مصاحبه
  • صفحه اصلی
  • مصاحبه
  • مصاحبه مطبوعاتی آیت ا... هاشمی رفسنجانی در پایان سفر به استان سیستان و بلوچستان

مصاحبه مطبوعاتی آیت ا... هاشمی رفسنجانی در پایان سفر به استان سیستان و بلوچستان

  • جمعه ۲ دی ۱۳۷۳

 

  خبرنگار : جناب آقای هاشمی رفسنجانی،  شما پنج روزه‌تان به استان کرمان، دیدارهای مهمی داشتید با مردم شهیدپرور استان کرمان لطف کنید بفرمایید که روحیه مردم ایثارگر این استان را چطور دیدید و نتایج سفرتان به استان کرمان را تشریح بفرمایید :

رئیس جمهور : بسم اللّه الرحمن الرحیم این سفر من هم مثل بقیه سفرهایی که به استانهای دیگر می‌کنم، اهداف مشابهی را تعقیب می‌کرد که من همانها را توضیح می‌دهم. معمولا اهداف مدمی ، فرهنگی، اقتصادی و مدیریتی است د راین سفر همه این اهداف را داشتیم؛ یک مقدار هم مسائل رومی خودمان بود برای صله رحم و رسیدگی به وضع بستگانمان، من در مجموع از همه ابعاد سفر، راضی هستم و با خوشحالی از این سفر بر می‌گردم به تهران، در مورد مسائل مردمی خوب مدیم ، اخبارش را در رسانه‌ها یا دیده‌اند یا شنیده‌اند؛ کم و بیش منعکس شده البته آن واقعیتهایی که در استان بود به آسانی نمی‌شود منعکس کرد؛ باید اینجا بود و دید. من هم توقع ندارم که اینهمه خبر را، رسانه‌ها بتوانند در یک کوتاهی پخش کنند. همانطور که خود شماها شاهد بودید در کرمان  در سیرجان، در ازروئیه من به ترتیب می‌گویم؛ ملاقاتهایم را با مردم، در بافق، در بردسیر، در شهر بابک، در سرچشمه آن بخش مردمی‌اش در رفسنجان، در نوق رفسنجان، در بم، در بروات بم، دولت آباد نرماشیر بم، در ماهان و امروز هم در پیشین در استان سیستان و بلوچستان و چابهار مابا مردم ملاقات داشتیم و برای من بسیار این صحنه‌ها دل انگیز و امیدوار کننده و نشاط دهنده بود بخاطر اینکه مردمی را خیلی با شور و باحال و با نشاط و خرم و شاداب و بصورت ظاهر حالا آنچه هست؛ از ظاهر معلوم می‌شود راضی و خشنود یافتم و برای من بسیار زیباست این منظره‌ها در کرمان، شاید بیش از ده کیلومتر ما در خیابانها، صفوف فشرده متصل به هم مردم را داشتیم دو طرف مسیر، در سیرجان هم چیزی به همین وضع در ارزوئیه ما رفته بودیم برای رسیدگی به وضع سیلزدگان، آنقدر اجتماع مردم بانشاط بودکه کانّه اصلا فکر سیل و خرابی از سر مردم در رفته بود، و ما به زحمت توانستیم چند نفری را وارد به صحبت بکنیم که احوالشان را بگویند، مشکلاتشان را بگویند خیلی مردم با حال بودند. در رفسنجان شما دیدید که ما نتوانستیم با ماشین به طرف محل اجتماع برویم بخاطر ابراز احساسات بی حّد مردم که ما را محاصره کرده بودند؛ عین صحنه نجف آباد پیش آمد ما مجبور شدیم بزحمت  از هلی کوپتر استفاده کنیم برای رفتن به استادیوم. و در بم مااین چند ساعتی که بودیم؛ مردم از خیابانها نرفتند اکثرآ به خانه‌هایشان هر وقت ما عبور می‌کردیم، همه خیابانها همینطور، پراز ازدحام مردم بود گرما هم بود ولی مردم اینجوری بودند. در ماهان مابرنامه ملاقات مردمی به آن شکل نداشتیم؛ برای طلح رفته بودیم بیرون شهر، هفت ، هشت کیلومتر بیرون شهر بود؛ آنقدر مردم آمده بودند که ما را شرمنده کردند؛ من شب می‌رفتم به طرف ماهان، دیدم با یان که دو سه ساعت گذشته بود؛ مردم هنوز در مسیر داشتند پیاده می‌رفتند که خیلی متأثر هم شدم برای مردم که چرا من نرفتم داخل شهر که آنها به زحمت افتاده بودند. و آن جاهای دیگر را هم که  نمی‌گویم برای این بود که برای این بود که مراسم د رداخل استادیومها بود، ما وارد می‌شویم؛ مردم جمع بودند؛ با ایشان صحبت می‌کردیم، تقریبآ همه مردم شهر جمع می‌شوند؛ هر جا می‌رفتیم. انصافآ برای تاریخ انقلاب ما بعد از حدود پانزده سال از انقلاب گذشته، این منظره‌ها خیلی زیباست وخیلی معنادارد است. که اینجور، مردمی وفادار باشند به انقلابشاغن علاقمند باشند و حمایت بکنند، مشکلات را ندیده بگیرند ما که خودمان چیزی نیستیم، من می‌دانم شخص من یا همراهان من، خوب مثل بقیه مردم هستیم اگر تازه خوب باشیم. مردم بخاطر انقلاب و بخاطر اسلام و اینا اینطور در صحنه می‌مانند. این زیبائی ها مال انقلاب است. خوب این بخش رامن فکر می‌کنم از وظایف رسانه‌های جمعی است که اینها خوب منعکس کنند.