مصاحبه
  • صفحه اصلی
  • مصاحبه
  • مصاحبه آیت الله هاشمی رفسنجانی مطبوعاتی در آذربایجان و مصاحبه پایان سفر

مصاحبه آیت الله هاشمی رفسنجانی مطبوعاتی در آذربایجان و مصاحبه پایان سفر

  • دوشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۰

 

بسم‌اللّه‌الرحمن‌الرحیم

مصاحبه مطبوعاتی در آذربایجان و مصاحبه پایان سفر

اگر اقدامات جمهوری اسلامی ایران در رابطه با اوضاع متشنج قره‌باغ می‌تواند از راه بیانیه به اقدامات عملی انجام شود.

رئیس جمهور : امیدواریم که نیازی به اقدامات عملی پیش نیاید ولی تلاش را ادامه خواهیم کرد که بدون اقدامات عملی نظامی مسئله را حل کنیم.

رئیس جمهور محترم تلاشهایی که از طرف مجامع و سازمانهای بین‌المللی ولی نتایج غیر مثبت و به‌آن سازمانها می‌توان اطمینان بخشید یا نه ما به تلاشهای سازمانهای بین‌المللی امیدوار بودیم و هستیم. ما امیدواریم به ملل سازمان ملل متحد و سازمان همکاری و البته نتایج مثبت نداده و همه ما متوجه هستیم و نمی‌توانیم استفاده کنیم به تلاشهای اینگونه مجامع بین‌المللی البته ما بعد از این تلاش خواهیم کرد هر چه بیشتر ممکن است امکان‌پذیر است، ما بهره‌بردار بشویم از تلاشهای اینگونه سازمانها و مجامع بین‌المللی دیروز من در رابطه با حملات ارامنه پیامی به سازمان ملل متحد و شورای امنیت فرستاده‌ام و درخواست نموده‌ام که هرچه زودتر و در اسرع وقت شورای امنیت این مسئله را مورد مذاکره قرار خواهد داد.

رئیس جمهور : من فکر می‌کنم به‌هرحال اقدامات بین‌المللی مفید است. به‌هرجهت ولی بیشتر باید خود دو طرف صلح کنند چون آدم دلش می‌سوزد برای مردم دو کشور بخصوص جنگ‌زده.

خبرنگار : از روزنامه زبان ترکیه در رابطه با اینکه مشترکات زیادی فی‌مابین آذربایجان مردم جمهوری ایران وجود دارد در منابع غرب چنین ادعایی بوجود آمده است که طرف ترکیه و ایران در رابطه با چند حدود زیادی در آذربایجان مراقبت می‌کند نظر شما چه است؟

رئیس جمهور : البته این شگرد همیشه در رسانه‌های امپریالیستی هست همین رسانه‌های امپریالیستی است که این حرفها را تکرار می‌کنند شاید هر دو کشور علاقمند باشند به همکاری با همدیگر و بعضی از کارهای معمولی هم موجب شیطنت باشد در داخل کشور هم در زمان مختلف نامفهوم. از طرفی ایران ما هیچ علاقه‌ای به‌اینکه نفوذ در آذربایجان داشته باشد نداریم ما همکاری می‌خواهیم بکنیم. امیدوار هستیم اینطور باشد.

اشغال بخشهای همجوار آذربایجان با ایران از تلاطم نیروهای ارامنه و نیروهای ارامنه در  72 کیلومتر در تحت نظارت خودشان قرار گرفتند برای چه چیزی وجود دارد.

رئیس جمهور: من جواب این سئوال را قبلا دادم که این وضع تمام بشود.

خبرنگار : در سفر به چهار کشور منطقه آسیای مرکزی و همچنین جمهوری آذربایجان در مورد
مهمترین دست‌آورد این دیدار چه هست؟.

رئیس جمهور: بسم‌اللّه الرحمن‌الرحیم.

