مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره دوم – جلسه 341 )
جلسه سیصدوچهل ویکم بسمه تعالی 4آذرماه 1365هجری شمسی 22ربیع الاول 1407هجری قمری مشروع مذاکرات مجلس شورای اسلامی دوره دوم_اجلاسیه سوم 136_13665 فهرست مندرجات : 1. اعلام رسمیت جلسه تلاوت آیاتی ازکلام الله مجید. 2. بیانات قبل ازدستورآقایان:صادقلووفوادکریمی. 3. تذکرات نمایندگان به مسوولان اجرائی کشوربه وسیله آقای رئیس. 4. تصویب کلیات طرح قانونی حدودمسولیت قوه قضائیه درمقابل مجلس شورای اسلامی 5. بحث پیرامون کلیات لایحه مقررات مالی،اداری،استخدامی وتشکیلاتی جهادسازندگی. 6. طرح سوال آقای مهدوی ازآقای دکترمرندی وزیربهداشت ودرمان وآموزش پزشکی 7. پایان جلسه وتاریخ تشکیل جلسه آینده. 1-اعلام رسمیت جلسه وتلاوت آیاتی ازکلام الله مجید. رئیس _بسم الله الرحمن الرحیم .باحضور180نفرجلسه رسمی است .دستورجلسه اعلام شود. منشی _بسم الله الرحمن الرحیم ،دستورجلسه سیصدوچهل ویکم روزسه شنبه 4/9/1365هجری شمسی مطابق بابیست دوم ربیع الاول 1407هجری قمری. 1-دنباله رسیدگی به گزارش شوراول کمیسیون امورقضائی وحقوقی درخصوص ردطرح قانونی حدودمسوولیت قوه قضائیه درمقابل مجلس شورای اسلامی . 2-گزارش شوراول کمیسیون نهادهای انقلاب درخصوص لایحه مقررات اداری استخدامی وتشکیلاتی جهاد سازندگی 3-گزارش شوراول کمیسیون امورقضائی وحقوقی درخصوص لایحه مجازات متخلفین ازتعرفه نرخ حمل کالاومسافر 4-گزارش شوراول کمیسیون امورقضائی وحقوقی درخصوص لایحه مجازات عاملین متخلف درامر حمل ونقل کالا. 5-سوال آقای مهدی مهدوی ازآقای وزیر بهداشت ودرمان وآموزش پزشکی . رئیس _تلاوت کلام الله مجیدراشروع کنید. اعوذبالله الشیطان الرحیم _بسم الله الرحمن الرحیم وانزلنا الیکه الکتاب بالحق مصدقا"لمابین یدیه من الکتاب ومهیبمنا"علیه فاحکم بینهم بما انزل الله ولا تتبع اهوائهم عما جاءمن الحق لکل جعنا منکم شرمه ومنها جا".ولوشاءالله لجعلکم امقواحده ولکن لیبلوکم فی مااتیکم فاستبقوا الخیرات الی الله مرجعکم جمیعا"فیمبئکم بما کنتم فیه تخلتفون.وان احکم بینهم بما انزل الله ولاتتبع اهوا ئهم واحذرهم ان یفتتوک عن بعض ماانزل الهه الیک فان تولوفاعلم انما یریدالله این یصیبهم ببعض ذنوبهم وان کثیرا"من الناس لفاسقون . صدق الله العلی العظیم _هضا وصلوات فرستادند) ((سوره المائده ازآیه 52الی 55)) 2-بیانات قبل ازدستورآقایان :صادقلووفوادکریمی رئیس _سخنرانان قبل ازدستوررادعوت کنید. منشی _آقای صادقلونماینده رامیان ،آقای فوادکریمی نماینده اهواز. صادقلو_بسم الله الرحمن الرحیم ،بادرودبه امام امت وامت شهیدپرورورزمنده شیران عرصه نبردحق علیه باطل باردیگردرعرصه سالی ازبسیج قرارگرفتیم یعنی آماده کردن وآماده شدن امت اسلامی به تجمع وتمرکزقدرت یعنی جلوه شکوه وهیت دنیای اسلام_ یعنی مصداق (واعدوالهم مااستطعتم من قوه)شدن امت اسلامی درمقابل ارکان چراکه درصدراسلام مسلمانان مصداق این آیه شریفه شدن که توانستندابوها وابرها رانابودکنندوصدام نیست دراین روزگارابوگونه ای بیش نیست که انشاءالله درسیرفتح مکه بزودی زودازنابودشدگان خواهدبود_چه تقارون بامسمائیست بین دوهفته وحدت وبسیج ،چراکه طول وحدت بسیج چرا که ازوحدت بسیج زایدوبالعکس وهمین وحدت بودکه بسیج آفرین شدوهمین بسیج است که درتمام ابعاد درخشان ترین پیروزیها به وجود آورد.ودیدم که چگونه منطق های شیطانی را دربعداقتصادی وسیاسی شکست داد.دیدم که چگونه زکی یمانی پرمدعای شکست ناپذیر راکه فرزندخلف آمریکا بودبه زباله دان تاریخ فرستاددیدیم که چگونه ریگان مغرورومدعی محبوب بودن رابه زجروضعف کشاندکه استیصالانه بگوید((دیگرازاین انتقادها وجواب دادن ها خسته شده ام ))اعتراف کندکه بایدکه باایران رابطه داشت _یعنی عذرخواهی کردن یعنی غلط کردیم وپشیبانی گفتن برسیاستها ی ابرقدرت .یعنی اعلام به دنیا که انقلاب اسلامی شکست ناپذیراست .دریک کلام بایدگفت مصداق بسیج آمدن امت درپرتوولایت فقیه زمانست وبس واینجاست که به پوچان ونیهلیسیتهای داخلی بایدگفت چه میگوید؟آیا اعتراف آمریکا برشکست خودراشما ارتباط ایران می دانید؟این دهن کجی به ولایت نیست _این چه سوالیست که مطرح شده است _آیا این سوال خودزیرسوال نیست؟آیا این سوال درخودحکم ندارد؟شماببینیدشایدسوال کنندگان مظلو نمائی کنندوبگویندازحق قانونی خودمان استقاده کرده ایم _اما بینییدگنجاندن عبارت(این ارتباط درچه سطحی صورت پذیرفته است)خودنوعی حکم است.آیا با طرح چنین سوالی نمی توان گفت که سوال کنندگان ،اصلی ازاصول قانون اساسی یعنی اصل 67رازیرسوال برده اند.چراکه دراصل مذکورکه به عنوان قسم نامه است عبارت (نگاهبان دستاوردهای انقلاب اسلامی )شدن آمده است.آیا اینست نگاهبان انقلاب اسلامی بودن ؟مگراینکه شیطنت کنیم وبگوئیم که شکست مفتضحانه آمریکا دستاوردنیست .آیااین سوال زیرسوال بردن بهترین مرگ برآمریکائی که ریاست محترم مجلس شورای اسلامی درروز13ـبم فرمودندنیست ؟خدایا توشاهدباش که این تصفیه حساب نیست که بعضیها شروع به توجیه خودشان کرده اندومی خواهندبگوینداینها دارندتصفیه حساب می کنندبلکه حساسیتی است درطول حساسیت امام امت بطوریکه درتاریخ ضیط شود.چراکه امروزسکوت درقبال گفته هایی که بعضی ازآقایان درطول این یکی دوسال داشته اندیکنوع پذیرش ضدیت باولایت فقیه است .پذیرش شکستن قلب ملت است .اینکه می گویم ضدیت باولایت فقیه دلیل دارم . یکی ازاین آقایان روزی که حضرت امام امت آقای میرحسین موسوی راتأییدفرموده بودندبه خودبنده گفت (من ازایشان سوال کردم که نظرتان چیست ؟ایشان اینگونه مطرح کردند)مطرح کردندکه مردم می گوینداین کارها برحضرت امام یکنوع سبکی است (عین این عبارت را)حاضرم قسم یادکنم والله اینگونه بود. یایکی ازاینها بعدازاعلام موضع حضرت امام درقبال این سوال بازاینگونه گفتند((ما معتقدیم که این حرکت ما حق است فردای روزروشن خواهدشدهمانطوریکه روزی مسأله بنی صدرروشن شد.))براین شاهددارم. مطلب دیگراینکه آیا همپایگی ودفاع ازسیداحمدکاشانی ونحوه دستگیری اورابزرگ جلوه دادن درحالیکه خیانتی بالاتراز این میتوان گفت که درزمان جنگ بااینهمه دشمنان این حرکتهاازاو،خودشکستن قلب ملت نیست؟راستی اینست پاسخ زحمات گردان حبیب این مظاهرها که ازپیران 40به بالایندوبا شوق وقلبی سرشارازمحبت امام به سوی جبهه می روند؟بایدتوجهکردکه بعدازافشاس ماجرای مک فارلین اینهمه تبلیغات جهانی خواستندکه اثبات ارتباط نماینداما هیچ کدام سندی به دست نیاوردندونتوانستندبگویندکه باچه کسی ارتباط بوده است؟آیا طرح توضیح درقبال ارتباط،خود نوعی سنددادن نیست؟به هرشکل شاید گفته شودکه این حرفها نیزوحدت شکن است بله ،اگرباوحدت شوری وشعاری برخوردکنیم همین است.اماوحدت که شوروشعارنیست بلکه شعوراست ودارایی ملاک وآن حول محوراسلام وولایت فقیه گشتن است _آقابایدگفت این که اختلاف سلیقه اقتصادی مبنای این برخورداست درست نیست .بلکه برخوردمبنائی ترازاین حرفهاست به هرشکل انشاءا...که خداوندتوفیق باولایت زیستن وباولایت مردن رابرهمگیمان عطا نماید.باشدکه درسایه رهبریت حضرت امام وضربات گردانهایی چون گردانهای صدهزارنفری رسول ا...ازخاک ریزاول آمریکا گذشته وخاکریزدوم آمریکا راکه همانا نابودی اسرائیل است فتح نمائیم. مطلب دیگرمن درخصوص نظام پرداخت حقوق هست .دررابطه بانظام پرداخت حقوق دومطلب هست یک مطلب اینکه امروزبایدباشرایط فعلی یک همسانی درمیان وزارتخانه ها به لحاظ پرداخت ایجادبشود.شماگاهی می بینیدکه دروزارت آموزش وپرورش به نوعی مسأله پرداخت مطرح میشودودروزارت نفت به نوعی دیگریادروزارت نیروبه نوعی دیگروخوداین بارها این اشکال را ایجادکرده که بعضی ازمعلمین به لحاظ جاذبه اقتصادی که بعضی ازاین وزارتخانه ها داشته اندبه سوی آن وزارتخانه ها کشیده شده اندوباتوجه به این که سرمایه ای بودن بروزارتخانه مذکوربازرفته اندبه طرف آن وزارتخانه ها ،نمونه ای داریم .لیسانس ادبیاتی که درآموزش وپرورش کارمی کردداشت می رفت به طرف شرکت گاز. خوب این ازکجاست ؟این ازیکسان نبودن میزان حقوق که درآن وزارتخانه ها به گونه ای است ودروزارتخانه های دیگرمثل آموزش وپرورش به گونه ای دیگر.مطلب دیگرکه به عنوان یک برنامه درازمدت بایدتوجه کرددررابطه بامسأله نظام پرداخت حقوق آن رابایددرخط قسط قرارداد.قسط همان حق حقیقی است وثابت قراردادن دررابطه بامسأله حقوق یک اصل درست واسلامی نیست وهمیشه این راهم بگوئیم که مسأله قسط این نیست که همیشه باید اضافه کرد،گاهی هم حقوق راتابع اصل قسط بایدکم کردواینجاست که برای درازمدت اگرمی خواهیم جاذبه کاری به وجودبیایدباید سیاست تشویق راکه همانا تابع قسط،بامسأله حقوق برخوردکردن رابایداصل قراربدهیم . مطلب دیگرمن دررابطه بامسأله تبصره 3هست .تبصره 3مخصوصا"درمازندران امسال مامی بینیم که یک ریال ازآن پرداخت نشده وبهانه هم این مطلب بوده که آن راآورده اندروی سیستمی که تابع مقررات بانکی کرده اندودست پاگیر.ومطلب دیگراین است که درآیندهدررابطه باتبصره3بایدفکری بکنیم ،این نشودکه یک سری کسانی که زمینه اقتصادی دارند،سرمایه دارند،پول دارندیاوسیله سطح بالا دارندآنها بتوانندازتبصره 3استفاده بکنند.چه خوب است ...این که درقانون خط تولیدهست آن رابکشانیم برای یک عده مستضعف و این دیپلمه های بیکاری که وجود دارند. تذکربعدی من دررابطه بامسأله جوایزکشاورزی است دررابطه باجوایزکشاورزی این رامیخواهم بگویم که حال که جوایز کشاورزی راجهت بشویق برادران کشاورزی به آنها میدهنداین جهت جوایزرادرست بکنند،بجای اینکه منحصربکنندبه تلویزیون ویک سری وسایل مصرفی رابه نوعی خدماتی این رابکشاندبه وسایل وادوات کشاورزی که گاهی بعضی ازکشاورزان راداریم که 2_3تاتلویزیون گرفته اندومی گویندکه خوب مااینهاراچه کاربکنیم؟واین نیست که خودمسأله شایدبه نوعی مسأله ایجادبکندوازاین جهت بهتراین است که دولت محترم ازاین به بعدمسأله جوایزرامسیرش رابه ادوات کشاورزی بیندازد.والسلام علیکم . رئیس _سخنران بعدی رادعوت کنید. منشی _آقای کریمی بفرمائید. فوادکریمی _بسم الله الرحمن الرحیم ،الحمدلله رب العالمین وصلی الله علی محمدوآله طاهرین (صلوات)(حضارصلوات فرستادند)پس ازسلام برامام امت ورزمندگان جبهه برعلیه باطل ودرودبرارواح شهیدان.درآغازسخن ازطرف خودوهمه نمایندگان مجلس شورای اسلامی به خانواده های محترم شهدای جنایات اخیرصدام درخوزستان وباختران تبریک وتسلیت عرض نموده وازخداوندمتعال شفای کامل مجروحین وبرای هم مردم ایثارگرومقاودواستان حماسه سازخوزستان وباختران اجروصبرونصرت وعزت آرزومینمایم وتقدیروستایش بی کاران مجلس رابه محضرآنان تقدیم می کنم بدون مقدمه به خدمت امت حزب الله عرض کنم که پس ازسقوط جریان لیبرال ها وبنی صدردرهمان مجلس اول متوجه شدیم که خط جریانی ایجادشده است که درمجلس ودولت تفرقه افکنیم می کندوحتی آن موقع موفق شدن درحیاط دولت قبلی اختلاف ایجادنموده ودرمقابل نخست وزیرعده ای ازوزراءرابه موضوع گیری وجناح بندی بکشاند.بالاخره این خط جریان نتوانست درمجلس اول به اهداف خودبرسد.باآغازمجلس دوم که اولین کارآن رأی اعتمادبه نخست وزیربودباپیام خصوصی مختصری ازسوی امام نمایندگان مجددا"به آقای مهندس موسوی رای اعتماددادنداما همان موقع عده ای ازنمایندگان نظرخودرابرنظرامام ترجیح داده وبه نخست وزیررای اعتمادندادند.پس ازتجدیدانتخابات ریاست جمهوری ازآنکه رئیس جمهورمحترم فردی رابه عنوان نخست وزیر نماید4تن ازاشخاصی که ازرهروان این خط وجریان بودندکه یکی ازآنها ازنمایندگان مجلس می باشدبه خدمت امام رفتندوامام به آنها فرمودکه نظرایشان این است که مصلحت کشوررادراین میدانندکه باردیگرآقای مهندس موسوی به عنوان نخست وزیرمعرفی گردد.گرچه آقای رئیس جمهوردرمعرفی نخست وزیرآزاداست یکی ازآن آقایان مسائل اختلاف انگیزی رامطرح نمودکه بااعتراض امام روبه روشدوساکت گردیدویکی دیگرکه ازنمایندگان مجلس می باشدبه امام گفت که به آقای خامنه ای حکم کنیدکه مهندس موسوی رامعرفی نمایدوامام فرمودندحکم نمی کنم وسپس ایشان به امام گفت که شما نظرتان رانگویدوامام گفته ایشان رارد کردند. خلاصه این آقایان ازنزدامام آمدنداما جریان رابانمایندگان مجلس درمیان نگذاشتندولی هنگامی که عده ای ازبرادران موضوع راازدفترحضرت امام جویا شدنددفترجریان رابه تفصیل به اطلاع آنان رسانیدوگفت امام فرموده اندجریان رابه همه نمایندگان بگوئید.پس ازاین جریان نمایندگان پیرواین خط نامه ای به جناب حجت الاسلام والمسلمین خامنه ای نوشتندودرضمن آن علی رغم اظهارنظرامام ازوی خواستندکه فرددیگری رابه مجلس معرفی نماید وما نوشتن نامه ای دیگربه حضرت امام درمقابل حرکت مخالفت باامام این آقایان ایستاده ایم وامام نامه ماراکتبا"پاسخ دادندکه نامه ماوپاسخ آن مشروحا"درمطبوعات منتشرگردید.بالاخره جناب حجت الاسلام والمسلمین خامنه ای آقای مهندس موسوی رابه مجلس معرفی فرمودند.اما ازاین آقایان درمخالفت بانظرامام اصرارورزیدندتا آنجاکه قائم رهبری حضرت آیت الله منتظری 3تن ازاین جناح راخواستیم ونصحیت فرمودندوهم چنین روزرأی گیری قبل ازشروع جلسه علنی جناب حجت الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی ریاست محترم مجلس به آقایان یادآورشدکه آقایان به آثاروتبعات سیاسی رأی خوددرداخل وخارج کشورتوجه نموده وموجب تضعیف مقام رهبری نگردند.اما آنان درپاسخ فریادکشیدندودرموضع مخالفت بانظرامام همچنان ایستادندوبالاخره حدود99رای مخالف وممتنع دادندوحضرت امام بزرگوارانه برخورد نموده ونصیحت فرمودندکه آقایان رأی مخالف دادند،دادنداما ازاین به بعددیگرمخالفت، خلاف شرع است.امااین آقایان که قبلا"به بهانه ارشادی بودن فرمایشات امام درمقابل نظرامام ایستاده بودندازحکم صریح امام سرپیچی کرده وحمله به نخست وزیرووزرائی که درخط امام وموردتأییدامام بودندرابه طورمستقیم وغیرمستقیم ازتربیون مجلس وهم چنین ازروزنامه رسالتشان ادامه دادندتاآنجا که امام چندبه طورمحرمانه وخصوصی به آقایان تذکرداد.آنها همچنان برخلاف فرمایشات امام عمل می نمودندتا آخرین مرتبه درجلسه عصرسه شنبه نمایندگان جناب حجت الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی قریب به این مضمون گفتندکه امام فرموده اندبه آقایان بگوئیداگربه این جریان ادامه دهندموضوع رابامردم درمیان خواهندگذاردوبدین ترتیب حضرت امام حجت رابرآنان تمام کردوبعدازادامه این جریان ازطرف آنان بالاخره امام درفرمایشاتی که به مناسبت هفته دولت ایرادفرمودندآنرا مورد عتاب قرارداده وفرمودندکه دفعه دیگرطوردیگری به آنان برخوردخواهندفرمود.اما این خط وجریان باموضع گیریهای بعدی درحمایت ازسرمایه داران وفئودالها وحمایت ازافرادی که درجریان توطئه بعضی ازعناصرنظام پزشکی شرکت داشتندواعتراض به حزب الله که چرا بااین حریان برخوردخشونت آمیزداشتندوسوال ازوزیرکشورکه چراازعناصرتوطئه گرحمایت نکرده ویا حزب الله درصحنه برخوردننموده است ادامه یافت ومنجرب به طرح سوال ازوزیرامورخارجه برای مسأله دارکردن حزب الله گردیدکه امام رابرآن داشت که برسرآنان فربادکشد:((این تذهبون)).است حزب الله بایدتوجه داشته باشدکه موضوع فقط یک سوال وچندنفرسوال کننده که اشتباهی کرده باشنددرمیان نیست .موضوع خط وجریانی است که درمقابل خط ولایت فقیه موضع گیری نموده ودائما"مسأله سازی می نمایدواین مسأله اخیراولین وآخرین مسأله سازی آنان نیست .درابتدای مجلس دوم اسن خط وجریان طرحی رادرمجلس تدوین نموده ومیخواست به تصویب مجلس برساندکه به موجب آن کارخانجات وصنایع ملی شده فراریان وطاغوتیان واشخاص معلوم الحال دیگردردادگاه موردتجدیدنظرقرارگرفته وبعضی ازاین اموال ملت رابه غاصبین قبلی برگردانندولی این طرح به وسیله مجلس به شدت ردشداما این آقایان دفاع ازمنافع سرمایه داران وفئودال ها رابا طرح عناوین مقدس ازقبیل اسلام فتاهتی همواره مستقیم وغیرمستقیم درمجلس ادامه می دادندودرصورت مذاکرات مجلس گواه است که این خط وجریان ازمنافع مستعضفین که این همه امام این فقیه اکبربرآن تأکیددارند.یک بارهم دفاع نموده اند.درمذاکرات لایحه واگذاری اراضی کشت موقت به کشاورزان که اخیرا"ازتصویب دوسوم مجلس گذشت این آقایان صریحا"اعلام نمودندکه کشاورزانی که سالها برروی این اراضی کارکرده وزحمت کشیده اندغاصبندوکسانی که فقط سندمالکیتی ازرژیم سابق دردست دارند مالک اندوزمین های کشاورزی رابایدبه همان عناصرظالم برگرداندوعده دیگرشان باطرح مسائلی دیگرمی خواستندمجلس رابه هرنحوی شده ازتعیین تکلیف اراضی کشت موقت بازدارندوحرکات دیگراقتصادی وسیاسی ومذهبی این آقایان که مختصربگوییم این خط وجریان انحراف ازخط امام است که دربعداقتصادی دفاع ازفئودال ها وسرمایه دارانی که انقلاب ازآنان خلع یدنموده درپوشش تشرع ونفی حمایت ازمستعضفین به عنوان یکی ازاصول اساسی اسلام ودربعدسیاسی مبارزه بادولت وحتی مجلس باپوشش مقدس نمایی برای قبضه کردن قدرت سیاسی وکسب حاکمیت دربعدعقیدتی موضع گیری درمقابل امام باطرح مسأله ارشادی بودن نظرات رهبری وخودرادرجایگاه رهبری قراردادن وبالاخره مطرح کردن نظرات خودتحت عنوان اسلام فقاهتی درمقابل ولایت فقیه وارگان رسمی این جریان انحرافی روزنامه ای به نام رسالت که رسالتش القای اندیشه هائی مغایراندیشه های امام وپیاده کردن خط سیاسی درمقابل خط امام ودیدفقاهتی درمقابل فقاهت امام ودریک کلمه رسالت تفرقه وجدانمودن است ازامام آن هم درلباس مذهب واحیای بینش سیاسی،اقتصادی،لیبرالیزم بارنگ دینی وطرح اندیشه های الهام گرفتن ازاقتصادآزادبابرچسب فقاهت وایجادزمینه اعتقادی مناسب برای غارت مردم به وسیله دنیاپرستانوپول پرستان ومحتکرین وقدرت طلبان وبالاخره حضرت امام درفرمایشات اخیرشان دوضربه کوبنده فرودآوردند.یکی برسرریگان وشیطان بزرگ که آخرین رمق سیاسی آنان راگرفت وشکست دیپلماسی آمریکا رادرجهان کامل نمودوضربه دیگربرپویندگان خط وجریان انحرافی که همچون گذشته درپی مسأله آفرینی وایجادتفرقه وساختن خطی درمقابل خط امام بودندگرچه نتوانستندوهرگزنخواهندتوانست واین ضربه امام نقاب ازچهره اسلام نمای این خط وجریان کنارزدوچهره حقیقی آنان رابه امت حزب الله نشان داد.