انصافآ صداو سیما، تا آنجا که گاهی من می‌شندیدم و می‌دیدم، خوب خیلی زحمت کشیدند برای این کار در بخش فرهنگی این سفر هم ما چیزهای خوبی داشتیم من حتمآ می‌دانم مردم ما خوشحال می‌شوند از این چیزهایی که من عرض می‌کنم. ملاقاتی با خانواده‌های ایثارگران داشتیم که در اول سفر ما بود؛ در استان کرمان، حسابی ما را به حال آوردند آنها نشاط دادند روحیه دادند؛ همانطور که اصولا این ایثارگران الهام بخش جامعه هستند؛ به ما هم کمک می‌کنند و وقتی که ما آنها را اینقدر با نشاط و در صحنه می‌بینیم فکر می‌کنیم‌خالصترین افراد جامعه‌مان راضی هستند از انقلاب و این برای ماخیلی با ارزش است. همینهایی که قربانی دادند و فداکاری کردند با علما ملاقات خوبی در کرمان داشتیم، اینجا علمای کرمان نوعآ از دوستان دوران تحصیل من در قم هستندئ، با همه صیمی هستیم ، اینها نظرات خودشان رامطالبی که مفید بود برای من بطور کلی، برای من مطرح کردند؛ من هم نظراتم را به آنها گفتم برای وظایفی که فکر می‌کنم یک روحانی دارد، با توجه به درک حکومتهم. با دانشگاهیان و فرهنگیان و هنرمندان در کرمان ملاقاتهای خوبی داشتیم در دانشگاه شهید باهنر آنجا رئیس دانشگاه و مدیر کل آموزش و پرورش توضیحات خیلی خوبی دادند از اوضاع استان معلوم شد قبلا هم گفتیم که حدود سی هزار دانشجو در استان کرمان است که خیلی نصاب خوبی است یعنی یک استان کاملا دانشگاهی و باز دیدی هم از دانشگاه آزاد داشتیم که دانشگاه آزاد اسلامی انصافآ تحولی بوجود آورد همه جا، آنجا با جمعی از دانشجوها هم در دانشگاه آزاد اسلامی صحبت کردم؛ دانشجوهای دختر دانشگاه بودند مجموعآ دیدم کاملا راضی هستند از تحصیلشان و از شرایطی که دارند. متأسفانه فرصت نداشتیم که با دانشجوها یک جلسه پرسش و پاسخی که معمولا ما داریم، اینجا داشته باشیم؛ حالا یک وقت دیگرباید انجام بدهیم.و یک بازدیدی از موزه صنعتی کرمان داشتم که خیلی موزه با حالی است و دیدنی است و در نمایشگاه هم، غرفه‌های وزارت ارشاد، اداره کل ارشاد استان و دستاوردهای فرهنگی و جبهه و چیزهای جالبی هست و بود که بنظرم خیلی غنی بود در استان و مؤثر وسازنده در سیرجان دانشکده علوم و علوم کاربردی را دیدیم که‌بناست امسال دانشجو بگیرد گویا آماده شده بودند؛ بریا من جالب بود و در ماهان مرکز علوم تکنولوژی پیشرفته و تحقیقات عالی را، کاراجرائیش شروع شد با حضور ما که من امیدوارم به آن مرکز، فکر می‌کنم یکی از گامهای فوق العاده مهم علمی و آموزشی و تحقیقاتی ماست و جای خوبی هم انتخاب شده ماهان برای این فکر می‌کنم در آینده، آن کارهای عمده‌ای برای کشور می‌توانند بکنند. در رفسنجان یک مرکز فرهنگی افتتاح شد وقتیکه من آنجا بودم و در کرمان مرکز اسناد ملی استان افتتاح شد که برای من خیلی جالب بود. یکی از کارهایی که کرمانیها کردند که کار خوبی است این است که اسناد ملی استان را جمع آوری می‌کنند برای شناسایی استانشان در خانه‌ها، پیش شخصینهای علمی، فرهنگی، اسناد خوبی هست آنجا اسمش کرمان شناسی است، کارانیها، هر استانی اینکار باید بکند. افتخارات استانها را شهرها را ما باید جمع آوری بکنیم اینها برای هویت تاریخی ما اسلامی ما ملی ما خیلی کار درستی است. من همان جامیزی که جمع شده بود و مدارکی که جمع کرده بودند؛ دیدم، دیم که یک انبوهی از اسناد افتخارآمیز است و در خود استان 900 هزار سند جمع شده بود یا از تهران فرساده بودند بر ایشان که این کار را باید در جاهای دیگر هم بکنیم از ارگ بم دیدن کردیم، جزء کارهای فرهنگی مان، و واقعآاین ارگ یک مرکز مهم تاریخی و باستانی کشورماست حالا آنجا توضیخاتی که می‌دادند از قرنها پیش از اسلام، مسائلی می‌گفتند و هم بعد از اسلام، خیلی مهم است آن مرکز باستانی و