خاطرات روزانه آیت الله هاشمی / سال ۱۳۷۶/ کتاب « انتقال قدرت»
روزی که رهبری به خاطر بی هوشی هاشمی نگران شد و وحید،کی از کارکنان دفترشان را فرستاد.
چهارشنبه ۷ خرداد ۱۳۷۶ // ۲۱ محرم ۱۴۱۸//۲۸ می ۱۹۹۷
برای چکاپ به بیمارستان قلب رفتم. متخصصهای بخشهای مختلف جمع بودند. ابتدا عکسهای زیاد برداشتند و سپس گوش و چشم و حلق و بینی و مهرههای گردن و مفاصل و فشار خون و قلب معاینه کردند و سونوگرافی کامل از سینه نمودند. بیهوش کردند و رودهها را معاینه کردند. نزدیک ظهر به خانه برگشتم؛ عفت و فاطی هم به بیمارستان آمدند.
عصر آیتالله خامنهای تلفن کردند و احوالپرسی نمودند. خبر بیهوشی من، ایشان را نگران کرده بود. سپس وحید یکی از کارکنان دفترشان آمد و پیامی آورد. گزارشها را خواندم. شکست طالبان در شمال افغانستان در دو جهت قابلتوجه است. بچهها جمع شدند. بحث داغ، مسئله ریاست مجلس است.
شب آقایان [عطاءالله] مهاجرانی و [حسین] مرعشی آمدند. گفتند از دفتر رهبری به آنها هم گفتهاند که ترجیح دارد آقای ناطق [نوری] در ریاست مجلس بماند. من هم تأیید کردم و قرار شد بروند و بر سر هیئترئیسه بر این اساس توافق کنند.