جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره دوم – جلسه 117 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره دوم – جلسه 117 )

  • یکشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۶۴

بسمه تعالی

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی

دوره دوم – اجلاسیه اول
1363-1364

صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز یکشنبه هیجدهم فروردین ماه 1364

فهرست مندرجات :

1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید.
2- بیانات قبل از دستور آقایان : جعفری، دکتر نیکروز، حمیدزاده و موسوی دامغانی.
3- بیانات آقای رئیس به مناسبت مقاومت حیرت انگیز مردم در این دو هفته اول سال جدید و عمل مقابل به مثل نیروهای رزمنده و حضور نمایندگان مجلس در حوزةهای انتخابیه و جبهه ها.
4- تذکرات نمایندگان مجلس به مسؤولان اجرئی کشور به وسیله آقای رئیس.
5- تصویب کلیات طرح قانونی انحلال سازمان پیشاهنگی کل کشور.
6- تصویب کلیات لایحه احساب سوابق خدمت مستخدمین وزارتخانه ها و مؤسسات و شرکت های دولیت در نهادهای انقلاب اسلامی.
7- تصویب قانون نحوه اجرای قانون مربوط به خدمت نیمه وقت بانوان.
8- تصویب قانون اصلاح تبصرة 3 مادة 14 قانون تعاریف و ضوابط و تقسیمات کشوری.
9- پایان جلسه و تاریخ تشکیل و دستور جلسه آینده.

جلسه علنی ساعت هقت و پنجاه دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد.

1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید
رئیس – بسم الله الزحمن الرحیم، با حضور 186 نفر جلسه علنی رسمی است. دستور جلسه قرائت شود.
منشی – بسم الله ارحمن الرحیم، دستور جلسه یکصد و هفدهم روز یکشنبه 18/1/1364 هجری شمسی، مطابق با شانزدهم
رجب 1405 هجری قمری.
1- گزارش شور اول کمیسیون آموزش وپرورش در خصوص طرح قانونی انحلال سازمان پیشاهنگی کشور.
2- گزارش شور اول کمیسیونهای کار و امور اداری و استخدامی و نهادهای انقلاب در خصوص لایحة احتساب سوابق خدمت مستخدمین وزارتخانه ها و مؤسسات و شرکتهای دولتی در نهادهای انقلاب اسلامی و ماموریت کارکنان نهادهای مزبور به وزارتخانه ها و مؤسسات و شرکتهای دولتی.
3- گزارش شور دوم کمیسیونهای کار و امور اداری و استخدامی و آموزش و پرورش در خصوص لایحة نحوة اجرای قانون مربوط به خدمت نیمه وقت بانوان مصوب دهم آذرماه 1362.
4- گزارش شور دوم کمیسیون شوراهخا و امور داخلی در خصوص لایحه اصلاح تبصرة 3 مادة 14 قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری و الحاق یک تبصره به آن.
5- گزارش شور دوم کمیسیونهای امور بازرگانی و توزیع و امور کشاورزی و عمران روستاها و صنایع و معادن در خصوص لایحه تامین و توزیع کالا.
6- گزارش شور اول کمیسیونهای کشاورزی و عمران روستاها، بهداری و بهزیستی و نهادهای انقلاب در خصوص لایحه شمول قانون خدمت نیزوی انسانی، درمانی و بهداشتی مصوب 24/9/58 شورای انقلاب و اصلاحات بعدی به
      فارغ التحصیلان رشته دامپزشکی.
رئیس – تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید.
 اللهم صل عبی محمد و آل محمد – اعوبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
 قل اننی هدینی ربی الی صراط مستقیم دیناً قیما مله ابراهیم حنیفاً و ماکان من المشرکین. قل انی طلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین. لاشریک له و بذالک امرت و انا اول المسلمین. قل اغیر الله ابغی ربا و هو رب کل شی ولا تکسب کل نفس الا علیها ولاتزروا زره وزر اخری ثم الی ربکم مرجعکم فینبئکم بما کنتم فیه تختلقون. و هوالذی جعلکم خلائف الزض ورفع بعضکم فوق بعض درجات لیبلوکم فی ما اتیکم ان زبک سریع العقاب و انه لغفور رحیم.
(صدق الله العلی العظیم – حضار صلوات فرستادند)
«از آیة 162 الی آخر سوره الانعام »
2- بیانات قبل از دستور آقایان : حعفری، دکتر نیکروز، حمیدزاده و موسوی دامغانی
رئیس – سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید.
منشی – آقای جعفری نماینده شهر بابک، آقای دکتر نیکروز نماینده کلیمیان تهران، آقای حمیدزاده نماینده بوئیس زهرا و آوج.
جعفری – سلام علیکم حمیعاً و رحمه الله و برکاته . اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم . ان الله یامرکم ان تؤدواالامانات الی اهلها.
ضمن عرض تبریک سالگزد خجسته میلاد با سعادت اسوة انسانیت و مجسمه عدالت امیرمؤمنان و پیشوای متقین حضرت علی بن ابی طالب علیه اسلام و تریک آغاز هفتمین بهار آزادی و عرض تسلیت به مناسبت سالکرد شهادت بانوی بزرگوار اسلام و الگوی شهامت و شجاعت حضرت زینب کبری علیها سلام به عرض میرسانم که وقتی انسان پشت تریبون می ایستد به یاد بزرگ مردانی چون مرحوم شهید آیت الله مدرس و مرحوم آیت الله کاشانی
می افتد که بارها از پشت این تریبون در عین کهولت سن با بدنی نحیف و اراده ای آهنین بر سر طاغوتهای زمان خود فریاد کشیدند و تا زنده بودند دشمن از صراحت کلام و شهامت گفتارشان یک لحظه نیاسود. گویا هنوز طنین آوای پرخروش مرحوم شهید مدرس به گوش میرسد که خطاب به رضاخان میفرماید « من میخواهم که تو زنده نباشی » آری راد مردانی که بذر حکومت اسلامی را در زمستان سخت و خانمان سوز دوران دیکتاتوری دودمان پهلوی و عناصر به اصطلاح ملی آن زمان به وسیله این تریبون در اذهان ملت خاجو و میهن خواهمان پاشیده و عملاً به مردم فهماندند که از هیچ قلدری در هیچ زمانی نباید وحشت داشت حتی از رضاخان. مرحوم مدرس که می بیند مردم مسلمان ایران زیر چکمة دیکتاتوری زضاخان له شده اند، معتقد است که هیچ طرح و لایحه ای نمیتواند مشکل این مردم را بگشاید لذا تمام هم خود را بر نابودی عامل استکبار یعنی پهلوی قرار داده و تا پایان عمر خویش ایستادگی می کند و از هیچ پیش آمدی باک ندارد. این تریبون امروز در اختیار شما نمایندگان محترم و جانشینان مرحوم مدرس و مرحوم کاشانی است و وظیقة سنگین آن بزرگ مردان بردوش بنده و شما عزیران است. این هم در شرایط سنگین جنگ که مزدور سرسپردة شیطان بزرگ یعنی صدام خائن از زمین و هوا بر سر مردم مظلوم و بی دفاع کشورمان شب و روز بی وفقه آتش می بازد و می کوشد شاید از این طریق بتواند در اراده آهنین ملت عزیزمان خللی وارد کند. آری، در چنین شرایطی بر نمایندگان محترم است که جنگ را سرلوحه تمامی او قرار داده و هم خویش را مصروف آن دارند و مدرس وار تا محو و نابودی کامل صدام از پای ننشیند و برای آزادی همه جانبه از یوغ استکبار هماره بیندیشند و برای صرفه جوئی کردن در وقت از مطرح کردن طرحهای غیرضروری و بعض لوایح پیش پاافتاده اعتراض کرده، مسائل مهم و سرنوشت ساز زا که به استقلال همه جانبة کشور و ملت عزیزمان می انجامد همت گمارند و به ویژه برای تحقق بخشیدن به هدق والای جمهوری اسلامی که حاکمیت بر کقر جهانی است از هیچ تلاشی دریغ نورزد. امید است سایر مسلمین جهان نیز با ما هماهنگ گشته دست ستمگران را از دامن ممالک اسلامی کوتاه و عدالت را بر جهان حاکمیت بخشند. و به همین مناسبت ضمن تقدیر از مقاومت دلیرانه مردم مسلمان و ستمدیده سودان که سالها زیر چکمه دیکتاتوری نمیزی این مزدور بی چون و چرای دیگر آمریکا و دلال پست فطرت  صهیونیست جانشان به لب رسیده و برای نابودی او قیام
کرده اند و سرانجام که در یک کودتای نظامی نمیزی و هوادارنشان کنار گذاشته شده و ارتش زمام امور را در این کشور به دست گرفته یادآور شوم که ملت سودان بایست هوشیارانه تر از پیش مراقب اوضاع بوده اجازه ندهند نمیری جدیدی بر آنها مسلط شود و احکام اسلامی را بازیچة امیال خویش قراردهد و به اینکه فعلا کودتاوی شده و نمیزی کنار رفته، بسنده نکرده تا پیروزی کامل مبارزة به حق خویش را داوم بخشند.
 در پایان چند جمله هم از خوزة انتخابیه ام شهر بابک بگویم. شهری که سالهای متمادی در محرومیت بسربرده. شهری که در رژیم طاغوت بوده، شهری که در رژیم جمهوری اسلامی نیز به دلیل محروم بودنش دستخوش تجزیه قرار گرفته. قسمتی از این شهر جزو رفسنجان و قسمت دیگر به یزد اختصاص داده شده، شهری که سر و ته اش مثله شده و چون شیر بی دم و سر ویال گشته شهری که کشاورزی اش روبه انهدام رفته و دامداری اش به نابودی کشیده شده. شهری که مختصر آبهای زیرزمینی اش صرف کارخانة عظیم مس سرچشمه شده؟ قنواتش خشکیده و کسی به حال این مردم نمی اندیشد. تنها کلمه ای که بیشتر به زبان مسؤولین محترم است در مورد این شهرستان، کلمة «ممنوع» است تکرار می کنم کلمه «ممنوع» است استقاده از آبهای زیرزمینی در اکثر جاها ممنوع است، تاسیس واحدهای تولیدی، مرغداری وگاوداری و غیره ممنوع است به ایجاد کارخانجات کوچک و سبک راضی شده اند، مسؤولین زیربط اعلام میدارند ممنوع است. تنها عنصری که هنوز ممنوعیتش اعلام نشده هوا است. به وزارت محترم صنایع در زمان وزارت جناب آقای هاشمی پیشنهاد و تزکر دادم لااقل با احداث کارخانجات سبک و نیمه سنگین برای این مردم ایجاد کار کنید. متاسفانه هنوز جواب تذکر را نداده اند.
 به وزارت محترم نیرو تدکر دادم با مهار کردن سیلاب ها و ایجاد سد خاکی بر روی رودخانه های آبدر و تاجوبه کشاورزی منطقه کمک کنید، اصلاً جواب تذکر را نداده اند.
 به وزارت محترم کشاورزی تذکر دادم الاقل با احداث واحدهای تولیدی مثل مرغداری و گاوداری موافقت فرمائید، می گویند نمی صرفد علوفه و خوراک از راه دور به آنجا حمل شود. پس برای این مردم ژه فکری کرده اید؟ این هم مردمی که از سالهای 41 به بعد از پیشتازان انقلاب بوده و در زمان جمهوری اسلامی این ادعا را عملا به اثبات رسانده اند. شهرستانی که کلا جمعیتش به 70 هزار نفر نمی رسد تنها در حملة خیبر 800 نفر داوطلب جنگ دارد. امید است مسؤولین محترم با رفع این ممنوعیت ها از عناصر آب و خاک و ایجاد کارخانجات سبک و سنگین اشتغال زا در رفع مشکلات این منطقه بکوشند والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
 منشی – آقای دکتر نیکروز بفرمائید.
 دکتر نیکروز – به نام خدا، بادرود به رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی و ملت قهرمان ایران و رزمندگان غیور جبهه های حق علیه باطل آغاز سخن می کنم. فرا رسیدن نوروز روز جمهوری اسلامی را به هم میهنان غزیز تبریک عرض می نمیم و جای خوشبختی است که این ایام با عید پسح است که یادآور قیام الهی حضرت موسی کلیم الله علیه استکبار فرعونی می باشد متقارن بوده و بدین وسیله این ایام مقدس را به عموم کلیمیان ایران تبریک گفته و آروزومندم که وحدت و همبستگی که بین کلیمیان ایران با براردران و خواهران مسلمان و سایر هموطنان از بدو انقلاب شکوهمند اسلامی وجود داشته روز به روز مستحکم تر و مثمرثمرتر شود. کلیمیان ایران که همواره جزء لاینقک ملت ایران بوده و هستند در انواع خدمتگزاری ها با هموطنان خود همکاری داشته و در غم ها و شادی های این ملت بزرگ شریک و سهیم هستند و از آن جمله شهدائی در را به ثمر رسیدن انقلاب و همچنین پیروزی بر صدامیان متجاور تقدیم نموده اند یکی از ویژگیهای ممتاز انقلاب اسلامی ایران وابسته نبودن به ابرقدرتها و سایز قدرتها و استادگی در مقابل تحمیلات آنها میباشد و آنچه که مسلم است در دنیای کنونی عدم وابستگی وقائم بر پای خود بودن مشکلاتی در بر دارد و جای خوشبختی است که هشیاری و صبر انقلابی ملت قهرمان ایران مشکلای را یکی پس از دیگری مرتفع بوده و ان شاءالله که هر چه زودتر با پیروزی انقلاب ایران و خاتمة جنگ همة‌اقشار ملت دست به دست هم داده و در راه سازندگی کشور و شکوفائی و پیشرفت انقلاب گامهای مؤثری بردارند. کلیمیان ایران مصمم هستند که شرافتمندانه به زندگی در این کشور ادامه داده و به هموطنان خود خدمت نمایند. ما همواره ایران را وطن خود دانسته و میدانیم و هر فکر اشتباه انحرافی که بخواهد کلیمیان ایران را زیر نفوذ و وابسته به جریانات خارج و ایسم های مختلف بنماید شدیداً محکوم مینمائیم. زیرا سابقه چندین فرن زندگی کلیمیان در ایران وابستگی و علاقه مندی آنان را به فرهنگ این مرز وبوم به ثبوت میرساند. خدماتی که در حال حاضر کلیمیان ایران به جمهوری اسلامی و هموطنان خود می نمیاند به نسبت جمعیت خود ارزنده میباشد. شاید لازم به توضیح نباشد که عده کلیمیان ایران که در امور پزشکی و به طور کلی کادر پزشکی و درمانی و سایر تخصص ها و مهارت ها مشغول خدمت میباشند بسیار چشمگیر بوده و این خود همبستگی کلیمیان ایران را به کشورشان ثابت میکند. علیرغم تبلیغات سوء بلندگوهای امپریالیستی و صهیونیستی و عومامل آنها که سعی می کنند به جهانیان القاء کنند اقلیت های دینی در ایران در مضیقه قرار دارند اینجانب به عنوان نماینده کلیمیان ایران در مجلس شورای اسلامی از این بلندگوی رسمی اعلام می نمایم که خوشبختانه جمهوری اسلامی نسبت به اقلیت های دینی و منجمله کلیمیان عنایت لازم داشته و در حال حاضر ما مشکل عمده ای نداریم و توانسته ایم هر گاه مسأله ای ایجاد میشده با حسن نیبت و تفاهم بر آن فائق شویم و تنها مشکلی که هم اینک وجود دارد موضوع وروئ و خروج قانونی خواهران و برادران کلیمی از کشور میباشد که با تماس با مقامات محترم جمهوری اسلامی و حسن نیتی که نشان داده اند قول مساعد جهت رفع هر چه سریعتر این مشکل داده اند که ضمن تشکر از مؤولین ذیربط امیدواریم عنقریب شاهد حل این موضوع نیز باشیم.
 در اینجا لازم میدانم با توجه به گسترش حملات جنایتکارانه رژیم متجاوز عراق به مناطق مسکونی و شهرهای کشورمان و کشتار و مجروح نمودن بی رحمانه مردم بی دقاع و بی پناه که علی رغم کلیة ضوابط و اصول انسانی و بین المللی صورت میگیرد مراتب نفرت و انزجار جامعه کلیمیان ایران را از عملیات متجاوزگرانه

و غیر انسانی اعلام نمایم. رژیم بعثی عراف چون متوجه شده که در جبهه های جنگ با شکست قطعی و مفتضحانه روبرو خواهد شد دست به این اقدامات ددمنشانه زده که امید است با قطع حملات به مناطق مسکونی ایران هرچه زودتر شاهد پیروزی نهائی رزمندگان دلیرمان در جبهه های حق علیه باطل باشیم. موقع را مغتنم شمرده و به مناسبت فرارسیدن روز بهداشت جهانی اینجانب به عنوان یک پزشک داروساز ایرانی و عضو کمیسیون بهداری مجلس امیدوارم سازمان بهداشت جهانی امر بهداشت را بیش از پیش در خدمت مستضعفان و جوامع محروم و عقب نگه داشته شده قرار دهد.
 در خاتمه از عموم هم کیشان عزیز دعوت میشود که در این ایام عید پسح با حضور در کنیساها برای سلامتی و طول عمر امام بزرگوار و پیروزی رزمندگان ایران دعا نمایند.
 رئیس – سخنران بعدی را دعوت کنید.
 منشی – آقای حمیدزاده بفرمائید.
 حمیدزاده – بسم الله الرحمی الرحیم، همانطوری که برادران و خواهران عزیز استحضار دارند طبق معمول مهمترین و
اساسی ترین مسآله جنگ است که امروز در حساس ترین موقعیتش به سر میبرد. و آنچه که برای ایران اسلامی و فرزندان برومند انقلاب اسلامی بیش از هر چیزی باید مورد توجه قرار بگیرد، حضور هر چه فعال تر در صحنه است. با عنایت به اینکه در کنار همه موفقیت های جمهوری اسلامی آن چیزی که دنیا را امروز متحیر و مبهوت ساخته است همین حضور مردم در صحنه است و وقاداری و سرمایه گذاری آنها در حق انقلاب اسلامی و بارور شدن شجرة طیبه توحید در ایران. بنابراین باید مسآله جنگ را امروز جدی تر از گذشته دید مخصوصاً که قبل از اوج گیری جنگ و حرکتهای مذبوحانه رژیم بغثی صهیونیستی صدام بین جبهه و پشت جبهه فاصله زیادی به نظر میرسید ولی امروز با این حرکتهای زشت ددمنشانه بگذار همة ملت ایران بفهمند که در کشور جنگ است و بگذار در رابطه با یک سیاست جنگی حساب شده جلو همه توطئه های و حرکتهای زشت ضدانقلابی گرفته شود و در اینجا لازم می بینم از مردم مسلمان و قهرمان ایران که در سنگرهای نماز جمعه فعالانه شرکت کرده و پشتوانه واقعی حنگ محسوب میشوند تشکر و قدردانی کنم و به دبیرکل محترم سازمان ملل که وارد ایران میشود به عنوان یک تذکر که ممکن است با دیگر فرهنگ ها ملت و انقلاب و نظام اسلامی ایران را بنگرد (خطاب به ایشان این نکته را می گویم) که ایران اسلامی با یک فرهنگ شهید پرور و در رهگذر یک مکتب غنی چون اسلام انقلاب خودش را به پیروزی رسانده و در روند تکاملی اش نیز جلو خواهد برد و آنچه را که امروز از شما ملت ایران میخواهد بلکه همة آزادگان توقع دارند توجه به فرهنگ این ملت، انقلاب این ملت، شهدای این ملت و عنایت داشتن به اینکه آن بانوی با فضیلت همدانی در مصاحبه اش روی تخت بیمارستان می گوید شاهد نعش یکی از فرزندانم بودم در حالتی که دو تای دیگر زیر آوار هنوز هستند. ملت ما با یک چنین فرهنگی انقلاب کردند و با یک چنین فرهنگی هم از انقلابشان حمایت و پشتیبانی خواهند کرد. اینکه حمله به مناطق مسکونی گستر داده بشود و اربابان هم تقویتش بکنند، سازمانهای بین المللی هم سکوت اختیار کنند تا ایزان آنچنان که جنگ بر آن تحمیل شد، صلح تحمیلی را هم بپذیرد این یک خیال خام و واهی است. چرا که نه مسؤولین و نه ملت شهید دادة حاضر در صحنه زیر بار یک چنین معامله پر خسرانی نخواهند رفت و در همین جا متذکر میشوم که برادران و خواهران حزب اللهی ما عنایت داشته باشند که به موازات حرکتهای ضدانسانی و ضد بشری صدامیان در داخل کشور، ستون پنجم به انقلابیون دندان تیز نکنند و برخوردهای خصمانه خودشان را کنار بگذارند وگرنه امروز هرگونه سوء استفاده از احتکارش گرانفروشی اش، باند بازی اش گروه بازی اش، افتادن در وادی حذف جوانهای حزب اللهی در هر وزارتخانه، سازمان، ارگان، نهاد به عنوان حرکت در مسیر و طریق دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی محسوب میشود، مخصوصاً در دانشگاهها، دانشجویان مسلمان به ویژه انجمن های اسلامی دانشگاهها و اعضاء محترم جهاد دانشگاهی احتیاج به حمایت ازون تر مسؤولین دارند. و لازم میدانم به نمایندگان محترم فقیه عالیقدر حضرت آیت الله العظمی منتظری در دانشگاهها این تذکر را عرض کنم که بکوشند همچون خود فقیه عالیقدر آ.اد از هر گونه وابستگی ملجآ و مرجعی برای دانشجویان و جوانانی باشند که امروز و فردای مملکت در رابطه با آنها و تحسیلات و پیشرفتهای علمی آنها است. و جملة نکاتی که امروز قابل توجه است مسآله کودتا در سودان است. خوب، در یک کشوری مردم حرکت کردند و در مقابل یک طاغوت دیگر وابسته به امپریالیزم جهانی ایستادند و جعفر نمیری خائن را به همان جائی فرستادند که به عنوان کشور فراعنه معروف است. یعنی همان جائی که شاه رفت و دیگر برنگشت. خود سادات به دنبال شاه رفت، امروز جعفر نمیری، فردا حسنی مبارک و پس فردا هم نوبت صدام است. این یک چیزی است که گریز ناپذیر است « سنه الله اللتی قد خلت من قبل ولن تجد لسنه الله تبدیلا » و ما امیدواریم که در سودان آنهائی که امروز بر سر کار آمده اند اولا بدانند که مردم اگر در مقابل جعفر نمیری دیگری قرار بگیرند حرکتشان مضاعف ادامه پیدا خواهد کرد و از طرف دیگر مردم توجه داشته باشند، یک وقت نکند بختیازی را بر سر کار آورده باشند جلو انقلاب و حرکت اسلامی آنها را گرفته باشند، باید آگاهانه و هوشیارانه مسیر انقلابی خودشان را دنبال بکنند، اگر عناصر روی کار آمده همگام با مردم هستند پشتیبانی و تقویت، وگرنه حرکت آنها حرکت مثمرثمری است که در صورت ادامه دادن به نتیجه قطعی و نهائی خواهد رسید و از جمله مسائلی که امروز در کشور اسلامی ایران باید مورد توجه قرار بگیرد و من به محضر مقدس همه مسؤولین، مخصوصاً ریاست محترم مجلس شورای اسلامی این نکته را عرض میکنم، یک وقت اتفاق میافتد در یک وزارتخانه ای یک وزیری استعقا میدهد، بعد فوراً جمعی راه میافتند علیه اصل دولت و اصل نظام با جلساتشان، با نشست هایشان با حرکتهای منفی و نامه پراکنی هایشان و این یک چیزی است که در تضاد با رهنمودهای امام بزرگوار امت است و باید همه مسؤولین رده بالا به ویژه ریاست محترم جمهوری و ریاست محترم مجلس شورای اسلامی جلو این فرصت طلبی ها را بگیرند و از جمله نکاتی که در اینجا لازم است عرض کنم و نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی بیش از پیش در جریان باشند، این است که الان با توجه به تبلیغات استکبار جهانی وضعیت فوق العاده ایران اسلامی، وقت آن رسیده است که ما از تک محصولی بودن و بر محور نفت حرکت کردن یک خرده حرکتهای خودمان را صورت گسترده تر در جهت تولید و تولیدات افزون تر و ساختار یک نظام اقتصادی غنی غیر متکی به نقت را از هر رهگذر ممکن دنبال بکنیم تا یک وقت حرکتهای مرموزانه استکبار جهانی نتواند در رهگذر ضربه وارد کردن و صدمه زدن به صدور نفت ما انقلاب را نیز مصدوم بکند و تشکر می کنم از همة خانواده های شهداء، اسراء، مفقودین، مخصوصاً خانواده محترم شهدا و اسراء و مفقودین شهرستان قزوین و بخش های تابعه، به ویژه بخش بوئین زهرا و آوج که شهدائی تقدیم داشته اند، تبریک و تسلیت عرض می کنم و امیدوارم که ان شاءالله با جدیت و پیگیری مستمر مسؤولین به زودی زود شاهد پیروزی اسلام بر کفر جهانی باشیم. سه دقیقه وقتم را به آقای موسوی دامغانی داده ام.
