خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال ۱۳۶۷/ کتاب «پایان دفاع ، آغاز بازسازی»
هنگام صبحانه از مهدی درباره جبهه توضیحاتی گرفتم. دو سه بار تحت تأثیر شیمیایی قرار گرفته؛ ولی شدید نبوده که از خط خارج شود. میگوید عراقیها بهطور خیلی وسیع و مخصوصاً در شبها، شیمیایی به کار میبردهاند. از تدارکات لشکرشان راضی نیست. از تدارکات لشکر در منطقه ماؤوت بوده و نیروهای تکاور باعجله به منطقه مریوان آورده شدهاند.
ساعت نه صبح به مجلس رفتم. گزارشهای حادثه هواپیمای کویتی در رأس اخبار است. دیروز و امروز، عراق جنگ شهرها را متوقف کرده و ما هم گفتهایم از امروز نزنند. مصاحبهای با [آقای شاهین بختیار] خبرنگار روزنامه آبزرور داشتم[1]. سؤالات ظریفی داشت، برای کشف موضع ما نسبت به آینده عراق و منطقه و با زرنگی سؤالات را از وضع حال یاسر که در عملیات مجروح شده است، شروع کرد.
آقای ریشهری آمد. درباره حل مشکلات و ابهامات وزارت اطلاعات مذاکره کرد. دنبال این است که بهجای دولت به ولایتفقیه و رهبری وصل شود. گزارشهای امنیتی آورده بود.
آقای رحمانی مسئول شورای سرپرستی آوارگان عراقی آمد. گزارشی از وضع آوارگان حلبچه داد. مدعی است که تعداد کشتهشدگان آنها در حمله شیمیایی عراق حدود دو هزار نفر است و حدود پنجاههزار نفر آواره هستند. گفتم طرحی برای اداره و اسکان و...آنها بیاورد ؛ برای تصویب بودجه.
آقای محتشمی [وزیر کشور] تلفنی گزارش انتخابات را داد. در شهرها عمدتاً تعداد شرکتکنندگان بیش از سابق بوده است. [آقای محمدباقر قالیباف] فرمانده لشکر نصر خراسان، برای گزارش کار و طرح نیازها آمد. پیشنهاد داشت سپاه با ارتش بیشتر همکاری کند و گفت عراقیها پس از فتح گوجار، سلاح شیمیایی زیادی علیه آنها به کار بردهاند.
عصر، مسئول حراست مجلس آمد. کمبودها و نواقص حراست را گفت و خواست که مستقیماً زیر نظر ریاست مجلس باشد. آقای ریاضی آمد و برای سفر به چین مشورت کرد؛ موافقت و راهنمایی کردم.
مصاحبهای با تلویزیون ترکیه داشتم.[2] بیشتر روی اوضاع عراق پس از حذف صدام و پیروزی اسلام جستجو داشت. شب در جلسه سران قوا شرکت کردم. درباره هواپیمای کویتی گفته شد، بازهم میخواهند به ایران بیایند. درباره نزاع امل و حزبالله در لبنان، قرار شد هیئتی برای آشتی دادن آنها اعزام کنیم. ساعت دوازده شب به خانه آمدم.