مصاحبه
  • صفحه اصلی
  • مصاحبه
  • مصاحبه آیت ا.... هاشمی رفسنجانی با دست‌اندرکاران مرکز فرهنگ قرآن کریم

مصاحبه آیت ا.... هاشمی رفسنجانی با دست‌اندرکاران مرکز فرهنگ قرآن کریم

  • ساختمان قدس
  • سه شنبه ۲۹ آذر ۱۳۷۹

 

Éخیلی خوش آمدید. چه شد که دوستان ماه رمضان را به جایی نرفتند؟ مگر مسافرت نمی‌کنید؟

Èبعضی‌ها در خود قم مشغول هستند. تقریبآ این جمع در خود قم منبر دارند. ولی حوزه امسال بیش از 6000 نفر را به نقاط مختلف اعزام کرد که تا به حال بی سابقه بود.

Éالان گروه تحقیقات شما تعطیل است؟

Èنه، کار می‌کنند.

Éیعنی ماندند؟

Èبله، ماندند. حدود 40% از نیروهای محقق ما رفتند. ولی ساعت کاری بقیه را بیشتر کردیم. از ساعت 8 صبح تا 4 بعدازظهر و بعد از افطار از ساعت 7 شب کار می‌کنند. واقعآ دوستانی که ماندند، همّت کردند.

Éالان حوزه خلوت است؟

Èتقریبآ، ولی حدود 10 هزار نفری هستند.

Éدرسها دایر است؟

Èبله، آقایان اردبیلی و خاتم درس دارند.

Éسؤالات خود را مطرح بفرمائید.

Èبا آرزوی قبول طاعات و عبادات، همانطور که قبلا خدمت شما رسیده و وعده گرفته بودیم که از مصاحبت فکری شما برای مرکز فرهنگ قرآن کریم استفاده کنیم، به خدمت رسیدیم. اوّل گزارشی مختصر از وضع موجود مرکز تحقیقات عرض می‌کنیم. بعد چند نکته و سؤال است که دوستان یادداشت کردند. ان‌شاءالله راهنمایی‌های شما را می‌شنویم.

مرکز با دو معاونت پژوهشی و اداری و مالی و پنج گروه پژوهشی: تفسیر راهنما، اصطلاح نامه و نمایه‌سازی، فرهنگ قرآن، دایرة‌المعارف و پژوهشهای نوآمد، کار خود را دنبال می‌کند.

Éپژوهشهای نوآمد، یعنی چه؟

Èغَرض این است که طرحهای ما دراز مدّت و با نیازهای روز جامعه سازگار باشد. باید به گونه‌ای باشد که به نیازهای فکری جامعه هم پاسخ دهیم. به همین خاطر در گروه پژوهشهای نوآمد، چند واحد تأسیس کردیم. یکی پاسخ به سؤالات قرآنی است که تا به حال به 6000 سؤال که از سراسر کشور به مرکز می‌آید، پاسخ دادیم. البته به تبلیغات ما در سطح کشور هم بستگی دارد. سؤالاتش رده‌بندی و بیشتر روی آموزش و پرورش سرمایه‌گذاری شده است. ولی از دانشگاه و حوزه هم سؤالاتی آمد که پاسخهای مناسبی داده شده است. واحد دیگر، پاسخگویی به شبهات قرآن است. سطح بالاتری دارد که گروهی آشنا به معارف قرآنی در این واحد فعالیت دارند. طرح‌ها و پروژه‌هایی هستند که با نوشتن یک جزوه و یک کتاب مشکل آنها حل می‌شود و نیازی به تحلیل گسترده ندارد. اگر چنین طرحی فرستاده شد و به تصویب رسید، کارش انجام می‌گیرد. کار دیگر این واحد مساعدت با کسانی است که تحقیقات یا پایان‌نامه‌های آنها قرآنی است.

در مورد تفسیر راهنما، امیدواریم تا پایان سال کار عملی تمام و در 20 جلد منتشر شود. الان جلدهای 10 و 11 زیر چاپ است.  13 و 14 در دست انتشارات است. 15 و 16 آماده است. جزء آخر جلد 17 هم در حال تکمیل شدن است.

Éچه شد که الان کار زودتر انجام می‌شود؟

Èتقریبآ روی روال افتاده است. کار اصطلاح نامه و نمایه‌سازی هم در حال انجام شدن است. علاوه بر آن کار فرهنگ موضوعی تفاسیر که قبلا عرض کردیم 20 دوره از تفاسیر شیعه و سنّی را موضوع‌نگاری کردیم، با عنوان «صراط» به صورت مکتوب در حال انتشار است. فاز دوّم این کار هم شروع شد.

Éفایده کار چیست؟

Èبرای اینکه محققین ما خیلی سریع به اطلاعات دسترسی پیدا کنند، تفاسیر عمده و مرجع را موضوع نگاری کرده بودیم. مثلا موضوع تقوا یا جهاد را که برای فرهنگ نیاز است، می‌توانیم در تفاسیر هم ببینیم. بعضی از مباحث ذیل خود آیه است. ولی گاهی به صورت مضمون است که با نگاه اوّل فهمیده نمی‌شود.

Éکامل شده است؟

Èدوره کامل شد. الان فاز دوّم را شروع کردیم که 20 تفسیر دیگر را موضوع نگاری می‌کنیم.

Éچاپ شده است؟

Èنه، در چاپخانه است.

مطالعات وسیع در منزل

É نرم افزارش را دارید.

È بله، خدمت شما هم فرستادیم.

É هنوز به دست ما هم نرسیده است.

آقای سلیمانی، مدیر کل روابط عمومی: نیامد. اگر به دست ما می‌رسید، قطعآ برای شما می‌فرستادیم.

È مثلا معجم را که قطعآ برای حضرت عالی فرستادیم.

É آن را دارم. به منزلم بردم.

آقای سلیمانی: آن را از جای دیگری تهیه کردیم.

É از هدایایی که برای من می‌فرستند، یک نسخه را برای خودم برمی‌دارم. یعنی کتب اهدایی را جزو ملک خودم حساب می‌کنم. همین کتابخانه، اگرچه در دفتر است، ولی مال من است. بعضی‌ها را به منزل بردم. چون روزهای تعطیلی را در منزل می‌مانم. مطالعات وسیع‌تر من در منزل است. معجم در منزل بیشتر به کار من می‌آید. البته دو معجم است. یکی را شما نوشتید و یکی را در وزارت ارشاد نوشتند. شاید کتاب جدیدی هم فرستاده باشید که یادم نیست.

È حدود 1400 جلد کتاب منتشر کردیم. معمولا اوّلین چاپ را برای شما می‌فرستیم.

É کمابیش پیش من هست. یا اینجا یا در منزل است.

È همین تفسیر راهنما را به صورت اتوماتیک برای شما می‌فرستند.

É هنوز نیامد. من منتظر جلد 10 بودم. یک جلد برای اصلاح پیش من بود که حدود 10 صفحه‌اش مانده است. برای شما می‌فرستم. دیسک آن کار را حتمآ برای ما بفرستید.

È حتمآ می‌فرستیم. در مورد فرهنگ قرآن هم امیدواریم تا پایان امسال کار علمی 30 جلد را تمام کنیم. حرف «آ» در یک مجلد منتشر شد. پیش‌بینی کردند که حرف «الف» سه جلد خواهد شد. امیدواریم این کار انجام شود. کار علمی بقیه حروف هم شروع شده است.

در مورد گروههای تخصصی درباره‌ی مفاهیم اجتماعی و سیاسی، قرارداد اوّلیه بسته و پیش درآمد کار انجام شد. کار مبسوط آن در حوزه مفاهیم اجتماعی را دوستان ما در مشهد شروع کردند. درباره‌ی طبیعیات هم کار ان‌شاءالله شروع می‌شود. کار تازه و سختی است که افراد مناسب آن را باید پیدا کنیم.

É الان چند موضوع را در برنامه دارید؟

È دو موضوع در دستور کار است: 1- مفاهیم اجتماعی. 2- طبیعیات.

امّا قرار شد در مرحله  اوّل شش گروه مشغول کار شوند که غیر از دو موضوع فوق، مفاهیم سیاسی، حقوق، روان‌شناسی و تربیتی را در دستور کار داریم.

É هنوز استادان را پیدا نکردید؟

È نه، افراد زیاد مراجعه کردند، ولی باید با دقت انتخاب شوند.