 رئیس – بسیار خوب، آقای موسوی بفرمائید.
 موسوی دامغانی – سلام علیکم ، بسم الله الحمن الرحیم. سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار. صدام جنایتکار که به عنوان سپر نگهبانی و حفاظت از اسرائیل غاصب و منافع آمریکا مآمور شده بود به کشور اسلامی ما هجوم بیاورد، پس از فتح خرمشهر که دیدند صدام پلید رفتنی است، همه آن کسانی که منافعشان را در حفاظت از صدام می دیدند، به میدان آمدند، هواپیما دادنذ، موشک دادند، سرباز دادند و در عملیات با تمم قوت صدام را یاری دادند، دیدند که هیچیک از اینها مؤثر نشد. شهرها را به موشک بست با این خیال که صدام جنایتکار را از آتشی که افروخته است نجات بدهند که این هم به خود صدام بحمدالله برگشت با مقاومت شجاعانه و دلاورانه ملت ما که دنیا شاهد صحنه های بسیار حیرات انگیز مردم ما خصوصاً در این هفته های اخیر بود از نماز جمعه تهران، راهپیمائی شکوهمند 12 فروردین و صحنه هائی که دیشب در تلویزیون از نهاوند و باختران مشاهد کردید. از جمله شهرستان رامهرمز، دو نوبت قبل از فروردین و دیروز مورد اصابت موشکهای جنایت بار صدامی واقع شد که من خود شاهد روحیه های بسیار قوی مردم شهر و روستاها بودم که وقتی به شهر و روستاها میرفتم با روحیه های بسیار قوی همه یک زبان حرفشان این بود که
« جنگ جنگ تا پیروزی» و میگفتند مقابله به مثل یک عملی است که حتماً باید انجام بشود. موشک جواب موشک. همانطوریکه
مردم نهاوند دیشب به جناب آقای هاشمی رفسنجانی رئیس محترم مجلس خطاب میکردند، مردم رامهرمز هم میگفتند : «موشک جواب موشک» .ما مقاومت می کنیم، ما در شهر و روستا حضور فعال داریم. صبر می کنیم. اما شما راهتان را ادامه بدهید تا ان شاءالله رزمندگان ما در جبهه ها همچنانکه در عملیات بدر سیلی ها را محکم تر بزنند و مردم ما هم با صبر و مقاومتشان از آنها پشتیبانی میکنند تا ان شاءالله این جنایتکار را به زباله دان تاریخ،‌ مثل جنایتکاران دیگر تاریخ بقرستیم و منطقه را از شر صدام و صدامیان آ.اد بکنیم. من از همه خواهران و برادران رامهرمزی خصوصاً خانوادة های شهدای این دو حمله جنایتکارانه موشکی تقدیر و تشکر می کنم که این چنین شکیبائی وصبر خودشان را حفظ کردند و از روستائیان عزیز که این چنین تداعی کردند جریان انصار و مهاجر صدر اسلام را که از برادران و خواهران خودشان این جور زیبا پذیرائی کردند و میهمان نوازی کردند، والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
 3- بیانات آقای رئیس به مناسبت مقاومت حیرت انگیز مردم در این دو هفته اول سال جدید و عمل
مقابل به مثل نیروهای رزمنده و حضور نمایندگان مجلس ئر حوزة های انتخابیه و جبهه ها
 رئیس – بسم الله ارحمن الرحیم، این دو هفته اول سال روزهای پر ماجرا و سرنوشت سازی بر منطقه و کشور ماگذشت که ان شاءالله آثار خوب و مؤثر در تاریخش را در روزهای آینده ببینیم. با مقاومت حیرت انگیز مردم ما و مخصوصاً شهرهائی که مورد اصابت بمب ها و موشکها قرار گرفتند و با مقابله به مثل بسیار مؤثر و حساب شده نیزوهای رزیمنده ما یک توطئه عمیق خنثی شد و شرارت بعث جنایتکار دامن خودش را گرفت که این روزها به دست و پا افتاده برای نجات از باتلاقی که برای خودش درست کرده و خبرهائی که از حضور نمایندگان محترم در حوزه های انتخابیه و جبهه ها و اجتماعات به بنده میرسید از تاثیر نفس برادران عزیزمان، همکاران خوبمان خبر میداد که مایه افتخار مجلس شورای اسلامی و مایه خوشبختی مردم ما است که نمایندگان آنها در ساعات مورد نیاز آنها را ترک نمیکنند و مخصوصاً در مناطق آسیب دیده حضور نمایندگان برای مردم بسیار دلنواز بوده و من از مردم خوبمان در درجه اول تشکر میکنم و از نمایندگان بسیار حساس و وظیفه شناس مان در درجه بعد و امیدوارم این همگامی مردم و نمایندگانشان و مسؤولانشان را و همه در خدمت رهبرشان امسال مارا به پیروزی نهائی برساند و موفق بشویم همه خواسته هائی که در رابطه با جنگ تحمیلی مطرح کردیم، تآمین بکنیم و شر استکبار را که از دامن حزب بعث در منطقه وجود دارد از سر مردم منطقه کوتاه بکنیم، ان شاءالله.
 مطلع شدیم که برادر همکار عزیزمان جناب آقای جهانگیری شربت شهادت نوشیده اند که ما از طرف همه نمایندگان این افتخار را به همکارمان تبریک عرض می کنیم و ضمناً نمایندگان استان کرمان خدمت ایشان تبریک و تسلیت گفته اند.
 4- تذکرات نمایندگان مجلس به مسؤولان اجرائی کشور به وسیله آقای رئیس
 تذکرات نمایندگان مجلس شورای اسلامی به مسؤولین کشور :
 آقای ولائی نماینده آمل به وزارت راه در مورد مرمت جاده هراز، به وزارت کشور، در مورد تحویل کارخانه آسفالت سازی به آمل تشکر کرده اند.
 آقای قنبری و حبیبی نمایندگان قائمشهر و سواد کوه به وزارت نفت در مورد تسریع در تامین سوخت مورد نیاز کشاورزان منطقه تذکر داده اند.
 آقای حسینی برمائی نماینده کلات و درگز به وزارتین مسکن و بهداری در مورد تسریع در تکمیل و راه اندازی درمانگاه شهرستان درگز تذکر داده اند.
 آقای حسین نمایده مینودشت به وزارت نفت در مورد تامین گازوئیل مورد نیاز کشاورزان منطفه مینو دشت، گالی کش و کلاله تذکر داده اند.
 نمایندگان استانهای باختران، لرستان، خوزستان، ایلام، تهران و کردستان به خانواده های آسیب دیده و بازماندگان شهدای جنایات اخیر صدام تبریک و تسلیت گفته اند و بسیاری از نمایندگان هم به بازماندگان شهدای عملیات بدر در سراسر کشور تسلیت گفته اند.
 نماینده اقلیت کلیمی ایران به یهودیان سراسر دنیا که ضد صهیونیست هستند این عید پسخ را تبریک
گفته اند.
 5- تصویب کلیات طرح قانونی انحلال سازمان پیشاهنگی کل کشور
 رئیس – اولین دستور را شروع کنید.
 منشی – گزارش شور اول کمیسیون آوزش و پرورش در خصوص طرح قانونی انحلال سازمان پیشاهنگی کل کشور.
 رئیس – مخبر کمیسیون آقای دهقان بفرمائید.
 دهقان (مخبر کمیسیون) – بسم الله الرحمن الرحیم. شماره ترتیب چاپ 44پ8 بشماره سابه 24، گزارش از کمیسون آموزش و پرورش به مجلس شورای اسلامی.
 طرح قانونی فعالیت های فرهنگی، تربیتی و انحلال سازمان پیشاهنگی به شماره ترتیب چاپ 24 و شماره چاپ سابقه 1663، 2319 که جهت رسیدگی به این کمیسیون ارجاع شده بود، پس از بحث و تبادل نظر در جلسه مورخ 7/11/63 با اصلاحاتی در متن و عنوان برابر نسخه پیوست به اتفاق آراء‌به تصویب رسید و نام آن به طرح قانونی انحلال سازمان پیشاهنگی تغییر یافت. اینک گزارش آن جهت شور اول تقدیم مجلس محترم شورای اسلامی میشود.
 رئیس کمیسیون آموزش و پرورش – غلامرضا فدائی در رابطه با سازمان پیشاهنگی، حالا بنده اجمالا یک نکاتی را عرض میکنم بعد اگر که مخالفی بود و ایرادهائی گرفتند. آن وقت مشروحاَ خدمت مجلس محترم عرض میکنم. کلا سازمان پیشاهنگی، اصلاً مسائل پیشاهنگی که در زمان رژیم خیلی هم به آن آب و تاب میداند و همان جور که از عکس ها و اینها میدیدید خود شاه و خانواده اش لباس پیشاهنگی می پوشیدند و اینها. کلا تراوش مغز پوچ یگ شخصی است به نامه «بیدل پاول» که خیلی از مسائل فرماسونری و مسائل مستهجن و پیش پا افتاده را مطرح کرده بود و یک علائمی و نوع سلامهائی و بساطی را درست کرده بود و به خورد افرادی هم که از تعلیم و تربیت واقعی انسانی و تعالیم عالیه اسالم بی خبر بودند، آنها هم خیال میکردند حالا این یک چیزی است. بعد از اینکه بحمدالله و المنه انقلاب اسلامی پیروز شد و ما با طرحهای امور تربیتی که طراحانی مثل مرحوم شهید باهنر، مرحوم شهید رجائی، اینها آوردند و بعه تعلیم و تربیت اسلامی توجه شد عملا پیشاهنگی دچار رکود شد و جوانهای ما حتی ننگ دارند از اینکه بگویند ما پیشاهنگ هستیم و این مسائل. این را اول برادران ما در مجلس دوره اول طرحی دادند که مقدمه آن طرح هم نکته جالبی دارد که آن را هم خدمت برادران میخوانم :
 از آنجائی که سازمان پیشاهنگی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و ظهور و توسعه نهادهای انقلابی و مردمی عملا دچار رکود و توقف شده است و زمینه سیاسی اجتماعی نوینی در فضای معیارهای اسلامی و انقلابی برای فعالیتهای نوجوانان و جوانان فراهم شده است و از طرفی بر اسا گزارشات مستند سازمان بازرسی کل کشور و اموال و دارائی های سازمان به وضع اسفناکی استفاده و در معرض اتلاف و حیف و میل قرار دارد، لذا ماده واحد زیر به صورت طرح قانونی ... (که بسیاری از برادرانمان هم که دست اندر کار کار تعلیم و تربیت بودند، این را در دورة اول مجلس طرح کردند) بنابراین کمیسیون محترم آموزش و پرورش آمده این را به اینصورت با اتفاق آراء تصویب کرده : که «به منظور کمک به تحقق اهداف تربیتی و تعالیماتی جمهوری اسلامی ایران و استفاده مناسب از امکانات و تجهیزات موجود، از تاریخ تصویب این قانون سازمان پیشاهنگی کشور منحل و امکانات و تجهیزات آن کلا در اختیار وزارت آموزش و پرورش قرار داده میشود تا در جهت فعالیتهای امور تربیتی به کار گیرد.»
تبصرة‌ 1 – وزارت آموزش و پرورش موظف است ظرف سه ماه پس از تاریخ تصویب این قانون از کلیه اموال منقول و غیر منقول سازمان مذکور صورت برداری کند و آنها را در اختیار بگیرد و یک نسخه از فهرست تفکیکی آنها را به منظور ثبت در دفاتر مربوطه در ظرف همین مدت به وزارت امور اقتصادی و دارائی ارسال دارد و هم زمان یک نسخه دیگر را برای اصلاع به کمیسیون آموزش و پرورش مجلس شورای اسلامی بفرستد.
 تبصره 2 – کلیه اعتبارات جاری و عمرانی سازمان مذکور مصوب در قانون بودجه کشور به وزارت آموزش و پرورش انتقال می یابد.
 تبصره 3 – وزارت آموزش و پرورش به منظور تعیین تکلیف کارکنان
این سازمان هیاتی را معین خواهد کرد تا ظرف سه ماه از تاریخ تصویب این قانون با توجه به سوابق کارکنان مذکور و با رعایت مقررات استخدامی با هماهنگی سازمان امور ادرای و استخدامی. محل خدمت آنهارا تعیین نماید.
 تبصره 4 – وزارت آموزش و پرورش موظف است ظرف مدت شش ماه ار تاریخ تصویب این قانون اساسنامه امور تربیتی را جهت تصویب به مجلس شورای اسلامی تقدیم نماید.
 کلیات لایحه همین است که آن سازمان پیشاهنگی قبلی منحط، منحل بشود و جایش به امور تربیتی داده شود. حالا اگر که مخالفان صحبت هائی داشتند، شاید هم به قول خودتان «لقائل ان یقول» که ما حضور پیدا کنیم در مجامع بین المللی و اینها. جملاتش جوابهائی دارد که ان شاءالله بعد از فرمایشات مخالفین و موافقین خدمت مجلس محترم عرض میکنی، والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
 رئیس – مخالف و موافق صحبت کنند.
 منشی – مخالف اول آقای حمیدزاده بفرمایند.
 حمیدزاده – بسم الله الرحمن الرحیم. من تعجب می کنم در حالتی که برای نمایندگان محترم مجلس، یعنی برای بیشترین آنها هنوز ماهیت پیشاهنگی مطرح نشده، اینکه این سازمان الان در چه وضعیتی بسر میبرد، چه کارهائی را میتواند دنبال بکند. و تاکنون دنبال کرده در این رابطه هیچ ما وارد بحث نشده و اطلاعاتی را در اختیار مجلس شورای اسلامی نگذاریم و صرفاً چماق انحلال بگیریم و منحلش کنیم. به این اعتبار که کارها درست بشود و به سامان برسد. این جوری نیست. سازمان پیشاهنگی کشور حالا در دوران شاه لباسهائی داشته اند که شاه
می پوشیده، زنش می پوشیده دیگران می پوشیدند این چه ربطی دارد، شاه لباس نظامی هم می پوشید، زنش هم می پوشید، بچه هایش هم می پوشیدند، مگر صرف اینکه لباس پیشاهنگی یا آرم خاصی داشته یا شعار خاصی داشته، مگر این نیش زمینه بطلان یا انحلال یک تشکیلات و سازمانی باشد؟ سازمان پیشاهنگی اولا قبل از انقلاب در کنار دیگر سازمانها بوده. قبل از انقلاب شما آموزش و پرورش تان چه وضعی داشت؟ در ارتش چه میگذشت؟ در سازمان حفاظت محیط زیست چه چیزهائی رخ میداد ؟ در جاهای دیگر چه اتفاقاتی می افتاد ؟ خوب، سازمان پیشاهنگی هم در ردیف دیگر سازمانهائی است که از گذشته در اختیاز انقلاب و انقلابیون قرار گرفته. آنچنان که در همه برخوردها بنای انقلاب بر سازندگی است به خوبی و به سادگی میوانست روی سازمان پیشاهنگی هم کار بکند و به صورت یک سازمان فعالی در بیاورد که کانون جذب گرمی برای نوجوانان و جوانان با ارائه فرهنگ صحیح اسلامی باشد. اینجا الان مسؤول پیشاهنگی یعنی سازمان حضور دارد. وزیر محترم آموزش و پرورش حضور دارد. یک سازمانی که کلا 500 هزار تومان بودجه اش در سال بوده، یک سازمانی که بعضی از امکاناتش در اختیاز بعضی از نهادها قرار گرفته یک سازمانی که با همه کمبودها توانسته در سطح خودش کارهایی بکند، قدمهایی بردارد. کارهای فرهنگی و قدمهایی در ایام حج،شما پیشاهنگی را میتوانید خیلی فعال ببینید، نه فقط در رابطه با ایران. جالب این است که سازمان پیشاهنگی یک سازمان بین المللی است که شمار در ایام حج بیش از یک میلیون حاجی در مکه معظمه، مدینه منوره ملاحظه می کنید که پیشاهنگان ممالک به عنوان راهنمایان حجاج میایند و خدمتگزار هستند و از خود ایران در سالهای اول بعد از پیروزی انقلاب پیشاهنگی در این رابطه هم حضور فعال داشته. الان برادران و خواهران محترم نماینده دنبال این باشند که اگر یک سازمانی نقصی دارد اصلاح بکنند. یک وقت شما سازمان بهزیستی را وزارتخانه اش می کنید، در حالتیکه خودتان میگوئید وظایف بهزیستی را در دیگر وزارتخانه ها هم می بینید. از طرف دیگر میائید یک سازمانی را که خوب میتواند در جذب جوانها کار بکند انگشت رویش میگذارید به عنوان انحلال با این خیال که احیاناً شاید معجزه ای در این رابطه صورت بگیرد این چنین نیست. اگر شما به امور تربیتی میخواهید بها بدهید، انحلاب سازمان پیشاهنگی دردی از امور تربیتی را درمان نمیکند. امور تربیتی که شهیدان عزیزی چون رجائی و باهنر برایش سرمایه گذاری کردند و بعد از انقلاب بسیاری بچه های امور تربیتی به گونه های مختلف حذف شدند، دارای پشتوانه کاقی مالی وسیاسی نبوده. شما امروز یک سازمانی را اگر به قول شما ورشکسته است. شما نمی توانید با این سازمان ورشکسته یک تشکیلات ارزشمند تربیتی مثل امور تربیتی را منسجمش بکنید و نظام به آن بدهید و اداره بشود، و اگر ورشکسته نیست خود این یک چیزی است. شما از نمایندگان محترم باستثنای عزیزانی که معلم، دبیر بوده اند، شناختی از نزدیک به پیشاهنگی داشته اند جویا بشوید که در مجلس اصلاعات در رابطه با پیشاهنگی چه اندازه است که شما بیائید انحلالش را اینجا مطرح بکنید و پشت آن هم بایستید که باید این منحل بشود و اموالش هم صورت برداری بشود. و صورتجلسه ای بشود و کارها ختم بشود. این جوری نیست. امروز الان یکی از اهم مسایل مبتلا به جامعه اسلامی انقلابی ما مساله جوانان و نوجوانان است آنچنان که کانون پرورش فکری در رابطه با نوجوانان به خوبی کار میکند ولی متاسفانه آن موضع ارزشمندش آنژنانکه شایسته است در جامعه مطرح نیست. سازمان پیشاهنگی هم میتواند در این رابطه کار بکند. شما نقص آن را باید برطرف کنید، ضعفش را جبران کنید، نه اینکه منحل بکنید. برای انحلال سازمان پیشاهنگی هیچ دلیلی وجود ندارد جز اینکه عدم اطلاع از وضعیت، موجودیت، اینکه نظر وزیر آمورش و پرورش در این رابطه چیست و وزارت آموزش و پرورش چگونه میتواند از سازمان پیشاهنگی استفاده بکند، اینها را برادران و خواهران محترم نماینده جویا بشوند و مجلس با آگاهی به اینکه سازمان پیشاهنگی در گذشته در کنار دیگر تشکیلات نظام شاهنشاهی بوده . امروز در کنار تشکیلات نظام جمهوری اسلامی است و به خوبی اگر تقویت و تغذیه بشود میتواند برای نوجوانان و جوانان کانون خوب و ارزشمندی باشد. البته دلایل آماری در این رابطه بود که متاسفانه اطلاع نداشتیم. و نیاوردیم، اگر لازم باشد نمایندگان محترم میتوانند جویا بشوند از طریق وزار آموزش و پرورش و در جریان قرار بگیرند و امور تربیتی با انحلال سازمان پیشاهنگی درست نمیشود. برای خودش حساب باز گنید، اگر امور تربیتی را یک چیزی می بیند. ولاسلام علیکم و رحمه الله.
 رئیس – موافق صحبت کند.
 منشی – آقای سیدابوالحسن موسوی به عنوان موافق بفرمائید.