اکنون مجلس شورای اسلامی نگران آینده ای است که حزب الله بااین جریان چگونه برخوردکندومامیدانیم که حزب الله منزوی خواهدشدواینها رادرمجلس آینده ان شاءالله امیدی وجایگاهی نیست ومجلس آینده دربست درخط امام ورهبری خواهدبودوالسلام علیکم ورحمه الله .(احسنت _احسنت) محمدیزدی _آقای کریمی ،سلام علیکم. خلخالی _ایشان خیال میکندکه فوادجاهل است ولی خودایشان جاهلند. 3-تذکرات نمایندگان به مسوولان اجرائی کشوربه وسیله آقایی رئیس رئیس _ بسم الله الرحمن الرحیم ،تذکرات نمایندگان مجلس به مسوولان اجرائی کشور. نمایندگان استان خوزستان ونمایندگان استان باختران شهادت جمعی ازعزیزانمان رادر2استان دراثرحمله های وحشیانه هواپیما های عراقی به خانواده های محترمشان ومردم تبریک عرض وتسلیت گفته اند.بنده هم ازطرف همه نمایندگان ازمردم قهرمان باختران ،ماهشهرواهوازبخاطرحماسه ای که داشتنددراین جریان وحشیانه ومقاومتی که ازخودشان بروزدادندتبریک عرض میکنم وبه خانواده های عزادارتسلیت . آقای جلالی نماینده فیروزآبادبه وزارت کشاورزی درموردتامین کودشیمیایی موردنیازکشاورزان منطقه تذکرداده اند. آقای صفری نماینده دماوندوفیروزکوه به بانک کشاورزی وصادرات درموردمساعدت دردریافت بدهی کشاورزان دماوند وفیروزکوه تذکرداده اند. آقای شیرزادی نماینده قصرشیرین وگیلانغرب وپل ذهاب به وزارت نقت درموردتامین گازوئیل موردنیاز،به وزارتخانه های جهادوکشاورزی درموردتامین کودموردنیازمنطقه باتوجه به وضعیت جنگی درمنطقه تذکرداده اند. آقای بابای نماینده اسفراین ازوزیرکشاورزی درخصوص بازدیدازمنطقه ورسیدگی به مسائل کشاورزی تشکرکرده اند. آقایان کمالی وقریشی نمایندگان تهران وخمین شهادت برادر،ناصرعلی حدیدی مسوول شورای اسلامی نخ کارخمین وعضوشورای مرکزی کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کشورراتبریک وتسلیت گفته اند. آقای میرحیدری نماینده شهریار،اشتهاردورباط کریم به وزارتخانه های آموزش وپرورش وبازرگانی درخصوص رفع تبعیض درتوضیح دفترچه ولوازم التحریرشهروروستا ،به وزارت نیرودرموردجابه جائی تیرهای برق درمسیرتهران _شهریارتذکرداده اند. آقای حسینی نماینده قائن ودرمیان به وزارت دادگستری درموردتغییردادگاه حقوقی دوبه دادگستری درمنطقه تذکرداده اند. آقای بهشتی نماینده فسابه وزارت کشاورزدرموردرفع فوری مشکل نانوائی های فسا تذکرداده اند. آقای رحیمی نماینده دشتستان به وزارت بهداشت ودرمان درموردتامین اعتبارتکمیل بیمارستان 17شهریوربرازجان و تامین پزشک زنان واطفال به وزارت آموزش وپرورش درموردتامین اعتبارتکمیل هنرستان کشاورزی سعدآبادتذکرداده اند. آقای سیدخاوری نماینده لنگرودبه وزارت بازرگانی درمورداقزایش سهمینه حلب موردنیاز شهرستان لنگرود،به وزارت کشوردرموردحل مشکل ناتوائیها وآرد لنگرودتذکرداده اند جمعی ازنمایندگان استان باختران درگذشت حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمدعراقی امام جمعه کنگاورراتسلیت گفته اند. 4_تصویب طرح قانونی حدودمسوولیت قوه قضائیه درمقابل مجلس شورای اسلامی رئیس _دستورراشروع کنید. منشی _اولین دستوردنباله رسیدگی به گزارش شوروال کمیسیون امورقضائی وحقوقی درخصوص ردطرح قانونی حدود مسوولیت قوه قضائیه درمقابل مجلس شورا ی اسلامی . سه نفرمخالف وسه نفرموافق صحبت کرده اند،مخالفت چهارم آقای غلام رضا فدائی هستندکه درجلسه نیستند.مخالف بعد آقای ذوالقدر(ذوالقدر_من بعدازصحبت آقایان قانع شدم )آقا ی حمیدی مخالف ردصحبت کنند. سیدهاشم حمیدی _بسم الله الرحمن الرحیم،اول یک اشاره بکنم به فرمایشات برادرانی که درموافقت صحبت کردند. بعضی ازبرادران می فرمودندکه این درقانون اساسی پیش بینی نشده(سوال ازشورای عالی قضائی یاازقضات وامثال اینها.)واین مخالف باقانون اساسی است.بایدعرض کنم پیش بینی نشدن یک چیزی مخالفت نیست.ازاین جهت ساکت است .ممکن است شما درقانون آن راپیش بینی کنید.مثل اینکه درقانون اسلسی سوال از رئیس ودادستان دیوان محاسبات هم پیش بینی نشده،به دلیل اینکه سابقا"دیوان محاسبات زیرنظراقتصادودارائی بوده،سوال ازدیوان محاسبات ازوزیراقتصادودارائی میشده.خوب حالا که درقانون پیشنهادنشده ما میتوانیم باطرحی این راپیشنهادکنیم وپیش بینی کنیم .مسأله دیگری که به نظرمیآید،وضع موجودمقام معظم رهبری است،شورایعالی قضائی است که به آنها ارادت داریم معتقدیم ،ولی قانون اساسی آن وقت که مسائلی رامی نویسد،صرفنظرازوضع موجود می نویسد .شما می بینید درقانون اساسی پیش بیتی شده که اموال رئیس جهمورمثلامشخص بشودچه قدراست.البته اموال یک طلبه راکه نمیگوئید،آن وقت این قانون راپیش بینی میکنند،به عنوان یک قضیه حقیقی است .رئیس جمهورهرکسی بودبایداموالش مشخص بشود.دراین قانون هم اگرمادقت این کنیم می بینیم آن وقت که این قانون رامی نوشتندنظرشان به نظارت مجلس بوده .نظارت مجلس،مسوولیت مجلس،مسوولیت نمایندگان .چطورمیشودبااینکه مادرقانون اساسی داریم.((محاکمات علنی انجام میشود))اصل یکصدوشصت وپنج وقتی محاکمات انجام میشودآیا میشود مثلایک نماینده ای ازقاضی نتواندسوال کندچرا درفلان مورداین جورعمل شده؟اگرشما نمایندگان محترم ،شما مدافعین مردم شما که مأمورید((کونواللظالم خصما"وللمظلوم عونا))اگردریک موردی تشخیص دادیدکه (حالا فرض محال هم که محال نیست )اگردریک موردی تشخیص دادیدکه دریک موزدی ظلم شده .آیا شما نبایداین سوال بکنید،حق سوال ندارید،نمی توانیدیک ترتیبی بدهید؟البته عرض کردم دروضع موجودمسأله نیست.خودبعضی ازاین نمایندگان عزیزکه ازاعضاءمحترم کمیسیون قضائی هستنددرموافقت صحبت کردند.برخوردکردنددردوره گذاشته باموردی که مقدمات پرونده جوری شده بودکه دادگاهی رفته بودکه نبایدمیرفت خوب باتذکری که به شورای عالی قضائی دادندوتوجهی که شورای عالی محترم قضائی نمود،توجه به مسائل داشت خوب به آن مسأله برخوردکرد.پس ما ممکن است مواردی داشته باشیم که یک وقت نیازباشدنمایندگان صحبت کنند.حالا یک وقت هم اینجوری ممکن است ازشورای عالی بخواهندآن خودش عم بکند،حالا یک وقت وضع،وضعی بود که غیر از وضع موجود بود .نخواست بکند،شما اختیارنماینده راسلب نکنید،ظهوراین که مجلس حق تفحص داردظهواین که نماینده حق سوال دارد،ظهوراین نمی شودبگوئیم ازوزیرآموزش وپرورش سوال کنیم چرا فلان مدیرازفلانجا برداشتیداما ازقاضی که مجتهد هم نیست،شما تحصیلاتش راهم که دراینحا تعیین کردید،این قدربالانیست نشودسوال کنیدکه شما اینجورعمل کردیدیافلان قاضی؟البته درجزئیات اینکه برادران اشکال می کردنددرجزئیات این بنده هم بعضی هایش رااشکال دارم. ولی میدانیداین طرح به دنباله این مسأله پیش آمدکه دردوره گذشته مکررازوزیرمحترم دادگستری سوال میکردند،اومی آمد می گفت مسوولیت من محدودبه این اموراست .خوب آدم مسوولیتش محدود به این اموراست،همه وزارتخانه ها جوابگوباشند.اما مقام قضائی جوابگونباشد.این که برادران فرمودندقوه قضائیه مستقل است همانطوریکه برادرعزیزمان آقای حائری زاده هم اشاره کردندمعنی استقلال قضا یعنی هرکدام ازدستگاهها جداگانه خودشان مستقلا"کسی حق دخالت ندارد.قوه مجریه،قوه مقننه ،قوه قضائیه،اما این معنایش این نیست که دیگر((ان قطع السوال به لم وبه م))معنایش این نیست که کسی اصلا سوالی هم ازاینها نکند.مامی بینیم همان جوری که قوه قضائیه مستقل است درقانون اساسی اصل 57آمده که قوه قضائیه مستقل است،قوه مجریه هم مستقل است،چطورشما بااستقلال قوه مجریه از:آن سوال میکنید؟قوه مستقل است.معنایش این است که حق دخالت درآن ندارید،اما نه اینکه حق نظارت هم ندارید،باتوجه به اینکه درقانون اساسی آمده اگرقاضی حکمی برخلاف بدهدیاقاصراست یامقصر،اگرمقصراست خودش مسوول است ،ضامن است،جرحی واردکرده دیه ای برآن واردشده ،بایدخودش بپردازدیااگرحتی درحددقصاص است بایدقصاص بشود.ما قضیه امیرالمومنین (ع)وآن اجرای حدحالا آن درمقام اجرای حداست اجراءحکم قاضی است ،که سه تازیانه بیشترزده ،می بینیدبایدقصاص بشود،درحکم قاضی هم همینطوراست ،اگرمقصربوده .اگرهم قاصربوده بیت المال بایداین رابپردازد.پس وقتی مامی بینیم درمقام قضاوت این مسائل این قدربه دقت رعایت شده ،آن وقت شما تصوربفرمائیدبگوئیم بله ،نماینده ای سوال کندازوزیرمحترم کشور،ازوزیرمحترم آموزش ،ازهمه وزراءکه چرا دروزارتخانه این جورعمل شده؟ اما ازمقام قضائی سوال نکند.مسأله سوال ازوزیریعنی سوال ازآن حوزه ای که اودرآنجا کارمی کنند.نه شخص وزیرازمسوولیت وزیرکه بگوئیم وزیرمحترم دادگستری دراین مسأله جواب گونیست .بنابراین یه نظرمن می آیدشما نمایندگان محترم دست خودتان رانبندید البته یک وقتی هم ...همانطورکه آقای حائری زاده هم فرمودندبعضی ازمسائل درجلسه علنی صلاح نیست ،بعضی ازمسائل ممکن است بگوئیم یک نفرسوال نکند،شما دراینجا پیش بینی کنید،حداقل ده نفرباشد،حداقل دوسوم باشدشما هرقدرمی خواهیدمحدودیت قائل بشوید،قائل بشویداما دست مجلس رانبندیدکه بگوئیم مجلس همه جا بایدنظارت داشته باشدوبازمسائل دیگری هست که روح قانون اساسی این مسأله رانشان میدهد.مرحوم شهیدبهشتی اعلی الله مقامه الشریف دراصل76که مجلس حق تحقیق وتفحص دارد.آنجامیفرمایدیعنی این نشان می دهدکه روح مجلس حاکم است مادراصول اصل حاکم داریم اصل محکوم داریم،همینطورکه اصل چهارم قانون اساسی وسایراصول حاکم است.به نظرمی آیدنظارت مجلس حاکم است .ایشان میفرماید(مرحوم شهیدبهشتی )((دیگردوران اینکه به نمایندگان بگویندبه شما مربوط نیست سپری شده است ))صورت مذاکرات مجلس خبرگان جلددوم صفحه 665جلسه 32.خوب این نشان میدهدکه نظارت مجلس یک امرمطلوبی بوده آن هم ...(رئیس _وقتتان تمام است )یک ،دوکلمه عرض بکنم ،نه دراین دوره نه دراین وضع ونه دراین زمان این قانون اساسی رانوشته ای ان شاءالله برای سالها وبنابراین ممکن است اوضاع واحوال یک وقت یک جورباشدکه نماینده یانمایندگان یامجلس بخواهندمسأله ای راسوال کنندبنابراین اصل کلیات این خوب است البته اگرجزئیاتش خودبنده هم ایراددارم ممکن است باپیشهاد اصلاح بشود.والسلام علیکم ورحمه الله . منشی _موافق بعدی ردآقای جهانگیری،بفرمائید. جهانگیری _بسم الله الرحمن الرحیم ،طرحی که کمیسیون قضائی ردکرده است ازعنوان طرح پیدااست که خواستن مسوولیت ازشورایعالی قضائی خصوصا"رئیس دیوانعالی کشور ودادستان کل کشوردرمقابل مجلس شورای اسلامی .مواد1و2این طرح ،نحوه سوال واستیضاح رئیس دیوانعالی کشورودادستان کل کشوررامشخص کرده .من خودم بااشکالاتی که نوعا"برادران به وضعیت قضائی فعلی کشوردارندومشکلاتی که الان دردستگاه قضائی دارندونوعا"مشکلاتی که درشهرستانها ودادگستری ها هست ،بنده هم مثل بقیه برادرها با این مشکلات هم صدا هستم وبایدبه دنبال راه حل بگردیم .ولی قبل ازاین که ما برای آن راحل پیداکنیم .درمجلس شورای اسلامی درآغازنمایندگی طبق اصل 67قانون اساسی ما سوگندیادکرده ایم که ازقانون اساسی دفاع کنیم. لذا مواد 1و2 این طرح که اصل این طرح هم هست این مواد بطور مشخص مغایر با قانون اساسی است. در ارتباط با سوال از دستگاه اجرائی و وزراء و هیأت دولت طبق اصل 88 قانون اساسی بطور مشخص آورده شده که هر یک از نمایندگا در انجام وظایف قانونی خودش میتواند از وزیری سوال بکند و وزیر موظف است که در جلسه ظرف ده روز شرکت بکند،به سوال پاسخ بدهد. هر یک از وزراء یا هیأت وزیران میتواند در مجلس مورد استیضاح جمعی از نمایندگان طبق اصل 89 ققانوناساسی قرار بگیرد. در ارتباط با قوه مجریه بطور مشخص اسم برده شده و این هم طبیعی است، چون از اول که شما می خواهید وزیر و نخست وزیر منصوب بکنید،نصب بکنید،نصب وزراء،در صد بالائی از آن می شود گفت اصلا اصل نصب وزراء با رأی مجلس شورای اسلامی است. درست است که رئیس جمهور و نخست وزیر باید معرفی بکنند. ولی اگر مجلس محترم رأی ندهد نه وزیر، وزیر می شود، نه نخست وزیر، نخست وزیر.لذا به همین دلیل که نصب نخست وزیر و وزرا، با مجلس است ، عزلش هم با مجلس گذاشته شده، یعنی یک حقی هم به مجلس داده شده که از اینها سوال بکند و طبیعی است که همین سوالات زمینه استیضاح برای هر یک از وزیران یا نخست وزیر فراهم خواهد کرد. ولی ما در اصولی که در ارتباط با دستگاه قضائی و قوه قضائی آمده که از اصل یکصد و پنجاه و شش شروع می شود تا اصل یکصدو هفتادوچهار. ما طبق اصل 110یکی از وظایف رهبر داریم که نصب عالیترین مقام قضائی و طبق اصل 157 هم داریم که نصب رئیس دیوانعالی کشور و دادستان کل کشور(اصل 158)به همین دلیل که ما طبق اصل 110قانون اساسی از بقیه افرادی که مقام رهبر نصب می کند، نمیتوانیم سوال بکنیم به همان دلیل هم ما از رئیس دیوانعالی کشور و دادستان کل کشور طبق قانون اساسی نمیتوانیم سوال بکنیم. یعنی اینکه فقهای شورای نگهبان در مقابل مسوولیتی که دارند، از آنها سوال بکند یا نه؟ مجلس حق تحقیق و تفحص دارد، مجلس بر کلیه امور مملکت باید نظارت داشته باشد، ولی بحث این است که فقیه شورای نگهبان، ما امروز گاهی اوقات در همین مجلس محترم دیده ایم که وقتی فقه های شورای نگهبان مسأله ای را رد میکند، اینجا بعضی از نمایندگان اعتراض میکند، میگویند نه بنظر ما اینجور نیست. مثلا خلاف نبوده، شورای نگهبان اینجا نظرش، نضر درستی نبوده. ولی آیا می شود از یکی از فقهای شورای نگهبان اینجا سوال کرد؟ طبیعی است مه خواهیم گفت نه. چون عزل و نصب فقهای شورای نگهبان به عهده رهبر است. ما اگر سوال بکنیم باید استیضاح بکنیم، اگر استیضاح بکنیم باید عزل بکنیم. عزل فقهای شورای نگهبان دست ما نیست. عزل رئیس دیوانعالی کشور دست ما نیست. عزل دادستان کل کشور دست ما نیست عزل فرمانده هان نیروهای مسلح دست ما نیست. چون نصبشان دست ما نیست با لطبع عزلشان هم دست ما نیست. لذا من کلیت این قانون را مغایر با قانون اساسی می دانم و فکر میکنم، طبق اصلی که ما در قانون اساسی سوگند یاد کرده ایم.باید از قانون اساسی دفاع کنیم و صرفا موافقت با رد بنده با این طرح از این جهت است که مغایر با قانون اساسی است ولی در ارتباط با سیستم قضائی خوب است که بالاخره نمایندگان مخالف و موافق به هر حال این مشکل کشور را بگویند و من فکر میکنم که مشکلی که امروز قوه قضائی ما دارد، مشکلی که امروز سیستم قضائی کشور دارد، تنها و تنها به دست مقام معظم رهبری قابل حل است. شما در سیستم قائی تان میخواهید از رئیس دیوان عالی کشور یا دادستان کل کشوری که اختیارات عزل یک دادیار را ندارد، اختیارات عزل یک قاضی را ندارد شما، نمایندگان بارها شده رفته ا یم با رئیس دیوان عالی کشور،با دادستان کل کشور صحبت کرده ایم، رئیس دیوان عالی کشور می گوید شما به من میگوئید رئیس قوه قضائیه، شما به من میگوئید همه کاره قوه قضائیه هستی، بنده اگر علم پیدا کنم به اینکه یک قاضی در فلان دادگستری، این قاضی آدم اهلی نیست، آدم خوبی نیست، اهل کار قضائی نیست ولی اختیارات بنده ایجاب نمیکند طبق اصل 164 اختیارات من ایجاب نمی کند که من قاضی را عزل بکنم. نمایندگان محترم دقت بفر مایند اصل 164((قاضی را نمی توان از مقامی که شاغل آن است، بدون محاکمه ثبوت جرم یا تخلفی که موجب انفصال است بطور موقت یا دائم منفصل یا بدون رضای او محل خدمت یا سمتش را تغییر داد. مگر به اقتضای مصلحت جامعه با تصویب اعضای شورای عالی قضائی به اتفاق آراء)) شما یک پنج نفری که در این جمع پنج نفری دو نفرش نصوب است طرف مقام رهبری هستند. سه نفرش منتخب از رئیس دیوان عالی کشور یا دادستان کل کشور میخواهد عزل بکند باید ببرد در شورای عالی قضائی، استدلال بکند که مصلحت جامعه این است که این اضی بر کنار بشود. اگر یکی از اعضاء شورای عالی قضائی مخالفت نکند، فقط بگوید طرف قضات کشور هستند در این جمع پنج نفری اگر یک قاضی در فلان روستای دور افتاده، در فلان شهر دور افتاده، من هنوز به این نتیجه نر سیده ام، رأی ممتنع است، یکی فقط این را اعلام بکند، همین کفایت می کند که آن قاضی جای خودش بماند و دادستان کل کشور و رئیس دیوان عالی کشور حق نداشته باشد این کار را انجام بدهد. به نظر بنده این مشکل... البته قانون اساسی است. ولی این مشکل قضائی کشور است بالاخره دستگاه قضائی کشور یک مسوول با اختیار تام میخواهد حتی در این شورای عالی قضائی منصوبین امام در اقلییتند، حالا خبرگان آن موقع مصلحت می دانستند منصوبین امام در اقلیتند. یعنی اگر کسانی که از طرف ولی فقیه نصب شدند، در آنجا یک چیزی رأی گیری بشود،دو نفرشان رأی موفق بدهند، آن سه نفر که منتخب قضات هستند رآی مخالف بدهند، نظر آنها، نظر اصلی است. لذا من فکر میکنم که مشکل دستگاه قضائی ما این است و مشکل جامعه ما مشکل دستگاه قضائی است. همانجور که رئیس دیوان عالی کشور هم اعلام کرده اگر دستگاه قضائی یک کشور سالم باشد، اگر دستگاه قضائی یک کشوری به طور صحیح بر خورد بکند هشتاد در صد مشکلات ما حل میشود. خیلی از مشکلاتی که ما در این مجلس میائیم بحث میکنیم و با همدیگر به بحث می پردازیم و راه حل برایش پیدا می کنیم دستگاه قضائی می تواند به راحتی حل بکند ولی وقتی میتواند حل بکند که یک مقامی باشد که به این مقام مسوولیت بدهد، بعد هم از او مسوولیت بخواهید یعنی بنده معتقدم حتی اگر سوال و استیضاح خلاف قانون اساسی هم نبود اگر میشود از رئیس دیوان عالی سوال کرد و استیضاح کرد. به دلیل اینکه اختیارات اینها مشخص نیست، به دلیل اینکه اختیارات به اینها داده نشده نمی شود و اینها پاسخگو نیستند. شما از عملکرد فلان قاضی در فلان شهرستان می خواهید سوال بکنید رئیس دیوان عالی کشور می آید میگوید من مخالفم ولی شورا رآی نمیدهد. و باز طبق اصل 157 در رأس ((رئیس وقتتان تمام است)) قوه قضائیه یک شورائی اختیار کرده، یعنی اینجور نیست که بگوید رئیس دیوان عالی کشور در رأس قوه قضائیه یا دادستان کل کشور. من فکر می کنم که یکی از راه حل هائی که فعلا وجود دارد برای اینکه یک مقدار بشود مشکل قضائی کشور را حل کرد، نمایندگانی که طرح تهیه میکنند، در ذیل اصل 164 گفته است که: ((نقل و انتقالات دوره ای قضات بر طبق ضوابط کلی است که قانون تعیین میکند)) یعنی اینکه ما میتوانیم در این مجلس قانون تعیین بکنیم که یک قاضی در یک محل دو سال بیشتر نماند. از قبل هم بوده. این هم برای سلامت دستگاه قضائی ضروری است که قاضی در یک محل دو سال، سه سال بیشتر نماند. ماند جابجا بشود. این حق مجلس است. رئیس_ آقایان دو یا پنج دقیقه دیگر وقت دارند. مخالف و موافق. منشی_ مخالف بعدی که آخرین مخالف هستند آقای مهدوی. مهدی مهدوی_ بسم الله الرحمن الرحیم، البته من می خواستم بیشتر صحبت بکنم ولی برادران ما در مخالفت رد اصل مطالب را بیان کردند. همان طوری که فرمودند مسأله این که در قانون اساسی که برادران استفاده کردند در اصل 76 و اینها. خوب مجلس در کلیه امور هم حق تفحص دارد و هم حق نظارت دارد و هم مسوولین و همه کارها، افراد در مقابل مجلس مسوولند. بنابراین اسلس در شورای قضائی و وزارت محترم دادگستری هم لازم است که در مقابل مجلس جریاناتی که می گذرد، مسوول باشد و حرفها و مطالبی که پیش می آید از نظر سوال و غیره پاسخگو باشد اینک بعضی از برادران گفتند که رئیس دیوان عالی کشور یا اینها مثلا برادرمان آقای جهانگیری گفتند خیلی محدودند یا نمی توانند اگر یک قاضی یا یک دادیاری را اگر تخلفی کرد، اینها را بر کنار کنند، اتفاقا مسأله به این سبک نیست برای اینکه همان اصل صدو شصت وچهاری که خوانده شده در همان اصل صد وشصت وچهار میگوید(( قاضی را نمیتوان از مقامی که شاغل آن است بدون محاکمه و ثبوت جرم یا تخلفی که موجب انفصار است...)) میگوید (( بدون محاکمه و ثبوت جرم)) خوب البته اگر وقتی محاکمه بشود و جرم ثابت بشود که حقی را از ایشان نگرفته اند و این مسلم است که اگر محاکمه نشود یا جرم نداشته باشد نمی شود این کار را کرد. بنابر این، اینطور هم دست بسته نیست. وعلاوه براین مشکلاتی که مامی بینیم الان وجود دارد،مجلس که نمایندگان محترم که نماینده این مردم هستند وقتی این مردم هستندوقتی این مشکلات رامی بینندیک چنین حقی رانداشته باشند،آن وقت چه پاسخی مادرمقابل مردم داشته باشیم؟