تاریخی در حاشیه کویر، معمولا بصورت دروازه نگهبان کشور عمل می‌کرده در دوران طغیانها و تهاجمهایی که می‌شده از شرق من توصیه می‌کنم به مردم کشورمان که سعی کنند؛ یکبار هم که شده در عمرشان بروند این بنای تاریهی را ببینند و از میراث فرهنگی می‌خواهم که سریعآ برسد به این مرکز مهم، فوق العاده مهم که جهانی هم هست، دنیا خوب می‌شناسد آنجا را این را برای توریستهای داخلی و خارجی آماده بکند، که البته آماده هست ولی باید حفظ کرد؛ باید بیشتر توضیحات داد برایش و حالا کارهای فرهنگی دیگری من الان به ذهنم نمی‌آید یک مرکز خوبی هم درکرمان برای مردم و سیاحان آماده کردند؛ باغ بسیار جالبی است در ماهان ما ساعتی را توانستیم آنجا ببینیم جزء نوادر مراکز تفریحی و خوش آب و هوای کشور حساب می‌شود. در مسائل اقتصادی و طرحهای مهم کشور، آن بخش عمده وقت ما را آنها گرفت که بنظرم خیلی جالب است. به نظر من این جوری آمد استان کرمان که تحول چشمگیری در استان اتفاق افتاده و این وضع در اکثر استانها هست. به تعبیر ما رفسنجانیها، کشور پوسته ترکانده و راه افتاده کارها، همه جا آدم آثار نشاط و فعالیت و تلاش می‌بیند فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، کشاورزی، معدن، صنعت، دامداری، همه چیز رو به نشاط و پیش است و مردم با نشاط دارند کار می‌کنند و حالا من یک قسمتهایی‌اش را عرض می‌کنم. در آنجا مظهر چهره استان همان نمایشگاه بود که مادیدیم، نمایشگاه خود در استان سازمانداده بودند، حدود هجده سالن بزرگ داشت به اضافه حیاط بزرگی، در هر سالنی، بیست تا، سی تا غرفه بود، مجموعآ دویست، سیصد تا غرفه بود که همه چیز استان را، البته آن فقط صنعتی نبود؛ دستاوردهای بعد از انقلاب به نمایش گذاشته شده بود. من هم چهار، پنج ساعت وقت، مصرف کردیم؛ به همه غرفه‌ها سرزدم، پرسیدم؛ خیلی برایم جالب بود. این کار سنتی شده در هر سفری که ما می‌رویم در استانها، این کار را می‌کنند و رو به تکامل هم هست، این نسبت به نمایشگاههای دیگری که من دیدم؛ قوی‌تر و جامع‌تر ود. بخش کشاورزی استان، بسیار بسیار دیدنی بود؛ محصولات خیلی خوب، با ارزش، صادراتی مثل حنا از قدیم جزء صادرات سنتی‌ها بوده، خوب حال محصولات زمینی و سایر مسائل هم که خوب است و مخصوصآ تحقیقاتی که کرده بودند برای آبیاری قطره‌ای برای اشجار که در استان کم آب ما، تحولی خواهد بود؛ اگر مردم استان از این تحقیقات استقبال کنند و پسته و خرما و مرکبات را با آب شیر یا آبیاری تحت فشار آبیاری بکنند یکدفعه ما می‌توانیم مقادیر زیادی زمین را اضافه بکنیم به سطح کشتمان چون گویا یک سوم مصرف آب دارد؛ اینطوری که آقایان می‌گفتند. مجموعآ یکی از ویژگیهای کرمان الان کشاورزی است. البته مجموعآ استان کم آبی است ولی بخشهایی دارد که خیلی خوب است برای بعضی از محصولات کشاورزی من همانهایی که گفتم خرما و پسته و مرکبات و اینطور چیزها و از نوع مرغوب محصولات اینجا هست و جالب این است که صنایع کرمان هم یکی از محورهای رشدش همین کشاورزی است. انواع صنایع مربوط به خرما و پسته و مرکبات و اینها شکل گرفته که کار بسیار مهمی است این صنایع جنبی، فیلی می‌تواند برای تقویت کشاورزی مؤثر باشد. در بخش صنایع هم، استان خیلی پیشرفت کرده اینطوری که اینجا گزارش دادند. قبل از انقلاب هفتادو دو سه واحد صنعتی در استان بوده و امروز 1200 واحد، مال صنایع و 1600 صنعت مال صنایع سنیگین، تحت پوشش اینها فعال است و تعداد زیادی شهرک در اکثر شهرهای استان، شهرک صنعتی ساخته شده که حالا یا مشغول بهره‌برداری هستند یا دارند آماده می‌کنند برای صنایع جدید واقعآ جالب است این برای ما صنایع دستی استان هم از قدیم مورد توجه بوده، هم فرشش و هم تپه و چیزهای دیگری که بود و غرفه‌های خوبی داشتند برای این کار در معدن یکی از غنی‌ترین استانهای کشور ما کرمان است انواع سنگهای قیمتی و زینتی، سنگ آهن، سنگ مس و سنگهای دیگر (استرابجیک ــــــ) معادن بسیار بزرگ که کل کشور راتغذیه می‌کند