 سید ابوالحسن موسوی – بسم الله الرحمن الرحیم، مساله ای که به نام پیشاهنگی الان مطرح هست ما قبل از انقلاب با این سازمان مقداری آشنا بودیم و بعد از انقلاب عملکرد در جهت تربیت دانش آموزی را آن گونه که باید ما ندیدیم و با عنایت به اینکه کمیسیون آموزش و پرورش تمام اعضایش از افرادی بوده اند که به نحوی دست اندر کار در آموزش و پرورش بوده اند با اطلاع از مسایل آموزش و پرورش مساله تربیت و عملکرد پیشاهنگی به اتفاق آراء رای به انحلال پیشاهنگی دادند. همه نمایندگان محترم توجه دارند که مساله تربیت در نظام آموزش و پرورش مساله بسیار حساسی هست که نیروهای آموزش دیده دارای ظرافت خاصی که با آن ظرافت خاصی بتواند با نسل نوجوان سازنده فردای جامعه ما برخورد بکند. با سرپرست محترم پیشاهنگی مقداری که صحبت بود در زمانی که ایشان به عنوان گزارش دهنده در کمیسیون برنامه و بودجه تشریف داشتند چیزی به عنوان گزارش کار عرضه نکردند و بعد از آن هم از طرف کمیسیون آموزش و پرورش هم از ایشان درخواست شد که گزارش کتبی از عملکرد سازمان در بعد از انقلاب برای کمیسیون ارسال بکنند که متاسفانه این کار را هم انجام ندادند. هر چند که مقداری از گزارش خودشان را رد همان جلسه عنوان کردند که آنچه را که ما فهمیدیم حتماً امروز هم گزارش میدهند در این حد هست که بعضی از اردوهای خودشان را در خدمت نهادها و از جمله آموزش و پرورش قرار داده بودند و پذیرائی لازم را هم از آنها میکردند که در این حد ما وظیفه دارم که از خدماتشان تشکر بکنیم.
 نکته دیگری که لازم است در اینجا بیان بشود این است که موضوع انحلال پیشاهنگی تنها در ارتباط با نیروهایی که در آنجا خدمت می کنند نیست و چه بسا هم قابل اغماض باشد به یک اعتبار. بلکه آنچه که برای ما مهم است موضوضع سیر انقلاب و طبع انقلاب و آنچه را که در درون انسل نوجوان و جوان جامعه ما وجود دارد هست. مساله لباس را برادرمان مطرح کردند. لباس مطرح نیست و انگیزه ای برای انحلال نیست. شما کجا سراغ دارید از یک دانش آموز در بعد از انقلاب که لباس پیشاهنگی را حاضر شده باشد بر تن بکند. اگر سراغ دارید
بسم الله. ما هم نظرمان را پس میگیریم. توجه می کنیم که مساله لباس به عنوان یک انگیزه مطرح نیست به هیچ
وجه، بلکه آنچه که مطرح هست آن سیری است که پیشاهنگی در قبل از انقلاب داشته هر چند که در بعضی از موارد ظاهرش مثبت جلوه میکرده ولیکن در بعد از انقلاب اولا آن امکاناتی را که در اختیارش بوده به نحوی از انحاء از دست و اختیارش خارج شده، در دست خودش نیست و از نظر نیروها هم، نیروهایی دارد که در حد نگهبان و در حد پذیرایی کننده در ارودها هستند بنابراین ساختاری ندارد که بتواند انسان امیدوار باشد که اینها
می توانند نسل جوان و نوجوان ما را تربیت بکنند. نکته دیگری که باز حائز اهمیت بسیار است مساله امور تربیتی هست و اینکه در بعد از انقلاب کاری را که ما الان متوقع هستیم که پیشاهنگی انجام بدهد و می توانست انجام بدهد و نداده و دلیلش را هم مساله بودجه و کمبود اعتبار مالی مطرح می کند. این است که پیشاهنگی در بعد از انقلاب خصوصاً با طرحی که شهدای گرانقدر ما شهید رجائی و باهنر دادند در جهت ایجاد امور تربیتی اذ همان آغاز انقلاب پیشاهنگی را اسماً در بخش واحد دانش آموزی امور تربیتی آورند و خود برادران و خواهران امور تربیتی از صدر تا ذیل حتی حاضر نبودند که لفظ پیشاهنگی را حتی بنویسند بلکه به جای آن موضوع بسیج دانش آموزی را می نوشتند و ذکر می کردند و در همین راستا هم حرکت کردند که دریک دو سال اوائل انقلاب بچه های دانش آموز ما را در داخل مدرسه آموزش نظام میدادند و در خارج از مدرسه برنامه های اردوئی برایشان می گذاشتند که الان امور تربیتی هم در ایام تابستان و هم در ایام تعطیلات و حتی بعضی از اوقات هفته که بعد از ظهرها بچه ها بیکار هستند برایشان برنامه گذاشته که متناسب با امکانات و بودجه ای که به آنها داده میشود بیش از آن دارند کار می کنند.
 نکته دیگری که باز اینجا من موظفم که تذکر بدهم این مطلب هست که در این طرح که به تصویب رسیده ذکر شده است که آموزش و پرورش اساسنامه امور تربیتی را ظرف 6 ماه به مجلس بیاورد. توجه دارید که درطول این چند سال با توجه به نظر مخالف محترم اور تربیتی که ایشان ذکر کردند بعضی از نیروهایشان را آنطور که من فهمیدم از امور تربیتی خارج شدند با زمینه خروجشان فراهم شده که من به عنوان یکی از اعضای این نهاد اینجا بیان می کنم و اعلام می کنم که در طول این چند سال متاسفانه ضربات بسیاری بر ای نهاد سازنده فردای جامعه وارد آمد که بسیاری از نیروهای خوبشان را به نحوی از انحاء ار آنها گرفتند و با هر کدام از این برادران مسؤول امور تربیتی که صحبت بکنید اینها همه اش بیانشان این است و حتی خود وزیر محترم آموزش و پرورش در همین مجلس در همین یکی دوباری که صحبت کردند به این نکته اشاره کردند که مساله جایگاه امور تربیتی با توجه به این همه نیروهائیکه دارد که آوردن اساسنامه و قانونی کردن امور تربیتی و تعیین کردن جایگاه تربیت در نظام آموزش و پرورش از اهم مسائلی است که ما باید بر آن همت بگماریم که در بیانات حضرت امام در پیام بیست و دو بهمن حضرت اماام توجه کردیم که مساله ساختن و تربیت نیروها در دومین مرحله بعد از جنگ قرار داشته. امیدواریم که هم نمایندگان محترم توجه لازم را در این رابطه بکنند و هم از مسؤولین محترم آموزش و پرورش و آموزش عالی تقاضا می کنیم که در جهت این امر مهم همت لازم را به کار ببرند و در تقویت نهاد امور تربیتی تلاش لازم را ان شاءالله بنمایند. والسلام علیکم و رحمه الله.
 رئیس – مخالف بعدی آقای موحدی.
 موحدی ساوجی – بسم الله الرحمن الرحیم. من با انحلال سازمان پیشاهنگی بر اساس استدلال خیلی سر و پا شکسته و ناقصی که برادر مخبر کمیسیون داشتند مخلف هستم و البته خودم بعد از انقلاب شاهد پاره ای از فعالیت های سازمان پیشاهنگی چه در امر حج و برگزاری مراسم حج در مکه و چه در رفت و برگشت حجاج به ایران در فرودگاه تهران و هم چنین همکاری که این سازمان بعد از انقلاب با ارگانها و نهادهای انقلاب اسلامی داشته اند من هرچه که مطالعه کردم دیدم که در واقع عملکرد این سازمان بعد از انقلاب به هیچوجه کاری عملی و یا اثری که مغایر با ارزش های انقالب اسالمی باشد بعد از انقلاب از اینها سر نزده و بعد از انقلاب به عنوان یک سازمانی که افراد هستند این افراد بدون حقوق، بدون توقع، بدون انتظار می بینیم که در مواردی که نیاز هست، یکجا زلزله میشود. یکجا سیل مثلا می آید یک جائی را حت دشمن بمباران میکند مثلا در ایام فروردین که مسافرت ها زیاد است به شهرستانها مخصوصاً شهرستانهای زیارتی که آنجاها نیاز هست به اینکه یک کسانی باشند که زائرین را با مسافرین را راهنمائی کنند و در امور امدادی من می بینم که اینها فعالیت بسیار خوب و موثری دارند بدون اینکه برای جمهوری اسلامی باری باشند، بدون اینکه بودجه و اعتباری از این مملکت بخواهند. ما بعد از انقلاب بسیار داشتیم از ارگانها و نهادها و سازمانهائیکه در زمان طاغوت بود و رژیم طاغو سعی می کرد خودش را سردمدار و رهبر این ارگان ها نشان بدهد. شما ببینید ورزش، از ورزش گرفته تا کارهای باصطلاح عام المنفعه و امور خیریه و همچنین مساله حج. شاه می رفت مثلا در مکه و یک لباس احرامی می پوشید و خودش را به عنوان حاجی در می آورد. آیا واقعاً او لباس احرام پوشید همة حاجی ها دیگر آن عملشان غیرمقدس میشود؟ بنابراین به نظر من این یک برخورد احساسی و غلط و نادرست است که ما یک ارگانی را در کنار اگر معایبی بوده، اشکالاتی بوده بهره برداری هائی آن رژیم داشته (که داشته حتماً) و این چیزی نیست که کسی انکارش بکند. و از همه مملکت آن رژیم بهره برداری میکرد. از مؤسسات علمی، از کتابخانه ها، از نمیدانم تمام امکنه ای که جنبة قدمت تاریخی داشتند از هر چیزی آنها می خواستند بهره برداری کنند و خودشان را نخود هر آشی هم قرار میداند. آیا بایستی حالا که بعد از انقلاب است ما به جای اینکه بیائیم این سازمان ها را به اصطلاح شکل بدهیم، جهت بدهیم و اصلاح بکنیم و در جه اهداف انقلاب اسلامی بیشتر آنها را قرار بدهیم و از آن بهره برداری کنیم بیائیم یک هم چنین ارگانی را که ضرری برای جمهوری اسلامی اصلا نداشته همین طور ببندیم به اینکه بلی اینها وابسته اند به فراماسونری و نمیدانم که فلان کس که در خارج مبتکر یک چنین مساله ای بوده است. ما قبول داریم که بعد از انقلاب همة ملت ما مخصوصاً نیروهای حزب اللهی در هر کجا که بودند از سازمان پیشاهنگی و از اعضای این سازمان خیلی جلو رفتند در رابطه با ملت و انقلاب و فداکاری و ایثارگری و امثال اینها بسیارند کسانی که در واقع این اعضای سازمان پیشاهنگی حتی آنها هم حتی بعد از انقلاب باید از اینها یاد بگیرند، به دنبال اینها حرکت کنند. و همه باید پشت سر امام و رهبر باشیم و در جهت مکتب و انقلاب اسلامی حرکت بکنیم. اینکه برادرمان می گوید اینها بعد از انقلاب کاری نداشتند من به اصطلاح نمیدانم والله می توانم همه این را بخوانم؟ چون 48 مورد بلکه 50 مورد من شمردم از مواردی که از اهم خدمات این سازمان بعد از انقلاب در خارج از کشور به نفع جمهوری اسلامی یعنی در این سیمینارهائی که تشکیل میشده و مجامعی که پیشاهنگان کشورهای مختلف داشتند کتابهائی که در جهت تبلیغ انقلاب اسلامی به زبان های دیگر چاپ کردند و در کشورهای دیگر منتشر کردند و همچنین عرض میشود که در رابطه با همین جنگ تحمیلی هیات هائی را که به جبهه ها اعزام داشته اند و در جهت کمک به
آسیب دیدگان و کسانی که در اثر بمباران و امثال اینها آسیب دیده اند اینها کمک ها و خدماتی را که از لحاظ امدادی و یا مالی داشته اند و نیز در رابطه با مسائل مربوط به قسمت های دیگری که عرض کردم در امر حج و امثال اینها بود و موارد دیگری که مثلا همکاری با ستاد مبارزه با اعتیاد، همکاری با ستاد مبارزه با سرطان، همکاری با سازمان تربیت بدنی همکاری در قسمت درختکاری، با جهاد سازندگی همکاری با یگان دریائی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. شما وقتی که ملاحظه می کنید همین سازمان بعد از انقلاب افرادش از آنجائی که واقعاً افرادی هستند که می توانند با دست باز، با توجه به سابقه ای که داشتند، با توجه به آموزشی که قبلاً دیده اند می توانند در خدمت انقلاب باشند و درخدمت انقلاب بودند ما چرا بیخودی بیائیم زحمات و آثار خوب یک سازمان را همین طوری بیائیم و به جای اینکه بگوئیم دست شما درد نکند به جای اینکه تشویقشان بکنیم به جای اینکه چیزی بخواهیم به آنها بدهند از ما توقعی هم ندارند ما بیادیم در برابر، یک انگی هم به آنها بزنیم که بله اینها پیروان فراماسونر هستند. یا این برادر ما آقای دهقان تعجب می کنم ایشان از آموزش وپرورش هم هستند ولی می گویند که جوانان ما ننگ دارند که الان بروند در سازمان پیشاهنگی . من سراغ دارم همین الان در ساوه کسانی که از همین جوانان بودند در سپاه خدمت کردند، در جهاد خدمت کردند، به جبهه رفتند، الان هم اگر شهید میاید در رابطه با مراسم شهید با آن امکاناتی که دارند نمیدانم یک مراسم و به اصطلاح رسوماتی دارد که یک مارش نظامی زده میشود. می آیند همین ها هستند که همکاری میکنند. شما چه می فرمائید اینجا همین طور نشسته اید، می گوئید که اینها ننگ دارند و امثال اینها. خوب شما اگر لازم باشد
این سازمان را اسمش را عوض کنید. لباسش و آرمش را تغییر بدهید مساله ای نیست که. اما چرا محتوا را که یک محتوای خوبی است می خواهید این را اینجور نادیده بگیزید و به نظر من شان مجلس شورای اسلامی نیست که اگر چنانچه عیب هائی را می گوید، آن هم عیب های مربوط به قبل از انقلاب که ربطی به حالا ندارد در کنارش خوبی هایش را هم نگوید. والسلام.
 رئیس – خوب. موافق بعدی صحبت کند.
 منشی – موافق بعدی آقای ساوه هستند.
 ساوه – بسم الله الرحمن الرحیم، ببینید مساله موافقت با انحلال از نظر بنده نه به لباس پیشاهنگ بر میگردد، نه به اینکه بعد از انقلاب عمل خوب کردند،  نکردند و نه به مواردی که برادرمان آقای موحدی اشاره کردند. براردان و خواهران توجه بقرمایند به عنوان کسی که در آموزش و پرورش مسؤولیت هائی داشته و میدانند که معایب و محاسن این سازمان چه هست چند جمله عرض می کنم، سعی می کنم که مختصر باشد، به آن نتیجه ای که باید برسیم. اولا اگر مخبر کمیسیون خلاصه برگزار کردند این به خاطر بداهت موضوع بوده. والا بعد حتماً مفصل صحبت کنند. این بنابراین بنئده که از اول مقصل بحث بشود چون تصویر میرفت که اکثز نمایندگان آشنا باشند. حالا لازم هست توضیح بیشتر داده میوشد. دو جنبه قضیه دارد. یکی جنبة مالی و اداری این که البته بسیاری از امکانات سازمان الان در اختیاز خود سازمان هم نیست. حالا مقداری از آن را در اوائل انقلاب بعضی گروهک ها به یغما بردند و بعضی از وسائل و امکاناتاش هم امروز در اختیار بعضی نهادها است. و بعضی هایش هم در اختیاز خود سازمان پیشاهنگی است. حالا اینکه کم است زیاد است چه باید بشود آن بحثش جدا است. اما مساله اصلی، این سازمان کارش بیشتر کار فرهنگی است. اینکه رویش تکیه میشود حالا غربی بوده «بیدن پاول» مؤسس آن بوده، من به این کار ندارم ولی قدر مسلم این است که بنیان گذار این یک هدف خاصی را دنبال میکرده. جنبه های مثبتش را هم در نظر می گیریم، روح تعاون و امداد را در جوانان بپرورانیم. بسیار خوب، تا اینجا را ما قبول داریم. از آن اردوهای مختلط و جنبه ها فسادش ما میگذریم. فرض می کنیم که ما در اینجا ان شاءالله این مسائل را نادیده می گیریم و اصلاح می کنیم. اما توجه بکنید ما نمایندگان یک امت مسلمان هستیم که انقلابش، انقلاب اسلامی است. در بسیاری از جنبه ها ما تحول ایجاد کردیم و بایستی هم ایجاد بکنیم منجمله در این زمینه. در حالیکه ما یک واحدی به نام بسیج داریم. بسیج نیرو در تمام اقشار جامعه شامل دانش آموز میشود، غیر دانش آموز میشود. چون این پیشاهنگی منحصر به دانش آموزان نیست. البته یک قسمت اصلی آن مربوط به دانش آموزان میشود اما کلا به عنوان یک سازمان ملی بوده در گذشته، بعد از انقلاب مستقیماً آمد زیر نظر وزیر آموزش و پرورش. برادرمان گفتند که این را اصلاحش می کنیم. من یک نمونه عرض کنم بعد از انقلاب در سال 58 مسؤولین وزارت آموزش و پرورش یک برادری که مورد قبول بود تعهدش از نظر آقایان به عنوان مسؤول سازمان پیشاهنگی انتخاب کردند که برود آنجا و اصلاح کند و اسلامی اش بکند. بعد از یکی، دو ماه سیمیناری داشتیم و آن شخص مسؤول شروع کرد مسائلی را گفتن که خاطرم است مرحوم رجائی گفتند من حالا می فهمم که شما آنجا چقدر تنها هستید. یعنی آنچنان تحت تاثیر مسائل آن محیط قرار گرفته بود که این برادر متعهد شده بود یکپارچه تحت تاثیر همان فرهنگی که بر سازمان حکمفرما بود. ما می خواهیم بگوئیم آنچه که داریم فراتر از این هست. پیشاهنگی جزء بسیار کوچکی می تواند از بسیج ما باشد. بچه هائی که امروز در جبهه ها در هورالعظیم زیر آبی می روند، با آن فداکاری و بعد در موقع حملات موشکی به کمک مردم میروند اینها را پیشاهنگی که تربیت نکرده بدون اینکه آن سازمان و آن تشکیلات و آن اردوها را ببینند همه این کارها را یاد گرفته اند و دارند خدمت می کنند، نه آرمی دارند، نه تابلوئی دارند، نه نشانی دارند. ونه اینکه به قول برادرمان بودجه ای می خواهند. حالا البته بودجه اش زیاد نیست که ما روی آن انگشت بگذاریم. و اینجا فکر نکیند ما می خواهیم پیشاهنگی منحل بشود که امور تربیتی را به این وسیله اصلاح کنیم. امور تربیتی این چیزها تکافو نمیکند نیازش زا. آن مطرح نیست. البته امور تربیتی باید تقویت بشود، اصلاح بشود و درخدمت نوجوانان باشد. اما نه اینکه اگز سازمان پیشاهنگی به فرض سر جایش ماند پس اور تربیتی هم باید لق وتق باشد. نه، غرض بنده این است خلاصه میکنم که اگر ما پیشنهاد انحلالش را دادیم به خاطر این است که امروز ما باید نهادهائی را داشته باشیم که منطبق باشد با موازین شرع مقدس اسلام. آن
جنبه های مثبتش را هم که مورد قبول هست ما می پذیریم و اگر هم بنا باشد سازمانی تحت این عنوان داشته باشیم گوشه کوچکی از بسیج خواهد بود. والسلام علیکم ورحمه الله
 رئیس – دولت.