É به کسانی که می‌آیند چقدر آزادی می‌دهید؟

È اوّل بحثی را شروع می‌کنند تا ببینیم اطلاعات علمی آنها چگونه است. بعد جزوه مبانی فرهنگ قرآن را به آنها می‌دهیم، اگر توانایی کار آنها برای مرکز احراز شد، کار را شروع می‌کنند. در مورد مفاهیم اجتماعی احراز شد. علت این بود که آنها فیش‌های مربوط به مفاهیم اجتماعی تفسیر راهنما را جدا کرده بودند. این کار را دفتر تبلیغات اسلامی مشهد خودشان شروع کرده بودند. قرار ما این بود که مفاهیم اجتماعی را از منظر خاص علوم اجتماعی بررسی کنند و روی آیاتی که با اجتماع و علوم آن ارتباط دارد، دقّت بیشتری داشته باشند.

این مجموعه را با آنها قرار داد بستیم که برای ما انجام بدهند. در مورد طبیعیات به توافق نرسیدیم.

É وقتی قرارداد می‌بندید، برای شما کار می‌کنند؟

È بله

É یعنی بعدآ به شما تحویل می‌دهند؟

È بله، مثلا برای مفاهیم اجتماعی  14 میلیون تومان قرارداد بستیم. چهار پروژه دیگر را هم در برنامه داریم. در مورد علوم تربیتی با جناب آقای اعرافی و دفتر همکاری حوزه و دانشگاه که در این زمینه کار کردند، مذاکراتی داشتیم. به قرارداد خود عمل نکردند.

گروه دیگر مراجعه کردند که توانایی آنها احراز نشد. در مورد مفاهیم سیاسی هم جزوه‌ای آماده شد که برای بعضی‌ها فرستاد شد.

É قرار هم این بود که نظرات آقایان را ببینیم. چنین کاری شد؟

È هنوز کسی نظراتش را برای ما نفرستاد. البته پیگیری می‌کنیم. فقط مجله آیینه پژوهش در 10 صفحه نقد کرده بود. مجله گلستان قرآن هم مطلبی در این‌باره داشت. فقط قبل از چاپ چند نفر نظرات خود را به ما دادند. البته قرار شد در برنامه بشارت هم این موضوع مطرح شود که در سطح عموم پخش خواهد شد. باید از افراد متخصصی در آن برنامه استفاده شود.

É پس در حقیقت همان فرهنگ که منتشر شده است، تقریبآ بی تغییر است.

È تا به حال این گونه بود.

É خودم مطالبی تهیه کردم. بیشتر شکلی است تا محتوایی، آماده بود که بیاورم، ولی از منزل نیاوردم. این کار را با جلد اصلاح شده تفسیر راهنما برای شما می‌فرستم.

È کار دیگر ما دایرة‌المعارف است که طرحش را قبلا خدمت شما داده بودیم. بحمدلله با همّت دوستان کار آماده شد و جلد اوّل در شرف تکمیل است. کار علمی آن تمام شد. البته مقدمه و مقالات دائرة‌المعارف آن آماده شد. البته 150 پژوهش به مرکز رسید که  16 پژوهش مورد قبول واقع شد.

É بعد از دایرة‌المعارف هم کار دیگری داشتید.

È تفسیر موضوعی بود که خواهیم گفت. با توجه به اینکه کار تفسیر راهنما در حال اتمام است، طبیعتآ باید برای کار آینده گروه تفسیر فکری کرد. جلسات متعددی خدمت دوستان داشتیم. حدود 30 طرح و پیشنهاد آماده شد. یکی از بحثها، تفسیر موضوعی بود. البته هدف تمام کارها رسیدن به تفسیر موضوعی بود. بحث دیگر بازْنگاهی تفسیر راهنما بود. طرح دائرة‌المعارف کودکان و نوجوانان مطرح شد.

متون درسی آموزش و پرورش و دانشگاهها و حوزه‌ها مطرح شد که در دوره قبلی بعضی از اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی هم چنین پیشنهادی داشتند. با توجه به بحثهای قبلی روی چند طرح بیشتر بحث شد. طرح تفسیر موضوعی و باز نگاهی تفسیر راهنما بیشتر مورد قبول واقع شد.

É طرح بازنگاهی تفسیر راهنما مال چه کسی است؟

È جناب آقای یزدی، از اصحاب قدیم نگارش تفسیر راهنما. البته با دوستان همکار هم مشورتهایی داشتند. طرح تفسیر موضوعی را هم جناب آقای طالبی پیگیری می‌کنند.

É آقایان گروهی کار می‌کنند؟

È بله، افراد گروهها در واحدهای مختلف با هم مشورت می‌کنند. نکته مهم تفسیر موضوعی این بود که آیا می‌توان بین تفسیر موضوعی و تفسیر موضوعات فرق قایل شد؟ به این معنا که توجه به یک موضوع و جمع‌آوری مطالب مربوط به آن و مطرح کردن نظر قرآن تفسیر موضوعی است یا تفسیر موضوعات؟

É یک مثل بزنید که بفهمم تفاوت این دو در چیست.

È مثلا اگر بحث زکات را مطرح کنیم، ممکن است زکات مدخل عنوان موضوعی قرار بگیرد و نظرات قرآن را بنویسیم. یا نظام اقتصادی اسلام را در نظر بگیریم و آنچه که از قرآن می‌توان درباره‌ی نظام اقتصادی استفاده کرد، آورد. بعد از آن مسایل اقتصادی را با مسایل عبادی ارتباط بدهیم. البته دوستان قبلا کاری در موضوع بندی مطالب داشتند. نام طرح آنها «ساختار درختی» بود که به صورت شجره طیبه‌ای طراحی کرده بودند. آیا براساس دید کلّی وارد شویم؟ البته در غیر این صورت تفسیر موضوعی به آن اطلاق نمی‌شود. یا نه موضوعات را جداگانه بحث کنیم؟ مثلا در دایرة‌المعارف، موضوعی مطرح و مطالب مربوط به آن جمع‌آوری شد. چون دایرة‌المعارف است، به صورت چکیده است. اگر همه آن مباحث را به صورت مبسوط و مستوفی بحث کنیم، تفسیر موضوعی خواهد شد.

وسعت زیاد موضوعات

اقتصاد اسلامی قرآن

É در این دو مثل فرقی ندیدم. یکی وسیع‌تر و یکی محدوتر است. مثلا اگر وارد بحث زکات شویم، آیات محدودی از قرآن را شامل می‌شود. اگر وارد بحث اقتصاد اسلامی شویم، فضا و آیات بیشتری خواهیم داشت. شاخه‌های زیادتری هم دارد. هر دو می‌تواند تفسیر موضوعی باشد. متوجه نشدم. چرا تقسیم کردید؟

È منظور دوستان این است که زکات را در دید کلّی بحث کنیم. در این صورت ممکن است در استفاده و برداشتهای موردی تأثیر داشته باشد. یا اینکه این موضوع را جدای از بقیه مسایل بحث کنیم و به جایگاه آن در مجموعه معارف دینی کاری نداشته باشیم. البته تفسیر موضوعات اصطلاح رایجی نیست. این گونه تصوّر شد. گاهی موضوعی را صرف نظر از ارتباطات گسترده‌ای که در طبقه‌بندی معارف دارد، مطرح می‌کنیم و گاهی کلّ ساختمان را بحث می‌کنیم. بحث ساختار درختی این گونه است. مجموعه معارف قرآن به چند رشته تقسیم می‌شوند و هر رشته شاخه‌های جداگانه‌ای دارند و موضوعات در شاخه‌ها جای می‌گیرند. در حقیقت با توجه به مجموع دستگاه، به هر بخش توجه می‌شود.

É این کار فقط در قرآن شود یا روایات را هم داشته باشیم؟

È همه جا می‌توان مطرح کرد. ولی الان فقط قرآن است.

