مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره دوم – جلسه 480 )
صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز پنجشنبه نوزدهم آذرماه 1366 فهرست مندرجات: 1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید. 2- بیانات قبل از دستور آقایان: عطاءالله فضائلی، علی کامیار، سیدابوطالب حجازی. 3- تذکرات نمایندگان مجلس به مسؤولان اجرائی کشور به وسیله آقای نایب رئیس. 4 4- تصویب طرح اهداف و وظایف وزارت آموزش و پرورش. 5- پایان جلسه و تاریخ تشکیل و دستور جلسه آینده. جلسه ساعت هفت و پنجاه دقیقه به ریاست آقای محمد یزدی «نایب رئیس» تشکیل شد. 1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید. نایب رئیس - بسم الله الرحمن الرحیم. جلسه با حضور 181 نفر رسمی است. دستور جلسه را اعلام بفرمائید. منشی - بسم الله الرحمن الرحیم. دستور جلسه چهارصدو هشتادم روز پنجشنبه 19/9/1366 هجری شمسی مطابق با هیجدهم ربیع الثانی 1408 هجری قمری. 1- دنباله رسیدگی به گزارش شور دوم کمیسیون آموزش و پرورش در خصوص طرح قانونی اهداف ووظایف وزارت آموزش و پرورش. 2- گزارش شور دوم کمیسیون کشاورزی و عمران روستاها در خصوص طرح تمدیدمهلت تأدیه بدهی کشاورزان از بابت قوانین مربوط به اصلاحات ارضی. 3- گزارش شور دوم کمیسیون برنامه و بودجه در خصوص لایحه اجازه پرداخت حق محرومیت از مطب پزشکان، دندانپزشکان، دامپزشکان، دکترهای دارو ساز و علوم آزمایشگاهی، پیراپزشکی و بهداشتی. 4- گزارش شور دوم کمیسیون امور قضایی و حقوقی در خصوص لایحه منع خرید و فروش کوپنهای کالاهای اساسی. نایب رئیس – آیاتی از کلام الله مجید تلاوت شود. اللهم صل علی محمد و آل محمد اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم لقد صدق الله رسوله الرؤیا بالحق لتدخلن المسجد الحراام ان شاء الله آمنین محلقین رؤسکم و مقصرین لاتخافون فعلم مالم تعلموا فجعل من دون ذلک فتحاً قریباً* هوالذی ارسل رسوله بالهدی ودین الحق لیظهره علی الدین کله و کفی بالله شهیدا * محمد رسول الله (حضار صلوات فرستادند) والذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم تریهم رکعاً سجداً یبتغون فضلا من الله و رضواناً سیماهم فی وجوههم من اثر السجود ذلک مثلهم فی التوریة ومثلهم فی الانجیل کزرع اخرج شطأه فازره فاستغلط فاستوی علی سوقه یعجب الزراع لیغیظ بهم الکفار وعدالله الذین آمنوا و عملوالصالحات منهم مغفرة و اجراً عظیم ا* الله اکبر بسم الله الرحمن الرحیم * والتین و الزیتون * و طور سینین و هذاالبلد الامین * لقد خلقناالانسان فی احسن تقویم * ثم رددناه اسفل سافلین * الا الذین آمنوا و عملو الصالحات فلهم اجر غیر ممنون * فما یکذبک بعد بالدین الیس الله باحکم الحاکمین. (صدق الله اعلی العظیم – حضار صلوات فرستادند) «از آیه 27 الی آخر سورة الفتح و از آینه 1 الی آخر سورة التین» 2- بیانات قبل از دستور آقایان عطاءالله فضائلی، علی کامیار، سید ابوطالب حجازی. نایب رئیس- ناطقین قبل از دستور را دعوت کنید. آقایان عنایت دارید که بحثی که در دستور هست شور دوم هست. بحث زیادی هم نداریم. نصاب را هم عنایت بفرمائید. جوری باشد که مجلس معطل نشود. منشی – آقای فضائلی نماینده سمیرم. آقای کامیار نماینده ارومیه. آقای حجازی نماینده رشت. عطاءالله فضائلی – سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. لاحول ولا قوة الا بالله العلی العظیم. سلام و تحیات به ارواح طیبه انبیاء، خصوصاً نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و معصومین صلوات الله وسلامه علیه و به ساحت مقدس ولی عصر ارواحنا فداه، و ارواح طیبه شهدای اسلام، و درود و تحیات و سلام به محضر امام امت و قائم مقام رهبری، فقیه عالیقدر حضرت آیت الله منتظری، و همه کسانیکه در راه قسط و عدل اسلامی تلاش میکنند. عرایض بنده در چند بخش تقدیم محضرتان میشود: بخش اول – انقلاب شکوهمند اسلامی در برابر کفر جهانی. بخش دوم – مجلس در آینده. بخش سوم – صنایع دستی. و آخرین بخش – اشاره ای به حوزه انتخابیه ام. به دنبال وضعیت جدید ناشی از حضور ناوهای جنگی آمریکا و متحدینش به خلیج فارس و تأیید حضرت امام از برنامه های ستاد پشتیبانی جنگ حالتی شورآفرین وحماسی در کشور ایجاد شده است که انعکاسی است از همان بسیج نیروهای اسلام در سال نهم هجرت برای مقابله با امپراطوری روم که به پیروزی مسلمین انجامید. سراسر کشورما یکپارچه شور التهاب و حرت شده است، موج عظیم نیروهای داوطلب مانند سیلی خروشان جهت حضور در جبهه ها بسیج شده اند. ما اطاعت از امر امام را سعادت دارین، و خلل و تسامح در اطاعت امر ولایت فقیه زمان را خسران وذلت و خواری در دو جهان میدانیم لذا همه با هم میگوئیم: اماما! «از تو بیک اشاره از ما به سر دویدن.» و با ایمانی راسخ میگوئیم ما با اخلاص و ایثار جان و مال در راه دفاع از آرمانهای مقدس اسلام مانند مسلمانان زمان نبی اکرم (ص) همان لبیک به پیغمبر ختمی مرتبت را زنده خواهیم کرد. آمریکا و هم پیمانانش بدانند لشکرکشی آنان و همسوئی ارتجاع عرب نمیتواند از افول رژیم صدام و رژیمهای ارتجاعی دست نشانده خود جلوگیری کنند. بخش دوم: از سازمان صدا و سیما میخواهم برای بالا بردن سطح آگاهیهای عمومی، برنامه هائی تدوین نمایند و متذکر شوند در انتخابات آینده مجلس، به مهندسین متدین و متعهد و در خط ولایت فقیه، برای کمیسیونهای نفت، صنایع ومعادن، نیرو، مسکن و شهرسازی، پست و تلگراف و تلفن، کشاروزی و کارشناسان متدین و متعهد برای کمیسیونهای آموزش وپرورش، ارشاد و هنر، کار و امور اجتماعی، شوراها و امور داخلی، نهادهای انقلاب، امور اداری و استخدامی، دفاع و تحقیق و دکترهائی متهعد و متدین در رشته های مختلف پزشکی ، داروسازی، علوم آزمایشگاهی و کارشنان بهداشت برای کمیسیون بهداری و دکترها و اساتیدی متدین و متعهد در رشته ای فلسفه، تاریخ، جغرافیا، علوم جامعه شناسی و حسابداری برای کمیسیون فرهنگ و آموزش عالی و اقتصاددانان و دکترها و حسابدارانی متدین متعهد برای کمیسیونهای برنامه و بودجه و بازرگانی و اقتصاد و دارائی و قضاتی برای کمیسیون قضائی و سؤالات واصل 90 نیاز هست. امید هست با عنایت به این امر که امور تخصصی، در چهارچوب تعهد، و تعهد در مجموعه تخصص مثمرثمر است، بمنظور آگاهی بیشتر مردم، در برنامه های آتی آموزشی سازمان صدا و سیما تجدید نظر گردد. بخش سوم: صنایع دستی: قالی بافی گلیم و جاجیم و عبا و حصیر و ترمه و جورب و زری بافی، خاتمسازی، سرامیک سازی، قلمکارسازی، مینیاتورسازی، کاشی سازی، ملیله سازی، نقره سازی، چرمسازی، تذهیبکاری، منبتکاری، سوزن دوزی، سکمه دوزی، خطاطی، نقاشی روی صدف، شیشه گری و سایر صنایع دستی. این صنایع زمانی در مرتبه اول صادرات قرار داشته و اگر به آنها عنایت گردد می تواند در این زمان نیز ستون فقرات صادرات و ارکان استقلال کشور بشمار آید. چون عمده سرمایه صنایع دستی نیروی انسانی انسانهای مبتکر و خلاق است نقشی اساسی در اشتغال زائی و بازدارنده مهاجرت و افزایش درآمدهای جنبی کشاورزان و دامداران و عرضه نمودن ارزشهای اسلامی، فرهنگی جامعه اسلامی انقلابی ایران دارد. لذا با توجه به ضرورت و لزوم حفظ صیانت و احیای صنایع دستی که در تهیه نیازمندیهای داخلی و تجلی سبکها و نقوش و خطوط و عرضه ارزشهای والای اسلامی حائز اهمیت هست پیشنهاد مینماید: 1- وزارت محترم صنایع لایحه ای در چهارچوب شرحی که ارائه میگردد تنظیم و تقدیم مجلس شورای اسلامی نماید سازمان صنایع دستی با ایجاد ضوابط استخدامی مناسب، از هر صنف اساتید و طراحان خطاطان نقاشان و هنرمندان متدین و متعهد را جهت کاریابی در کشور، و بازاریابی در خارج و شناسائی صنعتگران، و آموزش هنرمندان، و تنظیم خط سیر طراحان، و ارائه طریق برای بهبود کیفی و کمی صنایع دستی و ایجاد شرایط صدور، تنظیم نماید. 2- با بازشناسی روشهای تولید مواد اولیه در قدیم ، و تلفیق امکانات فعلی، و بررسی درصد وابستگی، سیاستی را در جهت قطع وابستگی اتخاذ نماید و چنانچه تهیه مواد اولیه گرانتر از مواد وارداتی تمام میشود، بمنظور تقویت خودکفائی، تفاوت هزینه به تولید کننده پرداخت گردد. 3- براس اشتغال در حرف صنایع دستی ضوابطی تنظیم گردد که بر مبنای آن به صنعتگرانی که به درجه استادکاری رسیده اند اجازه کار مستقل داده شود و برای استغال یا ادامه کار آنان از طریق بانکها، وامهائی با شرایط سهل منظور گردد 4- مارک سازنده و کشور، بر روی صنایع حک و از صنایع فاقد مارک و تقلبی جلوگیر بعمل آید و صنعتگران ماهر و شاخص تشویق شوند. 5- توزیع مواد اولیه صنایع دستی صنعتگران، مستقیماً از طریق سازمان صنایع دستی یا با نظارت مؤثر سازمان صورت گیرد. 6- مازاد بر مصرف داخلی مصنوعات، بمنظور حمایت صنعتگران، وسیله سازمان، خریداری و یا شرایطی خاص، به خارج صادر گردد. 7- برای استفاده از وجود هنرمندان جهت تدریس در مراکز علمی قوانینی تدوین که موانع تدریس اساتید از نظر سن و تحصیل برطرف گردد. 8- انستیتوتکنولوژی دانشگاهها، برنامه هائی برای تدریس دروس صنایع دستی را در سطوح دیپلم و فوق دیپلم و لیسانس منظر نمایند. 9- از متخصصین و هنرمندان صنایع دستی روستائی برای احیای صنایع اصیل سنتی استفاده شود. 10- سازمان زمین شهری زمینهائی برای ایجاد مراکز هنری در اختیار سازمان صنایع دستی قرار دهد. 11- وزارتخانه های بهداشت، آموزش و پرورش، و کشاورزی برای معاینات طبی و آموزش و کشت گیاهان رنگی با سازمان همکاری نمایند. 12- سازمان صنایع دستی کارشناسانی را جهت بازاریابی و ارزیابی به کشورهای جهان گسیل دارد. بخش چهارم: در شهرستان سمیرم حدود 10 میلیون درخت سیب غرس شده و حدود 5/1 میلیون رأس دام، در آن تعلیف میشود، در صورتیکه آن منطقه برای حدود یک میلیون دام ظرفیت دارد. لذا بواسطه عدم برنامه ریزی صحیح، هم دامداران بخاطر کمبود چراگاه و مرتع تحت فشار قرار دارند و هم کشاورزان تحت فشار جنگلداری و جنگلبانی با مشکلات تبدیل زمین زراعی به مرتع مواجهند و هم سیبکاران بواسطه نبودن امکانات، مقدار زیادی از سیب درختیشان را به تعلیف دامها داده اند. از وزارت محترم کشاروزی میخواهم برنامه ای بنیادین برای حل مشکل کشاورزان و دامداران تنظیم نماید. از مردم متدین و شهیدپرور سمیرم (شهری، روستائی،عشایر) که از برنامه ستا پشتیبانی جنگ، با راهپیمائی عظیم، پشتیبانی و آمادگی خود را برای حضور در جبهه ها اعلام نمودند، تشکر مینمایم. والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته. منشی – آقای کامیار بفرمائید. علی کامیار- بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدر و یسرلی امری و احلل عقدة من لسانی یفقهوا قولی. بزرگترین افتخار بر ملت ما است که بعد از 7 سال نبرد تحمیلی رودرروبا دشمن اصلی و واقعی خود می جنگد و با بهره گیری از قدرت لایزال الهی بزرگترین قدرتهای جهانی را در خلیج فارس، ناتوان و عاجز نموده و علیرغم فشارهای موجود در انتظار دشمنان مبنی بر خستگی در مقابل نبرد تحمیلی نه تنها اظهار خستگی ننموده بلکه بزرگترین آمادگی و پشتیبانی خود را در همین اعلامیه ده ماده ای شورای عالی پشتیبانی نشان داده است. ان شاءالله خداوند متعال این ملت را برای امام سازش ناپذیرمان خفظ کرده و رهبری آن رهبر را به رهبری امام زمام متصل گرداند. اما آنچه امروز زبانزد خاص و عام است خلوص و ایثار و فداکاری و حضور با قدرت بسیجیان و جان برکف و ارتشیان غیور ما است که در مقابل دشمن بعثی و سایر وابستگانشان عاشقاه و دلاورانه می رزمند و امید ابرقدرتها را از حفظ صدام و حزب بعث ناامید کرده اند امید است ان شاءالله این عاشقان الله و این یاران و لبیک گویان امام حسین و این جان نثاران راستین به زودی بتوانند ملت غمدیده و مظلوم ما را با پیروزیهای چشمگیرشان شاد کرده و ذلت ابدی را بر دشمنان ما به ارمغان آورند. اما این ایام مصادف بود با پنجاهمین سالگرد شهادت شهید مدرس که شایسته است ضمن ذکری از آن شهید بزرگوار و تجلیل از مقام آن شهید اشاره ای به انتخابات آینده مجلس داشته و از نقش آن شهید که امام به عنوان الگویی برای نمایندگی در مجلس از ایشان یاد کرده اند، سخن بگوئیم. بر ملت ما است که در آستانه انتخابات دوره سوم مجلس شناخت بیشتری از مدرس داشته تا ان شاءالله در لبیک به فرمان امام که فرمودند مثل مدرسها را انتخاب کنید، انجام وظیفه نمایند. آنچه که بیش از همه در روح شهید مدرس وجود داشت اخلاص و تقوای او در مقابل خداوند متعال بود و همین روحیه اخلاص و یقین او بود که به وی قدرت بخشیده به نحوی که در مقابل رضاخان چنان ایستاده بود که وی را مستأصل کرده و به فرموده امام عزیز: مدرس قدرتمند بود به خاطر اینکه الهی بود. مدرس مثل بعضی های امروزی فکر نمی کرد داشتن سرمایه زیاد و یا کارخانه و یا بنیاد و یا شرکت را قدرت آفرین نمی دانست. و او در حمایت از مستضعفین شعار نمی داد و شعار او با عمل او یکی بود. هرآنچه می گفت عمل می کرد. نه اینکه به طور مثال در شعار طرفدار مستضعفان باشد و در عمل سرمایه داری را شیوه خود سازد و برای گمراه نمودن اذهان خود سرمایه داری را نیز بکوبد. و یا اینکه در شعار بگوید من ضابطه را بجای رابطه تعیین میکنم ولی در عمل بیشترین رابطه خودر و گروهی را سرمشق قرار دهد و بزرگترین ضوابط را پایمال کند. ان شاءالله کسانی که چنین شیوه ای را در پیش گرفته اند با تذکر این کلام امام صادق علیه السلام که فرموده اند: «کونوا دعاة الناس بغیرالسنتکم.» تغییر رویه بدهند و بدانند که عمل شان به مراتب از شعارشان مورد توجه است. اگر عمل مغیر با شعار باشد زشت ترین و بدترین روش که روش منافقین نیز می باشد اتخاذ شده است. کلام مدرس که فرمود دیانت ما عین سیاست ما است و سیاست ما عین دیانت ما. ان شاءالله مورد توجه باشد. نباید دین قربانی سیاست و سیاست قربانی دین گردد. امروز بعضی ها ناخودآگاه درست قدم به راهی گذاشته اند که قربانی کردن دین به عنوان سیاست است واین در دراز مدت تأثیر خود را نشان میدهد و انعکاس آن به صورت آنی نیست. امروز اگر کسانی برای پیدا کردن راهی برای اعمل سیاستهای شخصی و گروهی متوسل به دین می شوند و برای پیاده کردن غرایضشان از دین مایه می گذارند و حتی بعضی وقتیها مغایر با سیاست خویش می بینند، با آن مخالفت می کنند و یا به نحوی توجیه می نمایند که راهی جز راه مهدی هاشمی نمی روند و نهایتاً بدانند که مثل او برای قتل عمد یک آیة الله حتی مجوز شرعی من درآوردی نیز پیدا خواهند کرد. و این، قربانی کردن دین در مقابل سیاست است. اگر امروز در مقابل یک ناحقی حتی از خودی ها سکوت کنیم این، خیانت است هر چند کوچک و اندک. ولی این خطاهای کوچک زمانی چون قطره جمع می گردند و خیانت بزرگی را فراهم خواهند آورد. اگر امروز بعضی ها برای پیشرفت روند امور گروهی خود گوشه ای از اسلام را نادیده بگیرند و به عمل یک خلاف شرع، هر چند خفیف مجوز بتراشند، بدانند که این شروع به پایانی وصل خواهد شد که دیگر گناه کبیره است و آنجا نقطه سیاه و یا ظلمتی است که انسان یارای دیدن حتی خویش را نیز ندارد. اگر روح مدرس برای ما الگو باشد نباید به سادگی از کنار مسائل بگذریم و بلکه باید به شدت برخورد کنیم. امروز درست است که در رأس نظام جمهوری اسلامی ما بحمدالله و المنة فقیهی عادل و عزیزتر از همه چیز ما وجود دارد ولی آیا دزدی و خیانت به آرمان مسلمین و مستضعفین با روح اسلام سازگار است؟ آیا بی بند و باری که در بعضی از شهرهای بزرگ از جمله در تهران به نام بی حجابی یا بد حجابی وجود دارد با روح اسلام سازگار است؟ آیا سوء استفاده بعضی از مسؤولین در رده و مقامهای مختلف با روح نظام اسلامی و با رهبری امام امت سازگار است؟ و آیا چشم پوشی از این مسائل با روح اسلام سازگار است؟ مسلماً نه. و مسلماً باید با رشوه خواری و احتکار و فرصت طلبی برخورد کرد. ولی باید این مسائل را چه کسانی تذکر بدهند و توسط چه کسانی جلو این مسائل گرفته شود؟ مگر نه این است که نمایندگان مجلس بر اساس قانون اساسی باید ناظر بر اجرای قوانین باشند؟ پس چرا بعضی از نماینده ها به بهانه های مختلف سخن از این مسائل نمی گویند و چرا در مقابل بعضی از خلافکاران ساکتند و چرا فکری به حال این مسائل مختلف نمی کنند؟ درست است که امام امت در رأس این نظام اسلامی است و رؤسای سه قوه و مقامات درجه یک کشور همه انسانهای سالم و مصلح و با تقوای جامعه هستند ولی اینها متقبل همه مسائل نیستند و انتظار دارند که مجلس با این مسائل برخورد کند . باری ناسپاسی است اگر از تحرک مجلس مخصوصاً درمورد تفحص ها تقدیر و تشکر نکنیم. ولی جامعه 50 میلیونی ایران بیش از اینها را می طلبد و بهانه های مختلف از قبیل نماینده محلی از اعراب ندارد و کیست که به حرف ما گوش بدهد و مسؤولین اجرایی با تبعیض برخورد می کنند یا به اصطلاح بعضی خطی عمل میکنند، اینها هیچکدام مشکل را دوا نمی کند و نهایتاً اینکه مجلس باید انتقادگر باشد و اگر بخواهد در همه مسائل بی دقتی و بی توجهی به خرج دهد مسلماً جای انتقاد نیز بسته شده و آزادی مسلم مردم سلب خواهد شد. خلاصه کلام اینکه باید مدرس وار بود و از ارزشهای اسلام قدرتمندانه دفاع کرد و مدافع ریز و درشت را در مقابل پیاده شدن این اسلام از بین برد. و نباید گذاشت که بعضی انتظار داشته باشند که نماینده باید همه اش تأکید کننده و به قول آن برادر بلی قربان گو باشد. و مجلس نباید و نماینده نباید دست و بال یک مسؤول اجرائی را بگیرد و مانع از اقدامات وی باشد ولی این نیز درست نیست که مسؤول اجرائی، نماینده مجلس را جدا از خود بداند و هرچه او میگوید به آن شک کند و یا برای تلاشهای نماینده در کارهای مردم به عناوین مختلف بی توجهی کند و یا مارکی زده و با بی توجهی از کنار آن بگذرد و باید همه ما نگذاریم مجلس به بهانه های مختلف تضعیف بشود که تضعیف نماینده و مجلس در واقع همانطوریکه قبلاً نیز گفته شده تضعیف مردم است. و تضییع حق مردم بنده به علت کمبود وقت با تشکر تذکراتی را لازم می بینم و سخانم را پایان میدهم. 1- ابتدا از جناب آقای ایروانی وزیر محترم اقتصاد و دارایی تشکر میکنم که از مسأله بنیاد نبوت بسادگی نگذشتند. 2- جای بسی تقدیر است از جناب آقای ری شهری وزیر محترم اطلاعات که با ماجرای مهدی هاشمی قاطعانه برخورد کردند ولی تقاضا میکنم که شاخه های این گروه منحرف را در شهرستانها و ارومیه دنبال کنند که وجود اینها در شهرستانها خطری برای آینده می باشد. 3- از وزیر محترم آمورش عالی می خواهم که در ارتباط با سهمیه امسال جهادسازندگی در کنکور سال جاری و نحوه پذیرش دانشگاه دقت بیشتری بعمل آورند و نگذارند برادران جهادگر با داشتن رتبه های بسیار بالا در دانشگاه پذیرفته نشوند. 4- ضمن تقدیر و تشکر از برخورد جناب آقای آقازاده وزیر محترم نفت در مورد تخلف استاندار آذربایجان غربی در فروش بنزین غیرمجاز، از وزیر محترم کشور می خواهم که در این مورد برخوردی جدی نمایند که انشاءالله مجبور به طرح این موضوع در مجلس نباشیم. و نیز از آقای محتشمی می خواهم که وقت بیشتری برای رسیدگی به مسأله گروهکها در منطقه کردستان و آذربایجان غربی گذاشته تا ان شاءالله این گروهکهای وابسته و خود فروخته دوباره جان نگیرند. در پایان عرایضم امید آنکه ان شاءالله مجلس در پایان دوره دوم موفق به تعیین ضوابطی برای عزل و نصبها گردد تا هر مسؤولی و خدمتگزاری تویط یک مسؤول جدیدالورود به خاطر یک امر واهی کنار گذاشته نشود و ما شاهد انتصابات بدون صلاحیت صرفاً به خاطر آشنایی نباشیم که این باعث رشد متخلفین و منحرفین و فرصت طلبان و بالعکس باعث کناره گیری و برکناری حزب الله و متعهدین و خدمتگزاران صدیق خواهد شد. باید با کمال اخلاص از راه پیماییی های چشمگیر مردم (نایب رئیس – وقت تمام شده است) در حمایت از فرمان ده ماده ای شورای عالی پشتیبانی تقدیر و تشکر نمود و یادی از حضور با شکوه مردم ارومیه در این راه پیمایی کرد هرچند با عدم حضور یکی از مقامات درجه یک کشور مثل جناب آقای هاشمی ریاست محترم مجلس و جناب آقای خامنه ای ریاست محترم جمهور مواجه بود و عشق و علاقه مردم جهت زیارت یکی از این بزرگواران بحدی بود که وقتی شنیدند که از این بزرگواران کسی نیامده بشدت متأثر شده و حتی بعضی از آنها به بنده گفته اند اظهار گلایه آنها را به این عزیزان و نورچشمان برسانم. امید آنکه ان شاءالله همانطور که وعده فرموده اند به زودی جبران کنند. ضمن تقدیر و تشکر از جوانان حزب الله شهرمان که در این اعزام اخیر سپاهیان حضرت محمد (ص) دو برابر تعداد پیش بینی شده به جبهه رفته اند می خواهم ان شاءالله این حرکت را ادامه دهند تا با ریشه کن شدن صدام توسط بسیجیان جان برکف بزرگترین عامل مشکلات نظام جمهوری اسلامی را از میان برداشته و پیروزی نهائی را نصیب ملت ما بگردانند والسلام علیکم و رحمة الله. منشی – آقای حجازی بفرمائید. سید ابوطالب حجازی – بسم الله الرحمن الرحیم. سلام به رهبر بزرگوار انقلاب امام امت و آیة الله العظمی منتظری قائم مقام رهبری و ملت سلحشور ایران. حوادث و وقایع سازنده تاریخند و تاریخ یک ملت شرف و عزت آن ملت است. عزت و ذلت یک ملت را در گذشته و حال و آیندهع نمی توان جدای از حوادث تاریخی بررسی نمود و اصولاً زندگی سیاسی و اجتماعی هر ملت با تاریخش پیوستگی کامل دارد. کشور ما در طول تاریخ با فرازو نشیبها و اوج و حضیضها مواجه بوده و در مواجهه با این وقایع گاهی سرفراز بوده وزمانی طعم تلخ سرافکندگی را چشیده. ولی کشور ما پس از انقلاب حوادثی را پست سرگذاشته که برای همیشه در تاریخ سربلند خواهد بود. و رمز این سربلندی را در اصالت انقلاب از برکت اسلام و درایت رهبری و استقامت ملت می توان یافت. سقوط رژیم شاهنشاهی، تثبیت جمهوری اسلامی، رویاروئی نظامی با ابرقدرتها،عقب راندن متجاوزین بعثی، نفوذ در عمق خاک دشمن، توفیق در نبردهای سیاسی در صحنه بین المللی، همه حوادثی هستند که هر یک اوراق و فصلهای طلائی و رزینند که بر تارک تاریخ کشور ما می درخشند. از این حوادث شگفت انگیز اعلام آمادگی مردم برای دفاع مقدس تا پیروزی کامل بر دشمن در قالب مانورهای چندصد هزار نفری و میلیونی پس از فتوای اخیر حضرت امام و انتشار بیانیه ده ماده ای شورایعالی پشتیبانی جنگ بوده، که نه تنها ملت ما اعلام آمادگی کرد بلکه اقشار مختلف مردم با پذیرفتن هزینه رزمندگان به جهانیان اعلام داشتن که اگر روزی فرضاً دولت هم توانائی تحمل هزینه رزمندگان را نداشته باشند حاضرند تا پیروزی نهائی به بهترین وجهی این هزینه را با جهاد مالی تقبل نمایند. راستی ملتی که چنین اراده ای استوار و محکم دارد. و در طول بیش از هفت سال جنگ تحمیلی در زیر فشار صدها مشکل اقتصادی و اجتماعی کمر خم نکرده و با صلابت ایستاده و سرود جنگ جنگ تا پیروزی می خواند و آهنگ یاس و ناامیدی برای دشمنان خود می نوازد، آیا جنگیدن با چنین ملتی آسان خواهد بود؟ و تعجب است که از امیر کویت که در آستانه اجلاس سران ودو ابر قدرت در آمریکا، از ریگان و گورباچف برای پیان جنگ استمداد می طلبد و این استمداد در حالیست که امیر کویت ناتوانی ودو ابرقدرت را تجربه کرده است و در طول جنگ صدام را یاری تسلیحاتی داده و در صدور قطعنامه 598 جانب او را گرفته معذلک از بزانودرآوردن ایران عاجز گشته اند. امیر کویت می بیند که شوروی در افغانستان درمانده شده و اعلام خروج نیروهایش را کرده و آمریکا هم با لشکرکشی خود در خلیج فارس با ناتو نتوانسته کاری از پیش برد و لذا اعلام عقب نشینی کرده اند. ایتالیا و فرانسه زودتر از دیگران سر عقل آمده و خود را نجات داده اند و انگلیس و هلند و بلژیک با هزینه 12 میلیون دلار اعلام کرده اند که در خلیج فارس فقط چهارمین یافته و مأموریتشان تمام شده و در حقیقت شرم دارند بگویند که از خلیج فارس عقب نشینی می کنند. امیر کویت ذلت برفراشتن پرچم آمریکا در حقیقت پرچم کفر را بر کشتیها پذیرفت. آمریکا نه تنها نتوانست برای حفاظتش کاری کند بلکه خود در غرقاب خلیج فارس در حال غرق شدن است زیرا اسکورت کشتیهای کویت برایش روزانه ده میلیون دلار هزینه دارد مضافاً با شکسته شدن هیبت آمریکا در خلیج فارس عظمت اقتصادی آمریکا، هم با تنزل ارزش دلار و پائین آمدن ارزش سهام در بازارهای جهانی، شکسته شده. امیر کویت می بیند در طول دوران جنگ از سال 63 تا سال 65 تعداد 13 فروند کشتیهایش مورد حمله قرار گرفت در حالیکه با آمدن آمریکا در منطقه نه تنها آمریکا معجزه ای برای کویت نکرد بلکه در هشت ماهه سال 66 تعداد هشت فروند کشتیهایش هدف قرار گرفته اند وانگهی خود آمریکا هم از حمله به دلیرمردان دریائی ایران در امان نبوده و 5 فروند از نفتکشهایش و نفتکشهای تحت حمایتش مورد اصابت گلوله های آتشین قرار گرفته و هلیکوپترهایش نیز سرنگون شدند و همه اینها منهای زیانهای اساسی است که متوجه کویت شده چه آنکه کویت از خسارات ناشی از اصابت موشک در امان نمانده و با جعل اسم برای نفتکشهایش در صحنه بین المللی یک دزد و جاعل معرفی شده واز ترس قایقهای تندروی رزمندگان ما مجبور شده بعضی از نفتکشهایش را نیز از رده خارج کند. امیر کویت می بیند همین دو ابرقدرت آنچنان زمینه سازی کرده اند که سران عرب با تمام هیاهوئی که برای نجات فلسطین به راه انداخته بودند در کنفرانس امان و کنفرانسهای مشابه بنشینند و ذلت صلح با اسرائیل را من غیر مستقیم بپذیرند باز جای شگفتی است از امیر کویت و همفکرانش مانند ملک فهد که از این دو ابرقدرت پایان جنگ را می طلبد راستی اگر کویت و سران عرب خاتمه جنگ را می خواهند، دست از یاری صدام بردارند و اگر سران ابرقدرتها مخصوصاً ریگان و گورباچف دارای معجزه هستند در هیمن اجلاس هم که شده متجاوز را معرفی کنند که با محاکمه متجاور جنگ پایان می پذیرد. هم عراق از شر صدام آسوده می شودو هم منطقه در امان خواهد بود. و هم بعد از این هیچ کس خیال تجاوز به کشوری را نخواهد کرد. با تمام این احوال، ما از این جهت از امیر کویت متشکریم که با دعوت آمریکا به منطقه ورو در رود قرار دادن ان با سپاهیان اسلام موقعیتی فراهم کرد تا ایران اولا قدرت و صلابت خود را به همه نشان دهد و عملا برای جهانیان ثابت کند که آمریکا طبل توخالی و شیر بی یال و دم است، و همان گونه که رهبر ما فرمود هیچ غلطی نمی تواند بکند. در اینجا از ملت سلحشور ایران وهمه رزمندگان تقدیر و تشکر می کنم. و خصوصاً از مردم دلیر گیلان، مردم سرزمین میرزا کوچک خان و از مردم شریف شهرستان رشت و ستاد پشتیبانی جنگ، نماینده محترم حضرت امام، ائمه محترم جمعه، روحانیت منطقه و همه اقشار که در دو ماه پیش با ارسال 1260 کامیون کالا به ارزش دویست میلیون تومان. پیشتاز کمک رسانی به جبهه بوده. و اخیراً هم با اعزام 21 گردان رزمنده و 312 کامیون کلا و بیست میلیون تومان وجه نقد به جبهه و برپائی مانور 200 هزار نفری به ندای مسؤولین پاسخ مثبت داده اند. و از دلیر مردان لشکر قدس گیلان که در عملیات نصر مورد تقدیر ریاست محترم مجلس قرار گرته و ریاست مجلس عملیات آنها را به فاو کوچک تشبیه کرده اند، سپاسگزاری می نمایم. در خاتمه از مسائل حوزه انتخابیه چند تذکر دارم. 1- مسأله دانشگاه گیلان: همان گونه که قبلا تذکر دادم باز عرض می کنم که جناب دکتر فرهادی وزیر محترم علوم به مسأله مدیریت دانشگاه گیلان رسیدگی نمایند. و راضی نشوند که هرساله صدها جوان از نقاط مختلف کشور برای تحصیل و تزکیه و تهذیب وارد دانشگاه شوند اما در موقع خروج از دانشگاه حالت بدبینی نسبت به مسؤولین و به روحانیت داشته باشند. و این مسؤولیت مستقیماً متوجه جناب وزیر است. من می گویم تا رفع تکلیف از خود نمایم. 2- مسأله شرکت سفیدرود: و روی سخنم با جناب دکتر زالی وزیر محترم کشاورزی است که نگذارند شرکتی که از نظر مرغ و ماهی و لبنیات می تواند چند استان را تأمین کند در اثر سوء مدیریت نابود شود. وقتی تذکر میدهم که چرا فلان استخر ماهی تلفات دارد؟ جواب میدهند چون استخر قبل از انقلاب از آب گیرهای طبیعی به وسیله کارشناسان رومانی آماده شده و فنی نبوده و آب گلآلود به استخر ریخته شده، تلفات داشته است. در حالی که استخرداران روستائی در جوار همین شرکت با کیفیت بسیار پائین تر، نه دارای کارشناس هستند و نه دارای امکانات، ماهی های پرورشی خود را با کیفیت عالی به بازار عرضه می کنند،تلفات هم ندارند. وقتی همین جواب وزارت را، استخرداران روستائی می شنوند از شیرینی جواب می خندند وانگهی در باره تلف شدن مرغ پائین آمدن تولید شیر و مردن گاو و خراب شدن کارخانه دام و از بین رفتین علوفه و پورد کردن ماهی های فاسد شده که اخیراً اتفاق افتاده و خریدن بچه ماهی از استانهای دیگر چه می گوئید؟ حتماً آنها را هم قبل از انقلاب آلمانی ها و آلبانی ها و ژاپنی ها و دیگران به صورت غیر فنی آورده اند پس جناب دکتر زالی! مدیریتی که از طرف حضرت عالی (نایب رئیس – وقت تمام شده است) چه کار می کند؟ به هر حال وظیفه شرعی و قانونی برادرمان دکتر زالی است که به این امور رسیدگی نمایند. 3- از مسؤولین ذیربط خصوصاً برادران حاج عبدالوهاب استاندار محترم گیلان می خواهم که دستور لایروبی رودخانه لشت نشا را که اخیراً با طغیان آب، خسارات فراوان به اهالی وارد کرده صادر نمایند. والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته 4- تذکر نمایندگان مجلس به مسؤولان اجرائی کشور به وسیله آقای نایب رئیس نایب رئیس – تذکرات نمایندگان مجلس به مسؤولان اجرائی کشور 1- آقای صادقلو نماینده رامیان و آزادشهر: به وزارت کشاورزی در مورد رفع نیاز کود سیاه کشاورزان منطقه رامیان و آزادشهر و ترکمن صحرا، تذکر داده اند. 2- آقای محمدی نماینده خرمشهر و شادگان: به دولت در مورد حل مشکلات و برآوردن خواسته های کارکنان سازمان آب خرمشهر و تقدیر از فعالیتهای آنان تذکر داده اند. 3- آقای ملک آسا نماینده ملاوی: به وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی در مورد تأمین متخصص ارتوپد و زنان بهداری لرستان و اعزام پزشک از محل طرح و اعزام به نقاط محروم و جنگی لرستان، به وزارت بازرگانی در خصوص تأمین لوله مورد نیاز استان، به وزارت آموزش و پرورش در مورد رسیدگی به وضع مدیریت گروه تجهیز و نوسازی مدارس استان لرستان، تذکر داده اند. 4- آقای فاضل هرندی نماینده اصفهان: به وزارت صنایع سنگین درمورد تحویل 60 دستگاه ماشین سفارش داده شده هیئتهای هفت نفره تذکر داده اند. 5- آقای حسینی نژاد نماینده اردکان: به وزارت نفت در مورد سوخت رسانی منطقه. 6- آقای قریشی نماینده خمین: به وزارت آموزش و پرورش در مورد تأمین معلم و دبیر راهنمائی در دبیرستان برای خمین و حومه و به شرکت دخانیات در مورد رسیدگی به وضع توزیع سیگار در خمین ، تذکر داده اند. 4- تصویب طرح اهداف و وظایف وزارت آموزش و پرورش نایب رئیس – دستور را شروع بفرمائید. منشی – اولین دستور: دنباله رسیدگی به گزارش شور دوم کمیسیون آموزش و پرورش در خصوص طرح قانونی اهداف و وظایف آموزش و پرورش (سه ماده تصویب شده) فصل سوم، اصول و مبانی و خط مشی کلی وزارت آموزش و پرورش. ماده 4 – بر اساس تقدم رتبی ترکیه بر تعلیم تربیت اسلامی در نظام آموزش و پرورش جایگاه ویژه ای دارد. علاوه بر انتخاب معلمانی که خود باید متصف به صفات کریمه باشند جهت بنیه تربیتی نظام، واحد امور تربیتی در سطح معاونت وزارت تشکیل می شود. نایب رئیس – پیشنهادی ندارد؟ هراتی – آقای موحدی! ماده 3 هنوز تصویب نشده است. نایب رئیس – تصویب شده است. ماده 3 تا آخر تصویب شد، الان اول ماده 4 است. غلامرضا فدائی – تذکر آئین نامه ای دارم، پیشنهاد من مطرح نشد. نایب رئیس – در مورد پیشنهاد شما هم با رئیس کمیسیون هم با اداره قوانین صحبت شد. پیشنهاد جناب عالی بعد از وقت قانونی داده شده، از این جهت قابل طرح نیست. غلامرضا فدائی – پس چرا چاپ شده است؟ نایب رئیس – پرونده را آورده اند دقیقاً دیدیم. فقط پیشنهادهائی که قبل بوده، یعنی به وقت رسیده و در کمیسیون مطرح شده و بحث شده و در این پیشنهادهائی ضمیمه هست، قابل بحث است. پیشنهاد دیگری قابل بحث نیست. غلامرضا فدائی – حاجی آقا! پس چرا چاپ شده؟ چرا شماره ثبت دارد؟ نایب رئیس – آن را دیگر باید خودتان با کمیسیون بررسی کنید. موحدی ساوجی – چاپ شده، در این پیوست ها چاپ شده است. نایب رئیس – چاپ نشده، در این پیوست ها نیست. به هر حال باید این مسأله روشن بشود. چون پرونده را نگاه کردیم، به وقت نرسیده بود. غلامرضا فدائی – من اعتراض دارم. نمی دانم اگر به موقع داده نشده چرا چاپ شده؟ هم چاپ شده و هم شماره ثبت دارد. نایب رئیس – رئیس کمیسیون این را مشخص بکند که آیا این پیشنهادها به وقت بوده و مطرح شده یا نه؟ غلامرضا فدائی – حاجی آقا! به وقت بوده. نایب رئیس – جناب آقای فدائی! از نظر ما که فرقی نمی کند. از نظر آئین نامه، اگر پیشنهادی به وقت به کمیسیون داده شده، در کمیسیون بحث شده ولی نظر تأمین نشده، اینجا قابل طرح است. و معمولا این پیشنهادها، ضمیمه پیشنهادها تنظیم می شود. اما اگر بعد از وقت بوده قابل طرح نیست. غلامرضا فدائی – حاج آق! بعد از وقت نبوده است. نایب رئیس – پرونده را اینجا آوردند نشان دادند که بعد از وقت بوده. موحدی ساوجی – به هر حال پیشنهادشان چاپ شده نایب رئیس – حالا در عین حال رئیس کمیسیون نظرشان را بدهند تا ما بتوانیم مطرح کنیم. مرادعلی احمدی (رئیس کمیسیون آموزش و پرورش)- خارج از وقت بوده. فدائی – کجا خارج از وقت بوده؟ نایب رئیس – این پرونده که آوردند اینجا، من نگاه کردم دیدم خارج از وقت بوده. یعنی پیشنهادهائی که در وقت، داده شده و بحث شده جدا هست و پیشنهاد ایشان هم جدا است. پیشنهاد دیگری ندارد؟ (اظهاری نشد) اگر کمیسیونهای دیگر در این گزارشاتی که داده اند پیشنهادی دارند، مطرح کنندو گرنه رد بشویم (اظهاری نشد) ماده بعد را بخوانید. (به شرح زیر خوانده شد) ماده 5 – برخورداری از آموزش های عمومی برای کلیه دانش آموزان کشور باید به گونه ای باشد که همه، بر حسب استعداد و جنس بتوانند از تعلیمات مناسب جهت شکوفائی خلاقیت ها بهره مند شوند. آقای هراتی پیشنهاد دارند، مطرح بفرمائید. هراتی – بسم الله الرحمن الرحیم. پیشنهاد بنده در انتهای صفحه 5 پیشنهادات و ابتدای صفحه 6 چاپ شده است. استدعا می کنم عزیزانی که می خواهند در مخالفت یا موافقت صحبت کنند این قسمت پیشنهادات را باز کنند، انتهای صفحه 5 و ابتدای صفحه 6. در ماده 20، پیشنهاد بنده این چنین است: بعد از «شکوفائی خلاقیت ها»این جمله اضافه بشود: «و تأمین نیازهای آینده جامعه و زندگی خانوادگی در ابعاد گوناگون تربیتی» برادرها عنایت بفرمایند که ما در اینجا تصویب کردیم … این است که آموزش و پرورش را به دو دوره تقسیم کردیم: یکی دروه آموزش عمومی است ویکی دوره آموزش نیمه تخصصی. در دوره آموزش عمومی آنچه که برادرها در کمیسیون آوردند فقط این جلمه هست که «برخورداری از آموزشهای عمومی برای کلیه دانش آموزان کشور باید به گونه ای باشد که همه بر حسب استعداد و جنس بتوانند از تعلیمات مناسب جهت شکوفائی خلاقیت ها بهره مند شوند» در حالی که یکی از مسائلی که واقعاً ضرورت دارد در کتابهای آموزش عمومی در سطح جامعه گنجانده بشود، این است که این کتابها بر اساس نیازهای آینده جامعه در مرحله اول پی ریزی بشود ممکن است برادرها بخواهند اشاره کنند خوب، آنچه که ما گفتیم استعدادها شکوفا بشود این، در متنش هست. در حالی که به هیچ وجه چنین نیست. مسأله شکوفائی استعدادها و خلاقیت ها، یک مسأله عام و عمومی است در حالی که ما آن چیزی که انتظار داریم این است که در کتابهای درسی ما در مرحله اول آن چه که جامعه به آن نیاز دارد باید در این کتابها باشد و رهنمودهائی ارائه بشود. دومین نکته ای که در اینجا اشاره شده این است که علاوه بر این مسأله مسائلی که در زندگی خانوادگی مطرح است، ما بیائیم از هیمن ابتدا که سن پذیرش مطلب برای کودک است، بعضی از روان شناسها اعتقادشان بر این است که تا سن 9 سالگی شما می توانید یک فرد را مذهبی بسازید. تا سن 16 سالگی برای یک فرد امکان آموزشهای عقیدتی و مذهبی هست. اگر در این سنین شما بهره برداری نکردید، قطعاً در آن سنین بعد شما دچار مشکلات عدیده خواهید شد. لذا نکته بعدی که در کتابهای عمومی باید لحاظ بشود، مسائل زندگی خانوادگی است که اعم از دختر و پسر باید آن مسائل را بدانند، و نهایتاً مسائل تربیتی. یعنی ضرورت دارد که ما مسائل تربیتی، شیوه احترام به پدر و مادر، برخورد با اولیاء، برخورد با معلم، برخورد با جامعه، برخورد با اقشار مختلف را به دانش آموزان آموزش بدهیم. برای اینکه ما تا انتهای دوره آموزش عمومی را تقریباً اجباری کردیم بعد از آن این فرد در اختیار ما نیست. لذا باید کتابهای درسی ما دارای سه بعد تأمین نیازهای اجتماعی آینده، مسائل زندگی خانودگی و مسائل تربیتی، در ابعادگوناگونش لحاظ بشود. ضمن اینکه عزیزان مطلع هستند ما آ“ تعدای را که می توانیم در جامعه جذب دانشگاه های مملکت بکنیم فقط ده درصد است. یعنی از حدود 600 هزار نفری که در کنکور شرکت می کنند فقط 60 هزار نفر می توانند به دانشگاهها راه پیدا بکنند و بقیه می مانند و این آموزشها، بهترین و مناسب ترین شرایطش در دوران تحصیلی برای دانش آموزان هست که باید لحاظ بشود و مخصوصاً با توجه به اینکه یک تعداد زیادی از دخترها، بعداً دیگر ادامه تحصیل نمی دهند و به زندگی خانوادگی و زناشوئی گرایش پیدا می کنند و تشکیل خانواده می دهند، این مسائل دقیقاً باید در کتابهای درسی دوران آموزش عمومی به آنها تعلیم داده بشود که وقتی قدم به خانه بخت می گذارد با یک سری آگاهی ها و یک سری از شناخت ها از زندگی اجتماعی و تربیتی برخوردار باشد. والسلام. نایب رئیس – موافق و مخالف صحبت کنند. منشی – مخالف ندارد. کمیسیون و نماینده دولت بفرمایند. آقای اسدی لاری اگر نظری دارید، بفرمائید. اسدی لاری – (معاون وزارت آموزش و پرورش)- نظری ندارم. نایب رئیس – بسیار خوب، پس پیشنهادی ندارد. کمیسیون موافق هستند. دولت هم موافق هستند. 181 نفر حضور دارند. اول ما آن ماده 4 را (که اول فصل سوم هست) به رأی می گذاریم. موافقان با ماده 4 به ترتیبی که خوانده شد قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. در همین ماده 4 یک اصلاحیه است که «جهت بنیه تربیتی»، «تقویت بنیه تربیتی» است. این خیلی روشن است. 184 نفر حضور دارند. پیشنهاد آقای هراتی مطرح است عین پیشنهاد را بخوانید. منشی – پیشنهاد ایشان این است: بعد از «شکوفائی خلاقیت ها» این جمله اضافه بشود «و تأمین نیازهای آینده جامعه و زندگی خانوادگی در ابعاد گوناگون و تربیتی». نایب رئیس – موافقان با این پیشنهاد قیام بفرمایند. (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. اصل ماده 5 به رأی گذاشته می شود. موافقان با ماده 5 قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شدا. ماده بعد را بخوانید. (به شرح زیر خوانده شد) ماده 6 – آموزشهای نظری باید به نحوی برنامه ریزی و اجرا بشود که دانش آموزان ضمن ممارست، کارهای عملی و تجربی مناسب با سن و جنس و رشته تحصیلی آنها به رعایت اولویت های منطقه ای و شرایط بومی و حداقل یک مهارت مورد نیاز جامعه را کسب نمایند. نایب رئیس – پیشنهاد ندارد. اینجا کمیسیونها هر کدام خودشان پیشنهادهایشان را ملاحظه بفرمایند. اگر مطلبی داشتند مطرح کند (اظهاری نشد). 188 نفر حضور دارند موافقان با ماده 6 قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده 7 قرائت شود. (به شرح زیر خوانده شد) ماده 7 – به منظرو تعمیم و توسعه آموزش و پرورش کشور، زمینه های جلب مشارکت مردم در امر آموزش و پرورش از هر طریق ممکن فراهم آید. موحدی ساوجی – جناب آقای یزدی! من در این ماده پیشنهاد دارم. نایب رئیس – مطرح کنید. موحدی ساوجی – پیشنهاد افزودن یک تبصره به این ماده را دارم. ملاحظه بفرمائید در صفحه ششم پیشنهادها پیشنهاد بنده چاپ شده است: تبصره – وزارت مکلف است به اشخاص حقیقی و حقوقی که دارای صلاحیت های علمی و اخلاقی بوده و متقاضی تأسیس و اداره مدرسه ابتدائی، راهنمائی و متوسط، با هزینه خود و همیاری مردم و اولیاء دانش آموزان باشند و متعهد شوند که در چهارچوب سیاست ها و اهداف جمهوری اسلامی ایران فعالیت نمایند، مجوزهای لازم را اعطاء کند. خواهش میکنم نمایندگان توجه کنند ممکن است در اینجا بعضی از نمایندگان بگویند که، مسأله «مشارکت مردم در امر آموزش و پرورش» یک طرح و یا لایحه جداگانه ای در مجلس مطرح است ولی ما کاری به آن طرح و لایحه نداریم. اینجا ما به صورت کلی در یک تبصره، آن سیاستهائی که متناسب با قانون اساسی و نظام مقدس جمهوری اسلامی است و مصالح کشور و انقلاب ما هم اقتضا میکند که این سیاستگذاریها و خطوط کلی را در همین قانون که «قانون اهداف و وظایف وزارت آموزش و پرورش است»تعیین کنیم. به نظر بنده این سیاستهای کلی در این تبصره ذکر شده است. والا ماده ای را که آقایان آورده اند، یک چیز بسیار گنگ و مبهمی است که کافی است هر مجری در هر زمان که روی کار میآید، مطابق سلیقه خودش یک قانونگذاری جدید بکند و مجری بعدکه میآید، آنچه را که او رشته است، دو مرتبه پنبه بکند. بنابراین در اینجا ما لااقل وقتی که میخواهیم مسأله مشارکت مردم و الزام وزارت آموزش و پرورش را برای بهره برداری از مشارکت مردم بیاوریم، لازم است یک چیزی در حد قانون اساسی باشد.ایجا آنطور که ملاحظه میشود، اینقدر کلی است که از عبارت قانون اساسی هم آقایان این را کلی تر آورده اندو بعد هر مجری کافی است که مطابق سلیقه خودش و ذوق خودش بخواهد قانونگذاری و سیاستگذاری بکند اگر آقایان نمایندگان محترم توجه بکنند در اینجا پیشنهادی که بنده اینجا آورده ام خیلی روشن است از یکطرف گفته ام که وزارتخانه ملزم است که از مشارکت های مردم استفاده بکند و از طرفی هم این مشارکت ها را در خطوط کلی، در تمام مقاطع تحصلی اش، از ابتدائی، راهنمائی، متوسط مشخص کرده ام اگر کسانی باشند حالا چه حقیقی و چه حقوقی ولی دارای صلاحیت های علمی و اخلاقی که این یک شرط عمده و معیار دقیقی است که روشن است. دوم اینکه خواستار این باشند که با هزینه های خودشان و با همیاری مردم، یک مدرسه ای را تأسیس و اداره بکنند، حالا همیاری مردم اعم از اولیاء دانش آموزان و یا افراد خیر دیگری که مایل هستند باشد. بنابراین ما در اینجا با توجه به این آزادی مشارکت مردم در سرنوشت جوانها و نوجوانها و فرزندان خودشان و کمک و همیاری مادی و معنوی آنها این اجازه را داده ایم و وزارتخانه را هم ملزم کرده ایم. ولی از طرفی این اجازه را نداده ایم که آنها جدا از سیاست جمهوری اسلامی ایران، بخواهند برای خودشان یک مدارسی تشکیل بدهند که مطابق با یک سیاست هائی و یک برنامه هائی که با برنامه های دولت و نظام مغایر باشد، لذا این شرط را هم ذکر کرده ایم که «باید در چهارچوب سیاست ها و اهداف جمهوری اسلامی ایران فعالیت نمایند» سیاست های جمهوری اسلامی ایران را بالاخره مجلس، دولت و نظام مشخص میکند. اما اینکه هر مدیر کلی، هر وزیری و هر معاون وزیری پیدا بشود و بعد هم بخواهد مطابق خواسته های خودش و تشخیص خودش، قانوگذاری و سیاستگذاری بکند، ولو درست هم باشد، ما این را غلط میدانیم و این را در کل، نظام ناهماهنگی میدانیم. لذا از نمایندگان محترم خواهش میکنم نسبت به این پیشنهادی که بنده داده ام، امعان نظر بفرمایند و به این پیشنهاد رأی بدهند والسلام منشی – خانم دستغیب مخالف هستند، توضیح میفرمایند. گوهر الشریعه دستغیب – بسم الله الرحمن الرحیم. من از برادران آقای موحدی تعجب می کنم با وجودی که شور اول لایحه مدارس غیرانتفاعی در اینجا مطرح شده و تصویب شده و در کمیسیون دارد شور دومش را میگذراند ایشان مصر هستند که یک چنین پیشنهادی را دو مرتبه اینجا مطرح کنند. مسأله ای که ابتدا در یک محدوده ای عنوان کردند این است که ایشان اول از قانون اساسی صحبت میکنند. با موجب تعجب من است که هم بند سوم اصل سوم و هم اصل سی ام، روی رایگان بودند تحصیل و موظف بودن دولت برای تشکیل و تأسیس مدارس و به کار گرفتن نیروها برای تعلیم و تربیت تکیه دارد. و در بند هشتم اصل سوم اگر مقصودشان هست «مشارکت عامه مردم » نه مشارکت یک عده ای. «مشارکت عامه مردم در سرنوشت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خودشان» بنابراین چون شور دوم این لایحه در کمیسیون مطرح است و مخصوصاً به پیشنهاد ها هم رسیدگی میشود، باید بطور کلی و همه جانبه نگری به این مدارس (اگر بنااست که مجلس رأی بدهد) نگریسته بشود. نه در یک محدوده کل و بسیار مبهم و ابهام آور و در نتیجه مشکلات فراوانی را به وجود میآورد. آن لایحه هست ایشان هم دستشان باز است تا حالا پیشنهادهایشان را مطرح کرده اند و باز هم میتوانند مطرح کنند. بنابراین در سطح کلی میشود این کار را انجام داد. بدون اینکه یک چیزی را در اینجا گنجاند. به همین مناسبت بنده با پیشنهاد ایشان مخالفم والسلام منشی – آقای هراتی موافق هستند، توضیح مفرمایند. حسین هراتی – بسم الله الرحمن الرحیم. برادران و خواهران محترم مطلع هستند که کلیات لایحه مشارک مردم در تأسیس مدارس غیرانتفاعی، مدتی قبل در هیمن مجلس شورای اسلامی حتی بدون یکنفر مخالف تصویب شد. جعفری اصفهانی – نه آقا من به کلیات آن لایحه رأی ندادم! نایب رئیس – آقای جعفری اجازه بدهید مطالبشان را بگویند. هراتی – اینکه عرض کردم بدون مخالف منظورم این بود که در کلیات آن مخالفی صحبت نکرد. بنابراین مسأله مشارکت مردم در تأسیس مدارس غیر انتفاعی یک مسأله مسلم و مسجلی است از دیدگاه مجلس شورای اسلامی و با توجه به اینکه کلیاتش در مجلس به تصویب رسیده است ضرورت دارد که ما اینجا در لایحه اهداف و وظایف وزارت آمورش و پرورش بیاوریم تا آن لایحه مشارکت مردمی نشأت گرفته در کلیاتش در این لایحه اهداف و وظایف وزارت آموزش و پرورش باشد همانطور که خواهرمان اشاره فرمودند دقیقاً در بند 8 اصل سوم قانون اساسی به این شکل مطرح میکند: «مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خویش»دقیقاً روی کلمه «فرهنگی اش» تکیه میشود و یکی از نمونه های مشارکت های مردمی در ارتباط با مسائل فرهنگی این است که بتوانند در این رابطه مدارس غیرانتفاعی، آن هم پیشنهاد را عنایت بفرمائید میگوید: «در چهارچوب سیاست ها و ضوابط وزارت آموزش و پرورش با تأیید صلاحیت عقیدتی و سیاسی مسؤولان آنجا» و مخصوصاً یک نکته ای که در آن لایحه وجود دارد، این است که اینگونه مدارس موظف هستند 50ی از دانش آموزانی را که وزارت آموزش و پرورش از آن نقطه معرفی میکند، در آن مدارس ثبت نام کنند. بنابراین آن تصورات و آن تفکراتی که وجود دارد که یک سری مدارس ویژه ای خواهد بود، یک سری از بچه های پولدار و سرمایه دار خواهند بود با توجه به آن لایحه ای که الان در کمیسیون در دست بررسی هست، این مسائل وجود ندارد ضمن اینکه نمایندگان محترم این نکته را توجه داشته باشند که الان 20ی بودجه کل کشور به وزارت آموزش و پرورش اختصاص دارد. در سال 1375 (یعنی 10 سال آینده) 40ی بودجه مملکت در ارتباط با آموزش و پرورش است هیچوقت قانون اساسی بالاتر از قرآن نمیتواند مطرح کند. «لایکلف الله نفساً الا وسعها» شما خیلی از بچه های محروم مناطق سیستان و لوچستان و قسمت های جنوب خراسان را ببینید که به خاطر نبودن مدرسه اینها به بدبختی و بیچارگی افتاده اند. چرا؟ برای اینکه در آموزش و پرورش شما دارید سالی 6 هزار تومان خرج بچه ای میکنید که از طبقه متومل و ثروتمند و سرمایه دار هست. او که توانائی دارد، آن پول را از او بگیرید و در سیستان و بلوچستان صرف آن فرد محروم بکنید که از تعلیمات و آموزش ابتدائی در آن منطقه باز نماند. چرا ما باید تأمین هزینه برای یک کسانی بکنیم که توانائی دارند که خرج هزینه بچه هایشان را بدهند یک نگاهی به وضع اقتصادی مملکت و سیمای 10 ساله بکنید. بنابر این اصل این پیشنهاد یک چیزی است که کلیاتش تصویب شده و گنجاندنش در اینجا ضرورت دارد به خاطر اینکه جزو اهداف آموزش و پرورش قرار بگیرد تا انشاءالله با تصویب شور دوم آن لایحه مشارکت های مردمی که دولت تقدیم مجلس کرده، انشاءالله برای همیشه در اساسنامه درج شده باشد والسلام. جعفری اصفهانی – آقای یزدی! آن جمله ای که آقای هراتی گفتند یک نفر هم مخالف نبود، آن را اصلاح بفرمائید. نایب رئیس – آقای جعفری! خواهش میکنم بفرمائید اینجوری نمیشود صحبت کرد. آقای اسدی بفرمائید. اسدی لاری (معاون وزارت آموزش و پرورش)- بسم الله الرحمن الرحیم. همانجور که فرمودند لایحه مدارس غیرانتفاعی مطرح است و بسیار هم بررسی میشود. تصور میرود که این پیشنهاد دیگر زاید باشد به خاطر اینکه مفصل تر هم روی آن بحث شده خیلی هم شکافته شده، فقط خواستم یادآوری بکنم که «مشارکت مردم، اکثریت مردم» آنهائی هستند که به این صورت نمیتوانند مشارکت بکنند که یعنی پولی را روی هم بگذارند آقای هراتی! نواحی سیستان وبلوچستان و خراسان را فرمودید جنابعالی راه دور نروید. نواحی جنوبی تهران تشریف بیاورید آن شکلی نیست که بتوانند مشارکت بکنند و با این پیشنهاد تطبیقی داشته باشد پس اجازه بفرمائید چون آن بحث مفصل تر هست، در آنجا میآید و خدمتتان تقدیم میشود و به تصور وزارت آموزش و پرورش این پیشنهاد دیگر در اینجا لزومی ندارد. نایب رئیس – بسیار خوب، آقای موحدی! تبصره پیشنهادی تان را جهت رأی گیری بخوانید. موحدی ساوجی - «تبصره – وزارت ملکف است به اشخاص حقیقی و حقوقی که دارای صلاحیت ها علمی و اخلاقی بوده و متقاضی تأسیس و اداره مدارس ابتدائی،راهنمائی و متوسطه با هزینه خود و همیاری مردم و اولیاء دانش آموزان باشند و متعهد شوند که در چهارچوب سیاست ها و اهداف جمهوری اسلامی ایران فعالیت نمایند، مجوزهای لازم را اعطاء کند.» نایب رئیس – 185 نفر در جلسه حضور دارند موافقان با این پیشنهاد قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد دیگری ندارد؟ (اظهاری نشد) خوب اصل ماده 7 را هم جهت رأی گیری بخوانید. (به شرح زیر خوانده شد) ماده 7 – به منظور تعمیم و توسعه آموزش و پرورش کشور زمینه های جلب مشارکت مردم در امر آموزش و پرورش از هر طریق ممکن فراهم آید. تبصره - … نایب رئیس – تبصره خوانده شد، احتیاج به خواندن مجدد ندارد 185 نفر حضور دارند موافقان با این ماده و تبصره آن قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده 8 خوانده شود. (به شرح زیر خوانده شد) ماده 8 – از آنجا که عمده ترین هدفهای پرورشی و آموزشی در دوران کودکی، تحقق می یابد وزارت به گزینش و تربیت بهترین و کارآمدترین معلمان برای دوره ابتدائی اقدام نماید. حاج آقا! اقدام نماید …؟ نایب رئیس – معمولا در قانون استدلال نمیکنند، حالا نمیدامن چطور اینجا در قانون استدلال شده است از نظر حقوقی در متن قانون، استدلال ذکر نمیشود. پناهنده – آقای یزدی! عبارت «از آنجا که …» حذف بشود، بهتر است ضروری هم نیست. نایب رئیس – خوب حالا عبارت «از آنجا که …» اینها عبارتی قانونی نیست حالا به هر صورت اگر پیشنهادی نیست به رأی بگذاریم … پناهنده – آقای یزدی! من پیشنهاد حذف کل ماده 8 را دارم. نایب رئیس – بفرمائید. پناهنده – بسم الله الرحمن الرحیم. من خواهش میکنم نمایندگان محترم توجه بفرمایند. ببینید! ما الان در وزارت آموزش و پرورش، نیاز شدید به معلم داریم و با کمبود معلم مواجه هستیم. این ماده اینجوری می گوید: «در بین معلمان بگردند بهترین و کارآمدترین معلمان را استخدام بکنن» اگر ما بتوانیم این کار را انجام بدهیم، این یک فکر خوبی است. ولی وقتی که مدارس ما اصلا معلم ندارد حالا آنقدر ما معلم زیادی داریم که بیائیم گزییش بکنیم؟ چون میگوید «وزارت به گزینش و تربیت بهترین و کارآمدترین معلمان موظف است» بیائیم بگردیم و ببینیم کدامشان کارآمدند مثلا 100 نفر هستند و در بین آنها 5 نفر کارآمد هستند و 95 نفرآنها را کنار بگذاریم؟ اصلا چنین چیزی واقعیت دارد و عملی هست؟ کشوری که با 50 میلیون جمعیت نیاز شدید به آن همه معلم دارد و الان ما معلم کم داریم و بسیاری از جاها با کمبود معلم مواجه هستیم. کجا ما معلم داریم که بیائیم کارآمدترین و بهترین آنها را جدا بکنیم؟ آن وقت گزینش هم دیگر برایش قاعده ای نگذاشته گزینش باید بکنند، ملاک بهترین و کارآمدترین را نگفته اند چه هست؟ اولا از اول تا به اینجا، همه اش موعظه است یعنی یک چیزهای ارشادی و وعظ و خطابه مانند است حالا ما به آن قضیه کاری نداریم. این یکی دیگر موعظه مانندتر است. یعنی یک چیز عملی که ملموس باشد که خود آدم بگوید حالا باید چه کار بکنیم. چنین چیزی وجود ندارد. یک مطلب ارشادی که بلی، بهترین معلم ها را انتخاب بکنیم کو اصلا معلم که حالا ما بهتر را انتخات بکنیم؟ چرا ما این حرف را بزنیم که اصلا عملی نباشد بعد هم فرمایش جناب آقای یزدی که فرمودند در قانون که دیگر استدلال نمیکنند «از آنجا که عمده ترین هدفهای پرورشی و آموزشی …» حالااینطور عبارت در مقدمه قانون میآید ویک مطالبی را میگویند، آن یک حرفی است در مقدمه قانون مثلا اهداف قانون را میآیند بررسی میکنند، اما در متن قانون که نمیآیند اهداف را استدلال بکنند. بنابراین ماده از اول تا آخرش ظاهراً چیزی نیست و من معتقدم که حذف بشود چون اگر حذف نشود نمیدانند چکاربکنند نه ملاک بهترین و کارآمدترین معلوم است که چه هست و گزینش هم آن وقت نمیداند چکار بکند. این ماده هیچ خاصیتی ندارد بلکه دست و پا گیر هست و لذا من پیشنهاد حذفش را داده ام. منشی – آقای هراتی مخالف هستند، بفرمائید توضیح بدهید. حسین هراتی – بسم الله الرحمن الرحیم. عزیزانی که سالها در آموزش و پرورش بوده اند و در رابطه با مقاطع آموزش و پرورش، تدریس کرده اند تجربه و آگاهی دارند، مطلع هستند که حساس ترین مقطع در آموزش و پرورش دوران ابتدائی هست. یعنی کار اساسی و سرنوشت ساز را، روی دانش آموز، معلم راهنمائی انجام نمیدهد. کار اساسی و سرنوشت ساز وی دانش آموزان، در دوران ابتدائی هست. در دوران ابتدائی هست که دانش آ,وز معلم را حساس تر از دوران دیگر به عنوان الگوی خودش انتخاب میکند و تمامی حرکات و برنامه ها و سخنان معلم به عنوان سنگنوشته در قلب و جانش نقش می بندد. اینکه آمده عنایت خاصی را در دوران ابتدائی کرده، روی حساسیت واهمیت ارزشش هست الان متأسفانه در نظام تحصیلی ما به اندازه ای که روی معلم راهنمائی و دبیرستان سرمایه گذاری میشود. روی معلم ابتدائی، آن سرمایه گذاری انجام نمیشود. و ضرورت دارد که در این رابطه آموزش و پرورش بیش از همه وجهه همت خودش را دوران ابتدائی قرار بدهد، اگر در دوره ابتدائی شخصیت دانش آموز از نظر عقیدتی و فکری و تربیتی، شکل گرفت، دوران دیگر را ما میتوانیم با یک آسودگی خاطر طی کنیم. اما اگر خدای ناخواسته در دوران ابتدائی اش دچار یک انحراف و دچار یک کجروی شد دچار یک سری معلمانی شدند که نسبت به او شناخت نداشتند، نتوانستند استعداد و توانائی های اورا درک کنند. از همانجا سرنوشت سیاهش با سرنوشت سفیدش و سعیدش رقم زده میشود. لذا اینجا روی دوران ابتدائی تکیه خاصی شده که در دوران ابتدائی، آموزش و پرورش یک دقت وعنایت بیشتری روی مسأله مبذول بکند. خوشبختانه در دروه های دیگر هست ولی در دوران ابتدائی کمتر است. بنابر این دقیقاً در ارتباط با حساسیت و نقش پذیری آموزش و پرورشی هستند که خوشبختانه ما اینجا حدود 65 نفر از آموزش و پرورش و وزارت فرهنگ و آموزش علی داریم به خوبی با توجه به تجربه عملی که دارند به این نکته آگاه هستند که دوران ابتدائی، یعنی دروان تعیین سرنوشت دانش آموز برای آینده اش گزینش هم که اینجا انتخاب شده نه آن گزینش صلاحیت عقیدتی است، بلکه اینجا منظور از گزینش، انتخاب است. مسأله گزینش وزارت آموزش و پرورش در بندهای دیگر اشاره شد. اینجا انتخاب افراد ویژه ای است که دارای آن صلاحیت های لازم باشند تا بتوانند این مسؤولیت سنگین را به مراتب از دوران دیگر و مقاطع دیگر حساستر و سنگین تر است، انجام بدهند. والسلام. نایب رئیس – موافق صحبت کند. منشی – آقای ناصری بفرمائید. ناصری – بسم الله الرحمن الرحیم. مخالف محترم مطلبی را ارائه نفرمودند که من به آن بپردازم و اصل دلیل حذف را هم جناب آقای پناهنده بیان کردند. کل این طرح مبتنی بر یک سری کلیات و شعارهائی است که اینجا پشت سرهم تنظیم شده و هیچ ضمانت اجرائی ندارد (البته با احترام به اعضاء محترم کمیسیون آموزش و پرورش که زحمت کشیده اند و واقعاً روی این طرح کار کرده اند) اما ظاهراً چهارچوب طرح طوری بوده که نمیشده کار بشود. لذا چون مبتنی بر شعار هست و کلیات … از این مسائل هرچه قدر کمتر بشود، دردسر کمتری دارد این ماده 8 هیچ ضمانت اجرائی ندارد شما اینجا یک چیزی نوشته اید که آقا!: «از آنجا که عمده ترین هدف های پرورشی و آموزشی در دوران کودکی تحقق مییابد، وزارت به گزینش و تربیت بهترین و کارآمدترین معلمان برای دوره ابتدائی اقدام نماید» اینجا نه، روش کار بیان شده و چه جوری اینها گزینش بشوند و چه کار بشود، اصلا در اینجا نیست. یک سری کلیاتی است که قابل عمل نیست. هرچقدر از شعارکمتر بشود و به چیزهائی که عملی تر است. بپردازیم بهتر است لذا من با حذف این ماده موافق هستم والسلام. نایب رئیس – متشکر نماینده دولت توضیح بفرمایند. اسدی لاری (معاون وزارت آموزش و پرورش)- آقای پناهنده فرمودندد این ماده حذف بشود و استدلال کردن که «معلم» کم هست. صحیح است ما معلم کم داریم ولی تصدیق مفرمائید که قانون تنها برای امروز نیست، برای آینده هم هست و انشاءالله برای آینده های بسیاردور. خود بنده 30 سال پیش سر کلاسها، برای فرزندان شما میگفتم که در کشورهای پیشرفته و مترقی، کار بزرگی که برای آموزش و پرورش میکنند. این است که بزرگترین متخصصین امور تربیتی پروفسورها و معلم ها را برای کلاس اول دبستان میگذارند که به بچه ها درس بدهد، این یک واقعیتی است که هست. من این را سابق آرزو میکردم و حالا که الحمدلله به آرزوی بزرگتری رسیده ام یعنی جمهوری اسلامی و قوانین جمهوری اسلامی هم بایستی واقعاً برای آینده جالبترین باشند. و آینده را تأمین بکنند. اگر ما بتوانیم روزی روزگاری که انشاءالله میتوانیم بهتریم معلمان را در کلاسهای ابتدائی به ویژه کلاس اول. صرفا هم برای این است که تشخیص استعداد داده بشود و هر کسی را به دنبال استعداد خودش بفرستند تا نتیجه کلی بگیریم. الان هم به عرضتان برسد اینکه فرمودند معلم کم هست همه آقایان و خانمها می دانند که چنین است و باز با کمال تأسف بگویم که در سطح ابتدائی ما معلمهای دیپلمه داریم و فوق دیپلم هم حتی نداریم والان در نظر داریم که به حد توانمان میزان دانش آنها را بالا ببریم. به هر ترتیبی که باشد کاری بکنیم که اینهابیایند ادامه تحصیل بدهند و سطح دانش و آگاهی آنها بالا برود برای اینکه بتوانند بهتر از عهده بیایند. به نظر بنده یکی از بهترین مواد این طرحی که آقایان داده اند همین یکی است و این بایستی حتماً باشد. ما با حذفش کاملا مخالف هستیم و مطمئن باشید که بایستی معلمهای همه مقاطع، به ویژه معلم ابتدائی انشاءالله اینجور باشند و دارای تحصیلات بالاتری باشند والسلام. نایب رئیس – متشکر آقای دهقان بفرمائید. عزت الله دهقان (مخبر کمیسیون آموزش و پرورش)- بسم الله الرحمن الرحیم. آن روزی که بحث تأسیس سازمان جوانان بود یک سری بحث بسیار خوب در این مجلس معظم مطرح شد که محورش همین بود که باید به احداث بیشتر رسید و باید به نوباوگان بیشتر رسید و باید به اطفال و به بچه ها بیشتر رسید، مهمترین پیام عمده ترین هدفهای پرورشی و آموزشی در دوران کودکی تحقق می یابد» خود حاج آقا یزدی پیشنهاد اصلاح عبارتی دارند که ما آنر می پذیریم. اما مهمترین پیام این ماده ایناست که جهت داده است به وزارت آموزش و پرورش درمورد گزینش یکی از مسایل پذیرفه شده در نظام جمهوری اسلامی است. مخصوصاً پذیرش و گزینش معلم برای دوره ابتدائی. هین جوری که فرمودند بسیاری از کشورها هستند که کمتر از لیسانس را برای معلم ابتدائی شان گزینش نمی کنند از همان اول است که اگر دانش آموز زیربنای فکری و آموزشش مستحکم شد، دوران ابتدائی معلم خوب دیده آن است که در دوره راهنمائی جزو شاگردان خوب است، آن است که در دبیرستان کلاهش را کج خواهد گذاشت، همان ایت که در کنکور قبول خواهد شد. بنابراین یکی از نقاط قوت این طرح همین ماده است، همه طرح بحمدالله طرح خوبی است و کمیسیون بذل سعی کرده است. مخصوصاً این ماده که اختصاص میدهد گزینش معلمین خوب را مخصوصاً برای دوره ابتدائی با آن قاطعانه مخالف هستم. والسلام. نایب رئیس – 186 نفر حضور دارند موافقان با حذف کل ماده 8 قیام بفرمایند (تعداد کمی برخاستند) تصویب نشد. جناب آقای نادی مرقوم فرموده اند من هم پیشنهاد داده ام که از اول ماده از «آنجا که تا می یابد» حذف شود و عبارت به این صورت بشود که «وزارت آموزش و پرورش موظف است به گزینش … » تا آخر. اگر اجازه بدهید من توضیح بدهم یا آقای نادی هم صحبت کنند فرقی نمی کند. در عین حال اگر اجازه بدهید توضیحی بدهیم مناسب هست مجلس محترم عنایت کنند ما تصورمان این است که در قانون و قانونگذاری استدلال، استنتاج و استحباب و کراهت وجود ندارد و قانون وقتی مطرح میشود «باید و نباید» وجود دارد یا «بشود و نشود» وجود دارد. در متن قانون نمیشود نوشت که این کار بشود تا چنین نتیجه ای بدست بیاید، تا چنین نتیجه ربطی به قانون ندارد، یا «چون چنین است اینکار بشود» در قانون «چون چنین است» معنی ندار در بحث های علمی، در بحث های تربیتی طبیعی است که باید یک مطلبی استدلال داشته باشد و یا توجه به نتیجه آن کار داده بشود ولی در فرم قانونی و متن قانون نویسی نمیشود استدلال کرد یا استنتاج و همچنین کراهت و استحباب. یعنی در قانون نمیشود گفت که بهتر است این کار را بکنید، خوب است این کار را نکنید، یا خوب است این کار را بکنیم. در جایی که خوب است یا بهتر است این یک موعظه است، یک نصیحت است، یک ارشاد است یک قانون نیست این یک بحثی است که در جای خودش معمولا فرموده اند. بهمین دلیل عرض میکنم و آقای پناهنده هم توی صحبتشان اشاره کردند معمولا در مقدمات لوایح (این را میشود شاهد بر بحث گرفت) عنایت میفرمایید که در مقدمه همه طرحها ودر همه لوایح یک بحث توجیهی وجود داشته باشد و لذا تمام بحث های توجیهی را در مقدمه ذکر می کنند در متن هیچ یک از طرحها یا لوایحی که تاکنون تصویب شده یا تدوین شده آن استدلالات توجیهی که در مقدمه آمده است، ذکر نمیشود.همیشه استدلالات توجیهی در مقدمه میآمده این هم شاهد بر بحث میتواند باشد. از اینجهت ما پیشنهادکردیم که این جمله از «آنجا تا میاید»حذف بشود. عبارت میشود «وزارت آموزش و پرورش موظف است به گزینش و تربیت بهترین و کارآمدترین معلمان برای دوره ابتدائی که اقدام نماید.» این توضیح ما است، اگر مخالفی نیست موافق هم صحبت نمی کند به رأی بگذاریم بسیار خوب کمیسیون هم موافق است جناب آقای اسلامی (معاون وزارت آموزش و پرورش) هم موافق هستند پیشنهاد حذف این جمله است: «از آنجا که عمده ترین هدفهای پرورشی و آموزشی در دوران کودکی تحقق می یابد»و اصل مطلب در قانون می ماند، موافقان با پیشنهادی که توضیح داده شد قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد دیگری نداریم؟ اصل ماده به اینصورت شد. وزارت آموزش و پرورش موظف است به گزینش و تربیت بهترین و کارآمدترین معلمان برای دوره ابتدائی اقدام نماید. غلامرضا فدائی عراقی - «موظف است» اضافه است آنرا هم حذف کنید. نایب رئیس – صحیح است، «موظف است» را هم برمیداریم، پس عبارت این شد: «وزارت آموزش و پرورش به گزینش و تربیت بهترین و کارآمدترین معلمان برای دوره ابتدائی اقدام می نماید.» 186 نفر حضور دارند موافقان با اصل ماده 8 قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده بعد را بخوانید. (به شرح زیر خوانده شد) ماده 9 – در جهت تأمین اهداف تربیتی و آموزشی کودکان و نوجوانان همآهنگی و همکاری صدا و سیما با وزارت الزامی است. تبصره – قانون نحوه اجرای این ماده توسط وزارت به سازمان صدا و سیما تنظیم و به تصویب مجلس شورای اسلامی خواهد رسید. نایب رئیس – پیشنهاد میکنند در ابتدای تبصره کلمه «قانون» تبدیل به «آئین نامه بشود. حسن جعفری – پیشنهاد حذ ماده 9 را میکنم. نایب رئیس – آقای جعفری توضیح بفرمائید. حسن جعفری – بسیم الله الرحمن الرحیم. با توجه به اینکه الان داریم اصول و مبانی و خط مشی وزارت آموزش و پرورش را می نویسیم و تعیین می کنیم. در ماده 22 مکتوب و 9 فعلی نوشته شده «در جهت تأمین اهداف تربیتی و آموزشی کودکان و نوجوانان همآهنگی و همکاری صدا و سیما با وزارت الزامی است.» ملزم کردن صدا و سیما با توجه به نوشتن اهداف و خط مشی آموزش و پرورش چه مناسبتی دارد؟ مگر ما داریم شرح وظیفه برای صدا و سیما مینویسیم. که اینها آمدند این را ملزمش کردند. لذا چون در اینجا ما داریم قانون خط مشی و اصول و مبانی وزارت آموزش و پرورش را مینویسیم ملزم کردن صدا و سیما هیچ مناسبتی ندارد ولذا بنده پیشنهاد حذف این ماده را دادم. والسلام. منشی – آقای فدائی مخالف و آقای موسوی تبریزی موافق هستند آقای فدائی توضیح بفرمائید. غلامرضا فدائی عراقی – بسم الله الرحمن الرحیم. من قبلا لازم می بینم که از برخوردی که کمیسیون محترم آموزش و پرورش نسبت به پیشنهادهای اینجانب کرد اظهار تأسف بکنم، از اینجهت که من اگر خارج از وقت داده بودم چرا چاپ کردند و بنده بر اساس دعوتشان در یک جلسه در کمیسیون رفتم و صحبت کردم (نایب رئیس – خوب این بحث را الان دنبال نفرمایید، مطلب تان را بفرمایید) بنابراین، این جای تأسف است. اما در رابطه با این پیشنهاد حذفی که در اینجا آ,ده ، باید خدمت شما عرض بکنم که یکی از مسایل بزرگی که شاید برادران را وادار کردبه اینکه یک چنین طرحی را بنویسند «عدم همکاری و همآهنگی سایر دستگاهها با وزارت آموزش و پرورش» است. بخصوص در جنبه های تربیتی،بخصوص در جنبه های آموزشی. اگر قرار باشد در همین جا ما صدا و سیما را مقید نکنیم یا سایر وزارتخانه های دیگر را (که البته وزارت ارشاد را هم که بعضی از بردران پیشنهاددارند که بعداً مطرح خواهند کرد) اگر قرار باشد که ما مقید نکنیم پس کجا مقید بکنیم؟ البته حرفشان درست است که باید در قانون اهداف، احیاناً وزارتخانه های دیگر یا صدا و سیما آنجا هم باید این قضیه مطرح بشود. اما از آنجا که واقعاً عنایت لازم نمیشود و هیچ توجهی به اهداف تربیتی و آموزشی نمیشود و یکی از مشکلات بزرگ و عمده وزارت آموزش و پرورش در این رابطه این است که هرچه بقول معروف رشته می کند، توسط بعضی از دستگاههای دیگر پنبه میشود، اگر که صدا و سیما ملزم به همکاری با آموزش و پرورش نباشد بخصوص در جهت اهداف تربیتی، پس این همه تدریسی که میکند چه فایده ای دارد؟ تدریس یا تربیتی که در سر کلاسها انجام میشود؟ بنابراین بنظر من این باید در اینجا باشد، البته آن فرمایش برداری هم که می فرماید در قانون صدا و سیما باید بیاید آنهم بجای خود محفوظ، ولی وجود این تأکیدی است بر این قضیه و حتما باید باشد و اگر نباشد آموزش و پرروش باز طبق همان روال گذشت دیگر، همیشه باید بنالد، همیشه باید فریاد بزند که آقا ما هرچه سر کلاس می گوییم بعد با یک فیلم یا چند فیلم در خارج همه حرفهای ما خنثی میشود. والسلام علیکم و رحمةالله. منشی – آقای موسوی تبریزی موافق هستند. توضیح بفرمائید. سید ابوالفضل موسوی – من پیشنهاد حذف تبصره را دارم. منشی – موافق دیگری نیست؟ (اظهاری نشد) نایب رئیس – کمیسیون و دولت هم نظرشان را بدهند ما برای همین رأی بگیریم. بفرمایید جناب آقای اسدی. اسدی لاری (معاون وزارت آموزش و پرورش)- این ماده و تبصره هم بنظر آموزش و پرورش بسیار جالب است، چون دستگاه صدا و سیما بسیار از نظر تربیتی مؤثر است و هم از نظر آموزشی. ما در خود آموزش و پرورش اصطلاحی داریم. آموزش سمعی و بصری، به سمع همه عزیزان رسیده است. ما سعی می کنیم به این وسیله آموزش بهتری را بدهیم. و جمله معروف و بسیار جالب و پر محتوای حضرت امام روحی و نفسی له الفداء فرمودند «این دستگاه دانشگاه است» واقعاً چنین است و اگر ما با ما همکاری بکنند مسلم بدانید اثر خیلی والائی دارد. بنده خودم سر کلاس بودم درس میدادم ا“وقت دانش آموزان می گفتند آقا ما حرف شما را قبول بکنیم یا آن را که توی سیما یا صدای جمهوری اسلامی ایران می گویند؟ گفتم چی چی؟ دانش آموزان می گفتند شما مرتب به ما میگوئید که «اساتید» کلمه غلطی است علتش هم این است که جمع مکسر متعلق به زبان عربی است، و «استا» کلمه فارسی است. این را من استدلال کردم سر کلاس خوب، بچه ها هم یاد گرفته اند، بعد می گویند توی تلویزیون می گویند که «اساتید»ما کدامش را بپذیریم؟ بنده گیر می کنم. یکی دیگر می گوید شما پافشاری کردید که «خرمن» (با فتح خ) درست است، و آنوقت آنجا می گویند «خرمن» (با کسر خ) کدامیک درست است؟ من با اینکه استدلال برایش کردم که کلمه «خر» معنی دومی دارد بمعنی بزرگ است. خرمن یعنی، من بزرگ، اینرا دانش آموزان و دانشجویان میخواهند و میگویند شما و دستگاههای تبلیغی دو جور حرف میزنید ما کدامش را بپذیریم؟ اگر صلاح میدانید این حذف نبایستی بشود بایستی آئین نامه جالبی نوشته بشود و همکاری زیادتری داشته باشیم و نتیجه های بزرگ بگیریم. نایب رئیس – کمیسیون با حذف مخالف هستید؟ دهقان - بلی، ما با حذف مخالف هستیم. نایب رئیس – 180 نفر حضور دارند، پیشنهاد حذف کل این ماده و تبصره مطرح است موافقان با این پیشنهاد قیام کنند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد بعدرا مطرح کنید. منشی – آقای هراتی پیشنهاد دارند، توضیح بفرمائید. حسین هراتی – بسم الله الرحمن الرحیم. من یکبار پیشنهاد را میخوانم و بعد توضیح عرض میکنم در صفحه 6 پیشنهادها در قسمت انتهائی صفحه این پیشنهاد چاپ شده «در جهت تأمین اهداف تربیتی و آموزشی و هنری کودکان و نوجوانان همآهنگی و همکاری وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی و سازمان صدا و سیما الزامی است. تبصره – آئین نمامه اجرائی این ماده توسط وزارت آموزش و پرورش، فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان صدا و سیما تهیه و بتصویب هیأت وزیران خواهد رسید» عزیزان مطلع هستند آنچه که الان کمیسیون آورده، فقط دو دستگاه را آورده، یعنی سازمان صدا و سیما را موظف کرده با وزارت آموزش و پرورش همکاری کند، در حالیکه مطلع هستید در مملکت ما سه دستگاه است که مسائل هنری، تربیتی، آموزشی و فرهنگی را عهده دار است این سه دستگاه عبارت است از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، که مسایل هنری و سینمای جوانان و امثال آن برنامه ها را دارد، دوم صدا و سیما است با پوشش بسیار وسیعتر و سوم وزارت آموزش و پرورش. بنا بر این حذف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یعنی شاهد بودن یک ناهمآهنگی جدید. علت اصلی این تبصره این است که معلم در سر کلاس یک مسایلی را می گوید، آنهایی که مسؤول سینما و مسایل هنری و تربیتی و فرهنگی در ارشاد هستند یک مسئله دیگر میگویند، در آموزش و پرورش یک مسئله. این ناهمآهنگی این نوع جوان و کودک را دچار سرگردانی میکند، که آیا مسایلی که در امور هنری و تربیتی صدا و سیما می گوید صحیح است، آنهایی که در اداره ارشاد محلش میگویند صحیح است، یا آنچه که معلم و دبیر در سر کلاس میگوید بنابراین در مرحله اول پیشنهاد بنده این است که به این قسمت «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» هم با توجه به اینکه متعهد یکسری برنامه های هنری هست اضافه بشود. قسمت دومش برادرها آورده اند که در رابطه با این همآهنگی به مجلس شورای اسلامی لایحه تقدیم بشود اصلا همآهنگی نیاز به لایحه ندارد همآهنگی کار نخست وزیر است در مملکت، طبق اصل 134 قانون اساسی نخست وزیر دو مسئولیت دارد: مسؤولیت نظارت و مسؤولیت همآهنگی لذا هیچ ضرورتی ندارد که این همآهنگی را ما به شکل یک لایحه تقدیم مجلس شورای اسلامی بکنیم. بلکه این سه دستگاه میتوانند یک طرحی، یک آئین نامه اجرائی در ارتباط با همآهنگی این سه تا مسئله تهیه کنند و بعد ببرند و به تصویب هیأت وزیران برسانند و اجرا کنند، چون خودتان مطلع هستید اگر این بخواهد به شکل لایحه بیاید با توجه به اینکه از سرنوشت یکسری از لوایجی که دولت را موظف کرده ایم (برادران و خواهران مطلع هستند) چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد؟ ضمن اینکه در هیچ جا نداریم که در ارتباط با همآهنگی دولت بخواهد لایحه بیاوری یا طرح، همآهنگی یک کار اجرائی است وباید بوسیله هیأت وزیران اینکار انجام بشود. بنابراین، تفاوت مطلب بنده با کمیسیون محترم این است: یکی اینکه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اضافه بشود و دوم ضرورتی در ارتباط با تقدیم لایحه نیست، این برادرها وقتی آئین نامه همآهنگی را تهیه کرده اند و به تصویب هیأت وزیران میرسانند و انشاءالله اجرا میشود. والسلم. منشی – آقای موسوی تبریزی مخالف و آقای اکرمی موافق هستند. آقای موسوی تبریزی بفرمائید. سید ابوالفضل موسوی – بسم الله الرحمن الرحیم. اگر قرار بشود هر وزارتخانه ای که کوچکترین مناسبتی با وزارتخانه دیگر داشته باشد آنها را در قانون موظف به همکاری بکنیم خیلی از وزارتخانه ها را باید در همدیگر ادغام بکنیم و تداخل وظایف ایجاد بکنیم مجرد اینکه وزارت ارشاد اسلامی است، ارشاد و تبلیغات هست پس باید با وزارت آموزش و پرورش همآهنگ بشود همکاری بکنند چون آن لفظ ارشاد در آنجا هست، اینجا هم تربیت و پرورش هست، از این جهت باید همکار باشند. این اولا. و ثانیاً آن تبصره ای که ایشان پیشنهاد کردندنحوه همکاری و اینها را نمی خواهد مجلس تصویب بکند بلکه در هیأت وزیران تصویب بشود، نحوه همکاری قانون است، قانون را هیأت وزیران نمی تواند تصویب بکند. با آئین نامه اجرائی باشد یک حرفی است، که من در این ماده پیشنهادحذف را داده ام که عرض میکنم اما نحوه همکاری وزارت آموزش و پرورش با وزارت ارشاد و سازمان صدا و سیما را اینها تهیه بکنند دولت هم تصویب بکند که این صریح خلاف قانون اساسی است و چون خلاف قانون اساسی است از این جهت با این مخالفم. منشی – آقای اکرمی توضیح بفرمائید. سید رضا اکرمی – بسم الله الرحمن الرحیم. جناب آقای موسوی دو تا مطلب داشتند یکی اینکه اگر بنااست هر ارتباط و رابطه ای که هر دستگاه با دستگاه دیگر دارد، ما او را در یک جای منظور بکنیم باید خیلی از مؤسسات دیگر را در اینجا نام ببریم. بعد همکاری و همآهنگی داشته باشد. این یک نکته است. نکته دیگر، آقای هراتی پیشنهاد دادند«آئین نامه اجرائی» این شاید دو تا دلیل دارد: یک دلیل آنست که اگر بخواهد بصورت قانون مصوب مجلس داشته باشد، یک آئین نامه اجرائی هست که می نشیند وزارت آموزش و پرورش تدوین می کند و بعد به هیأت دولت پیشنهاد می کند آنجا می نشیند بالاخره چک و اصلاح میکند و هرچه سریعتر برای اجرا، به مرحله اجرا و به مسؤولین ابلاغ خواهد شد. این یک نکته است. نکته دوم این است که اگر ما بصورت قانون نیاز باشد همینجا نیاز باشد خوب همینجا مطرح می کنیم چرا میگوئیم آئین نامه اجرای را آقایان بنویسند. پس معلوم میشود من عرض میکنم که ارتباط و رابطه و همکاری و همآهنگی دو نوع است، گاهی جزئی و گاهی کلی، اصلی و اساسی است همانطوری که پیشنهاد دهنده محترم یادآور شدند و بازگو کردند ما صدا و سیما را در خانه یک مدرسه میدانیم و برای جامعه به تعبیر امام دانشگاه، همین طور آنچه که از نظر هنری بصورت تئاتر، نمایش، فیلم و امثال اینها در بیرون که مدرسه دیگری است و ما جامعه و اجتماع را بعنوان یک مدرسه و بعنوان یک دانشگاه میدانیم یکی هم آموزش و پرورش است. این سه تا مدرسه نقش اساسی در تکوین شخصیت انسان در ابعاد گوناگون دارد. بله ارتباط های گوناگونی هم ممکن است با جاهای دیگر باشد، اما چون این ارتباط و رابطه اصلی و اساسی است، حتماً باید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، صدا و سیمان با وزارت آموزش و پرروش در این جایگاه قانون را و اهمیت قانون را ندارد لذا می گوئیم آئین نامه است و آئین نامه اجرائی را هم این سه تا وزارتخاه مینویسند و به تصویب هیأت دولت می رساند و کار هرچه سریعتر انجام می گیرد لذا پیشنهاد آقای هراتی هم جامع و هم سهل المؤونه و هم سهل الوصول است. لذا من با پیشنهاد موافقم. نایب رئیس – نماینده دولت نظرشان را بفرمایند. اسدی لاری (معاون وزارت آموزش و پرورش)- پیشنهاد آقای هراتی مخصوصاً در باره آئین نامه که در هیات دولت به تصویب برسد بسیار جالب است چون سرعت عمل داردو نتیجه می گیریم. امااز اینکه وزارت ارشاد هم ضمیمه بشود بنظر وزارت آموزش و پرورش، همکار وزارت ارشاد نسبت به ما جالب بوده است و مشمول محبت های وزارت ارشاد هستیم. بعد از این هم انشاءالله بیشتر خواهیم بود. اما همآهنگ کنندگان اگر تعدادشان زیاد بشود بعد نتیجه گیری بعهده تعویق می افتد. اجازه بفرمایند همان دو تا نهاد، یعنی وزارت آموزش و پرورش و صدا وسیما کافی باشد و تنها آئین نامه اش در هیأت دولت تصویب بشدو. منشی – کمیسیون نظرش را بگویند. نایب رئیس – کمیسیون نظر خاصی روی این مسئله ندارد، بسیار خوب 183 نفر حضور دارند متن پیشنهاد آقای هراتی در این ماده خوانده بشود. (به شرح زیرخوانده شد) «در جهت تأمین اهداف تربیتی و آموزشی و هنری کودکان ونوجوانان همآهنگی و همکاری وزارت ارشاد اسلامی و سازمان صدا و سیما الزامی است. تبصره – آئین نامه اجرائی این ماده توسط وزارت آموزش و پرورش، ارشاد اسلامی و سازمان صدا و سیما تهیه و بتصویب هیأت وزیران میرسد. بجای این ماده. نایب رئیس – 182 نفر حضور دارندموافقان این پیشنهاد که جایگزینی این ماده و تبصره است باماده و تبصره کمیسیون قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده بعد را بخوانید. (به شرح زیر خوانده شد) فصل چهارم وظایف آموزش و پرورش ماده1- وزارت دارای وظایف زیر است: 1- تشکیل شواریعالی آموزش و پرورش بر اساس قانون مصوب 27/11/58 واصلاحیه های آن. 2- تشکیل شوراهای منطقه ای بمنظور تسهیل در زمینه های اجرایی در چهارچوب مسایل منطقه ای آموزش و پرورش با همآهنگی وزارت. 3- تهیه و تدوین مقررات و تنظیم لوایح مربوط به وظایف محوله. 4- تهیه و پیشنهاد برنامه های میان مدت و بلند مدت در جهت تأمین اهداف آموزش و پرورش. 5- همکاری با وزارتین فرهنگ و آموزش عالی وبهداشت، درمان و آموزش پزشکی وسایر دستگاههائی که به نحوی در امر آموزش دخالت دارند جهت همآهنگ نمودن آموزشها در چهارچوب نظام آموزشی کشور. تبصره 1- آئین نامه اجرائی این بند توسط وزارت و دیگر دستگاههای اجرائی که به نحوی در امر آموزش دخالت دارند تهیه و به تصویل هیأت وزیران میرسد. تبصره 2- مرجع تشخیص دستگاههائی که به نحوی در امر آموزش دخالت دارند شورای عالی انقلاب فرهنگی میباشد. 6- تأمین و تدارک نیازمندیهای آموزشی و پرورشی (مکان، تجهیزات، امکانات دیگر آموزشی وکمک آموزشی). 7- تألییف و طبع و توزیع کتب درسی و نشریات کمک آموزشی براساس برنامه ریزیهای زمان بندی شده در چهارچوب نظام آموزشی با رعایت اصل 15 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و با رعایت بافت متناسب زندگی روستائی عشایری و شهری. 8- زیر پوشش قرار دادن کلیه کودکان لازم التعلیم و تقویت نهضت سوادآموزی. 9- آموزش مستمر معلمان و کارکنان وزارت بمنظور ارتقاء سطح توانائی شغلی آنان. 10-جذب و انتخاب افراد صالح برای تعلیم و تربیت از طریق گزینش. 11- تأمین نیاز نیروی انسانی آموزشی و پرورشی وزارت از طریق ایجاد دانشسراها و مراکز تربیت معلم و آموزشکده های فنی و حرفه ای. 12- توسعه و تعمیم تربیت بدنی به ویژه مربوط به فنون نظامی در سطح مدارس و مراکز آموزشی وابسته به وزارت با همآهنگی دستگاههای ذیربط. 13- انجام اقدامات لازم بمنظور تأمین، حفظ و ارتقاء سلامت جسمی، روانی و اجتماعی دانش آموزان کشور با همکاری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی. تبصره – آئین نامه اجرائی این بند مشترکاً توسط وزارتین آموزش و پرورش و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تهیه و به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید. 14- صدور اجازه تأسیس و نظارت مستمر بر مدارس وابسته به مردم و دیگر دستگاههای اجرائی و آموزشگاههای آزاد. 15- ایجاد و اداره مدارس ایرانیان مقیم خارج از کشور با همآهنگی وزارت امور خارجه. 16- نظارت بر اجرای صحیح و دقیق کلیه آئین نامه ها و سنجش و ارزیابی نتایج حاصله از برنامه ها. 17- برقرار ارتباط با مؤسسات بین الملل و مؤسسات سایر کشورها در زمینه مسائل آموزش و پرورش با همآهنگی وزارت امور خارجه در چهارچوب سیاست های کلی کشور. 18- تأسیس مراکز فنی و حرفه ای در جهت تأمین اهداف این قانون. 19- به کارگیری امکانات ویژه و انجام اقدامات لازم در زمینه تعلیم و تربیت فرزندان شهدا و مفقودین و اسراء با همکاری وهماهنگی بنیاد شهید انقلاب اسلامی. 20- همکاری و همآهنگی با دستگاههای ذیربط نسبت به ارتقاء آموزش علمی و عملی محصلین و مدرسین فنی و حرفه ای. 21- ایجاد شرائط و امکانات مناسب بمنظور ارائه آموزشهای نظامی در آموزشگاهها. 22- تأمین آموزش و پرورش رایگاه برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه. 23- وزارت موظف است از طریق ایجاد و تقویت مدارس استثنائی نیاز افراد عقب مانده را تأمین کند. 24- توجه لازم به هنر و تلطیف ذوق و عواطف دانش آموزان و پرورش خلاقیت های هنری آنان ونیز استفاده از هنر در فعالیت های آموزشی و تربیتی. 25- اهتمام بیشتر جهت تعلیم و تربیت دانش آموزان بی سرپرست و بی بضاعت و یا دانش آموزانی که اولیاء آنها فاقد صلاحیت سرپرستی باشند یا همکار دستگاههای ذیربط. 26- ارتباط مستمر با اولیاء دانش آموزان و استمداد از آنها در تعلیم و تربیت با توجه به نقش عظیم خانواده ها در این امر خطیر. 27- برنامه ریزی و اجرای برنامه های جاذب و متنوع بمنظور استفاده مفید و سازنده از اوقات فراغت دانش آموزان درمحدوده اعتبارات مصوب دستگاههای اجرائی ذیربط و با استفاده از کمک های مردمی. نایب رئیس – بسیار خوب، پیشنهاد ندارد؟ قطمیری – در بند 18 کلمه «جانبازان» حذف شود. نایب رئیس – اگر در کمیسیون مطرح شده باشد چون تفاوت ماهوی دارد تفاوت ماهوی آن هم زیاد است. اگر در کمیسیون مطرح بوده، بحث شده، اینجا میشود اضافه کرد والا در شور دوم اضافه کردن مشکل است. اضافه کردنیش یک تغییر ماهوی کامل هست یعنی یک قشر دیگری را باز می آورد مشمول این قانون می کند. اگر در کمیسیون این پیشنهاد مطرح شده باشد، بحث شده باشد، موافق بوده اند اینجا هم میشود اضافه کرد ولی اگر الان با یک پیشنهاد اینجا بخواهد اضافه بشود نمیشود چون شور دوم است. هجرتی – در کمیسیون نبوده است، این برخاسته از پیام حضرت امام است. نایب رئیس – پس در کمیسیون نبوده، از نظر آئین نامه ای نمیشود اضافه کرد. منشی – در ماده 10 که خوانده شد بند 2 را آقای موحدی پیشنهاد حذفش را داده اند. نایب رئیس – توضیح مختصیری بفرمائید. موحدی ساوجی – بسم الله الرحمن الرحیم. بند 2 که بنده پیشنهاد کردم حذف بشود این هست: تشکیل شوراهای منطقه ای به منشور تسهیل در زمینه های اجرائی در چهارچوب مسائل منطقه ای آموزش و پرورش با همآهنگی وزارت. بند 1 که شورای عالی آموزش و پرورش باشد هم قانون دارد، مصوبه شورای انقلاب هست و اگر هم اصلاحاتی بعداً شده بالاخره قانون هست اما در رابطه با بند 2 مسأله شوراهای منطقه ای این در هیچ جای قانون نه قبل از انقلاب و نه بعد از انقلاب، نه در شورای انقلاب، نه در مجلس نیآمده. اصولا مسائل مربوط به شوراها که شوراهای کارگری هست، شوراهای مربوط به روستا و بخش و شهر و شهرستان و استان واینها همه اینها قانون دارند. اما شورای منطقه ای که در اینجا شما آورده اید هیچ تعریف قانونی ندارد. منظور از منطقه چیست؟ آیا یک شهرستان است یا یک استان است، یا چند استان را شما یک منطقه حساب می کنید؟ این در قانون باید تعریف بشود. والا ولو اینکه آموزش و پرورش خودش از دیدگاه خودش مثلا یک تفسیری داشته باشد آن کافی نیست برای اینکه باید در مجلس مشخص بشود منطقه یعنی چه؟ بعد هم شورای منطقه متشکل از چند نفر خواهد بود و این چند نفر چه کسانی هستند؟ آیا کسانی هستند که معلمین انتخاب می کنند یا کسانی هستند که وزارت نصب می کند، یا کسانی هستند که اولیاء دانش آموزان انتخاب می کنند، کدام است؟ هیچ تعریف قانونی در اینجا نیآمده. بنابراین من پیشنهادم این است که این بند حذف بشود. اگر وزارت محترم آموزش و پرورش، شوراهای منطقه ای آموزش و پرورش می خواهد تشکیل بدهد لایحه قانونی آنرا به مجلس تقدیم کند تا بررسی بشود مسلماً اگر دیدیم چیزهائی است که مورد نیاز هست و اثر بیشتری دارد، تأثیر بیشتری دارد، فایده در امر پیشرفت آموزش و پرورش مملکت داشته باشد قطعاً مجلس تصویب خواهد کرد. اما اینجا به این صورت آمده به نظر ما به هیچوجه درست نیست. منشی – آاقای فدائی مخالف. غلامرضا فدائی – بسم الله الرحمن الرحیم. نکته ای را که برادرمان جناب آقای موحدی فرمودند گفتند که شورای عالی آموزش و پرورش چون قانون داشته بنابراین ما آنرا می پذیریم. اما شورای منطقه ای چون قانون نداشته بنابراین کجا آمده تعریفش در کجاست؟ و به هر حال مشخص بشود. تا آنجا که من یادم هست شورای منطقه ای هم قانون داشته حالا قانونش را دقیقاً یادم نیست که مصوب شورای انقلاب بوده یا جای دیگر ولی یادم هست که خودم وقتی مدیر کل بودم اصلا مصوبه اش آمد و قرار بود حتی اجرا بشود ولی به دلیل مشکلاتی که به هر حال بود این اجراء نشد. البته نکتهای را فرمودند که من هم قبول می کنم و آن مسأله تعریف بود که تعریفش چیست؟ تعریف باید بشود. باید عرض کنم که با کمال تأسف پیشنهادات ما که مطرح نشد. من یکی از پیشنهادهای اولیه ام این بود که در ابتدای این طرح یک سری تعاریف مشخص بشود. چند تا تعریف هم در این رابطه داشتم که از جمله مسأله شوراهای منطقه ای بود که یک تعریفی میتواند داشته باشد. الان هم باز خواهش میکنم از ریاست محترم و نمایندگان محترم که اجازه بدهند که تعریفی را از دل خود همین قانون بیرون بیآورند، در ابتدایش بگذارند که مشخص بشود شورای منطقه ای چیست؟ آموزش تخصصی و نیمه تخصصی چیست؟ اینها در اول اگر بیآیند به مراتب بهتر خواهد بود. اما در رابطه با اینکه خوب ترکیبش چه خواهد بود، محدوده اش چه خواهد بود؟ این خیلی مشخص و روشن است. ما در استانها مدیرکل داریم، مدیر کل استان درایم میتواند بر اساس استان شورای منطقه ای استان تشکیل بشود و این شواری منطقه ای استان که تشکیل بشود مرکب از … طرحی هم داشتیم، در کمیسیون هم مطرح شد ولی خوب حالا در اینجا چون قانون کل است نیآمده. آئین نامه اجرائی میتواند مشخص بکند که مرکب از امام جمعه، مرکب باشد از فرماندار، از شهردار، از چند نفر معتمدین شهر، از افرادی که بالاخره میتوانند کمک بکنند به پیشرفت مراحل آموزش و پرورش. وجود این، دست وزارت آموزش و پرورش را با این گستردگی باز می کند که در جهات مختلف مانور بدهد و قدرت عمل داشته باشد و گره گشا باشد نسبت به بسیاری از مشکلاتی که در مناطق وجوددارد. حتی علاوه بر مسائل آموزشی و علاوه بر مسائل بومی و سنتی که هر منطقه خودش دارد، آداب و رسومی که در هر منطقه هست و آن شورا میتواند اظهار نظر بکند که مثلا فرض کنید در محدوده قانونی وزارت چه راهی را و چه روشی را به کار ببرند که بهتر موفق باشنددر پیشرفت کارهای خودشان، در رابطه با مسائل علمی وفنی حرفه ای که این همه تأکید دارد این قانون بر روی آن میتواند کار این شورای منطقه ای بسیاربسیار کارساز باشد. من یادم نمیرود که در رابطه با طرح کاد بود که مدیر کل آموزش و پروش وقت استان یزد در رابطه با انارچینی یا تربیت درخت انار و این چیزها مسائل خیلی جالبی برای مامطرح می کرد، می گفت که ماخودماندر آنجا در محدوده قوانینی که وزارت دارد خیلی از کارها را، خیلی از مشاغل را درست کرده ایم برای بچه هائی که بخواهند کار بکنند. خوب اگر یک چنین اختیاراتی خود شورای منطقه ای داشته باشد که مدیرکل معمولا باید بشود دبیر آن شورا، مدیرکل آموزش و پرورش اگر با همآهنگی وهمکاری مقامات شهر بیآیند در رابطه با مسائل و مشکلات آموزشی و پرورشی و فنی حرفه ای کار بکنند واز محدوده قوانینی که شورای عالی آموزش و پرورش هم تنظیم می کند خارج نشوند چه اشکالی دارد این قضیه؟ اتفاقاً یکی از محاسنی که داشته این طرح و یکی از نکاتی که رویش تأکید میشده همین مسأله بوده که بیآئیم ما این شوراها را تشکیل بدهیم و همکاریها را چلب بکنیم برای اینکه کارها بر وفق مرادی که آموزش و پرورش در نظر دارد پیش برود. اگر نباشد مدیر کل دست تنها میماند، مدیر کل منزوی است، مدیر کل بسیاری از مشکلاتش را نمیداند به چه کسی مطرح بکند. در حالیکه اگر شورای منطقه ای باشد که قانونش هم عرض کردم بوده و قبلا هم حتی تشکیل شده، اگر این باشد میتواند با همآهنگی و همکاری بسیاری از مقامات شهر و همچنین مردم خیر استان یا حتی در منطقه هم میشود، در شهرستان هم میشود تشکیل داد، میشود واقعاً مشکلات را در این رابطه حل بکنند. بنابراین من با حذف این مخالف هستم و تقاضا می کنم که نمایندگان محترم به این مسأله توجه داشته باشند که راهگشا خواهد بود و کمک خواهد کرد و چه بسا که نمایندگان محترم هم در استانهای خودشان در شهرستانهای خودشان واقعاُ بتوانند بیشتر مشارکت فعال داشته باشند، بیشتر بتوانند نظر خودشان را در رابطه با مسائل آموزشی بگویند. اگر اختیاراتی تفویض میشود به آنها میتوانند در این زمینه خیلی کاربرد داشته باشند.بنابراین با حذفش مخالفم اما پیشنهاد داده بودم که با همآهنگی وزارتی که آخر این بند 3 آمده آن حذف بشود. علتش هم این است که به هرحال این زائد است. چون اولش دو سطر بالا گفتیم که وزارت دارای وظایف زیر است یعنی خود وزارت آموزش و پرورش، بعد اینجا گفتیم تشکیل شوراهای منطقه ای به منظورتسهیل در زمینه های اجرائی در چهارچوب مسائل منطقه ای آموزش و پرورش با همآهنگی وزارت. اصلا خود وزارت اینرا تشکیل میدهد. دیگر با همآهنگی وزارت یک چیز زائی است. خود وزارت دارد اینکار را می کند، خودش اصلا تشکیل میدهد این شورا را، معلوم است که همآهنگی دارد و معلوم است که نظارت دارد. اگر هم بخواهد حذفش کند یا احکام را لغو بکند و جلویش را بگیرد خود وزارت هست که اینکار را انجام خواهد داد. بنابراین با حذف این مخالف هستم. فقط آخرش اگر با هماهنگی وزارت را حذف کنید از نظر عبارت بسیار بهتر خواهد بود والسلام علیکم. منشی – آقای موسوی تبریزی موافق. ابوالفضل موسوی تبریزی – بسم الله الرحمن الرحیم. از آخر بگویم آن جمله که ایشان پیشنهاد دادند که با همآهنگی وزارت حذف بشود چون تشکیل دهنده خود وزارت است آن قید در زمینه های اجرائی است، نه قید تشکیل. بنابراین کمیسیون آنرا قید برای تشکیل نیآورده است تابگوئید خودش تشکیل داده مسأله اینکه برادرمان جناب آقای موحدی ساوجی فرمودند همینطور است. ما در کجا قانون برای شوراهای منطقه ای آموزش و پرورش تصویب کردیم؟ و آن هم که ایشان فرمودند بخشنامه بوده ما قانونی نداریم در رابطه با شوراهای منطقه ای. من خواهش میکنم نمایندگان عنایت بکنند این بند را ببینید این شورای منطقه ای چقدر کاربرد دارد؟ عبارت این است: تشکیل شوراهای منطقه ای به منظور تسهیل در زمینه های اجرائی، یعنی در واقع آنکه وزارت آموزش و پرورش، شورای عالی آموزش و پرورش تصمیم گرفتند اینها باید مجری باشند در این جهت تشکیل شورا بدهند. چه فایده دارد غیر از اینکه اجرا را با اشکال برخورد بکنند؟ اگر این شورای منطقه ای در مقابل و در عرض شورای عالی فرهنگی تصمیم گیر هست، سیاستگذار هست که نیست از نظر قانون،که نمیتواند باشد باز هم بالاخره شورای مفیدی خواهد شد. اما اگر شورائی است که خود کمسیون ببینید عبارت را اینجور گفته است: تشکیل شورا در زمینه اجرائی. یعنی آنرا که در بالا تصمیم گرفتند آنرا که از بالا برایشان انشاء شده است باید اجرا بکنند. فقط مساله مساله اجرا است. مساله تصمیم گیری نیست که شما شورای منطقه ای هم تشکیل بدهید. بنابراین اگر مساله فقط در زمینه اجرائی است بودن افراد در شورا در مساله اجرائی غیر از اینکه مشکل تراشی بکند غیر از اینکه کارها را کند بکند اثر دیگری نخواهد داشت. پس بهتر است این حفظ بشود، همان شورای عالی آموزش و پرورش آنها وقتی که به رؤسا و مدیران کل مناطق ابلاغ کردند سیاستشان را، مصوبابشان را وظائفشان را آنها عمل می کنند، مثل سابق. شما از عملکرد مدیران کل تا حلا چقدر با اشکال برخورده اید؟ یعنی از نظر تخلف چقدر تخلف کرده اند که فقط کار اجرائی را میخواهید به دست شورا بدهید؟ بنابراین این حذف بشود، اگر حذف نشود غیر از اشکال مفعت دیگری ندارد، مفید هم نیست برای اینکه شورای تصمیم گیرنده نیست. خود کمیسیون مقید کرده است این مساله را. نایب رئیس – آقای اسدی لاری بفرمائید. اسدی لاری (معاون وزارت آموزش و پرورش) – اینکه آقای موحدی ساوجی فرمودند قانون نیست یا اطلاع ندارند، تصادفاً قانون هست. قانون شورای منطقه ای متعلق است به سال 1348 والان هم دست من است. ایشان فرمودند نیست، بنده میگویم هست. و شورای انقلاب هم خوشبختانه اظهار نظر کرده است و تصویب کرده است. من خودم یادم هست منطقه ای شده بودیم مال سال های آخر است، سال 50 خوب یادم می آید،اما از آنجائی که (نفس فکر عرض کردم خوبست) تنفر شدید داشتم به صاحبش و هر عملی هم که از او صادز میشد من هیچگونه موافق نبودم و تنفر داشتم واز این جهت کاملا یادم نیست اما میدانم چهارمنطقه درست کرده بودبرای اینکه چهارنفرگردن کلفت دیگر را علاوه بر استاندار و مدیر کل آموزش و پرورش آنها را هم بگذارد و کارهائی را که لازم دارد انجام بدهد. اما نفس فکر این نبود اینکه می گویم تنفر دارم برای این است که: «من بنده نیکانم هرچند بدم خوانند با زشت بیامیزم هرچن که کند نیکی» از این جهت من می گویم متنفر بودم. این اهدافی که ما الان تهیه کردیم که اگر دستور بفرمائید انشاءالله اجرا بشود اهداف شورای آموزش و پرورش منطقه ای عبارت است از خلاصه بگویم: جلوگیری از تمرکز. چون عزیزان میدانند که با 600 هزار نفر 12 میلیون نفر را اداره کردن چقدر مشکل است؟ برای جلوگیری از تمرکز این فکر به نظر رسیده است.(اهداف را می گوید) الف- مشارکت مردم در امر تعلیم و تربیت فرزوندانشان (این مشارکتی که هم ما آرزویش را داریم). ب- تجهیز منابع محلی وتشویق مردم به مشارکت در سرمایه گذاری برای ساختمان مدرسه و توسعه فعالیت های آموزش و پرورش منطقه خود. ج- فیصله یافتن امور شهرستانها و بخش ها در محل و جلوگیری از تمرکز در امور. خلاصه اش این است. خوشبختانه این قسمت دوم اعضاء شورای موقت آموزش و پرورش منطقه ای بر حسب تصویبنامه شماره فلان دولت موقت جمهوری اسلامی ایران عبارتند از فلان که در آن زمان این به تصویب رسیده است. حالا دیگر بسته به نظر آقایان است. البته دولت موقت که تصویب کرده است با نظارت شورای انقلاب بوده،دو مربته تکرار می کنم، اصل مسأله و خود فکر بد نیست، فکر بسیار جالب است صرفاً هم برای جلوگیری از تمرکز. البته منطقه سابق که عرض کردم چهار قسمت بود خوب یادم می آید ولی حالا ما منطقه ها را به دو صورت دیگر درمیآوریم این بسته به نظر آقایان دارد. نایب رئیس – مخبر کمیسیون توضیح بدهید و این نکته اختلاف نظر را محبت کنید دقیق تر روشن کنید که آقا قانون دارد یا ندارد و به شکل بخشنامه بوده یا به شکل قانون بوده؟ چون درست اختلاف بین دو طرف همین بحث است. اگر این روشن بشود مسأله حل میشود. موحدی ساوجی – شورای عالی قانون دارد شورای منطقه ای که قانون ندارد. دهقان – چرا. نایب رئیس – بسیار خوب حالا شما مشخص کنید و از تریبون بفرمائید اینجوری صحبت نفرمائید. دهقان (مخبر کمیسیون آموزش و پرورش)- بسم الله الرحمن الرحیم. قانون شورای منطقه ای اولا همین الان که مجلس محترم به این بند دوم رأی داد که یکی از کارهای وزارت آموزش و پرورش تشکیل شوراهای منطقه ای است به منظور تسهیل در زمینه های اجرائی در چهارچوب مسائل منطقه ای آموزش و پرورش با هماهنگی وزارت. همین الان که مجلس محترم به این بند رأی بدهد این خودش میشود قانون. اما حالا چه فوایدی دارد، چه آثاری بر این قانون مترتب است؟ کمیسیون در این رابطه بحث های مختلفی کرده است. مثلا فرض کنید که از مرکز علاوه بر اینکه این بند ضد تمرکز گرائی هم هست می خواهند در شورای عالی آموزش و پرورش تهران بنشینند و تصمیم بگیرند برای بچه های سیستان و بلوچستان، برای بچه های استان خوزستان. خوب اگر که در خود خوزستان یک شورای آموزش و پرورش باشد که صلاح بداند که فرض کنید در اوائل خرداد ماه به سبب گرم مدارس را تعطیل کند وهمین شورائی که تصمیم گرفت در سیستان و بلوچستان یا در خوزستان در اول خرداد مدارس تعطیل بشوند عین این شورا در نقاط سردسیر مثل کردستان مثل آذربایجان شرقی و غربی اینها تصمیم بگیرند که تا اول تیر مدارس باز باشند. یک سری مسائل منطقه ای خاصه داریم، یک سری مسائل ویژه داریم که حتی اگر بخواهیم این قضیه را بسط بدهیم و گسترش بدهیم، اگر بخواهیم در تألیف و تدوین کتابهای درسی هم این نکته را در نظر بگیریم، زندگی بچه های خوزستان با زندگی بچه های مازندران فرق می کند. اگر که در کتابهای مثلا مازندران یک سری مسائل اقتصادی و کشاورزی منطقه مثل شالیکاری، مثل پنبه کاری، امثال ذلک در سیستان و بلوچستان فرض کنید راجه به ماهی گیری و صنعت ماهی اگر بتوانند این شورا شورای موفقی باشند و همین که شما اینجا نوشتید تشکیل میشود این هم خودش میشود قانون، اگر هم که شما می خواهید آئین نامه اجرائی اش را هم بعداً درست می کنند، این هم که می فرمایند معلوم نیست چه خواهد شد و کی خواهد بود؟ اجمالا معلوم است. شما که می فرمائید شورای عالی آموزش و پرورش درمرکز مشخص است اعضایش به قیاس به همان و مانند همان مدیر کل آنجا، معاون آموزشی، معاون پرورشی، بعضی دیگر امام جمعه استان یک چنین چیزی تشکیل یک شورائی میدهند که مسائل ویژه خاصه آن منطقه را بررسی می کنند و تقسیمات مقطعی را بدون اینکه با مرکز در تماس باشند تصمیم گیری می کنند و هدف کمیسیون از آوردن بند 2 این بوده و هیچ فایده ای هم در حذفش نیست و وجودش هم هیچ ضرری ندارد. علاوه بر اینکه این فوائد و آثاری را هم که عرض کردیم انشاءالله بر آن مترتب خواهد بود و لذا ما با حذفش مخالفیم. نایب رئیس – ما منتطر یکی دو نفر از آقایان هستیم. این نکته هم روشن بشود که این اختلاف نظری که بین دو طرف بوده راجه به این قانون، در حقیقت هر دو طرف درست می گویند. آن آقایانی که می فرمایند قانون بوده، چون یک مصوبه ای بوده از شورای انقلاب آقایانی که می گویند نبوده، چون بعد انحلال آن اعلام شده که الان اصلش اینجا هست. هر دو درست می گفتند. 