 اکرمی (وزیر آموزش و پرورش) – بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام به امام امت و امت مقاوم و شهید پرور و شما نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی و درخواست پیروزی رزمندگان عزیز و عرض تبریک به مناسبت سال نو. در باب پیشاهنگی دو سال پیش هم بنده عضو کمیسیون آموزش و پرورش بودم گاه و بیگاه صحبت هائی شده است. و از اینکه کمیسیون محترم آموزش و پرورش در این دوره به مسائل آموزش و پرورش رسیدگی شاید بیشتری بکننند بنده خوشحال هستم و امیدوارم که در طریق حل مشکلات آموزش و پرورش هم چنان که در این چند ماه قبل قدم هائی برداشتند قدم های بلندتری در بقیه این دوره بردارند. اما در باب انحلال پیشاهنگی از ابتدای انقلاب مسائلی مطرح شده در زمان شهید رجائی، شهید باهنر و در زمان آقای پرورش تا آنجا که یادم هست مشخصاً بحثی نبود. در کمیسیون گاهی صحبت بود. آن برادرها در زمینه هائی که آقایان فرمودند و استدلال کردند، مطالعه کردند بررسی کردند و نکته ای که برادرها در موافقت با انحلالش فرمودند بیشتر بر می گشت به اینکه سوابقش اینجور بوده، افرادی که وابسته به فراماسونرها بودند، افرادی که وابسته به بیگانگان بودند. خوب این اگر بخواهد دلیل انحلال قرار بگیرد خود وزارت آموزش و پرورش باید منحل بشود چون مسؤولان این وزارتخانه در گذشته از چه کسی الهام می گرفتند، با چه کسانی رابطه داشند. و بسیاری از وزارتخانه های دیگر ما اینطور بودند. حتی به فرموده حناب آقای معزی معاون محترم وزارت کشور ما می بینیم که از آستان قدس هم آنها چه سوء استفاده هائی می کردند. و چه عناصر ضد اسلامی تولیت آستان قدس را داشتند. وابسته به بیگانگان بودند مسلم امثال ولیان. این نمی تواند دلیل باشد. در مورد اهداف که فرمودند بررسی شده. یکی از نکته هائیکه باید عرض بکنم این است که ورود به سازمان پیشاهنگی لازمه اش اعتقاد به مبداء هست. به همین علت کشورهای بلوک شرق در سازمان پیشاهنگی شرکت ندارند. (در مجامع بین المللی اش) و ما امسال را بخصوص که سال جوانان اعلام شده و کشوری هم هستیم که موحدترین کشورهای عالم است. بیائیم در امسال اعلام کنیم که سازمان پیشاهنگی در سالی که سال حوانان هست منحل، من نمی دانم از جهت اجتماعی و بین المللی چقدر این مقید است به حال ما. بعد نکته دیگری که هست فرمودند خلاف شرع و اینها .... نه اینها همه تغییرات داده شده مطلبی که از قول شهید رجائی نقل شد راجع به آن افرادی بوده که قبلا بودند، مسائل گذشته اش همه اینها دزست شده، و الان افرادی بوده که قبلا بودند، مسائل گذشته اش همه اینها درست شده، و الان افرادی که هستند افراد متدین و اگر هم خدا ی نگرده در استانی، در جائی کسی بود که بر خلاف مشی جمهوری اسلامی حرکت میکرد برادرهای بزگوار میفرمایند تغییر میدهیم ولی تا آنجا که بنده اطلاع دارم و در این مدت 5 ماه داده ام بررسی کرده اند به محضی که در کمیسیون صحبت شد بنده خاستم از برادران که بررسی کنند. و با این جمله گفتم بینی و بین الله به این آقائی که مسؤول پیشاهنگی هستند (آقای وزیری) و اینجا نشسته اند دوبار گفتم. گفتم بین و بین الله ما در قیامت اگر اینکه از ما سؤال شد نگهداشتن این سازمان با مصالح دولت جمهوری اسلامی موافقت داشت یا نداشته شما می توانید آنجا پاسخ بدهید؟ چون شما دقیقاً رسیدگی خواهید کرد. من فرصت رسیدگی جزئیاتش را که ندارم. دوبار به ایشان عرض کردم و برادرهای دیگری که مسؤول رسیدگی شدند پاسخ دادند که ما زمانی هم که شهید باهنز فرمودند رسیدگی کردیم. ایشان فرمودند که شهید باهنر اولش نظرشان این بود که منحل بشود تقریباً خود آقای وزیری هم نظرشان این بوده، وارد میشوند رسیدگی می کنندو بعد از مدتی نظرشان بر میگردد و با انحلالش موافقت نمی کنند. می گویند آن مسائلی که استباه بودة، غلط بوده یا اهدافی که با جمهوری اسلامی نیست ما اینها زا تصحیح می کنیم و این را در خدمت جمهوری اسلامی قرار می دهیم که داده شده و در مجامع بین المللی که قرمودند ما الان از این طریق می توانیم شرکت کنیم. در حج به خصوص چون سازمان پیشاهنگی در مجامع بین المللی حق شرکت دارد می توانند این بچه ها بروند و خدمت بدهند و سرویس
بدهند. دیگری که برادران یفرمودند بسیج دانش آموزی هست، جهاد دهست، سپاه هست. مدتی اتفاقاً خواهر محترممان خانم دباغ اینجا تشریف دارند به عنوان بسیح از پیشاهنگی استفاده گردند و می توانند شهادت بدهند که ه مقدار فعالیت شده. همه شما عزیران به اختلاف طبایع اعتقاد دارید. همه بچه ها یک حالت و یک روحیه ندارند. همه را ما بگوئیم به جبهه بروید بعضی ها. بیائید کار جهادی بکنید بعضی ها نمی آیند. بیائید به جبهه بروید بعضی ها نمی آیند. یک فعالیت های دیگر، حرکات دیگری را علاقه مند هستند و آموزش و پرورش که مسؤول جوانان هست. نه جهاد مسؤول جوانان هست، نه بسیج مسؤول امور پرورشی هست، نه سپاه مسؤول امور پرورشی هست. این وزارت آموزش و پرورش هست که مسؤول جوانان و نوجوانان هست. و حتی سازمان تبلیغات هم با نوجوانان با ز بعنوان خاص کار ندارند. لاآموزش و پرورش با مطالعه ای که ما کردیم. با توجه به اختلاف ستعداد و طبایع دانشآموزان به این نتیجه رسیدم که حفظ سازمان پیشاهنگی مفید است. ما این سازمان را  اگر داشته باشیم اردوهائیکه داریم ک این پولی هم که می گیریم بابت مخارج این اردوها هست و الا بابت مخارج پرسنل و هزینه پرسنل پول بسیار کمی صرف میشود. این اردوها اگر برادرهای سپاه بخواهند همکاری هست در اختیارشان هم هست. برادرهای سپاه بخواند همین طور. جهاد بخواهند همین طوز. و اینکه گفته میشود اینها را بگیریم بدهیم به امور تربیتی، سازمان پیشاهنگی و امو تربیتی در داخل یک وزارتخانه باهم تضادی ندارند که مشکلی ایجاد بکنند. برادرها با نهایت هماهنگی و صا باهم کار میکنند. و این اروها در رابطه با برنامه ریزی امور تربیتی تابستان در جاهائی که ممکن است. در زمستان هم در جنوب که هوا مناسب هست می تواند مورد استفاده قرار بگیرد و قرار گرفته و در این زمینه کارهائی که می باید انجام شده. و از جمله کارهائی هم که کرده اند عرض میشود حضورتان که اینجا …
 غلامرضا فدائی – هماهنگی کمل ندارند.
 اکرمی (وزیر آموزش و پرورش) – نه هماهنگی کامل دارند. بنده خدمت شما عرض می کنم که هماهنگی کامل دارند. ئر وزارت آموزش و پرورش بنده که در آنجا هستم از روز اول هم که اینجا آمدم گفتم، دوستانی هم که از سابقه بنده اطلاع دارند می دانند که خدای نکرده برای اینکه آنجا باشم یک کلمه خلاف نخواهم گفت. اگر بنده می گویم هماهنگی دارند. الان در این مدت که بنده هستم، دارند. در این مدت که بنده هستم برادرهای معاون وزارتخانه، برادرهای مدیر کل ما با هم ناهماهنگی داشته باشند این به اینطرف و بکشد، آن به آنطرف بکشد چنین چیزی مشاهده نمی شود، اگر هم قبلاً یک بحث هائی باهم داشتند یا ناهماهنگیهائی الان رفع شده.
 یکی از نمایندگان – در اسم هماهنگی است. در عمل چیزی نیست که هماهنگی باشد.
 اکرمی (وزیر آموزش و پرورش) – آنچه که بنده عرض می کنم. آن چیزی است که بنده دیده ام. اقای زرهانی با اقای وزیر هیچ نوع کشمکشی ندارند برادرها. حالا شما یک اطلاع دیگری داردی که …
 سید ابولاحسن موسوی – از نظر کاری چه هماهنگی هست؟
 رئیس – حالال شما که حرفها  را زدید مخبر کمیسیون هم حرفشان را می زنند.
 اکرمی (وزیر آموزش و پروش) – از جهت کاری هم هماهنگی دارند. اگر شما اطلاعی دارید که بنده ندارم آن را من دیگر خبر ندارم.
 یکی از نمایندگان – ما اطلاع داریم.
 اکرمی – من که مشغول کار هستم در آنجا می بینم هماهنگی دارند . اگر شما اطلاعی دازید که بنده ندارم آن را من دیگر خبر ندارم.
 یکی از نمایندگان – ما اطلاع دارمی.
 اکرمی – من که مشغول کار هستم در آنجا می بینم هماهنگی دارند با هم. اتفاقاً در مساله رسیذگی به وضع پیشاهنگی برادرمان آقای زرهانی معاون پرورشی، آقای رفیعی مشاور پرورشی و آقای وزیر مسؤول پیشاهنگی هر سه با هم رسیدگی کرذند. و نظرشان این بوده است که می توانیم در جهت هماهنگی کار بکنیم و پیشاهنگی هم حفظ بشود به مناسبت فوائد و مصالحی که دارد به ویژه باز تاکید میکنم که همه بچه ها به بسیج یا فرض بفرمائید به بعضی ز کارها که انجمن اسلامی در مدرسه دارد یا امور تربیتی جذب نمی شوند. ما می توانیم آنها را از طریق پیشاهنگی و اهداف تربیتی که شما عزیزان تصویب می فرمائید و مورد نظرتان هست بکشانیم. و بعد هم آن جنبه بین المللی و سال جوانان و اعتقاد به مبداء را رویش حساب بکنید. کارهائی هم که کرده اند اینها هست. من همه اش را نمیخ وانم. بعضی هایش را می خوانم. مثلا در مورد جهاد سازندگی تعویض و یا کشت درخت بالغ بر 500 هزار اصله. همکاری با ستاد مبارزة با اعتیاد. همکاری با ستاد مبارزه با سرطان. همکاری با سازمان تربیت بدنی. کشت درخت تاک در قسمتی از حاشیه کویر. همکاری با اورژانس تهران. تشکیل ستاد امداد و خدمات جبهه های جنگ در اختیار گذاردن اردوگاه پیشاهنگی شهید زجائی باغ رود نیشابور با وسایل و تجهیزات برای برگزاری اردوی 10 هزار نفری ارتش بیست میلیونی. اعزام سه گروه هم زمان برای خدمت در اردوگاه های جنگ زدگان خوزستان. همکاری در برنامه های جهاد سازندگی. فعالیت های عمرانی، برداشت محصول و نکات دیگری که این چند صفحه است من حالا همه اش را بخواهم بخوانم لزومی ندارد. آن مسائلی بود که ما عرض کردیم. باز هم مجلس محترم مختار هستند در تصمیم گیری بنده هم الان که دفاع می کنم قبلا نظرم اینطور نبود عرض کردم دو بار رسیدگی کردند به این نظر ما رسیده ایم. در مورد بنیان گزار سازمان پیشاهنگی و افرادشان در اینران اینها همه عوض شده. در کشور جمهوری اسلامی ایران الان مسؤولینش و افرادی که دارند اینکا را پیش می برند افرادی هستند مسلمان و مؤمن و تابع ولایت فقیه و برابر دستوراتی که وزارت آموزش و پرورش میدهد کار میکنند. در مورد لباس پیشاهنگی فرمودند یکی از برادران که جاذبه ندارد. آقای وزیری میفرمایند، اگر این که وضع پیشاهنگی مشخص بشود. ظرف دو ماه حداقل 50 هزار نفر آماده پوشیدن لباس پیشاهنگی هستند. در اردوهای لیبی و الجزایر هم که ما توانسیتم از طریق سازمان پیشاهنگی فعالیت بکنیم، بحمدالله در جهت صدور انقلاب متناسب با آن اردوها و در حد و اندازه آن اردوها موفق بوده ایم و در حال حاضر هم گروه های امداد پیشاهنگی در سراسر کشور و در تهران مشغولند و در همین بمباران ها در کنار بقیه مردم کمک کردند و خدمت کردند. این نظرات وزارت آموزش و پرورش است. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
 خلخالی – اگر پشاهنگی را هم از بین ببرید مردم می روند سراع مواد مخدر. ورزش بهترین وسیله است.
 رئیس – کمیسیون.
 دهقان (مخبر کمیسیون) – بسم الله الرحمن الرحیم، برادرها توجه داشتند که ماخیلی طالب اطاله کلام نبودیم که مخالفین محترم اختصار ما را دلیل سراپا شکستگی استدلالمان دانستند، اما حالا که مخالفین مشروح بیان کردند بنده عرض میکنم برادرهاتوجه کنند. گاهی ما اصل یک سازمانی را قبول داریم. در روند آن سازمان و در افراد آن سازمان شک داریم. بلی، عقلائی است که مجموعة انسان های عالم سازمانی به نام سازمان ملل داشته باشند. اصل عقلائی است ، باید باشد. اما الان چه کسی در آن جا چکومت میکند؟! بحث دیگری است. الان روندش چیست؟ بحث دیگری است. اما این جابجائی سازمان ملل به ساز چه کسی میرقصد؟ بحث دیگری است. اما این جابجائی است که ما اصلش را باید قبول نداشته باشم. اگر خلاف این است. همه کتاب لغت را داریم. همه افرادی که در تعلیم و تربیت کار کرده اند، بحث کنند. ببینند مؤسس پیشاهنگی جز لردییدن پاول کیست؟ مؤسس یعنی کسی که تراوش مغزی حرف های ایشان بوده. این که شما می گوئید در مجامع بین المللی بلی، ما در سازمان ملل باید وکیل دشاته باشیم. حضور ما در آن جا لازم است. اما اگر به وسیله پیشاهنگی بخواهیم اولا پیشاهنگ به کسی گفته نمیشود الا این که این جوری سلام بدهد. دستش را این جوری نگهدارد و سه تا انگشتش را بالا بگیرد. این هم علامت گفتار نیک، کردار نیک و پندار نیک است. پیشاهنگ گفته نمیشود الا به کسی که … این که گفتم مستهجن است حرف های پیشاهنگی چند جور گره بتواند بزند، چند جور سوت بتواند بزند، پیشاهنگی یعنی اینها، اگر برادرن عزیز ما در امور حج کمک می کنند این چه ربطی به این مساله دارد(همهمه نمایندگان) مساله تعلیم و تربیت را در رایتان ابراز کنید. بفرمائید.
 رئیس – آقایان نظرتان را در رایتان ابراز کنید. بفرمائید.
 دهقان (مخبر کمیسیون) – بنابراین روند حزب اللهی مجلس. برادر عزیزمان جناب آقای اکرمی با همه ارادتی که به ایشان داریم اول حرفش این بود که در امور تربیتی دقت کنند و الان اور تربیتی را با پیشاهنگی میخواهند مشحون کنند و پیشاهنگی را در کنار آموزش و پرورش بدانند. این را بنده حقیر یک تضادی در فکر میدانم. اسلام عالی تر از این حرف ها است. ما چه احتیاجی داریم به این که حرف هائی را که پیرزن ها … مساله لباس پوشیدن
را گقتند. ما نگفتیم لباس پوشیدن به این معنا . میفرمایند بعد از دو ماه دیگر چند هزار نفر حاضرند لباس بپوشند بلی. اگر کت و شلوار بپوشند. به آن پیشاهنگی نمی گویند به او پیشاهنگی اطلاق نمیشود. الا این که کراوات بزند. به او پیشاهنگ اطلاق نیمشود. الا این که کلاه آن جوری به سرش بگذارد.
 شاملو – لباس قابل اصلاح است، کراوات را بر میدارند.
 رئیس – بسیار خوب، حالا این ها را اصلاح کنید.
 دهقان (مخبر کمیسیون) – شما را به خدا، برادرانی که دو نفر مخالفی که به رخ کشیدند که این ها در حج و زیارت چنین و چنان کردند. یعنی بچه های بسیجی این عرضه را نداشتند؟ اگر این کار را به بسیجی ها واگذار میکردید، آن ها این کار را نمیکردند؟ ما چه احتیاجی به این ها داریم؟ از همه این ها گذشته. مگر کمیسیون از مسؤول محترم پیشاهنگی دعوت نگرد؟ ما آمار فعالیت از آن ها خواستیم. به خدا قسم چیزی ارائه ندادند. الا عکس هائی که با شورت و با آن مسائل بود که برادران شما در کمیسیون هستند میفرمایند که گفته اند که بینی و بین الله اگر روز قیامت جواب دادید خدا هم میداند که اعضای کمیسیون هم که به اتفاق آراء رای دادند. اینها هم بینهم و بین الله حجت بر آن ها تمام بوده – خود آقای زرهانی بادر عزیزمان که الان مسؤول امور تربیتی است. از امضاء کنندگان طرح انحلال پیشاهنهگی درگذشته است. این که یک چیزهائی را میگویند که مثلاً اردوگاه باغ رود نیشابور را این ها در اختیار بسیج گذاشتند. خیلی کار کرده اند؟ اصلش مال بسیج است. آن چه را که کمیسیون را به این مساله وادار کرده است. این است که … ما در مدارس هلال احمر داریم، انجمن های اسلامی داریم.
 یکی از نمایندگان – اردوگاه را هم به طور کامل در اختیار بسیج نگذاشتند.
 دهقان – احسنت، نماینده محترم نیشابور میفرمایند که اردوگاه را هم به بسیجی ها آن طور که باید و شاید تحویل ندادند.
 یکی از نمایندگان – بسیج خودش میرودو میگیرد. احتیاج به تحویل دادن نیست.
 رئیس – منظورشان از «باید و شاید» چیست، یعنی چه جور نداده اند؟
 دهقان (مخبر کمیسیون) – بلی، ما با افرادش نعوذبالله … ارتش بوده، ما لباس ارتشی داشته ایم. روند ارتش، ارتش از لوازم اسلام است. نیروهای مسلح جزء لاینفک کشور اسلامی هستند. یک وقت هست که شاه بر آن حکومت میکند. یک وقت هم هست که ولی فقیه بر آن حکومت میکند. این واقعاً بینی و بین الله، این قیاس، قیاس مع الفارق نیست. که پیشاهنگی را با ارتش مثال بزنیم؟ میفرمائید که سازمان بهزیستی. اولا سازمان بهزیستی را که شما مندکش کردید در وزارتخانه. آن وقت از کجا تا کجا. آن کجا و بهزیستی. بهزیستی که خدا و رسول و اسلام و همه این ها قبولش دارند. آن کجا پیشاهنگی به این صورت که یک سری مسائلی را که در هیچ جای اسلام نیست. این ها را بیائیم بررسی کنیم. بنابراین کمیسیون هم با انحلال به این صورت نه. امور تربیتی باشد، هلال احمر هم داشته باشیم. اگر میخواهید به سیل زدگان کمک کنید، از طریق هلال احمر نمیشود کمک کرد؟ ازطریق بسیج دانش آموز نمیشود کمک کرد؟ آن چه که کمیسیون رویش حساسیت دارد. این اسم را هم همان کسی تاسیس کرده است که خدمتتان عرض کردم … بنابراین ما شان مجلس را ما شان جمهوری اسلامی را حضور در مجامع بین المللی را توسط مسائل اسلامی، توسط امور تربیتی قبول داریم. رای نهایی هم با مجلس است. تذکرات فراوانی هم برادران عزیز ما و اعضای محترم کمیسیون آموزش و پرورش داده اند. این جوری است که برادران ما با اصل امور تربیتی، با حضور در مجامع بین المللی، با کمک به سازمان حج، با کمک به سیل زدگان مخالف نیستیم، اما نه تحت عنوان این نام. این درست همان مکاء و تصدیه است که خدا فرمود «وما کان صلوتهم عندالبیت الامکاء و تصدیه».این همان بنای این چیزی که درست کرده اند. بنائی که درست کرده اند. همان مسجد ضرار است که «اسس بینانه  علی شفا جرفهارفا نهار به فی نار جهنم و الله لایهدی القوم الظالمین» خودتان میدانید.
 رئیس – بسیار خوب حضار 192 نفر هستند. فعلاً اصل این طرح مطرح است. کسانی که با اصل این طرح موافقند قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. دستور بعدی را مطرح کنید.
 6- تصویب کلیات لایحه احتساب سوابق خدمت مستخدمین وزارتخانه ها و مؤسسات و شرکت های دولیت در نهادهای انقلاب اسلامی.
 منشی – دستور بعدی گزارش شور اول کمیسیون های کار و امور اداری و استخدامی و نهادهای انقالب در خصوص لایحه احتساب سوابق خدمت مستخدمین وزارتخانه ها و مؤسسات و شرکت های دولیت در نهادهای انقلاب اسلامی. مخبر کمیسیون کار و امور استخدامی تشریف بیاورند.
 رئیس – آقای ناصری بفرمائید.
 ناصری (مخبر کمیسیون) – بسم الله الرحمن الرحیم. شماره ترتیب چاپ 449 چاپ 0202 گزارش کمیسیون کار و امور اداری و استخدامی به مجلس شورای اسلامی.
 لایحه احتساب سوابق خدمت مستخدمین وزارتخانه ها و مؤسسات و شرکتهای دولتی در نهادهای انقلاب اسلامی و ماموریت کارکنان نهادهای مزبور به وزارتخانه ها و موسسات و شرکتهای دولتی که طی شماره چاپی 202 به کمیسیون کار وامور اداری و استخدامی ارجاع شده بود در جلسه مورخ 8/11/63 مورد بحث و بررسی قرار گرفت و با اصلاحاتی به شرح پیوست به تصویب رسید. اینک گزارش شور اول تقدیم مجلس شورای اسلامی میگردد.
 لایحه ای که در خدمتتان هست و الان مورد بحث است. درحقیقت تعقیب یک خواستی است که نمایندگان محترم در رابطه با نهضت سوادآموزی (… یک وقت اینجا بحثی بود که حتماً ذهن مبارکتان هست) بحثی بود. آن هائی که در نهضت سواآموزی مدتی مشغول کار هستند، مشغول خدمت هستند و خدمتشان خدمت مطلوب است. خدمت مورد رضایت مسؤولین نهضت هست. این ها وقتی در یک وزارتخانه ای، مؤسسه ای. شرکتی استخدام میشوند. سوابق کارشان در نهضت سوادآ,وزی در این جا حساب بشود. همان وقت نمایندگان محترم تعداد قابل توجهی پیشنهاد داشتند که همه نهادها این جور بشود و این لایحه در رابطه با همان خواست نمایندگان محترم هست که از طرف دولت تقدیم شده بود مبنی بر این که اگر کسانی در نهادهای انقلاب مدتی مشغول کار بوده اند و بعد در یک وزارتخانه ای استخدام میشوند. تا حالا در این رابطه هیچ قانونی نداریم حالا اگر کسی در بنیاد شهید مثلا یا جهاد سازندگی حالا وزارتخانه شده. آن هم که هنوز مقرراتش تدوین نشده، یا کمیته امدا، یا هر نهاد انقلابی دیگر که بعد از پیروزی انقلاب به وجود آمده مشغول خدمت بوده و امروز بر اساس نیاز، بر اساس ضرورت. بر هر اساسی آمده استخدام شده در یک وزارتخانه ای. آن مدتی که در آن نهاد مشغول کار بوده جزء سوابقش، طبق قوانین موجود حساب نمیشود. لذا این در روحیه کسانی که در آن جاها کار میکنند مؤثر است اولا و ثانیاً خوب چرا، در مملکتی که هر کسی میرود در یک وزارتخانه ای استخدام میشود و از روز اول شروع کارش، پایه اش، گروهش، نحوه بازنشستگی اش، تامین آینده اش، همه چیزش ان جا روی حساب و کتاب است و حساب میشود. اما کشی که در نهاد انقلابی مدت ها مشغول کار است. بعد از 5 سال، 6 سال اگر برود در یک وزارتخانه مثل آن کسی است که هیچ نقشی نداشته. هیچ کاری تا به حال نکرده و سوابق کارش برایش فایده ای ندارد. منظور از این لایحه این است که آن هائی که در نهادهای انقلاب اسلامی مشغول خدمتی بوده اند و خدمتشان مورد رضایت مسؤول آن نهاد مربوطه باشد. این ها اگر در وزارتخانه ای، در موسسه ای، در شرکت دولتی، در مؤسساتی که به طور کلی عرض بکنم به نحوی از انحاء ار بودجه عمومی مملکت استفاده میکنند. استخدام شده اند. آن مدتی که درنهادها مشغول کار بوده اند جزو سوابق خدمتشان حساب بشود و بر آن اساس گروه و پایه و غیره به آن ها داده بشود و کسور بازنشستگی اش را هم اگر آن نهاد مربوطه مقرراتی در این رابطه نداشته باشد. در یکی از تبصره ها آمده اینجا. حالا من عین عبارت را نخواندم. خود نمایندگان محترم ملاحظه میفرمایند. اگر آن نهاد مربوطه مقرراتی در این رابطه نداشته برای نحوه کسور بازنشستگی طبق اولین حقوقی که از موسسه استخدام شده، از وزراتخانه ای که در آن وزارتخانه وارد کار شده، از او کسر میشود. یک مساله دیگری هم این جا اضافه شده که باز جایش خالی بود و آن این بود که کسانی که در نهادهای انقلاب کار میکردند طبق قوانین موجود و مقررات و آئین نامه های حاکم بر نهادهای انقلاب این ها مامور خدمت در وزارتخانه ها نمیتوانند باشند. مثلا کسی به فرض از
جهاد سازندگی به عنوان مامور نمیتواند برود در وزارت کشاورزی مشغول کار بشود و در این جا ما آورده ایم که این ها هم بتوانند. کسانی که در نهادهای انقلاب کار میکنند، اگر مسؤول آ“ نهاد موافقت کرد و مسؤول یک وزارتخانه و موسسه و اداره دیگری هم موافقت کرد. با موافقت طرفین و درخواست خودش بتواند مامور خدمت بشود و درآن جا پست سازمانی بگیرد و مشغول کار بشود. این خلاصه لایحه ای است که الان خدمتتان مورد بحث است.