نکته ای که میخواهم دراینجاعرض کنم این است که درجلسه قبل بسیاراصراراین بودکه مخالف قانون اساسی است،یک عده هم نظرشان این نیست.بیشتربحث رادرآنجا روی این مسأله قرارداده اندحالانمایندگان به اصل مسأله رأی میدهندان شاءالله خوب میروددرشورای نگهبان یعنی آن مسأله مخالف بودن یانبودن بیشتربرمیگرددبه شورای نگهبان .اینجا مجلس شورای اسلامی است.ما اصل قانون را،آنچه راکه موردلزوم است بایدرأی بدهیم،تصویب بشود،بعدشورای نگهبان البته بررسی میکندآیا این مخالف قانون اساسی هست یامخالف قانون اساسی نیست؟بله اگریک مخالف قانون اساسی روشن باشد،صریح باشد،خوب این معلوم است که مانبایدبحث بکنیم.بلی اگریک چیزی است که مجمل است،همینطوری که دربحث های برادران روشن شد،یک مخالفت قانون اساسی روشن نبود.لذاباتوجه به اصولی که درقانون اساسی داردکه مجلس ناظربرهمه اموراست،حق تفحص براموردارد،خوب،این ازآن جمله اصول قانون اساسی است.درست است که قوه قضائیه وشورای عالی قضائی مستقل است،پس دونظروجوددارد.دراینجارأی داده بشودبحث هم بشودمشکلات وچیزهائی هم که به ذهن برادران آمده است درشوردوم مرتفع بشوند،بعدحالاشورای نگهبان هم نظرخودش رامی تواندآنطوری که هست بدهد.والسلام علیکم ورحمه الله. منشی _آخرین موافق آقای اصغری . اصغری _بسم الله الرحمن الرحیم،درموردقضاوقضاوت حکم شرعی مشخص است.درمسأله تفکیک قوا شایدبه خاطرسهولت درتقسیم کار،ماسه قوه راقبول کرده ایم،امااین راقبول داریم که درنظام اسلامی قوه قضاوت واختیارات قاضی یکی ازاصول مسلم ومقدس است.اگرمااشکال به قضات باشرایط قاضی داشته باشیم این خودش یک مسأله قابل بررسی است واگرنقصی وضعفی دراین زمینه هست اولاقسمت بسیاربزرگی ازاین نقص حاصل سالیان درازفرهنگ غربی است که دراین مملکت اسلامی وفقه اسلامی وقضاءاسلامی مجری نبوده پنجاه سال،شصت سال تلاش کردندتافقه اسلامی وقضاءاسلامی رابتواننددرآن برنامه کلی اسلام زدائی شان،اینجا هم بتوانندفرهنگ غربی وقوانین غربی رابیاورند.الان قانون مالیاتهای ما،قوانین دیگر،قانون تجارت،حتی قانون جزاءآلوده است به این فکری که فکروفرهنگ غربی بوده.درنظام اسلامی قاضی یک اعتبارویک تقدس مسلم ومحرزی دارد.مخصوصا"درنظام قضائی ماکه شورای عالی قضائی حداقل دونفردادستان کل کشورورئیس دیوان عالی کشورمستقیما"ازطرف مقام رهبری انتخاب میشود.که بایدمجتهدعادل وجامع وافرادموردتوجه وثقه باشند.ازاین نظرخوداین دونفرمستقیما"ازطرف مقام رهبری انتخاب میشود،اگربنا باشدمابیاوریم بتوانیم اینهارامحاکمه بکنیم این که کاردرستی نیست اگراشکالی باشدمیتوانندنمایندگان ،مجلس محترم که ازهرطریقی که میتواندبه مقام رهبری این مطلب رابه استحضارایشان برساند،این که مابیائیم مقام مجتهدعادل مسلم منصوب ازطرف رهبری رادراینجا محاکمه کنیم،این کاردرستی نیست .میماندسه نفربقیه که ازقضات عادل هستندبازاگربراساس قوانینی که درهمین مجلس تصویب شده.بنده عرض کردم من معتقدم که ضعف هست ،نقص هست واین نقص نه تنهادرقوه قضائیه که درتمام ارکان مجتمع ما،ارکان حامعه ماازقبل بوده ومابایدتلاش کنیم که این ضعفها ونقص ها رابرطرف کنیم نه اینکه بیائیم اگرچنانچه درموردنماینده نقصی درقوانین داریم که شایددربعضی جاها به آن بی حرمتی میشود،یک نوع مقابله به مثل بکنیم ،بگوئیم قضات واعضاءشورای عالی قضائی راهم به این طریق محاکمه بکنیم،مجلس بیایدحکم مجرومیت یاحکم به گناه بدهد.این کار، کار درستی نیست، از نظر قانون که این هست. از نظر قانون اساسی. اصل 164 میگویدکه((قاضی را نمیتوان از مقامی که شاغل آن است بدون محاکمه و ثبوت جرم یا تخلفی که موجب انفصال است، به طور موقت یا دائم منفصل کرده)). خود قانون آمده است به علت اهمیت امر قضاء نحوه محاکمه قاضی را هم مشخص کرده. دادگاه انتظامی قضات رابه خاطر همین که تخلفات قاضی را بررسی کند آمده اند معیین کرده اند و دادگاه انتظامی قضات به این مسأله رسیدگی می کند. به این طریق چه به لحاظ شرع و چه به لحاظ احادیث و اخباروادله ای که مادراین زمینه داریم وچه به لحاظ قانون اساسی وچه به لحاظ قانون عادی محاکمه کردن اعضاءشورایعالی ویاقضاتی که طبق آن شرایط بایدعادل باشند،این کاردرستی نیست.اما اگرنقصی هست،این نقص مربوط به سالیان درازاست که بایدقضات عادل وبراساس اصول انقلاب اسلامی انتخاب بشوند،این نقص راقبول میکنیم .اما چاره این محاکمه افرادشورایعالی قضائی یاقضات درمجلس نیست.بنده متعقدم که اگراین طرح پذیرفته بشود،اصلاسنگ روی سنگ بندنمیشوددیگر.قضات مادیگرجرأت رأی دادن ندارند،کاریک قاضی باکاریک نماینده یاباکاریکی ازاعضاءقوه مجریه یامسوولین مقام اجرائی فرق میکند.مسوولین مقام اجرائی طبع کارشان باطبع کاریک قاضی که ازهاق نفس است ،که حکم به اعدام است،که حکم دررابطه بااموال است تفاوت میکند.قاضی بایددقیقا"امنیت داشته باشدتا بتوانندحکم درباره نفس افراد،اموال افرادبکند.اگربتوانیم قاضی رابرای هرکوچک ترین کاری که انجام میدهد،اینجا محاکمه کنیم،دیگرقوه قضائیه هم به قول معروف((وای به روزی که بگندنمک ))علیهذاطرح به نظرمن چه به لحاظ قانون اساسی،چه به لحاظ قانون عادی،چه به لحاظ شرع وچه به لحاظ اصول پذیرفته شده بین المللی حداقل،پذیرفته نیست.علیهذا(رئیس _وقتتان تمام است)بااین طرح بنده مخالف هستم.امیدوارم که نمایندگان به این نکته توجه بکنند،وبه این رأی ندهند،تشکرمیکنم. رئیس _آقای دکترحبیبی بفرمائید. دکترحبیبی (وزیردادگستری)_بسم الله الرحمن الرحیم.درمورداین طرح برخی ازنمایندگان محترم وبرادران عزیزازمن سوال می کردندکه بااین طرح موافقیدیامخالف؟من عرض می کردم که مخالف هستم بعضی هامی فرمودندکه خودت مخالف هستی یانظرشورای عالی قضائی رامیگوئی؟عرض کردم هم نظرشورای عالی قضائی این است وهم دوبرابرآن چون من بیشتردرمورداین طرح بحث کردم وفکرکردیم واینها بیشترازآنهابااین طرح مخالفم این مطلب که وزیر دادگستری دردوره اول مجلس خصوصا"بحث های بوده که اختیارداردیاندارد؟دردوره دوم هم بحث میشوداین یک بحث است بحث اینکه مابیائیم قوه ای رابه عنوان قوه قضائیه درباره وظایف ،واختیارات مسوولیت هایش ونحوه برخوردباآنها بحث بکنیم ودرمجموع موردتردیدقرارش بدهیم یک بحث دیگری است. اشکال این طرح این است که اسرتابن وسراپااشکال داردیعنی هم اشکال باتوجه به قانون اساسی داردهم باتوجه به آن اصول ومبانی که مابه عنوان اصول شرعی درموردقضا قائل هستیم وهم باتوجه به آنچه که درمسأله قضاکشورهائی که مسأله قضاراجدی میگیرندآنهاهم باقضاوت وقاضی یک برخوردقوی تری دارندوجدی تریعنی قاضی ازیک احترام خاصی برخورداراست بنابراین ازلحاظ چون اصولی این طرح اشکال داردهیچ نوع راهی برای اصلاحش وجودنداردکه مابیائیم بگوئیم خوب حالادرشوراول آنراتصویب میکنیم وبعددرشوردوم اصلاح میکنیم یاحتی حالامااین طرح راتصویب میکنیم شورای محترم نگهبان اشکال به آن میگیرد.من برآن قسمت عرضی ندارم که چقدربایدوقت صرف کردبرای یک مطلبی که ردمیشوددراین نکته هم بازمطلبی ندارم که شورای نگهبان درهرحال یک روش ورویه قضائی راهم به مرورزمان درخصوص برخی ازمسائل ایجادکرده است.مااگردراین زمینه مسائل کم وبیش درتهیه لوایح به این نکته توجه میکنیم برای اینکه وقت مجلس محترم رادرمسائل ومواردی که میدانیم شورای محترم نگهبان براساس اصول ومبانی اشکال گرفته دیگربه این نوع لایحه نیاوریم که آن اشکالات راداشته باشد. خاطرنمایندگان محترم هست دردوره اول این مطلب مطرح شده ظاهرا"دردوره دوم هم هست که دراصول مربوط به سوال که اصول هشتادوهشت وهشتادونه هست چون دراصل مربوط به سوال ازنخست وزیر اسم برده نشده،شورای محترم نگهبان فرمودندکه ازنخست وزیرنمی توان سوال کردچرا؟برای اینکه اصل درمقام بیان بوده ودراینجا ازبیان این مطلب خودداری کرده که نخست وزیرراهم می توان سوال کرد.یعنی اصل 88میگویددرهرموردکه نماینده ای ازوزیرمسوول درباره یکی ازوظایف اوسوال کندنخست وزیرهم وظایف متعددی درقانون اساسی دارداصل 134ظاهرا"وظیفه هماهنگی دولت رابه عهده نخست وزیرمحول کرده ودرنظرابتدائی واولی این وظیفه ،وظیفه کمی نیست ازوظیفه وزراءبیشتراست ومی توان که درمورداین وظیفه هم سوال کردکه آقای نخست وزیرشما هماهنگی لازم راایجادنگردید.اماچون قانون اساسی درمقام بیان دراصل 88گفته است که درهرموردازوزیرمی توان سوال کردازنخست وزیرپس نمیتوان سوال کردچرا؟برای اینکه دراصل هشتادونهم تصریح کرده که هم وزیررا میتوان استیضاح کردوهم نخست وزیررابه عنوان نخست وزیروکل هیأت دولت .اصول متعددقانون اساسی من اینجا یک مقداری اگراجازه بفرمائیددرسم رابه عنوان یک دانشجوحقوق دانشجوحقوق اساسی وجامعه شناسی حقوقی یک مقداری خدمتتان پس بدهم ازاین جهت یک مقداری شایدکه بحث طولانی بشودولی به هرحال مفیداست ازلحاظ اینکه تکلیف قوه قضائیه هم به هرحال روشن میشوددراصول متعددقانون اساسی مسأله مسوولیت مطرح شده یعنی یک اصل ودواصل نیست .بلکه اصول متعدداست وهرجایی که مسووولیت به عنوان مسوولیت یعنی به عنوان سوال بوده یعنی کسی که موردسوال قرارمیگیرد((وقفوهم انهم مسوولون)).اگربراین معنابوده که سوال ازآنها بکنندکه سرپاشان نگهداری وسوال کنیددقیقا"گفته که چه جوری ازآن بایدسوال بشود.بعضی جاها هم گفته فلان دستگاه مسوول فلان کاراست یعنی موظف به فلان کارهست .این کلمه ازاین جهت است که تعبیرمسوول به عنوان موظف به کاررفت.اصل 84.اولی آن مربوط می شودبه خودنمایندگان محترم .اصل 84می گویدکه هرنماینده دربرابرتمام ملت مسوول است وحق دارددرهمه مسائل داخلی وخارجی کشوراظهارنظرنماید.خودوخدااین ((هرنماینده دربرابرتمام ملت مسوول است .))جزآن رای نهایی ومحاکمه عمومی ملت که بصورت این درمیایدکه اگرنماینده ای دردوره دیگری غیرازآن دوره ای که نماینده است خودش راکاندیدا می کندوداوطلب نمایندگی میشودومردم به اورای نمی دهندضمانت اجرائی دیگری دراین اصل نداردوشما قانونی نمی توانیددرمجلس قطعا"بگذرانید که نماینده ای رااستیضاح کنید.هرنماینده دربرابرتمام ملت مسوول است شما یک قانون بگذرانیدکه نمایندگان راجمعی ازنمایندگان 10نفرازنمایندگان استیضاح بکنندویا ازنماینده ای سوال بکنندحتی درمتن قانون اساسی هست که نماینده درخصوص اظهارنظرهایش که دربیان میکندنمی تواندموردسوال قراربگیرد.اما اینجا گفته که نمایندگان دربرابرتمام ملت مسوول هستند.شما می توانیدازاوسوال بکنید؟استیضاحش بکنید؟تذکربدهید؟نه ،اصل صدوسیزدهم ،اصل صدوسیزدهم میگوید(پس ازمقام رهبری رئیس جمهورعالی ترین مقام رسمی کشوراست ومسوولیت اجرائی قانون اساسی وتنظیم قوای سه گانه وریاست قوه مجریه راجزدراموری که مستقیما"به رهبری مربوط می شودبرعهده دارد.)رئیس جمهوردراین اصل مسوولیت برایش شناخته شده بلافاصله دراصل 122میگویدرئیس جمهوردرحدوداختیارات ووظایف خویش دربرابرملت مسوول است. عین همان ((دربرابرملت مسوول است ))حدودنمایندگان .اماباتوجه مسوولیتی که دراصل 113گفته ومی گوید((نحوه رسیدگی به تخلف ازاین مسوولیت راقانون معین میکند))که دونوع تخلف هم داردکه یک تخلفش دردیوان کشوررسیدگی میشودویک تخلفش رابه عنوان عدم کفایت سیاسی درمجلس رسیدگی می شودوخوشبختانه مجلس هم تجربه این مساله راداردویک بارهم قانونش راتصویب کرده وهم عمل کرده است .درموردشورای نگهبان دراصل 118میگوید((مسوولیت نظارت برانتخابات ریاست جمهوری طبق اصل نودونهم برعهده شورای نگهبان است ))0خوب.اما آیا درمقابل مسوولیت استیضاح وسوالی هست ؟هیچ جای قانون اساسی نگفته وهیچ راهی هم ظاهرا"وجودنداردبرای اینکه قانون اساسی بایدمتذکراین نکته بشودهرجائی که مسوولیتی رادرقانون اساسی به عنوان قوه ای یامرجع مهمی تعیین می کندنحوسوال وجواب وپرس وجوراهم بایدتعیین بکند.اصل 134میگوید که نخست وزیردربرابرمجلس این جا دیگردرخودهمان اصل میگوید ((نخست وزیردربرابرمجلس مسوول اقدامات هیأت وزیران است ))به همین دلیل دواصل هم داریم که درخصوص سوال واستیضاح تکلیف راتعیین کرده است . اصل 150درموردسپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که درنخستین روزهای پیروزی این انقلاب تشکیل شدبرای ادامه نقش خوددرنگهبانی ازانقلاب ودستاوردهای آن پابرجامی ماندحدودوظایف وقلمرومسوولیت این سپاه دررابطه باوظایف وقلمرومسوولیت نیروهای دیگرباتأکیدبرهمکاری وهماهنگی برادران میان آنها به وسیله قانون تعیین میشود.یک دستگاه اجرائی است منتها نگران این بوده خبرگان قانون اساسی که یک تشکیلات جدیدنظامی داردایجادمی کند یعنی ایجادشده راتوسط ملت دارد صحه میگذارد وامضاءمی کنداین ارتباطش بانیروهای مسلح موجودچطورخواهدبود؟این رابلاقاصله توجه کرده که این مسوولیت راکه داده بگوئیدحدودووظایف واختیاراتش راهم قانون معین میکند.اصل 160البته ازآن اصولی است که بعدا"راجع به آن بایدصحبت بشودکه وزیردادگستری مسوولیت کلیه مسائل مربوط به روابط قوه قضائیه باقوه مجریه ومقننه رابرعهده دارد.این ربط حرفی یک مقداری تبدیل شده به ربط اسمی به هرحال یک چیزی ازآب درآمده اما مطلب دراین است که این رابط قوه قضائیه است اولا"ارتباط راازقوه قضائیه شروع میکندبه قوه مجریه ومقننه ، قوه قضائیه هم در آن بیانی که من درمیابم عبارت ازتلفن کردن یا نامه بردن وآوردن نیست حتی ارتباط مستقیم ومنظم باشورای عالی قضائی قوه قضائیه به معنای تمام کلمه نیست پس بایدکه این ارتباط رادرحدی وسیعش کردکه ارتباط با مجموعه قوه قضائیه باشدکه ان شاء الله اینرا بایدتکلیفش حالا بامذاکرات یاقانون درآینده معیین بکنداین هم مسوولیت مربوط به این قسمت است . موسی سلیمی _آقای حبیبی حیف میل بیت المال راچه کسی جواب میدهد؟ دکترحبیبی _عرض میشوددرموردقوانینی که مربوط به قوه قضائیه است یعنی موادی که مربوط به قوه قضائیه است بازتکلیف روشن شده 10_12اصل درقانون اساسی هست که این راجع قوه قضائیه صحبت می شودوهرموردراهم بازتکلیف رامعلوم کرده است .اصل 159((مرجع رسمی تظلمات وشکایات دادگستری است تشکیل دادگاهها وتعیین صلاحیت آنها منوط به حکم قانون است)).اینجا آنجای است که قانونگذارمیتوانددخالت کند تشکیل دادگاههاراحدودوصلاحیتشان راهرشرط وقیدی که می خواهدبگذارددست خودش هست خبرگان قانون اساسی گفتندبه چه ترتیبی اصل 161¬_((دیوان عالی کشوربه منظورنظارت براجرای صحیح قوانین درمحاکم وایجادوحدت رویه قضائی وانجام مسوولیتهای که طبق قانون به آن محول میشودبراساس ضوابطی که شورای عالی قضائی تعیین می کندتشکیل میگردد.مسوولیتهای شورای عالی قضائی علاوه برآنچه درقانون اساسی آمده یعنی نظارت براجرای صحیح قوانین درمحاکم وایجادوحدت رویه قضائی علاوه بر این دووظیفه که وظیفه های اساسی است که درقانون اساسی آمده وقانونگذارعادی هم نمی توانداین دووظیفه رابگیردیعنی نمی تواندقانون اساسی به قانون عادی بگوییدکه دیوان عالی کشورحق نداردایجادوحدت رویه قضائی بکند.علاوه براین که این کاربه عنوان یک وظیفه اساسی است ومیگویدکه ((وبرای انجام مسوولیتها ی که طبق قانون معیین می شود)).پس دیوان عالی کشوروظایفش راقانونگذارمیتواندواگرکه جسارت نباشدبایدکه تعیین بکند. اصل 163_صفات وشرایط قاضی طبق قوانین فقهی به وسیله قانون معیین میشود.بازخبرگان قانون اساسی یک حدمسلم وقاطع برای قانونگذارعادی گذاشته این است که طبق مقررات وضوابط وقوانین فقهی قاضی رابایدشرایطش راتعیین کرد.منتها این شرایط رابایدمدون وموظف بکندتحت عنوان قانون . اصل 164_میگوید((قاضی رانمی توان ازمقامی که شاغل آن است بدون محاکمه وثبوت جرم یا تخلفی که موجب انفصال است به طورموقت یادائم منفصل کردیابدون رضای اومحل خدمت یاسمتش راتغییردادمگربه اقتضای مصلحت جامعه باتصویب اعضای شورای عالی قضائی به اتفاق آراء . نکته بعدی _((نقل وانتقال دوره ای قضات برطبق ضوابط کلی که قانون تعیین میکندصورت میگیرد.))