مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره دوم – جلسه 156 )
بسمه تعالی
جلسه یکصدو پنجاه و ششم 18 تیر ماه 1364 هجری شمسی
¬¬¬¬¬¬156 20 شوال 1405 هجری قمــری
مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی
دوره دوم- اجلاسیه دوم
1364-1365
صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز سه شنبه هجدم تیرماه 1364
فهرست مندرجات:
1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید
2- بیانات قبل از دستور آقایا: محمد محمدی و افرازیده
3- بیانات آقای رئیس به مناسبت رحلت آیت الله ربانی املشی.
4- ادامه بحث پیرامون رح اصلاح آئین نامه و تصویب کلیات آن .
5- بحث پیرامون لایحه تشکیل وزارت بهداشت و آموزش پرشکی
6- اعلام وصول یک فقره لایحه
7- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن
جلسه ساعت هفت و پنجاه دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد.
1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی ازکلام الله مجید
رویس- بسم الله الرحمن الرحیم. با حضور 180 نفر جلسه رسمی است دستور جلسه قرائت شود.
منشی- بسم الله الرحمن الرحیم. دستور جلسه یکصد و پنچاه و ششم روز سه شنبه 18 /4/ 64 مطابق با بیستم شوال 1405هجری قمری.
1-دنباله رسیدگی بهگزارش کمیسیون تدوین آئین نامه داخلی و 19 کمیسیون فرعی در خصوص طرحقانونی اجرای اصلا 76 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.
2- گزارش شور اول کمیسیون برنامه و بودجه در خصوص لایحه دریافت عوارض خروج از کشور(لایحه اصلاح قانون اصلاح تأمین اعتبارات عمرانی و عمومی)
یک فوریت این لایحه در جلسه مورخ 13/4/64 تصویب شد.
3- لایحه تعیین تکلیف کارنان انجمن های منحله شهرستان و استان طبق ماده 64 آئین نامه درخواست رسیدگی شده است.
4- بررسی تقاضای دولت در خصوص تفویض اختیار به کمیسیون جهت رسیدگی و تصویب لایحه اصلاح قانون هیأت های رسیدگی به تخلفات اداری طبق اصلا 85 قانون اساسی.
رئیس- تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید.
اعوذ بالله من الشیطان الرحیم.- بسم الله الرحمن الرحیم.
هذا بیان للناس و هدی و موعظته للمتقین. ولا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین. ان یمسسکم قرح فقدمس القوم قرح مثله و تلک الایام نداولها بین الناس و لیعلم الله الذین آمنوا و یتخذ منکم شهداء والله لایحب الظالمین. ولیمحص الله الذین آمنوا و یمحق الکافرین. ام جستم ان تدخلواالجنته و لما یعلم الله الذین جاهدوا منکنم و یعلم الصابرین ولقد کنتم تمنون الموت من قبل ان تلقوه فقد رأیتموه و انتم تنظرون. و ما محمد(حضار صلوات فرستادند) الا رسول قد خلت من قبله الرسل افان مات او قتل انقلبتم علی اعقابکم و من ینقلب علی عقبیه فلن یضرالله شیئاً و سیجزی الله الشاکرین.
(صدق الله العلی العظیم – حضار صلوات فرستادند.)
«از آیه 137 الی 144 سوره آل عمران»
2- بیانات قبل از دستور آقایان: محمد محمدی و افرازیده
رئیس- سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید.
منشی-آقای محمدی نماینده دلفان ، آقای افرازیده نماینه نوشهر، آقای توسلی زاده نماینده خواف
محمد محمدی- بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین و الصلوه و السلام علی رسول الله و آله آل الله«انالله و انا الیه راجعون »
رحلت عالم متقی و خدمتگزار مخلص آیت الله ربنی املشی را به پیشگاه حضرت بقیه الله الاعظم ولی عصر ارواحنا له الفدا و نایب برحقش حضرت آیت اله العضمی امام خمینی(حضار صلوات فرستادند) و نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی و خانواده های آن بزرگوار تسلیت عرض می کنم.
خدا را سپاسگزاریم در حال حاضر در بهترین موقعیت جنگ هستیم نیروهای انسانی و تجربیات و تجهیزات جنگی ما در حد بالا و مطلوبی میباشند حدود 2 سال قبل یکی از مسؤولین محترم نظامی می گفت صدام به قدری موانع و استحکامات در جزایر و هورهای منتهی به بصره را ایجاد کرده حال است که از جبهه جنوب وارد خاک عراق شویم. اما امدادهای خدا که از اول انقلاب مشهوداً نصیب ملت خدا جوب ما شده رزمندگان شجاع و با ایمان ما آن چنان دژهای محکم صدام را در هم کوبیدند و حساس ترین جزایر و هورها را به تصرف خود در آوردند که به حول قوه خداوند چندان راهی به بصره نمانده. ارتش شکست خورده صدام چون توان رویاروئی با ارتش قدرتمند اسلام راندارد برای تحمیل صلح نابرابر حمله هوائی به شهرهای ما را از ر گرفت اما ملت آگاه و شجاع ایران در راه پیمائی های کم نظیر روز«قدس» چنان مشت محکمی به دهان آمریکا و اسرائیل و دیگر حامیان رژیم بعثی زد این هم باز راه حل و نانی برای صدام نشد. در خرم آباد لرستان روز قدس کنار جمعیتی انبوده راه پیمایان، موشک صدام اصابت میکند نه فقط مردم غیور و متدین لرستان مرعوب نمی شوند بلکه با صدای رساتر شعار مرگ بر آمریکا ، مرگ بر اسرائیل را می گوین. ملتی که از شعور سیاسی و مذهبی قوی برخوردار است می داند که دشمن، دشمن است و صلحی که ریگان و اسرائیل و گروهکهای ضد مردم و رسوا شده داخلی و خارجی می خواهند به نفع بیگانگان است براین اصل مردم شریف ایران و نمایندگان محترم ملت و همه مسؤولین هم صدا لبیک یا امام. جنگ جنگ تا پیروزی می گویند.
اما تذکرات دولت خوب میداند حزب الله و انجمن های اسلامی در اول انقلاب در تنگناهای انقلاب و در مقابل جریاتات سیاسی گروهکها توطئه ها را خنثی کردند اما اکنون این نیروهای دلسوز اسلام و مملکت را چه از سازمان های دولتی و کارخانه ها نار زده اند و چه منزوی شده اند و عده ای فرصت طلب به عنوان متخصص افراد تصفیه شده و گروهکها را در خود در کارخانه ها و ادارات دولتی جمع کرده اند هر وقت بچه حزب اللهی تذکری میدهد، می گویند در مدیریت دخالت نکن و فضولی نکن و آن که صاحب انقلاب است فضول نیست فرصت طلب فضول است. ناز نکنید ما تخصص را در جهت منافع ملت به کار گیری. دولت با چشم و گوش باز متخصصین متدین کم نیستند پیدا و به جای متخصصین نالایق قرار دهد. وزارت جهاد با توجه به اینکه راه سازی روستاها به عهده آن وزارتخانه افتاده لازم است هر چه زودتر وسایل و امگانات راهسازی راتهیه کند. در نور آباد والشتر جهاد سازندگی راههائی دارد که از بین رفته اند فعلا ضرورت دارد یک دستگاه گریدر در اختیار جهاد الشتر و نور آباد قرار دهد.
ژاندار مری کل کشور اقدام در تسریع ساختمان گروهان ژاندارمری نورآباد کند.
وزارت کشور باید دقت کند اکنون که آئین نامه اجرائی انجمن های اسلامی تصویب شد ضد انقلاب جو سازی نکند. انجمن های اسلامی متعهد و همراه با انقلاب را کنار گذاشته و انجمن های اسلامی فرمایشی خلق الساعه را علم نکند تا دیگر کسی در مدیریت آنها دخالت نکند هر چه دلشان خاست انجام دهند.
وزارت آموزش و پرورش نسبت به شروع کار هنرستان کشاورزی هنام و الشتر اقدام کند و السلام علیکم و رحمته الله و برکاته.
منشی- آقای افرازیده.