اینها و خوشبختانه بخش معدن هم خیلی  خوب رشد کرده و صنایع معدنی قابل توجه بود در آن نمایشگاه آن نما پشگاه، ادامه هم دارد مدتها، کسانی که علاقمند باشند، می‌توانند بروند ببینند. بنظر خیلی جالب آمد، حالا من بعضی صنایع را هم در طرحها خواهم گفت آنجا در نمایشگاه کارهای ارشادی و فرهنگی خوبی هم بود که جاذبه داده بود به نمایشگاه برای مثلا غرفه مخصوص معلولها و افراد تحت حمایت کمیته امداد یا بهزیستی و نوع کاردستی‌های آنها و کارهای آنها که انصافآ آدم ر به یک عالم دیگری می‌برد و روحیه کاری که در این افراد هست. بعضی از این معلولین با من حرف زدند؛ مراتکان دادند.  صحبتهای خیلی سطح بالایی داشتند با من در مورد طرحهای دیگر، به ترتیب ما طرح کارخانه بزرگ لاستیک کرمان را افتتاح کردیم که از پیش مقداری کار کرده بود برای آزمایشی و حالا دیگر روبراه شده که حدود سی هزار تن طرفیت تایر و تیوپ و خمیر لاستیک داریم که خیلی باارزش است و از ماشین آلات بسیار مدرن و روز بهره‌برداری می‌کند در همان موقعی که ما آنجا بودیم در سیرجان هم یک کارخانه روکش لاستیک افتتاح شده که من نرسیدم آنجا بروم و یک کارخانه ورق آزلس یا لوله آزلس که باز در کرمان بود؛ وزراء مربوطشان رفتند افتتاح کردند؛ هر دوشان کارخانه‌های مهمی هستند یکی از مراکز کویر زدایی رامن رفتم دیدم، همانطور که می‌دانید جزء برنامه‌های مهم ما در این پنج‌شش سال آینده کویرزدایی است و من هر جا که می‌روم؛ اگر برنامه کویرزدایی باشد؛ می‌روم می‌بینم و تشویق می‌کنم؛ کرمان هم یکی از همان جاهاست. البته کرمان از پیش از انقلاب هم سابقه کویرزدایی داشته ولی حالا خیلی سریعتر و قوی‌تر دارد انجام می‌شود؛ جهاد انجام می‌دهد در شهرستانها هم باز طرحهای مهمی بود در سیرجان رفتیم منطقه حراست شده را دیدیم که یکی از ابتکارات مهم برنامه اول است این جایش خالی بود در اقتصاد ما در گذشته یعنی جایی که مردم بتوانند کالاها را قبل از ترخیص از گمرگ آنجا انبار بکنند حالا کالاهای برای صادرات آنجا بگذارند در موقع خودش صادر بکنند یا کالاهایی برای واردات بیاورند منطقه حراست شده تعریفش این است یکی از نقاط بسیار مناسب همان سیرجان است که از بندر عباس با راه آهن وجاده‌های خوب و همچنین فرودگاه به سیرجان وصل است و سیرجان هم با پنج استان اطراف خودش،راههای هوب دارد، نقطه مناسبی هم هست ازنظر آب و هوا برای نگاهداری کالا و می‌تواند پشتیبانی باشد برای تجارت ما در کشورهای شمال خلیج فارس در پاکستان در افغانستان و کشورهای آسیای میانه و  خیلی جاهای دیگر که من فکر می‌کنم یکی از مراکزی که در آینده نقش جدی دارد برای کشور ما همین جاست بعلاوه اینجا می‌تواند انبار کالاهای آماده برای واحدهای تولیدی ما باشد که هر کارخانه مدتها صبر نکند که کالا خارج بیاید؛ اینجا در دسترس باشد به اندازه‌ای که امکانات نقدی دارد؛ برود خرید کند و بطور هفتگی می‌تواند خرید کند و داخل بیاورد؛ استفاده بکند افراد شرکتها تجار داخلی خارجی می‌توانند اینجا، انبارهایی داشته باشند و مرکز فروش خوبی می‌تواند باشد؛ دارند آماده می‌کنند دیگر آنجاها، هم فرودگاه تجهیز شده و هم امکانات انبار داری و گمرگ و اینطور چیزها دارد آماده می‌شود همانجا در سیرجان ما، بیمارستان بسیار خوبی را افتتاح کردیم یکی از 65 بیمارستان در دست ساختمان است. تأمین اجتماعی یکی از شهرهای مختلف کشور دارند می‌سازند. بیمارستان کاملا مجهزّی بود؛ خیلی چیزها مدرنترین تجهیزات پزشکی را آنجا آماده کرده بودند. بسیار تمیز و مرتب و اطباء خوب که کارش را آن بیمارستان شروع کرده بود. یک طرح بسیار مهمی که در کرمان هست و ما بازدیدی کردیم؛ گل گوهر است که مرکز تولید کنسانتره سنگ آهن است آنجا معدن آهن است معدن سنگ آهن است معدئن سنگ آهن بسیار بزرگی است یکی از ذخائر عمده کشورماست آن قسمتی که تا به حال کشف شده بیش از یک میلیارد تن سنگ آهن دارد و در این فاز اول ما سالی دو میلیون و نیم تن، کنسانتره آهن