حتی درموردنقل وانتقال دوره ای قضات که قاضی چندسال دریک جا بماندچون نمیشودیکباره اورا برداشت ومصلحت درجامعه ایجاب میکندکه فرض کنیداولا"قاضی کمترمصلحت ایجاب میکندنه شرعا"بلکه مصلحت ایجاب میکندکه دراین اوضاع واحوال اجتماعی وتشنجات وبحرانهائی که همواره درارتباط بامساله قضا وجوددارد.افرادمحلی کمتردردادگاهها باشند.بنابراین بایدسعی کردشما مرتب می خواهیدقاضی بگویید((حکمت ))که این حق مال این شخص است این خانه راازاین بگیریم بدهیم به او،این مجازات انجام بیابد.این بعداز2یا3سال قاضی در آن محل با مشکلاتی رو به رو است. بنابراین نقل و انتقال دوره ای باید وجود داشته باشد. این نقل و انتقال دوره ای را تا اینجا پیش بینی شده که قانون تعیین بکند.در در اصل 172_ (( برای رسیدگی به جرایم مربوط به وظایف خاص نظامی و انتظامی اعظای ارتش ژاندارمری شهزبانی و سپاه پاسداران انقلاب نظامی محاکم نظامی مطابق قانونتشکیل میگردد.)) خبرگان قانون اساسی دیدند که اینجا یک قدری میخواهند از آن مفهوم عام بودندمحاکم قضائی جدا بشوند به خاطر یک نوع اختصاصی که دستگاه نظامی و انتظامی دارد بالافاصله در قانو ذکر کردند که یک چنین سازمانی باشد اما این سازمان مطابق قانون تشکیل بشود. اصل 173_ به منظور رسیدگی به شکایات تظلمات و اعتراضات مردم نسبت به مامورین یا واحدها یا آئین نامه های دو لتی و احقاق حقوق آنها دیوانی به نام دیوان عدالت اداری زیر نظر شورای عالی قضائی تأسیس میگردد. حدود اختیارات و نحوه عمل این دیوان را قانون تعیین میکند. اینجا هم باز تکلیف را تا یک سازمانی را ایجاد کرده گفته که قانون حدود اختیاراتش را تعیین کند اصل یکصد و هفتادو چهارم در مورد سازمان بازرسی کل کشور بر اساس حق نظارت قوه قضائیه نسبت به حسن جریان امور و اجرای صحیح قوانین در دستگاههای اداری سازمانی به نام سازمان بازرسی کل کشور زیر نظر شورای عالی قضائی تشکیل میگردد باز حدود اختیارات و وظایف این سازمان را قانون معیین میکند. آنجا ملاحظه فرمدید که 10-12 اصل راجع به مسوولیت صحبت میکند هر جائی که خواسته مسوول به معنای کسی باشد که از او سوال میشود در قانون اساسی ذکر شده به چه ترتیب. در اینجا هم در مورد دستگاه قضائی هر تشکیلاتی که ایجاد کرده وهر مسأله ای را که گفته که در موردش یک کمترین سوالی بوده بالافاصله گفته که راه حل چیست؟و به چه ترتیب باید باشد. در چند اصل قانون اساسی هم که اولی اش اصل 73 قانون اساسی است میگوید که ((شرح و تفسیر قوانین عادی در صلاحیت مجلس شورای اسلامی است. اما مفاد این اصل مانع از نفسیری که دادرسان در مقام تمیز حق از قوانین میکنند نیست. حق تفسیر موردی قوانین و تطبیق قانون بر مورد حق مسلم قاضی است شرعا و مطابق قانون اساسی یعنی شرح و تفسیر قانون با مجلس محترم شورای اسلامی است اما شرح و تفسیر در مورد خاص با قاضی است و این حق مانع او نیست. یعنی جسارتا حتی مجلس محترم شورای اسلامی به عنوان افرادش نمیتوانند بگویند چرا قاضی چنین تفسیر کرد. میتوانند طرحی داشته باشند لایحی باشد که منظور از فلان کلمه در فلان قانون این است که این جزء همان تفسیر کلی است که مطابق این اصل مجلس محترم شورای اسلامی میتواند بکند. اما هیچ فردی از افراد نمایندگان نمیتواند به عنوان نماینده بگوید که چرا در دستگاه مجریه به طریق اولی نمی تواند بگوید که چرا قاضی اینطور تفسیر کرده چون حق قاضی این است اصلا شأن قاضی این است و جزء این کاری نمی کند. قاضی اولین مطلبی که به ما یاد میدهد این است که تطبیق قوائد بر موارد قائده را بر موردی که تطبیق کرد این میشود قضاوت پس این یک اصل. اصل دیگر اصل 164 قانون اساسی که میگوید ((قاضی را نمیتوان از مقامی که شاغل آن است بدون محاکمه و ثبوت جرم یا تخلفی که موجب انفصال است بطور موقت یا دائم منفصل کرده)). تکلیف قاضی را بایستی که محاکمه تعیین بکند. بعد در اصل 170 میگوید قضاوت دادگاهها مکلفند از ا جرای تصویب نامه ها و آئین نامه های دولتی که مخالف با قانون و مقررات اسلامی یا خارج از حدود اختیارات قوه مجریه است خود داری کنند و هر کس می تواند ابطال اینگونه مقررات را از دیوان عدالت اداری تقاضا کند. دو تا راه وجود دارد یکی افراد تقاضا بکنند که آئیین نامه ها را دیوان عدالت اگر مخالف قانون دید ابطال کند یکی اینکه قاضی رأسا" می تواند وقتی که آئین نامه ای را خلاف قانون دید اجراء نکند. اصل یکصدو شصت و هفتم هم میگوید((قاضی موظف است کوشش کند حکم هر دعوا را در قوانین مدونه بیابد.)) یعنی حتی باید به اصطلاح مجبور کند فشار بیاورد به قانون واز قانون جواب سوالش را بگیرد و اگر نیابد با استناد به منابع معتبر اسلامی یا خطابه های معتبر حکم قضیه را صادر نماید. نکته بعدی ((و نمیتواند به بهانه ثبوت یا نقص یا اجمال یا تعارض قوانین مدونه از رسیدگی به دعوا و صدور حکم امتناع ورزد )). به محض اینکه شما دعوای را در محکمه بردید به اصطلاح محکمه مشغول می شود هیچ کاری نمی توان بکند جز اینکه در آن دعوا بگوید (( حکمت)) هیچ راه دیگری مطابق این اصل ندارد یعنی قاضی وقتی قاضی بود نمی تواند استنکاف از احقاق حق بکند و این یکی از موارد مهم تخلف انتظامی و انظباطی قاضی است و ممکن است منجر به انفصا لش بشود. که قاضی استنکاف از احقاق حق بکند میبیند که چه جوری میگوید باید به قانون زور بیاورد از آن حکم را پیدا بکند اگر نشد از منابع معتبر فقهی استفاده بکند از فتاوای معتبر استفاده بکند و در هر حال هم نمیتواند که به عنوان نقص و اجمال و سکوت تعارض از احقاق حق خوداری بکند و بالاخره اصل 171 (ک یک اصل مهمی است که به هر حال برایش قانون فکر کرد قسمتی از آن الان در خدمت کمیسیون محترم قضائی در خصوص تجدید نظر در احکام دارد بحث میشود) اصل صدو هفتادو یکم(هرگاه در اثر تقصیر یا اشتباه قاضی در موضوع یا در حکم یا در تطبیق حکم بر مورد خاصضرر مادی یا معنوی متوجه کسی گردد در صورت تقصیر مقصر طبق موازین اسلامی ضامن است و در غیر این صورت خسارت به وسیله دولت جبران میشود. در هر حال از متهم اعاده حیثیت میگردد.) اینها مجموعه اصولی است که در مورد دستگاه قضائی وجود دارد و انصاف بدهید که آیا هیچ مطلبی بوده که خبرگان قانون اساسی فرو گذار بکند که این کار باید می شده و نشده و حالا ما یکباره کشف بکنیم که تنها یک مورد بود و آن سوال از دستگاه قضائی که باید در قانون اساسی می آمده متأسفانه یا اینکه چون خبرگان نسبت به این مسأله زیاد نظر مهم نگذاشتند این را به عهده قانونگذار عادی گذاشتندمیبینند که ربزه ریزه، مسائلی مربوط به دستگاه قضائی است نکته نکته این که مربوط به سایر دستگاهها است در مقام مسوولیت بیان شده و این مورد را کنار گذاشته باشند این یک قسمت از مطلب. مطلب بعدی این است که اصلا دستگاه قضائی ببینید خود شما هم میفرمائید قانون اساسی هم گفته است که ما سه قوه داریم قوه مجریه، قضائیه، مقننه، مقننه را خودتان میدانید یعنی چه. قوه اجرائیه وقوه قضائیه: آیا قوه قضائیه یعنی قوه اجرائیه. شما میفرمائید ما در اجرائیت میتوانیم سوال کنیم هر جائی که اجرا می شود آیا قضا اجرا ست ؟ قطعا قضا اجرا نیست. یک مطلبی است تطبیق یک حکم بر یک مورد است. این تطبیق حکم بر مورد اگر شخص قاضی صاحب صلاحیت قضا بود و جعلته قاضیا به هر تر تیبی بزای او به عنوان نصب یا به عنوان جعل قاضی به عنوان نائب امام شده بود به هر ترتیبی که باشد این قاضی است دعوا که به او ارجاع شد او باید که مورد را یک کاری بکند که حکمش را پیدا بکند و حکمی را پیدا بکند که بر این مورد منطبق کند این را نمی گویند اجراء. این یک کار خاصی است کار فنی و علمی خاصی است که اسمش اجراء نیست شما نمی توانید بگوئید که چرا این جور حکم دادید جوابش خیلی ساده است که به شما چه مربوط است؟ این به شما چه مربوطه است را بنده عرض نمکنم. قانون اساسی هم نمیگوید بلکه عرض بشود که دستور معصوم میفرماید که رد بر قاضی((طراد علینا))است دیگر، این یعنی همان به شما چه مربوط است من را گذاشتید اینجا که حکم بکنم و من هم حکم کردم به این ترتیب فهمیدم دریافتم و حکم کردم. دو تا مطلب دارید شما در شرع و در قانون اساسی و در قوانین عادی: 1- سه مورد است که قاضی را میتوان از حکمش تقاضا کرد در این نظر مجددی بشود آن سه مورد هم این است که قاضی خودش متوجه بشود اشتباه کرده قاضی دیگری متوجه بشود که این قاضی اشتباه کرده به نحوی که اگر به او تذکر بدهد و متنبه اش بکند متنبه بشود اگر به قاضی گفتند که که آقا شما اینجوری چیز کردید متنبه بشوید بگوید آقا متنبه نمی شوم. مورد سوم هم این است که خلاف ضرورت ها و خلاف اصول حقوقی مسلم یعنی اصول فقهی مسلم رأی داده باشند این سه مورد است که میشود که تقبضا کرد که آن نظر مجدد بکند تازه خود قاضی هم معمولا باید یک نظر مجدد بکند.یک مورد هم هست که باز در قانون اساسی آمده از فقه هم گرفته شده که اگر تقصیر یا قصوری کرده باشد این تقصیر و قصور را باید که اگر موردی باشد که قصور باشد و مربوط به اصل قضیه در واقع نصب قاضی باشد بیت المال بایستی که جبران بکند و اگر شخص قاضی خدای نکرده یا یک عمدی در قضیه داشته خودش باید چبران بکند واز متهم هم به لحاظ اجتماعی اعاده حیثیت بشود. این ساختار دستگاه قضائی است ودر واقع دستگاه قضائی ساختارش یکی جنبه سازمانی و ارگانیک دارد و یکی جنبه وظیفه، وظیفه اش این است که دادگاه چه جوری تشکیل بشود چند جور دادگاه داشته باشیم و نظایر اینها. اما در مورد آن وجه سازمانی و ارگانیکش یک اصولی بر این سازمان حاکم است در این اصول یکی در سیسم قضائی ما در بعضی از دستگاهای دیگر دنیا هم هست مثلا انگلیس هم اینطوری است همچون خیلی هم چیز نیست که بعضی ها هوچیگرانه به این انقلاب چیز میکنند. قاضی واحد حاکم است یعنی قاضی واحد بایستی حکم بدهد قضاوت لزوما شورای نیست. این یک اصلی است در قضای اسلامی یا مشهور قضای اسلامی و قانون اساسی و قانون عادی ما هم به این ترتیب در نظر گرفته که قاضی واحد باید حکم بکند. یکی دیگر ثبات و استمرار در کار محکمه است یعنی محکمه همواره باید مشغول باشد ما سالی دو ماه نمی توانیم محکمه داشته باشیم و بعد ده ماه تعطیل بکنیم. فصل خصومت را ، این هم یک اصلی است و همه اینها را عنایت بکنید که به محض اینکه ما بی جهت سوال و جواب را مطرح بکنیم یک مقدار زیادی از این مسائل را خدشه دار میکند تظاهرات عمومی کردند در دادگستری را بستن در واقع آمدن و خدشه دار کردن یک اصل کلی ئی را که برای قضا یک مقداری جدیت قائل هستند و جدی می دانند و اصل قضای اسلامی که استعمار و ثبات را قبول دارد این خدشه دار کردن است. ما همین طوری بعضی کارهارا انجام میدهیم عنایت هم نداریم که داریم با اصول و مبانی در میافتیم. پس اصل ثبات و استمرار یک اصلی است. اصل حرفه ای بودن باز یک اصلی است که خیلی از جاهای دنیا این را پذیرفته اند هر کسی را از کنار خیابان بر نمی دارند بیاورند قاضی بکنند. درسی باید خوانده باشد کاری کرده باشد ودر اسلام که صراحت دارد روشن است انقدر پیچ و مهره هایش سفت و سخت است که ما یک مقدارش را با اجازات متعددی که گرفته شده باز کردیم مجتهد باید باشد جامع الشرایت باشد چنین وچنان باشد اینها جز اصول عام این سازواره قضائی است. همین طور نیز کخ ما بگوئیم فلان کس اینطوری گفت، بیخود اینطور گفت. بسیاری از جاهای دنیا حتی حضور کارشناسان را قبول ندارند. چرا؟ برای اینکه قضاوت را یک امر حرفه ای مشخص فنی حقوقی میدانند. اصل استقلال قاضی هم یک اصلی است (استقلال قاضی، من آن بحث مربوطبه استقلال این قوه از آن قوه را کاری ندارم)قاضی باید از مسأله و سوال و جوابی بر کنار باشد و مستقل باشد تا بتواند حکم بدهد والا اگرهر روزقرار شد از اوسوال کردند چرا اینطور کردی چرا آن طور کردی شما زندگی شخصی که دارید. اگر که 5شب در خانه، و زندگی آدم، خانواده آدم بچه های آدم از آدم سوال کنند چرا اینجا این طوری است چرا آنجا آن طوری است شب ششم شما اگر کتاب هایتان را یک جائی گذاشته باشید مدام به شما نق بزنند که آقا چرا کتاب هایت را اینجا گذاشتید در خانه تان است میگوئی آقا نخواستیم این کتاب هارا. یا پرتش میکنید بیرون یا یک گوشه ای می گذارید که دیگر شب هفتم آن کتاب ها را نبینند این است بشر این است. حالا اگر که این بشری که اینطوری است هر روز به ما بگوید چرا اینطوری حکم دادی چرا گفتی این را اعدام بکنید. چرا گفتید این خانه را از این بگیرید وبگوئید که مال او است. چرا گفتید این رطوبتی را که از این خانه چیز شده باید جبران کرد الی آخر یعنی حتی زندگی برای قاضی می ماند که هر روز از او چرا چرا بکنند. اگر اشتباه کرده باشد آن اشتباه را قانون اساسی گفته چه باید کرد؟اما اگر نباشد چه میشود. بنابراین این مسأله که گفته میشود آیا ما در مجلس نمی توانیم بپرسیم فلانجا قاضی چرا فلان حکم را داده جواب جسارتا این است که خیر، نمی شود با تجدید نظر میتوان خواست تجدید نظر خواسته شود یا اشتباه اساسی شده است خود شخص برود و تقاضای جبران خسارت بکند. اما اینکه هر روز تذکر داده بشود به فلان قاضی، یا سوال بشود. از هر کس که آقا فلان قاضی شما در فلانجا چه جور.... چرا اینجوری حکم داده. خوب، اینطوری حکم داده برای این که آنجا بوده اصلا نم باید این شخص هم از او بپرسد که چرا آن حکم را دادی. یا این حکم خلاف شرع و قانون است. راه دارد دستگاه انتظامی دارد (دستگاه قضائی) و کوچکترین و مهمترین تخلفات را میرسند. می گفتند که یک زمانی یک دادستان اتظامی قضات بوده. قاضی نان سنگک را همین طوری که گرفته بوده از تنور در آورده بودند و داده بودند دستش همین جوری راست نگهداشته بوده یعنی تا نکرده بوده زیر بغلش بگیرد یا در پاکتی یا پارچه ای بگذارد این را تخلف انتظامی گرفته بودند از او که شأن قاضی این نیست که اینجوری نان را دستش بگیرد ودر خیابان راه برود. معمولا قضات اگربخواهند که درست عمل بکنند در فقه هم داریم النهایه را مطالعه بفرمائید داریم معمولا در بازار، کم باید برود. معمولا قضائی که مواظب هستند از محل خودشان نان وآب نمیخرند. بقالی محل نمیروند برای اینکه اگر این کار را کردند توقع از ایشان ایجاد میشود. در محل خودش باید کم و بیش نا شناس باشد که توقع برای او ایجاد نشود.شما میدانید که روابط انسانی عادی و معمولی هم تأثیر می گذارد. بنابراین مسأله قاضی اینطوری است از قاضی نمی شود سوال کرد وقتیکه نشد از قاضی سوال کرد چون تمامی مبنای این طرح این است که ما رئیس دیوان عالی کشور را اینجا بیاوریم. س_ فلان دادگاه قاضیش چرا این جوری حکم داد ؟ ج_ جواب اینطور. دادستان کل را بیاوریم و بگویم که آقا در فلانجا دادستان چرا اینجوری عمل کرده؟ چون مبنای کار این است من قسمت اعظم حرفها را در این زمینه بیان کردم واینجا است که یکی از برادران فرمودند این به دیکتاتوری قوه قضائیه منجر میشود. دیکتاتوری یعنی چه؟ دیکتاتوری یعنی اگر من دیکته می کنم که اینجوری حکم بشودبلی، قاضی باید بگوید(( حکمت)) قاضی باید قطع بکند. قاضی مدام نمی تواند بگوید که بلی میشود و دو جور حکم داد این طور یا آنطور کدام را میل دارید؟ اینجوری نمیشود. من یکدفعه یک بحث هائی داشتیم با بعضی از این ماتریالیست های دیالکتیک که میگفتند ((همه چیز نسبی است))گفتم آقا! شما که میگوئید همه چیز نسبی است به مبارزه هم معتقد هستید شما بفرمائید که چه جوری به طور نسبی سر نیزه را میشود در شکم دشمن فرو کرد؟ این را بطور نسبی بفرمائید چطوری میشود که مسأله را حل کنیم؟ همه چیز نسبی نیست. قاضی نمی تواند بطور نسبی بگوید که بلی، حالا هم اینطور درست است. هم اینطور. آن ضعیفه هم از آن پشت سر بگوید که(خنده نمایندگان) معذرت می خواهم بگوید که چرا اینجوری حکم دادی. او هم یگوید که تو هم درست میگوئی. اینطوری نمیشود که3جور 4جور قاضی حکم بکند. قاضی باید بگوید((حکمت)) من قطع میکنم اصلا حل وفصل هست. قاضی که باید حل وفصل بکند وقطع بکند راه دیگری جز این ندارد که یک حکمی را بدهد و دادستا ن کل را نمیتوان آورد اینجا واز او سوال کرد که چرا اینجور شده. بعد مطالب دیگری هم در این طرح است که رأی اعتماد میدهیم واقعا باآن مطالب دیگری که عرض شد روشن است رأی اعتماد به چه میدهید؟ مجتهد جامع الشرایط شرط اول کسی است که باید رئیس دیوانعالی کشور باشد. بعد علاوه بر این که مجتهد جامع الشرایط بود بایستی که پس از نوعی مشورت با قضات دیوان عالی کشور توسط رهبر تعیین بشود. حالا شما میخواهید بگوئید که من به این شخص اعتماد ندارم بعد که چه واقعا؟ بعد تلگراف بزنید خدمت رهبر که ما دیروز رسیدیم به اینجائی که به این آقا اعتماد نیست! این کسر شأن مجلس نیست که اگر رهبر فرمودند که به شما چه مربوطاست؟ و شما هم که رهبرتان را میشناسید که! بنابراین اگر که اینجور نبود اگر که مسائل خیلی دست چهارم و پنجم بود خوب اینجوری گفتندکه ما میآوریم دادستان ورئیس دیوان عالی کشور را از او سوال میکنیم. عدم اعتماد میدانیم اینها درست. آن 3نفر دیگر را چنین میکنیم. آخرین مکاده از همه جالب تر است که میگوید که اعضای دادگاه انتظامی قضات تا سن 75 سالگی که سن بازنشستگی است الی لابد قاضی هستند. قضات دیگر راه هم میگوئید همه را ما میگذاریم در ماهیتابه و هر روز سرخشان میکنیم با سوال و جواب قضات دادگاه انتظامی الی لابد هر کاری خواستند دلشان بکنند. یعنی تناقض است. صدر مواد وذیل مواد هم که روشن است. دیکتاتوری قوه قضائیه مقایسه با شاه که مسوول نبوده است و بنابراین فساد میکرده است و طاغوت بوده است با دستگاه قضائی که مسوول است هم در برابرخدا هم در برابر قانون هم تکلیفش روشن است عرض کردم کوچکترین تخلفات را دادگاه انتظامی ضات باید رسیدگی بکند حساب دارد کتاب دارد و این همه هم اصل داریم که باید برای آن قانون تهیه بشود. بیایم و در این جهت قدم بر داریم قوانینی است که باید تنظیم بشود لزوم هم ندارد که همه این قوانین را ما از طرف دولت بیاوریم. مبتکر این لوایح بشویم و در مجلس هم بصورت طرح باشد در خدمتتان هم هستیم این تکالیف روشن بشود. بعد آن وظایفی که مربوط به قوه قضائیه است باز تکلیفش معلوم است (رئیس _ وقتتان دارد تمام )) میشود)بلی ،بالاخره یک دور درس مان را پس بدهیم بدنیست بعدتکلیفی برای ما،کلاهی برای ما در این قضیه درست نمی شودولی بالاخره تکلیف قوه قضائیه روشن میشود(رئیس _حسابی پس دادیددیگرچه می خواهیدازما)اصل 156وظایف قوه قضائیه راروشن کرده که چه چیزهایی است که پنج وظیقه است واین 5وظیفه یک دقت کوچک که بشودمعلوم میشودکه هرکدامش هم متولی خودش راهم درقانون اساسی داردهم درقوانین عادی : 1-((رسیدگی وصدورحکم درموردتظلمات ،تعدیات،شکایات ،حل وفصل دعاوی ورفع خصومات واخذ تصمیم واقدام لازم درآن قسمت ازامورحسبیه که قانون معین میکند.)) این همان وظیفه ای است که مطابق قانون اساسی ،مطابق شرع،مطابق عرف به عهده دادگاهها محول است . ((احیای حقوق عامه وگسترش عدل وآزادیهای مشروع .)) که این درواقع هیأت تعلیفی وسنتزی ازمجموعه کارهای دستگاه قضائی میشود. ((نظارت برحسن اجرای قوانین ))(3دستگاه هست )دیوان عالی کشور_((نظارت براجرای صحیح قوانین .)).دیوان عدالت اداری وسازمان بازرسی کل کشور. ((کشف جرم ،تعقیب مجازات ،تعزیزمجرمین واجرای حدودومقررات مدون جزایی اسلام .)) عنایت به این بند4که بشودهمه اش جنبه اجرائی قضائی داردکه اینها هم به عهده دادستانها ودادسرها است .کشف جرم ، تغقیب مجرم ،تعزیزمجرم یعنی اجرای بعدی نه حکم به تعزیزدادندکه آن قسمت (1)است . ((اقدام مناسب برای پیشگیری ازوقوع جرم واصلاح مجرمین .))که یک قسمتش درکاردادگاهها صورت بگیرد.یک قسمتش درموردتهیه لوایح باید صورت بگیردویک قسمتش هم درزندان ها به عنوان اقدامات تامینی وتربیتی .اصل 157مسوولیتهای قوه قضائیه که اینها هست بایدشورایعالی قضائی متولی اش بشود.ایجادتشکیلات ،تهیه لوایح وعزل ونصب قضات اینها به عهده ای شورای عالی قضائی است .((ایجادتشکیلات )من البته حرفی دارم که اداره تشکیلات به عهده ای شورای عالی قضائی نمی بایدباشد.تفسیرشورای نگهبان من اصلا نمی دانم این تفسیر،تفسیرقانون اساسی بوده برای اینکه آن موقعی که سوال شده پاسخی هم که داده شده نوشته است شورای محترم نگهبان که نظرتفسیری شورای نگهبان درمورداین است اعلام می شودیعنی 9نفررأی داده باشند.این یک بحثی است که بعدا"بازش میکنیم یک قسمتی ازکارها است شما سوال داریدکه این سوالها بایدپاسخی برای آن گفته بشود.اما آن پاسخ ها این طرحی که هست نیست .این طرح میخواهدازرئیس دیوان عالی کشورسوال بکندکه چرا فلانجا فلان حکم رادادندامانمی خواهدسوال بکندکه آقا!شورایعالی قضائی ایجاددادگاه حقوقی (2)رادرفلان جاتصویب کرده .چرا تشکیل نشده است فلان دادگاه .این کار،کاراجرائی است.این که چرا تشکیل نشده است همان جوری که شما می پرسیدکه چرا2دستگاه اتومبیل فلان اداره اصلاح بزرندارد.بنابراین ،اینطوری شده .چرا فلان دوای شیمیایی واردنشده وفلان میوه ازبین رفته .این جاهم فلان دادگاه حقوقی (2)تشکیل نشده ؟چرا فلان پرونده ها فلانجا انباراست؟اینها جنبه هایی اجرای دارد.این غیرازایجادتشکیلات ونظایراینها است .این بحثی است که بعدا"بایددرخدمت شورای محترم نگهبان بشود.این سوالات پاسخ های رادرمجلس میطلبدولی علی الاصول آنچه که تااین زمان من درخدمتتان دراین 2ساله دیده ام دل آقایان می خواست که سوال بکنندوآن سوالاتی بوده که درواقع شرع وقانون اجازه نمی دهدبه قاضی که بیایدوجوا ب بدهدکه چرا این طورکرده است .یعنی هیچ قاضی نمی بایدرایش راجزهمان میزانی که درحکم ومطابق قانون اساسی ومطابق قانون عادی موظف است که مستندومستدل رایش رابنویسد:نظربه این که فلان نظربه این که فلان،تظربه این که فلان وتوجها"به ماده فلان وبهمان ،این حکم رابه این ترتیب میدهم جزاین چیزی که درآن دادنامه وحکم نوشته است توجیه دیگری نمی بایدبکند.توجیهات دیگربامعلمهای حقوقی است که سرکلاس دانشکده حقوق بیایندبگویندکه این رای معناهایش این بوده درداخل این سطوراین معانی رادارد.پشت هرماده ((این ))یا((نظربه اینکه ))آنچه اینجا گفته شده مقصدچه بوده است یادرمجلات حقوقی نوشته بشود((رئیس _وقت تمام است))به هرحال توجیهاتی ازاین قبیل راازقاضی نمیشودخواست .مسائل اجرائی رامیشودسوال کرد.اما آنرا بااین طرح نمی شود.اگرهم بخواهیددرآن زمینه مسائل سوال بکنیدبایستی ابتدا مساله راباشورا ی محترم نگهبان حل بکنید.آن قسمت که حل شدبقیه مسائل انشاءالله حل میشودوالسلام علیکم ورحمه الله . موسی سلیمی _سوال ازشورای عالی قضائی است درامورمحوله،نه ازقضات . رئیس _مخبرکمیسیون تشریف بیاورند(ابوالفضل موسوی _من توضیح میدهم )بفرمائید.چون آقا ی حبیبی همه مطالب راگفتند. سیدابوالفضل موسوی تبریزی _بسم الله الرحمن الرحیم ،البته برادرمان آقای حبیبی حرفها رازدویک مقدارهم که دررابطه باوزارتخانه که چطوربایدباشدآنها راهم فرمودند.من حرفهای مخالفین راتقریبا"ردیف بندی کردم یک یک میگویم خودمجلس(نمایندگان محترم )قضاوت بکنندببیندآیا بااین مخالفتها وبااین ادله می شودمثلامساله به آن مهمی راماتصویب بکنیم یانه بعضی ها گفته اندکه مرحوم آقای بهشتی فرمودندروح این قانون این است که مجلس میتواندتفحص بکنداگرسوال دارد.بلی ،این مجلس حق تفحص داردولی روح نماینده نیست .روح مجلس است روح این مجموعه است.گفتند ((اختیارنماینده راسلب نکنیدوبگداریدسوال بکند.))شما میتوانیدسوال بکنید.هیچ کس ازنماینده سلب اختیارنکرده است .شما میتوانیدازمنابعش سوال بکنیدنه به عنوان سوالی که دراین جامطرح باشد.برویدخودتان به جریان قضیه برسیدوببینیدقاضی درست حکم کرده یانادرست حکم کرده . مسائل دیگری که بعضی ازمخالفین گفتندازاین رقم بودکه گفتند((شما بیایدمنتخبین امام رااستثناء بکنید))یعنی آن 2 سوال نفرازشورای عالی قضائی که منتخب امام اندیعنی رئیس دیوان عالی کشورودادستان کل کشور،این ها رااستثناءبکنیدوازبقیه بکنید.من نمی دانم این راحساب شده دقیقا"رسیدندکه اصلا"کارشورای عالی قضائی آن 3نفرکه منتخب قضات است باآن 2نفرکه منتخب امام است ومنصوب ازطرف امام است کارهایشان رارسیدن که چیست کل کارهای محکمه ها یعنی قاضی زیرنظردیوان عالی کشورودادسرها هم زیرنظردادستان کل کشوراگراینهارامنها بکنیدوازبقیه سوال بکنیدآیا مساله حل میشود؟آیا می توانیدمساله راحل بکنید؟درصورتی که مسوول آنها نیستند.اگرواقعا"می خواهیدسوالی که درقانون اساسی مطرح شده برای جلوگیری ازانحراف برای جلوگیری ازکارهای خلافی که درجامعه میشودآن رابخواهیدبکنیدنه سوال سیاسی که گاهگاه مطرح می شودوواقعا"بعضی هایش ننگ آورهم هست اگراین رامی خواهیدبه عنوان سوال مطرح بکنیدآن بقیه که مسوولیتش نسبت به آن2نفرمنتخبین امام مسوولیت چندانی ندارند،کلیت قضیه راحل کردن که گفتندکلیت قضیه راحل بکنیدکلیت قضیه حل شده است .قاضی محکمه انتظامی قضات داردبایدآنجا مساله حل بشودواین دونفرهم که ازطرف امام منصوب است عدالت وآن امتیازاتی که امام دروجوداین دونفردرهروقتی باشدوقتیکه ملاحظه می کندازتمام این حرفها مستغنی است .عمده استدلال رابعضی ازمخالفین گفتندازقانون اساسی که عده ای مسوولند،مسوولند،مسوولندفلان مسوولیت اینهارابرادرمان آقای دکترحبیبی کفتندکه من هم یادداشت کرده بودم جواب بگویم رئیس جمهورنماینده ،نخست وزیر،عده ای زیادی درقانون اساسی به عنوان مسوول معرفی شده ولی مجلس حق سوال ازآنها ندارد.بعداین مساله استقلال قاضی که برآن تکیه زیادشد.برادران وخواهران نماینده !این رابدانیدقاضی منصبش این است : ((جلست مجلسا"لایجلس فیه الانبی اووصی اوشقی)) حضرت به آن مردمی گویدکه جایی نشستی که آنجا کسی نمی تواندبنشیندمگرپیغمبرباشدیاوصی پیغمبرمأذون ازطرف پیغمبریاشقی .قاضی منصبش این است وحقیقت حکومت هم درقضاوت خلاصه میشود.قاضی این منصب راداردکه درزمان خلافت خلیفه دوم حضرت امیرسلام الله علیه به محکمه میروددرزمان خلافت بعض ها امام زین العابدین باپسرش امام باقردررابطه بامهرزن محکمه می رودوآنجا به حکم قاضی عمل می کند(فوادکریمی _دراستان ما قاضی کمونیست هست قاضی داشتیم توده ای بود)اگرواقعا"قاضی اشتباه بکندمن دومطلب رااجمالا"بگویم که زیادوقت شمارانگیرم یکی این است که این بحث که من میگویم قاضی مستقل است جای پیغمبر وصی پیغمبرنشسته است واینها این ازنظرکبروی میگویندکبرای کلیه قضیه این است باصغریانش کارندارم ممکن است بعضی افرادنادری ا زقضاه مثلافرض بفرماید دارای شرایط نباشندیایک وقت خلاف عمل بکندبعضی نادرازقضات ممکن است این طورباشدمن ازنظرکبرای کلی میگویم بااین کبرای کلی که عالم باشدبه تمام مسائل اسلامی عدالت داشته باشداگرمفهم عدالت رادرست توجه بکنیم جلوگیری میکندازکل دیکتاتوری ازکل این که قدرت طلبی بکندبراله کسی وعلیه کسی به ناحق حکم بدهدمفهم عدالت رادقیق توجه بکنیم تمام این مسائل معیارها برای ماحل است اگرآنها امروزدراین نظام جمهوری اسلامی ایران ما که دررأس نظام یک رهبراست با آ ن شرایط باآن خصوصیتها که هرچه بگویدازآن قاهلیت وازآن ولایت خدامنشعب شده است حاکم است وباید هم اطاعت کردبرای اینکه زیربیایش عدالت وتقوااست نظام جمهوری اسلامی چه قوه ای قضائیه اش چه قوه رهبری چه قوه اجرائی اصلاقابل قیاس برحکومتهای دیگردنیا نیست که تابگوییم((مثل زمان شاه شده))مثل فلان شده است .نمی دانم ،((قدرت قاهریت می آورد،قدرت ظلم میآورد،قدرت استبدادمیآورد0اینها نیست .چرا؟برای اینکه موضوع زیربنای بحث ما درقاضی،دررهبرودرآنجاها که مصدراموراست عدالت وتقوا است واگردقیق توجه بکنیم به معنای عدالت وتقوا تمام این حرفها که گفته شده حل خواهدشدویک مسأله کوچک هم من برای شما بگوییم مسأله این است که درباب ((سهوالنبی))کل علما شیعه گفتندکه پیغمبرسهونمیکندمگرصدوق که گفته پیغمبرسهومی کند.آن جریان نمازأقصرت الصلوه یارسول الله ام سهوت))آن هم مستمسک قرارمیدهد،این جا بعضی ازعلما یک عبارت ظریف داردمیگویدکه مااینجا اسنادالسهوالی الصدوق اولی من اسناده الی النبی ))بهتراست که بگوییم صدوق دراین مسأله سهوکرده است ازاین بهتراست که بگوییم پیغمبرسهوکرده.بعضی ازمخالفین میگویندمن باتمام افرادصحبت کردم خصوصی صحبت کردم نمی دانم باافرادبادادستان بادیوانعالی کشورباقضات اینها هیچ کدام.آن راکه من میگفتم عمل نکردندآیا تمام اینها رابگوییم خطا کردندیااین آقا که خصوصی هم سوال کرده اینجا اسنادالخطا الی هذا الشخص بهترازاین است بگوییم مثلا رئیس دیوانعالی کشور،دادستان قضات آن افرادی که درجریان یک پرونده بودندهمه آنها خطا کارندفقط من درست کارم !!این طورها نیست .پس علاوه براینکه ازنظرقانون اساسی این طرح خلاف قانون اساسی است ازنظربعدشرع هم آقایان اکثرابهترمیدانندکه قاضی آنقدراستقلال داردکه((حکمت))که گفت هیچ مقامی نمی تواندحکمش رانقض بکندمگراشتباهش راپی ببردمگرواقعا"مدارک حکمش اشتباه باشد.تذکربدهندبه مجردتذکر،اگرفرض کنیدقاضی درزمان گذشته مجتهدجامع الشرایط حکم داده بعددومی بیاییدبداندکه آن خطا بوده بازآنجا درنقض حکم گذشته بافقهاءحرف دارند.پس بنابراین مقام قاضی طوری است استقلال به این معنا است نه استقلال درمحدوده قانون اساسی که شما بگوییددولت هم بالاخره مستقل است تفکیک قوا اورا مستقل کرده است .نه،استقلال به این معنا نیست استقلال به تمام معنا است صددرصداست ونبایدقاضی راکه حقیقت حکومت حقیقت نظام بااین است که بایدمسائل اختلاف رافیصله بدهندکه اگرآن مسائل اختلاف فیصله داده نشودحکومت مستقرنخواهد شدآن بایدمستقربه تمام معنا بشودلذاباسوال بااستیضاح بانمی دانم چه ها مخالف است ودرقانون اساسی هم گفته نشده . رئیس _حضاردرجلسه 200نفرهستندالان کلیات این طرح مطرح است یعنی شوراول است.نمایندگانی که بااصل این طرح موافقت دارندقیام بفرمایند. (دراین هنگام شمارش قیام کنندگان به وسیله منشیان هیأت رئیسه انجام شد) دهقان_109نفرایستادند. حسینی برمائی_ من 98نفرایستاده شمرده ام . رئیس _خیلی تفاوت داردبعضی ازآقایان 100نفرایستاده بعضی 109نفرایستاده بعضی هم 98نفرایستاده شمردندتفاوت زیاد است بنابراین باورقه رای میگیریم .(همهمه نمایندگان)آخرمبهم است اگر98نفرباشندرأی نیاورده اگراز100نفربالا باشندرأی آورده آقایان ملاحظه بفرمایید این طرح مهم است انصافا"مهم است وباورقه هم اشکالی نداردکه رأبگیریم ما حالا کارمان راادامه میدهیم مأمورین گلدانهاراخدمت آقایان ببرندوباکارت رأی بدهیدچون که ما میخواهیم ابهام نداشته باشد(خلخالی_اسمها راهم بنویسد)بحث سراین نیست این رای مخفی است منتها مابرای اینکه کارت تکراری نباشدآقایان کارت بااسم درگلدانها بیندازند.گلدانها راخدمتتان میآورند.کسانی که موافق اصل طرح هستندکارت سفیدوآنهایی که ممتنع هستندکارت زردوآنهایی که مخالف هستندکارت کبودمأمورین گلدانهاراببرند.تارأی گیری انجام میشودیک مسأله دیگری هم داریم که برای ما مشکل درست کرده ضمنا"ما اسامی آقایان رااعلام نمی کنیم فقط ازلحاظ تکراری کارت میخواهیم مشکل نداشته باشیم ازلحاظ ما رأی گیری مخفی است . آقایان توجه بفرماییددرمورداعتبارنامه آقای شرع پسندازکرج یک مشکلی پیش آمده یک بارمجلس اینجا تصویب کرده که کمیسیون دوهفته دیگروقت داشته باشدکه رسیدگی بکندکمیسیون درمدت 2هفته بازرأی نداده ودرجلسه قبل هم آقای شرع پسندآمدندنامه نوشتند وازمن خواستندکه مجددا"اعتبارنامه شان مطرح بشودچون کمیسیون رای نداده بود قاعده" هم این طوری که مطلب اینجا روشن است کمیسیون دیگربعداز2هفته حق رای دادن نداردمن ماده 18رامیخوانم آقایان توجه بفرمایند: ((اگرکمیسیون تحقیق ظرف 10روزنظرخودرابه مجلس اعلام نکردنمایندگانی که اعتبارنامه آنهامورداعتراض واقع گردیده یا درشعبه تأیید نشده است میتواننددرخواست طرح اعتبارنامه خودوذکردلایل عدم گزارش کمیسیون تحقیق رادرمجلس بنمایند.وهمچنین 15نفرازنمایندگان دیگرنیزمیتواندچنین تقاضای رابکنند.هیأت رئیسه موظف است دراولین فرصت این درخواست رادرمجلس مطرح نماید.(مااین کارراکردیم وپس ازاستماع توضیح کمیسیون ،مجلس دراین موردتصمیم میگیرد(مجلس تصمیمش راهم گرفته )درصورت موجه بودن علت تأخیرمجلس می تواندبااکثریت آراءمهلت راتا15روزدیگرتمدیدنمایدیعنی ما حداکثر میتوانستیم 15روز مهلت بدهیم که بازهم دادیم )درغیراین صورت اگرمجلس تصویب نکرداعتبارنامه دراولین جلسه بعدبایستی مطرح می شدچون مجلس تصویب کرده 15روز گذشته حالا آقای یزدی میفرمایندکه دراین 15روزچراگزارش نداده . حائری زاده_به استنادچه میخواهندصحبت کنند. رئیس _اجازه بدهیدببینیم ایشان بگویندکه رأی داده اندیانداده اند.آقای یزدی بفرمایید. حائری زاده_من صحبت دارم . رئیس_خیلی خوب بعدشما صحبت کنید.آقای یزدی بفرمایید. محمدیزدی_بسم الله الرحمن الرحیم ،همان طوری که ماده آیین نامه راخواندیدمسأله همین است وبایددرظرف 15روزحتما"بررسی بشودوگزارش کمیسیون هم به مجلس بیاید،دراولین فرصت هم جلسه کمیسیون تحقیق تشکیل شدوجلسه منتهی شده اندبه این که بایدیک تحقیق محلی هم انجام بگیردودونفرهم انتخاب شدندبرای تحقیق محلی وآقایان هم رفتندتحقیق محلیشان راانجام دادندوآمدند.این جا یک بحث بوده که آیا درمواردی که تحقیق محلی مطرح میشودوتحقیق محلی یک مقدارزمان می برداگریکی ،دوروزبیش از15روزبشودبایدگذاشت کنارواین تحقیق رانادیده گرفت ودرظرف15روزبلافاصله مطرح بشودیاچون تحقیق محلی یک مقدارزمان می برداگردو،سه روزتأخیرافتاداشکالی ندارد.ما درهرحال این کارراکرده ایم .تحقیق محلی انجام شده آمده اندگزارش یکی ازآقایان راهم شنیده ایم .چون دونفرمامورشدندتشریف بردندواین دونفرکه آمدندیکی ازآنها نبودند(محظوری برایشان پیش آمده بودولی آمده اند)جلسه ای هم تشکیل شده طبق آیین نامه ما بایدآخرین دفاع خودنماینده راهم بشنویم وبعدگزارش تهیه بکنیم .لذابه دلیل اینکه شنیدن گزارش یکی دیگرازآقایان محققیین وآخرین دفاع مانده بوده امروزهم مافکرمیکردیم درزنگ تنفس این کاررابکنیم بین المجالس وقت راقبلا گرفته بودندواعلام کرده بودندبرای فرداصبح اول وقت چهارشنبه گذاشته ایم .اختیاربامجلس است میتواندالان عمل کنداگرآیین نامه اجازه میدهد،میتواندهم بگذارد فردا مابررسی میکنیم گزارش رامی آوریم وعمل میکندهرطوری که مجلس میتواندعمل میکند. رئیس _اجازه بدهیدمطلب برای من روشن است وبحث نمی خواهد.اختیاردیگربامجلس نیست ،مجلس فقط میتواند15روزوقت بدهدبیشتردیگر مجلس هم نمی تواندرأی بدهد،به هردلیل کمیسیون درموقع خودش گزارش نداده ودیگررأی هم که کمیسیون داده چه تأیید کندوچه ردبکندپرونده رااعتباری ندارد.بنابراین مخبرشعبه میتواندبیایدتوضیح ردرابدهدکه ماامروزالبته ما دیگرنمی کنیم چون که ما این جا داریم دراولین جلسه بعد .دراولین جلسه بعدباآنچه که آقای شرع پسندازما درجلسه قبل خواستنداین جلسه است ما چون دردستورنگذاشته بودیم آقایان اجازه بدهندکه ماروز5شنبه مطرح میشودمخبرشعبه میایندعدل ردخودشان رامیگویندوبعدایشان دفاع می کنند(یزدی _کمیسیون گزارشش رامیتواندبدهد)خیر،نمی تواند.کمیسیون دیگرحقی ندارد. خلخالی _آقای هاشمی!آقای شرع پسندپس فردامی تواندصحبت کند؟ رئیس _بلی ،ایشان هم پس فرداصحبت میکنند. رضوی_رئیس کمیسیون تحقیق درفکرخیانت به شرع پسنداست . 5_بحث پیرامون کلیات لایحه مقررات مالی ،اداری، استخدامی وتشکیلاتی جهاد سازندگی رئیس _آقای موحدی دستوربعدی رامطرح کنید. منشی _دستوربعدگزارش شوراول کمیسیون نهادهای انقلاب درخصوص لایحه مقررات مالی ،اداری ،استخدامی،وتشکیلاتی جهادسازندگی .مخبرکمیسیون نهادهای انقلاب توضیح بدهند. حبیبی (مخبرکمیسیون نهادهای انقلاب )_بسم الله الرحمن الرحیم. گزارش ازکمیسیون نهادهای انقلاب به مجلس شورای اسلامی .شماره ترتیب چاپ 1275وچاپ سابق 835. لایحه مقررات مالی،اداری،استخدامی ،تشکیلات جهاد سازندگی به شماره چاپ 835طی جلسات متعددکمیسیون نهادهای انقلاب ،باحضورمسوولین اجرائی ذیربط موردبحث وبررسی قرارگرفت وبااصلاحاتی به شرح نسخه پیوست به تصویب رسید. اینک گزارش شوراول آن تقدیم مجلس شورای اسلامی میگردد. رئیس کمیسیون نهادهای انقلاب _مهدی مهدوی تاتاریخ 30/6/65گزارش کمیسیونهای فرعی کارواستخدام وبرنامه وبودجه واموراقتصادودارائی واصل نشد.