سفر طولانی بود و خیلی جاهای زیادی ما رفتیم. اولا که بایست پاسخ مسافرتهایی که رؤسای جمهوری این کشورها به‌ایران داشتند می‌دادیم، بعضی‌هایشان مکرر نامه داده بودند، مسئله اساسی ما ارتباط جدی‌تر و جامع‌تر به‌این منطقه بود. این منطقه بسیار مهم است و دنیا و همچنین در منطقه خود ما پنج کشوری که ما رفتیم شاید مجموعآ دو برابر و نیم خاک ایران مساحت دارد و نزدیک به جمعیتی یک مقدار دارند و منابعی که آنها دارند قابل توجه بود. کسی هیاهو نکند اگر می‌خواهند حرف بزنند و بروند در آن سالن حرف بزنند. منابع بسیار عظیمی اینها دارند و شرایط خاصی هم برای اینها حاکم است. ما از این سفر ابعاد مختلفی مورد توجه ما بود که بحمداللّه در همه این ابعاد تقریبآ به همه نقاط مورد نظرمان رسیدیم اولا شناخت بیشتر از این کشورها برای ما مهم بود هم مردمشان و هم با ترکیبی که هیئت ما داشت خیلی سودمند بود مبادلاتی که برقرار کرد و جنبه‌های مختلف کار ما یکی از جنبه‌های مردمی بود و این مردم مسلمانی هستند که بیش از 70 سال از پیکر دنیای اسلام جدا شده بودند و حالا برگشتند و حضور در بین این مردم برای ما بسیار بسیار مفید است و لازم جنبه‌های فرهنگی بود. جنبه‌های اقتصادی، چنبه‌های فنی من در هر یک از این ابعاد یک اشاراتی می‌کنم، البته حتمآ گزارشهای سفر را رسانه‌ها این چند روز دادند و خبرنگاران که با ما بودند حتمآ چیزهای خوب جمع کردن در آینده به مردم خواهند گفت، من یک محورهایی را فقط مطرح می‌کنم از لحاظ مردمی باید عرض کنیم که جمهوری اسلام بسیار وضع جمهوری اسلامی ایران بسیار وضع خوبی دارد. در این کشورها ما در چند کشور فرصت مواجه با انبوه مردم را داشتیم. در ازبکستان، در بعضی جاها در ترکمنستان در خیلی جاها، در آذربایجان در باکو انصافآ مردم مثل مردم خود ما به‌ما و انقلاب اسلامی ایران علاقمند هستند. نکته‌ای که اینجا برای من مهم است این است که این همه تبلیغات مسموم کننده‌ای که در این دوران شده که ذهنیت مردم را نسبت به انقلاب ما بد بکند و بترساند اینها را از افکار انقلاب اسلامی تقریبآ بی‌اثر است یا شاید هم برعکس نتیجه داده یعنی مردم را علاقمندتر کرده. ما آن منظره‌ها که در آن کشورها دیدیم در شهرهای خیلی حزب‌اللهی خودمان پیدا می‌کنیم از لحاظ انبوه جمعیت و احساساتی که بود لابد صداوسیما این مسائل را منعکس می‌کند و برای مردم هم کرده مثلا ما در سمرقند هیچ برنامه مردمی نداشتیم به سرعت می‌رفتیم مراکز تاریخی را می‌دیدیم و مردم مطلع شده بودند که ما در یکی از مراکز یک مقدار برنامه داریم در یک جا فرهنگی ایرانیان قدیم ما بنا بود ظهر برویم آنجا و نمازمان را بخوانیم که نرسیدیم عصر موقع برگشتن یک سری برویم آنجا و عذرخواهی بکنیم مردم خبر شده بودند که ما عصر می‌رویم آنجا، آنچنان جمعیتی در اطراف میدان آنجا جمع شده بود که هم من و هم آقایان اسلام کریموف رئیس جمهور ازبکستان را غافلگیر کرده بود. ما وارد شدیم
بعد دیدیم احساسات مردم این قدر بالا است که بدون تمدیدات امنیتی من و ایشان پیدا شدیم و دور میدان به‌احساسات مردم پاسخ دادیم خود ایشان هم تعجب کرده بود من هم واقعآ تعجب کرده بودم. در شهرهای مثل عشق‌آباد و مرو و خونگنج داشگر و روستاهایی که به جهاتی ما رفتیم مثل باقرآباد یا شهرهای کاکا در مرز و روستایی که به‌نام ما گذاشته بودند مسجدی افتتاح می‌شد آنجا رفتیم انسان در اوج لذت قرار می‌گرفت وقتی که عواطف مردم را می‌دید یک نکته جالب‌تر برای من این بود که می‌دیدم یکی از مراکزی که خیلی علیه ما تبلیغ می‌شد. در مورد زنها بود. مثلا اولا در تبلیغات اینکه ایرانیان زنها را منزوی کرده از آنها خوشش نمی‌آید، نمی‌خواهد آنجا در جامعه باشد. طبعآ باید خانمها یک مقدار رنجیده باشند از ما آمدن این استقبالهای مردمی این زنها ابراز احساسات می‌کردند البته ما هم سعی می‌کردیم که به‌نحوی بفهمانیم به‌آنها که این تبلیغات دروغ است و شاید در همین مراکز خاصی مثل سازمانی که وارد می‌شویم می‌دیدیم که گاهی زنها را مخفی می‌کردند می‌بردند کنار ما هم متقابلا می‌رفتیم احوالپرسی می‌کردیم که بفهمانیم به‌اینها که اینطور نیست اینها دروغ بی‌بندوباری را مانع می‌شویم اما حضور فرهنگ را در جامعه پذیرا هستیم این خیلی نشان خوبی است که تبلیغات را بی اثر می‌کردیم. الحمدللّه جایی دیگری که خیلی خوب نشان می‌دهد تبلیغات را بی‌اثر می‌کند مراکز فرهنگی و دانشگاهی است خوب آنجا دیگر اهل عمل هستند من دیدم که در محبوب‌ترین دولت و فکر در مراکز فرهنگی آنجا که من رفتم انقلاب اسلامی است و ایران است و اینجا به دشت نیروهای علمی وقتی و اینها به ما علاقمند هستند من چند نمونه‌ای دارم عرض می‌کنم در این سفر یکی از بهره‌هایمان این بود که همه جا با دانشگاهی‌ها سروکار داشتیم در همه پنج کشور معمولا در فرهنگستانهایشان شرکت می‌کردیم و نخبگان دانشمندان آنها شرکت می‌کردند. برگزیدگان شخصیتهای بسیار عالی قدر پیرمردهای باسواد استخوان علمی که از اوائل منزوی شدن این کشورها اینها در صحنه علمی بودند تابحال اینها معمولا به‌آن جلسات