سید فرج الله افرازیده- بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین و الصلوه و السلام علی رسول الله و علی آله آل الله. قال الله تبارک و تعالی فی محکم کتابه «لاتحسبن الذین یفرحون بما اتوا و یحبون ان یحمدوا بما لم یفعلوا فلا تجسبتهم بمفازه من العذاب و لهم غذاب الیم.»
صلوات و سلام به پیشگاه اقدس حضرت بقیه الله الاعظم روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفدا و نایب برحقش امام امت و امت شهید پرور ایران.
نخست رحلت عالم بزرگوار ، مجاهد فی سلیل الله مجحسمه تقوی و فضیلت حضرت آیت الله ربانی املشی نماینده محترم مردم تهران در محلس خبرگان و عضو جامعه مدرسین و نایب رئیس مجلس شورای اسلامی را به ولی عصر ارواحنا له الفدا و نایب برحقش امام امت و نماینده محترم مجلس و خانواده های محترمشان تسلیت می گویم و ازخدای عفار برای ایشان طلب رحمت و مغفرت می نمایم. سپس سخنانم را در چند قسمت به طور فشرده آغاز می کنم:
1- استکبار جهانی می بایست در این تجربه 5 ساله جنگ ، دریافته باشد که هر چه بر سر ملت بپاخاسته ما بگوبد چون میخ محکمتر شده سرانجام بدانجا رسد که نتوان آن را از جای کند و یا کج و منحرف ساخت که خوشبختانه ملت ما هم اکنون بدان نقطه رسیده اند. آخر ملتی که مرگ در راه اسلام را غرامت ندانسته بل شهادت و غنیمت می داند و این اندیشه بلند برای خرد و کلان ما به صورت آرمان درآمد این ملت را به چه می ترسانند؟ بنابراین استکبار جهانی هر جه زودتر دست از حمایت صدام دیوانه جان و خونخوار بردارد تا رزمندگان دلیر ایران هر جه زودتر کار را یکسره نموده دو ملت شریف و مسلمان ایران و عراق، برادروارکنار هم با آرامش زندگی کرده خسارات جنگ تحمیلی را جبران نمایند که به طور قطع ما خواهان زندگی مسالمت آمیز با تمام ملل مخصوصاً برادران عزیز مسلمان جهان هستیم نه داعیه کشور گشائی را در سرداریم و نه چشم طمع به خاک دیگران دوخته ایم.
2- آن چه که همه علاقه مندان به اسلام و انقلاب حتی امام بزرگوارمان را رنج میدهد مسأله اختلافات و خط بازی ها است که دارد مثل خوره نیروهای مذهبی و فعال را می خورد. البته در بین مسؤولین رده بالای مملکت به لطف خدا نه اختلاف است و نه خط و خطوط بازی بل تفاهم کامل برقرار است. اما در بین رده های پائین هم اکنون در بین دانشجویان و محافل علمی وادارات و اجتماعات دیگر این زمزمه شوم تبلیغ میشود که برخی روحانیون و نمایندگان مجلس شورای محترم نگهبان با داشتن فلان فکر اقتصادی مانع پیشرفت کارند. اولا وجود افکار مختلف با توجه به سخنان اخیر امام امت که باب اجتهاد باز است جرم نیست و در عین حال نمی توان مانعی برای اجرای احکام الام باشد زیرا در مجلس مرکز قانون گذاری اکثریت قریب به اتفاق ما نمایندگان مقلد امامیم آنانی که خود مجتهد و صاحب نظرند نظرشان فقط برای خودشان حجت است اما برای ما در بین فتاوای مختلف به خصوص در امور اقتصادی و مسائل مستحدثه و عناوین ثانویه فتوای حضرت اما ملاک است چون این انقلاب به رهبری او پیروز شد و به رهبری او دوام دارد تمام عزیزان ما به فتوایاو در جهاد مقدس اسلامی شرکت نموده و می نمایند. تک تک از وصایای شهدای عزیز ما نشان میدهد که به فرمان امام جان خود را نثار کردند. پدران و مادران شهداء روی جنازه فرزندانشان فریاد می زنند فرزند ما فدای اسلام فدای امام بنابراین نظر فقط نظر امام بزرگوار است و پس ثانیاُ مگر انقلاب ما و امت بپاخاسته ما جز اسلام وپیاده شدن احکام اسلام در تمام ابعاد مختلف چیز دیگری می خواهند؟ . اگر در این زمان که وجود رهبر عظیم الشأن و سازش ناپذیر در بین ما هست و شورانقلابی و حضور امت شهید پرور ایران در صحنه و ایثارگری حزب الله فدائی امام را داریم نتوانیم الام مخصوصاً در بعد اقتصادیش را پیاده کنیم پس در چه زمانی می توانیم ؟ گر چه شناختی که ما از امام بزرگوارمان داریم هنگام که احساس خطر کند نظر صریح مبارک خود را در بعد اقتصادیهم اعلام خواهد نمود آنگاه معلوم خواهد شد پیرو واقعی خط امام کیست زیرا الان هر دو طرز تفکر استناد به امام نموده خود را پیرو واقعی حضرتش میدانند.
نکته ای که شایان توجه است این اس که یک وزیر یا یک مدیر کل و یا یک رئیس اداره و نظائر اینها نباید در محدوده تنگ نظری حرکت کنند که هر کس همانند آنان فکر کند و پا یه دروغ آنگونه خود را نشان دهد فلان مسؤولیت به او داده شود اگر چه کفایت و لیافت اداره آن را نداشته باشد و کسی که مثل او فکر نکند او را نپذیرفته کنار بزند اگر چه لایق ترین فرد برای اداره امور کشور باشد خلاصه نباید شغار مرگ بر ضوابط و درود بر روابط آنهم در یک نظام مقدس در بین مسؤولین جا بیفتد گر چه آن چه را که تا کنون این حقیر فهمید بیشتر دعواها بر سر لحاف ملا نصرالدین است زیرا هر گروهی می خواهد خود محور قدرت باشد و بس. امیدواریم همه ما بر سر عقل آمده جز به اسلام و قرآن و خط امام نیندیشیم که اگر چنین نباشیم کفران نعمت رهبری را نموده ایم ومخاطب «لئن کفرتم ان عذابی لشدید» قرار خواهیم گرفت. خدایا ! تو شاهدی که بنده تا کنون به هیچ گروه و دسته خاصی جذب نشده و نخواهم شد و هر چه به نظرم رسید که مطابق نظر مبارک امام است به آن عمل خواهم کرد.
3- قسمت سوم سخنم هشدار… به مسؤولین است که به خواسته به حق امت شهید پرور بی اعتنائی ننمایند چون ملتی که به تمام وجود با جان و مال از انقلاب اسلایم و دولت خود حمایت میکنند حیف است دل شکسته شوند اگر چه هر اندازه فرصت طلبان و عوامل نفوذی و ضد انقلاب کار شکنی کنند محال است مردم از انقلاب بر گردند که تجربه چند ساله نشان داد و راه پیمائی روز قدس نشان همت والای این مردم بود. خواسته مردم عبارت است از:
1- جلو بروروکراسی و کم کاری ادارات و سرگردان نمودن مردم شریف و رشوه خواری برخی ازادارات حتی متأسفانه بعضی از نهادها با قاطعیت گرفته شود اگر جلو گیری نشود خسارات جبران نا پذیری را در پی خود خواهد داشت.
2- الان اگر حقی از کسی ضایع بشود به هر کجا که شکایت می کند دادرسی نمی یابد و سرانجام عین شکایتش به دست همان کسی می رسد که از او شاکی است که بیچاره بیشتر در مخمصه قرار خواهد گرفت.
3- مردم ما از کمبودهای کالاهای حاصل از جنگ تحمیلی نگران نیستند و چنان چه کمبودها واقعی باشد تحمل خواهند کرد اما از عدم توضیح عادلانه و پارتی بازی ها و قوم و خویش بازی ها و رفیق بازی ها رنج می برند، مردم از ما سؤال میکنند سیگار و سیمان و کالاهای دیگر که در انحصار دولت است چرا با قیمت دولتی کمیاب یا احتیا ناً نایاب است؟ اما در بازار آزاد که باید بازار غارت و چپاول نامید با چند برابر قیمت سرسام آور فراوان است. آخر کالاهائی که در انحصار دولت است در بازار غارت چه معنا دارد؟ از دولت خدمتگزار
مصراً می خواهیم هر چه زوتر جلو دزدها و عوامل نفوذی را بگیرد تابیش از این به مردم آزار نشود.