مجلس شورای اسلامی درپی فرمان رهبرعظیم الشان انقلاب مبنی برتشکیل جهادسازندگی درسال 62قانون تشکیل وزارت جهادسازندگی رابا 15ماده و5تبصره به تصویب رساندکه موظف کردوزارت جهادسازندگی راکه لایحه ای دراین زمینه تنظیم کندوبه مجلس بدهدکه لایحه ای هم پس ازاینکه برادران جهادسازندگی سعی تلاش زیادی کردندوجوانب امرراهم درنظرگرفتندلایحه ای راتنظیم کرده اندکه درسه بخش خلاصه میشودکه آن سه بخش عبارت است ازتشکیلات،بخش دومش مقررات مالی ،جهادسازندگی وبخش سوم مقررات اداری واستخدامی که هرکدام ازاینها دارای فصل های متعددوموادخاصی مربوط به خودش است که دربخش مقررات مالی حدودسه فصل درآن گنجانده شده ودربخش اداری واستخدامی ده فصل که مجموعه موادی که دراین لایحه درنظرگرفته شده حدودا"95ماده است.دراین لایحه جهادسازندگی کاربسیارزیادی وحساب شده ای شده است .چون طبیعی است جهادسازندگی نهادنوپای است ووزارتخانه جدیدالتأسیسی است که بعدازپیروزی انقلاب اسلامی ایران به وجودآمده است طبیعی است که بایدیک سری ممیزات خاصی هم داشته باشندجدای ازتشکیلات وموادقانونی که سایروزارتخانه ها درزمان گذشته داشته اند.عمده ممیزاتی را که دراین لایحه جهادسازندگی وجودداردوانسان میتواندروی آن بحث کندوروی آن مانوربدهدوحساب بکندیکی دربخش تشکیلات جهادسازندگی است.دربخش تشکیلات جهادسازندگی اولین مسأله ای که مطرح است مسأله نمایندگی حضرت امام است درجهادسازندگی که همه مامیدانیم که اگرتاالان جهادسازندگی سلامت خودرا ازنظرشرع وازنظراخلاق حفظ کردچون درارتباط بانماینده حضرت امام ومع الواسطه ارتباط مستقیم با ولایت فقیه داشت که درسایرتشکیلات ما یک چنین جائی رانداریم به این شکلی که درقانون لایحه جهادسازندگی آمده است .مسأل دیگر،مسأله شوراها است یعنی علاوه براین که جهادسازندگی وزارتخانه است وبامسوولیت وزیری که ازطرف مجلس تعیین میشودمضاف براین قضیه یک شورای هم درکناراین قضیه قراردارد.البته این شورا این طور نیست که بخواهد سلب مسوولیت وزیر بکند و یا بخواهد اختیارات را از وزیر بردارد شورائی است که از میان معتمدین ، .انسانهای با سابقه ای که در جهاد سازندگی با صلابت و صلاحیت خاصی مشغول به انجام وظیفه بوده اند از میان آنها افرادی اتخاب میشوند و شخص وزیر هم اینها را معین میکند به عنوان شورای مرکزی که در کارهای جهاد سازندگی با این شورا مشورت میشود. این نکته هم در اینجا قابل ذکر است که الان ممکن است شما این سوال را بفرمائید که خوب در سایر وزارتخانه ها هم معاونی هستند که دارند این نقش را بازی می کنند. بلی در سایر وزارتخانه ها شورای معاونین هستند اما اینطوری که به آنها قانونیت داده بشود( به آن شورا) در سایر وزارتخانه ها وجود نداردو این ابتکاری است که در نظام جمهوری اسلامی ایران آن هم در میان افراد و فرزندان مخلص انقلاب، اعضای پر تلاش جهاد سازندگی به وجود آمده است تا اینکه بشود ان شاء الله در آینده اگر بخواهد مجلس یک تشکیلات کلی در سطح اداره کشور بخواهد قانونی وضع کند و به وجود بیا ورد این به عنوان یک تجربه حداقل در جهاد سازندگی عمل شده باشد کما اینکه تا الان هم عمل شد وبه خوبی هم توانست کار بکند. والبته باز مورد دیگری که در اینجا هست و باید عرض کنم در این قانون در ماده7 مسأله تمرکز نیروها در سطح استان و شهرستانها مطرح است که این خود باز یک ابتکار دیگری است و آن این است که چون الان شما می بینید که جهاد سازندگی با این برنامه ای که الا دارد انجام می دهد جدای از سایر وزارتخانه های دیگر البته آنها هم در جبهه وجنگ حضور دارند ولی آن طوری که جهاد سازندگی به عنوان یک پشتوانه قوی نیروهای مسلح در جبهه و جنگ دارد فعالیت می کند و آن گونه دارد خدمات ارزنده ای در میادین نبرد انجام می دهد در اثر همین تمرکز نیروها در سطح استان و شهرستانها و باز مضاف بر این قضیه این تمرکز نیروها در سطح استان و شهرستانها و باز مضاف بر این قضیه این تمرکز نیروها در سطح استان و شهرستانها که باز در ماده 12به نحوه دیگری هم عنوان شده است میتواند علاوه بر مسائل جنگ در کارهای اضطراری دیگری که برای کشور به وجود می آیدنیروهای خود رادر آن زمینه هم معطوف دارد. مسأله دیگری که باز اینهم از ابتکارات جدید و به اصطلاح وجه تمایز خوبی هست در این لایحه جهاد که در ماده10 این قانون در تشکیلات جهاد آمده است مسأله سوق دادن فعالیت ها و نبروها در جهت روستاهاست برخلاف سایر به اصطلاح دستگاهها که باید تشکیلات در شهر باشد و روستائی ها هم به شهر مراجعه بکنند ولی در این ماده 10 اینطور در نظر گرفته شده که جهاد سازندگی باید تمام نیروهای خود و توجه خود را به روستاها معطوف دارد کما اینکه تا الان معطوف داشته است و اساسا"به وجود آمدن قانون تقسیمات کشوری که مسأله دهستان وده و امثال این چیزها که الان هم جهاد فعالیتهای گسترده خود را به عنوان جهاد دهستان و بخش و امثال این چیزها در روستاهادارد انجام میدهد، این هم یک مورد دیگری دراین قانون جهاد سازندگی است ودر بخش دوم مسأله مقررات مالی است. در مقررات مالی که شامل سه فصل است که عبارت از تعریف و تهیه و تنظیم بودجه و اجرای بودجه است، عمده مسأله ای که در مقررات مالی جهاد سازندگی درنظر گرفته شده و قابل عنایت است مسأله ذیحسابی است. اولا این را به عرضتان برسانم مسأله ذیحسابی که امروز در وزارتخانه ها مطرح است وزارت امور اقتصاد ودارائی یک نماینده ای به عنوان ذیحساب در آن تشکیلات آن وجدای تقریبا از پرسنل آن دستگاها دارد. جهاد سازندگی آمد روی اعتماد و حفظ سلامتی که در نیروهای مربوط به خود وجود دارد این مسأله ذیحسابی را از پرسنل خود قرار داده بدین معنا که یعنی آمد همان مسوول حسابداری جهاد سازندگی به عنوان ذیحساب در اینجا شناخته شد. منتها اینطور نیست که جدا از اقتصاد و دارائی باشد که شبهه ای در اینجا به وجود بیاید. و این نکته اش این است که اگر چنانچه خود مسوول حسابداری جهاد سازندگی موارد تخلفی هم مشاهده کرد میتواند گزارشی هم بدهد و باید هم گزلرش به وزارت امور اقتصادی و دارائی در جهت پیگیری این قضیه بدهد. مضاف بر این قضیه باز مسأله دیگری هست استناد و مدارک ذیحسابی را از طرف وزارت امور اقتصادی و دارائی تنظیم میشود و در اختیار ذیحسابی جهاد سازندگی قرار میگیرد مسائل دیگری که باز هست در بخش سوم مقررات اداری و استخدامی که آن هم شامل ده فصل است که عبارت است از ورود به خدمت و حقوق و مزایا وطبقه بندی مشاغل و ارزشیابی و آموزش و امور رفاهی جهاد سازندگان و از کار افتادگی و تکالیف عمومی و پایان خدمت و امثال اینها، در مجموع این لایحه جهاد سازندگی که شور اول خود را دارد طی میکند ما این را هم معتقدیم و این را هم باور داریم که خالی از عیب و یراد و نقص نیست و برادران و خواهران محترم نماینده میتوانند در شور دوم چنانچه باز پیشنهاداتی داشته باشند یا موارد اصلاحی دیگری داشته باشند به کمیسیون ارجاع بدهندو نهایتا با اصلاحاتی که به وجود میآید این نهاد مقدس انقلاب اسلامی ما (جهاد سازندگی) بتواند با یک قانونی که درخور این نهاد مقدس است تنظیم بشود و این تجربه بشود برای سایردستگاهها بتوانند این نحوه عمل بکنند. من در قسمت کلیات این لایحه زیاد صحبتی نمی کنم و اگر چنانچه باز برادران مخالفین صحبتهائی داشتند و مواردی بود بعدا در جزء،جزء، مسائل به عرض برادران و خواهران نماینده میرسانم والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. (اعلام نتیجه اخذرأی نسبت به طرح حدود مسوولیت قوه قضائیه در مقابل مجلس شورای اسلامی). رئیس_ استخراج اراء نسبت به طرح قبلی شده است. /201 کارت به گلدانها انداختند که 117رأی موافق دارد و 76 رأی مخالف، 8نفر هم ممتنع. بنابراین کلیات اینطرح تصویب شده است. ما خواهش میکنیم از کمیسیون که در شور دوم دقت بکنند که اگر در مواردی با قانون اساسی مقایرت دارد(تذکراتی که آقایان دادند) طوری اصلاح بشود که قابل اجرا بشود. الان ما یکربع ساعت تنفس میدهیم و بحث را برای بعد میگذاریم. (جلسه در ساعت 10/10 دقیقه به عنوان تنفس تعطیل و مجددا" در ساعت 50/10 دقیقه به ریاست آقای کروبی تشکیل گردید). نائب رئیس_ بسم الله الرحمن الرحیم.جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است. منشی_اولین مخالف لایحه مقررات مالی، اداری، استخدامی وتشکیلات جهاد سازندگی آقای نادی بفرمائید نادی_ بسم الله الرحمن الرحیم احساس من این است که کمیسیون نهادهای انقلاب برای اینکهشور اول را تقدیم مجلس کنند و ظاهرا" تصمیمی در ارتباط با تغییرات داشته باشد برای شور دوم گذاشته اند. بخش اول که عبارت از تشکیلات باشد این بخشی است که منافات اصولی و اساسی و بنیادی با قانون اساسی دارد در عین حالی که نظر جهاد همین است که ارائه داده و آمده است و میخواهد اینطور ارائه بشود ولی نمایندگان محترم اگر فراموش نکرده باشند در ارتباط با اصل تشکیل وزارتخانه جهاد سازندگی آقایان می خواستند به عنوان وزارتخانه نباشند. یک تشکیلاتی به عنوان نهاد باشد. شورای نگهبان اشکال گرفت و گفت که هر گونه اختصاص پول، هزینه کردن و یا اینکه کار اجرائی در کشور انجام دادن باید در ارتباط با وزارتخانه باشد و قانون اساسی هزینه ها و کارهای اجرائی را از طریق وزارتخانه ها اجازه داده است. در صورتی که اکنون که درآن قانون ذکر شده بود تشکیلات و مسائل امور مالی و امور استخدامی اش را به تصویب مجلس برسانند و این لایحه آمده بخش اولش، تشکیلات میگوید که سه عضو شورای مرکزی را وزیر از بین افراد پیشنهاد شده از سوی معتمدین جهاد انتخاب و منصوب مینماید. من قبل از اینکه این مباحث را بخوانم برادران خوب اصل 60 را دقت کند. اصل 60 قانون اساسی میفرمایدکه((اعمال قوه مجریه جز در اموری که در این قانون مستقیما بر عهده رهبری گذارده شده از طریق رئیس جمهور و نخست وزیرو وزراء است))اینجا، آنکه وزیر باید انتخاب کند اولا معتمدین جهاد باید عده ای را پیشنهاد بکنند و وزیر جز از بین اینها نمی تواند انتخاب بکند. دوم اینکه تعداد و نحوه انتخاب معتمدین جهاد توسط چه کسی است؟ توسط مجمع مسوولین جهاد خواهد بود. یعنی معتمدین از کجا است؟معتمدین هم که باید آن افراد را پیشنهاد کنند و وزیر آن شورا را از بینشان انتخاب کند توسط مجمع مسوولین جهاد یک تعریف حقوقی باید وجود داشه باشد که اینها چه ویژگیها و چه خصوصیاتی هستند که به آن میگویند مجمع مسوولین جهاد که آن افراد را معرفی کنند. مسأله بعدی چون همه چیز در ارتباط با شورا خواهد بود، وظایف شورا را که اینجا بیان میکند میگوید که از وظایف شورا : الف_ تصویب مقررات و آئین نامه ها و ضوابط و دستورالعملهای داخلی جهاد. ب_اتخاذ تصمیمات لازم برای حسن اجرای قوانین. یعنی همه کارهایی که باید از طریق وزراء و وزیر مربوطه انجام بگیرد از طریق شورا انجام میگیرد که شورا هم در اختیار وزیر نیست بلک در ارتباط با آن معتمدین است و معتمدین را هم چه کسی معرفی میکند؟ مجمع مسوولین جهاد. بند((د)) میفرماید((تصویب تشکیلاتی اجمالی)) شورای که مربوط به وزیر نیست باز آن تشکیلاتی اجمالی اش را تصویب میکند.بند((ه)) میفرماید که((تصویب نصب و عزل مسوولین ))عزل و نصب مسوولین طبق قانون اساسی باید به عهده وزیر باشد یا اختیاراتش را داده باشد به کسانی که این کار را بکنند به عهده این شورا است ( نصب و عزل مسوولین حوزه ای جهاد) بعد تبصره(2)ماده (4) میفرماید((کلیه اختیارات و وظایف شورای مرکزیموضوع این ماده، منحصرا"در حدود اختیارات مندرج در این قانون می باشد)) یعنی هرگونه اختیار و وظایف شورای مرکزی منحصرا" در ارتباط با قوانینی است که در این لایحه آمده و در نتیجه باز بازگشتن به خود آن شورا خواهد بود. ماده(6) مفرماید که ((شورای جهاد استان بر اساس آئین نامه مصوب شورای مرکزی جهت تصمیم گیریهای لازم در رأس تشکیلات استانی جهاد تشکیل می گردد)). مسأله جهات استان تشکیلش چیست؟ استانی خواهد بود. باز میبینیم که مسأله تقسیم شده، من چیزی ندارم یعنی اگر بشود این را از نظر قانون اساسی وضعیتش را تنظیم کرد و مرتب کرد بلا اشکال است ولی اینکه آمده نمی خواند.و یا میفرماید که((واحدهای فنی و اجرائی جهاد در شهرستانها و دهستان تحت نظر جهاد استان و در استانها تحت نظر جهاد مرکز طراحی میگردد))یعنی هیچ ربطی به وزیر ندارد و آنها خودشان صاحب اختیار خواهند بود. با توجه به این مسائل و همچنین این عزل و نصب هایی را که در اینجا بیان کرده که هر کسی را بخواهند عزل بکنند و نصب بکنند در ارتباط شورای مرکزی یا در ارتباط وظایف شورا قرار داده است کلا با اصل 60که میفرماید ((اعمال قوه مجریه جزدر اموری که در این قانون مستقیما بر عهده رهبری گذارده شده از طریق رئیس جمهور، نخست وزیر و وزراء است))رئیس جمهور و نخست وزیر که جداگانه وزراء میشود آن هم صرفا میتواند از طریق وزیر باشد. در این قانون وزیر هیچ کاره است و سلب الاختیار شده و هیچگونه نظرو اختیاری ندارد. صرفا" میتواند سه عضو شورا را منصوب بکند که به معرفی مجمع مسوولین جهاد باشند. مسأله دیگری که اینجا مطرح است در ارتباط با تأییدات است. یعنی هر چه که ارتباطش داده اند با وزیر، گفته اند وزیر یا شورا یا مثلا استانش انجام بگیرد. به هر جهت من آن چه که از تشکیلات در این ارتباط می فهمم دیگران مسوول هستند ولی وزیر هیچکاره است واین را منافات کلی و اساسی با اصل شصتم قانون اساسی میدانم. البته مسائل دیگر، مسأله ای نیست و قابل اجراء است. ولی اگر این قابل قبول نگیرد گمان نمی کنم اصلا بقیه اش دیگر قابل طرح و بحث باشد والسلام. منشی_ اولین موافق آقای پور سالاری بفرمائید. پور سالاری_بسم الله الرحمن الرحیم، طبعا" دیدگاه یک موافق بیشتر روی جهات مثبت یک طرح یا لایحه هست.من اشاره مختصری به آنچه را که مثبت میبینم در این لایحه عرض میکنم که ضمنا" پاسخی هم برای برادرمان آقای نادری خواهد بود. یکی از خصوصیات اصل این لایحه این است که جهاد را از حالت بلاتکلیفی و حالت شترمرغی بیرون میاورد.چون همین طور که استحضار دارید یک نهاد فعال جوشیده از انقلاب طلوع کرد و بسیار زیبا درخشید اما متأسفانه پس از مدتی به دلیل گیرو بندهای قانونی و وضعیتی که برای جهاد از نظر شکل وضع بودجه و وزارتخانه شدنش واینها پیش آمد یک وضع مشخصی ندارد. شاید یکی از آرزوهای مجلس نوعا"در روندی که داشته این باشد که بلاخره بفهمیم با چه کسی طرف حساب است.یک وزارتخانه ای که وزیر دارد مشخصا"وزیر اشرف بر وزارتخانه اش داشته باشد.ودرقبال اختیاراتی که دارد پاسخگو باشد و همچنین عملکرد او بوضوح همه جا مشخص باشد. از ویژگیهای این لایحه این است که آمده تکلیف این قضیه را روشن کرده است. یکی از نقطه های که برادر عزیزمان آقای نادری اشاره کردند موضوع اعضاء شورای مرکزی اتفاقا یکی از نقطه های قوت مثبت این لایحه همین است. اگر تا حال قانونا"به این صورت تصریح نشده بود که با نظر وزیر انتخاب بشوند و عزل بشوند در این لایحه قید شده و تصریح شده است واین استقلال وزیررامیرساندواستنادی که برادرمان آقای نادی به اصلی ازاصول قانون اساسی کرددراختیارات اعمال ازبالا به پایین،اعمال قدرت دراجرای قانون،سلسه مراتب،ریاست محترم جمهور،نخست وزیربعدوزراءدراینجابه همان کیقیت رعایت میشود.اعضالء شوراازناحیه وزیرتعیین میشوندوازناحیه وزیرعزل میشوند.دربند3نحوه انتخاب سه عضورامی گوید.((سه عضوشورای مرکزی راوزیرازبین افرادپیشنهادشده ازسوی معتمدین جهادانتخاب ومنصوب مینماید)).درماده 3به این صورت هست ((قبول استعفاءوعزل سه عضوشورای مرکزی باوزیرخواهدبود))یعنی همان وزیری که پاسخگودرمقابل مجلس است ودرماده 8اشاره شده به یک مسأله موردابتلاءکه ماده 8به این صورت است .((برای انجام امورخدماتی وپشتیبانی امورروستا شرکتی درچهارچوب وظایف جهادایجادمیگردد))اخیرا"به دلیل گیروبندهای گردش کاری که درقانون محاسبات هست وعملکردجهادقبل ازاین که وزارتخانه بشودهمه آقایان استحضاردارندومصوبه ای که مجلس چندی بیش راجع به شرکتهای مخابرات داشت واستدلالهائی که شداین جاهم میشودشاهدآوردکه اگرقرارباشدجهادبازجهادی عمل کندوفعال بشودبایدشرکتهای داشته باشدکه به وسیله این شرکتها کارهائی که به اومحول می شودوجه احسن ویاروحیه جهادی بتواندانجام بدهد.درماده 9داردکه ((جهادمجازاست جهت انجام مطالعه ،محاسبه ،طراحی همچنین نظارت ،مشاوره درطراحهای آب وخاک وعمران وامورزیربنائی مناطق روستائی شرکتی درچهارچوب وظایف خودایجادنماید))این بازهم یک کارریشه ای است بازنیازبه این داردکه دست وبال وزارتخانه بازباشدازطریق این شرکتها که بتواندمطالعات مفیدوموثری داشته باشدکه برای درازمدت درجهت منافع کشورومملکت باشد.درماده 12دارد((جهادبایددرتشکیلات خودانعطاف لازم رابه ترتیبی پیش بینی نمایدکه درمواقع ضروری نظیرجنگ ویا بازسازی مناطق جنگ زده ویاحوادثی دیگردراجرای بند9ماده قانون تشکیل وزارت جهادبتواندنسبت به تشکیل ستادهائی درسطح کشورویامناطق مختلف اقدام نماید)).حضوربسیارموثرومفیدجهادسازندگی راهمه نمایندگان محترم درجبهه ها اطلاع دارندواگرقرارباشدکه جهادبه همین صورت دربازسازیها وهمچنین تازمانی که جنگ ادامه داردحضورفعال داشته باشدبایداختیاراتی دراین لایحه درماده 12به آن قیدشده واشاره شده به وضع خودش موجودبماندتااینکه ان شاءالله موفق باشد.درماده 22دارد.((درمواردی که دستگاههای اجرای برطبق قوانین ومقررات مربوط مجازبه واگذاری عملیات اجرائی تمام ویاپروژه هائی ازهریک ازطرحهای ملی ویااستانی خودبه جهادسازندگی باشددراین صورت روسأی دستگاههای اجرائی مربوط بنا به تشخیص ومسوولیت خودعملیات اجرائی تمام ویاپروژه های ازهریک ازطرحهای عمرانی خودراپس ازکسب موافقت جهادحسب موردبه جهادمرکزومراکزجهاداستانها واگذارمینمایند))شاهدمن ازاین ماده این قطع فاصله ها هست که دستگاهها معمولا"دنباله پیمانکارها میگردندوپیمان کارها دربعضی مناطق خویش آب وهواویااینکه احیانا سوددارحاضرندطرحهارابردارندامادرروستاها وشهرستانهای دوردست فقط جهادهست که میتواندفعال باشد.