تولید می‌کنیم که می‌تواند نزدیک یک میلیون و نیم تن آن فولاد را تولید بکند. الان ما وارد می‌کنیم سنگ آهن در حدود تنی با حمل و نقلش بین پنجاه تا شصت دلار برای ما تمام می‌شود که این می‌بینید که چه ثروت بزرگی است در آنجا فاز، دومش هم که باز ماهمانجا بودیم؛ تصمیم گرفته شد که سریعآ انجام بشود چون عمده کارهایش شده با 50میلیون دلار به بهره‌برداری می‌رسد؛ می‌رساند محصول رابه 5 میلیون تن کنستانتره سنگ آهن در سال یعنی چیزی حدود بیش از سه میلیون تن فولاد یکی از گامهای بزرگ خودکفایی واستقلال را بر می‌داریم این باید سنگ آهن فولاد مبارکه را فعلا و بعدآ سنگ آهن فولاد اهواز را تأمین بکند. وقتی به 14 میلیون تن هم به تولید برسد چون آن می‌رود به فولاد مبارکه همان جا از خط آهن بافق ـ بندر عباس، یک قطعه‌ای از آن را بازید کردیم و سوار توربوترن شدیم؛ با سرعت بسیار بالایی از آن خط آهن می‌شود استفاده کرد در حد 180 کیلومتر وقتیکه مجهز بشود، حالا آنطوری قرار داریم تا اواسط سال آینده این خط باید وصل بشود به بندر عباس بعدآ دیگر ما این مشکل انتقال کالا از بندر عباس به سایر نقاط کشور را نخواهیم داشت، به سرعت مشغول کارند امیدواریم این به زودی تمام بشود. طرح مهم دیگری که قبلا به بهره‌برداری رسیده و من بازید کردم و بسیار طرح مهمی است طرح مس شهید باهنر است که صنایع جنبی مس حالا آن را شاید قبلا هم گزارشهایی پخش شده و مردم ما مطلع باشند؛ آنجا طرحی است که 50 تا 60 هزارتن و درشرایط بهتر تا 70 هزار تن می‌تواند؛ فراورده‌های بسیار با ارزش مسی، برنجی و آلیاژهای مختلف تحویل بدهد. از زرورق گرفته تا انواع لوله‌های کوچک و بزرگ با قطرهای مختلف و ورقهای صنعتی مورد نیاز که ما آنجا یک محاسبه‌ای که کردیم، ارزش افزوده آن خیلی بالاست، ترکیب آن با مس سرچشمه بریا ماهم به معنای استقلال است و خودکفایی است و هم به معنای حضور قدرتمندانه است در بازار مس دنیا و صنایع مس خوشبختانه این کارخانه هم به خوبی دارد کار می‌کند، باید بازاریابی کرد برای محصولاتش در رفسنجان که مردم در کنار کشاورزی پسته اخیرآ تلاش زیادی می‌کنند برای صنعت ما هم شهر صنعتی آنجا را دیدیم که شهر وسیعی در تهیه است و هم یکی از کارخانه‌ها راکه کابل مخابراتی تولید می‌کند؛ با حضور ما به نتیجه رسیده بود. افتتاح شد که بناست 40% نیازهای مخابراتی را تأمین بکند. من فکر می‌کنم با آنچه که الان خود وزارت مخابرات دارد در تولیداتی و بعضی صنایع دیگر که ما داریم و این ما را در کابل، نیازهای کابلمیان، مستغنی بکند که این هم با سیاست توسعه مخابرات در کشور، بسیار امیدوار کننده هست در بم کار خانه کرمان خودرو را، عملیات اجرائیش با حضور ما شروع شد که در شهر منزوی و دور افتاده‌ای مثل بم، حضور یک چنین صنعتی، خیلی کارگشا است. و باید، فعال هم هستند؛ امیدواریم که زود به نتیجه برسند، بازدر بم ما دریکی از روستاهای نرما شیر که یک منطقه محرومی است رفتیم در دولت آباد، یک طرح مرکز بهداشتی را، کار اجرائیش شروع کردند با حضور ما، اینجا توضیح مفیدی را بدهم برای مردممان؛ ما در سیاستمان هستن که در سال 72 ، هزار مرکز بهداشتی و خانه بهداشت،  در سراسر کشور بسازیم. که این رقم بسیار بالایی است و هزینه خیلی گزافی هم می‌برد ولی کار بنیادی و اساسی است چون تأمین بهداشت مردم از جهات مختلف برای ما صرف دارد؛ هم کار انسانی است؛ هم جلوگیری می‌کند از توسعه معلولیتها، هم در تنظیم خانواده‌ها بسیار مؤثر است؛ هم مصرف دارو و اینطور چیزها را و امراض مسری را جلوگیری می‌کند. بهداشت برای مردم از ضروری ترین چیز است و این مراکز بهداشتی عالی‌ترین، مظاهر اقدامات انسانی است که ما داریم توسعه می‌دهیم. خوشبختانه بانک جهانی هم در این هدف، ما را دارد یاری می‌کند ولی حالا آنها باشد یا نه، ما کارمان را دامه می‌دهیم. تا به حال یک مبلغ قابل توجهی، آنها تصویب کردند که برای این کار انسانی بدهند. از کارهای دیگر، افتتاح سیلوی بزرگ 