180 نفر حضور دارند پیشنهاد حذف بند 2 این ماده 10 است: «تشکیل شوراهای منطقه ای به منظور، تسهیل در زمینه های اجرائی در چهارچوب مسایل منطقه ای آموزش و پرورش با هماهنگی وزارت». موافقان با این پیشنهاد قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. ما از مجلس سوال می کنیم اگر آقایان اجازه بفرمایند که ماحدود سه ربع، یک ساعت کار بکنیم و بعد تعطیل بکنیم شاید کمتر به مشکل بربخوریم. آقایانی هم که کمی در زحمت هستند در فاصله پیشنهادها تشریف ببرند بهتر است تا اینکه تنفس بدهیم. یعنی تنفس را می گذاریم در آخر وقت استفاده می کنیم. (عده ای از نمایندگان – ادامه بدهید( پیشنهاد بعد را بفرمائید. منشی – پیشنهاد بعدی از آقای غلامرضا فدائی در همین بند است که با «هماهنگی وزارت»حذف بشود. نیاب رئیس – البته نصاب را ملاحظه می فرمائید و در ضمن مذاکرات پیشنهادها گاهی آقایان بیرون تشریف می برند ولی خیلی معطل نشویم بفرمائید. غلامرضا فدائی – بسم الله الرحمن الرحیم. من همان طور که قبلا عرض کردم از آنجائی که در ماده 10 فعلی و ماده 23 قبلی گفته وزارت دارای وظایف زیر است: بند 1 آن که تشکیل شورای عالی آموزش و پرورش بود، بند 2 آن تشکیل شورای منطقه ای با هماهنگی وزارت. خود شورا یعنی خود وزارتخانه وظیفه اش این است. معنی ندارد که بگوئیم خود وزارتخانه وظیفه اش این است که شورای منطقه ای را تشکیل بدهد با هماهنگی خودش. معنی اش این است که با هماهنگی خودش. بنابراین، این «با هماهنگی وزارت» اگر حذف بشود به هیچ جا ضرر نمی خورد در عین حال از نظر ادبی هم واقعاً درست تر است. نایب رئیس – خوب، این کی نوع اصلاح عبارتی تلقی میشود اگر اجاره بدهید دیگر بحث رویش نکنیم و حذف کنیم. کمیسیون نظرشان را بدهند. دهقان (مخبر کمیسیون)- ما نظری نداریم. نایب رئیس – کمیسیون هم میگویند، موافق هستند با حذفش روشن هم هستو تقریباً استدلال. اجاره بدهید بحث دیگر رویش نکنیم. این را ب عنوان اصلاح عبارتی حذف کنیم. بسیار خوب، این«با هماهنگی» برداشته می شود. معلوم است که هماهنگی هم با هرجائی لازم هست انجام باید بگیرد. پیشنهاد بعد را مطرح بفرمائید. هادی غفاری – ما مخالفیم آقای یزدی! نایب رئیس – مخالفید بفرمائید صحبت کنید چون کمیسیون گفتند ما حرفی نداریم و موافق هستیم دیگر صحبتی نکرد. هادی غفاری – بسم الله الرحمن الرحیم. ببینید به هر حال شما وقتی میخواهید که در مناطق تان شورا داشته باشید واین شورا در زمینه اجرائی در زمینه مسائل آموزش و پرورش کار بکند این ممکن است فردا تبدیل بشود به یک شورای تصمیم گیرنده که بدون هماهنگی با مرکز ممکن است برای خودش تصمیماتی بگیرد که در حقیقت حتی با اهداف کلی، ممکن است که بگوئیم اهداف عیب ندارد ولی ممکن است در آن مقطع و در آن زمان مرکز موافق نباشد، یا ممکن است .. به هر حال این مطلب کلی در آن جهت باشد یعنی در چهارچوب مسائل منطقه ای باشد اما بدون هماهنگی بخواهد خودش انجام بدهد فردا آن دستگاه منطقه تبدیل به یک دستگاه اجرائی تصمیم گیرنده بشود، آهنگ واحد پیدا کند. خیلی وقت ها هست که ممکن است یک موقعی مثلا حتی همان مورد تعطیلی که مثال زد به دلیل گرمی هوا لازم بشود در یک منطقه ای زودتر از موعد مقرر تعطیل بکند. اما ممکن است این بار سیاسی داشته باشد. این بار سیاسی را گاهی ممکن است در منطقه نتوانند تشخیص بدهند. باید که آهنگ واحد با مرکز داشته باشد و بدون هماهنگی با وزارت چه بسا که جهت گیری ها ابتر بشود و بی فایده. نایب رئیس – بسیار خوب، موافق صحبت کنند. منشی – آقای ناصری بفرمائید. مصطفی ناصری – بسم الله الرحمن الرحیم. این پیشنهاد بحث ندارد. همان که جناب آقای یزدی می خواستند عمل بفرمایند وحذف کنند به نظرم بهتر بود به خاطر اینکه خیلی مشخص است. اصلا بحثی که آقای غفاری کردند زیاد ربطی به اینجا نداشت. در اینجا در صدر ماده وزارت دارای وظایف زیر است: وظیفه های وزارتخانه را اینجا بیان می کنیم بعد می گوئیم: 1- تشکیل شورای عالی. 2- تشکیل شوراهای منطقه ای. بعد در آخر بند 2 بیاوریم «با هماهنگی وزارت»چه معنی دارد؟ اصلا معنا ندارد یعنی خیلی روشن است که باید حذف بشود و بحث به نظرم مورد نداشت. من موافق هستم که این حذف بشود و «با هماهنگی وزارت»اینجا معنا ندارد. خود وزارت این وظیفه اش هست بعد بیائیم بگوئیم که در انجام وظیفه خودش با خودش باید هماهنگ بشود، این معنی ندارد. اگر این وظیفه را به عهده ادارات کل یا استانها می گذاشتیم در آنجا معنی داشت «با هماهنگی وزارت» اما مستقیماً وظایف وزارتخانه را می شماریم در اینجا هماهنگی وزارت با خود وزارت موردی ندارد. بنابراین حذفش روشن است که لازم است و موافق هستیم. نایب رئیس – بسیار خوب، دولت. اسدی لاری (معاون وزارت آموزش و پرورش)- این کلمه «با هماهنگی وزارت» که منظور وزارت آموزش و پرورش هست لازم است به نظر وزارت آموزش و پرورش. همین طور که آقای غفاری فرمودند ممکن است خودمختاری برای بعضی ها ایجاد بشود. برای تأکید مطلب که جلواین گرفه بشود از این جهت این کلمه «هماهنگی» اینجا لازم است. نایب رئیس –آقای غلامرضا فدائی می گویند مأمور تشکیل شوراهای منطقه ای وزارت هست بعد همین وزارت که مأمور تشکیل شوراها است می گوئید با هماهنگی وزارت یعنی وزارت با وزارت اصل بحث همین است. اسدی لاری (معاون وزارت آموزش و پرورش)- صرفاً برای تأکید مطلب است. نایب رئیس – آخر وزارت با وزارت معنایش چیست؟ اسدی لاری- وزارت با مناطقی که تحت اختیارش هستند که آنها سوء تعبیری نکنند. آنها سوء استفاده نکنند. نایب رئیس – چون این تشکیل از وظایف وزارت است. وزارت دارای وظایف زیر است: «تشکیل شوراهای منطقه ای» یعنی وزارت وظیفه اش تشکیل این شوراهاست با هماهنگی وزارت؟ اسدی لاری (معاون وزارت آموزش و پرورش)- بنده نظرم این بود که فقط سوء استفاده نشود. منشی – آقای دهقان توضیحی دارید؟ دهقان (مخبر کمیسیون)- کمیسیون نظری ندارد. نایب رئیس – نظر ندارد. خوب، پیشنهاد بعد را مطرح کنید. منشی – دربند 20 آقای غلامرضا فدائی پیشنهاد دارند، بفرمائید. غلامرضا فدائی – بسم الله الرحمن الرحیم. در این بند 20 که هست «همکاری و همآهنگی با دستگاههای ذیربط نسبت به ارتقاء علمی و عملی که (البته با ارتقاء سطح باشد بهتر است) نسبت به ارتقاء سطح آموزش علمی و عملی محصلین و مدرسین فنی و حرفه ای». به نظ میرسد که این یک بند بسیار کلی است که چیزی به دست نمیدهد. وزارتخانه موظف است که با دستگاههای ذیربط که حالا ذیربط کدام هست؟ اینجا هم دقیقاً مشخص نیست با دستگاههای ذیربط نسبت به ارتقاء آموزش علمی و عملی محصلین واقعاً همکاری داشته باشد. به نظر میرسد که این جزو وظایف هست و دیگر نیازی به ذکر آن نیست و علاوه بر اینکه در تبصره 2 ماده 16 قبلی هم این قضیه آمده وقوی تر هم آمده. در تبصره 2 ماده 16 گفته که: «کلیه وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی موظفند در جهت تأمین مفاداین ماده (که همان آموزش فنی و حرفه ای باشد) در چهارچوب ضوابط کلی آموزش کشور با وزارت آموزش و پرورش همکاری خواهد کرد و نیازی به این بند به نظر من نمیرسد. آن بند یعنی قوی تر از این تبصره 2 ماده 16 قبلی وجود دارد. نایب رئیس – مخالف و موافق اگر دارد صحبت کنند (اظهاری نشد) اگر مخالف و موافق صحبت نمی کنند کمیسیون و دولت نظرشان را بدهند. پیشنهاد حذف بند 20 است. دهقان (مخبر کمیسیون آموزش و پرورش)- بسم الله الرحمن الرحیم. در مورد بند 20 جناب آقای فدائی که خیلی هم کمک کردند در این طرح به کمیسیون نفرمودند که وجود این بند 20 چه ضرری دارد؟ یک چیزهائی را در بند 16 خواندند در آن چیزهائی که شما خواندید آنجا سایر دستگاهها را موظف کرده بودیم که با وزارت آموزش و پرورش همکاری کند، در بند 20 خود وزارت آموزش و پروش موظف شده است که با دستگاههای ذیربط همکاری کند. یعنی کاملا از دو مقوله است. این میگوید که: همکاری و همآهنگی با دستگاه های ذیربط یعنی توسط آموزش و پروش یعنی آموزش و پروش موظف است که با دستگاه ذیربط نسبت به ارتقاء آموزش علمی و عملی محصلین و مدرسین فنی و حرفه ای همآهنگی کند، همکاری کند. در جاهای دیگر مثلا گفتیم وزارت ارشاد موظف است، صدا و سیما موظف است. در اینجا میگوئیم خود وزارت آموزش و پروش موظف است مخصوصاً در بعد حیاتی فنی و حرفه ای که یکی از نقاط مهم قوت این طرح است که تقدیم مجلس شورای اسلامی شده است. حالا که بنابراین است که این طور نباشد که ما بعد از پایان تحصیلات متوسطه مثلا 30 هزار دیپلم فرض کنید ریاضی بیکار داشته باشیم 30 هزار دیپلم تجربی بیکار داشته باشیم، چند هزار دیپلم فرهنگ و ادب داشته باشیم، یک عده ای هم بن اینها باشند که در رادیوسازی مثلا استاد باشند، یک عده ای از اینها باشند که در مکانیک استاد باشند ، یک عده ای جذب بازار بشوند. حالا که این اصل را پذیرفیتم و بر فنی و حرفه ای صحه گذاشتیم اینجا هم در جهت تحقق این هدف گفتیم وزارت آموزش و پرورش موظف است که با دستگاه های ذیربط در جهت ارتقاء علمی و عملی محصلین ومدرسین مخصوصاً در بعد فنی و حرفه ای همکاری کند، هیچ ضرری هم ندارد. بنابراین با حذفش مخالفیم کاملا. نایب رئیس – بسیار خوب، تا آقایان تشریف میآورند ما یک پیشنهاد دیگر راهم که پیشنهادحذف است بحث کنیم. ماده 21 هم پیشنهاد حذف دارد که باز از آقای فدائی است، بفرمائید. غلامرضا فدائی – بسم الله الرحمن الرحیم. بند 21 را هم بنده پیشنهاد حذف دادم به دلیل اینکه در جای دیگر اولا مطرح شده و بعد هم شاید از وظایف مستقمیم وزارت آموزش و پرورش این مسأله نباشد. بند 21 میگوید که: «ایجاد شرایط و امکانات مناسب به منظرو ارائه آموزشهای نظامی در آموزشگاه ها». البته اگر که اینجا اضافه کرده بود مثلا «با همکاری بسیج» اضافه کرده بود که بسیج مثلا فرض کنید در اینجا هست یک چیزی ولی بدون قید کلمه همکاری بسج گفته که شرایط و امکانات مناسب را به منظور ارائه آموزشهای نظامی باید فراهم بکند. علاوه بر این در بند 21 همین ماده که چند خط قبل هست که گفته «توسعه و تعمیم تربیت بدنی به ویژه مربوط به فنون نظامی»خوب، فنون نظامی این آموزشهای نظامی را شامل میشوند. فنون نظام که ما میگوئیم آیا منظورمان در مدارس ابتدائی است؟ منظورمان در مدارس دبیرستان است؟ در کجاست؟ در هرجا باشد بالاخره من به نظرم میرسد فنون نظامی شامل آموزشهای نظامی میشود و دیگر نیازی نیست که در این بند 21 مجدداً همان را ذکر بکنیم و تازه تربیت بدنی را مطرح می کنیم و تأکید می کنیم که به خصوص در زمینه فنون نظامی باید بیشتر کار بکنند میشد یک کلمه ای هم آنجا اضافه کنیم، به ویژه در زمینه آموزش ها و فنون نظامی، مسأله تکمیل تر میشد، کامل تر میشد و احتیاج به یک بند اضافه نداشت. این تکرارهای بیجا به نظر من یک مقدار مخل است و درست نیست. نایب رئیس – موافق و مخالف صحبت کنند. منشی – آقای کریمی مخالف. رضا کریمی – بسم الله الرحمن الرحیم. این بند 21 ایجاد شرایط و امکانات مناسب به منظور ارائه آموزشهای نظامی در آموزشگاه ها. این بند ظاهراً ضرری که ندارد بلکه بودنش لازم است. من تعجب میکنم از جناب آقای فدائی که این را مطرح کردند و حذفش را پیشنهاد کرده اند. حالا فرمودند که بهتر بود اسم بسیج گفته بشود که با همآهنگی بیسج. خوب، این یک پیشنهاد میتواند باشد. بسیار خوب است بلی ما هم موافقیم. در بند 21 اضافه بشود «ایجاد شرایط و امکانات مناسب به منظور ارائه آموزشهای نظامی در آموزشگاه ها با همآهنگی بسیج» خیلی هم خوب است اشکالی ندارد. اما بودن این بند که حتماً یک امکانات و شرایطی باید باشد برای ارائه آموزش ها این یک چیز لازمی است که حتماً در این ماده و این بند باشد. اما در رابطه با فنون نظامی که فرمودند آن هم باز با این فرق میکند. این ایجاد امکانات و شرایط به منظور ارائه آموزشهای نظامی است یعنی تسهیل امکانات، آماده ساختن امکانات و شرایط است، نه آموزش نظامی در رابطه با فنون نظامی و آموزش فنون نظامی آن یاددادن فنون آموزش نظامی بود ولی این ایجاد امکانات است. امکاناتی که لازم است،از نظر جا، از نظر شرایط، از نظر موقعیت، از نظر زمان، از نظر پس بودن این بند یعنی بند 21 در این ماده ضروری به نظر میرسد، والسلام. منشی – آقای موحدی موافق بفرمائید. موحدی ساوجی – بسم الله الرحمن الرحیم. ما یک وقت میخواهیم که بندهای متعدد ومتکثر را اینجا ذکر کنیم با اینکه مفاهم و محتواهای مشخص و جداگانه ای را نداشته باشد، صرفاً دل خوش کنیم به اینکه یک ماده بیست و چند بند تصویب کرده ایم. این کار به نظر من بر خلاف سبک و روش قانونگذاری است. در قانونگذاری بیشتر به خلاصه و مختصر، آن هم مفید و گویا می پردازند. اینکه آقای غلامرضا فدائی گفتند در بند 12 همین مسأله آمده کافی اشت که نمایندگان محترم این قانون الان در پیش رویشان است، بند 12 را نگاه کنند، این بند 21 را هم نگاه کنند خواهند دید که بند 21 چیزی نیاورده که غیر از آنچه که در بند 12 آمده باشد بند 12 ذکر کرده «توسعه و تعمیم تربیت بدنی به ویژه مربوط به فنون نظامی در سطح مدارس و مراکز آموزشی وابسته به وزارت … با همآهنگی دستگاههای ذیربط»که دستگاههای ذیربط همان مثلا در مسائل مربوط به آموزش نظامی بسیج مستضعفین است، سپاه است، قانون هم دارد ، هم در قانون نظام وظیفه آمده و هم یک ماده واحده ای چندی قبل تصویب کردیم خیلی هم مشخص است و بعد در بند 21 بیائیم بگوئیم ایجاد شرایط و امکانات مناسب به منظور ارائه آموزشهای نظامی یعنی شما مثلا یک بخشی از آنچه که در بند 12 ذکر کردید را جدا ذکر کردید و اولا مطلب تازه ای، پیام تازه ای این بند ندارد. لذا آقایان اگر توجه بفرمایند یقیناً به حذفش رأی میدهند. نایب رئیس – مخبر کمیسیون بفرمایند. دهقان (مخبر کمیسیون آموزش و پرورش)- بسم الله الرحمن الرحیم. برادران عزیز ما اگر عنایت کنند به بند 12 تکیه اش روی تربیت بدنی است و ورزش هائی که ارتباط با تربیت بدنی دارد مثل ورزش های رزمی مثل آن ورزش ها و حرکاتی که کاراته و جنگ تن به تن واینکه در بیرون گفته میشود و لذا بند 12 دارد توسعه و تعمیم تربیت بدنی، اصل پیام تربیت بدنی است به ویژه مروبط به فنون نظامی که همین کاراته و اسب سورای و شناو رزم تن به تن و امثال ذلک باشد در سطح مدارس این انصافاً جداست و متفاوت است ومتغایر است با اینکه گفته شود ایجاد شرایط و امکانات مناسب برای ارائه آموزش های نظامی در آموزشگاه ها. این یک بحث دیگری بود. بند 21 این را میخواهد بگوید که وزارت آموزش و پرورش موظف است در دبیرستان ها یا در مدارس راهنمائی در کلاس های بالاتر زمینه ای ایجاد کند تا برادران سپاهی، برادران بیسجی بیایند و آنجا آموزش نظامی یعنی تفنگ به دست گرفتن، یعنی خشاب شمردن، یعنی عمل مسلح شدن تفنگ را یعنی عمل نارنجک را یعنی آر-پی-جی را اینها را بیایند درست کنند. اگر این بند 21 را شما حذف کنید، حالا در یک برهه ای از مان یک کسی باشد که اصلا بگوید من راضی نخواهم شد که یک سپاهی پایش را بگذارد در دبیرستان آنوقت شما این را موظف نکرده اید. بند 21 این را میگوید که وزارت آموزش و پرورش موظف است شرایطی را که در آن شرایط آموزش نظامی، تفنگ وخمپاره انداز و نارنجک و امثال ذلک را به بچه ها درس بدهند، به دانش آموزان درس بدهند وزارت آن شرایط را هم بایستی ایجاد کند. ایجاد شرایط آموزش نظامی و این فرق میکند با ورزش ها وتربیت بدنی ومخصوصاً وزرش های رزمی ولذا کمیسیون با حذفش کاملا مخالف است. نایب رئیس – مجلس محترم عنایت کنند در اصل پانزدهم در باره زبان بحث هست در قسمت دومش دارد: ولی استفاده از زبان های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس در کنار زبان فارسی آزاد است. بعد اینجا هم در بند هفتم دارد که در چهارچوب نظام آموزشی با رعایت اصل 15 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با رعایت بافت متناسب زندگی روستائی، عشایری و شهری. سؤال این است که زبان آشوری و زبان ارمنی که دوتا زبان قومی هست یا مذهبی هست مشمول اصل حالا هست یا نیست این تفسیرش به عهده شورای نگهبان است که باید آن را تفسیر بکنند ولی اینجا در قانون چون خیلی کلی است مسأله به چه شکل میشود؟ موحدی ساوجی- اصلا باید در قانون مشخص بشود که کدام زبانهای قومی را ما رسمی میدانیم. سبحان اللهی – آن تفسیرش با شورای نگهبان است. نایب رئیس – به هر حال همین طور که عرض کردم تفسیر آن اصل به عهده شورای نگهبان است که دقیقاً مصادیق را مشخص کنند. آن شورای نگهبان هستند که مصادیق اصل را باید مشخص کنند اما در این قانون عادی که شما کلی گفته اید خوب ممکن است کسی بگوید که این شامل زبانها هم بشود. دهقان – اجازه بدهید توضیح بدهم. نایب رئیس – آقای دهقان بفرمائید. دهقان (مخبر کمیسیون)- بسم الله الرحمن الرحیم. آن چیزی را که اصل 15 قانون اساسی میفرماید آن استفاده از زبانهای قومی است در کنار زبان فارسی حتی در بعضی از مدارس. آن فرق میکند با آن چیزی که ما الان در بند 7 داریم بند کمیسیون این است که تألیف و طبع و توزیع کتب درسی و نشریات کمک آموزشی بر اساس برنامه ریزی های زمان بندی شده در چهارچوب نظام آموزشی با رعایت اصل 15 قانون اساسی ایران و با رعایت بافت متناسب زندگی روستایی و عشایری. اگر که بعضی از برادران یادشان باشد یکی از اشکالاتی که بعضی از فرهنگ شناسان متعهد ما نسبت به کتابهای درسی زمان شاه داشتند این بود که مثلا کتابهائی که بچه روستائی ها و بچه های عشایری میخواندند در صفحه دومش مثلا عکس دستشوئی بود، عکس حوله بود، عکس اطاق خواب مخصوص بود، عکس ساعتی بود که کودک کوک کرده بودند بالای سرشان گذاشته بودند و عکس مسواک در صورتیکه بچه های عشایر نمی دانستند مسواک یعنی چه؟ در صورتیکه آنها بعضی هایشان صابون را ندیده بودند، در صورتیکه بعضی از آنها اصلا نمیدانستند تختخواب یعنی چه؟ این برای جلوگیری از آن قضیه که نکند زندگی شهری خدای نخواسته آموزش و پرورش را بر آن بدارد که همه کتابها را تاریخ را جغرافیا را فارسی را بر مبنای زندگی شهری دست کند و لذا شما دیده اید که در کتابهای درسی آورده اند مثلا در علوم کلاس سوم آورده اند که زندیگ ایل و ایل نشینی و گلنار دختری است از ایل و به آن که زیرپایشان می اندازند می گویند نمد و مقصود ما این است. من خدمت برادران اقلیت مذهبی هم عرض کردم قطعاً براردان ما هم نظرشان این نیست که ما کتب درسی بچه مسلمان ها را طوری تدوین کنیم که فرض کنید به زبان زرتشتی بعضی از کتابها را تدوین کنیم.اصل 15 قانون اساسی می گوید که استفاده از زبان قومی در کنار زبان فارسی آن هم حالا اول کلام است که زبان قومی زبان کردی است زبان ترکی است یا زبان اقلیت ها را هم شامل میشود یا نمیشود؟ آن حالا بماند الان با آن کاری نداریم آنچه که ما اینجا آورده ایم یعنی کتابها را طوری تدوین کنند زندگی روستائی نمی دانم من گرسنه ام حسنک کجائی! زندگی ایل نشینی گلنار و شرحی حال گلنار، زندگی روستائی، کشاورزی و یک کودی از هندواه دست کرده اند. مقصود این است واین برادران اقلیت ها هم این را نمیگویند من خدمتتان هم عرض کردم نمیدانم حالا دوباره چرا قانع نشدند. نایب رئیس – 180 نفر حضور دارند عنایت بفرمائید 2-3 تا رأی گیری هست اول کلمه «با هماهنگی وزارت» که در بند 2 ماده 10 بود توضیح هم داده شد مخالف و موافق هم صحبت کردند، استدلال این بود که وزارت با وزارت همآهنگی معنا ندارد. پیشنهاد حذف کلمه «با همآهنگی» بود. موافقان با حذف این کلمه قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد بعد حذف بند 20 از ماده 10 بود. آقای فدائی صحبت کردند موافق و مخالف هم صحبت کردند. 180 نفر حضور دارند پیشنهاد حذف بند (20) با حذف این بند قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد بعد حذف بند (21) است که صحبت شد رقم همان 180 نفر موافقان با حذف این بند قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد بعد را مطرح کنید. منشی – پیشنهاد آقایان هراتی، نادی و موحدی ساوجی در بند 22 حذف کلمه «رایگان» است. غلامرضا فدائی – بنده حذف بند 22 را پیشنهاد کرده ام. موحدی ساوجی – آقای فدائی بفرمائید. غلامرضا فدائی – بسم الله الرحمن الرحیم. پیشنهادی که بنده دارم این است که نظر به اینکه در قانون ااساسی اصل سی ام این بند کلا مطرح شده دیگر نیازی به وجود این بند نیست. در این جا البته در اصل سی ام قانون اسیای فرموده است که: دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد. در آنجا فرموده «وسایل» حالا منظور از «وسایل»چیست؟ آن بسته به تفسیر شورای محترم نگهبان است. اما نکته ای را که من می خواهم این جا عرض بکنم این است که از آن جا که در قانونا اساسی این قضیه مطرح شده ضرورتی ندارد که ما در این قانون بیائیم دوباره آن را تکرار بکنیم و بعد هم با جذف یا اضافه کردن بعضی از کلمات ما در این جا یعنی در ماده 22 خیلی قوی تر این مسأله را نوشته ایم، نوشته ایم؛ تأمین آموزش و پرورش رایگان اگر در اسل سی ام نوشته تأمین وسایل آموزش و پرورش که حالا وسایل هرچه میخواهد باشد، این جا نوشته آموزش و پرورش رایگان. من در این که دولت و آموزش و پرورش متعهد بشود که آموزش و پرروش رایگان را برای همه فرزندان این جامعه فارهم بکند هیچ بحثی ندارم. یعنی دلم میخواهد که این کار هم بشود از خدا هم می خواهیم که دولت امکاناتش را داشته باشد. اما بیائیم از نظر اجرائی این قضیه را بررسی کنیم. آیا واقعاً میتواند یا نمیتواند؟ ببینیم کهاز نظر عملی در خارج واقعاً اتفاق میافتد که اگر ما آموزش و پرورش را مکلف بکنیم بر اینکه تأمین بکند کل آموزش و پرورش را، حتی وسایل را هم ذکر نکنیم همان که در قانون اساسی آمده. بگوئیم آموزش و پرورش را باید تأمین بکند برای کل افراد تا پایان دوره متوسطه، بسیار خوب، من فثط این نکته ا عرض میکنم که الان در حال حاضر مشکلات زیادی آموزش و پرورش دارد در جهت تأمین حتی وسایل آموزش و پرورش و لازم است که مردم به راستی کمک کنند در این زمیه و این مخالفت دارد با آن اصلی که مشارکت مردم را ما تأکید روی آن کردیم. اگر مسأله مشارکت مردم مطرح است بسیار خوب، تأمین آموزش و پرورش برای همه افراد تا پایان دوره متوسط حتی المقدور یا حتی گفتند که شواری نگهبان هم روی این قضیه فرموده اند که دولت موظف است ولی در صورتی که امکانات داشته باشد. اگر امکانات نداشته باشد دولت موظف نیست یعنی نمیتوانیم واقعاً از او سوالی کنیم که چرا این کار را نکردی؟ من خاطر شریف نمایندگان محترم را به رشد جمعیت مملکت راجاع میدهم، الان میگویند رشد متوسط حدود 5/3 درصد هم حتی بالاتر زده. شما حساب بفرمائید که چند سال دیگر هجوم بچه های مردم که باید خلاصه آموزش و پرورش برای اینها فکری بکند و اگر دولت قادراست و اگر تأمین مالی میتواند بکندواگر اشکالی برایش وجود ندارد بسیار خوب این باشد. اما اگر نه واقعاً نمیتواند اینجا دستش را بیشتر نبدیم، یعنی در خود قانون اساسی هست کفایت می کند. در خود قانون اساسی هست که دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تاپایان دوره متوسط فراهم سازد. بسیار خوب باشد، اما این جا بیآئیم قوی ترش کنیم بگوئیم نه آقا وسایلش راهم حذف کنیم بگوئیم تأمین آموزش و پرورش رایگاه برای همه ملت تا پایان دوره متوسط. این واقعاً خیلی کار شاقی است، کار دشواری است. خود وزارتخانه هم میتوانند بفرمایند. اگر واقعاً میتوانند این کار را بکننند بسیار خوب سلمنا. اما اگر نه، واقعاً یک مقدار روی این قضیه تأمل بیشتری بشود. منشی – آقای عابدی مخالف. عابدی – بسم الله الرحمن الرحیم. بنده اصل سی ام قانون اساسی را می خوانم و از ریاست محترم مجلس تقاضا میکنم که اگر این پیشنهاد مخالف صریح قانون اساسی است دیگر قابل طرح در مجلس نیست. دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد. (اینجا دولت را موظف کرده) و وسایل تحصلات عالی را تا سرحد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد. ما اگر یک بررسی جزئی در رابطه با کشورها بکنیم در زمینه آموزش و پرورشان، می بینیم کشورهای پیشرفته روی آموزش و پرورش سرمایه گذاری های زیادی می کند و اگر ما بیائیم این بند را حذف کنیم که دولت موظف نباش که آموزش و پرورش رایگان را گسترش بدهد، خوب چه دستگاهی در این مملکت متولی این قضیه خواهد بود؟ و این موضوع یعنی رشد بی سوادی در سطح مملکت شما از یکطرف می آئید نهضت سوادآموزی را در مملکت ایجاد می کنید، می گوئید با بیسوادی باید مبارزه بشود، از طرف دیگر می گوئید که دولت موظف نباشد که آموزش و پرورش رایگان در اختیار مردم قرار بگیرد. شما فکر می کنید که اطفال این مملکت در آینده چه سرنوشتی پیدا خواهند کرد؟ که اگر یک دستگاهی مسؤول و موظف نباشد که آموزش و پرورش رایگان در اختیار اینها باشد، آموزش و پرورش رایگان باشد و وسایلش رایگان باشد بیسوادی در چه سطح گسترده ای درمملکت گسترش پیدا خواهد کرد.این است که من فکر میکنم این زمینه ای است برای رشد بیسوادی در سطح مملکت. مجلس نباید زیر بار این برود. ما به قانون اساسی سوگند یاد کرده ایم که قانون اساسی در ممکلت پیاده بشود، هیچ یک از آحاد ملت ما این انتظار را ندارد که اگر دولت در توانش نیست در بعضی از مسائل پیش رود ولی ما نمی توانیم یک ملت بیسواد داشته باشیم. یک ملتی را که داشته باشیم که از فرهنگ خودش آگاهی نداشته باشد. یک ملیت داشته باشیم که نتواند در مسائل تخصصی و تکنولوژی پیشرفتی داشته باشد و یک ملت وابسته ای را داشته باشیم. هرچه ما در رابطه با آموزش و پرورش آن اعتباراتش را کاهش بدهیم، هرچه ما دولت را موظف نکنیم معنای این قضیه این خواهد بود که در زمینه های سیاسی، در زمینه های اقتصادی و در زمینه های اجتماعی، وابستگی مابه خارج بیشتر خواهد شد. اگر شما امروز می خواهید در زمینه های کشاورزی پیشرفت داشته باشید، اگر می خواهید اقتصاد شما شکوفا بشود و از این حالت وابستگی بیرون بیائید، نیاز دارید که شما افراد متخصص را داشته باشید. اگر آموزش و پرورش رایگان نباش وسایل رایگان نباشد چه کسی میتواند در آموزش و پرورش تحصیل بکند، چه کسی میتواند توی این مملکت تخصص پیدا کند؟ جز آن کسانی که مرفه هستند و دستشان، به دهانشان میرسد؟ پس بنابراین، این پیشنهاد مخالف صریح قانون اساسی است وقابل طرح در مجلس نیست. و نمایندگان سوگند یاد کرده اند که به قانون اساسی عمل کنند والسلام. منشی – آقای اسماعیل فدائی موافق. اسماعیل فدائی – بسم الله الرحمن الرحیم. همکاران محترممان توجه بفرمایند توجه داشتن به واقعیات غیر از این است که ما بخواهیم از توسل به قانون اساسی واقعیات را منکر بشویم. قانون اساسی محترم و ما باید طبق آن عمل کنیم.اولا حذف این مخالف با قانون اساسی نیست. از این جهت عنوان شد که ما در قانون اساسی داشته ایم، اولا قانون در سال 58 به تصویب رسید و بعد هم ما جنگی را به این وضع به صورت گسترده درمملکت نداشتیم که البته تمام آحاد ملت ما و تمام آنهائی که در قانون اساسی نظر داده اند و همه دست اندرکاران مملکت ما و افرادملت ما دوست دارند که هرچه بیشتر وسایل تعلیم و تعلم و تزکینه و تربیت برای ملت ما به خصوص محرومین و مستضعفین فراهم بشود. ولی در صورتی که امکانات اجازه بدهد و اینکه بردار مخالفمان با شدت و حدت صحبت کرند که اگر ما این را برداریم وحذف کنیم ظلم به افراد مستضعف هست، از قضا نه اینکه ظلم نیست بلکه به نفع آنها است، چرا؟ به خاطر اینکه افراد بالا شهری و افراد مرفه همیشه در گرفتن حقشان از افراد محروم روستائی زرنگ تر بوده اند و همان گونه که الان شما می بینید در مراکز استانها و در شمال شهر تهران وسایل آموزشی خیلی از جنوب شهر بهتر،در شهرها از روستاها بیشتر و بهتر که حتی ما روستاهای فراوانی داریم که اصلا آموزشگاه و مدرسه و معلم ندارند، چرا؟ به خاطر اینکه ا فرادی که در مراکز شهرها و استانها هستند چون از سواد برخوردارند، چون با قانون آشنائی دارند کاملا اینها حق و حقوق خودشان را می گویند و احراز می کنند و در عین حال هم به آن می رسند. ولی اگر این که ما این مسأله را توجه کنیم که الان دولت این امکان برایش نبوده و نیست، تا الان هم هرچه خواسته این کار را نتوانسته انجام بدهد در قبال اینهمه مدرسه ای که هست در شهرها، در روستاها نتوانسته مثلا یک روستا یک مدرسه میخواهد آنهم به صورت مختلط که دختر و پسر حتی با هم میروند درس میخوانند باز نشده و بسیاری هستند روستاهایی که مدرسه ندارند روی این اصل ما به واقعیت بیشتر توجه کنیم و عنایت کنیم به از ای است که بیائیم دست روی دست بگذاریم روی قانون اساسی و بگوئیم در هر شرایطی میخواهد باشد باید دولت چنین وچنان بکند. خوب ما دیده ایم که ما هم خواسته ایم. حضرت امام هم تأکید کرده اند، حضرت آیت الله منتظری هم به صورت مکرر فرموده اند ولی عملی نشده، در همین سالی که الان 9 سال از انقلاب می گذرد الان روستاهای زیادی بدون مدرسه مانده اند و باز هم در همین جنوب شهر تهران وضع آموزشی با شمال شهر بسیار فرق می کند. آن جا از امکانات خوبی برخوردارند ولی این جا نه پس چرا ما کاری نکنیم که با حقیقت و واقعیت و طبیعت امور موافق باشد؟ طبیعت امر این است که باید افرادی که متمکن اند و متمولند و قادر هستند به این که بچه هایشان را تأمین کنند از نظر آموزشی کمک کنند و بعد از این کمکها برای جاهائی که مردم متمکن نیستند و قادر نیستند برای آنها استفاده بشود و حذف کردن این مطلب از این جا نه واقعاً مطابق با واقعیت است و هیچگونه مغایرتی هم با قانون اساسی ندارد. انشاءالله وقتی که جنگ نباشد موقیت مملکت ایجاب کند طبق قانون اساسی عمل خواهد شد و السلام علیکم و رحمة الله. نایب رئیس – شانس پیشنهادها مشخص است من خواهش میکنم آقای فدائی هم عنایت کنند، چون بعضی از آقایان هم پیشنهاد حذف کلمه «رایگان» را داده اند که چون خلاف قانون اساسی است قابل طرح نیست. لذا در بین پیشنهادهای دیگر دو تا پیشنهاد مختصرهست که اگر پس بگیرند ما میتوانیم امروز این را تمام کنیم. این پیشنهادات از آقای فدائی است. یکی کلمه «مقاطع تحصیلی» در ماده 25 که چیز مهمی هم نیست اگر اجازه بدهند دیگر بحث نکنیم و رأی بگیریم تمام بشود. غلامرضا فدائی – اجازه بدهید توضیح بدهم. نایب رئیس - الان مورد بحث نیست چون ماده بعد را هنوز نخوانده ایم فعلا باید ماده 10 را رأی بگیرید. پیشنهاد حذف بند (22) بود که بحث شد. موافقان با این پیشنهاد قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. خوب دیگر در این بند پیشنهادی نداریم. کل ماده 10 با بندهای 27 گانه آن به رأی گذاشته می شود. موافقان با این ماده و بندهای آن قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. دو تا ماده دیگر هم هست که هیچ پیشنهاد ندارد و ماده هم هست. میخوانم. پیشنهادشان را پس می گیرند چون این قانون خیلی ما را معطل کرد. (به شرح زیر خوانده شد) ماده 11- وزارت وظف است ظرف 6 ماه از تاریخ تصویب این قانون تشکیلات تفصیلی خود را بر اساس مفاد این قانون تهیه و به تأیید سازمان امور اداری و استخدامی کشور برساند. نایب رئیس – آقای موحدی ساوجی پیشنهاد حذف این ماده را دارند اگر موافقید بدون بحث به رأی بگذاریم. موحدی ساوجی – خیر باید بحث بشود. نایب رئیس – آقای موحدی اصرار دارند که بحث بوشد ما هم وقتمان تمام شده است. موحدی ساوجی – بنده خلاصه صحبت میکنم. نایب رئیس – بسیار خوب ایشان 20 دقیقه صحبت کنند دیگر موافق و مخالف صحبت نکنند رأی می گیریم. موحدی ساوجی – بسم الله الرحمن الرحیم. این ماده ژ11 از آن جائی که ماهیت قانوگذاری دارد مسأله تشکیلات تفصیلی وزارت آموزش و پرورش این که این وزارتخانه مثلا دارای چند تا معاونت باشد، چند شاخه باشد و امثال اینها این تشکیلات است و تشکیلات یک امر قانونگذاری است وباید مجلس این را تصویب بکند. همان طوری که نمایندگان محترم در رابطه با بعضی از مواد دیگر همین قانون ملاحظه کردید که چون با آئین نامه اجرائی نمیشد مسائل استخدامی را عمل کرد گفتیم که آن مواردباید حذف بشود. در اینجا هم مسأله تشکیلات مربوط به مجلس شورای اسلامی است و ما یک کمیسیون درایم به نام کمیسیون تشکیلات و امور استخدامی. یعنی مسائل تشکیلات باید حتماً به مجلس بیاید. این است که من با این ماده موافق نیستم، اگر هم حذف بشود ضرر نمی زند برای اینکه دست وزارتخانه باز است، یکی از وظایف وزارتخانه این است که هر لایحه ای لازم دارد به مجلس بدهد. لایحه مربوط به تشکیلات را به مجلس تقدیم بکنند. نایب رئیس – ایجاد یک تشکیلات یا اعدام یک یک تشکیلات؟ حذف و ایجاد وهم چنین ادغام یا توسعه، همین طور است که میفرمائید ولی در درون یک وزارتخانه که وزارتخانه موجود است تغییرات مستقل نیست، یعنی قانون مستقل نیست. به شکل داخل واحد است 180 نفر حضور دارند پیشنهاد جناب آقای موحدی حذف ماده 11 است که 24 سابق بوده به ترتیبی که توضیح دادند، موافقان با حذف این ماده قیام بفرمائید. (عده کمی برخاستند) تصویب شد. ماده بعد را بخوانید. (به شرح زیر خوانده شد) ماده 12- وزارت موظف است لایحه تغییر بنیادی نظام آموزشی و پرورشی (مقاطع تحصیلی) را بر اساس این قانون ظرف مدت 3 ماه جهت تصویب به مجلس شورای اسلامی تقدیم کند. موحدی ساوجی – این پرانتز در ماده لازم نیست. نایب رئیس – 180 نفر حضور دارند موافقان با این ماده قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده بعد را قرائت کنید. (به شرح زیر خوانده شد) ماده 26 – (سابق) آئین نامه اجرائی این قانون ظرف 6 ماه توسط وزارت تهیه و به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید. نایب رئیس – 180 نفر حضور دارند موافقان با این ماده قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. اسامی غائبین و دیرآمدگان را بخوانید. شهریکی – پرانتز باید برداشته شود. منشی – بسم ا لله الرحمن الرحیم. غائبان غیرموجه امروز آقایان رنجبر، شجاعی و فاضل همدانی (شجاعی – من در جلسه هستم) آقای شجاعی تشریف دارند ولی امضاء نکرده اند. برادرانی که دیر تشریف آوردند آقای خزاعی (30 دقیقه) آقای طباطبائی (25 دقیقه)- آقای غفاری (25 دقیقه)- آقای غراوی (25 دقیقه) و آقای مروی سماورچی (25 دقیقه) 5- پایان جلسه و تاریخ تشکیل و دستور جلسه آینده نایب رئیس – جلسه بعد صبح یکشنبه هفته آینده و دستور جلسه هم دنباله دستور جلسه هفتگی است. ختم جلسه اعلام میشود. (جلسه در ساعت 30/11 پایان یافت) نایب رئیس مجلس شورای اسلامی – محمد یزدی