می‌آمدند. به‌قدری اینها اظهار علاقه می‌کردند تعبیراتی که داشتند نسبت به‌ما انقلاب انسان را خیلی خوشحال می‌کرد من نمی‌دانم چقدر از آن تعبیرات تابحال اینجا منعکس شده انشاءاللّه در گزارشهای بعدی اگر متن صحبتهای آنجا باشد برای مردم ما اینها را نقل بکنند. می‌فهمند مردم که همه تبلیغات استکباری بر علیه ما مشت بر سندان بوده و هیچی اثر نکرده که روی مردم مثلا در تاجیکستان ما در قرقیزستان ما اولین ملاقاتمان با روشنفکران و هنرمندان و تیپ هنری بود جالب بود که آنها ابتکاری هم کرده بودند اسم خودشان را هم گذاشته بودند انجمن روحانیت وقتی که رفتیم آنجا ترکیب اینها را دیدیم موسیقی‌دانها و شعرا و هنرمندان تئاتر و هنرمندان سینما و من‌جمله روحانیت ائمه جمعه و جماعات هم بودند اینها یک مجموعه‌ای دارند و قوی‌ترین عواطف را آنها نسبت به انقلاب اسلامی ما اولین جلسه عنوان کردند خودشان می‌خواستند غافلگیر کنند حضار را و رسانه‌ها را اسب که شاید عزیزترین هدیه آنها در
قرقیزستان که آنجا اسب خیلی اصالت دارد و اسبشان هم خیلی خوب است آورده بودند پشت پرده گذاشته بودند که یکدفعه با باز شکاری آوردن ما خودمان را هم غافلگیر کردند ما نمی‌دانستیم می‌خواهند چه بکنند و هنر به‌خرج دادن برای اظهار محبت‌شان به‌ایران در همان تاجیکستان در همان قرقیزستان ما در دانشگاه بزرگ که ملی آنها شرکت کردیم که 14 هزار دانشجو دارد با 3 هزار پروفسور و استاد و دکتر اینها حرفهای خیلی جالبی نسبت به‌ایران و انقلاب داشتند به‌شخص من و چیزهایی می‌گفتند هیچ مهم نیست، من جنبه انقلابی و اسلامی مهم است در ترکمنستان هم همه جمع شدند. هنرمندان و دانشگاهیان همه با هم در آلماتی ما جلسه بسیار خوبی داشتیم با دانشگاهیان و فرهنگستانشان. خودشان می‌گفتند که ده هزار عضو دارد که 5 هزارشان علمی هستند با کتابخانه‌ای که مدعی بودند 6 میلیون جلد کتاب دارد با مسابقه 40 یا 50 سالشان با تعبیرات بسیار بلندی از انقلاب و امام و رهبر ما و دست آوردهای انقلاب ما یاد می‌کردند و امیدهای زیادی را ابراز می‌کردند. باکو با همه منظره بسیار دلپذیری را داشتیم در آنجا فرهنگستان‌شان خیلی می‌تواند نشان خوبی برای خنثی شدن تبلیغات مخالفان و جا افتادن انقلاب اسلامی در این کشورها بود. از لحاظ مسائل دینی و علماء و روحانیت که خوب طبیعی است با ما همراه باشند و جاذبه داشته باشیم برای آنها ما همه جا با علماء به‌صورت فعال برخورد کردیم. آنها هم واقعآ اظهار علاقه کردند چیزهای جالبی هم پیش آمد. مثلا در ازبکستان رئیس مجلس همراه ما آمد. در آن مرکز ما برای آن اداره دینی‌شان آنها گزارش خیلی خوبی را دادند. کارهایشان را گفتند. آنجا 5 هزار مسجد فعال کردیم و 6 هزار طلبه یک آمار خیلی دادن که فعالیتهایشان را دارد معلوم می‌شود واقعآ علاقه پیدا کردند در جامعه به مسئولانشان به مذهبشان در قرقیزستان ما وقتی که مسجد داشتیم می‌رفتیم فکر کردیم که برویم و یک احوالپرسی بکنیم. رئیس جمهور همراه من آمد در مسجد حالا خیلی مهم است که رئیس جمهور آن مسجد هم از لحاظ امنیتی هم کاری نشده بود ما همین جوری رفتیم در مسجد مثل همین حزب‌اللهی‌های خودمان شلوغ و داخل جمعیت طلبه‌ها جمع بودند. رئیس جمهور هم آمد مثل من نشست روی زمین کنار محراب همین رئیس جمهور سخنرانی کرد. حرفهای بسیار مهمی زد. از این حرفها آدم خیلی چیز می‌تواند بفهمد ایشان از تعبیراتش این بود می‌گفت: بزرگترین ضربه‌ای که کمونیستها به ما زدند در این دوره انزوای ما این بود که دین ما را تضعیف کردند و هیچ خسارتی به‌این اندازه نبود که مردم را از دینشان جدا کردند. تعبیر دیگرش این بود می‌گفت: در هر جا که دین حکومت نکند سیاهی حکومت می‌کند. حالا این یک رئیس جمهوری است که حرفهایش حتمآ برای کسانی که نگرانند از اینکه دین احیاء بشود. در این منطقه سخت مورد توجه و زیر ذره‌بین است چون در مسجد علماء این جور حرف می‌زد و هر جا ما می‌رفتیم در مراکز دینی رؤسای جمهورشان با ما می‌آمدند و واقعآ خضوع می‌کردند نسبت به علماء رفیق بودند. علماء با آنها رفیق بودن اصلا حرفهایی که در رسانه‌ها هست که حالا آنها از دین می‌ترسند و
دین چگونه است این جوری نیست البته دین آنجا مذهب به‌این شکلی که ما در ایران تصور می‌کنیم نیست، یعنی مردم آنجا خوب 70 سال است که تعلیمات ضد دینی داشتن نه نماز، نه روزه، نه احکام جمع نه مسائل شخصی و اجتماعی کسی به‌آنها نگفته خیلی‌هایشان هم نماز بلد نیستند ولی فطرت دینی دارند و خودشان را منتسب به خدا و قرآن و دین و اینها می‌کنند و آن‌وقت با همین ارتباط با ما رفاقت دارند. این نقطه مشترک ما است و مسائل کاری ما در آنجا خیلی کار عمده ما مسائل کاری بود. آنها خوب جنبه‌های فرهنگی و آموزشی و اینجا یک بخش کارمان بود و ملاقاتها و سفرها و بازدید از آثار باستانی و اینها در حاشیه کارهایمان بود. مذاکرات با رؤسای جمهور و وزرای ذیربط که به‌ما مربوط می‌شوند که خوب آن یک فصل جداگانه‌ای است. آن مذاکرات ضبط است و طبعآ در بولتن‌ها در اختیار مسئولین قرار می‌گیرند خیلی بحثهای جدی و خوبی داشتیم.