100000 تنی کرمان بود که ما باید از جهادیها، نیروهای جهادسازندگی، خیلی تشکر بنیم، این صنعت سیلو سازی در گذشته، هیچ چیزش در ایران نبوده کاملا خارجی بوده؛ خارجیها می‌آمدند با قیمتهای بسیار گزاف برای ما سیلو می‌ساختند. همین سیلویی که ما افتتاح کردیم، خارجیها، پیمانکارش بودند و 36 میلیون دلار هم در زمان شاه گرفته‌اند ولی با شروع انقلاب ول کردند و رفتند با بهانه‌های مختلف که البته ماادّعا کردیم. الان در دادگاههای بین المللی دارد تعقیب می‌شود. ماشین آلات و این چیزهایی بود؛ یک مقدار آوردند جهاد اینرا در ظرف سه چهار سال وقتی که به او واگذار شده؛ ساخته است جالب این است که در زمان رژیم قبل، سال 53 قرار داد بستند تا سال 57 ده درصد کار انجام شده باشد . و جهاد رد ظرف چهار سال اینرا تمام کرد، از اوّل برنامه تا به حال با یک آسیاب 300 تنی در روز که این خودش، چیز بسیار مهمی است، اصولا در صنعت سیلو، ما الان کاملا خود کفائیم یعنی بچه‌های ما هم طراحی می‌کنند؛ هم اجرا می‌کنند و نوعآ تجهیزاتش هم می‌تواند داخلی باشد غیر از چیزهای بسیار کمی، ارز بر هم نیست خیلی برای ما و مصالح ساختمانی‌اش هم خوب داخلی است که برای من یکی از بازدیدهای شیرنم بود این کاری که بچه‌های جهاد کرده بودند. یک طرح دیگری که گفتم آن در امور فرهنگی گفتم همان طرح هایتک است، مرکز بین المللی علوم و تکنولوژیهای پیشرفته است که درماهان کار اجرائیش شروع شد و یکی از مراکزی که ما رفتیم بازدید کردیم، معدن مس میدوک بود؛ که بعد از مس سرچشمه دومین، معدن ما خواهد بود؛ اینجا هم کار اکتشافش تمام شده و الان در مرحله باطله برداری هستند که دارند معدن را خاکهای اضافی رابر می‌دارند که فعال بکنند. این تأثیر زیادی دارد در زندگی مردم شهر بابک، اینجور فکر می‌کنیم با فعال شدن این عدن یک نقطه اتکّایی برای اشتغال در شهربابک هست، چون شهر بابک هم از شهرهای ماست که ضمن اینکه کشاورزی قوی دارد، صنعت زیادی ندارد؛ باید به آنجا رسید یکی از کارهای مهم ما آن است، خوشبختانه این طرح را هم جدی گرفتند و ارزش بسیار بالایی هم دراد چند طرح دیگر هم در موقعی که ما آنجا بودیم؛ اجرا شده سه تا مرکز دادگستری در شهر بابک و رفسنجان و کرمان، شروع به کارکردند که ساختمانش تمام شده بود آنها را وزیر دادگستری چون بودند؛ ایشان رفتند افتتاح کردند و مصمم شدیم که پشتیبانی بکنیم در برد سیر، فولاد برد سیررا، فولاد کرمان که در برد سیر است و ماشین سازی، ماشین آلات معدنی و همچنین طرح بزرگ الیاف مصنوعی و پارچه‌بافی که البته از پیش تصمیم گرفته بودند در برد سیرجان ماهم نباشد پشتیبانی کنیم که برد سیر را که مژنطقه کشاورزی هست؛ آب فراوان هم دارد؛ ازا این طرحها استفاده بکند. بازدیدی هم از سرچشمه داشتیم که البته آن که جای فعالی است. من مدتها بود نرفته بودم؛ رفتم از آنجا بازدید کردم. خوشبختانه تولید در آنجا در سطح مطلوبی است و شکل مطمئنی به خودش گرفته طرحهایی برای توسعه صنعت مس در سرچشمه هست، ملاحظات محیط زیستی دارند که گازی که از کوره‌ها متصاعد می‌شود؛ مشکلاتی ایجاد می‌کند، اگر بخواهند توسعه بدهند. قرار شد که برنامه‌های جدی داشته باشند برای مراعات مسائل زیستی و چون اینجا با مسی میدوک، به هر حال یک مجموعه واحدی را تشکیل خواهد داد. یکی از کارهای دیگری که آنجا داشتیم در همین بخش، مسئله مخابرات بود که یک موقعی کرمان بودیم. مرکز سی هزار شماره‌ای مخابرات کرمان و چند ده هزار دیگر در شهرهای استان با هم افتتاح شد که یکدفعه بیش از 50000 تلفن را اضافه کرد به استان که ضریب خوبی الان استان خواهد داشت. کرمان ضریبش به شانزده می‌رسد و شهرستانهای استان در حدود هفت می‌شود که جزء ضریبهای خوب الان تلفن در کشور ماست. در بخش مدیریتی ما ملاقایت داشتیم بامدیران کشور، شورای اداری که چون خیلی دیر وقت شده بود، آخر شب بود دیگر خیلی خسته بودیم؛ گزارش مختصری از آقایان شنیدیم و من سیاستهای خودمان را برای آنها