4- ضمن احترام و تقدیر از قضات متدین و متقی و متعهد باید پی برده بگویم روشی را که دادسراها و دادگاه ها اعمال میکنند نه با انقلاب سازگار است و نه مورد قبول این امت انقلابی است. بیم آن می رود روزی پشنهاد جناب آقای روحانی فرد نماینده محترم دهلران جامع عمل بپوشد. از قضات محترم تمنا دارم در مبارزه با مواد مخدر که هم اکنون مثل نقل و نبات فراوان رد و بدل میشود قاطعیت بیشتری نشان دهند توجه دارید که این سوداگران مرگ و مزدوران شرق و غرب بیش از صدام نسل جوان ما را نابود کردند حتماً یاد دارید در زمان آقای خلخالی حتی بعضی از سیگاری ها هم داشتند سیگار را ترک میگردند اما اکنون چه شد دوباره بافور و منقل به میدان آمد؟ و دیگر از بدحجابی یا این که 6 سال است از انقلاب اسلامی می گذرد کاملا جلو گیری نمی شود از یک طرف جلو حزب الله را می گیرند که دخالت نکنند از طرفی دستگاه اجرائی ، جدی برخورد نمیکنند.
5-ضد انقلاب ووابستگان شرق و غرب اخیراً برای نابود کردن نسل جوان دست به ابتکار تازه ای زدند و آن فحشاء و فساد دسته جمعی به بهانه دایر کردن جشن تولد و غیره میباشد. دستگاه قضائی باید با آنات به عنوان نمونه بارز مفسد فی الارض برخورد کند که چند ضربه شلاق برای کیفر آنان کافی نیست.
قسمت چهارم سخنم درباره جنگل و مراتع مازندران.
شک نیست که حنگل از بزرگترین و مهمترین سرمایه خدادادی است که تخریب و نابودی آن به هیچ وجه صلاح ملت و مملکت نیست اما نباید فراموش کرد در زمان طاغوت درمازندران فطعات زیادی از جنگل های سرسبز را به صورت 300 هزار متری و 200هزار متری وکوچکترینش 100 متری به افراد با نفوذ در دستگاه طاغوت( آن هم غیر بومی و مازندرانی) واگذار نمودند که حتی شرایط طاغوت هم عملی نشده متأسفانه هنوز هم در دست آنان است اما در همان زمان اگریک روستائی شاخه ای از درخت را می برید پوست از کله او می کندند بنابراین مردم جنگل را باغ شاه و حنگلبانان را باغبان شاه میدانستند. در گوشه و کنار افرادی پیدا میشدند که شبانه دور از چشم جنگلبانان 2هزار متر و 3هزارمتر و تا حداکثر 5 هزار متر از بوته زارها را با داس و تبر و رنج فراوان به باغ مرکبات یا زمین مزروعی تبدیل نمودند آنان که نفوذی داشتند یا پولی در جیب برخی از جنگلبانان می گذاشتند برای شان تخلفی کشیده نمی شد اما برای افراد مستضعف یا بی پول تخلف کشیدند. در زمان طاغوت قانونی وضع شد بنام ماده (56) که شرحش مفصل است همین الان در نظام مقدس جمهوری اسلامی براساس همان ماده ، قانون سازمان حنگل و مراتع از دادگاهها تقاضای قلع و قمع از این بینوایان را می کند و دادگاهها هم مرتباُ دارند حکم قلع و قمع و هم چند ضربه شلاق را برای این دسته از محروم ترین افراد مردم صادر می نمایند.
از وزارت محترم کشاورزی تمنا می کنم در ضمن بخشنامه ای به سرجنگلداری ها اعلام کنند تا تصویب قانون جنگل و مراتع از گذشته تا سال 58 فعلا صرفنظر نمایند و از شورای محترم عالی قضائی ملتمسانه می خواهم به دادگاهها ابلاغ کنند تااز تصویب قانون جدید فعلا از صدور حکم خود داری نمایند به خدا قسم بیش از 100 هزار خانوار که در حاشیه جنگل زندگی میکنند دارند از این ماده قاون، در آتش می سوزند.
تذکراتی چند در باره حوزه انتخابیه ام:
1- از وزارت محترم راه می خواهم که در باره آسفالت جاده دشت تنظیر به گلندرود و همچنین جاده کلاردشت فکری بکند که بسیاری از برادران زحمتکش روستائی دارند خسارت فراوان می بینند.
2- از وزارت محترم نیرو می خواهم در باره تأمین آب کشاورزی چالوس تا علمده فکر اساسی نمایند که امسال مردم در اثر خشک سالی خسارات فراوان دیدند.
3- از وزارت محترم کشاوری می خواهم تا دیر نشده برای کاغذ شیمیائی جهت نگهداری مرکبات یا هر نوع کاغذ داروئی که فکر میکنید که میشود با آن مرکبات را نگهداری نمود. بکنید تا خسارات سال گذشته برای باغداران محترم تکرار نشود.
4- از وزارت محترم پست تلگراف و تلفن می خواهم در باره نصب تلفن در روستاهای کجور اقدام عاجل فرمایند.
5- از وزارت محترم نیرو مخصوصاً ریاست محترم اداره برق و مدیر کل برق استان مازندران و ریاست محترم برق نوشهر در جهت برق رسانی روستاهای محتروم کجور سپاسگزارم و از مدیر کل محترم خواهش میکنم از دو راهی لاشک تا دو راهی فیروز کلا این برق رسانی را ادامه دهند.
در خاتمه از خداوند متعال طول عمر با عزت برای امام عزیز پیروزی رزمندگان اسلام را مسألت می نمایم والسلام علیکم ورحمته الله و برکاته.
رئیس- سومین ناطق پیش از دستور نوبتشان را برای جلسه بعد گذاشتند که نصحبت کنند.
3- بیانات آقای رئیس به مناسبت رجلت آیت الله ربانی املشی.
رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم« انا لله و انا الیه راجعون» ما یکی از بهترین همکاران و همرزمانمان را از دست دادیم و امروز متأسفیم برای فقدان همراه عزیزمان آیت الله ربانی املشی. از نادر شخصیت هائی که در طول عمرش از لحظه شروع مبارزات اسلامی یک لحظه به حقانیت مبارزه و راه انقلاب تردید نکرد و همیشه در صف مقدم و در سنگرهای خطرناک حضور داشت من شخصاً از حدود سال 1327 یعنی چند ماه بعد از ورودم به قم با ایشان آشنا شم و تا لحظه آخر زندگی ایشان تقریباً جزء نزدیکترین دوستان هم بودیم که از افکار و اعمال ایشان خوب مطلعم و خوب می توانم شهادت بدهم.
از همان لحظات اولی که در حوزه علمیه قم مسأله مبارزات اسلامی در زمان مرحوم آیت الله کاشانی و فدائیان اسلام مطرح بود در سنین نوجوانی ایشان جزء جوانان پر حماسه و پرشور بود. و می سوخت برای اسلام و فکر داشت برای حاکمیت الام. از آن وزی که حضرت امام به عنوان شخصیت مورد نظر حوزه برای مسائل مهم اسلامی مطرح شدند جز اولین کسانی بود آقای ربانی که در خدمت امام بود و به امام عشق می ورزید. واقعاً عاشق امام بود و از شاگردان زحمتکش و درس خوان و از کسانی که درس را بخوبی می فهمید. از روزی که مبارزات روحانیت به رهبری امام با رژیم منحوس گذشته شروع شد جزء پیشتازترین وشجاع ترین افراد که در همه صحنه ها حضور پیدا می کرد ایشان بود که شما می دانید آقایان که در آن زمان تشریف داشتند اطلاع دارند و آنهائی هم که تاریخ را خواندند باز مطلعند که مسأله چنین بود. هیچ کار خطرناکی در دوران مبارزه نبود که به ایشان عرض بشود و ایان خود داری بکند از پذیرش آن . یا خود ایشان تشخیص بدهد ودنبالش نرود. هر گونه خطری که ممکن بود پیش بیاید ایشان آمادگی داشت. و من میدانم و شهادت میدهم که ایشان عاشق شهادت بود و خداوند اینجوری تقدیر کرده بود که با مرگ سرخ، ایشان از دنیا نرفت ولی امیدوارم که خداوند ایشان را جزو شهداء محسوب کند ووصیتنامه ای هم که من از ایشان دارم . ایشان به این مسأله تأکید دارد. علاقمند به شهادت است مرگ اینجوری را نمی پسندد در همین دوران کسالتشان که ماها میدانستیم و مأیوس بودیم از مدتی پیش خود ایشان معتقد بود که چون خیلی دعا کرده برای شهادت خداوند با این مرض ایشان را از دنیا نخواهد برد و اینقدر علاقمند بود به شهادت و فکر میکرد آنچنان مرگی را استحقاق دارد و ما از خداوند می خواهیم که ایشان را در زمره شهداء قرار بدهد.