 منشی – آقای هراتی اولین مخالف بفرمائید.
 هراتی – بسم الله الرحمن الرحیم. جان کلام این لایحه در ارتباط با این مساله هست که اگر فردی مدتی در یک ارگانی خدمتی انجام داده وبعداً آمده به استخدام وزارتخانه ای درآمده، که در آن جا کار میکرده جزو سنوات حقوق پایه و حقوق گروه و بازنشستگی او مطرح بشود. اولین مساله این است که آیا ما واقعاً مساله ای تحت عنوان بازنشستگی به این شکلی که الان در نظام اداری ما مطرح هست داریم یا نداریم. و آن چه اسلام دارد رویش تکیه میکند. مساله بازنشستگی هست، یا مساله از کار افتادگی یعنی یک کسی که 30 سال تجربه دارد و فرد کارآئی بوده، آدم موفقی بوده و حداقل این توانائی را دارد که 10 سال دیگر برای این نظام کار کند، آن فردی هم با کوله باری از تجربه و شناخت و آگاهی، این به صرف این که 30 سال خدمت کرده، این آقا بازنشسته بوشد. انصافاً اگر یک برسی ساده هم بشود، بویژة با تاکیئ به آن زوایتی که حضرت علی علیه السلام وقتی رسید به آن پیرمرد نابینای یهودی و مشخص شد که این تاموقعی که توان داشته (یکی از نمایندگان – جوان نابینای مسیحی) مسیحی بوده عزر میخواهم و کار کرده و حالا از کار افتاده شده، حضرت فرمود به عنوان ایک ه تو دیگر توانائی برای انجام کار نداری، از بیت المال یک مقرری بگیر. بنابراین. این مساله اساسی است که ما در نظام جمهوری اسلامی اگر مساله ای داریم به عنوان از کار افتادگی هست و نه به عنوان بازنشستگی با این خصوصیات و ویژگی که نمونه های قراوانی می بینیم فرد از یک اداره بازنشسته شده در حالی که رفته یک جای دیگری کار گرفته با حقوق بیشتر و توانائی بیشتر دارد کار میکند. خوب، اگر این توانای انجام کار هست. چرا میرود یک جای دیگر کار پیدا میکند و چرا ما از همین نیرو و تخصص و تجربه اش در خود آن اداره استفاده نکنیم. این یک نکته و نکته دومی که وجود دارد انصافاً یکی از مشکلات ما در رابطه با بازخریدن کارمندان است، در رابطه با خرید خدمت کارمندان همین مشکل بازنشستگی هست. یعنی وقتی که این ها میرسند به این نکته خوب، بالاخره بعد از 30 سال به اصطلاح خودشان یک آب باریکه ای وجود دارد و یک جوری زندگیشان میچرخد، ابن ها دل نمی کنند که بازخرید بشوند و بروند یک شغل دیگری که میتوانند در آنجا مفید تر باشند و زنگیشان هم بهتر بچرخد انتخاب بکنند و ما اگر بتوانیم ناف این ها را از بازنشستگی قطع کنیم. شما قطعاً بدانید 50% کارمندان اضافی که در ادارات داریم این ها خودشان داوطلبانه حاضر خواهند شد که بیایند و استعفا بدهند و بروند و این بار عظیم بورو کراسی و این نیروهای اضافی در ادارات کاسته بشود. بنابراین اگر واقعاً در این جهت یک قدم اساسی برادرانمان در سازمان امور اداری و استخدامی بردارند و این را به یک شکلی قطع کنند. یا حداقل این بازنشستگی را، مبلغش را در اختیار یک شرکت بیمه ای بگذارند، کارمند از ابتدا برود با آن شرکت بیمه قرارداد ببندد و این چنین تحمیل به بودجه بیت المال نشود. به عنوان مثال الان سازمان تامین اجتماعی حدود 30 میلیارد تومان از بازنشستگی و یک سری حق بیمه دارد. ولی متاسفانه در طول سالهای طولانی میتوانست این پول را سرمایه گذاری کند و الان سرمایه از آن سرمایه گذاریش سود کلانی ببرد و کارمند را به نحو احسن تامین کند. ولی متاسفانه همان طور پول ها بلوکه شده و استفاده صحیح و منطقی از آن نمیشود. ضمن این ه ما الان متاسفانه در بودجه ردیف 104001 سالانه داریم 50 میلیارد ریال کمک می کنیم به صندوق بازنشستگی لشکری و نیروهای مسلح است و این متاسفانه روندش به همین شکل روبه افزایش است و یکی از بودجه هائی است که به شکل بسیار بغرنج و عذاب آوری هر ساله تحمیل میوشد و در ردیف های بودجه دارد میاید. در حالی که واقعاً اگر بک برنامه ریزی صحیح میشد و این پول هائی که بابت حق بازنشستگی در طول سالهای گذشته میگرفتند. در مسیر کارهای تولیدی، صنعتی، کشاورزی، عمرانی به کار می بردند و سود حاصل از آن الان نیاز نبود که به این شکل تحمیل بر بودجه بیت المال بشود. بنابراین انتظار ما از برادران سارمان امور اداری و استخدامی این هست که در این جهت حرکت کنند که ضمن این که تحمیل بر بودجه بیت المال نمیشود. از این پول بازنشستگی یک لایحه ای ازائه بدهند که در یک مسیر صحیح، اصولی، منطقی از آن استفاده بشود و از ناف دولت ببرد و یک مقدار بار دولت کاهش پیدا کند.
 اما در خصوص این لایحه ای که برادران ارائه کرده اند، دو سه تا اشکال وجود دارد. اولا این که یک فردی فرضاً رفته دو سال در بنیاد مستضعفان کار کرده، یک سال مثلا در سازمان تبلیغات اسلامی بوده، یک سال در بسیج بوده، حالا آمده به عنوان یک کارمند رسمی استخدام شده است. خوب، از زمان استخدام هم گروه میگیرد، هم پایه میگیرد، هم باید کسور بازنشستگی بدهد، هم از آن امتیازات استفاده میکند. شما دلیلی دارد که میخواهید این امتیاز را به فردی که به هیچ وجه ذیحق نیست. این چنین خواسته و توقعی هم نداشته شما به زور یک پولی به او بدهید، یک امتیازی را به او بدهید. در حالیکه خودش خواهان نیست و فرضاً هم اگز نامه هائی به سازمان امور اداری و استخدامی آمده باشد و عده ای خواستار این باشند که سوابقشان محاسبه بشود. انصافاً ما باید به مصلحت جامعه فکر کنیم و بیندیشیم یا به خواست چند نفر که نامه نوشته اند که آقا سوابق ما را منظور کنیدو نکته دومی که وجود دارد این است که شما وقتی این سوابق را بپذیرید. چون عملا مدت خدمت 30 سال هست. اگر این آقا مثلا 5 سال دیگر که میتوانست برای نظام کار کند. شما عملا او را از کارائی انداخته اید. سومین اشکالی که وجود دارد این است که، این یک بار مالی دارد انصافاً برای این که این ها تنها برای کسور بازنشستگی نمیخواهند و مدت بازنشستگی حساب کنند. وقتی شما آن دو سال یا سه سال یا چهارسال را حساب میکنید باید به ازای چهار سال دو پایه به او بدهید، احیاناً یک گروه بدهید. و بنابراین با توجه به همه مشکلات و تنگناهای مالی که نظام جمهوری اسلامی داشته مجلس محترم شورای اسلامی پذیرفت که 800 تومان به حقوق کارمند به عنوان حق عائله مندی در اختیارشان قرار بگیرد. بنابراین، این گام اساسی هم در سال گذشته برای رسیدگی به وضع کارمند برداشته شد و شما اگر انگیزه تان این است که یک خدمتی از این جهت بکنید که در رفاه و آسایش بیشتری قرار بگیرد، این گام بزرگ و اساسی را با همه این تنگناها و مشکلات سال گذشته مجلس شورای اسلامی برداشت، بنابراین من هر چه فکر میکنم می بینم دلیل منطقی و اصولی ندارد. ضمن این که یک خطری هست. خطر ایجاد یک جاذبه کذائی. یعنی انی چنین یک جاذبه ای به وجود بیاوریم که یک سری فرضاً بچه های بعضی از نهادها بگویند خیلی خوب حالا اگر ما رفتیم آن جا هم استخدام رسمی هست، هم این 5-6 سال بابت ما حساب میوشد و یک مرتبه شمار ببینید که یک تعداد زیادی این چنین تقاضای انتقال کرده اند و بعد مشکلات و تبعاتی که به وجود می آید. ضمن این که ما باید توجه دقیقمان در ارتباط با مسؤولیتهائی که به افراد واگذار میشود انصافاً انگیزه های معنوی محرک آن ها در پذیرش مسؤولیت باشد. نه این که سعی کنیم با یک سری امتیازات مادی افراد را در یک پست هائی قرار بدهیم. برای این که فردی با انگیزه مادی به یک سوئی جذب میشود. قطعاً کاهش آن انگیزه های مادی هم سبب کاهش مسؤولیت در ارتباط با او خواهد شد. در این رابطه که برادرمان فرمودند یک کسی از یک نهادی ماموریت به جای دیگر پیدا کند. خوب اگر واقعاً آن فرد احساس میکند در آن جا میتواند مفید موثر باشد. اصلا برود عضو آن جا بشود. چون معمولا ماموریت پیدا کردن یک خطری به دنبالش هست. شخص میگوید خیلی خوب حالا من یک ماموریتی پیدا میکنم میروم. شد، شد. نشد، نشد. بر میگردم به دستگاه مربوطه ام. ولی وقتی که فرد احساس کند عضوی از آن اداره و آن ارگان هست. قطعاً در ارتباط با مساله مدیریت در رابطه با توجه به همه جوانب مقصود و رسیدن به هدف محکم تر و قاطع تر و استوارتر حرکت میکند تا فردی که بگوید حالا من میروم. شد، شد. نشد، نشد. بنابراین من حیث المجموع این مساله بار مالی دارد، این مساله جاذبه کاذب ایجاد میکند. این مساله با هدف این که ما باید بازنشستگی زا تغییر بدهیم و از کار افتادگی در جهت خلاف آن هست. ضمن اینکه من از برادرمان آقای عبادیانی که سوال کردم. ایشان گفتند ما اتفاقاً همن طرح را تبدیل بازنشستگی به از کار افتادگی را داریم. پس بنابراین اگر آن طرح مطرح بشود اصلا لزومی به این گونه طرح های جزئی نیست و در آن از کارافتادگی کاملاً
مشخص میشود. واقعاً اگر در 20 سال هم از کارافتادگی شد باید به او بدهیم. در 30 سال هم شد، در 40 سال هم شد و قس علیهذا. والسلام.
 منشی – آقای بهرامی موافق بفرمائید.
 بهرامی – بسم الله الرحمن الرحیم. مقدمتاً در پاسخ به صحبت های مخالف محترم عرض کنم که برادرمان آقای هراتی در مخالفتشان دو محور داشتند. محور اول مطرح کردن مساله بازنشستگی و از کار افتادگی در اسلام است. من فکر مرکنم نظر مخالف محترم مطرح شدنش در این جا، جایش نیست. بلکه تحول نظام اداری که دولت دارد کار میکند. این مساله را باید آن جا مطرح کنند و اگر پسندیده بود. ان شاءالله آن جا تصویب بشود. قسمت دوم اشکالاتی که بر این لایحه گرفتند و فرمودند که حق افرادی که در نهادها کار کار کرده اند نیست و این یک امتیاز است که به آن ها میدهیم و مصلحت جامعه این نیست، عرض کنم خیر، یکی از
پیام های این لایحه ارزش دادن به کار نهادی کردن است. همان طور که نمایندگان محترم اطلاع دارند برادران و نیروهائی که در نهادها کار میکنند اصلا مساله زمان برایشان مطرح نیست، مساله خقوق مطرح نیست، مساله امتیاز مطرح نیست. عموم این نیروها به خاطر خدا در نهادها کار میکنند. ضمن این که باید توجه داشته باشیم چه نیروهائی که در ارگان ها کار میکنند، چه نیروهائی که در نهادها کار میکنند. همه برای جمهوری اسلامی است و این حق این ها است. افرادی که شبانه روز در نهادها کار میکنند عموماً. اگر بعداً در وزارتخانه ای، در اداره ای استخدام شدند که ماسوابق کار آنها را در نهادها حساب کنیم کیفیت کار نهادی را. بینی و بین الله با کار ارگانی و اداری، حالا ما نمیخواهیم این جا باز کنیم جزئیات این کیفیت را که در ادارات چگونه کار میشود و در نهادها چگونه کار میشود اشکال دومی که گرفتند فرمودند که اگر فرض کنید فردی پنج سال در نهادی کار کند در وزارتخانه ای استخدام بشود و بیست و پنج سال دیگر کار میکند و این اشکال دارد. اتفاقاً این خود حسن است. مگر همه نهاد و ارگان و ادارات برای جمهوری اسلامی کار نمیکنند؟ پس آنهائی که پنج سال در نهادها کار کردند بعداً در ادارات استخدام میشوند چه اشکال دارد که  پنج سال جزو سابقه کارشان بیاد. تعجب بعدی من اسن سخنان مخالف محترم این است که بار مالی دارد. خوب لایحه است دولیت بار مالی اش را اگر داشته باشد تامین میکند، این اشکال وارد نیست و از همه مهمتر فرمودند که خطر ایجاد جاذبه کذائی از نهادها و ورود نیروهای نهادها به ادارات است. اتفاقاً این جا ارزش دادن به کیفیت کار نهادی است و آن فردی و نیروئی که در نهادها کار میکند اطمینان دارد اگر در آینده در وزارتخانه ای استخدام شد ارزش کارنهادیش حساب میشود و این ایجاد خطر نیست بلکه ایجاد جاذبه برای کار شبانه روزی در نهادها کردن است و همچنین در ادارات. اما در رابطه با خود لایحه یکی از علت هائی که این لایحه را دولیت محترم تقدیم کرده است این است که خود مجلس محترم خواسته است در رابطه با احتساب سوابق خدمت نیروهای نهضت سواد آموزی یکی از اشکالاتی که وارد بود و واقعاً هم وارد بود و به عنوان پیشنهاد از طرف خیلی از نمایندگان مطرح بود این است که چرا نهادهای دیگر سابقه خدمتشان در ادارات محسوب نشود، خوب این کامل شده است و عرض کردم که خود نیروهائی که در نهادها کار می کنند اطمینان دارند و برادرها توجه داشته باشند مساله بیمه آن حل شده است. اگر در نهادها بیمه پرداخت نکرده بوده و آن کسوراتی که باید بپردازد پرداخت نگرده بود این جا آورده شده که بیاد بپردازد. و اتفاقاً ما با این لایحه می توانیم پیش بینی کنیم که نیروهای بیشتری در نهادها بروند کارکنند و یک اطمینانی برای آتیه آنها است و مساله آخری که باید خدمت مجلس محترم عرض کنم این است که ما باید در رابطه با کار در جمهوری اسلامی بیشتر سوق پیدا کنیم به نهادی کار کردن و این جریانی که امکان دارد موفق بشود سرنوشت نهادی کار کردن را به اداری کار کردن امروزی مبتلا کند این است، یکی از پیامهای این لایحه این است که این مساله را از بین می برد و باید توجه داشته باشیم که پیام دیگر این لایحه این است که در قانون فعلی نیروهائی که در نهادها کار میکنند نمی توانند به وزارتخانه و ادارات مامور بشوند همان جوری که اگر فرض کنید الان نیروهای استانداریها یا نیروهای سپاه یا نیروهای جهاد یا نیروهای نهادهای دیگر و ادارات از وزارتخانه های دیگر می توانند منتقل بشوند یا مامور بشوند در رابطه با نهادها به وزارتخانه ها این مساله الان قانونی نیست و این لایحه آمده گفته اگر نیروئی خودش خواست از نهادی به اداره ای، وزارتخانه یا نهاد دیگری مامور بشود با موافقت مسؤول آن نهاد میتواند ماموریت پیدا کند و در آن وزارتخانه یا اداره آن ماموریتش را به انجام برساند و وظیفه خودش را انجام بدهد. به نظر ما این لایحه یکی از لوایحی است که می تواند یک باب جدیدی در نظام اداری ما باز کند والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
 رئیس – مخالف دیگری ندارد. دولت یا کمیسیون. توضیح بدهند.
 ناصری (مخبر کمیسیون) – عرض شود که مطلب مهمی نبود تا من توضیح بدهم فقط یکی، دو نکته در رابطه با صحبتهای برادرمان آقای هراتی اشاره کنم نکته اول اینکه ایشان یک اشکالاتی در رابطه با بازنشستگی داشتند که اصلا از کار افتادگی یا بازنشستگی. این اشکال را ما خودمان داریم وبحثی که برادرمان بعداً یک مقداری توضیح می دهند و در رابطه با صندوق بازنشستگی چه ربطی به این لایحه دارد. این اشکال را ما در کمیسیون هم بارها به سازمان گفتیم و سازمان هم یک قدمهای مقدماتی برداشته و در فکر این هستند که یک کارهائی بکنند. حالا ان شاءالله تا چقدر موفق بشوند و چقدر کمک بکه آنها بشود. بلی، ما هم نظرمان این است که این مبالغی که هست اینها در یک مسیری به کار بیفتد که دیگر هر سال ما پول را، مبلغی را از خزانه از این بابت نپردازیم، همان مبلغی که از خود کارمند ها گرفته میشود همان به کاربیفتد. خلاصه این صحبتهائی بود که زیاد در رابطه با این لایحه نبود و نکته دیگر اینکه حالا فرض کنیم که از کارافتادگی، بازنشستگی نه. حالا این هم قانون می خواهد و بالاخره این طور نمیشود. در حال حاضر حدود بیش از سیصد هزار نفر از صندوق بازنشستگی (البته صندوق بازنشستگی کشوری چون تامن اجتماعی و نیروهای مسلح و امثال اینها جدا هستند) حقوق میگیرند، در حال حاضر حق بازنشستگی می گیرند. حالا اسمش را عوض کنیم، ضوابطش را عوض کنیم و از کارافتادگی بگذاریم. ولی آن هم بالاخره قانون میخواهد و همین طوری نمیشود بگوئیم آقا کار بکن، بکن تا هر فوت از کارافتادی بیا یک چیزی بگیر. آن چیز چه هست؟ با چه اساسی، چه جوری؟ بالاخره این ضرورتی است که باید عمل بشود و صحبتهائی که انجام شد یک مسائلی است که در رابطه با این لایحه نیست. خلاصه این هست که کسانی که در نهادها کار کردند آن مدت کارشان در وزارتخانه ای، موسسه ای، شرکتی استخدام شدند حساب بشود. این را خود نمایندگان هم در همان طرحی که قبلا بود اصرار داشتند و به نظر می آید که هیچ اشکالی نداشته باشد.
 رئیس – نماینده دولت بفرمائید.