گفتم، سیاستهای دولت را در عملکرد برنامه اول و برنامه دوم و انتظاراتی که ما از مدیرانمان داریم به آقایان گفتم که همین سیاستهای فرهنگی را هم من در ملاقاتی که با فرهنگیها داشتیم، با دانشگاهیها، سیاستهای نظام را دربخش فرهنگی و آموزشی که در شورای عالی انقلاب تصویب شده، برای آنها توضیح دادم که کار خودشان را منطبق بکنند با سیاستهای نظام. امروز روز ارتش بود، ما صبح زود که کرمان بودیم، بخصوص ماندم دیشب کرمان که امروز در پادگانی از پادگانهای ارتش، در مراسم روز ارتش شرکت بکنم. صحبگاه نیروهای نظامی و انتظامی بود. ما خیلی بدهکاریم به این نیرو هایمان، هم انتظامی‌ها، هم نظامی‌ها، اینها در طول جنگ و دفاع و تأمین امنیّت خیلی تلاش کردند؛ قربانی دادند. رفتم آنجا از آنها قدردانی کردم و تشکر کردم و برایشان یک قدری اوضاع را توضیح دادم. و بسیاری از شهرهای استان را هم ما نتوانستیم برویم، معلوم است که دیگر بیشتر از این نمی‌شود در یک سفر رفت که ما هیأتهایی فرستادیم. مثلا برای زدند، برای راود، برای کوهنکار، برای گلباغ، برای راین و برای شهداد و کهنوج و جیرفت ، بعضی جاهای دیگر هم، نرسیدیم هیأت بفرستیم که ان شاء اللّه در سفرهای بعدی جبران خواهیم کرد.البته خواسته‌ها اینها همه را گرفته‌ایم ما اگر بنا باشد کمکی به استان بکنیم؛ عادلانه بین همه تقسیم خواهد شد نیازها راگرفتیم. در این فاصله‌ما ملاقاتهای زیادی هم با مردم داشتیم، نامه‌های زیادی از مردم دریافت کردیم، بعضی جاها، خودشان را به ما رساندند، مطالبی که داشتند؛ گفتند که این هم برای من یک ذخیره‌ای است، یک امکانی است که بهتر وضع مدیرانمان را و مردم را بهتر بشناسیم که تأثیر دارد در نحوه اداره کشور. امروز وقت را اختصاص دادیم به استان سیستان و بلوچستان ولی به عنوان یک سفر استانی معروف و معمولمان. چون بعضی از طرحها و پروژه‌های مهم، به نتیجه رسیده بود؛ من اهمیت برای آنها قائل بودم و نزدیک شده بودیم به استان ما آمدیم آنجا یکی از آن سد پیشین بود که از آرزوهای دیرین من بود و بسیار منظره خوبی امروز داشتیم در کنار سد وقتی که دریاچه پشت سد رادیدیم، دیدم آن بیابانهای خشک و سوزان و گرم در دل کوهها، نزدیک مرز، آبهایی که همیشه مایه خسران و ضرر بوده و سیل می‌شده و خاکها را و هستی مردم را به دریا می‌برده مهار کرده بودند. وقتی دریچه‌ها را باز کردند امواج آب که می‌کوفت به بتونهای جلوی دریچه‌ها، واقعآ لذت بخش بود. زمزمه بسیار شیرینی به گوش آدم می‌فرستاد و منظره خوبی ارائه می‌داد. من واقعآ دعاکردم آنجا برای کسانی که این تلاش را کردند واقعآ کار سختی هم بود. الحمداللّه ای سّد به نتیجه رسید. الان زیر سد نیروهای نظامی ارتش، پیمانکار کانالهای یک و دو هستند؛ دارند اراضی را آماده می‌کنند برای استفاده از این آب غیر از اراضی که الان خود مردم کشاورزی می‌کردند و آب مطمئن نداشتند حالا آب مطمئن خواهند داشت و در همین رابطه یک خط لوله از سد می‌آید به چابهار که ما امروز عصر، عملیات اجرائیش را در چابهار افتتاح کردیم. که آب مطمئنی هم به شهر چابهار، شهر تشنه چابهار، برسانیم. اینجا یک سردخانه مهمی در چابهار ساخته شده. چابهار با اینکه یک منطقه گرم و مرزی هست تابحال فاقد سردخانه بوده. صیادها، ماهیگیرها مشکل داشتند، مردم مشکل داشتند، بازرگانان برای صادراتشان، برای واردات مواد ضایع شدنی مشکل داشتند خیلی کمبود بدی بود. کشتی‌ها بخاطر همین معطّل می‌شدند و (ــــ) می‌دادند سردخانه پنج هزار تنی خوب با تونل انجماد بیست تنی و یخ سازی بسیار نیرومندی افتتاح شد که خیال من را راحت کردند. این بندر البته در اینجا طرحهای مهمی است ما امروز یک سالنی در سد پیشین، ترتیب داده بودند؛ دیدیم که طرحهای مهم استان را آنجا گذاشته بودند حالا اگر لازم بود من توضیح می‌دهم راجع به اینها این ماالحمداللّه برای این استان هم، بر نامه‌های خوبی هست که ان شاء اللّه در سفری که به این استان می‌کنیم در آینده اینها باز خواهد شد.