مسؤولیت های مهمی که در دوران بعد از انقلاب به ایشان واگذار شد نشان عمق شخصیت و اعتماد رهبری به ایشان بود که دادستانی کل کشور که باید مجتهد و عادل .و متقی باشد و امام ایشان را از سال ها پیش می شناختند و عضویت در خبرگان اول که قانون اساسی و این سند حقانیت و عظمت جمهوری اسلامی را و انقلاب را تصویب کرد. ایشان عضو بود و عضو فعال و سرنوشت ساز بود در آن جلسات. در شورای انقلاب فرهنگی که آن روز ستاد انقلاب فرهنگی بود که یکی از حساس ترین کارهای زمان ما بود امام ایشان را منصوب فرمودند بخاطر اینکه این صلاحیت را در ایشان سراغ داشتند در خبرگان دوم عضو هیأت رئیسه ، نایب رئیس دوم خبرگان و در مجلس شورای اسلامی شما نمایندگان ایشان را به عنوان نایب رئیس انتخاب فرمودید و با رأی بالائی از ملت عزیز ما در تهران ایشان انتخاب شدند. به هر حال این شخصیت بزرگوار، متقی و مجاهد و مبارزه و از گروه«السابقون الاولون» امروز دیگر در میان ما نیست و ما اندوهگین هستیم بخاطر نداشتن این ذخیره عظیم. از طرف همه نمایندگان مجلس شورای اسلامی من این فاجعه را خدمت ولی عصر خدمت رهبر بزرگ انقلاب و معشوق آقای ربانی خدمت خانواده محترم و بستگان ایشان به دوستان نزدیک ایشان تسلیت عرض میکنم و امید وارم که ملت ما وظیفه اش را در تجلیل از این
شخصیت که تجلیل از انقلاب اسلام و تقوا است ادا خواهد کرد و انشاءالله خداوند به ما توفیق بدهد که تا پایان عمرمان در صراط مستقیم وراه خداوند باقی بمانیم و از حق و فضیلت دفاع بکنیم. با اجازه آقایان محترم بخاطر اینکه مردم جمع شدند برای تشییع جنازه در مقابل مجلس ما جلسه را به عنوان تنفس تعطیل می کنیم البته ایشان آستحقاق داشتند که جلسه ما بطور کلی تعطیل باشد و برای ایشان تعطیل رسمی بشود. ولی من میدانم که روح ایشان چون روح فعال و پر نشاطی بود از تعطیل هیچوقت خوششان نمی آمد. همیشه تعطیل که مطرح میشد می گفت کار را خداوند دوست میدارد بگذارید کار بکنیم. و مطمئن هستم همین لحظاتی هم که ما جلسه را رسمیت دادیم ایشان روحش راضی است و من الان نگاه به عکس ایشان که می کنم در مجلس یک مقدار کنترل خودم را از دست میدهم و انشاءالله صحبت هایمان را جاهای دیگر خواهیم کرد. ما جلسه را به عنوان تنفس تعطیل می کنیم برای شرکت در تشییع جنازه.
(جلسه در ساعت 30/8 به عنوان تنفس تعطیل و مجدداً در ساعت 35/9 به ریاست آقای هاشمی تشکیل شد)
4- ادامه بحث پیرامون طرح اصلاح آئین نامه و تصویب کلیات آن
رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است. طرح اصلاح آئین نامه مطرح بوده. مخالفین و موافقین صحبت کردند. مخبر کمیسیون باید صحبت کند. گویا آقای مخبر نمی خواهند صحبت کنند آقای موحدی ساوجی صحبت می کنند. بفرمائید.
موحدی ساوجی- بسم الله الرحمن الرحیم. این طرحی که بررسی شور اولش در مجلس شورای اسلامی شروع شده و پیرامون آن مختصری مخبر صحبت کرده و مخالفین و موافقین محترم هم در باره آن نظرها و دیدگاههای خودشان را بیان کردند، من لازم است که مطالبی را به عرض برسانم که در واقع بسیاری از مخالفین تا آنجائی که من بودم در جلسه قبل و بیاناتشان را استماع کردم باید گفت که مخالف واقعی نبودند. این مخالفت در واقع از چند جهت ناشی میشد. یکی اینکه می گفتند طبق اصل 76 قانون اساسی تحقیق و تفحص حق مجلس است و هر نماینده باید بتواند این تحقیق و تفحص بکند. این چیزی است که البته من یادم است از اول دوره نخستین مجلس هم نظر نمایندگان همین بود موقعی که برای اولین بار ما برای تکمیل آئین نامه و اصلاح آئین نامه داخلی مجلس طرحی تهیه شد و کمیسیون اصل 76 پیش بینی گردید که نظیر کمیسیون اصل 90 عمل بکند در مجلس این معنا به تصویب هم رسید. یعنی با دو سوم آراء نمایندگان مجلس در دوره قبل تصویب کردند که تحقیق و تفحص حق هر نماینده ای است. اما شورای محترم نگهبان به این مصوبه اشکال گرفت و نظر آنها این بود که تحقیق و تفحص در اصل 76 آمده که حق مجلس هست و نظرشان این بود که مجلس غیر از تک تک نماینده ها است. بنابراین تحقیق و تفحص را باید مجلس انجام بدهد. اشکال و ایرادی که گرفته شد و ناچار باید بود مجلس این را اصلاح میگرد و اصلاح کردند ماده 148 به این صورت اصلاح شد و در مجلس تصویب شد تا بحال حتی یک مورد یک نماینده ای هم حتی حاضر نشده است که بیاید و به این شکل و به این شیوه ای که در ماده 148 آئین نامه آمده است تقاضای تحقیق و تفحص بکند. من خواهش میکنم که نمایندگان محترم به عرض من توه بکنند و آن ماده را هم با دقت بخوانند فکر نکنند چون نمایندگان یا مجلس هیچ موردی نداشته که نیاز به تحقیق و تفحص باشد تا حالا یک مورد اتفاق نیفتاده(این را دقت کنید) این جزء دلائل متقن این طرحی است که الان تقدیم شده و نباید این را دلیل گرفت براینکه پس آن ماده ، ماده بسیار خوبی است. هر نماینده ای هم حق تحقیق و تفحص داشته و از این طرح آن ماده بهتر است.(دقت بفرمائید یک مقداری) ببینید. در آن ماده چه جوری پیش بینی کرده که تحقیق و تفحص حق مجلس است و حق نمایندگان است. به این صورت است، که هر نماینده ای که در موردی تحقیق و تفحص را لازم بداند بیاید آن مورد بخصوص را کتباً بنویسد به هیأت رئیسه مجلس تقدیم کند. در مجلس شورای اسلامی اعلام بشود ، که فلان نماینده در این مورد خواسته است که تحقیق تفحص بشود. بعد میرود به کمیسیون تخصصی مربوطه فرض کنید که اگر در زمینه مسائل مربوط به صنعت باشد کمیسیون صنایع میرود . اگر مربوط به وزارت کشور باشد کمیسیون داخلی میرود مربوط به امور نظامی باشد به کمیسون دفاع میرود خوب، این مودر کمسیون خاص که تقاضا شده به کمیسیون مربوطه میرود به کمیسیون مربوطه که رفت کمیسیون خاص یعنی کمیسیون تخصصی در واقع از آن نماینده متقاضی تحقیق و تفحص دعوت می کنئ که بیاید در کمیسیون شرکت کند. و بعد دلائل ضرورت تحقیق و تفحص را در آئین نامه ذکر شده(ماده 148) که دلایل ضرورت این تحقیق وتفحص را باید آنجا ذکر بکند. مثلا 1،2،3،4، من به چه دلیل لازم میدانم که اینجا باید تحقیق و تفحص بشود. که خود این مغایر با قانون اساسی است، (حالا من اول این مراحل را ذکر می کنم، بعد اشکالات را عرض میکنم) بعد اگر چنانچه کمیسیون مربوطه از دوحال بیرون نیست. یا تحقیق و تفحص را مانند آن نماینده ای که متقاضی هست لازم میداند که این را قبول می کند. تصویب می کند. بعد به مجلس شورای اسلامی می آید. اگر هم قبول نکند دلائل او را کافی نداند تحقیق و تفحصی که حق یک نماینده است آن کمیسیون رد میکند. اصلا از اصل می گوید«تحقیق و تفحص نشود». بعد آنوقت می آید علی ای حال گزارش کمیسیون در جلسه علنی می اید. در جلسه علنی هم اگر چنانچه کمیسیون تحقیق و تفحص را لازم دانسته باشد بدون بحث رأی گیری میشود اگر مجلس تصویب کرد در یک مورد یعنی در مملکت ما دهها هزار، صدها هزار مورد پیش می آید. مورد به مورد باید آن مورد خاص گزارشش بیاید به مجلس و مجلس باید رأی بدهد که این تحقیق و تفحص بشود یانشود. اگر چنانچه رد کرده باشد کمیسیون اینجا حق دارد آن نماینده تقاضا کننده چند دقیقه دفاع کند و بعد باز هم رأی گیری بشود از مجلس. شما ملاحظه کنید تحقیق و تفحصی که در قانون اساسی آمده اولا ببینیم تحقیق و تفحص چیست؟ خیلی روشن است که تحقیق و تفحص کار قضائی نیست. یعنی مسأله ، مسأله ایراد اتهام نیست . مسأله محکوم کردن یک فرد یا یک نهاد یا یک ارگان نیست، اصلا ماهیت تحقیق و تفحص با ماهیت دعوا و شکایت که مربوط به اصل 90 است ماهیتاُ فرق می کند. آنجا شکایت میکند. چون شاکی هست. مشتکی عنه هست. ولی اینجاممکن است اصلا نماینده محترم جلس که تقاضای تحقیق و تفحص را دارد هیچکس را هم متهم نداند. ممکن است هیچ کس را هم نمی خواهد محکوم کند اما در رابطه با این مسأله بسیار عمده ای به او مراجعه کرده اند، مسائلی هست احساس میکند که نیاز هست که اینجا تحقیق و تفحص بشود. این دیگر نیازی ندارد که جتماً برود و بعد هم دلائل ضرورت تحقیق و تفحص را نماینده بینوا در کمیسیون مربوطه برای آقایان ذکر بکند قبل ازاین بروند دنبال تحقیق و تفحص. باز اگر در ماده 148 آئین نامه اینجور ذکر میشد، که اگر نماینده ای تقاضای تحقیق و تفحص می گرد و میرفت در کمیسیون و کمیسیون هم میرفت تحقیق و تفحص را بجا عمل می کرد و بعد گزارش را به مجلس می آورد یک حرفی بود، اما قبل ازاینکه هر گونه اقدامی در جهت تحقیق و تفحص بخواهد انجام بگید می گوید که خیلی خوب این باید دلائلش را ذکر کند. بابا! این بنده خدا می خواهد تحقیق و تفحص بشود چه دلایلی دارد؟ اگر دلائل داشته باشد که آنجا شکایت میکند. سؤال می کند. استیضاح می کند. دیگر نیازی ندارد تحقیق و تفحص بکند. اینجا است که یک مورد هم نمایندگان مجلس در رابطه با ماده 148 نیامدند اینجاتقاضای تحقیق و تفحص بکنند. حقشان هم هست. ببینید‌آقا! مسأله گاهی مسأله خیلی حساسی است. می خواهد در رابطه با یک موضوع در یک دستگاه در یک وزارتخانه در یک اداره در یک نهاد می خواهد تحقیق و تفحص بشود که آقا این چه جوری عمل شده؟ اگر بصورت ماده 148 عمل بشود بیایند اینجا اعلام بکنند و برود کمیسیون و بیاید اینجا مخالف و موافق صحبت کنند و بخواهند رأی بگیرند اصلا تمام رد پاها را از بین میبرند. دیگر چیزی را نمی گذارند که شما بخواهید بعداً بروید دنبالش تحقیق و تفحص بکنیدّ! اینجا است که نمایندگان محترم احساس کردند برای احیاء اصل 76 قانون اساسی و احیاء تحقیق و تفحصی که حق مجلس است و برای اصلاح امور مملکت برای تقویت کشور برای تقویت دستگاهها و نظام مملکت یک چنین چیزی باید وجود داشته باشد. یک چنین اصلی که در قانون اساسی آمده این باید اجرا بشود و اعمال بشود لذا نمایندگان محترم این طرح را تهیه کردند. بعد هم رفتند با شورای محترم نگهبان بحث کردند یعنی مطلب را مطرح کردند که بلی، مادر رابطه با اصل 76 قانون اساسی و لزوم تحقیق و تفحص می خواهیم که یک چنین شیوه ای را یک چنین طرحی را داریم و میخواهیم به مجلس ببریم. آیا از نظر
مطابقت با عدم مطابقت با قانون اساسی یا شرع اشکالی دارد یاندارد؟ اگر اشکال دارد ما اصلا نبریم مجلس. برادرمان آقای محمدی که نماینده محترم منطقه لرستان هستند ایشان بیشتر در این رابطه تلاش کردند. و رفتند شوری نگهبان بارها و یادم است وقتی که هماهنگی های لازم شد و با شورای نگهبان هم مسأله مطرح شد و صحبت شد و معلوم شد که اجمالا مغایرتی دیده نمی شود نسبت به شرع یا قانون اساسی. بعد آمدند طرح را دادند که در مجلس اعلام بشود در عین حال چون همه مایعنی بنده وهمین طور منشی های دیگر هیأت رئیسه می دانستند که ی بار تحقیق و تفحصی که تک تک نماینده ها بخواهند انجام بدهند این را شورای نگهبان را کرده در عین حال جناب آقای رفسنجانی یادم است که فرمودند این بررسی بشود، معلوم بشود آیا شورای نگهبان این را رد نمی کند یا رد می کند اگر رد می کند که مطرح نشود. و بدنبالش جناب آقای یزدی گویا بعضی آقایان دیگر هم نباشد که این مسأله را بررسی کنند. بررسی شد و معلوم شد که این طرح اینجور نیست که شورای محترم نگهبان قبول نکن بلکه قبول دارد. ببینید تحقیق و تفحصی که مربوط به مجلس است، مجلس هم این حق را دارد برای اینکه چگونه این حقش را اعمال کند. چگونه تحقیق و تفحص را انجام بدهد پیش بینی می کند که کمیسیونی باشد. و این کمیسیون که متشکل از تقریباً حداکثر از 15 تا 24نفر می تواند باشد و گفتند که حداکثر از هر استانی یک نفر هم بیشتر نتباشد. خیلی خوب این جزئیات که آقایان یک ایرادهائی گرفتند این جزئیات قابل بحث است. قابل بررسی است در شور دوم . قابل اصلاح است اگر لازم باشد آقایان واقعاً می توانند پشنهاد بدهند بحثی هم ندارد(عین سایر طرح ها و لوایح) ولی کلیت قضیه درست است و مقبول است . و اینجا کمیسیون هست که در رابطه با تحقیق و تفحص عین کمیسون سؤالات. عین کمیسیون اصل 90 مگر در اصل 90 و در اصل 88 که مربوط به سؤالات هست مگر در قانون اساسی آمده که حتماً یک کمیسیون خاصی در مجلس برایش تشکیل بشود. نه ولی تشخیص نمایندگان محتترم مجلس شورای اسلامی این بود که در آئین نامه داخلی دو تا کمیسیون یکی به نام «سؤالات» یک کمیسیون هم به نام «اصل 90 » تشکیل بدهد. با اینکه این در قانون اساسی پیش بینی نشده این جا هم مسأله تحقیق و تفحص اهمیتش اگر از اصل 90 بیشتر نباشد کمتر نیست. خیلی جاها تحقیق و تفحص می تواند بازوی نیرومندی برای کمیسیون اصل 90 باشد یعنی در واقع به قول طلبه ها بین کمیسیون اصل 76 و کمیسیون سؤالات و اصل 90 عام و خاص من وجه است. یعنی بعضی جاها تحقیق و تفحص هست ممکن است شکایت نباشد. سؤالی را به دنبال نداشته باشد. تحقیق و تفحص کنند و به آنجا منحر نشودو بعضی جاها ممکن است که تحقیق و تفحص ممکن است شکایت باشد کسی تقاضای تحقیق و تفحص نکند یعنی نیازی نباشد. بعضی جاها ممکن است که هم تحقیق و تفحص باشد و هم شکایت دنبالش باشد یا سؤالی دنبالش باشد. بنابراین اینجا کمیسیون اصل 76 که تشکیل میشود این جمله را هم عرض کنم بعضی از نمایندگان تصورشان بر این بود که اگر ما کمیسیون اصل 76 تشکیل بدهیم دیگر تک تک نمایندگان حق ندارند تقاضای تحقیق و تفحص بکنند. نه اینجور نیست. این کمیسیون اگر چه نظام تحقیق و تفحص در این شکل می گیرد. یعنی این کمیسیون یک بازوی قوی است. یک وسیله بسیار نیرومندی است برای تحقیق و تفحص تک تک نمایندگان. هر نماینده ای می تواند در مورد مسأله از مسائل مربوط به کل کشور باشد مربوط به حوزه انتخابیه اش باشد اگر چنانچه تحقیق و تفحص را لازم داشته باشد می تواند بیاید در کمیسیون مطرح کند و کمیسیون هم دنبال می کند. واین اتفاقاً بسیار بهتر است.