É بحث قرآنی باشد؟

È بله

É باز هم وسعت و محدودیت موضوعات مطرح می‌شود. گاهی اقتصادی اسلامی را بررسی می‌کنیم که خمس، زکات، مالیات، انفاقات، کفارات و بقیه را با هم می‌بینیم. گاهی منظور ما شناسایی وضعیت زکات در

لزوم وجود بحثهای جداگانه

موضوعات قرآنی

تفسیر آیه به آیه توسط

آیت‌اللّه طباطبایی

لزوم توجه به موضوعات

ریز یا شاخه‌های قرآنی

قرآن است. قاعدتآ در بحث موضوعی، موضوعات محدود، باید کلّی‌تر بحث بشوند. مزاحم هم نیستند. اگر کسی بخواهد زکات را بفهمد، به فصل زکات مراجعه می‌کند. کسی که بخواهد اقتصاد اسلامی را بخواند، می‌تواند به مجموعه اینها که در یک جا جمع شده‌اند، مراجعه کند. یا فرض کنید اخلاق که یکبار کلیّت آن و یکبار مبانی اخلاقی مثل صبر و تکبّر به صورت جداگانه مورد بحث قرار می‌گیرد. البته من طرحی نداشتم. منتظر بودم که شما طرحی ارایه کنید و من ببینم. حتمآ نظرم را می‌گویم. ذهنیت اوّل من در طرح شما تفسیر موضوعی بود. چون در حال حاضر به ترتیب قرآن است. هر وقت به آیه‌ای می‌رسند، آن آیه را تفسیر می‌کنند و چند آیه مرتبط به آن را هم می‌آورند تا این آیه را توضیح بدهند. این روش الان متداول است. تفسیر آیت‌الله طباطبایی بیشتر به آیات می‌پردازد که همان تفسیر آیه به آیه است. فرض من این نبود. من می‌گفتم وقتی نمایه‌ها در آمد، شما هر چه را که مثلا مربوط به زکات است، یکجا در اختیار دارید. می‌دانید که تفسیر این مطلب در چه جاهایی است. همه‌ی اینها را در اختیار یک محقق و مفسّر می‌گذارید و می‌گویید این سرمایه اولیه‌ی تحقیقاتی شماست و این آیات را با توجه به مجموعه تفسیر کن. بحثها، روایات را هم در بر بگیرد و آیات را تفسیر کن. نظر من در این حد بود که بعد از اینکه همه مطالب و موضوعات آماده شد، آن را کنار هم بیاورید. قاعدتآ بعد از اینکه جلد بیستم چاپ شد، تمام موضوعات مطرح شده در قرآن را به صورت آماده دارید. خیلی آسان است که گروهی بنشینند و این آیات را با هم تفسیر کنند. این می‌تواند محدود و می‌توان وسیع باشد.

قاعدتآ اگر بخواهیم خوب شود، اوّل باید موضوعات ریز یا شاخه‌ها را ببینیم. در قدم بالاتر مجموعه اینها را در اختیار یک گروه ترکیبی می‌گذاریم
 

که آنها پس از بررسی، یک نظریه عام اقتصادی را از قرآن استخراج کنند. البته باید ببینیم. چون هنوز اوّل کار هستیم.

حجت‌الاسلام قرائتی: جلد اوّل فرهنگ قرآن را خواندم. بعضی از بحثهای فرهنگ مصرف روز دارد. باید براساس مخاطب، مصرف روز را به جلو ببرند. مثلا در حرف «آ» آبرو، آتش و آزر داریم. الان جامعه ما مشکل «آزر» ندارد. یعنی یک نفر از 60 میلیون نمی‌گوید که نمی‌دانیم آزر عمو حضرت ابراهیم است یا پدرش. ولی آبرو الان مصرف روز دارد که می‌بینیم روزنامه‌ها آبروی همدیگر را می‌ریزند. بنابراین خیلی خوب است مواردی را که مصرف روز دارد، به صورت جزوات منتشر می‌کنیم. در سیاسی عقیدتی ارتش مواردی که مصرف روز دارد را به صورت جزوات منتشر کنیم. الان در سیاسی عقیدتی ارتش حدود 4000 آخوند داریم. 1000 روحانی در نهاد رهبری در دانشگاهها، امام جمعه‌ها و صدا سیما و جاهای دیگر هستند. خوب است بعضی از موارد را در جامعه اعلام کنیم. چون نگران هستیم که نتوانیم از بعضی از حرفها استفاده کنیم. مثلا «یأس» در جامعه ما قابل مطرح شدن است. ولی اگر حرف «ی» بر زمانبندی چاپ کتاب، چاپ شود،  32 سال طول می‌کشد. بنابراین پیشنهاد می‌کنم براساس نیاز جامعه و قدرت تبلیغ، موضوعات را بیان کنیم. مثلا آقای علوی از طرف آیت‌الله خامنه‌ای به ارتش آمد. وقتی آمد همه روحانیون را دعوت کرد و گفت: «آیات جبهه و جنگ را جمع‌آوری و به ما منتقل کنید». به دانشکده حقوق گفت: «آیات مربوط به حقوق را به ما بدهید». یا همین الان که بحث جوان داغ است، آقایان نمی‌دانند برای مسئله جوان چه آیاتی بهتر جواب می‌دهد که تفسیر شوند.

انتشار 20 جلد تفسیر راهنما

نمایه‌سازی باعث بالا

رفتن سرعت عمل

فکر می‌کنم اگر آیات ازدواج، انتخاب شغل، آبرو، حقوق اجتماعی و غیره را که مصرف دارند، تفسیر کنیم، خیلی بهتر است. نباید در الفبا گیر کنیم. الفبا اسکلت درست می‌کند. تا به آنها برسیم، دنیا را آب می‌برد.

Éقبل از شما این بحث را مطرح کرده بودیم، ولی خیلی سریع از آن گذشتیم. می‌خواستیم به فرهنگ برگردیم. ولی الان کمی بحث می‌کنیم. اولا به تدریج باید همه‌ی موارد را داشته باشیم. هنوز همه را آماده نداریم. یک کار آزمایشی بود. آقایان در حرف «آ» زحمت اضافی کشیدند و مواردی را که پخته نشده بود و حرفهای نهایی را نزدیم، در مجموعه آوردند. این طور که آقایان به ما گفتند تا یک ماه دیگر کار تفسیر تمام می‌شود. یعنی 20 جلد منتشر می‌شود. نمایه‌های آن هم سال آینده آماده می‌شود که در اختیار گروه آقای مردای قرار می‌گیرد.

Èاوّل باید گروه نمایه سازی، کار شما را تمام کند، بعد اطلاعات را طبقه‌بندی می‌کنیم.

Éاین کار کی تمام می‌شود؟

Èفکر می‌کنم نیمه سال آینده تکمیل می‌شود. فعلا 16 جلد تفسیر راهنما تمام شد و 4 جلد مانده است.

Éسرمایه ما نمایه‌هایی است که از تفسیر بیرون می‌آید. با این حساب حداکثر تا پایان سال آینده ما نمایه‌ها را داریم. یعنی می‌دانیم که مثلا در قرآن راجع به «حیا» چه داریم.؟ هر چه که فهمیدیم آنجا هست. آن موقع اگر بخواهیم کار خود را جلو بیندازیم، می‌توانیم.

به نظرم اگر نمایه‌ها آماده شود، سرعت عمل ما هم بالا می‌رود. الان تفسیر جلد به جلد آماده می‌شود، ولی نمایه‌ها را یکجا داریم. اگر امکانات چاپ داشته باشیم، در یک زمان بسیار کوتاه می‌توانیم همه‌ی حرف را چاپ کنیم. در بین اینها می‌توان مواردی را که مسایل روز و حسّاس است، جدا کرد و با تیراژ بیشتری در اختیار همه گذاشت. اینکه الان موضوعات مشخصی را بیرون بیاورید، فکر می‌کنم کار دشواری خواهد شد.

Èتا این اطلاعات تکمیل نشود، طبیعتآ دشوار است. قبلا خدمت آقای قرائتی رسیدیم و در بحثها به این نتیجه رسیدیم که مثلا آبرو را هم در فرهنگ قرآن و هم در دایرة‌المعارف داریم. ولی چقدر خوب است این موارد را به صورت کتابچه در اختیار عموم قرار بدهیم.

Éدر صورتی مقدر است که کار شده باشد.

Èکار دشواری است. مثلا الان برای فرهنگ قرآن حرف «آ» بیرون آمد و حرف «الف» در حال اتمام است. در مورد دایرة‌المعارف هم این گونه است. الان تا حرف «ب» تمام شده است. قرار است این کار را پیگیری کنیم. نکته دوّم اینکه مواردی است که ضرورت دارد و احساس فوری جامعه است. به این کار تقدّم دادیم. البته کار بیشتری خواهد برد. با توجه به اینکه امسال به پیشنهاد مقام معظم رهبری، سال حضرت امیر(ع) نامیده شده است، قرار شد دایرة‌المعارف و مدخلها و عنوانهای مربوط به مولا علی(ع) جدا و پرونده علمی‌اش تشکیل شود. البته براساس پیشرفت حروف الفبا نیست. این کار انجام می‌شود.

Éچند ماه و یک سال که مهم نیست. شما می‌گویید تا یک سال دیگر همه‌ی سرمایه، موجود خواهد بود. مثلا اگر شما مطلبی درباره ازدواج بخواهید، یکجا به شما خواهند داد.

حجت‌الاسلام قرائتی: فروشندگی من از آقایان بیشتر است. اینها تحقیقاتی هستند و من تزریقاتی. ما هم می‌خواستیم کاری درباره قرآن کنیم، دیدم اگر یک‌جا چاپ کنیم، دیر می‌شود. آمدیم سوره یوسف را به صورت جیبی چاپ کردیم. نهاد رهبری در دانشگاهها 20 هزار جلد آن را خرید. آقای ذوالقدر 50 هزار جلد خرید. سوره یوسف سوره‌ای خاص است. جوانان هم دوست دارند که داستان حضرت یوسف را بدانند. بعضی از موارد دم دست است. مثل نانوایی است که مشتری ایستاده است.

