تفسیر راهنما نوعی تفسیر قرآن به قرآن است -- حجتالاسلام ادیب
حجتالاسلام و المسلمین مسعود ادیب، عضو هیئت علمی دانشگاه مفید در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، در پاسخ به این پرسش که توصیف کلی شما از تفسیر راهنما چیست؟ گفت: درگذشت آیتالله هاشمیرفسنجانی را خدمت ملت شریف ایران تسلیت عرض میکنم. همانطور که اشاره کردید تفسیر راهنما که تفسیری قابل توجه و ارزشمند سالهای اخیر است، محصول تلاشی است که آن مرحوم در دوران زندان در رژیم شاهنشاهی انجام دادهاند و در آن فرصتی که در زندان داشتند، این اثر را در خصوص قرآن کریم تهیه کرده و در دفاتر متعدد تدوین ساختند.
ادیب ادامه داد: اضافه بر تلاش برای فهم و گشودن معنای آیات، دستهبندی و تقسیمبندی آیات و آوردن آیات مشابه و مانند، در ذیل تفسیر یک آیه انجام شده است تا از این طریق به فهم بهتری از معنای یک آیه به دست آید و در واقع نوعی تفسیر قرآن به قرآن است.
وی ادامه داد: طبیعتا آیتالله هاشمی در زندان دسترسی به هیچگونه مستنداتی نداشتند و بدون هیچ مدارک، منبع و کتابی، ایشان موفق به انجام آن شدند. نفس نگارش این تفسیر ارزشمند است. بعد از انقلاب دفاتر ایشان در اختیار محققین حوزه علمیه قم قرار گرفت و توسط ایشان سامان یافت و در این جا باید یادی از مرحوم آیتالله صالحینجفآبادی بشود که در سامان دادن این تفسیر نقش بسزایی بر عهده داشتند.
عضو هیئت علمی دانشگاه مفید افزود: از طرفی خود این تفسیر کاری ارزشمند است و آنچه ارزش آن را مضاعف میکند این است که این تفسیر نشانگر تلاش یک روحانی فاضل و خستگیناپذیر در زندان است که حتی در آن شرایط نیز از پا نمینشیند و وقتی فرصت مبارزه در اجتماع در اختیار او نیست، به تلاش فکری و گسترش مرزهای دانش اقدام میکند.
وی در پاسخ به این پرسش که دغدغههای اجتماعی-سیاسی در این تفسیر را چگونه ارزیابی میکنید؟ گفت: معمولا هر تفسیری از پدید آورده خودش تاثیر میگیرد وقتی به تفاسیری که مدرسین و علمای نقل نوشتهاند نگاه میکنیم معمولا این مسئله را در مییابیم. وقتی به تفسیر یک فیلسوف نگاه میکنیم انعکاس مفسر بر تفسیر را در مییابیم، مثل تفسیر ملاصدرا که رنگ و بوی فلسفی در آن قابل ملاحظه است. وقتی هم به تفسیر یک مورخ نگاه میکنید، یا وقتی به تفسیر یک فقیه مینگرید، همه اینها طبیعتا شخصیت مفسر را در تفسیر نشان میدهد.
ادیب تصریح کرد: مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی از جوانی جزء پرچمداران نهضت امام خمینی(ره) بودند و از ارکان این نهضت محسوب میشدند. درد و دغدغه مسائل اجتماع داشتند، خیلی قبلتر از اینکه اقدام به نوشتن و جمع آوری این تفسیر کنند، راجعبه فلسطین کتابی ترجمه کرده و در خصوص امیرکبیر کتاب نوشته بودند و این نشان میدهد به دردهای جامعه اسلامی و امت اسلامی توجه داشتند و دنبال راه چاره میگشتند، طبیعی است که با این نگاه و این شخصیت زخم خورده و در سالهای آغاز انقلاب گروهی از محققین و فضائلی که همین روحیه، همین نگرش و همین درد را داشتند در تدوین، تکمیل و تنقیح این تفسیر تلاش کردند و بنابراین این تفسیر حتما این روحیه را در خود دارد و ناظر به جامعه و واقعیتهای جامعه است.
وی در پاسخ به این پرسش که در خصوص روش تفسیر آیتالله هاشمی چه میتوان بیان داشت؟ گفت: یک نکته قبل از آنچه شما گفتید این است که ما چه روش تفسیر قرآن به قرآن را تنها روش و روش کافی برای فهم قرآن بدانیم و چه معتقد باشیم که اضافه بر خود متن باید از اتفاقات برون متنی از سیاق، زمینه و از شواهد و قرائن همراه با متن و از خلال روایات استفاده کنیم، باید به سازگاری خود قرآن تاکید کنیم. من به روش ترکیبی و جمع آوری همه شواهد و قرائن برون متنی و درون متنی فکر میکنم. آنچه مسلم است این است که یک متن الهی و متنی که برای ابدیت در اختیار بشر قرار گرفته است حتماً درون خودش یک نوع سازگاری و انسجام و متناظر دارد.
ادیب تصریح کرد: قرآن خودش را چنین معرفی میکند که «اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدیثِ کِتاباً مُتَشابهاً مَثانِی: خدا زیباترین سخن را [ به صورت ] کتابی متشابه نازل کرده استَ» (زمر ۲۳) یعنی قرآن به عنوان کتاب مثانی و کتابی که اجزا آن ناظر به همدیگر هستند و در آن یک نوع تکرار معنادار اتفاق افتاده است، معرفی میکند. بنابراین حتما این جمع و نگاه به آیات متناظر در تفسیر هر متنی و در فهم هر متنی، خصوصاً متن الهی، باید مورد نظر باشد.
وی ادامه داد: اما نکتهای که شما اشاره کردید این است که ما برداشتهای متعددی میتوانیم از یک آیه داشته باشیم، یعنی صرف نظر از اینکه این آیه در لحظه نزول آن و برای مخاطبین اولیه آن چه دلالتی داشته، این یک زنده است و تعبیر روایات یَجْرِی کَمَا تَجْرِی الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ است این زندگی و جریان که در قرآن به رسمیت شناخته شده است، و از امام صادق(ع) نقل شده است که قرآن به این ترتیب نازل شد که حرفی را به مخاطب میگوید، ولی دیگران از گوشه و کنار آن مورد توجه قرار میدهد و یا باز در مورد روایات ما از ائمه داریم که میفرمایند دلالتهای جانبی کلام گاهی وقتها مهمتر از دلالت مستقیم آن است اگر در مورد کلامت ائمه(ع) هست و اگر به تعبیر در مورد روایات است در مورد کتاب خدا هم این چنین دلالتهای را باید فهمید و شناخت ممکن است یک جایی نتوانیم ادعا کنیم که صریح معنای قرآنی است ولی از لوازم معنا و دلالتهای جانبی میتواند باشد و برداشت از آنها میتواند برای ما خیلی راهگشا باشد، این نگاه باعث میشود که ما متن را خیلی وسیعتر و عمیقتر بفهمیم و این در واقع نوعی خلاقیت، ابداع و تعمق در فهم قرآن است.