اما اینکه آقایان می فرمایند که اگر چنانچه ما یک چنین طرحی را تصویب کننیم یا چنتین کمیسیونی تشکیل بشود آنوقت نمایندگان دیگر نمی توانند دستشان باز نیست که بتوانند خودشان تفحص کنند. من به شما نمایندگان محتترم عرض می کنم مجلس شورای اسلامی جایگاهش در قانون اساسی جایگاه بسیار بزرگ و نیرومند و قوی است. قانونگذار مملکت است. پشتوانه اجرای قانونی است. نظارت بر اجرای قوانین دست مجلس است. اما در عین حال بخاطر عدم اعمال حقوقی که مجلس دارد بخاطر عدم اعمال این حقوق الان می بینیم در کشور اگر چنانچه نارسائی هائی هست، شکایت هائی هست و بیشتر هم از مجلس توقع دارند بخاطر همین است. که ما این حق طبیعی را تا حال اعمال نکرده ایم(حق تحقیق و تفحص را) و کار بجائی میرسد که یک وزیر محترم برمیدارد به استاندارش ، به فرماندارش به مدیر کلش بخشنامه می کند که اگر نماینده مجلسی آمد از فلان اداره شما یک مطلبی را خواست یا سؤالی کرد در باره موضوعی اگر توضیح خواست شما جواب ندهید. حتماً باید از طریق معاون پارلمانی باشد. کار را بجائی رساندند نماینده ای که حق تحقیق و تفحص دارد و حق نظارت دارد کارش به اینجا رسیده است و یا اینکه بر میدارد مدیر کل دیگر وزارتخانه ای بخشنامه میکند به جاهای مختلف در رابطه با نمایندگان که آیا نمایندگان مثلا می توانند این ها دفتر نمایندگی داشته باشند یا نه؟ اظهار نظر میکند درباره دفتر نمایندگی. از این قبیل مسائل. بنابراین من این را می خواهم عرض کنم ما در عین اینکه مجلس عظیم ترین قدرت برای حفظ دست آوردهای انقلاب، حفظ نظام جمهوری اسلامی هست. اما اگر چنانچه کوتاهی بشود، سهل انگاری بشود و این حقوقش را مجلس اعمال نکند من بیم آن دارم که خدای نکرده این مجلس هم بتدریح در میان جامعه ماوضعش بجائی برسد که مردم خدای نکرده از مجلس هم قطع امید بکنند. اگر اینجور بشود دیگر خیلی بد میشود. از همه جا مردم امیدشان قطع میشود به مجلس و به نمایندگان روی می آورند . اگر از مجلس امیدشان قطع بشود دیگر به کجاروی بیاورند؟ اینجا است که من از نمایندگان محترم خوهش می کنم که این طرح را با رأی بسیار قوی دو سوم خیلی بیتشر بلکه با چهار پنجم حداق یا با اتفاق آراء رأی بدهند تا بشود این مسأله ای که بسیار مهم است و مسأله تحقیق و تفحص هست در مملکت اعمال بشود.
رئیس- احتمال اینکه نماینده دولت هم بخواهد صحبت بکند دعوت کرده بودند اما ظاهراً لازم نیست. چون در آئین نامه ما می گوید«غیر مربوط به آئین نامه داخلی» به هر حال نماینده دولت آمده بودند صحبت کنند ولی ما بخاطر آئین نامه گفتیم ایشان نمی تواند صحبت کند. یک شبهه دیگری بعضی از آقایان مطرح می کنند آقای عباسی فرد می گویند این را قانون حساب کنیم آئین نامه نباشد. ولی بنظر ما این آئین نامه است و این شیوه کار مجلس است البته در اصل 90 هم ما بعضی چیزها را داریم که به صورت قانون گذراندیم ولی اینجا برداشت ما این بود. خود امضاء کنندگان هم برداشتشان همین بوده که نوشته اند یک ماده آئین نامه حذف میشود این به جایش میأید. این طوری هم نوشته اند.
180 نفر در مجلس حضور دارند. فعلا برای کلیات این طرح رأی می گیریم دو سوم رأی احتیاج داریم. کسانی که با اصل این طرح موافق هستند قیام بفرمایند.(بیش از دو سوم برخاستند)تصویب شد. برای شور دوم به کمیسیون میرود. دستور بعد را قرائت کنید.
منشی- دستور بعدی گزارش شور اول کمیسیون برنامه و بودجه در خصئوص لایحه دریافت عوارض خروج از کشور هست که فوریت این لایحه قبلا تصویب شده. مخبر محترم کمیسیون برای توضیح تشریف بیاورند
کاشانی- تذکر آئین نامه ای دارم.
رئیس- آقای کاشانی تذکر آئین نامه ای دارند. بفرمائید.
سید احمد کاشانی- بسم الله الرحمن الرحیم. راجع به همین دستوری است که الان مطرح است. آئین نامه داخلی می گوید دستور هفتگی به ترتیبی که تنظیم میشود باید مورد بحث قرار بگیرد و این الان نوبتش نرسیده. این 7-8 دستور دیگر نوبتش مانده تا به آن برسد. ولذا الان نمیشود آنرا مطرح بکنند.
رئیس- یعنی جلو انداخته اند؟
احمد کاشانی- بلی،یعنی این الان دستور دهم، یازدهم نوبتش میرسد. من خودم چون مخالف این بودم…
رئیس- در دستور هفتگی گذاشته ایم. توجه بفرمائید.
رئیس- لوایح و طرح های یک فوریتی، یک شوری و پس از وصول گزارش کمیسیون خارج از آن در دستور کار مجلس قرار می گیرد و نوبت در باره آن… آخر این دستور یعنی همان طور که دستور هفتگی هست. حرف آقای کاشانی از یک نظر درست است. یعنی این جور که در دستور هفتگی گذاشته ایم باید به آن ترتیب اجرا بشود. حالا ما ترتیب آن را بهم زده ایم اگر بخواهید تغییر کند باید در مجلس بگویند و برای جلسه بعد قابل تغییر است.