Éمنطق شما را پذیرفتیم. ولی فعلا کمی کار می‌برد.

حجت‌الاسلام قرائتی: شما می‌توانید این کار را همین الان با روزنامه‌ها شروع کنید. مصرفها را میلیونی کنید. نگرانم که طولانی شدن تحقیقات مشتریان میلیونی را از دست بدهد. ملاک الویت را هم مسؤولین مشخص کنند. مثلا آقای مظفر، وزیر آموزش و پرورش بیاید و بگوید آموزش و پرورش با این 2 هزار عنوان کار دارد. آقای قمی از نهاد رهبری بیاید و بگوید این 80 عنوان مورد نیاز دانشگاه است. واعظان تهران بگویند ما این 32 واژه را می‌خواهیم. ارتش بگوید ما این عناوین را می‌خواهیم.

یعنی خود سازمانها و ارگانها بیایند الویتها را انتخاب کنند. ما این را در نهضت سوادآموزی کردیم. آقای ابراهیم امینی کتاب آیین همسرداری را نوشته بود که 5 هزار نسخه چاپ شد.

ما آمدیم کتاب را در 40 صفحه خلاصه کردیم و 500 هزار نسخه چاپ کردیم. یعنی تلخیص، تلطیف و میلیونی.

Èاین اتفاق در مرکز ما هم اتفاق افتاد. از آقایان خواستیم. از آموزش و پرورش هم آمدند و به دیگران هم گفتیم بیایند مداخل را بپسندند.

Éالان دو مسئله کاملا جدا پیش آمد :

1- موضوعات مورد نیاز بخشها را به صورت جدا و مناسب آنها چاپ کنید و به آنها بدهید.

2- اگر بخواهیم با شکل موجود چاپ کنیم، لزومی ندارد وارد این کار شویم. شکل عمومی ما همین است که داریم انجام می‌دهیم. کتابها به ترتیب چاپ می‌شوند. مواردی را که فکر می‌کنیم بهتر است هر چه زودتر به دست مردم برسد، زودتر چاپ کنیم. البته فکر می‌کنم این کار بعد از آماده شدن نمایه‌هاست. البته ممکن است ناقص باشد. مثلا شاید از 50 مورد الان  40 مورد آماده باشد. پیشنهاد آقای قرائتی را جدّی بگیرید. مردم هم از دفتر تبلیغات توقع دارند که به آنها خوراک بدهد.

Èدرباره تفسیر موضوعی و موضوعات، نکته مشترکی در بحثها داشتیم و آن اینکه کاری کنیم که بتوانیم به نیاز روز پاسخ بدهیم. البته تفسیر موضوعات کار گسترده‌ای است و نمی‌توان در زمان کوتاهی عرضه کرد. طبیعتآ باید از جایی شروع کرد که الویت به تأسیس گروههای تخصصی دارند. البته کار کردن در این زمینه نیاز دارد. البته طرح تفسیر موضوعی هنوز در اوّل کار است. داشتیم به این نتیجه می‌رسیدیم که می‌خواهیم درباره تفسیر موضوعی بحث گسترده‌ای انجام دهیم، باید موضوعات را گزینش و در موضوعات خاص خودش تقسیم کنیم. طبیعتآ به صورت تک نگاری منتشر خواهد. در این باره نیاز به دو مسئله داریم :

1- تشخیص نیاز

2- کسانی که در حوزه‌ها کار می‌کنند.

در بعضی از موارد نیاز به تلفیق علوم جدید و علوم حوزه

تفسیر کار اوّل گروه

تدوین تفسیر راهنما

نمایه‌سازی، کاری الویت‌دار

داریم. با توجه به شخصیت حقوقی و حقیقی، می‌توانید موتور محرّکی برای این کار باشید. البته می‌دانم که اگر شما قبول بفرمایید، کار سختی خواهد بود، ولی به حول وقوه الهی شدنی است.

É این حرف با اظهارات آقای قرائتی ترکیب می‌شوند و مسئله خوبی بیرون می‌آید. فرض اوّل ایشان این بود که الان در حرف «آ» که منتشر کردید، مواردی مثل آبرو هست که کاربرد دارد. ایشان می‌گویند این موارد را زودتر به مردم برسانید. این یک جور کار است. کار دیگر آن است که به صورت تفسیر چاپ شود که همان تفسیر موضوعی است. این کار دایرةُالمعارف و تفسیر موضوعی کاربرد دارد.

È در دو مرحله است :

1- مثل فرهنگ قرآن که فقط آیات قرآن را می‌آوریم که برای وعاظ و ائمه جمعه و جماعات قابل استفاده است.

2- دائرة‌المعارف است

É من هم همین را می‌گویم. برای اینکه کار ما متانت خود را از دست ندهد، باید سنجیده عمل کرد. قدم اوّل شما تفسیر است که خوشبختانه نیازی به تأکید ندارد. کار سریعتر و الویت دار  شما نمایه هاست. الحمدلله محقق هم به اندازه کافی دارید. افراد را مشخص کنید که کارهای شما را انجام بدهند. الان مجلات قرآنی فراوان است. اینها از شما مقاله می‌خواهند. قاعدتآ می‌توانید از همان سرمایه برای مقاله نویسی استفاده کنید.

امثال این اطلاعات را شما دارید. اگر مجمع تشخیص مصلحت هم از شما مواد و یا تحصیل خواست، می‌توانید بدهید. حتّی اگر بخواهد شما مواردی را به صورت تحلیلی ارایه بدهید، می‌توانید. یعنی از نیمه سال آینده می‌توانید از طریق صداو سیما و دیگر رسانه‌ها به صورت رسمی اعلام کنید که در این موضوعات و موضوعات دیگر آمادگی انتقال اطلاعات دارید. مردم، دستگاهها، سازمانها، مجلات و روزنامه‌ها به شما مراجعه خواهند کرد. احتمالا فهرست بسیار زیادی از تقاضاها برای شما فرستاده می‌شود. می‌توانید به کمک محققین خود که هر کدامشان می‌توانند گروهی را اداره کنند، یک کار جامع و کامل ارایه دهید. با این کار میدانی، اطلاعات خوبی به دست مردم می‌رسد. حرف آقای قرائتی کلید خوبی برای این کار است. البته باید متناسب با نیاز باشد.

حجت‌الاسلام قرائتی: توضیح المسایل که بیشترین مرجع ماست، 100 هزار جلد چاپ شد. امّا کتابهای آقای فلاح زاده در  5 میلیون نسخه چاپ می‌شود. او کتابهایش را به صورت احکام کودکان، بانوان، مسافران خارج از کشور، رانندگان و... نوشت. مثلا وقتی احکام رانندگان چاپ شد، به 23 هزار راننده تاکسی تهران نفری یک جلد داد. هم قطعش کوچک و هم قیمتش مناسب است. واقعآ تیراژ میلیونی داشت. خدمت این آقایان هم عرض کردم که حرفهای شما هم باید برای مردم باشد. البته به تناسب جاها باید مطالب قوی باشد. نکته دیگر اینکه محققین مرکز قرآنی قم نباید به صرف مطالب تحقیقات مندرج در آن فیشها اکتفا کنند. حتمآ خودشان هم مطالعه مضاعف کنند.

È با توجه به گسترده‌گی کار، وقتی برای تحقیقات جداگانه‌ی آقایان باقی نمی‌ماند.

حجت‌الاسلام قرائتی: من برنامه آقایان را می‌ریزم که بروند تحقیقات میدانی کنند. تحقیقات خشک بی فایده است. مثلِ کسی که می‌رود در مسجدالحرام و به جای تحقیقات بنیادی، تحقیق

لزوم استفاده از اینترنت

می‌کند که شرق و غربی و شمال و جنوبش کجاست و چند عدد بلندگو نصب است و غیره.

به آقایان گفتم در صورتی موفق هستید که هفته‌ای یکبار از کنج کتابخانه به جامعه بروید و در میان بچه‌ها تحقیقات کنید.

Éحرفهای آقای قرائتی حکیمانه است. قبول دارم که حرفهای ایشان در جامعه کار برد دارد. خود ایشان با جامعه سروکار دارند. مثلا الان درهای اینترنت به روی همه باز شده است. فقط نباید آقای منتظری استفاده کند. شما هم می‌توانید استفاده کنید. مطمئنآ جزوه‌های شما برای مسلمانان دنیا مفید خواهد بود. باید در سطح جهانی هم منتشر کرد. به هر حال، اینکه باید تحقیقات را وارد بخش کاربردی عمومی کنیم، از نتایج این جلسه است.