این جااین واسطه حذف شده که ازبالااقدام بشود،خودآن دستگاه می تواندواگذارکندبه جهاداستان وجهادمسوول است درقبال آنچه راکه تقبل کرده انجام بدهدماده 24بازمیگوید.((بمنظورحفظ انسجام داخلی تحرکه کارائی وانعطاف پذیری درشرایط مقتضیات گوناگون وهمچنین اعمال سیاستهای اجرائی توزیع بودجه درجهادازطریق جهادمرکزبین مراکزجهادانجام میگردد.))یکی ازایرادهائی که قبلا"به جهادواردبوداین بودکه خوب در یک جائی که پولی هست روش نیست ،هرکسی،هراستانی،هرشهرستانی که زورش بیشتراست میایدپول برمیداردومی رودهزینه میکند.اما اینجا کاملا"وزارت برنامه وبودجه میتوانددرقبال بودجه ای که به این وزارتخانه محول میشودنظارت کندچون اعمال قدرت ونظارت ازبالابه پایین هست وشورای مرکزی مسوول است که آنچه راکه واگذارکرده پاسخگوباشدوهمچنین وزیردرقبال این تعهدشورابازمسوول هست ،اینطورنیست که وزیربگویدحالاچون شورائی وجودداردوآنها تصمیمی گرفتندمسوولیت ازمن سلب است که درضمن ماده دیگری درهمین لایحه به آن اشاره شده ومواردمثبت زیادی داردوعرض آخرمن همین که این لایحه ازبلاتکلیفی بیرون می آوردوبالاخره مشخص می شودکه طرف حساب مجلس کیست وچه کسی بایدپاسخ گوباشد.درقبال آنچه راکه به این وزارتخانه محول میشود.اما الان متأسفانه این وضع روشن نیست. لذا اگرنواقصی هست ،عیوبی هم این طرح داشته باشدکه قطعا"ممکن است وجودداشته باشدبرای شوردوم ان شاءالله باپیشنهادنمایندگان محترم اصلاح بشود.کلیاتش امیدواریم که رای مثبت بیاوردوتصویب بشودوالسلام . نایب رئیس _متشکرمخالف بعدصحبت کند. منشی _آقای دهقان مخالف بعدی هستند. دهقان _بسم الله الرحمن الرحیم .یک نکته ای که اول قابل ذکراست این است که درارائه هرطرحی وهرلایحه ای حتی درآیین نامه هم هست که بایدتبیین کنندکه چه علتی باعث شده است که این طرح رابااین لایحه رابیاورند.یعنی دلائل لزوم طرح این لایحه یاطرح درمجلس چه بوده است .به این معنا که بایدالان برادران عزیزکمیسیون وبرادرانی که ازطرف دولت محترم صحبت میکند بگویند که این سیستم فعلی وآنچه راکه الان دارندانجام میدهندچه اشکالی داشته تالازم باشدکه این طرح رابیاورند.گرچه خودمجلس شورای اسلامی درهمان اساس نامه جهادخواسته بود که ضوابط ومسائل مالی واداری رابیاورند.اما به این سبکی که میآورنددرست است جناب آقای پورسالاری فرمودندکه اشکالات رادرشوردوم میشودمرتفع کردولی اشکالاتی که دراینجا هست این لایحه ازسه بخش تشکیل شده است .بخش اول تشکیلات ،بخش دوم مقررات مالی وبخش سوم مقررات اداری و.استخدامی . بخش دوم وسوم راماحرف نداریم یعنی روی بخش سوم هیچ حرفی نداریم ،یک سری شرایط اعضاءهست که مسلمان باشند،التزام عملی داشته باشند،خانواده شهدا اولویت داشته باشند،جدول حقوق ،حقوق سنوات ،حق همسر،حق اولاد،افرادتحت تکفل،تسهیلات زندگی ،ارزش یابی ،اموررفاهی،مرخصی،ازکارافتادگی،انتقال اینها یک سری مسائلی است که درست است ولازم است بیایدوعمده مطلب راهم اینها هم تشکیل میدهند،ده فصل است بخش سوم این مسائلی که عرض می کنم .بخش دوم یک اشکالی داردکه آن رابرادران ماتوقع داریم که درشوردوم اصلاح کنندوآن این است که گفتندکه ذیحسابی جهادها استانی بشودکه وقتی ذیحسابی جهاداستانی شدکاری راکه درعرض یک ساعت خودوزیرجهادیامعاون وزیرجهادمیتواندباوزارت برنامه وبودجه تمام کندوبودجه راارائه بدهد واعتبارراتصویب کنداین دراستان ممکن است روزها وبلکه هفته ها به طول بینجامدواحیانا"آنجوری که لازمه کارجهادی وجهادگری هست انجام نشود.این راهم ان شاءالله اصلاح کنند.اما عمده اشکال که این رانمی شوداسمش راگذاشت اشکال درجزئیات وهمان نکاتی است که جناب آقای نادی فرمودند.همین الان جهادسازندگی داردبه صورت شورائی ویک شورائی که تقریبا"برای وزیربازوهستند.درستادهای تصمیم گیری بازوی مشورتی ودراستانها ودرجاهای دیگربازوهای اجرائی هستندما اشکالمان این است که اگرکمیسیون ضمانت میکندکه آنچه را که الان آورده اندبتواندهمین راتصویب کنندماروی چشممان میگذاریم اما دربسیاری ازمواردنه تنها استشمام مخالفت باقانون اساسی بلکه صراحت مخالفت هست اگردرشوردوم آوردیم وهمینجوری هم این لایحه راتصویب کردیم وبعدشورای معظم نگهبان که تطبیق میکندمصوبات مجلس راباقانون اساسی فصل اولش رایعنی بخش اولش راحذف کردندعنوان مخالفت باقانون اساسی وبقیه اش ماندآنوقت است که ماگیرمیکنیم که جهادسازندگی رادرست کرده ایم یک اداره ای که ازهمه ادارت دولتی ،یک وزارتخانه ای که ازهمه وزارت دولتی تنگدست تروکم اختیارترومسلوب الاختیارترمخصوصا"که مسائل شرکتها راهم آورده ایم که ضررشرکتها راهم خدمت برادرها عرض میکنیم .اشکال این است که آوردن این طرح بااین بخش اول وبعدیقین هم داریم که همین بخش اولش راحذف خواهند کرداین جورمیشودکه ((لاتسلواعن الاشیاءان تبدلکم تسوءکم))چراما یک چیزی رابیاوریم که آنچه عمده مطلب است بعدا"مجبوربشویم حذفش کنیم والان هم جهادراشرکت درست کنیم .شما آورده اید درماده2به منظوراجرای صحیح وظایف وتامین هماهنگی لازم وایجادوحدت عمل درا مورجهادشورای مرکزی جهادبامشخصات زیر تشکیل میشوداعضاء شورارا تشکیل داده ایدبعدفرموده اید که بعدازنماینده امام سه عضوشورای مرکزی راوزیرازبین پیشنهادشده ازسوی معتمدین جهادانتخاب ومنصوب مینماید. اگرکه گفته شودهمین بندی که شما آورده ایدهمین که گفته ایدوزیراز ازبین افرادمعتمدتعیین کندهمین سلب اختیارازوزیراست ووزیراختیارات بیشتری دارداگروزیردلش خواست ازبین دیگران تعیین کندآنوقت جواب چه میدهید؟((تعدادونحوه انتخاب معتمدین جهادمطابق آیین نامه ای خواهدبردکه توسط مجمع مسوولین جهادتهیه میشود.))این مجمع مسوولین جهادبا این که عرض کردیم مابااین که جهادالان داردکارمیکندوکارش راهم انجام میدهدمخالفتی نداریم،اشکالی هم درآن نمی بینیم اما اگرگفته شدکه این مجمع مسوولین جهادچه محلی ازاعراب درقانون اساسی داردکه بیایندواینها آیین نامه بنویسندوبعدوزیرابلاغش کندآنوقت انصافا"اشکالی خواهدبودکه مجلس این اشکال راواردخواهددانست .مجمع مسوولین جهادمتشکل ازاعضاءشورای های سازمان استانی جهاد،مسوولین سایرسازمانهای وابسته ومسوولین وحوزه ها وواحدهای جهادمرکزخواهدبودبنابراین آن چه راکه عنوان شورای مرکزی جهادمطرح است منافات باوزیرواختیارات وزیرداردوآنوقت اگرکه این راما بیاوریم این مسائل رابه عنوان مخالفت باقانون اساسی حذف خواهیم کردوبعدجهادخواهدشدعین دیگرادارت که گرچه حالا بحمدلله وزیرجهادعوض نشده است اما به محض تعویض یک وزیر جهادی ممکن است که تمام استانها مسوولیتشان واصلا"ازمسوولین بگذریم سیاستی وتجربه ای که تاحالاکسب شده است که متأسفانه دربسیاری ازمواردهست که بعدازاین که راس یک وزارتخانه ای تغییرمیکندکان آنهائی که قبل ازاین بودندنعوذبالله ازآمریکا آمده بودندیا ازشوروی آمده بودبابا کودتا سرکارآمده بودندتمام تجربه های مکتسبه ،تمام سیاستها ی انجام شده ،تمام کارهای نیمه تمام رازیرسوال خواهیم برد.بنابراین به اعتقادما اگرکه این قسمت اول را،این بخش اول راحذف کنندیک عنوانی باشدبه عنوان مقررات مادی واداری واستخدام جهادیک چیزی خواهد بودکه مجلس محترم تصویب میکندوهمین الان هم بنده باکلیات اصلی مخالف صددرصدنیستم .ممکن است بعدازاین که همین شبهای راکه عرض میکنم برادرها پاسخ بدهندرای مثبت هم به آن بدهیم اما آن وقت این اشکالات هست .بحث این است که نکند جهادسازندگی بشودبه یک وزارتخانه ای که پایبنده به مقررات مالی ومحاسبات عمومی وشرایط استخدامی که دست برادران شما بسته بشودواما مهمترین اشکالی که ماداریم که برادرمان مخبرمحترم کمیسیون توضیح بایدبدهندومارا مطلع کننداین است که حالاشما آمده ایدگفته ایدکه یک شرکتهای درجهادایجادمیشودآن وقت جمع بین سیستم وزارتی ،آنهم سیستم وزارتی که توأم باشوراکرده ایدجمع بین این دوسیستم باسیستم سازمانی ومدیرعامل شرکت وهیات مدیره شرکتها اینها یک کلاف سردرگم است ،اینهاراشمامیخواهیدچکارکنید؟علاوه براین که خودوجودشرکتها رقابتی نخواهدبوداین نکاتی راکه بنده عرض میکنم ازبرادران بسیاردلسوزجهادکه واقعا"آنها دلسوزبودندبه مسائل واین نکات رامیگفتند که این شرکتها ازآنجای که رقیبی نخواهدبودباایتها پهلوبزندشرکتهای انحصاری خواهندشدوشرکتهای انحصاری که خواهندشدقیمتها رابالاترخواهندبرد.شرکت وقتی شداصل درشرکت وبنای شرکت برسوددهی بیشتراست آن وقت شما بااین کارهای فرهنگی ،بااین جذب کمک های مردمی که برادران جهاددارند،بااین اموری که درشهرستانها انجام میدهندوتقریبا"استقلال دارندوسیاستشان سیاست عدم تمرکزاست . نایب رئیس _آقای دهقان وقتتان هم تمام است. دهقان _الان تمام میکنیم .اگراینهاراآوردیدوزیرنظرهیات مدیره سازمان وزیرنظرمدیرعامل گذاشتیدکه جمع اوباوزیر،جمع همه اینهاباشوراامکان ندارد،دستمزدها بالاخواهدرفت همین الان شرکت برق منطقه ای رسانی کرده که بین قیمت کنتری که ازطرف شرکت برق منطقه ای به مردم داده میشودباآن چه برادران جهادمیدهندیک تفاوت فاحشی داردبسیاری ازروستاها ماداریم که گفته انداگراین مقدارمبلغی که شرکت برق میخواهدبگیردمااین رانمی دهیم واصلابرق نمیخواهیم .درصورتی که برادران جهادبایک قیمت کمتری یارومددکارروستا بیشترازاین هستند.اگرکه جهادهم شدشرکت این شرکت هم می شودبرادران شرکت،آن وقت چکارشما میخواهیدبکنید؟بنابراین عمده اشکال یکی مخالفت صریح مسائل شورائی است که ممکن است شورای نگهبان نپذیرد،اگربپذیرد واگرشما این ضمانت رابکنیدیاباآنها صحبت کرده باشیدماموافقیم .مسائل دوم مسائل جهادراشرکت نکنید،دنبال سوددهی نفرستیدیک چنین ارگان مقدسی راومسأله شرکتها است که به اعتقادما هیچ احتیاجی ندارد،جهادراپیمان کارنکنید،ومسأله دوم هم مسأله ذیحسابی استانی که آن هم قدحی براین لایحه است .اگراین اشکالات راجواب بدهیدان شاء الله مارای هم به آن خواهیم دادوالسلام علیکم ورحمه الله. منشی _موافق بعدی آقای مهدی مهدوی هستند.جایشان راباآقای حمیدزاده عوض کرده اند. حمیدزاده _بسم الله الرحمن الرحیم ،خوشبختانه برادرعزیزمخالف درفرمایشات خودش به اندازه ای برای مجلس قانع کننده باشداظهارموافقت هم کردند.یعنی دررابطه باآنچه که تقدیم مجلس محترم شده بادوبخش آن موافق بودندالااینکه یک اعتراض یاانتقادیانظرمخالفت جزئی داشتندودررابطه بایک بخش مطالبی داشتندکه قطعا"هم درمقام پاسخگوی آن برادران عزیزکمیسیون برخواهندآمدوهم مجلس محترم عنایتی خواهدداشت درشوردوم اصلاحات لازم به عمل خواهدآورد. دررابطه بااینکه اصلا علت تقدیم این لایحه چیست خوشبختانه خودبرادرمان اشاره فرمودند که دراساس نامه جهادسازندگی که درتاریخ 20/9/62درمجلس شورا ی اسلامی تصویب شده درماده 9این چنین آمده((مقررات وضوابط مالی ،اداری واستخدامی وتشکیلات وزارت جهادسازندگی به ظرف سه ماه پس ازتعیین وزیرتوسط وی تهیه وپس ازتصویب هیأت وزیران به مجلس شورای اسلامی تقدیم خواهدشد))پس بنابراین رهگشای آمدن این لایحه به مجلس خودمجلس بوده وماده ای ازمواد اساس نامه جهاداقتضاراداردوفکرمیکنم که به عنوان انگیزه روشن ترین واساسی ترین انگیزه باشدکه اگرآن روزدرتصویب اساس نامه جهادیک چنین مقتضیاتی نبودمجلس شورای اسلامی ونمایندگان محترم ماده ای راتحت این عنوان دراساس نامه نمی گنجاندند.نکته دومی که میخواهم عرض بکنم وبرادرعزیزمان اشاره فرمودندکه مسأله ذیحسابی دررابطه بااستانها اگرباشدپیچ وخم برای کارهای جهادی وجهادگرانه بیشتر خواهدشدمن یابابعضی ازبرادران جهادگرصحبت میکردم این رابه عنوان یک نقطه مثبت وازنقاط قوت قلمدادمیکردندتا جائی که بعضی ازبرادران جهادی میفرمودنداین کارتسریع درکارهای جهادی وجهادگرانه ماخواهدبود.البته وزیرمحترم ومسوولین محترم کمیسیون هم دراین رابطه توضیحات لازم راخواهندگفت .نکته ای راهم مخالف اول وهم مخالف دوم دررابطه باوضعیت شورائی جهادداشتند.اگراحیانا"شورای بودن جهاد واینکه جریان اجرائی جهادازکانال شورابایست درسرتاسرمملکت پخش بشوداگریک نقطه منفی به حساب بیایدتا امروزیعنی بعدازانقلاب اسلامی که جهادسازندگی به امرامام تشکیل شده وعنوان نهادی داردتوانسته شورائی کارهایش راانجام بدهد البته انتقاداتی ممکن است به بعضی ازشوراها دررابطه بابعضی ازاعضاءواردباشداما مسأله شوراونظام شورائی چیزی است که خودشورای محترم نگهبان برهمین اصل استواراست شورای عالی انقلاب فرهنگی ،مجلس شورای اسلامی مااین جوری نیست که بخاطرضعف دربعضی ازشوراها یااعضاءبعضی ازشوراها بیایم اصل نظام اجرائی شورائی رازیرسوال ببریم وبگویم که ازاین طریق کارها انجام نمیگیرد،تازه بفرموده برادران اگراحیانا"مسأله شورا وشورائی بودن یک جهت منفی دراین لایحه باشداین درگذشته هم عمل شده وتازه برمیگردیم به همان که بودوتا امروزعمل شده است ونکته دیگری که دراین رابطه میخواهم عرض بکنم این است که اصلادراین لایحه اختیاراتی که داده شده به استانها دست آنهارابازترمیکند.اختیاراتی که جهادشهرستانها رامیتوانددریک فضای بازتری ازنظرکارهای جهادی قراربدهدکه ازنقاط قوتی است که دراین لایحه آمده وازطرف دیگر شما وقتی نگاه میکنیدبه دوبخش دیگراین لایحه واقعا"مسأله اموراستخدامی جهادگران یک چیزی است که بایست به شکل جهادی اجرا وپیاده بشود.درهمین چندروزگذشته درستادکربلاشما وقتی که میرویدوصدها جهادگررادرآنجا می بینیدکه واقعا"عاشقانه بنیه مهندسی جبهه وجنگ راتأمین میکنندوقتی یک چنین شکلی درجهادماهست بایست یک چیزهائی هم داشته باشدکه دردیگروزارتخانه ها نیست واین اعتراض وارد نیست که یک چنین چیزی برای هیچ وزارتخانه ای نبوده تابرای جهادها باشد.بلی شکل جهادی راهم هیچ کدام ازوزارتخانه ها هم نداشتندتا اینکه یک چنین لایحه ای یایک چنین قانونی هم دررابطه باآنها وجودداشته باشد.آنچه که درجهاددیده میشودبه عنوان یک نهاد،یک نهادمردمی البته بادرنظر گرفتن ضوابط و مقررات وزارتی این لایحه میتواند هم از نظر امور استخدامی و هم در رابطه با مسائل دیگری که امروز خلاء قانونی در جهاد دارد پاسخگو باشد مضافا" بر اینکه آن ایراد و اشکالی که وارد کردند در رابطه با اصل شصتم قانون اساسی که غیر از آن مقدار از امور مملکتی که قانون اساسی تصریح دارد در رابطه با مقام معظم رهبری از طریق رئیس جمهور و نخست وزیر و وزراء بایست هدایت بشود اینجا مسأله شورا مستقیما"زیر نظر وزیر مربوطه است. الان چطور شما وقتی در یک شورا ضعفی میبینید یا نقصی میبینید مسوول مستقیم را وزیر مربوطه می شناسید در این لایحه هم مسوول مستقیم وزیر مربوطه است و اگر هم مجمع جهادگران یا از میان معتمدین میآید مجمع افرادی را معرفی میکند و وزیر حکم برایشان صادر میکند که به عنوان اعضای شورا مشاورین وزیر هستند که در رابطه بر تصمیم گیریها شما میدانید که اگر یک تصمیمی در فضای روشن و نورانی مشورت گرفته بشود چقدر فرق دارد با آن تصمیمی که یک فرد یا افراد معدودی بگیرند.علی ایحال آنچه که در این لایحه هست کلا میتوان به عنوان مثبتات به حساب آورد الا در آن جهاتی که خوب شور دوم این لایحه هست و نمایندگان محترم و برادران خواهران عزیزی که نظر مخالف دارند میتوانند نظرات اسلامی خودشان را تقدیم بکنند تا احیانا" در کمیسیون ودر مجلس تصمیم گیری در صراط مستقیم صورت بگیرد آن اشکالات جزی م ان شاءالله برطرف بشود وعلی ایحال آن ایرادی هم که به عنوان شرکتها برادرمان داشتند خواهش میکنم که در رابطه با مقایسه با شرکت هایی است که در رابطه با خود وزارت نیرو یا شرکت هایی که ما یک وقتی در مجلس در همان رابطه مباحثی داشتیم عنایت دارید که وقتی که این شرکت در رابطه با جهاد باشد و برادران جهادگرانه در رابطه با شرکتها هم عمل بکنند هیچ اشکال و مسأله ای پیش نخواهد آمد و تازه اگر درجمع مذاکرات به این نتیجه رسیدیم که مسأله غیر از این است در این رابطه میشود اصلاحاتی را انجام داد و جهات مثبت و قوتش مرجع است بر جهات ضعفی که برادران عزیز مخالف داشتند. والسلام علیکم و رحمه الله. نائب رئیس_ متشکر، ادامه بحث لایحه جهاد میماند ان شاءالله برای پنج شنبه چون هم مخالف و موافق مفصل وقت دارند و هم طبیعی است که وزارتخانه و کمیسیون وقت دارند. بنابراین سوالی مطرح میشود که از آقای وزلر محترم بهداشت و درمان شده است. 6- طرح سوال آقای مهدوی از آقای دکتر مرندی وزیر بهداشت و درمان و آموزش پزشکی منشی_سوال آقای مهدوی از آقای وزیر بهداشت و درمان. آقای مهدوی بفرمائید. مهدوی_ بسم الله الرحمن الرحیم. البته سوال من از وزیر محترم بهداشت و درمان درباره ساختمان بهداری روستای عزیزک مربوط به بابلسر هست. چون فقط سوالم الان در این قسمت هست من در همین رابطه فقط صحبت میکنم و بحث های دیگری که درسوال مطرح نیست عرض نمی کنم مگر آنکه در زمان پاسخ بحث به آنجاها کشیده بشود. در روستای عزیزک که اصولا"با چندروستای مجاور نزدیکش تقریبا قریب 8هزار وخرده ای یا قریب 9هزار جمعیت دارد. در سال 61از ناحیه شبکه بهداری و بهزیستی شهرستان بابل به انجمن اسلامی اطلاع دادند که در صورت فراهم نمودن امکانات پزشکی و تجهیزات آن مسوولین شبکه بهداری حاضریم که همکاری کنیم و پزشک برای معالجه و درمان بفرستیم. لذا چند نفر از اهالی روستا رفتند آنجا بعد از صحبت کردند با هم قرار گذاشتند تا این کار انجام بشود. بعد مسوول شبکه استان جناب آقای دکتر حقانی بود او هم همین موضوع را پذیرفت یعنی قبول کردند مسوولین استان و مسوولین شهرستان که آقایان اهالی با خرج خودشان درمانگاه را بسازند و تحویل بدهند و آقایان هم کارهای پزشکی و درمانی را به عهده بگیرند و این کار را هم انجام دادند تا اینکه در سال 63بود که کار ساختمانی تمام شد آمدند که تحویل بدهند اینها پذیرا نشدند و گفتند که اینجا درمانگاه نمیشود باید خانه بهداشتی بشود. خوب، بنابر همین اساس به همین حال باقی ماند. بعد که ما آمدیم و به وزیر محترم چند تذکر دادیم و سوال کردیم به وسیله نامه و غیره اینها جوابی دادند که آن جواب قانع کننده نبود. جوابی که آنها دادند اشکالاتی دارد. اولا در جواب گفتند خانه بهداشت با درمانگاه خیلی فرق نمیکند، غرض این که بایستی ما مریض معالجه کنیم و حال این که این مسلم است خیلی فرق میکند و اگر بنای خانه بهداشت بود دیگر لازم نبود از روستائیان اینقدر پول برای ساختمان درمانگاه گرفته بشود. ساختمان خانه بهداشت را ما می بینیم2-3 اطاق با خرج خیلی کم میخواهد یک جائی را آدم میخواهد یک بهداری درست کند خوب، این خیلی زیادی میخواست، زمین زیادی میخواست و همین کار را هم کردند. برادران نمایندگان توجه کنند که با خرج خود اهالی محل این ساختمان آن هم در یک روستا خیلی مهم است که یک ساختمان به این مهمی را آنجا درست بکنند بعد هم بگویند خانه بهداشت بشود.