داد به‌این وظیفه عمل می‌کرد. من تا حالا نمی‌دانستم که رادیو مهران را تشکیلات شما راه انداخته است. این کار خیلی خوب و مؤثر بود و باید در مقاطع و جاهای دیگر این کار ادامه یابد.
از ارکان مهم حیات بعثی‌ها، علیرغم شکست‌های سختی که متحمل شده‌اند، همین تبلیغات اینها بود. با وجود اینکه کشورهای غربی خودشان از عوامل تبلیغات سوء دنیا هستند، بعثی‌ها آن قدر موج تبلیغاتی به‌راه انداختند که خود تبلیغات های غربی هم به‌شک افتادند و از واقعیت‌های میدان جنگ دور شدند.
هربار که عراق شکست می‌خورد، آن چنان موج تبلیغاتی به‌راه می‌انداختند که واقعیت‌ها کم‌کم در غبار و کولاک شدیدی که از مجموع مسائل گوناگون ایجاد می‌کردند گم می‌شدند، ارتجاع عرب و امپریالیسم خبری و صهیونیسم و شرق و غرب هم که دست به‌دست هم می‌دادند و به‌این وسیله بعثی‌ها دست و پای خود را حفظ می‌کردند. ما با اطلاعاتی که از اسراء و پناهندگان عراقی به دست آوردیم، می‌بینیم که اینها خیلی از مسائل را نمی‌دانند و اظهار می‌کنند که اگر ما این چیزها را می‌دانستیم چنین وچنان می‌کردیم.
از کارهای بسیار مهمی که ما باید انجام بدهیم و البته آن تنها به‌دوش شما نیست، بلکه ستاد تبلیغات جنگ و خبرگزاری و روزنامه‌ها و صداوسیما و غیره و همه مسئول آن هستند، این است که مانع از آن شویم که این گردوغبارها چهره  واقعی صحنه‌ها را بپوشاند. شکست دشمن در فتح‌المبین و خرمشهر و جاهای دیگر هر کدام به‌تنهایی کافی بود که عراق را به نقطه نهایی بکشاند، ولی اینها با عوامل فراوانی من جمله همین تبلیغات، توانستند خودشان را حفظ کنند.
در جریان شکست فاو آمریکایی‌ها حتی حاضر شدند که برای پوشاندن  
شکست عراق، ماهواره‌های خودشان را رسوا کنند. آمریکایی‌ها گفتند، ماهواره‌ها چیزی را نشان ندادند. در حالی که ما می‌دانیم ماهواره‌ها وسعت زیادی را زیر پوشش قرار می‌دهند و همه چیز را زیر نظر می‌گیرند. با این حال آنها حاضر شدند به قیمت بدنامی و رسوایی ماهواره‌ها، مسأله شکست عراق را مشکوک نگهدارند و بعد هم به‌دروغ هر روز می‌گفتند عراق چند کیلومتر در فاو به‌طرف مواضع ایرانی‌ها پیشروی کرده است. اما از طرف دیگر وقتی عراق مهران را گرفت، موج تبلیغاتی عجیبی به‌راه انداختند و 21 تیر توپ شلیک کردند و دنیا را پر از سروصدا ساختند. در حالی که در آنجا هم اصلا پیروز نشده بودند و یک شکست را متحمل شدند. آنها نمی‌خواستند مهران را بگیرند، بلکه هدفشان گرفتن « کله قندی » و گردنه‌های حساس بالای رضاآباد جاده مهران - دهلران بود که شکست خوردند و با این وجود این تبلیغات را به‌راه انداختند.
عراق در حاج عمران هر چه نیروی کیفی داشت به‌کار برد و همه آنها را با تعداد زیادی هلیکوپتر از دست داد. جنگ حاج عمران واقعآ یک جنگ حساب شده و سختی بود که چند هفته طول کشید و صحنه‌ای از صحنه‌های واقعی یک نبرد جانانه بود که عراق در آنجا متحمل شکست سختی شد و لذا نیاز داشت که در جبهه مهران با هیاهوی تبلیغاتی جبران نماید. اینها همه از شیوه‌های تزریق تبلیغاتی دشمنان ماست.
حزب حاکم بعث از درنده‌ترین حکومت‌هاست که از دیکتاتورترین حکومت‌های دنیا و آفریقای جنوبی و شیلی هم بدتر است.