این مسئله مهمی که هست من حالا تأکید می‌کنم همه دست‌اندرکاران به دنبالش باشند همه این کشورها یک حالت دوگانه‌ای دارند اینها در گذشته تاریخشان متعلق است به جنوب و ایران و این منطقه بودند، البته می‌گوئیم متعلق یعنی مختلط بودن گاهی آنجا مرکز بوده گاهی اینجا مرکز بوده گاهی مشترک بودیم. ما تمدن‌مان واقعآ مشترک است. در دوران اوج افتخارات شکوفایی اسلام حالا خیال می‌کنند این آسیای میانه شامل خراسان و اینها مرکز بسیاری از علوم و فنون بوده و شخصیتهایی که ما به‌آنها می‌نازیم آنها هم به‌آنها می‌نازند. ابن‌سینا، فارابی، وهابدین نقش بندی و امام بخاری، گنجوی هر طوری شما اسم ببرید جزو افتخارات ما است آنها هم به‌یک نحوی جزو افتخاراتشان می‌شود مشترک است آثار باستانی مساجد آنها در سمرقند و بخارا خیلی جالب بود آدم آنها را می‌بیند مثل اصفهان، نارنجستان که در سمرقند دیدیم مثل میدان نقش جهان اینها با هم مشترک هستند مخلوط هستند، اینها گذشته افتخارآمیزشان با ایران و منطقه ما سخت مخلوط است. دراین مدتی که جدا شدن با روسیه و کشورهای دیگر جمهوریهای شوروی یک مجموعه را تشکیل دادند از دو جهت اینها جاذبه دارد برایشان منطقه ما از یک جهت احتیاجات واقعی اینها را با آنجا وصل همین جور که الان در کشور ما فکر می‌کنید که مثلا کارخانه‌هایی که در اصفهان و تبریز و تهران و شیراز آنجا همه داریم اینجا به‌هم مربوط است، اقتصادی است که همدیگر را تکمیل می‌کند مثل کشاورزی فلان جا با صنعت ما و دامداری ما در اینجا اینها همدیگر را تکمیل می‌کند. همین اتفاق در مجموعه این جمهوریها افتاد، من مثلا در تاشکند از کارخانه هواپیمایی بزرگ ( ادامه نوار ).

