خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت الله هاشمی / سال ۱۳۷۶/ کتاب « انتقال قدرت»

خاطرات روزانه آیت الله هاشمی / سال ۱۳۷۶/ کتاب « انتقال قدرت»

هاشمی رفسنجانی و تعبیر انتخاباتی خوابی که دیده بود!!

  • یکشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۷۶

یکشبنه 28 اردیبهشت 1376// 11 محرم 1418// 18 می 1997

 

تا ساعت ده‌ونیم صبح کارها را انجام دادم. وزیرکشور آمد. از مطالبی که در نمازجمعه، راجع به جلوگیری از تقلب در انتخابات گفته بودم، اظهار ناراحتی کرد. می‌گوید همکارانش فکر می‌کنند که نسبت به آنها اعتماد ندارم؛ دلداری‌اش دادم. قرار شد جمعی از آنها به ملاقات بیایند.

ستاد تنظیم بازار جلسه داشت. برای صادرات محصولات کشاورزی و واردات چای امتیازاتی و اجازه معامله ارز با منشأ خارجی با قیمت آزاد دادیم و گزارش از ثبات قیمت‌ها دادند.

اخوی محمد، [معاون اجرایی رییس‌جمهور] گفت، دوستانش اصرار دارند که اعلان حمایت از آقای [سیدمحمد] خاتمی بنماید و خودش موافق نیست؛ نظرش را تأییدکردم. عصر در جلسه هیأت دولت، چند مصوبه داشتیم؛ منجمله شورای صنایع الکترونیک و شورای بهره‌وری و نیازهای بازسازی زلزله.

آقایان [محسن] نوربخش و [غلامحسین] کرباسچی آمدند و شکایت داشتند که با فشارهای مختلف، از وزرا برای تأیید آقای ناطق [نوری] امضا می‌گیرند. شب فائزه آمد. گفتم مصلحت نیست‌که در فیلم تبلیغاتی حمایت از آقای [سیدمحمد] خاتمی صحبت داشته باشد؛ چون منتسب به من است و من اعلان بی‌طرفی کرده‌ام.

عفت از سفر رفسنجان برگشت. از دیگران نقل می‌کند که در اصفهان، یزد، رفسنجان و کرمان، اکثریت آراء با آقای خاتمی است. آثاری که سخنرانی روز جمعه من در جامعه ایجاد کرده، جناح خاتمی را خوشحال و جناح ناطق را نگران کرده است. می‌تواند تعبیر خوابی باشدکه شب شنبه در دوشنبه تاجیکستان دیدم؛ مضمون خواب این بود که در جلسه آیت‌الله خامنه‌ای، می‌خواستند از تریبون برای آقای ناطق [نوری] که نشسته بود، صحبت کنند، ممکن نشد. من هم خسته شدم و جلسه را به‌سوی مقر خودم ترک کردم. در مسیر با مشکلاتی برخورد کردم. یک لنگه کفشم را عوضی پوشیده بودم که قابل استفاده نبود و در مسیر در حوض‌آبی هم افتادم. سرانجام با آقای [مرتضی] الویری مواجه شدم که آثار خستگی را در صورت من خواند و به جناح رقیب خود منتسب کرد.