حجت‌الاسلام قرائتی: من شاگرد شما هستم. من سواد زیادی ندارم، امّا به خاطر مسایل کاربردی کتاب «تفسیر نو» خیلی مخاطب دارد. الان 12 بار چاپ شده است. همه‌ی پیامهایش خواندنی است. مثال بزنم: چون مردم حوصله پختن ندارند، رو به ساندویچ آورند و اخیرآ حوصله جویدن هم ندارند و فقط آب میوه می‌خورند. در تحقیقات هم همین است. حتّی اگر به صورت جزوه‌های کوچک منتشر کنیم، بهتر جواب می‌دهد. جوانان ما امروز در مدارس، دانشگاهها، پادگانها، سرکارها و بعضآ خیابانها هستند، باید متناسب با آنها کار کرد. مثال دیگر بزنم: اخیرآ گروهی از آقایان علما و استادان دانشگاه تفسیر ابوالفتوح را بازنویسی کردند. یک نمونه هم برای من فرستادند. دیدم مثلا جای نوشتند : «خندق را کندند» و در پانویس نوشتند در فلان نسخه بود: «خندق را بکندند» و در فلان نسخه بود: «خندق را بکندندی» واقعآ جای تأسف است که این همه مخ پس از شانزده سال از «بکندندی» به «کندند» رسیدند.

لزوم ارتباط گروه تفسیر

راهنما با جامعه

جناب آقای رفسنجانی! خیلی صریح بگویم که ما یواش یواش داریم شکست می‌خوریم. جوانان دارند از ما فرار می‌کنند. من اوایل  20 هزار روحانی را به مدارس فرستادم و الان فقط  9 هزار نفر هستند. یعنی مدارس و جوانان، روحانی را پس می‌فرستند. علتش هم نابلدی روحانی است. روحانیون ما مثل فروشندگان شب عید که هر کس مغازه‌ای باز می‌کند، یا دست فروشی می‌کند تا سود کند، ماه رمضان و محرّم که شد، چند جا منبر می‌روند. باید حرفهای ما جمع‌بندی شود. خیلی از کتب ما که واقعآ مفید هستند، فقط کنج کتابخانه‌ها هستند.

معتقدم که خداوند لطف کرد و فراغتی برای شما به وجود آورد تا فکری به حال حوزه‌ی ما بکنید. به هر حال من طرفدار سرعت و هیجان هستم.

Éسخنان شما هیچ منافاتی با هم ندارند. مثلی که برای تفسیر ابوالفتح زدید، درست است. عده‌ای آن کار را می‌کنند که برای کتابخانه، محقق و شما مفید است. این یک سطح است. سطح دیگر این است که همه‌ی فکر ما مردم هستند. جوانان، دانش‌آموزان، معلمان و دیگران از ما انتظار دارند. راه انتخابی شما برای اینها درست است. جیبی، کوچک، آسان و ارزان.

حجت‌الاسلام قرائتی: حاج‌آقا! اگر شما به محققین قم بفرمایید که هفته‌ای یک نصف روز را تحقیقات میدانی کنید، مطمئنآ در جامعه بیشتر کاربرد خواهد داشت.

Éپیشنهاد خوبی است. خوب است که آقایان با جامعه هم ارتباط داشته باشند. ارتباط با مخاطب به واقعی‌تر شدن تحقیق کمک می‌کند. الان که آقای قرائتی اعلام همکاری کردند، خوب است که محققین قم هم برای میدانی کردن تحقیقات از نظرات ایشان استفاده کنند.

 

لزوم انتشار مجموعه‌هایی

برای مردم

لزوم توجه به نیازهای

کاربردی مردم

Èتحقیات آقای قرائتی خوب است، امّا کافی نیست. همین الان برای بیش از  3000 طلبه سالانه  180 ساعت برنامه‌های آموزشی داریم. بیش از  10 هزار فارغ‌التحصیل داریم و بیش از  5 هزار نفر از طلبه‌های ما مشغول فراگیری زبان انگلیسی هستند. همین آقای راستگو سالانه برای بیش از  3000 نفر، حدود  80 ساعت تدریس و آموزش دارند.

Éاین کارها مادر است. از همین کلاسها انسانهایی بیرون می‌آیند که ما و شما انتظار داریم.

Èپیشنهاد آقای قرائتی، پیشنهاد خوبی است.

Éپیشنهاد دوّم ایشان را جدّی بگیرید که مباحث روزمره فرهنگ، تفسیر و دایرة‌المعارف را به صورت جزوه در اختیار مردم قرار دهید.

Èکارهای ما هم اساسی است.

Éبله، ماندگار هستند. برای کتابخانه‌ها و محققین بسیار مفید است. باید به نیازهای کاربردی مردم هم توجه کنید.

Èخود آقای قرائتی بارها در سخنرانی‌ها فرمودند که ما مرکزی جامعه برای فرهنگ قرآن نداریم. الحمدلله الان به وجود آمد، باید تقویتش کنیم.

Éکار اصلی شما نباید متوقف شود. ولی باید در ضمن کار، مجموعه‌هایی را برای مردم منتشر کنید.

Èاین کار خوب است. امّا باید امکانات را هم در نظر گرفت.

Éباید دو لایحه ایجاد کنید. اگر می‌خواهید کارهای شما در جامعه ثمره بیشتری داشته باشد، باید این کار را جدّی بگیرید که به نظر من عملی است.

Èاگر اجازه می‌فرمایید اوّل آقایان نظرات و سؤالات خود را مطرح کنند.

Éاوّل بهتر است من مسؤولیت آقایان را بدانم.

Èحاج آقا بهمنی، معاون پژوهشی و مسؤول گروه پژوهشهای نو آمد هستند. آقایان طالبی، غفاری و مرادی از اعضای گروه تفسیر راهنما هستند.

آقای یزدی که طرح بازنگری تفسیر راهنما را انجام می‌دهند. آقای خراسانی کار دایرة‌المعارف را با 60 نفر پیگیری می‌کنند.

Éیعنی با 60 محقق؟

Èدو رده دارند :

1- تشکیل پرونده

2- کنترل کننده که پرونده‌های تکمیلی را به بخش تکمیل مقاله می‌دهند.

در بخش تکمیل مقاله هم حدود 40 نفر- غیر از مشاوران- کار می‌کنند. برای بررسی مقالات هم هیئت تحریریه را تخصصی کردیم. الان مرکز چهار هیئت تحریریه دارد :

1- عمومی برای مباحثی عمومی قرآن

2- تاریخ

3- فلسفه و کلام

4- فقه و اصول

البته بعضی مشترکند و بعضی‌ها تخصصهای خاصی دارند.

Éآقا را معرفی نکردید.

Èآقای کرباسی مدتها در خدمت ایشان بودیم و الان با حاج آقا قرائتی هستند.

Éالان با شما کار نمی‌کنند؟

Èدر بعضی از کارهای کارشناسی از ایشان استفاده می‌کنیم.

Éحیف است که با آن همه سابقه همکاری نکنید. این کارها مهم و ماندنی است. سرمایه حوزه‌های شیعه و دانشمندان خواهد شد. در این برنامه هم صاحب ریشه و حق هستید و هم تجربه دارید. اگر اختلاف نظر دارید، خواهش می‌کنم کم کنید. پس آقای مرادی در دائرة‌المعارف است و برای تفسیر موضوعی، گروهی ندارید.

Èفعلا طرح آن را تهیه کردیم. ان‌شاءالله آخر سال به هیئت مدیره می‌دهیم و اگر تصویب شد، از سال آینده شروع خواهد شد. ممنون می‌شویم که نظرات خود را به ما ابلاغ بفرمایید.

Éدر ذهن خودتان چگونه است؟ شیوه کار شما با دایرة‌المعارف چقدر تفاوت دارد؟ کار گروه دایرة‌المعارف و تفسیر موضوعی چه مقدار تداخل دارد؟

Èتفسیر موضوعی سه نوع ارائه می‌شود که یک نوع آن شبیه دایرة‌المعارف است. دو نوع دیگر تفاوتهای اساسی دارند. یعنی سه مرحله دارد :

مرحله اوّل الفبایی است. درا ین مرحله، با دایرة‌المعارف فرق اساسی دارد. چون نظام الفبایی تفسیر موضوعی ریز موضوعات و تمام آنچه را که در نمایه می‌آید، ولو اینکه اشاره‌ای به موضوعی شده باشد، می‌آید تا زمینه مرحله دیگر باشد که تک نگاری است.

