خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه / آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1373 / کتاب «صبر و پیروزی»

خاطرات روزانه / آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1373 / کتاب «صبر و پیروزی»

  • جمعه ۲۵ آذر ۱۳۷۳

جمعه 25 آذر 1373 12 رجب 1415 // 16 دسامبر 1994

 

اول وقت، به منظور بازدید از وضع آرامش و امکانات نظامی و طرح‌های عمرانی جزیره ابوموسی، با هواپیمای فوکر 100 به سوی این جزیره پرواز کردیم. مراسم استقبال نظامی انجام شد. تیمسار [علی] شمخانی، [فرمانده نیروی دریایی ارتش] و [آقای نعیم‌آبادی]، امام جمعه و [آقای غلامعباس زایری]، استاندار هرمزگان هم آمده بودند.

 در قرارگاه تاکتیکی زیرزمینی، فرمانده ارشد جزیره که ناخدایک نداجا [= نیروی دریایی ارتش] است، گزارش کاملی داد. فرمانده تیپ الهادی سپاه از شیراز هم گزارش اقدامات مهندسی را دادند. از خاکریزها و استحکامات اطراف جزیره و سایت‌ها، پدافند هوایی و نیروگاه محل اعراب شارجه و بندرگاه و سردخانه نیمه‌تمام و آب‌شیرین‌کن جدید و شهرک‌های صیادان مروارید و شهر قدیمی و نیروگاه بازدید کردیم.

در مسیرها، آقای شمخانی و آقای زایری توضیح می‌دادند. محله اعراب مخروبه مانده، ولی ساختمان‌های جدید ما خیلی‌خوب است. در جمع نظامیان و در جمع مردم جزیره، دو صحبت کوتاه تشویق‌آمیز کردم. به آقای شمخانی گفتم، از طرف من، یک ماه حقوق اضافه به پرسنل بدهد. گفت سپاه در جزایر تنب کوچک و بزرگ هم استحکامات خوبی در دست احداث دارد. به خاطر مواضع اخیر امارات و حضور نیروهای غربی و به خصوص آمریکا در منطقه، تصمیم گرفته‌ایم که آماده دفاع باشیم و بخشی از اعتبارات عمرانی را برای امور دفاعی اختصاص داده‌ایم.

از آنجا به سوی جزیره خارک پرواز کردیم. در راه، آقای شمخانی گزارش کاملی از وضع منطقه و خودش و نیروها داد وگفت سایت‌های موشکی ما در ساحل و جزایر، تمامی خاک امارات را در بُرد موشکی دارد و قدرت عظیم شکست‌ناپذیری است.

از وضع ستادها و فرماندهان بالادست خود، اظهارنارضایتی کرد؛ اصولاً از اواخر جنگ با عراق، از حرفه نظامی‌گری زده شده است و مایل به کار غیرنظامی است که اجازه نمی‌دهند. از من برای حل مشکل کمک می‌خواهد. آقای زایری هم برای

نیازهای استان استمداد کرد.

ظهر ساعت دوازده و نیم، در فرودگاه جزیره خارک فرود آمدیم. بعد از استقبال رسمی و نماز و ناهار، به اسکله تیِ شرقی رفتیم. گزارش بازسازی را دادند. از اتاق کنترل و اسکله و بارگیری کشتی‌ها بازدید کردیم. سپس از مخازن نفت خام و بعد از آن، از اسکله غربی آذرپاد - بازدید شد؛ خیلی خوب و مدرن‌تر از اول، با هزینه 270 میلیون دلار، بازسازی شده است. چند کشتی خیلی بزرگ مشغول بارگیری بودند. عفت، محسن، مهدی و یاسر همراهم هستند.

سپس مراسم کلنگ‌زنی طرح ساخت کارخانه متانول داشتیم. قسمت اعظم گازها از اول بهره‌برداری، در بیست و پنج سال قبل، همراه چاه‌های نفت منطقه می‌سوزد؛ با ساخت کارخانه متانول، این گازها تبدیل به محصول ارزشمندی می‌شود و در یک سال، هزینه کل طرح برمی‌گردد. مصاحبه‌ای انجام دادم.

 به سوی کیش پروازکردیم. ساعت‌شش به کیش رسیدیم. عفت تحت‌تأثیر عظمت تأسیسات خارک قرار گرفته، ولی ابوموسی چشمش را نگرفته است.