خبرنگار : آقای هاشمی جنابعالی دامه سفرتان به استان کرمان، امروز به استان سیستان و بلوچستان تشریف آوردید و در این چند ساعتی که دراین استان حضور داشتید ما شاهد افتتاح و بهره‌برداری از چند پروژه مهم و اساسی در استان بودیم با توجه به اینکه فرصت جنابعالی برای حضور در این استان کم بوده و امیدواریم در فرصت دیگری ماشاهد تشریف فرمایی جنابعالی به این استان باشیم؛ در این فرصت کوتاه از حضور جنابعالی تقاضا تقاضا می‌کنم اگر پیاده خاصی برای مردم این استان دارید؛ بفرمایید:

رئیس جمهور : همانطور که در اظهارات شما بود؛ این سفر را نباید بعنوان یک سفر استانی به استانتان تلقی بکنید من امیدوارم امسال بتوانم سفر مفصّلی به استان داشته باشم. چون کارهای مهمی در استان در دست اجراست که باید از نزدیک بررسی بکنم من خدمت مردم خواهم رسید. امروز کاری که توانستم بکنم این بود که غیر از افتتاح ای سد و سردخانه و شروع عملیات اجرای آبرسانی از سد به چابهار از طرحهای در دست اجرا در همان سالن کنار سّد بازدیدی بکنم.از ماکت طرحها و تصویر طرحها و مسئولات طرحها هم توضیحاتی را دادند، در سیستان طرحهای مهمی برای آبیاری و زه کشی و حفاظت از سیل و آبرسانی به شهر و چیزهایی از این قبیل داریم. برای زاهدان طرح آبرسانی از چاه نیمه ما داریم جنوب استان طرح مهم سیمان خاش را داریم و طرحهای مهم بندری را در دست اجرا داریم. در ایرانشهر هم یک نیروگاه بزرگ را داریم و انتقال نیرو به شهرهای دیگر و کارهای متصّل دیگری هم هست که ان شاء اللّه ما، در موقع خودش می‌آییم و از نزدیک، اینها رامی‌بینیم، من فکر می‌کنم مردم استان به زودی خواهند دید که چهره استان با این طرحها عوض می‌شود، و ما بادیدن پیشرفت سریع مهندسنمان در سد پیشین، تصمیم گرفتیم که سّد دوم جنوب استان را هم، سد ریزوان راهم که مطالعاتش تمام شده؛ اجرا بکنیم، ان شاء اللّه برای آب بیشتر.

خبرنگار : متشکرم از حضورتان.

رئیس جمهور : موفق باشید در مجموع من جمع بندی ام ازاین چیزهایی که گفتم به اضافه خیلی چیزهایی که نگفتم این است که بحمداللّه وضع انقلاب در همه کشور و بخصوص در این استانی که من بازدید کردم، بسیار مستحکم و رو به پیش است، و خیلی امیدوار کننده است. مخصوصآ مردم اینجا به شدت علاقمند به امام راحل و مقام معظم رهبری هستند که هر وقت دستشان به من می‌رسید از من در خواست می‌کردند که سلام‌شان را و دعایشان را به رهبر برسانم. و یاد امام خیلی اینجا الهام بخش است. و لازم می‌دانم از خبرنگارانی که همراه بودند و خیلی زحمت کشیدند از نیروهای انتظامی که بسیار تلاش کردند برای انتظامات این سفر که سریع و پرکار و واقعآ مشکل بود برای نیروهای انتظامی، من تشکر بکنم و همچنین از برادران سپاهیمان که برای رفع شّر شرار مفسده جوی در این منطقه، این دو استانی که ما آمدیم خیلی سرمایه‌گذاری کردند و امیدوارم که ماموفق بشویم تمام مردم را، حرف دل مردم را ، واقعیتهای موجود در کشورمان رابه خوبی برای مردممان، برای مردم بقیه کشور، توضیح بدهیم.

والسلام علیکم و رحمة اللّه