دایرة‌المعارف این قدر ریز وارد نمی‌شود. یعنی تفسیر موضوعی ریزترین موضوعات را به صورت مستقل می‌آورد. چون این تفسیر زمینه‌ای را برای تک نگاری است.

مرحله دوم تک نگاری است. در این مرحله با ارتباطاتی که در تفسیر موضوعی برای موضوعات در نظر گرفته شد، برای تک نگاری آماده می‌شود.

Éتک نگاری یعنی چه؟

Èمثال می‌زنم. نماز یک موضوع عام است و زیر مجموعه‌های زیادی مثل رکوع، سجود، قیام و قرائت و... دارد. در تفسیر موضوعی هر کدام از زیر مجموعه‌ها براساس نظام الفبایی می‌آیند. یعنی قیام در قیام و رکوع در رکوع بحث می‌شود. منتهی قبلا ارتباطاتی دیده شد که اگر کسی بخواهد در نظام الفبایی موضوع را پیگیری کند، می‌تواند به شبکه موضوع برسد.

مرحله سوّم مجموعه نگاری است که بسیار طرح کلانی است. مثلا نماز، زکات، روزه و غیره جزو عبادت است و عبادت مجموعه‌ای گسترده‌تری را شامل می‌شود که ممکن است در پنج مجموعه: خداشناسی، جهان‌شناسی، انسان‌شناسی، جامعه نمونه و انسان نمونه، تمام موضوعات مکتب جمع شود و به صورت فشرده در اختیار عموم قرار بگیرد.

Éمن بیان می‌کنم تا ببینم درست متوجه شدم. در مرحله اوّل برای هر کلمه شرحی مختصر می‌آورید. در فرهنگ، کلمه را می‌گوییم، امّا بدون شرح، آیاتش را نقل می‌کنیم.

مثلا اگر رکوع را آوردیم، آیات مربوط به رکوع را می‌آوریم. پس اوّل به شیوه دایرة‌المعارف انجام می‌شود. یعنی برای هر عنوان، تفسیری دو سطری، 5 سطری، یک صفحه‌ای و... می‌نویسید. اگر صد هزار کلمه داشته باشید، برای همه شناسنامه‌ای درست می‌شود. این که همان دایرة‌المعارف است.

Èشاید حدود 70% از مطالب دایرة‌المعارف را داشته باشد. امّا امتیازاتی دارد. فرقش در اجمال و تفسیر است. دایرة‌المعارف به اجمال بیان می‌کند و در این طرح به تفسیر می‌پردازند. مثلا اگر بحث سجده در دائرة‌المارف بیاید، موارد مربوط مثل ذکر و اعمال سجده، جزو همان عنوان سجده می‌آید. آقایان می‌گویند حتی این عناوین را جدا کنیم. در مرحله دوّم تمام موضوعات را در مجموعه واحد می‌آوریم.

Éاگر می‌خواهید ترتیبی اقدام کنید، اوّلین قدم باید این باشد که برای مفردات شرحی مختصر بنویسید. این پایه کار است. در مرحله بعدی که به تعبیر شما تک نگاری است، تقریبآ همان دایرة‌المعارف است. یعنی دایرة‌المعارف شما به جای موضوعات ریز، در یک مقاله، ده موضوع را جای می‌دهد.

Èبا این فرق که ممکن است مثلا درباره رکوع 3 صفحه بیشتر نداشته باشیم. امّا تک‌نگاری یک کتاب خواهد شد که درباره نماز توضیح می‌دهد.

Éپس دائرة‌المعارف بین فاز یک و فاز دوم شماست.

Èپیشنهاد ما این بود که با توجه به اینکه دایرة‌المعارف و فرهنگ قرآن را داریم و به زودی نمایه‌های تفسیر راهنما را هم خواهیم داشت، دنبال تک نگاری و درست کردن شناسنامه برای هر موضوع نرویم. اینها پرونده عملی کاملی را تشکیل می‌دهند. مجموعه نگاری کار آخر ماست. یعنی الان اطلاعات مورد نیاز فاز اوّل را به صورت کامل داریم و فقط فاز دوّم و سوّم را باید انجام دهیم. به اصطلاح رایج، فاز دوّم به عنوان تفسیر موضوعی مطرح می‌شود و فاز سوّم بحث نظامهای اسلامی مثل نظام اقتصادی، سیاسی و غیره است.

Éبا این حساب دایرة‌المعارف حذف می‌شود.

Èفاز اوّل طرح جایگزین آن می‌شود.

Éاسمش را دایرة‌المعارف می‌گذارید؟

Èبله

Éبا این توضیح دایرة‌المعارف همان فاز اوّل تفسیر موضوعی است. کار ما از این به بعد تأکیدی می‌شود. یا یک نگاری داریم که تفسیر موضوعی است. یا مجموعه نگاری داریم که بحثهای نظام است. یعنی از تفسیر بیرون می‌رود. برداشت آن قرآنی است، امّا به‌صورت نظام‌واره مطرح می‌شود.

Èبا این حساب زمینه‌ای برای تهیه فرهنگ تخصصی هم فراهم می‌شود. وقتی تمام واژه‌های مربوط به امور اجتماعی و غیره طبقه‌بندی شده باشند، زمینه برای نظریه‌پردازی آن هم فراهم می‌شود که به صورت کلاسیک مطرح کنند.

Éمثلا بحث عبادت و روان‌شناسی تربیتی، موضوعات تخصصی می‌شوند. تداخل ایجاد نمی‌شود؟

Èنه، مجموعه اطلاعات مورد نیاز آنها را آماده می‌کنیم.

Éشما گفتید که در جامع‌نگاری موضوعات نظام‌بندی می‌شوند. این همان تخصصی کردن امور است.

Èمسایل تخصصی مثل علوم اجتماعی در 2 یا 3 جلد منتشر می‌شوند. اینکه از طریق نمایه سراغ آیه برویم، در فرهنگ قرآن است که می‌تواند اطلاعات افزوده شده داشته باشد و به صورت تخصصی منتشر شود. سوّمین خاصیت این کار، تحلیل آیات است. این همان است که به صورت نظام واره منتشر می‌شود. اطلاعات از دو طریق در دسترس عموم قرار می‌گیرد.

1- از طریق فرهنگ قرآن، به خصوص در فرهنگ تخصصی

2- اطلاعات تشریحی است که در دایرة‌المعارف شکل می‌گیرد که اسمش را تک‌نگاری گذاشتیم.

این اطلاعات باید مرتب شود. از مبانی شروع می‌شود و به مسایل جاری می‌رسد. این دو وقتی به هم برسند، نظامهایی که در تفسیرهای موضوعی مربوط به این بحث هستند، قابل دسترسی می‌شوند و زمینه آن فراهم می‌شود.

Éالان اصحاب تفسیر حتمآ بحثهای موضوعی مثل پیام قرآن دارند. بعدها نسبت آنها با کار شما چگونه خواهد شد؟

Èکار ما مبسوط‌تر است. کار آنها شبیه تفسیر موضوعی، آنهم به شکل ابتدایی است.

Éعمق ندارند؟

Èنه، خیلی سطحی هستند.

Éکارشان ادامه دارد؟

Èبله، تا الان  10 جلد منتشر کردند. موضوعات را تقسیم نمودند.

Éتوحید، معاد، اخلاق و غیره

Èآخرین آنها حکومت بود که جدیدآ منتشر شد. امّا کار ما زیربنایی است. همانطور که خودتان فرمودید، وقتی کاربردی شود، زمینه‌ای برای کارهای بعدی می‌شود. شاید بتوان گفت که هیچ مجموعه‌ای اینگونه مبنایی کار نکرد. اخیرآ اعضای مؤسسه فرهنگی آثار مصباح به مرکز آمده بودند که از اطلاعات هم استفاده کنیم. آقایان صفاری و مردای هم به نمایندگی از طرف مرکز ما به مؤسسه‌ی آنها رفتند. آنها می‌گفتند: «مرکز شما در این کار، زیربنایی و منحصر است. همه مبانی و اطلاعات را دارید.»

Éکار شما با آنها چه تفاوتی دارد؟

Èاولا عناوین آنها محدود و کلّی است. مثلا در جلد معاد،  10 موضوع را بررسی کردند.

در صورتی که ما در بحث معاد نزدیک به 1000 نمایه داریم. اگر خلاصه کنیم 500 موضوع می‌شود.

ثانیآ آنها بحثهای قرآنی را با بحثهای غیر قرآنی مخلوط کردند. مثلا ما در بحث اثبات معاد، هر آنچه را که در قرآن هست، آوردیم. ولی آنها فقط فلسفه و کلام و روایات را هم آوردند. ما آیات ذیل آیه مربوطه را آوردیم. معتقدیم اگر روایات را بیاوریم، معاد از دیدگاه اسلام می‌شود.