احمد کاشانی- این ماده 70 صراحت دارد، این مطلب را روشن میکند.
رئیس- اخطار آئین نامه ای وارد است. دستور بعدی چیست؟
منشی- دستور بعدی گزارشی نیست لایحه تعیین تکلیف کارکنان.
انجمن های منحله شهرستان و استان هست که طبق ماده 48 آئین نامه درخواست رسیدگی شده.
ناصری(مخبر کمیسیون)- وقتی مارسیدگی کردیم و نتیجه را دادیم این ها گذاشته بودند در دستور.
رئیس- اگر کمیسیون نتیجه را داده دیگر این زمینه اش درست نیست.
ناصری ( مخبر کمیسیون)- بعد از موعد مقرر دادیم.
حائری زاده- ماده 119 می گوید وقتی یک فوریت تصویب شد خارج از نوبت در دستور قرار میگیرد.
رئیس- خیر، در دستور هفتگی قرار میگیرد. ما در دستور هفتگی باید در خارج از نوبت قرار بدهیم. چون آن ماده دیگر می گوید: دستور هفتگی قابل تغییر نیست. مگر با…
حائری زاده- ماده 119 می گوید وقتی یک فوریتش تصویب شد میبایستی جزو اول دستور میگذاشتند.
رئیس0 به هر حال گذاشته اند. آقای بیات در دستور بوده نوبتش رسیده؟
بیات – نوبتش نرسید.
رئیس- آخر دستور هفتگی بوده. بعد برده اند عقب تر مابه ترتیب لایحه پزشکی را باید مطرح کنیم. یعنی بعد از این اصل 76 نوبت لایح وزارت بهداشت و آموزش است. مخبر کمیسیون تشریف بیاوردند.
5- بحث پیرامون تشکیل وزارت بهداشت و آ,وزش پزشکی.
منشی- پس گزارش شور اول کمیسیون بهداری درباره لایحه تشکیل وزارت بهداشت و آموزش پزشکی است- آقای دکتر شیبانی بفرمائید.
دکتر شیببانی- بسم الله الرحمن الرحیم، من توجه نمایندگان محترم را جلب می کنم به این لایحه توجه بفرمائید من توضیحات مختصری عرض میکنم اگر سؤالاتی برای نمایندگان مطرح شده. بفرمایند که بعد در وقت خودش خدمتتان جواب بدهم. مسأله پزشکی مملکت یک مسأله حساسی است که کمبود پزشک برای همه روشن است و از سال 61 مجلس در پی آن بود که یک برنامه ای بریزد که این مسأله کمبود پزشک را حل بکند. به همین دلیل هم ستاد انقلاب فرهنگی در آنزمان یک هیأتی را مأمور کرد که بررسی کردند یک لایحه ای به اسم لایحه وزارت بهداشت و درمان آ,وزش پزشکی تدوین کردند که در سال 61در مجلس شورای اسلامی مطرح شد و شور دوم آن هم در مجلس تصویب شد. من فعلا شماره چاپ این لایحه را می خوانم. شماره ترتیب چاپ 644 شماره چاپ سابقه 573 .
لایحه تشکیل وزارت بهداشت و آموزش پزشکی به شماره ترتیب چاپ 573 که نجهت بررسی شور اول به کمیسیون بهداری و بهریستی به عنوان کمیسیون اصلی ارجاع گردیده بود در جلسات متعدد با حضور وزیر محترم بهداری و وزیر محترم فرهنگ و آموزش عالی و معاونین ذیربط و در یک جلسه با حضور کلیه معاونین آمورشی و رؤسای دانشکده های پزشکی سراسر کشور مورد بحث و بررسی و تبادل نظر قرار گرفت و نتیجتاً با تغییراتی در عنوان و اضافاتی در مواد شرح ذیل با اکثریت آراء اعضاء کمیسیون به تصویب رسید. اینک گزارش آن جهت شور اول تقدیم مجلس محترم شورای اسلامی میگردد. ضمناً گزارش کمیسیونهای اقتصاد و دارائی، کار و استخدام تا تاریخ ارسال این گزارش واصل نگردیده است.
لایحه تشکیل وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی چند چیز لازم است. یکی این که استاد به مقدار کافی و آزمایشگاه ووسائل باشد یکی دیگر هم مسأله بیمارستانها است. من توجه نمایندگانی که در آنجا در شهرهایشان دانشکده پزشکی موجود است. جلب می کنم به این نکته توجه بکنند دانشگده پزشکی همدان، دانشگده پزشکی باختران، دانشکده پزشکی ارومیه، دانشکده پزشکی یزد، دانشکده پزشکی کرمان به دلیل این که بیمارستان متناسب برای تربیت این دانشجویانی که آنجا تربیت شده اند ندارد. دانشجوهایش را فرستاده نقاط مختلف. یا مشهد هستند. یا تبریز هستند. یا تهران هستند. یا شیراز ، یا اصفهان. این نکته ، نکته حساسی بوده برای آن هائی که دنبال این لایحه بودند و این مد نظرشان بوده. شما نمایندگان محترم شهرستان ها گله دارید که چرا اکثریت پزشکان در تهران سکونت دارند و به نقاط دور افتاده و شهرستان ها نمیروند. یکی از عللش این است که خوب، اکثریت این پزشکان در تهران تحصیل کرده اند یا شیراز یا اصفهان یا مشهد ویا تبریز به همین دلیل در آن شهرها علاقه بیشتری دارند که سکونت کنند. نظر این بوده است که دانشکده های پزشکی شهرستان ها را تقویت بکنند. بیمارستان مجهزی برای آن ها آماده بکنند. امکانات بیشتری بدهند که این دانشجویان پزشکی در همان محل تدریس بگیرند و آموزش پیدا بکنند بتوانند در همان محل یا شهرهای اطراف همان استان بروند و مشغول خدمت بشوند این نکته، نکته حساسی است. با توجه به این که بارها گفته شد که خوب بیمارستانهائی که در اختیار وزارت بهداری است. در اختیار وزارت فرهنگ و آموزش عالی قرار بدهند. در بعضی شهرها این کار را هم کردند. نمایندگان یزد، آقای وافی الان تشریف ندارند و الا مدت ها دنبال این بودند که آن بیمارستان که قابل آموزش هست. میشود آنجا افراد راتربیت کرد بدهند به وزارت فرهنگ و آموزش عالی. مدتها سراین مسأله بحث بود. رئیس بهداری محل می گفت که اگر من این را بدهم، درمان را چه بکنم؟ با وجودی که داتنشگاه تعهد کرده بود که درمان را هم تأمین بکند. ولیکن خوب، این کار عملی نشد. یا در همدان بیمارستان آموزشی ندارند و ساختن بیمارستان حداقل 8-7 سال طول میکشد. اگر همین الان شماتصویب بکنید که بیمارستان برای فلان دانشکده بسازند 7-8 سال طول میکشد و برای هر تخت بیمارستانی حداقل یک میلیون تا یک میلیون ونیم تومان باید خرج بکنند. یعنی بودجه کلانی باید خرج اینکار بشود. به همین دلیل بود که گفتند که یک وزارتی تشکیل بشود به اسم وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی که معاونت آموزشی آن یک معاونت مستقلی بشود که تمام کارهای آموزشی را اگر وزارت بهداری چند بیمارستان آموزشی دارد. آن بیمارستان را بگیرد آموزشی بکند. اگر دانشگاه استاتیدی دارد که میتوانند علوم پایه را بگویند کل وزارت بهداری برای تربیت شاگردان در علوم پایه کمبود خیلی دارد.