 عبادیانی (نماینده دولت) – بسم الله الرحمن الرحیم. عرض کنم که ظاهراً مخالف زیادی این لایحه نداشته و دلیش هم این است که به هرحا ما نظر این را در رابطه با نهضت سوادآموزی داشتیم و قطعاً در رابطه با نهادهای دگیر هم باید یک چنین حرکتی انجام میشد. ولی یک نکته را من عرض کنم. ما در حال حاضر اگر یک کسی مثلا در سازمان شاهنشاهی سابق یا وزارت دربار کار میکرده این را ما سابقه خدمتش را حساب می کنیم ولی اگر یک نیروهی متعهدی برود در یک نهاد انقلابی مثل بناید شهید یا سپاه و یا جهاد و کمیته انقلاب و امثال آن کار بکند الان نمیتوانیم حساب بکنیم. این را قطعاً نمایندگان محترم نمی پذیرند که وضع به این منوال باشد و خدمت در یک نهاد انقلابی ضمن اینکه حالا ارزش معنوی چقدر دارد و برای خود شخص اجر اخروی دارد، باید جمهوری اسلامی و حتماً به چنین خدمتی بها میدهد و ضمن اینکه خود افراد خدمتگزارش هم از افراد متعهد و مخلص جمهوری اسلامی هستند. از طرف دیگر همان طوریکه برادرمان آقای بهرامی هم اشاره کردند این لایحه یک انگیزه ای را ایجاد می کند در کسانیکه الان لبیک نگفته اند به نیازهایی که نهادهای انقلابی در تامین نیرو دارند، به این ترتیب آنها هم بتوانند به این نهادها بروند و سالهایی را در آن نهادها به خدمت بپردازند. بنابراین چیز مفیدی است.من خیلی فکر نمیکنم نیازی به بحث و گفتگو داشته باشد ولی در رابطه با مساله بازنشستگی و ازکار افتادگی که آقای هراتی فرمودند، بلی، سازمان در این رابطه کار کرده و در قانون استخدام کشوری جدید نظام از کارافتادگی را بیشتر به آن توجه کرده که بتدریج بتواند جایگزین بازنشستگی بکند. گر چه در همین مجلس محترم هم مخالف و موافق در این رابطه وجو دارد. من بعضاً با نمایندگان محترم صحبت کردم بعضیها به بازنشستگی ایرادی
نمی گرفتند و بعضی ها می گفتند که نه، خوب است که از کار افتادگی باشد. به هرحال آ“ را در جای خودش بحث می کنیم ولی
به هر حال سابقه خدمت کسانی که در نهادهای انقلاب اسلامی کار کرده اند و یا می کنند و این را ما بخواهیم حساب بکنیم اعم است ار اینکه بعدها بخواهیم مشمول از کار افتادگی باشند و یا بازنشستگی، یعنی به فرض که بعدآً بازنشستگی تبدیل به از کار افتادگی شد باز هم مغایرتی با این لایحه ندارد و این لایحه آن سنوات خدمتشان هست برای اینکه بتوانند پایه و گروه و امثالهم بگیرند. و در رابطه با 800 تومان هم که فرمودند آن در خصوص کارمندان دولت بود و ربطی به کارکنان نهادهای انقلاب اسلامی نداشت بنابراین اینجا لطف مضاعفی نیست. این فقط در رابطه با کارمندان نهادهای انقلاب اسلامی است. من فکر میکنم ان شاءالله مجلس محترم به این رای می دهند. البته این شور اول هم هست و در جزدیاتش هم اگرنظارت اصلاحی بود ان شاءالله تامین میوشد. ضمن اینکه در حال حاضر ماموریت کارکنان نهادهای انقلاب اسلامی و دستگاههای در حال حاضر مجاز نیست و با این لایحه ما این را هم اجازهه میدهیم که احیاناً اگر یک نیروی متعهدی در یک دستگاهی تخصصی دارد و یک نهاد و دستگاهی نیازی دارد برود یک مدتی در آنجا خدمت کند و آن تخصصش را در اختیار بگذارد ضمن اینکه، خوب تعهد هم در کنار تخصص دارد و این قطعاً در سالم سازی محیط ادارات ماه م میتواند یک کمک مؤثری باشد والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
 رئیس- 193 نفر در مجلس حضور دارند. این شور اول است، برای شور اول رای میگیریم. کسانیکه با صالی این لایحه موافق هستند قیام کنند ،(اکثر برخاستند) تصویب شد. یک ربع ساعت تنفش داده میشود.
 (جلسه در ساعت 05/10 به عنوان تنفس تعطیل و مجدداً در ساعت 45/10 به ریاست آقای محمد یزدی تشکیل گردید.)
 نائب رئیس – بسم الله الرحمن الرحیم، جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است، دستور بعدی را مطرح کنید.
 7- تصویب قانون نحوه اجرای قانون مربوط به خدمت نیمه وفت بانوان
 منشی – دستور سوم گزارش شور دوم کمیسیونهای کار و امور اداری و استخدامی دربازة لایحه اجرای قانون مربوطه به خدمت نیمه وقت بانوان است، مخبر کمیسیون کار و استخدامی تشریف بیاورند.
 ناصری (مخبر کمیسیون کار و امور استخدامی) – بسم الله الرحمن الرحیم، مجلس محترم در جریان این لایحه هست. شمارة ترتیب چاپ .45، چاپ سابقه 416-217-45.
 اجمالاً عرض بکنم که مجلس دورة اول در رابطه با کار نمیه وقت بانوان در اجرای بندهای 1 و 2 از اصل بیست و یک قانون اساسی که جمهوری اسلامی موظف است در اعتلاء شخصیت زن  سعی و کوشش داشته باشد قانونی را تصویب کرده بود مبنی بر اینکه خانمهای کارمند بتوانند نیمه وقت در ادارات خدمت در ادارات خدمت کنند که نیمی از وقتشان را صرف تربیت فرزندان و امور خانه و خانواده بکنند، نیمی دیگر را هم بر اساس نیازی که در مملکت هست و برای کمک به زندگیشان یا به هر دو انگیزه دیگر مشغول خدمت باشند و قرار شده بود که آئین نامه اش را دولت بنویسد که شورای محترم نگهبان نظر داده بودند با توجه به اهمیت مساله و اینکه، بعضی جاها نیاز به قانون دارد آئین نامه نحوه اجرایش را هم باید مجلس بنویسد این لایحه ای که الان شور دومش در خدمتتان هست همان لایحه ای است که نحوه اجرای خدمت نیمه وقت بانوان است. در شور اول کاملاً خدمت نمایندگان محترم توضیح داده شد و موافق و مخالف هم صحبت کردند و پیشنهاداتی بود که ما ان مقدار از پیشنهادات که امکان تامینش بوده در مواد در کمیسیون تامین کردیم ولی بعضی از پیشنهادات هم به نظر ما قابل تامین نبوده که اگر پیشنهاد دهندگان محترم مایل به طرحش باشند طرح میشود. چون موضوع قبلاً مفصلاً صحبت شده فاصله زمانی هم زیاد نبوده من وقت مجلس محترم را نمیگیرم.
 نائب رئیس – خیلی متشکر. بناربراین همان طوریکه فرمودند چون شور دوم هست قسمت به قسمت خوانده میشود و پیشنهاداتی اگر دارد روی آنها بحث میشود.
 منشی - « لایحه نحوه اجرای قانون مربوطه به خدمت نیمه وقت بانوان مصوب دهم آذرماه هزار وسیصد و شصت و دو.»
 مادة 1 – در اجرای بندهای 1 و 2 از اصل بیست و یک قانون اساسی بانوان کارمند رسمی و ثابت وزارتخانه ها و مؤسسات و شرکتهای دولتی و شهرداریها و نیروهای مسلح و مؤسساتی که شمول قانون بر آنها مستلزم ذکر نام است میتوانند در صورت موافقت وزیر یا بالاترین مقام مؤسسه متبوع خود از خدمت نیمه وقت استفاده نمایند.
 نایب ردیس – پیشنهادی ندارد؟
 منشی – خانم بهروزی پیشنهادی دارند که میخواهند مطرح بشود.
 بهروزی – بسم الله الرحمن الرحیم . «ان الله یامرکم ان تودوا الامانات الی اهلها و اذا حکمتم بین الناس ان تحکمو بالعدل» این لایحه همان طور که توضیح داده شد قبلا به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده و با اشکالی که شورای نگهبان از لایحه مزبور گرفتند قرار شد نحوه اجرا یعنی آدین نامه آن را دولت به مجلس شورای اسلامی بفرستد. با وجود اینکه این لایجه، لایحه بسیار خوبی است و به نفع خواهران است. اما اشکالاتی در آن هست که نمانیدگان محترم متعهد باید توجه داشته باشند که در مادة یک نوشته شده در اجرای بندهای 1 و2 از اصل بیست و یک قانون اساسی که آن بندها اعم از ایجاد زمینه های مساعد برای رشد شخصیت زن و احیای حقوق مادی و معنوی او است و بند 2 حمایت مادران بالخصوص در دوران بارداری و حضانت فرزند و حمایت از کودکان
بی سرپرست است. یعنی در واقع این لایحه و نحوه اجرای آن باید به نقع خواهران کارمند هم باشد یعنی حقی، حقوقی برای خانمهای کارمند اعم از زنانی که همسر دارند یا فرزند دارند باشد. در صورتیکه فقط در این مادة (1) ذکر شده می توانند در صورت موافقت وزیر یا بالاترین مقام مسؤول از نمیه وقت کار کردن استفاده کنند. وزیر که من فکر نمی کنم نقش اساسی در این جا داشته باشد. یک وزیر هیچ وقت نمی آید در اداره و یا سازمان مربوطه تحقیق بکند چه کسانی اولویت دارند، چه کسانی حق دارند از این قانون استفاده کنند. بلکه احتمالاً در بعضی موارد لیستی خدمتشان برده میشود امضاء میکنند. آن ردیس یا بالاترین مقام مسؤول سازمان و مؤسسه و وزارتخانه و اداره آیا آنقدر عدالت دارد که با شرایط مساوی با در نظر گرفتن اولویت ها و امتیازات خانمهای کارمند را، بانوانی که گرفتاری دارند و نیاز دارند به نیمه وقت کار کردن باریاشن حکم بدهند و بتوانند استفاده عادلانه از این قانون بکنند. یعنی در ماده یک ای نقانون هیچ حقی برای بانوان با وجود گرفتاریهایشان نگذاشته است. در ضمن ممکن است گرفتاریها مساوی باشد. مثلاً یک خانمی بچه مریض داشته باشد، همسر مریش داشته باشد یا خودش دچار بحران روحی و عصب باشد که نیاز به استراحت بیشتر و کمتر کارکردن داشته باشد یا مثلا دوتا، سه تا بچه پشت سر هم بدون کسی که آنها را نگهداری بکند، نگهبانی بکند، سرپرستی بکند، تربیت بکند یا اینکه نه در شرائطی است مثلا بجه ها آن روزهای اولی که کارمند شده کم بودند حالا اضافه شدند یا در سنینی هستند، دختر و پسر چهارده ساله، سیزده ساله، پانزده ساله، ده ساله دارد که اینها را بدون سرپرست، بدون مادر کمتر می تواند بگذرد. ممکن است کمک کاری داشته باشد که در هفته دو روز سه روز برایش بیاید اما روزهای دیگر را به او کمک ندهد لذا اگر چنانچه زنان چنین گرفتاریهائی داشتند و احتیاج داشتند که برای رسیدگی بیشتر به امور خانواده یا اگر اختلاقات خانوادگی بود یک همسری دیگر حالا حاضر نیست این مدت را زن خارج از منزل باشد کار بکند بلکه می خواهد بیشتر به امور داخل خانواده برسد. اگر این لایحه برای اجرای بندهای 1 و 2 از اصل بیست و یک قانونی اساسی است باید یک حقی هم برا خانمهای کارمند در نظر گرفته باشد؟ باید یک حقی برای فرزندانش، همسرش، خانواده اش (نائب رئیس – وققتان تمام شد) در نظر گرفته باشد لزا این پیشنهاد شرایط مساوی را که من دادم به خاطر اینکه دولت موظف باشد امتیازاتی برای خانمهای کارمند با توجه به مسائل خانوادگیشان در نظر بگیرد، اولویت ها را دز نظر بگیرد، جلو پارتی بازی ها و تخلقات احتمالی گرفته بشود و نارضایتی و حق کشی در ادارات و وزارتخانه ها حاکم نشود. حالا ولو کم باشد ولی ما باید قانونی وضع کنیم که جلو تخلفا ت را بگیرد و در واقع قانون باشد. لذا تقاضای من این است که این شرایط (نائب رئیس – وقت تمام شده است) مساوی را اینجا ذکر بکنیم «میتوانند با شرایط ماسوی در صورت موافقت وزیر یا بالاترین مقام مسؤول از لایحه نیمه وقت استفاده بکنند» والسلام و علیکم و رحمه الله.
 منشی – اولین مخالف آقای موسوی تبریزی بفرمائید.
 موسوی تبریزی – بسم الله الرحمن و الرحیم، همان شرایط مساوی را که مواردش را خواهرمان ذکر کردند هما را اگر در اختیار وزیر یا بالاترین مقام مسؤول بگذارند بالاخره آنها که آن جا نشسته اند مسؤولند و احساس مسؤولیت می کنند و می خواهند رفاه کارمندان را تامین بکنند مثلا ایشان گفتند که اگر یک
وقت یک کارمندی فرض کنید با همسرش اختلاف دارد نمی خواهد بیش از نمیه وقت در بیرون از خانه باشد یا مشکلات دیگری دارد، مریض دارد، بچه دار هست حامله هست و اینها ... اگر منظورش از شرایط مساوی اینها باشد وقتی که این خانم کارمند برود مساله را مطرح بکند اتقاقاً اختیار از اول دست خانم کارمند داده شده است با پیشنهاد خودش. این عادلانه ترین قانون در نیمه وقت کردن کارمندن خانم هست که کلیاتش تصویب شده است، وقتی که اختیاز را دادند دست خود خانم کارمند که در اداره کار می کند. وقتی که مشکلات را ذکر کرد بعد وزیر یا مقام مسؤول با توجه مصالح عامه تصمیم میگیرد چون غیر از مصلحت شخصی این زن و مصلحت شخصی خودش، مصلحت شخصی اداره و مصلحت مملکت هم مطرح است و ما در جاهایی گفته ایم که مصالح عامه مقدم بر مصلحت شخصی است. شما در مسایل اقتصادی و در مسایل سیاسی و در مسایل اجتماعی و اخلاقی مصالح عامه را مقدم بر مصالح شخصی میکنید. این خانم کارمند وقتی خودش پیشنهاد کرد، خودش آمد با وزیر یا مقام مسؤول است که مصلحت عامه آن وزارتخانه و مصلحت عامه نظام را باید حساب بکند. بنابراین به عنوان شعار عیب ندارد با لفظ شرایط مساوی این را بنویسیم. اما در واقع حقیقت لایحه نمیه وقت کردن بانوان که دولت آورده است بر مشکلاتی که امروز کارمندان خانمها دارند مخصوصاً در رابطه با خانه و خانواده و تعهدی که نسبت به اولاد و تربیت اولاد دارند که برخلاف آن رژیمها و نظامهای طاغوتی دنیا که زن را خواسته اند از هر جهت متاع قلمداد بدهند این دولت این مشکله زا حس کرده است که این لایحه را آورده است که اگر یک خنم کارمندی مشکلاتی داشته باشد از نظر تمام وقت نمیتواند در یک اداره ای کار بکند این برایش شخصیت میدهیم، برای احیاؤ مقام والای شخصیت زن و برای اینکه واقعاً تعهدی دارد فرزندانی را تربیت بدهد که کار اصلی واساسی او همین است برای آن جهت اینها مصالحی است و از آن طرف هم وزارتخانه هم خودش یک مصلحت دارد، آن سازمان، آن موسسه خودش یک مصلحت دارد، مصالح عامه را باید ملاحظه بکنند بنابراین فکر میکنم این جمله نظر خانم بهروزی را تامین کرده است اصلاً احتیاج ندارد با یک لقظ شعار با شرایط مساوی باشد. در اجرای بندهای 1 و 2 از اصل بیست و یک قانون اساسی بانوان کارمند رسمی و ثابت وزارتخانه ها پیشنهاد میکنند و بعد مشکلاتشان را میگویند و بعد با موافقت وزیر یا بالاترین مقام مسؤول که مشکلات را شنیده اند. و مصالح را سبک و سنگین کرده ند وقتی که تهاتر حک و اصلاح شد آن وقت برای عده ای اجازه میدهند و برای عده ای هم اجازه نمیدهند و ما نمیخواهیم یک هرج و مرج نسبت به خننمهای کارمند که در اداره کار میکند ایجاد بکینم، هر کسی فردا بیاید با یک مشکله ای که فرض کنید آنی هست، زودگذر هم هست ممکن است همان مورد، چند تا مثالی که گفتند زودگذر مشکلی برایش آمده بلافاصله بیاید نمیه وقت بشود، کارها زمین بماند و ادارات فلج بشود. کارهای فلج بشود. اینها درست نیست. بهترین راه همین است که به اختیار خود خانم کارمند و با موافقت بالاترین مقام مسؤول و در نظر گفتن مشکلاتی که ذکر خواهند کرد و با در نظر گرفتن اصل اساس مصلحت نظام جمهوری اسلامی که در مد نظر همان بوده است و آن اساس مصلحت نظام جمهوری اسلامی هست که شخصیت زن را حفظ کرده است و شخصیت والای زن را خواسته به خودش بدهد.
 نائب رئیس – موافق صحبت کند.
 منشی – آقای موحد ساوجی موافق بفرمائید.
 موحدی ساوجی – بسم الله الرحمن الرحیم. من فکر می کنم که آقای موسوی تبریزی در واقع با این پیشنهاد مخالف نبودند برای اینکه خود ایشان فرمودند که باید ما مصالح عامه جمهوری اسلامی را در نظر بگیریم و هر مقام بالاتر مسؤولی در هر دستگاهی هم سعی میکند مصلحت عامه جمهوری اسلامی را منظور بکند. خیلی خوب، پس ما باید اینجا در قانون ذکر کنیم، شان قانون احاله به مجهول نیست که یک مساله ای را مبهم یا گنگ و مجهول از آن بگذرد و همین که شما میفرمائید که یک مشکلاتی گاهی مثلا بعضی خانمها کارشان نیمه وقت بشود و بالتزین مقام مربوطه هم شرطش این است که ببیند که این دستگاه فلج نمیشود آن وقت موافقت بکند. بنابراین همین مشکلات را بهتر است حداقل در قانون اگر نیامده در آئین نامه اجرائی بیاید. وقتی ما میگوئیم با شرایط مساوی معنایش این است فرض کنید چه چیزی میتواند موجه باشد برای چنین تقاضایی که یک خانمی میکند و در چه شرایطی آن بالاترین مقام مسؤول که وزیر است یا کسی که او تعیین میکند در چه شرایطی هست که او مجبور است بپذیرد. خوب این اگر در قانون میامد بهتر بود. حالا که در قاون نیامده لااقل در آئین نامه اجرایی بیاید. اگر شما یک چنین کلمه ای را به این ماده اضافه کنید در آئین نامه اجرایی مواردش را که این مشکلات چه خواهد بود، شرایط چه خواهد بود، در چه شرایطی است که اگر یک خواهری تقاضا کند آن مقام مسؤول هم موافقت می کند این باعث میشود که یک عدالت در کل جامعه رعایت بشود و نسبت به همه خانم هائی که مشکلات مساوی و مشابه دارند در دستگاههای گوناگون عمل بشود. نه اینکه مثلا در یک دستگاهی یک خانمی تقاضا میکند اصلا ممکن است که مشکلی نداشته باشد، صرفاً تقاضا میکند و بعد هم موافقت عالی ترین مقام آن دستگاه، خوب آن هم موافقت میکند. ما چه میدانیم اگر بخواهیم به جا قانون تصمیم گیری فرد را در مملکت حاکم بکنیم که این معنایش عین بی قانونی است و شما وقتی که برای اجرای بند 1 و 2 اصل بیست ویکم قانون اساسی میخواهید این قانون را در مملکت پیاده بکنید، به بند 1 و2 که ما مراجعه می کنیم درباره کلیه زن ها است. کی گقته که راجع به بعضی زن هائی که عالی ترین مقام مسؤول موافقت بکند. یعنی همه چیز بسته به نظر آن عالی ترین مقام دارد و اگر در آئین نامه اجرائی هم انی مسائل پیش بینی نشود، نشد این است که بند 1 میگوید :
1- ایجاد زمینه های مساعد برای رشد شخصیت زن و احیای حقوق مادی و معنوی او.
2- حمایت مادران بالخصوص در دوران بارداری و حضانت فرزند و حمایت از کودکان بی سرپرست.
که اصلا این منحصر به بانوان کارمند هم نیست حتی زن ها و بانوانی که آزاد باشند و شغل آزاد دارند آنها را هم شامل میشود. اما در عین حال میخواهیم بگوئیم شما که حالا آمده اید در رابطه با بند 1 و2 خصوصاً با بانوانی که کارمندند، میخواهید اجرا بکنید لااقل در آئین نامه اجرائی مواردش دقیقاً مشخص بشود که خدای نکرده بی عدالتی نباشد در یک مملکت صد جور، یا هزار جور تصمیم گیری و موافقت نشود والسلام.
 منشی – آقای ناصری.
 ناصری (مخبر کمیسیون) – مشکلاتی که مطرح شد در رابطه با شرایط مساوی، احتمال اینکه در بعضی از موارد در مقام عمل پیش بیاید، احتمالش هست ولی کمیسیون به این دلیل که این قابل احصاء نیست و نمیشود این شرایط را جمع و جور کرد با توجه به تعدد وزارتخانه ها و با توجه به اینکه این آدین نامه ندارد، این را هم باید خدمت جناب آقای موحدی عرض کنم که آن توضیحات اولی را مثل اینکه دقت نفرمودید. این خودش آئین نامه است یعنی قبلا قانونی بود، قرار بود آئین نامه اش را دولت بنویسد که من در توضیح عرض کردم شورای محترم نگهبان گفتند که نه، باید آئین نامه اش را هم مجلس بنویسد. لذا آئین نامه ای غیر از این هم نخواهد داشت که بیائیم آنجا یک چیزی را بنویسیم و وزارتخانه ها را جدا کنیم و اینها ... این قدر اطمینان به مسؤولین اجرائی هم عاقلانه و معقول است که در مقام اجرای این قانون در این حد به این مسؤولین اجرائی ما اطمینان داشته باشیم چون قابل احصاء نیست و نمیشود این شرایط را جمع و جور کرد. یک شرایط مساوی یعنی چه؟ یعنی یک چیزی کلی است. به این دلیل کمیسیون تصویب نکرد و مخالف است. متشکرم.
 نائب رئیس – بسیار خوب، دولت.