ثالثآ روش ارائه شده آنها هم درست نیست. یعنی معاد را در  2 جلد نوشتند. قلمشان متوسط است. ما از اهل قلم استفاده می‌کنیم و آنها خودشان نوشتند. مؤسسه‌ی امام خمینی(ره) کار چندان موفقی ندارد. آقای مصباح ناظر مؤسسه هستند و چند موضوع مثل جامعه در قرآن، انسان‌شناسی و کیهان‌شناسی را از دیدگاه قرآن بررسی کردند. ولی با مسؤول بخش قرآن مؤسسه که صحبت می‌کردیم، می‌گفت: «آقای مصباح این مباحث را در چند سخنرانی مطرح کردند و خودشان هم راضی نیستند که به صورت تفسیر موضوعی منتشر شود. می‌خواهیم اینها را تدوین کنیم و شما به ما کمک کنید.» خبر مسرّت بخش آنها همین بود که تمام مراکز قرآنی را دیدیم و مرجعترینش مال شما بود. حتّی بخش پژوهشهای قرآنی مؤسسه وابسته به آستان قدس رضوی را دیدند. می‌گفتند: «تنها مؤسسه‌ای که حرف زد و عمل کرد و موضوعات را به تفسیر موضوعی رسانده است، مرکز شماست. جاهای دیگر فقط طرح دادند. حتّی کمی فیش داری هم کردند. ولی به نتیجه نرسیدند.» البته موفقیت مرکز ما به خاطر برکات وجود و حضور معنوی شما در مرکز است.

Éاین کارها سالها بود. امّا کسی نمی‌توانست استفاده کند. چند جا سراغش را از ما گرفتند. حتّی آقای جنتی هم فیشها را گرفتند. می‌خواستند جمع کنند که دیدند نمی‌توانند. کار نهایی را شما انجام دادید. توانستید به کار شکل بدهید. مثلا تفسیر در ذهن من نبود. از اوّل سراغ کلید قرآن رفته بودم که الان فرهنگ شده است. خودم کارش را تا حدودی انجام داده بودم. تفسیر از ابتکارات دفتر بود. کار خوبی هم بود. دست ما خالی نبود. باید از آن عبور می‌کردیم. الان خیلی‌ها این تفسیر را می‌خواهند. آخرینش شما بودید که 200 دوره را گرفتید. قبل از آن ائمه جمعه 1600 دوره را گرفتند. باید اینها را آماده داشته باشیم. هر کس از من توقع دارد که به او هدیه بدهم. بهتر از این هم چیزی ندارم. به رفقا، علما، شخصیتهای علمی که به دیدار من می‌آیند، هدیه می‌دهم. چاپ کنید، باید در اختیار دیگران باشد.

Èاگر دوره کامل شود، چاپ آن را شروع خواهیم کرد.

Éفرهنگ را پخش کردید؟

Èناشر می‌گفت می‌خواهد تجدید چاپ کند. البته اگر دوره‌اش بیاید شاید 20 بار تجدید چاپ شود.

Éدرباره‌ی فرهنگ دو، سه نکته در نظرم هست. در مقدمه شما اصطلاحات جزیی نوشتم. صفحه‌بندی و صفحه‌آرایی هم برای خواننده روان نیست. 10 پیشنهاد نوشتم که حتمآ برای شما می‌فرستم. جلد 9 را هم برای شما می‌فرستم. مورد بعدی اینکه اسم کتاب فرق نمی‌کند. اگر مطالب شما هم تا حدودی شبیه به هم شد، اشکال ندارد. مهم اطلاع‌رسانی مفید به
 

مردم است که شما دارید انجام می‌دهید. تکرار مسایل قرآنی هیچ ضرری ندارد. قبلا آقای دوانی که مطلب می‌نوشتند، در چند جا مثل روزنامه‌ی وظیفه و مکتب تشیع چاپ می‌کردند.

Èدر مورد تفسیر موضوعی از بین کسانی که کار کردند، تنها کسی که به نظر می‌رسد، نظریه‌پرداز خوبی است، آقای هادوی است.

Éکدام هادوی؟

Èفاضل جوانی است که بعد از انقلاب رشد کرد. سطح را که تمام کرد، استاد خارج شد. از قرآن شروع کرده است. از او پرسیدم : «برنامه آینده تو چیست؟» گفت: «می‌خواهم روی قرآن کار کنم.» مصاحبه پژوهشی او موفق نبود. ولی نظریه پردازی‌های خوبی داشتند.

Éیک نسخه از اثر ایشان را برای من بفرستید. الان در تاریخ تفاسیر، تفسیر موضوعی نداریم.

Èآقای جوادی جدیدآ کاری ارایه کردند. یعنی مجموعه سخنرانی‌های اوست.

Éمنظور من این نیست. من دنبال یک تفسیر منسجم هستم.

Èآقای سبحانی جدیدآ منشور قرآن را در 10 جلد منتشر کردند.

Éمطالعه کردم، می‌خواهم خیالم را راحت کنم که آقایانی که تفسیر موضوعی می‌نویسند، تمام قرآن را به‌صورت عمیق خواندند.

 

لزوم بازنگری در کار

É درباره بازنگری تفسیر راهنما بفرمایید. برنامه شما چیست؟

È جلد 1 تا 7 ترجمه آیات ندارد که می‌خواهیم ترجمه کنیم. روایات هم در 5 جلد به گونه‌ای متفاوت با دیگر جلدهاست. باید هماهنگ شود. یعنی 1 تا 7 تقریبآ عوض می‌شود. از 7 به بعد اشکالات و نظرات حضرت‌عالی و نامه‌هایی است که آمد.

É کار خوبی است، حتمآ این کار را بکنید.

È تایپ و فیلم و زینگ هم عوض می‌شود. بهتر است که آخرین کارها هم انجام شود.

É احتمالا دو جور بازنگری است :

1 بازنگری سطحی است.

2- بازنگر محتوایی است این کار را باید انجام بدهید.

È این کار حتّی اگر شش سال دیگر هم به دست مردم بیاید، بهتر از این است که این نواقص را داشته باشد.

É این کار را باید با حوصله انجام بدهید. حتمآ وقت بگذارید.

È ترجمه آیات اشکال اساسی نیست. چون ترجمه قرآن در جامعه زیاد است. امّا بازنگری محتوایی برای چاپ بعدی ضروری است.

É اینها را به کتابخانه‌های عمومی کشور هم دادید؟

È براساس تقاضاها دادیم.

É منظور من براساس تقاضا نیست. الان وزارت ارشاد کتابهای چاپ شده را به کتابخانه‌های عمومی می‌دهد.

È ما براساس تقاضا می‌دهیم.

É چرا این کار را نمی‌کنید؟ الان وزارت ارشاد هزار نسخه از هر کتاب جدیدالتألیف را می‌خرد.

 

لزوم وجود تفسیر راهنما

در هر کتابخانه کشور

È پول آن را نداریم.

É وزارت ارشاد بخرد و بدهد.

È از ما نمی‌گیرد. از بخش خصوصی می‌گیرد.

É راهکاری پیدا کنید که از هر جلد هزار نسخه به کتابخانه‌ها بدهید.

È هزار کتابخانه در کشور نداریم.

É پس چرا وزارت ارشاد هزار جلد می‌خرد؟

È به دیگران و مسؤولین هدیه می‌دهد.

É الان 700 شهر در کشور داریم. هر شهر کتابخانه‌ای خواهد داشت. مدارس علمیه و دانشگاه دارند. مثلا الان 150 دانشکده مربوط به دانشگاه آزاد در سراسر کشور داریم. همه اینها کتابخانه دارند. باید یک دوره به هر کتابخانه بدهیم. برنامه‌ای درست کنید که مردم بخوانند.

È تفسیر راهنما اصلا نمی‌ماند.

É هر کتابخانه عمومی کشور یک دوره تفسیر راهنما را می‌خواهد. باید برنامه‌ای درست کنید به همه اینها بدهید. می‌توانید با تخفیف، بودجه‌ای درست کنید که برای کتابخانه‌ها بفرستید. اگر از جلدهای زیر چاپ هم بفرستید، آنها برای تکمیل دوره خواهند آمد.

È چشم، ولی الان بهترین انتشارات را ما دادیم. در کشور اوّل شدیم. 200 نمایندگی داریم که بهترین فروش ما در اصفهان است.

É پس به 200 کتابفروشی خودتان می‌دهید؟

È بله، هر کجا نمی‌بریم.

É به نمایندگی‌های خود در شهرها بگویید که کتابخانه‌ها را شناسایی کنند و بفرستید.