نمیتوانسته. این ها را روی جمع بکنند که بشود این کمبودها رفع گردد. با توجه به وضع خاص مملکت. یک دفتری بود که سال 62 تنظیم شد و بررسی کردند طبق آمار دقیق با این روند رشد جمعیت که در کشور هست. در سال 80 جمعیت کشور به جای 42 میلیون ، 85 میلیون خواهد شد انشاءالله و این مسأله ای است که حداقل 85 هزار پزشک می خواهیم. با این روندی که داریم پیش میرویم. یعنی اگر سالی 2 هزار پزشک تربیت بکنیم. به هیچ وجه من الوجوه نمیتوانیم جوابگوی احتیاجات پزشک در آن موقع بشویم. پزشکان خارجی که به اینجا میآورند. پزشک بنگلادشی، پزشک فیلیپینی، پزشک هندی« با توجه به این که زبان مردم را نمیداند و یک مقداری هم به جز آن جراح و بیهوشی که واقعاً زحمت می کشند. آنهای دیگر معلوماتشان آنقدر نیست که در نقاط دور افتاده بتوانند آن طبابتی که لازمه یک جمهوری اسلامی است . انجامبدهند. یک وقتی ممکن است به یک کسی روپوش سفید بپوشانند بگویند آنجا مثل دکتر بنشین همین کاری که زمان شاه میگردند. ما نمیخواهیم این کار را بکنیم. یعنی سرمردم را نمی خواهند شیره بمالند و میخواهند که یک عده پزشک واقعاً معتقد علاقمند به جمهوری اسلامی بفرستند در نقاط دور افتاده و این کار مستلزم این است که ما دانشجوی بیشتری بگیریم . با این روندی که پیش میرود . با توجه به اینکه وزیر فرهنگ و آموزش عالی ووزیر بهداری و جناب آقای نخست وزیر برایشان تقریباً مسلم بود که درخواست همه نمایندگان این است که پزشک به نقاط دور افتاده فرستاده بشود و این لایحه را تصورشان این بود که با اکثریت قوی تصویب میشود و در کنکور امسال هم به امید این که این لایحه اگر تصویب بشود تعداد دانشجوی پزشکی که می خواهند بگیرند حدود 1100دانشجو بییشتر اعلام کردند. یعنی اگر نمایندگان محترم مجلس معتقد باشند که این لایحه مفید نیست باید آن 1100تا را از تعداد شرکت کنندگان کم بکنند یعنی در سال 2000دانشجودر حالی که حداقل ما سالی 5 هزار دانشجوی پزشکی باید تربیت بکنیم. ایراداتی را بعضی از همکاران گرفته اند. یکی این که می گویند سطح علمی پائین میآید. در حالی که این ماده… ماده 4 را من می خوانم:
« این زوارت موظف است نسبت به تأسیس و توسعه دانشگاه ها و دانشکده های علوم پزشکی و مؤسسات مربوطه در صورت فراهم آوردن امکانات و تجهیزات لازم از قبیل تجهیزات ووسایل آزمایشگاه و سایر لوازم و نیروی انسانی و هیأت علمی مورد نیاز آموزشی در چهار چوب سیاستهای آموزش عالی کشور اقدام کند». یعنی برای این که سطح علمی هم بالا برود دانشکده های پزشکی و سایر مؤسات مثل دانشکده مامائی، دانشکده پرستاری، دانشکده بهداشت همه اینها رادر یک جا مجتمع میکنند و یک دانشکاه پزشکی ایجاد میکنند و کسانی که بخواهند تحقیق بکنند با توجه به قوانینی که مجلس گذشته
تصویب کرده که درصدی از کسانی که نمرات بالا دارند . میتوانند در دانشگاه بمانند و به کار تحقیق بپردازند در این قسمت میتوانند که دانشگاه را اداره بکنند مسائلی که مطرح میشود از نظر این که امکانات موجود میدانید که از نظر مقررات اداری همین طوری نیست که یک وزر به وزیر دیگر بنویسد که آقا؟ فلان قسمت این وزارتخانه را به تو واگذار کردم. احتیاج دارد به این که مصوبه ای داشته باشد. همین طوری نمیشود. اگر شما همین طوری منتقل کنید ذیحسابی حقوق را نمی پردازد. من یک نکته ساده ای خدمتتان عرض بکنم. درزمانی که بنده در دانشکده پزشکی بودم بیمارستان شوروی را که وزارت بهداری از شوروی ها گرفته بود. ما گفتیم بیمارستان زنان را به آنجا منتقل کنید. بیمارستان زنان 150 تخت داشت به اینجا که منتقل کردیم 250 تحت پیدا کرد. یعنی 100 تحت همان کادر علمی که سابق آنجا بود بیمارستان زنان موقعی که آمد آنجا 100 تخت اضافه شد. این را هم توجه بکنید شما اگر بخواهید ماما تربیت بکنید یا متخصص زنان تربیت بکنید باید حداقل تعداد تختی در اختیارش باشد که بتواند مریض ببینید که بعد که میرود در شهرستان بتواند. زائو بزایاند، یا بیمارهای زنان موجود را عمل بکند. بدون اینکه یک آموزش علمی ببیند مقدور نیست. پس این نکته هم به این دلیل است که … اما مسائل اداری و مالی اش را پیش بینی شده که پس از تصویب این قانون 6 ماه مهلت داده میشود به وزارت جدید که بررسی بکند لایحه های لازم برای این نقل و انتقالات رابیاورد. و بعضی ها می گویند که آقا! در این نقل و انتقالات ممکن است مسائلی پیش بیاید که حل نشود. یک هیأت 3نفری معین شده که یکی نماینده این وزارتخانه است. یکی نماینده وزارت فرهنگ و آموزش عالی است و یکی هم نماینده وزارت بهداری و یکی هم نماینده نخست وزیر. این سه نفر می نشینند تصمیم میگیرند. آنجه به صلاح این وزارتخانه است که یعنی اصل کار ما تربیت پزشک بیشتر است. من خواهش می کنم که نمایندگان محترم توجه به این مسأله بفرمایند. من برای این که بدانند که این لایحه در چه تاریخی در مجلس گذسته تصویب شده لایحه اش را آورده ام. دورده اول است. در تاریخ 15/6/61 لایحه وزارت بهداشت و درمان و آمورش پزشکی تصویب شده بود در آن زمان . ولی به دلیل این که شورای محترم نگهبان ایراداتی به بعضی از قسمت ها گرفته بود آن ایرادات هم اصلاح شد و به مجلس ارائه شد. ولی خوب آن موقع تصویب نشد و در لایحه جدید آن ایرادات هم مد نظر بوده که رفع بشود که انشاءالله شورای نگهبان هم این لایحه را تصویب کند.
رئیس- الان یک مشکلی در ادامه بحث داریم. چون ورزای مربوط را به خاطر این که فکر میکردند امروز به این لایحه نمی رسیم دعوت نکردند. آنها نیستند که مسائل را بشنوند. بعضی از مخالفین هم مدعی هستند که چون فکر نمی کردند امروز در دستو باشد آماده بحث نیستند که الان بخواهند بحث بکنند.
چند نفر از نمایندگان- صبح هم اعلام نشده بود.
رئیس- درست است. صبح هم ما اعلام نکردیم. البته ما 2 روز پیش اعلام کرده بودیم ورقه هم زده ایم. به هر حال این یک حقی به مخالفین میدهد که ما به آنها فرصت بدهیم و حق هم به وزراء میدهد. چون آنها هم نیستند. و میخواهند نظر بدهند ما میتوانیم این را همین جا متوقف کنیم و دستور کوچک دیگری داریم آن دستور را انجام بدهیم و بعد جلسه را تعطیل کنیم. آقایان هم که میخواهند به تشییع جنازه قم برسند بتوانند تشریف ببرند.
آقایان مخالفین آمادگی دارید صحبت بکنید؟ به ترتیب چه کسانی هستند؟
منشی- آقایان مخالفین: حائری زاده علامرضا فدائی، سید رضا اکرمی اسماعیل فدائی.
حائری زاده مدارک مان را نیاورده ایم که صحبت کنیم.
رئیس- پس جلسه را امروز می توانیم ختم کنیم.
6- اعلام وصول یک فقره لایحه
منشی- یک فقره لایحه هم رسیده که اعلام وصول میشود.
لایحه اصلاح آئیننامه پرداخت فوق العاده مخصوص قضائی مصوب 1351
7- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن
رئیس- جلسه بعد روز پنجشنبه ساعت 30/7 صبح و دستور جلسه هم همین که الان در دستور ما است و بقیه دستور هفتگی (به ترتیب). جلسه ختم میشود.
(جلسه در ساعت 30/10 پایان یافت)
رئیس مجلس شورای اسلامی- اکبر رفسنجانی