حکومت عراق با هرکس که مخالف باشد، زن و بچه و فامیلش را نابود می‌کند. اگر یک اسیر یا یک پناهنده اینجا حرفی بزند، باید آماده شود که فامیل و خانواده‌اش را نابود کنند. بسیاری از خانواده‌ها را می‌شناسیم که مردهایشان را در عراق دستگیر کرده‌اند و زن و دختر را در مرز ایران و عراق در بیابانها رها نموده‌اند و اینها سالهاست که کوچکترین خبری از سرنوشت پدران و فرزندان خویش ندارند. زندانهای عراق مثل برزخ است. هیچ کس از درون آن خبر ندارد و اگر خبری از درون این سیاه‌چالها بیرون بیاید از روی تصادف است.
شما مسأله سربازگیری را در عراق با ایران قیاس کنید ما در حال جنگ، دو  
ماه به‌خدمت سربازان اضافه کردیم. هیاهویی در دنیا برپا کردند که ایران دو ماه سربازی را به‌اجبار اضافه کرده است. شما می‌دانید که ما سربازگیری اجباری تاکنون نداشتیم و در طول دوران جنگ، ما با سربازانی که به جبهه نیامدند برخوردی نکردیم. در حالی که در شرایط عادی، هر دولتی کیفرهای شدیدی برای متخلفین از خدمت وظیفه وضع می‌کند و همه دنیا هم قبول دارند، اما ما که این کار را کردیم هیاهو کردند که چرا سخت‌گیری می‌کنید.
عراق در این شرایط هم به شرقی‌ها و هم به غربی‌ها باج می‌دهد. چطور می‌شود ملک‌حسین هم با سوسیالیست‌ها می‌جوشد و هم با امپریالیستهای عراق، با همه مرتجعین رابطه دارد و از بندرهای کویت و عربستان تجهیزات دریافت می‌کند و از سوی دیگر از طرف شوروی هم تقویت می‌شود. عراق به همه باج می‌دهد. از لحاظ مذهبی هم که اصولا حزب بعث کافر و ملحد است و ماهیت میشل عفلق مسیحی معلوم می‌باشد. با این وجود صدام گاهی به حرم امام حسین (ع) می‌رود و تظاهر به مذهب می‌کند.
از لحاظ تبلیغاتی هنوز صدام به اصطلاح قهرمان قادسیه است. کسی که بزرگترین خیانت را در کشور خود کرده است. در شروع جنگ، عراق 40 میلیارد دلار ذخیره داشت و روزی 5/3 میلیون بشکه نفت به قیمت 35 دلار صادر می‌کرد، اما حالا â5 - â6 میلیارد دلار قرض دارد که روی آنها بهره هم مطالبه می‌شود، معادل همین مقدار پول را هم از عربستان و کویت گرفته و خرج کرده است. با وجود این همه خیانت باز هم گردنشان را بلند می‌گیرند و دم از قهرمان قادسیه می‌زنند. در حالی که بدبخت‌ترین مردم، مردم عراق هستند که زیر سایه سر نیزه حزب بعث زندگی فلاکت‌باری را می‌گذرانند.
کشورهای دیگر هم که از حقوق بشر و این چیزها دم می‌زنند به‌خاطر وحشت از وجود یک کشور مستقل است. و به‌خاطر ترس از انقلاب اسلامی حاضر شدند همه چیز را ندیده بگیرند و چشم خود را بر روی همه واقعیت‌ها ببندند، تا مبادا انقلاب ما موفق شود. کمونیستها در برابر پدیده انقلاب اسلامی، ایده‌های ضدامپریالیستی خود را فراموش کردند. مخالفین کمونیستها، موضع ضدکمونیستی خود را کنار گذاشتند و همه دست به‌دست هم دادند، تا جمهوری اسلامی نباشد چرا که جمهوری اسلامی راه جدیدی در  
دنیا باز کرده که ماهیت آنها را روشن می‌کند.
در چنین شرایطی وظیفه شما در جهت تبلیغات، خیلی سنگین است. کار شما یک وظیفه بسیار ضروری است. شما باید در حد تبلیغات رو در رو در جبهه‌ها برای روشن کردن اذهان سربازان عراقی به‌هر نحوی که می‌توانید و در هر صحنه ممکن تلاش کنید و به‌جاست که امواج رادیویی در این زمینه در اختیار داشته باشید و به‌کمک شما بیاید.
ان‌شاءاللّه که موفق و منصور خواهید بود و پیش خداوند ماجورید که برای روشن شدن چهره‌های نورانی سربازان اسلام در میان گردوغبارهای تبلیغات مسموم دشمن تلاش می‌کنید.
    والسلام علیکم و رحمه‌اللّه و برکاته