È ان‌شاءالله، البته اگر بودجه ما کفاف کند. الان آقایان مشارکتی مثل مزروعی و یوسفی از بودجه دولت به حوزه‌ها گلایه می‌کنند.

É بودجه امسال شما که اضافه شد.

È 8% اضافه شد.

É به طور کلی که 20% رشد داشت. در مجلس کسی را دارید که پیگیری کند؟

È عصبانیت آنها این است که ما در مجلس کار می‌کنیم. کمیسیون بودجه وزارت ارشاد که به قم آمدند، کارها را پسندیدند.

É بعضآ دوستان می‌گویند ما برای خرید تفسیر راهنما به بازار مراجعه می‌کنیم که نیست.

È مقداری کار چاپ را به امید بازنگری متوقف کرده بودیم. ولی چون بازنگری طول می‌کشد، حتمآ تجدید چاپ می‌کنیم.

É می‌توانید در هر چاپ که به ترتیب بیرون می‌آید، تغییرات را بنویسید. ترجمه را هم می‌توانید انجام دهید. یعنی مشخصات چاپ را معمولا می‌نویسند. تفاوت ترجمه‌های چاپ در کتابهای ترجمه‌ای و دوره‌ای امتیاز منفی نیست. حتمآ آقایان در مقدمه می‌نویسند که ترجمه آیات را از فلان چاپ شروع کردیم.

È برای ترجمه به زبانهای دیگر چه کار کنیم؟

É من این کار به شما ارجاع دادم اوّلین بار یک نفر می‌خواست به زبان اردو ترجمه کند. گفتم با شما هماهنگ کنند. نسخه‌های ترجمه را برای من فرستادند. ولی من که زبان اردو نمی‌دانم. شما باید این کار را پیگیری کنید. زبان اردو جمعیت زیادی دارند. آقایان طاهری و بقایی هم قول دادند که نهایت دقت را داشته باشند.

È در تفسیر راهنما هدف ما جبران کاستی‌هاست. ممنون می‌شویم که نظرات خود را به ما بفرمایید.

É چند مورد از این نمونه‌ها را جمع کنید تا در جلسات بعدی با هم بحث کنیم. ذهنیت من با محدودیت منابع تفسیری این بود که اگر ارتباط معقولی در قرائتهای مشهور و معتبر باشد، اشکالی ندارد. البته هر جا که می‌دیدم، در پانویس توضیح می‌دادم. حتّی برداشتهای خود را با آوردن کلمه «برداشت» در پانویس صفحه مشخص می‌کردم. شما هم در جلدهای اوّل و دوّم، مشخص می‌کردید. حتّی یادم هست که جایی با ستاره مشخص کرده و در پانویس توضیح داده بودید که معنای محتمل است. یعنی باید برداشتها را مشخص کنیم.

È تمام تلاش ما این است که مطالب ما مستند قرآن باشد. مفسّران با نقل و قول، حتّی از اسرایلیات تفسیر می‌کردند. امّا بعضی از مطالب هست که مفسّرین زیادی نقل مشترک دارند. ما هم معذوریت داریم که آنها را بیاوریم. اگر نیاوریم، می‌گویند چرا نیاورید؟ راه حلّی را انتخاب کردیم که این آیات و مطالب مربوطه را به گروههای محقق بدهیم. گفتیم تفاسیر مطالعه شود تا گروه  3 نفره ما به نتیجه برسند که بیاورند یا نیاورند. کاری به احتمالات ندارند. به‌هر حال، قوّت و ضعف در آوردن و نیاوردن چندان مهم نیست. امّا اگر احتمالا به ادلّه مختلف مخدوش شد، نمی‌آوریم. این از مشکلاتی است که الان با آن مواجه هستیم.

É همین الان در تفسیر راهنما موارد زیادی داریم که احتمالات را آوردید. مثلا می‌گویید اگر این ضمیر به آنجا برگردد، معنایش این است. احتمال آن هم وجود دارد. احتمال آن هم وجود دارد. شما هم آوردید. کمتر آیه‌ای است که این گونه موارد در آن نباشد. وقتی که شما آوردید، این باب را باز کردید. کسانی که احتمالات را می‌گویند، یا از مرجع ضمیر می‌گیرند، یا کلمات ذو وجهین است. می‌تواند مضاف‌الیه یا صفت باشد. شما هم در تفسیر می‌گویید. یعنی احتمالات را در بسیاری از آیات آوردید. شاید همه را نیاورده باشید که سلیقه‌ای بود.

È احتمالاتی که گروه می‌پذیرفتند، آورده شد.

É محور آوردن یا نیاوردن نظر اکثریت گروه بود. من هم این کار را می‌کردم. سعی می‌کردم همه‌ی احتمالات را بنویسم. در تحریر نهایی کار را به خود شما واگذار کردم. راه دیگری نداریم.

È نظر مفسّران بزرگ اگرچه ثاقب است، امّا در این اثر نباید زیاد به آن توجه کرد. چون اگر باب احتمالات باز شود، کار از هدفی که طراحی براساس آن بود، خارج می‌شود.

É من در مقدمه این را توضیح دادم که آقایان بعضی از مواردی را که من نوشته بودم، حذف کردند و من هم به این دلیل پذیرفتم که اگر چیزی را از دست دادیم، چیزهایی را به دست آوردیم. یعنی اضافات بیشتر از حذفیات است. به علاوه، راهی نداشتیم. کار، شورایی بود. یک راه این بود که خودم باشم و حرف نهایی را بزنم. این هم که مقدور نبود. بنابراین الان هم ملاک کار شما آرای شوری باشد. می‌توانید در جای جای آن توضیح بدهید که احتمالات دیگری وجود دارد، ولی ملاک ما این بود. همین طور که می‌گویید، احتمالات خیلی زیاد می‌شود. حتّی الان نوآوری‌هایی هم پیدا می‌شود.

È افراد و شأن نزولها را چه کار کنیم؟

É تا بحال که می‌آوردید. حتی روایات متعدد، مخصوصآ موارد مربوط به حضرت علی(ع) را آوردید.

È بعضی افراد مثل خضر نام خاص ندارند. بعضی اسمها مثل ذوالقرنین و کوروش دو اسم دارند، کدام را بیاوریم؟

لزوم توجه به موارد

تاریخی اسامی در قرآن

É در این گونه موارد همانطور عمل کنید که تا الان عمل می‌کردید. قاطعیت را بیشتر مدّ نظر داشته باشید. با عبارت «به قولی» مسؤولیت را از خودمان بر می‌داریم. در اسامی به موارد تاریخی توجه کنید. مثلا درباره اصحاب کهف که اسامی زیادی در تاریخ است، در پانویس توضیح دهید، چون اسامی زیادی در تاریخ است، ما از آوردن اسم خودداری می‌کنیم.

در مواردی دیگر، آیاتی داریم که معلوم است و مصادیقی دارد. مثلا بانیان مسجد ضرار، معلوم است که گروهی بودند و مسجد ساختند. این اسامی راباید از تفاسیر پیدا کرد. امّا بعضی موارد کلّی است. مثل «من شرٍّ حاسدٍ اذا حسد» ممکن است بعضی‌ها بگویند حاسد معلوم بود که چه کسی بود. ولی این آیه کلّی است و الان هم می‌توان همین آیه را خواند.

آنهایی که مصداق معیّن دارند، مهم هستند. حتی اگر به جای یک اسم، چهار اسم را هم گفتند، حتمآ بیاورید که چه کسانی بودند. بعضی اسامی هستند که کلّی‌اند و تا روز قیامت هم مصداق خواهد داشت. ممکن است آن موقع مصداق عینی داشت، ولی کلّی است. ولی جاهایی که قرآن دنبال موارد خاصّی بود، باید آورده شود. به هر حال، راه حلی نهایی همان خواهد بود که گروه تصمیم خواهد گرفت.

È موضوع بعدی دایرة‌المعارف است که براساس مدخلهای کلید قرآن و تفسیر راهنما انتخاب کردیم. حدود  5500 مدخل پیش‌بینی شده است. یعنی  4000 مدخل اصلی و حدود  1000 تا  1500 مدخل فرعی. بعد از بخش گزینش مدخل، تشکیل پرونده علمی براساس نمایه‌های تفسیر راهنماست. در پرونده علمی مجموعه تفاسیری که به بحث پرداختند، با رعایت الویت‌ها و سیر زمانی، آمده است. افراد این گروهها براساس تقسیم‌بندی تخصصها کار می‌کنند.

É امیدوارم موفق باشید. خوب است من ببینم و نظراتم را بدهم.

È حتمآ برای شما می‌فرستیم.

É خسته شدید.

È شما خسته شدید.

É موفق باشید.