خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی؛ سال 1370؛ کتاب سازندگی و شکوفایی

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی؛ سال 1370؛ کتاب سازندگی و شکوفایی

  • جمعه ۸ آذر ۱۳۷۰

جمعه 8 آذر |  21 جمادی الاول 1412 29 نوامبر 1991

 

صبح زود از [آقای عبدالله نوری]، وزیر کشور درباره آثار زلزله پرسیدم. گزارش داد تلفات جانی نداشته است و حدود هفتاد نفر زخمی شده اند. مقداری خرابی بوده؛ برق وصل شده و جادهها باز شده است.

با فائزه و مونا و حسن صبحانه خوردیم. تا ساعت ده ونیم صبح برای خطبه‌های جمعه مطالعه کردم. برای نماز جمعه به دانشگاه تهران رفتم.[1] عفت و فاطی از کیش برگشته و راضی بودند. عصر به استراحت و تماشای تلویزیون و شب به انجام کارهای آورده شده از دفترم گذشت.

 

[1] - در خطبه اول ادامه بحث اسلام دین زندگی دنبال شد. خطیب جمعه تهران، در این خطبه مطالبی درباره نفی جبرگرایی و رهبانیت و دوری از رفاه و زندگی با استناد به آیات قرآن و احادیث معصومین (علیهم السلام) بیان کرد. در خطبه دوم نیز تحلیلی در مورد نقش بسیج در تثبیت انقلاب اسلامی و همچنین موضوع خاورمیانه و مساله فلطین به نمازگزاران ارایه شد. در بخشی از خطبه اول در خصوص ضرورت کار و تلاش و دوری از تنبلی و کاهلی آمده است: «این فرهنگ غلط را ما باید از ذهن مردم بیرون کنیم که کار بسیار بزرگ و عمیقی است. باید معلّمین ما، در کلاس‌ها بگویند، اساتید ما در دانشگاه‌ها بگویند، خطبای ما، در تریبون‌ها بگویند. با مردم صحبت کنیم. این بحث‌ها، بحث‌های مادر است. بحث‌های فرهنگی و عقیدتی، باید ما را متوجّه کند، امّت اسلامی به چه روزی افتاده‌اند که یک اسراییل دو، سه میلیونی برای اینکه دنبال علل و اسباب رفته، اسلحه‌اش را تهیّه کرده، دفاع‌اش را مهیّا کرده و خانه‌اش را درست ساخته است، صنعت‌اش را درست کرده و در مقابل این همه آدمی ایستاده که دنبال علل و اسباب نرفتند و خیال می‌کنند که در میدان جنگ با امداد غیبی، باید همه چیز حل شود. اصلاً امداد غیبی، در فرض صحت راه است. خداوند هیچ تضمینی نکرده که ما اگر انحراف برویم، امداد غیبی می‌آید. امداد غیبی متعلّق به جایی است که انسان درست عمل کند. امّت اسلامی ذخایرش زیرزمین مانده است. نفت هیچ وقت، خودش بیرون نمی‌آید، هیچ وقت معدن که میلیون‌ها سال زیر کوه بوده، تبدیل به آهن و مس و روی برای استفاده در زندگی نمی‌شود. اینکه من عرض می‌کنم که اسلام، دین زندگی است و برنامه زندگی است، این است که اگر ما این طور اسلام را تصدیق کنیم، باید همیشه به مساجد‌مان قانع باشیم و اگر بخواهیم مردم را اداره کنیم، اگر بخواهیم امّت را هدایت کنیم و زندگی را مناسب زندگی روز کنیم و اگر بخواهیم با دشمنان‌مان در میدان جنگ مواجه شده و برآنها پیروز شویم و دست آنها را از کشورمان کوتاه کنیم، ناچاریم که راه درست زندگی که در اسلام و قرآن هم هست، انتخاب کنیم و تنبلی، گرسنگی و عقب ماندگی خودمان را با این چیزهاتوجیه نکنیم که تقوا و تقدیر است که اینها نیست؛ همه اینها (Äمضامین انحرافی پیدا کرده است که ا‌ن‌شاءاللّه اصلاح خواهد شد.» رجوع‌کنید ← کتاب «هاشمی‌رفسنجانی، خطبه‌های سال 1370»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1392