از بندر اوکتان از نیروگاه اتمی و منطقه اورانیوم آنجا بازدید کردیم. اورانیومی که آنها تولید می‌کنند تا می‌رسد به سوخت دوبار باید برود روسیه و برگردد تا سوخت نیروگاه بشود. آنها این چنین با هم ارتباط دارند. پنبه ترکمنستان مرکزش در کارخانه‌های شوروی است و جاهای دیگر این ارتباط آنها سخت آنها را به‌آن طرف چسبانده و راههایشان هم به‌دنبا به‌اروپا و قسمتهای مصرف بعضی از
محصولاتشان فقط از طریق روسیه می‌گذرد. اینها الان بشدت نیازمند هستند که یک میدان دیگری باز بکنند که رقیبی برای آن قسمتها درست بکنند. حق انتخاب داشته باشند مجبور نباشند کالاهایشان را ارزان به مصرف کننده بفروشند و اینجا غیر از ایران هیچ جا نیست و غیر از آن سوابق معنوی که دارند و جاذبه دارد راه نجات خودشان را و صریح هم می‌گویند حتی روسها هم می‌گویند که در سخنرانیهایشان هم می‌گفتند آقایان ما وضعیت جاری محکوم می‌کند اینها را که باید از طریق ایران خودشان را به یک جایی برسانند ما هم از این استقبال می‌کنیم جزو کارهای مهم ما این بود که این رشته‌های همکاری که بین ما و اینها می‌تواند برقرار بشود. راههای زمینی و دریایی و هوایی و فعال کردن راه‌آهن و فعال کردن حمل و نقل در دریای خزر همکاری در دریای خزر که دریای خزر هم چیزی مثل خلیج‌فارس است، از لحاظ منابع و ما باید آنجا با هم همکاری بکنیم. تجارت من آنجا یک نمایشگاهی را دیدم که در آلماآتا و اینجا تجار خصوصی ما آمده بودند تنظیم کرده بودند. تمام غرفه‌ها بدون استثناء می‌گفتند ما مقدار زیادی پیش فروشی کردیم کالا برای آینده که این در ما کالاهای تولیدی‌مان جاذبه هم وصل بشوند ما هم می‌خواهیم آنجا با آنها کاری بکنیم میدان جدیدی است.