 عبادیانی (نماینده دولت) – بسم الله الرحمن الرحیم. این پیشنهادی که خواهرمان خانم بهروزی مطرح فرمودند در کمیسیون هم بحث شد. این شرایط مساوی هیچ دردی را دوا نمیکند. به دلیل اینکه اگر ماب خواهیم برداشت کلی از آن بکنیم یعنی اینکه دو تا خانم کارمندی که شغلشان یکی هست و هردو یک کار انجام می دهند و شرایط خانوادگی شان یکی است و هردو بیایند تقاضا بدهند و بالافاصله موافقت هم شود، این اولا مواردش بسیار نادر است که مثلا در یک واحدی دو تا خانمی که شغل یکسان
دارند، شرایط خانوادگی شان هم دقیقاً یکسان باشد و هر دو نفر هم نیازمند به استفاده از خدمت نیمه وقت باشند. دیگر اینکه اگر چنین موردی هم پیش بیاید در یک واحدی مثلا فرض کنید خانم ها در مشاغل اداری که هستند مثلا فرض کنید ماشین نویس هستند. در یک واحد ماشین نویسی مثلا چهار تار خانم کار میکنند. حالا به فرض ما میگوئیم سه تا از اینها شرایط خانوادگی یکسانی داشته باشند و هر سه هم تقاضا بدهند. اگر که منوط ب هموافقت دستگاه نباشد و بخواهند به محض اینکه تقاضا دادند، بتوانند استفاده کنند کار آن واحد حتماً‌ لنگ خواهد شد و اگر بخواهیم منوط به موافقت دستگاه بکنیم، انتخاب یکنفر از بین این سه نفر چه جور خواهد بود؟ این هم باز مشکل است بنابراین ضمن اینکه این مورد خیلی نادر خواهد بود که در شرایط کاری یکسان و همچنین شرایط خانوادگی یکسان مثلا هر دو فرض کنید شوهر نداشته باشند مثلا دو فرزند داشته باشند مثلا راهشان به یک نسبت دور باشد و امثالهم ... چنین چیزی اصلا میود گفت تقریباً شاید تعلیق به محال باشد که شرایط این جوری پیش بیاید. ضمن اینکه از نظر اجرا در دستگاههای اجرائی اشکال ایجاد میکند، دستگاهها مکلف میشوند که به صورت یک طرفه موافقت بکنند و در مقابل یک کار انجام شده قرار میگیرند. لذا ما نمیخواهیم که کار دستگاه اجرائی را هم لنگ بکنیم. ما البته خواسته ایم که امکاناتی، تسهیلاتی برای بانوان محترم که در ادارات کار میکنند ایجاد بشود که آنها بتوانند به زندگی خودشان هم برسند. ولی این به معنای ایجاد هرج و مرج و تشتت و معوق گذاشتن کارها در دستگاههای دولتی هم قطعاً نباید باشد. از طرف دیگر چون این آئین نامه است لذا آئین نامه ای بر این آئین نامه دوباره نوشته نمیشود اما در مقابل اجرا اگر اشکالاتی را به فرض ما در اجرا دیدیم بعداً میشود با دستورالعملهائی که صادر میشود و به دستگاهها ابلاغ میشود در جهت رفع آن اشکالات اقدام بکنیم. لذا گذاشتن این شرایط مساوی فقط مشکل ایجاد خواهد کرد و تشخیص این شرایط اصلا چه باشد. چون موارد بسیار متعدد خواهد بود و شرایط قابل احصاء نیست لذا این در کمیسیون به تصویب نرسید و ماهم مخالفیم. فکر می کنیم اگر احیاناً به این نیازی هم باشد در دستور العملها میشود این را تامین کرد.
 دستغیب – آقای یزدی یک پیشنهاد دارم.
 نایب رئیس – در همین ماده؟ قبلا مرقوم فرمودید یا در کمیسیون بحث شده.
 گوهرالشریعه دستغیب – بلی منتها در ماده دیگری آمده در اینجا بایستی مطرح بشود.
 منشی (بیات) – خانم دستغیب توضیح بدهید چه هست و کدام است.
 نایب رئیس – ببینید اگر قیدی که پیشنهاد کرده اید مربوط به این ماده است و اینجا مقصودتان بوده قابل بحث هست.
 منشی – در ماده 6 بوده پیشنهاد خانم دستغیب.
 خانم دستغیب – جناب آقای یزدی پیشنهادم در مادة شش بوده که اینجا باید قید بشود و از آنجا حذف شود.
 نایب رئیس – خوب پیشنهادشان این بوده که آنجا حذف بشود و اینجا اضافه بشود. مانعی ندارد میتوانند توضیح بدهند، بفرمائید.
 خانم دستغیب – بسم الله الرحمن الرحیم. اول یک توضیحی خدمت برادران عرض بکنم که منظور خانم بهروزی این نبود که در اداره به طور شرایط مساوی باشند. در وزارتخانه متعدد کارمندانی هستند، برای رفع تبعیض جا داشت که این رای می آورد که خوب حالا رای نیاورد. ولی در این زمینه هم باز یک توضیح کلی باید خدمتتان عرض بکنم. من چون خودم سالیان دراز معلم بودم و در بین معلمها و کارمندان بودم به این امر کاملا واقف هستم. خانمهای کارمند تا زمانی که فشار به آنها وارد نیاید و واقعا ً دچار استیصال نشوند مستاصل نشوند دست به این کار نمیزنند که بخواهند از کارشان کم کنند و یا در این زمان مخصوصاً خانمهای متعهد و مذهبی و مسلمانی که علاقه به کارشان دارند و عده زیادی روی اصل تعهد و اعتقاد به این کارها رو می آورند. نمیخواهند استراحت کنند که برادر بزرگوارمان آقای موسوی فرمودند که ممکن است برای یک کار جزئی مثلا دست به این کار بزنند. نه، همان طوری که خانم بهروزی هم گقتند واقعاً بچه های در سنین مختلف هست شما میدانید مهد کودک اگر آزاد باشد خیلی گران است و تازه اطمینان نیست. کدام مادر میال است که بچه اش را در این محیط هائی که اطمینان چندانی ندارد بگذارد و در نتیجه من بنظرم میرسد به طور کلی با این قید و بندهائی که گذاشته شده کلا نقض غرض است یعنی هیچگونه کمکی به خانمها در این زمینه نمیشود چون که باید بالاترین فرد تصمیم گیرنده یک وزارتخانه و مؤسسه ای اجازه بدهد که در این صورت جای اعمال سلیقه باز میشود. یعنی در جائی رئیس مؤسسه موافق است یا تعداد کارمندان بیشتر است و در اینجا موافقت میشود و در جائی نمیشود در نتیجه به این صورت باز هم تبعیض در خیلی از جاها به مورد اجرا گذاشته میشود. یعنی ما خودمان داریم در اینجا تصویب می کنیم تبعیض روا داشته بشود و اما آن پیشنهاد بنده در ماده 6 که دو مرتبه تکرار شده جائی برا کارمندان آزمایشی و پیمانی نیست. من اتفاقاً نمیدانستم که این بحث هست تصادفاً دو تا نامه همین امروز به دستم رسید که حالا این را به برادرمان که در امور استخدامی هستند میدهم تا اینکه واقعاً رسیدگی کلی بشود. خواهرانی ما داریم و برادران زیادی هم ما داریم منتها چون گرفتاری ندارند، مشکلاتشان به این صورت نیست ولی خواهرانی داریم که 6 سال است یعنی از زمان انقلاب تا حالا دارد حق التدریس کار میکند. چهار سال است. پنج سال است دارد حق التدریس کار میکند. تا بعد این برود به پیمانی و آزمایشی برسد یعنی اگر این خانم که در این مدت کار میکرده و حالا هم باید همین طور منتظر بماند تا کی استخدام رسمی بشود یا آزمایشی بشود تازه تا برسد به رسمی این دیگر بچه اش 14-15 ساله میشود و این دیگر احتیاج آن وقت پیدا نمیکند به این صورت. بنابراین اگر ما در انیجا جائی برای آزمایشی ها که باید دورانی را بگذرانند مخصوصاً در آموزش و پرورش، در وزارتخانه های دیگر مثل اینکه به این صورت. آموزش و پرورش چون مساله گزینش مطرح است و حق هم این است و باید دقت کافی و کامل بشود روی مساله انتخاب معلم باید یک مقدار هم ما امتیازی به این افراد بدهیم تا این دوران انتظار را بسر ببرند، و این دوران انتظار هم کم نیستند همان طور که عرش کردم همین لان دو تا نامه دستم هست. که یکی 6 سال است. یکی 4 سال است. خوب این 4سال و 6 سال که منظر مانده باید بالاخره یک امتیازی به او بدهیم که اگر گرفتاری این چنینی پیدا کرد که مسلم پیدا میکند. دیگر خانمی که بالاخره یا دیپلم است.، یا لیسانس است، ازدواج کرده، یکی دو تا بچه دارد و بعد هم 4 سال 6 سال هم منتظر بماند تا بعد استخدام بشود، خوب بالاخره او دچار این گرفتاری هست. پس من همان طوری که عرض کردم این نقض غرض شده و هیچگونه کمکی به خانمهای کارمندی که بخواهند از این استفاده کنند مگر اینکه شخصی رئیس و وزیر و مدیر کل موافقت کنند که این هم البته جا اعمال سلیقه باز می ماند والسلام علیکم و رحمه الله.
نائب رئیس – خوب اگر منظور شما در اصل ماده تامین شده است چون پیشنهاد شما بالاخره بر میگردد به اینکه کلمه «پیمانی» هم اضافه بشود در این ماده 1 در حالی این منظور آنجا تامین شده و عرض میکنم که در آن ماده هست و منظورشان تامین شده. (ناصری – تامین نشده اس) اگر انجا تامین نشده پس اینجا میتوانند مطرح کنند. (ناصری – به مادة 1 ربطی ندارد) خانم دستغیب میگویند پیشنهاد من حذف آن ماده است و اضافه کردن قید به اینجا، به این شکل اگر باشد این قابل بحث است والا اگر پیشنهاد فقط مربوط به مادة 6 است آنجا که رسیدیم بایستی بحث بشود.
منشی – اگر می خواهید پیشنهادشان را بخوانم؟
نایب رئیس – من نگاه کردم. اول بحث صحبت شد، عرض کردم که این باید در مورد مادة 6 بحث بشود، ایشان فرمودند که حذف آن ماده و اضافه کردن قید در اینجا. پیشنهاد به این شکل است؟
خانم دستغیب – بلی.
نایب رئیس – پس اگر بخ تیم شگل تسن قتبل بحث است و مخالف و موافق میتوانند صحبت کنند.
منشی – آقای عابدی مخالف.
عابدی – بسم الله الرحمن و الرحیم. خانم دستغیب اگر به ماده واحد قبلا به
تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده، توجه میفرمودند چنین پیشنهادی را ارائه نمیگردند. قانونی که تصویب شده و الان تقریباً آئین نامه اجرائی آن و نحوه اجرایش را مجلس دارد تصویب میکند در رابطه با مستخدمین رسمی و ثابت دولت است. کسانی که به عنوان پیمانی و یا آزمایشی دارند کار میکنند به این چنین کارمندهائی حکم رسمی یا مستخدم رسمی یا دائمی دولت داده نمیشود و گفته نمیشود. چون هنوز سرنوشتشان مشخص نیست چه بسا که در ظرف دو سال یک خانم آموزگار که دارد خدمت میکند در آموزش و پرورش جائی برای او نباشد و بعد از دو سال در آوزش و پرورش مورد تائید قرار نگیرد و از آموزش وپرورش بیرونش کنند در نتیجه ایشان مستخدم رسمی دولت نیست اصلا ما بخواهیم مساله نیمه وقت بودن کارمندان زن در مورد آن ها اجرا کنیم. و اصولا این زمانی که در نظر گرفته شده برای این است که آیا کارمندی که، آیا کسی میخواهد به عنوان کارمند دائمی و مستخدم رسمی دولت در آینده در بیاید، این صلاحیت را دارد یا ندارد؟ شما میخواهید این مدت را یا ما باید افزایش بدهیم و بگوئیم به جای دو سالی که در آموزش و پرورش یک آموزگار به عنوان آزمایشی دارد کار میکند به 4 سال افزایش داده بشود که این مقدور نیست و یا بیائیم کسانی را که به عنوان پیمانی، یعنی در یک وزارتخانه برای مدت یکسال و یا مدت 2 سال تعدادی کارمند زن یا مرد فرقی ندارد، مورد نیاز است و بعد از یکی دو سال این نیاز برطرف میشود شما میخواهید اینها را به عنوان نیمه وقت تلقی کنید این صحیح نیست. اگر زنی واقعاً احساس می کند که می بایست فرزندان خودش را درخانه تربیت کند و سرپرستی بکند و این اطمینان برایش حاصل نمیشود که بچه اش را در مهدکودک رها بکند، بهتر این است که در خانه بماند و تربیت فرزندان خودش را که مهمترین مساله جامعه ما است به عهده بگیرد و اما اینکه گفته میشود. این قانونی که نوشته میشود یک تبعیض است این خلاق است. کجای قانونی که ما می نویسیم تبعیض است، ما تبعیض را به دست خودمان. بلکه همان بندهای 1 و 2 اصل 21 قانون اساسی که ذکر شد واقعاً این زمینه هائی است برای رشد شخصیت زن و توجه کردن به شخصیت زن است. این چنین نیست واقعاً. ما الان داریم قانونی را می نویسیم که به زن در جمهوری اسلامی که سالیان سال در رژیم طاغوت حقوقش غصب شده بود داریم این حقوق را به زن پس میدهیم و به شخصیت زن آن چنانکه باید و شاید ارج و ارزش قائل میشویم این است که من با این وضعیتی که خواهرمان دستغیب فرمودند که خانمهای پیمانی و کسانی که رسمی نیستند، از این خدمت نیمه وقت بتوانند استفاده کنند اصلا خلاف قانون است و ماده واحده ای است که مجلس شورای اسلامی تصویب کرده است. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
 منشی – موافق؟ (اظهاری نشد) موافق نیست.
 نایب رئیس – خوب ، اگر موافقی نیست دیگر صحبتی نمیکنیم اصل ماده را برای رای گیری بخوانید.
 منشی :
 مادة 1 – در اجرای بندهای 1 و 2 از اصل 21 قانون اساسی بانوان کارمند رسمی و ثابت وزارتخانه ها و مؤسسات و شرکتهای دولتی و شهرداریها و نیروهای مسلح و مؤسساتی که شمول قانون بر آنها مستلزم ذکر نام است میتوانند در صورت موافقت وزیر یا بالاترین مقام مؤسسه متبوع خود از خدمت نیمه وقت استفاده نمایند.
 نایب رئیس – 181 نفر حضور دارند، نمایندگانی که با این ماده که خوانده شد، موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. مادة 2 را بخوانید.
 مادة 2- خدمت نیمه وقت خدمتی است که ساعات کار آن طبق مقررات این قانون، نصف ساعات کار مقرر هفتگی وزارتخانه و مؤسسات مربوط باشد. نحوه و ترتیب انجام خدمت نیمه وقت براساس ساعت کار وزارتخانه و مؤسسات ذیربط و طبق نظر بالاترین مقام مسؤول دستگاه تعیین خواهد گردید و در هیچ مورد کمتر از نصف ساعات کار مقرر هفتگی وزارتخانه و مؤسسه و شرکت مربوط نخواهد بود.
 منشی (بیات) – آقای موحدی خودشان در این ماده پیشنهاد کرده اند.
 موحدی ساوجی – صرفنظر کردم.
 منشی (بیات) – ایشان صرفنظر کردند.
 نایب رئیس – بسیار خوب، پیشنهاد دیگری هم که نیست 181 نفر حضور دارند نمیاندگانی که با مادة 2 موافقند قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده 3 را بخوانید.
 مادة 3- کارمندانی که از خدمت نیمه وقت استفاده میکنند نصف حقوق گروه و پایه و یا حقوق ثابت و فوق العاده شغل و یا مزایای شغل و یا عناوین مشابه دیگر و فوق العاده ها و مزایائی که به طور مستمر پرداخت میشود به آنان تعلق خواهد گرفت و لیکن فوق العاده های محل خدمت، بدی آب و هوا و محرومیت از تسهیلات زندگی از محدودیت مذکور مستثنی بوده و به طور کامل پرداخت میشود.
 منشی (بیات) – آقای موحدی در اینجا پیشنهاد داده اند.
 موحدی ساوجی – بنده پیشنهاد داده ام که جمله «ولیکن تا آخر ...» حذف بشود. آقای هراتی هم در اینجا پیشنهاد حذف
داده اند.
 نایب رئیس – توضیح داده بشود.
 موحدی ساوجی – بسم الله الرحمن الرحیم. عرض میشود که در اینجا عدالت اقتضا می کند که هرکس به اندازه ای که کار میکند به همان میزان از حقوق، دستمزد و بهره های دیگری، مزایای دیگری که باید برخوردار بشود، برخوردار بشود. شما در رابطه با حقوق ثابت، فوق العاده شغل، مزایای سغل و امثال اینها به حق گفته اید وقتی که یک خانم کارمندی از خدمت نیمه وقت استفاده می کند یعنی فرض کنید اگر در هفته 40 ساعت موظف است کار بکند و در این 40 ساعت، یک حقوقی را دریافت می کند اگر آمد و از این قانون استفاده کرد، به جای 40 ساعت، 20 ساعت در هفته کار کرد، گفته شده مزد و حقوق و امثال اینهایش هم نصف میشود. ولی آمده اید در رابطه با فوق العاده های محل خدمت بدی آب و هوا، محرومیت از تسهیلات زندگی و امثال اینها، گفته اید اینها مستثناء است و از این فوق العاده ها به صورت کامل استفاده خواهد کردو ممکن است بعضی ها بگویند آقای این کارمند خانم هست و در محلی هم هست که آب و هوایش بد است، بدی آبو هوا است، محل خدمت است و فلان و از این حرفها و بنابراین باید ما مساله فوق العاده بدی آب و هوا و محل خدمت را بصورت کامل به او بدهیم. من میخواهم این را عرض کنم که هر کسی که در محل بدی هست، شما نمی آئید بگوئید که ول کار هم نکند ما به او ... مثلا کسانی که در میناب و رودان و بندرعباس و نمی دانم در بوشهر و در جاهائی که به حسب ظاهر خیلی گرمسیر است، یک مقداری آب و هوایش مانند مناطق دیگر ایران معتدل نیست اگر آنجاها زندگی میکنند، اگر کارمند نباشند، شما به اینها یک چیزی میدهید؟ به آنها که در محل بد آب و هوا زندگی میکنند؟ یا فرض بفرمائید که در رابطه با مردها، خوب مرد، یا زن فرق نمیکند. هر مقداری که کار کرد به اندازه ای که کار می کند به او حقوق میدهند و مزد میدهند. به هر مقدازی که پول بدهند در برابر آش می گیرد و مصرف میکند و استفاده میکند در اینجا هم درست است که بالاخره خنم ها تسهیلاتی برای آنها قائل میشویم، این تسهیلات هم به حق است. وقتی یک خانم مشکلاتی دارد، خودش تقاضا دارد که میگوید خدمت من نیمه وقت باشد که به بچه هایم در خانه ام برسم. خوب خیلی خانمهای دیگری هم هستند که انیها هم بالاخره بچه دار هستند، یک شاهی هم حقوق نمی گیرند، در همان مناطق هم زندگی میکنند، زندگی شان هم و درآمدشان هم خیلی کم است. شما وقتی می آئید نیمه وقت را قبول می کنید، کارش نصف میشود باید مزایای دیگر هم هر چه میخواهد باشد. باید آن هم نصف بشود و اگر غیر از این باشد، به نظر من ظالمانه است و این ظلم است به خانمهائی که تما وقت کار میکنند در همین مناطق و
فوق العاده شان هم بیشتر از این هائی که نیمه وقت کار میکنند نخواهد بود. به همان خانمها حتی ظلم است و چه بسا ممکن است آنها هم مشکلات دارند، به عالی ترین مقام دستگاه مربوطه هم مراجعه کرده اند و تقاضا هم کرده اند، ولی او موافقت نکرده، شما چون موافقت آن عالی ترین مقام را ذکر کرده اید، موافقت نکرده و شاید هم موافقت نکرده، به حق بوده چون نیاز به او داشته است. ولی چرا ما می خواهیم این ظلم را اینجا تصویب بکنیم که بگوئیم پس این مدت که نیمه وقت کار کرده با آن کسی که تمام وقت کار کرده در رابطه با بدی آب و هوا هیچ فرقی نداشته باشد. این است
که من معتقدم که این قسمت اخیر حذف بشود و همه حقوق و مزایای دریافتی در هر قسمتی میخواهد باشد آن نصفه بشود.
 منشی – آقای لطیف صفری مخالف.
 لطیف صفری – بسم الله الرحمن الرحیم. من تصور می کنم مجلس محترم کار خیری که ان شاءالله انجام داده، دیگر به قول معروف ثوابش را نمی برد. مساله فوق العاده که به محل خدمت و به مناسبت بدی آب و هوا و شرایط سخت زندگی به کارمندان داده میشود یک مساله ای است که متناسب است با شرایط حغرافیائی زیستی کارمند، یعنی یک مساله ای است که به همه کارمندها زمانی تعلق میگیرد که در آن شرایط قرار بگیرند و به علت آن تضیقاتی است که در شرایط زندگی کارمند ایجاد میشود و کمبود و تسهیلاتی برای زندگی اش هست. به عنوان مثال کسی که در بندرعباس خدمت میکند، یک چیز طبیعی است که با آن آب و هوا و شرایط آب و هوائی و با آن کمبود امکاناتی که در این گونه مناطق محرومی هست باید یک سری امکانات و امتیازاتی داشته باشد نسبت به کسی که مثلا در یک شهر خوب و مناسب آبو هوای شهرهای شمال مثلا رشت یا در تهران یا در اصفهان و یا در جاهای دیگر زندگیمی کنند و این شرایط بستگی به زندگی است. این قانون که ما داریم اینجا تصویب می کنیم بستگی به کار است، بستگی به زندگی نیست یعنی این خانمی که میخواهد نیمه وقت کار بکند با آن خانمی که تمام وقت کار میکند، با آن آقائی تمام وقت کار میکند، در یک شرایط زندگی قرار گرفته اند. یعنی محل زندگی شان اگر بد آب و هوا است، برای همه سات، اگر کمبود دارد برای همه است. اگر نارسائی دارد  برای همه است، شرایط بهداشتی اش برای همه است. بنابراین او اگرنصف کار میکند، نه اینکه نصف آب و هوایش خوب میشود، بدی آب و هوایش که جای خودش هست، آب و هوایش به همان بدی است این را هم که حقوق و مزایا که ایشان گفتند در شرایط مساوی باید باشد، آن بستکی به کار دارد. به همه کسانی که مثلا در وزارت آموزش و پرورش استخدام میشوند با دیپلم و لیسانس یا هر پایه تحصیلی در یک شرایط حقوقی داده میشود که میشود حقوق گروه و پایه به کسانی که یک کار مشخصی انجام میدهند یک فوق العاده شغل تعلق میگیرد. به تناسب آن کارش یعنی اگر آن کار را انجام بدهد فوق العاده شغل می گیرد بنابراین اینجا است که انصاف حکم میکند که اگر ما در مقابل نصف کار میخواهیم نصف حقوق بدهیم، بعنی این که مربوط به کار است نصف بکنیم. نه چیزی که مربوط به زندگی است. چون اگر برای زندگی اش نباشد، اگر برای کارش نباشد یک معلم، یک کارمند وزارت اقتصاد یک کارمند هر وزارتخانه ای بلند نمیشود دیگر از تهران یا هر شهری که حداقل امکانات زنگی مناسبتری میتواند داشته باشد برود یک جای محرومی مثلا کرند خدمت بکند. این است که من با حذف این قسمت مخالف هستم و منصفانه است که این باشد چون کارمند در آن محل زندگی می کند و زندگی اش هم به خاطر ن نصف کاری است که انجام میدهد. چون زندگی میکند باید تمان آن شرایط زندگی حق زندگی کردن درآنجا و تناسب زندگی کردن در آنجا است به او داده بشود و اگر حذف بشود من تصور میکنم که عادلانه نیست و هیچ به نفع خانمها هم نیست و هیچ حمایت هم از خانواده و کیان خانواده هم نکرده ایم و هیچ منتی هم سرشان نگذاریم و کسی هم از آن استقبال نمیکند.