خوب، اول میگفتند خانه بهداشت اینها این کار را میکردند. این یک اشکال در وابشان بعدش هم وقتی که آقای دکتر حسین ملک افضلی که به عنوان معاوت طرح و برنامه است این جواب را تهیه میکند و از طریق وزیر محترم فرستاده میشود و معلوم میشود که اینها که رفتند و تحقیق کردند یا خوب توجه نکردند یا تخمیلی تحقیق کردندمثلا میگوید که در کنار قریه عزیزک در حدود 4تا5کیلو متری قریه بیشه سر قرار دارد و حال آنکه اولا بین 5/1 تا2کیلو متر حداکثر2کیلو متر فاصله دارد و نه 4کیلومتر یا 5کیلو متر و همه اش حداکثر عرض کردم 1500یا 1800مترحداکثراز 2کیلومتر بیشتر نیست. بعدش هم آمده گفته اگر ما درمانگاه را در بیشه سر قراربدهیم نزدیک تر به شهر است خوب، ما همیشه باید سعی کنیم دریک جائی که دورتر از شهر است قرار بدهیم چون در اختیار روستاها میخواهیم قرار بدهیم.اگر تزدیکتر به شهر است خوب،می آیند به شهر و بعد هم گفته اند اگر ما اینجا را درمانگاه درست کنیم از دسترس مردم بیشه سر دور میشود و همچنین روستائی است که ((من خرد مرد )) میگویند از خرد مرد هم نتوانند استفاده کنند و حال آنکه اگر از برادران (حالا بعد عرض میکنم ببینم وزیر چه جوابی میدهد) بیایند 2نفر،یک نفر ببینید اصلا این وصل به عزیزک شده این چه گزارشی است که تهیه میکنند و میگویند که اگر درمانگاه اینجا بشود اینها را از دسترس آنها خارج میسازد. اصلا متصل شده در اثر توسعه این دو روستا اصلا با هم متصل هتند و فاصله ای ندارند از نظر ساختمانی چطور از دسترس آنها خارج میشود؟بعدش وقتی این گزارش را تهیه کردند وآقایان در جریان قرار گرفتند دیدیم هم روحانیت آنجا، امام جمعه محترم بهنمیر اینها به این طرز پیشنهاد با این جواب وزیر مخالفت کردند و این هم ما که اینقدر خرج کرده ایم چند سال این ساختمان را همین جور بدون استفاده گذاشتند بعد هم پیشنهاد وزیر هم این است. ببینید در این نامه اینجور میگوید. این نکته را خواهش میکنم همه دقت بفرمایند در جواب میگوید که این ساختمان را ما میگذاریم به عنوان خانه بهداشت بعدا در بیشه سر ما ساختمان بهداری درست میکنیم. الان با این بودجه های کم و با این مشکلات ساختمانی که مردم ساخته اند و آماده کرده اند همه چیزش مجهز است دو سال تمام این را همین جور بلااستفاده بگذاریم بعد بگوئیم آقا صبر کنید بعدا" مادر بیشه سر درمانگاه درست میکنیم، بهداری درست میکنیم آیا این عقلائی است؟این منطقی است؟ این خلاصه سوال من است. من حالا بیشتر صحبت هایم را برای بعد مگذارم که وقتم برای بعد محفوظ باشد که ببینم وزیر محترم چه جوابی میدهد. حالا بعد عرض میکنم که من این سوال را کردم(نائب رئیس_آقا وقتتان بخش اعظمش تمام شده است)بسیار خوب بقیه صحبتم برای بعد باشد والسلام. نائب رئیس_ اقای دکتر مرندی بفرمائید. دکتر مرندی(وزیر بهداشت ودرمان و آموزش پزشکی)_بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین خانه بهداشت و مرکز بهداشت و درمان را همه برادران و خواهران محترم اختلافش را میدانند و اصولا میدانند که ما این شبکه بهداشتی درمانی را به چه منظوری از آن استفاده میکنیم و با همین علت هم هست که الحمدلله این مسأله بخصوص شبکه های نمونه مورد عنایت به مجلس شورای اسلامی بوده ودر ظف سال 64 و65بودجه خاصی هم برایش تخصیص داده اند علی رغم مشکلات اعتباری که جای نهایت تشکر و قدر دانی هست. ما به علت اینکه نیروی انسانی پزشکی کم داریم و با توجه به گستردگی روستاهایمان که به هر حال بیش از پنجاه و چند هزار روستا و حالا هشتاد و چند هزار آبادی داریم مجبور هستیم که با توجه به محدودیت نیروی انسانی و اعتبارات از سیستم شبکه استفاده کنیم امکان اینکه در هر روستائی پزشک داشته باشیم و حتی خانه بهداشت داشته باشیم مقدور نیست. بنابراین از نظر اینکه امکان این راداشته باشیدکه حداکثرخدمات مقدورراباحداقل دراعتبارات ممکن ونیروی انسانی موجودبدهیم مجبوریم ازاین شبکه استفاده بکنیم .درخانه بهداشت بهورزوبهداشتیار داشته باشیم وهرچندتا خانه بهداشت یک مرکزبهداشتی درمانی محل ارجاع مشکلاتشان باشدهمیشه سعی وزارتخانه براین هست وبوده که این مرکزبهداشتی ودرمانی چون مریض های خانه های بهداشت به آن ارجاع میشودجوری باشدکه این رفت وآمدبه آن سهل ترباشدوبال نتیجه ماجائی راکه فرض کنیددرته بن بست جاده قرارگرفته مرکز بهداشتی ودرمانی مان نمی توانیم قراربدهیم ،جائی که درمسیرجمعیت نیست مراکزبهداشتی درمانی نمی توانیم قراربدهیم وتلاشمان برای این هست که مراکزبهداشتی درمانی راودرجائی قراربدهیم که درمسیرحرکت جاده،درمسیرحرکت مردم باشدمثل همین محل بیشه سرکه الان آقا فرمودندکه درآنجا حتی مدرسه راهنمائی دارد،واحدتعاونی روستا داردوهمین طورکه عرض شددرمسیرحرکت مردم هست درحالیکه عزیزک این خصوصیات رانداردودرته جاده قرارگرفته است .بنابراین ،دسترسی یک طرفه میشود.حاج آقا میفرمائیدکه اینها به هم فاصله اش رااشتباه گفته شده خدماتشان ومی فرمایدفاصله کمتراست که اگرفاصله کمترهست این امیدبیشتری راایجادمیکندکه دیگرمشکل کمتری باشدیعنی اگرواقعا"فاصله اش کمتراست دیگرحالاتعصبی به این که درعزیزک باشدوبازعرض کردم این خصوصیات رانداشته باشدحتی بایدقاعدتا"کمترباشد.به مردم هم برای خانه بهداشت قول داده شده بودوخانه بهداشت هم مرجحا"بادواطاق نمی شودساخت بخاطراینکه ماهمیشه انتظارمان ازخانه بهداشت این هست که بهورزمقیم داشته باشدکه وقتی که مریضی هم احیانا"شب ونصف شب مراجعه کردآنجانه تنهامحل کاربهورزباشدبلکه زندگی اش محل باشدوسهل الوصول باشدومردم راساعت اداری خلاصه نشناسدوبعدازظهروعصروحتی اگرنیمه شب مشکلی پیش آمدقابل بحث باشدبنابراین ،احتیاج به بیش ازیکی دواطاق دارد برای اینکه خانه بهداشت فراهم بشودوخوشبختانه مردم عزیزماهم نه تنها درروستای عزیزک که ازمردم عزیزک هم متشکریم خوشبختانه وبسیاری ازنقاط مملکت به خاطرکمک به دولت خانه بهداشت راحالایامیسازدیاازخودشان دراختیارما قرارمیدهندبنابراین به صرف این که یک ساختمانی رابرایمان می سازندودراختیارما قرارمیدهندبرای خانه بهداشت دیگرازما توقع پزشک نمی تواندداشته باشند.ما امکان نداردبرای مان که برای فرض کنیم یک روستای مثلا"سه هزاروخرده ای نفری مثل عزیزک یک پزشک داشته باشیم جداگانه وبرای یک جائی سه هزارنفری دیگریک پزشک جدا.بنابراین ،مجبورهستیم که برای صرف جوئی همین طورکه عرض کردم ازاین سیستم شبکه استفاده کنیم وآن مرکزی راکه یک مرکزبهداشتی درمانی درآن هست جوری باشدکه همه خانه های بهداشت وروستاهای اقماری به آن دسترسی داشته باشدوالا برای بنده ووزارتخانه چه تفاوتی میکندکه بیشه سرحالامرکزهست یاعزیزک .همین طورکه عرض کردم جهت مسیرحرکت مردم وهمچنین وجودامکانات بیشتردربیشه سرکه موردمراجعه همه روستاها وازجمله خودعزیزک هست یک جائی باشدکه ما این بیشه سررامناسب ترین محل برای مرکزبهداشتی ودرمانی بدانیم وخانه بهداشت را درروستای عزیزک قراربدهیم که الان هم بهورزوبهداشتیارش درآموزشگاه بهورزی مشغول تحصیل هستندویک ماه دیگرودراین حدودهم اینها برای آموزش حین خدمت به همین روستای عزیزک خواهند آمدچون میدانیدکه بهورزها درحدوددوسال آموزش می بیندکه مقداریش تئوری است (چندماه اول )وبعدآموزش حین خدمت یعنی برمیگردندبه محل کارشان آموزش می بینند.نهایتا"امیداست که ان شاءالله ظرف یک ماه آینده ودراین حدودبه بهورزوبهداشتیارش که محل کارخودشان برخواهندگشت این مسأله فقط برای این روستا نیست وبرا ی بسیاری ازروستاهای دیگرکه انتظاردارندمرکزبهداشت ودرمانی داشته باشندبه علت نیروی انسانی وبرای اینکه این شبکه اقتصادی وعقلائی باشد که روستاهای دیگرمحروم نشودمجبوریم که علی رغم درخواست این روستاهای دیگربعضی راخانه بهداشت قراربدهیم ومرکزبهداشتی درمانی برایمان مقدورنیست که احتیاج به پزشک داردوکاردانهای بهداشت وچیزهای دیگرکه اعتبارات خیلی بیشتری رالازم دارد.به خصوص درشرایط اقتصادی فعلی ان شاءالله وقتی که وضع اعتبارات بهترشدوپزشکمان بیشترشدمابسیاری ازجاهائی که الان خانه بهداشت هست ممکن است که مراکزممکن است که مراکزبهداشتی درمانی بکنیم وآن درمراحل خیلی بعدی هست .خیلی متشکرم . نایب رئیس _متشکرم ،آقای مهدوی بفرمائید.مهدوی بسم الله الرحمن الرحیم .بنده به جواب آقای دکتراعتراض دارم اولاازاین که فرمودیدجهت حرکت وآسایش مردم مگرروستای عزیزک جهت مسیرمردم نیست؟مگرآنجا ماشین نمیرود؟آنجاهم همین برنامه هست .آسایش مردم رااگردرنظرهست چطوردوسال است که این ساختمان تأسیس شدیک پزشک آنجا نفرستادیدکه آسایش مردم تأمین بشود؟مگرشماروستای بیشه سررانمی گوئید؟همین روستای بیشه سرالان تقاضا دارندکه اینجائی که ساخته شده است آماده بشودپزشک رابفرستندبعداین روستاها نزدیک بابل است وآنها چه رابطی به اینجا دارد؟وعلاوه براین روستای عزیزک هم 4300نفرجمعیت دارد.شما مجموع هشت هزاروخرده ای که درجوابتان نوشته ایداین چهارهزارمربوط به عزیزک است .خودروستای بیشه سرهم تقاضا وخواسته شان این است که درخودهمین جا هم بازافتتاح بشود.من اینجا اعتراض آنها را دارم وعرض میکنم وضمن خودم هم رفتم وساختمان وتجهیزاتش رادیدم .اول گفتندکه جاده نداردبعدرفتیم دیدیم نه ،مسیرجاده هم هست وخیابان هم خیلی منظم تاجلودرمانگاه هست وبعدش هم ازآن طرف ازبابل به بابل سرهم جاده وجوددارد. ببینیدامام جمعه محترم وروحانی چه می نویسد؟بااحترام میگویددرمانگاه عزیزک که باهمت حزب الله مدت دوسال است تمام شده وبااجازه رئیس بهداری ووزارت بهداری ساخته شده یعنی مدیرکل وقتی اجازه میدهدیعنی اجازه داده اندبرای ساختمان درمانگاه باشدووقتی داشتنداین کاررامیکردندقراءمجاورهیچ بنائی ننمودند.اینجابنای ساختمان شده حالامابیائیم جائی که ساختمان شده،آماده شده درش راببندیم یاقرض کنیم اینجا یک پزشک بگذاریم به عنوان خانه بهداشت تابعدا"درمحل دیگریک ساختمانی ساخته بشوداین سوال به کمیسیون ارجاع داده میشودکه برادران بیایندببیندخودشان نظربدهنداین فاصله راواین گزارشی رااکه داده اندبرادرمحترم آقای دکترمرندی !این گزارش،گزارش صحیحی نیست .این گزارش گزارش نادرستی است ومأمورین شما رفتندآنجا آوردندودادند.اگرالان هرکس ازنمایندگان بیایندآنجاراببیندودرست این روستاها رادرنظربگیرندباساختمانی که شده ،این روستای عزیزکی که چقدرشهیدداده ،چقدردرجبهه هستندهمه جا البته همین است چرا بایدساختمان به همین حال باقی بماند؟من درآخرعرض میکنم (نایب رئیس _وقتتان هم تمام شده )من دودقیقه اجازه بدهیدنکته ای راعرض کنم . من یک سوالی راازوزیرمحترم قبلابه وسیله نامه هم گفتم سوال کردم یک سوالی هم ازوزیرمحترم راه وترابری کردم ببیندبرخوردراخوب خواهش می کنم دراین دو،سه دقیقه دقت کنیدازوزیرمحترم راه سوال کردم(نایب رئیس _دوسه دقیقه نمیشودوقتتان گذشته است )من فکرمیکردم وقت هست فکرنمیکردم وقت ندارم وقتی ازایشان سوال کردم خوب آمدنددرکمیسیون وبالاخره بااین که میتوانست بیایددرمجلس بگوییدکه ما بودجه نداریم ولی الحمدلله اقدام شده وداردکارراانجام میدهدومن ازآنها ومسوولین تشکرمیکنم هم استانداروفرماندارومسوول راه استان وشهرستان وخودوزارتخانه برای خاطرجلب رضایت مردم داردکارمیکنندوراضی هم هستند.اما وقتی ازوزیرمحترم سوال کردندهیچ بحثی ازمن نشدچندبارخودم خواستم باایشان صحبت کنم که خوب هیچی مناسب نشداین نکته رادقت کنیددکتر جزایری وقتی برخوردکردبه من بعدازدوسئوال گفت خوب ،روستا هم چیزی شده است که این سوال راکردید؟یعنی چه ؟یعنی روستائیان این قدراحترام ندارند؟همه اش بایدبه شهربپردازیم؟ این سوالی بودکه شما به خاطردرمانگاه یک روستا سوال کردید؟عین تعبیرش است بعدگفتم برادربیا بنشین باهم صحبت کنیم من که حاضرم این جا شما وقت ندارید.اینجا که مراجعه کننده داریدخوب بگذاروقت دیگر،جای دیگرده دقیقه ،باهم صحبت کنیم این دردچیست ؟خوب این روستائی که اینقدرشهیدداده اینقدراسیرداده ،اینقدرمجروح دارد،روستای عزیزک درشهرستان بابل سروبابل محروم است .آنوقت بیاینداینجا باتوجه به جریاناتی که ازنظر زمین به آنها گذشت که سرجایش بحث شدکه حتما"در روزنامه جمهوریاسلامی سابقا"خواندیم علاوه بر این حالا اهالی یک روستائی آمده ساختمان کرده هیچ، قریب نیم ملیون تومان یا بیشتر اگر زمین را حساب کنیم خیلی بیشتر یک ساختمان را درست کرده بعد ازدو سال جواب این است؟ روستا هم چیزی شده است که شما برایش سوال مطرح می کنید؟ این شما واین قضاوت. من قانع نشدم باید سوال به کمیسیون برود و السلام. ناییب رئیس_ بسیار خوب، متشکرم جناب آقای دکتر مرندی بفرمائید؟ بیات_ قانع شدند حاج آقا یا نه؟ نایب رئیس_ حالاایشان صحبت بفرمایند ممکن است قانع بشوند. دکتر مرندی_ من قضاوت این را بین خود حاج آقا وخدا میگذارم اگرایشان که فرمودند تلاش کردند که بنده خدمتشان برسم و راجع به این قضیه صحبت کنم و بنده توجه نکردم دیگر عرض میکنم بالاخره یک کدام از ما به درگاه خدا ان شاءالله جواب خواهیم داد. هرگزهمچو چیزی بنده نمیدانم که حاج آقا می خواستند با بنده صحبت بکنند و بنده این کار را نکردم. یکی از نمایندگان محترم بگویند که از بنده خواسته اند خدمتشان باشم و نبودم حاج آقا مهدوی هم دومین نفر هم باشند. ان شاءالله یک دوره برای بنده بگذارید که بروم جاهائی که دوره را ببینم که مورد قبول حاج آقا مهدوی هم قرار بگیرم. اما به هر حال ما مجبوریم که در کار خودمان همان طورکه عرض کردم مسائل اقتصادی و مسائل پزشکی را با هم توأما" ببینیم این اقتصادرا هم که عرض میکنم فقط اقتصاد ریالی نیست، اقتصاد نیروی انسانی هم هست الان نقشه اش هم جلوبنده هست، روستای بیشه سر محل سه راهی است که ازتمام روستاهای در این سه راه می توانند به آن مراجعه بکنند. در حالی که روسای عزیزک از لحاظ امکانات جاده ای هم یک همچو وضع سه راهی را ندارد و فاصله اش تا آخر روستا خیلی بیشتر است تا روستای عزیزک که بالاخره اینها را بایددر نظر گرفت درست است که یک جاده اگر از طرف عزیزک توانستند مردم به بیشه سر بیایند از بیشه سر هم برمیگردند به عزیزک اما مردم بیشتر در بیشه سر کار دارند برای اینکه آنجا مرکز تعاونی روستائی هست،برای اینکه آنجا مدرسه راهنمائی هست برای اینکه امکانات بیشتری هست، بنابراین، برایشان سهل تر است عرض کردم که به اینجا مراجعه بکنند و او تمام این جوانب را ما در نظر گرفتیم حالا حاج آقا میفرمایند که نیم میلیون تومان صرف این ساختمان شده ای کاش که واقعا" برای نمایندگان محترم امکان این بود که بروند این ساختمان را ببینند ما آنجا را برای خانه بهداشت ساختمان مناسبی میبینیم الان هم عرض میکنم نیرویش هم مشغوا آموزش دیدن هستند و ان شا،الله آن شبکه هم که تکمیل بشود خدماتی را که این عزیزان در آن روستا باید ببینند خواهند دید. بنده دست مردم عزیزک را هم می بوسم که شهید داده اند اما تعدادشهدا جزو معیارهای ما برای مرکز بهداشتی درمانی و خانه روستا نمی تواند باشد برای اینکه جاهائی هست که شهید خیلی بیشتری داده اند و حتی خانه بهداشت هم ممکن است نتواند در خودش داشته باشد. بنابراین ما مجبوریم معیارهای در نظر بگیریم که همین طور که عرض کردم از نظر اقتصاد نیروی انسانی و از نظر اقتصاد ریالی برایمان امکان پذیر باشد. باز هم اگر حاج آقابخواهند که ما در خدمتشان در کمیسیون سوالات باشیم با کمال میل آنجا نقشه و توضیحات بیشتری ما خدمتشان خواهیم داشت خیلی متشکر. نایب رئیس_ متشکرم،آقای مهدوی قانع شدید؟ مهدوی_خیر نایب رئیس_ بسیار خوب، سوال به کمیسیون سوالات میرود. نایب رئیس_ اسامی غائبین و دیرآمدگان اعلام بشود. منشی_ بسم الله الرحمن الرحیم. امروز غایب غیر موجه الحمدلله نداریم.اما برادرانی که 21دقیقه بعد از تشکیل جلسه علنی تأخیر داشتند: آقای هاشمی الیگودرز، حائری زاده، قائمی فر، راه چمنی، علی زاده اردبیل، فخرالدین حجازی، از تهران آقایان اصغری 22دقیقه، دکتر زرگر 22دقیقه، آهنی آستارا22دقیقه، بهشتی 22دقیقه، خاوری 22دقیقه، ذوالقدر23دقیقه، ابراهیمی ورامین 25دقیقه، حسینی برمائی26دقیقه، اسدی نیا33دقیقه، اسامی تأخیرکنندگان بعد از تنفس که 21دقیقه تأخیر داشتند. آقایان: روحانی، رهبری، قنبری ،احمدی، موسوی اهواز ولائی، کریمی مرند، شرع پسند، روحانی نیا ،هادی غفاری، رضوی تبریز، امانی، پناهنده، موسوی پور، علوی تبار، بابائی، فریدون سلیمی. آقایان کیان ارثی23دقیقه، کمالی 23دقیقه، حجازی تهران23دقیقه، دشتی مغان23دقیقه، کریمی بجنورد25دقیقه، خلخالی 25دقیقه، عوض زاده 25 دقیقه،داودی27دقیقه، دکتر شیبانی27دقیقه، حصاری27دقیقه، حائری زاده28دقیقه، خاوری 31دقیقه، راه چمنی 31دقیقه، جعفری لنجان31دقیقه، آذری قمی 31دقیقه، فواد کریمی33دقیقه، سجادنژاد 44دقیقه. 7- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده نایب رئیس_ ختم جلسه اعلام میشود. جلسه بعدی صبح پنجشنبه ساعت30/7 خواهدبود. (جلسه درساعت 55/11 پایان یافت) رئیس مجلس شورای اسلامی_ اکبر هاشمی رفسنجانی