ما در حدود 60 سند امضاء کردیم در این کشور که هر سندی یک بابی است برای همکاری البته اینها به سرعت اجرا نخواهد شد، بتدریج باید مقدمات اجرائش فراهم بشود. من از همه مسئولین و بخش خصوصی از همه می‌خواهم تلاش کنند و نگذارند که این تحرکی که بوجود آمده دوباره به رکود بیانجامد چون کارهای سیاسی را ما انجام دادیم، بی‌اعتمادی که خواسته‌اند بکنند زمینه‌اش رفت ما واقعآ حداکثر اعتماد را به‌اینها داریم. از بحثهایی که در جلسات رسمی می‌شد روشن است احتیاجات آنها برای ما مشخص است کار الان لازم دارد بخصوص در آذربایجان که مسئله جدیدی است مسئله جدی است و آنجا مردمشان مثل مردم ما با مذهبی که ما مذهب رسمی‌مان هست جوش خوردن و علاقه آنها به‌انقلاب اسلامی در جریان زلزله و این جاها دیدیم در جریان جنگ اینها فهمیدند که واقعآ دلسوز واقعی آنها فقط ما هستیم برای آنها کار درستی نمی‌کند ما در باکو که رفتیم همین موقعی بود که ارامنه مناطق حساسی از جنوب آذربایجان را اشغال کرده بودند فشار می‌آوردند روی منطقه گنجلان ما از همان جا تلفنی به رئیس جمهور ارمنستان پیغام دادیم که توسط وزیر خارجه خوشبختانه آنها هم برخورد خوبی کردند و پیغام ما را پذیرفتند و آتش‌بس اعلام کردند که خوب کار مهمی بود و پیگیری می‌کنیم که آتش‌بس نشکند مردم واقعآ اوج دوستی و محبت را ارائه دادند. در این برخوردهایی که داشتند ما از هر خیابانی هر چند بار که عبور می‌کردیم دو طرف استقبال می‌کردند. دولت هم الان اجازه می‌دهد مراکز فرهنگی و کارهای خوب دارد اجرا می‌شود بانک الان آنجا فعال است و بسیاری از امکانات در آذربایجان با ما هماهنگ است باید انشاءاللّه همکاری بکنیم. بهرحال من کاملا راضی هستم از این مجموعه سفرها در جلسات خصوصی که مذاکره می‌کردیم احترام فوق‌العاده‌ای
برای ما و رهبری معظم انقلاب قائل بودند سخت اظهار محبت می‌کردند و از افکار و مطالبی که می‌شنوند از ارشادات اینجا با اعجاب یاد می‌کردند این ارزشها و این سرمایه‌ها را مسلمانها الان بطور مشترک دارند. ضمنآ ما مزاحم دیگران هم نیستیم ما با اینها کار می‌کنیم بیخود هم دیگران گاهی می‌ترسند یا خیال می‌کنند از همکاری ما کسی ضرر می‌کند. ما دلمان می‌خواهد همه آنجا بیایند فعالیت بکنند با هم ارتباط داشته باشند. ما هم وظایف خودمان را انجام می‌دهیم. انشاءاللّه که آثار سفر را بعدآ در تحلیل‌های بعدی بیشتر باز بکنیم. خیلی متشکرم.