 منشی – آقای هراتی موافق، پیشنهاد هم داده بودند.
 هراتی – بسم الله الرحمن الرحیم. من یک بار دیگر متن را می خوانم تا توجه بیشتر برادران و خواهران به مساله جلب بشود. «ولیکن فوق العاده های محل خدمت، بدی آبو هوا و محرومیت از تسهیلات زندگی از محدودیت مذکور مستثنی بوده و به طور کامل پرداخت میشود.» باید ببینیم این فوق العاده خدمت، بدی آب و هوا و محرومیت و تسهیلاتی که در این رابطه در اختیارشان قرار میگیرد در چه ارتباط است. آیا در ارتباط هست که اینها به خاطر اینکه در آن شهر زندگی می کنند به آنها میدهند یا به خاطر اینکه کارمند دولت هستند به آنها میدهند. قطعاً این مزایائی که به اینها تعلق میگیرد در ارتباط با این هست که اینها به عنوان کارمند هستند، اینکه برادرمان میگویند یک کسی مثلا از فلان نقطه خوش آب و هوا به نقاط محروم میرود و به او تعلق میگیرد. خیر، اگر کسی هم اهل همان شهر باشد، متولد همان جا باشد، زادگاهش آنجا باشد باز این محرومیت را دارد میگیرد، این مخصوص این نیست که کسی بخواهد به نقطه دیگری برود، هیچ فرقی نیست بین کسی که از یک نقطه دیگر آمده یا کسیکه اصلا اهل همان محل است. همان طوریکه خود برادرمان آقای صفری اشاره فرمودند این شرایط و این امکانات به خاطر کار به آنها میدهند. منتها به خاطر کار :ه به او میدهند این واقعاً ضد عدالتی است که ایشان گفتند که یک کسیکه در هفته 40 ساعت کار میکند دقیقاً از همان امکاناتی برخوردار بشود که دیگری 20 ساعت در هفته دارد کار میکند. آیا این تبعیض نیست که یک کسیکه 40 ساعت کار میکند از تمام برخوردار بشود و یک کسیکه 20 ساعت هم کار میکند از همه آن مزایا برخوردار بشود؟ این دقیقاً ضد آن نقطه نظری اس که برادرمان داشتند وبرای اجرای عدالت این پیشنهاد داده شده است. ضمن اینکه مساله مخالفت آن با اصل بیستم قانون اساسی کاملا مشخص است. اصل بیستم قانون اساسی میگوید « همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند» و این اینجوری نیست، یعنی دو نفر با دو شرایط متضاد ما بخواهیم یکسان قانون را در رابطه با آنها پیاده بکنیم. بنابراین من توجه برادران را به اصل بیستم قانون اساسی هم جلب میکنم به ویژه تجربه ای که در تبصرة بودجه حق عائله مندی ما در رابطه با کارمندان داشتیم آن هم گویای این مساله هست که دقیقاً مساله تبعیضی است بین کارمندی که تمام وقت کار می کند و کارمندی که نیمه وقت است. و اینکه اشاره فرمودند ممکن است این جاذبه نیمه وقت شدن را از دست بدهد، نه، این هم تفاوتی در این قضیه نمیکند یعنی واقعاً کسی که خودش دارد نیمه وقت کار میکند این حق طبیعی و مسلمش هست که نصف آن مزایا را هم در همه زمینه ها و ابعاد برخوردار باشد.
 نایب رئیس – مخبر کمیسیون بفرمائید.
 ناصری (مخبر کمیسیون) – خلاصه پیشنهاد جناب اقای موحدی ساوجی این است که این مزایایی که شما میدهید دلیلی ندارد. من میخواهم عرض بکنم که دلیل دارد. خیلی خلاصه ما به کارمند دو نوع مزایا میدهیم. علاوه بر حقوق و پایه که میگیرد. یک سری مزایا در رابطه با کار هست، یک سری مزایا در رابطه با محل کار و ربطی به خود کار ندارد. این دیگر دلیل ندارد ما بیائیم نصفش بکنیم. به خاطر اینکه همان طور که برادرمان آقای لطیف صفری هم فرمودند کسیکه آنجا زندگی می کند فرق نمی کند تما وقت کار بکند، نیمه وقت کار بکند و اینکه آٌقای موحدی ساوجی فرمودند اگر قرار است شما به همه کسانیکه در محل های بد آب و هوا هستند چیزی بدهید خوب، آنهایی که آنجا هستند به آنها هم بدهید. اگر شما بدهید ما حرفی نداریم ولی کسیکه آنجا هست آن به خاطر کار شما، یعنی کار اداره مملکت نرفته است، این کارمند به خاطر کار اداری آنجا رفته است. ولی شخصی که در بندرعباس زندگی می کند، در سیستان و بلوچستان زندگی می کند یا در هر نقطه محروم دیگر محل زندگیش آنجا است. البته یک تسهیلاتی ما از راههای دیگر برای آنها اضافه بر جاهای دیگر فراهم کنیم آن یک مساله دیگر است و مطلوب است. اما این کارمند اگر کار شما نبود، اگر کار دستگاه اجرائی نبود، کار دولت نبود آنجا هیچ کاری نداشت، به خاطر کار شما آنجا رفته است. پس بنابراین بدی آب و هوا را، محرومیت از تسهیلات زندگی را، یعنی آنهایی که در رابطه با محل کار هست انجا تحمل می کند، فرق نمی کند تمام وقت کار بکند یا نیمه وقت کار بکند. لذا ما آن قسمت را که مربوط به کار هست گفته ایم نصف داده بشود به خاطر اینکه فرقی نمی کند. اما اینکه فرمودند که این ظلم است به دیگر خانمهایی که آنجا تمام وقت کار میکنند. نه، آنها از جاهای دیگر حقوقشان را میگیرند در این جهت مساوی هستند. خانمی که تمام وقت کار میکند در سیستان و بلوچستان با خانمی که نیمه وقت کار میکند از نظر محرویمت از تسهیلات زندگی، بدی آب و هوا، بدی محل خدمت، هیچ فرقی نمی کند. آن روزی چهار ساعت بیشتر کار میکند، برای آن مزایای دیگر را میگیرد، این کمتر کار میکند و آن مزایا و حقوق در رابطه با آنها را نمی گیرد. لذا اینجا ما دلیلی برای تبعیض نیافتیم. حالا آقایان اگر دلیل محکمی داشته باشند تصمیم با مجلس محترم است، والسلام.
 نایب رئیس – نماینده دولت بفرمائید.
 عبادیانی (نماینده دولت) – بسم الله الرحمن الرحیم، عرض کنم خدمتتان
که این فوق العاده هایی که آلان به عنوان محرومیت از تسهیلات زندگی و یا بدی آب و هوا به کارمندها پرداخت میشود در ذهن برادرها و خواهرهای محترم نماینده مبلغ گزافی نیاید. با همین پولهایی که داریم میدهیم کارمند الان به قول معروف هشتش گرو نه او هست. از طرف دیگر در رابطه با نقاط محروم آنچنان دلایل جذب پائین هست که دولت یک لایحه ای را در رابطه با جذب نیروی انسانی و نقاط محروم تهیه کرد و تقدیم مجلس محترم کرده که الان در دستور کار کمیسیونهای کار و بودجه هست، واین میزان پولی را که به عنوان فوق العاده محرومیت از تسهیلات زندگی به کارمندان الان ما میدهیم بسیار ناچیز هست و ما در آنجا پیش بینی یک امتیازهای اضافه ای را کرده ایم که ما بتوانیم نیروهای مورد نیاز دستگاههای دولتی را در مناطق محروم تامین بکنیم. در حال حاضر هیچگونه جاذبه ای برای رفتن نیروها به نقاط محروم وجود ندارد حتی اشخاص بومی هم ترجیح میدهند که در دستگاههای دولتی نباشند چرا؟ چون حقوقش بسیار پائین هست. و اگر ما بخواهیم این را حذف بکنیم اصلا جاذبه بکنیم اصلا جاذبه نیروی انسانی به نقاط محروم را در واقع آنچه که کم بوده کمتر کرده ایم و لذا کاری است در جهت خلاف آن نظری که برای تقدیم این لایحه به مجلس محترم بوده و اگر این طور باشد همان طور که برادرمان آقای صفری هم فرمودند جاذبه استفاده از این خدمت نیمه وقت قطعاً کم خواهد شد و ما به آن هدف که حفظ کیان خانواده است واقعاً نمیرسیم. لذا ما مخالف هستیم و صحبت روشنی هست که فکر نمیکنم احتیاج به توضیح بیشتر هم داشته باشد.
 نایب رئیس – بسیار خوب، 193 نفر حضور دارند پیشنهاد حذف این قسمت آخر هست «ولیکن فوق العاده های تا آخر مادة 3 ….» نمایندگانی که با این پیشنهاد موافق هستند قیام بفرمایند. (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد دیگری ندارد؟ (منشی – خیر) پس یکبار برای رای گیری خوانده شود..
 مادة 3 – کارمندانی که ازخدمت نیمه وقت استفاده میکنند نصف حقوق گروه و پایه و یا حقوق ثابت و فوق العاده شغل و یا مزایای شغل و یا عناوین مشابه دیگر و فوق العاده ها و مزایایی که به طور مستمر پرداخت میشود به آنان تعلق خواهد گرفت ولیکن فوق العاده های محل خدمت، بدی آب و هوا و محرویمت از تسهیلات زندگی از محدودیت مذکور مستثنی بوده و به طور کامل پرداخت میشود.
 نایب رئیس – نمایندگانی که با این ماده موافق هستند قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد.
 ماده 4 – میزان حقوق و مزایایی که بر اساس مقررات این قانون به کارمندان نیمه وقت تعلق خواهد گرفت مشمول مقررات مربوط به حداقل پرداختی به کارکنان شاغل دولت نخواهد بود.
 نایب رئیس – پیشنهادی ندارد. رقم همان رقم سابق است. نمایندگانی که با این ماده موافق هستند قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد.
 ماده 5 – حداقل استفاده از خدمت نیمه وقت یکسال میباشد و در مورد مسمولین طرح طبقه بندی مشاغل معلمان کشور تاریخ انقضاء خدمت مزبور مقارن با اتمام سال تحصیلی خواهد بود.
 نایب رئیس – پیشنهادی ندارد. رقم همان رقم سابق است. نمایندگانی که با این ماده موافق هستند قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد.
 ماده 6 – کارمندان پیمانی و غیرثابت دستگاههای اجرایی مشمول مقررات این قانون نیستند و استفاده مستخدمین رسمی و ثابت از این قانون موکول به پایان یافتن خدمت آزمایشی یا مشابه آن خواهد بود.
 نایب رئیس – 193 نفر در مجلس حضور دارند موافقین با این ماده قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد.
 ماده 7 – سنوات خدمت نیمه وقت بانوان از لحاظ سابقه خدمت لازم برای بازنشستگی و استفاده از حقوق وظیفه یا مستمری به طور کامل محسوب خواهد شد لیکن در احتساب حقوق بازنشستگی و وظیفه یا مستمری و نیز دریافت پایه این گونه کارمندان (علاوه ب مدت خدمت تمام وقت) نصف مدت خدمت نیمه وقت منظور و محسوب خواهد گردید. کسور بازنشستگی یا حقوق بیمه مربوط به سهم کارمندان مزبور به نسبت حقوق و مزایایی که بر اساس این قانون به آنان تعلق میگیرد کسرو به صندوق مربوط واریز خواهد شد.
 تبصره – سنوات خدمت نیمه وقت بانوان به شرط پرداخت کسور بازنشستگی و حق بیمه به نسبت تمام حقوق گروه و پایه و یا حقوق ثابت و فوق ابعاده شغل و یا عناوین مشابه تا سه سال از لحاظ بازنشستگی در حکم خدمت تمام وقت محسوب میشود.
 نایب رئیس – 193 نفر در مجلس حضور دارند. نمایندگانی که با این ماده و تبصره آن موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد.
 ماده 8 – دوران استفاده از مرخصی استحقاقی طبق قانون مقررات مروبطه به کارمندان تمام وقت بوده و فقط میزان حقوق و فوق العاده شغل و نیز سایر مزایای مستمر این گونه مستخدمین نصف مبالغ مربوطه به کارمندان تمام وقت خواهد بود.
 نایب رئیس – رقم همان رقم سابق است. موافقان با این ماده قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد.
 ماده 9 – مدت استفاده از مرخصی استعلاجی و زایمان برای بانوان مشمول خدمت نیمه وقت مانند کارمندان تمام وقت خواهد بود و در آن مدت ازلحاظ حقوق و مزایا تابع مقررات مربوط به خدمت نیمه وقت خواهند بود.
 نایب رئیس – رقم همان رقم سابق است. موافقان با این ماده قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد.
 ماده 10 – سنوات خدمت کارمندان نیمه وقت و ارتقاء گروه به نسبت نصف سوابق تجربی مقرر در طرح طبقه بندی مشاغل و یا مقررات مربوط محاسبه خواهد گردید.
 نایب رئیس – موافقان با این ماده قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد.
ماده 11 – در صورتیکه کارمندان نیمه وقت قبل از پایان مدت خدمت نیمه وقت درخواست انجام خدمت تمام وقت را بنمایند در صورت ضرورت و موافقت وزارتخانه و مؤسسه مربوط به خدمت نیمه وقت آنان به خدمت تمام وقت تبدیل خواهد گردید و در هر حال خدمت نیمه وقت کمتر از یکسال نخواهد بود.
 نایب رئیس – رقم همان رقم سابق، موافقان با این ماده قیام بفرمایند.(اکثر برخاستند) تصویب شد.
 ماده 12 – استفاده از خدمت نیمه وقت موکول به درخواست کتبی مستخدم و صدور حکم جداگانه در این مورد و در حکم باید نحوه و ترتیب خدمت نیمه وقت و مدت استفاده از خدمت نیمه وقت و سایر موارد مشخص گردد.
 نایب رئیس – رقم همان رقم سابق است. موافقین با این ماده قیام بفرمایند.(اکثر برخاستند) تصویب شد.
 ماده 13 – مشمولین این قانون به هیچ وجه و تحت هیچ عنوان نمیتوانند در وزارتخانه ها و مؤسسات و شرکتهای دولتی و یا غیر دولتی دیگر به کار اشتغال ورزند و در صورت اشتغال در واحدهای مذکور از دساگاه متبوع خود اخراج شده و حقوق و مزایای آنان از تاریخ اشتغال قطع میگردد.
 نایب رئیس – همان رقم سابق، موافقان با این ماده قیام بفرمایند.(اکثر برخاستند) تصویب شد.
 ماده 14 – استخدام جدید به هر شکل به جای کارمندان نیمه وقت ممنوع است.
 نایب رئیس – موافقان با این ماده قیام بفرمایند.(اکثر برخاستند) تصویب شد.
 بهروزیه – پیشنهاد دارد.
 نایب رئیس – دیگر تصویب شد.
 منشی – قبلا اگر میفرمودید مطرح میشد.
 ماده 15 – پرداخت فوق العاده اضافه کار ساعتی و فوق العاده روزانه به این قبیل کارکنان ممنوع میباشد.
 نایب رئیس – البته اینکه شما میفرمائید پیشنهاد هم دارد. چون پیشنهاد هم ادغام بوده با این ماده 6 و ماده 6 تصویب شده است دیگر نمیشود یعنی اگر بحث هم میکردید اصلا قابل بحث نبود. حضار همان رقم سابق است. موافقان با این ماده قیام بفرمایند.‌(اکثر برخاستند). تصویب شد.
 ماده 16 – سایر موارد استخدامی که در این قانون پیش بینی نشده است تابع مقررات مربوط به خود خواهد بود.
 نایب رئیس – حضار همان رقم قبلی است، موافقان قیام بفرمایند (اکثربرخاستند) تصویب شد.
ماده 17 – از تاریخ تصویب این قانون کلیه مقررات مغایر با آن لغو میگردد.
 نایب رئیس – موافقان با این ماده قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد.
 8- تصویب قانون اصلاح تبصره 3 ماده 14 قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری
 نایب رئیس – دستور بعدی را مطرح کنید.
 منشی – دستور بعدی گزارش شور دوم کمیسیون شوراها وامور داخلی در خصوص لایحه اصلاح تبصره 3 ماده 14 قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری است. مخبر کمیسیون بفرمائید.
 علوی (مخبر کمیسیون) – السلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم.
 گزارش از کمیسیون شوراها و امور داخلی به مجلس شورای اسلامی مهلت تعیین محدوده حوزه های انتخاباتی موضوع تبصره 3 ماده 14 قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری شماره چاپ 327 را مورد بحث قرارداد . آن را با اصلاحات و الحاق یک تبصره به تصویب رسانید.همانطوریکه در شور اول این لایحه به استحضار نمایندگان محترم رسید در دوره گذشته مجلس شورای اسلامی با توجه به اشکالاتی که در محدوده های حوزه های انتخاباتی وجود دارد در تبصره 3 ماده 14 قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری مصوب 15/4/62 این تبصره به این شکل تصویب شد که «وزارت کشور موظف است ظرف مدت 6 ماه از تاریخ تصویب این قانون لایحه قانونی محدوده حوزه های انتخاباتی را تهیه و به جهت تصویب به مجلس شورای اسلامی تقدیم نماید.» که متاسفانه در دوزه گذشته 6 ماه گذشت و وزارت کشور و هیات محترم دولت به این کار اقدام نکردند و نفرستادند تا اینکه انتخابات دو مین دوره مجلس شورای اسلامی برگزار شد  و عد از آن لایحه ای از طرف هیات محترم دولت تقدیم مجلس شد که در آن تقاضای مهلت کردند که تا زمان برگزاری انتخابات سومین دوره مجلس شورای اسلامی مهلت بدهند. کمیسیون در شور اول دو سال مهلت را تائید کرد و تصویب کرد و مجلس شور اولش را رای داد  و تصویب کرد و در شور دوم در کمیسیون با حضور معاونین محترم وزارت کشور و نمایندگان مرکز آمار ایران عمده گیری که در استمهال وجود داشت این بود که وزارت کشور آخرین آمار را برای تعیین محدوده های حوزه های انتخاباتی لازم میدانستند و تازمانی که آخرین آمار به دستشان نرسد احساس میکردند و اظهار میداشتند که این امر نشدنی است. در جلسه شور دوم کمیسیون با نمایندگان مرکز آمار ایران که صحبت شد قرار شد که آخرین آمار موجودی است، نه این که آمار سراسری که در آبان سال 65 به عمل میاید و نتایج آن حدوداً یک سال یا یک سال و نیم بعد مشخص میشود قرار د همین آمار موجود را در اختیار وزارت کشور قرار بدهند. جمعیت آمار شهری را تاکنون آمارگیری کرده اند و جمعیت روستائی را جهار آمارگیری کرده ظرف مد 3 ماه جهاد و مراکز آمار ایران خودشان را تحویل وزارت کشور بدهند و وزارت کشور ظرف مدت یک سال بر اساس این آمار هم اجرای قانون تقسیمات کشوری را آغاز کند و هم محدودیتهای حوزه های انتخاباتی را معین کند. لذا در شور دوم این لایحه به این صورت تصویب شد.
 ماده واحده – از تاریخ تصویب این قانون تبصره 3 ماده 14 قانون تعاریف و ضواربط تقسیمات کشوری به شرح زیر اصلاح و تبصره 4 به آن الحاق میگردد.
 تبصره 3 – وزارت کشور موظف است حداکثر ظرف یک سال از تاریخ تصویب این قانون لایحه قانونی محدوده حوزه های انتخاباتی را همراه با جدول و نقشه مربوطه تهیه و جهت تصویب به مجلس شورای اسلامی تقدیم نماید.
 تبصره 4 – دولت موظف است ظرف سه ماه از تاریخ تصویب این قانون آمار جمعیت شهرها را توسط مرکز آمار و آ,ار جمعیت روستاها را توسط جهاد سازندگی با استفاده از نتایج آمارگیری های انجام شده کشور برآورد و به وزارت کشور اعلام نماید. که مرکز آمار ایران هم آمادگی خودشان را برای این امر اعلام کرده اند، والسلام.
 نایب رئیس – آقای رحمانی پیشنهادی دارند که اگر منصرف می شوند ما میتوانیم به رای بگذاریم (منشی – در جلسه حضور ندارند) بسیار خوب، آقای رحمانی تشریف ندارند. شور دوم است، متن هم خوانده شد یک پیشنهاد هم بیشتر نداشتیم که پیشنهاد دهنده حضور ندارند. 184 نفر در مجلس حضور دارند. نمایندگانی که با این ماده واحده …
 الویری (نماینده دولت) – من توضیح دارم.
 نایب رئیس – توضیح اگر…
 منشی 0موحدی ساوجی) – نه، جای توضیح دیگر ندارد.
 نایب رئیس – چون شور دوم هست، متن هم خوانده شده است فقط روی پیشنهاد میشود بحث کرد و روی متن نمیشود بحث کرد.
 الویری (نماینده دولت) – تبصره 4 در شور اول نبوده است.
 نایب رئیس – به هر حال روی پیشنهاد میشود بحث کرد.
 منشی – طبق آئین نامه نمیتوانند صحبت کنند.
 یکی از نمایندگان – دولت مخالف تبصره چهار است.
 نایب رئیس – خوب، حالا آن بحث دیگر است. 184 نفر در مجلس حضور دارند نمایندگانی که با این ماده واحده و تبصره آن موافق هستند قیام بقرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. اسامی غائبین را بفرمائید.
 منشی – بسم الله الرحمن الرحیم. غائبین غیر موجه امروز عبارتند از آقای حامد دامنی از خاش، حسین هاشمیان از رفسنجان، عاتقه صدیقی (رجایی) ار تهران، سیدعلی حسینی زاده از بروجن.
 20 نفر هم تاخیر دارند که در پرونده پرسنلی شان ضبط میشود.
 9- پایان جلسه و تاریخ تشکیل و دستور جلسه آینده
 نایب رئیس – جلسه بعدی صبح سه شنبه ساعت 5/7 خواهد بود. دستور جلسه دنباله دستور هفتگی است. ختم جلسه اعلام میوشد.
 (جلسه در ساعت 05/12 پایان یافت)


      رئیس مجلس شورای اسلامی – اکبر هاشمی رفسنجانی