جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 76 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 76 )

  • سه شنبه ۱۱ آذر ۱۳۵۹

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی . صورت مشروح مذاکرات جلسة علنی روز سه شنبه یازدهم آذرماه 1359. فهرست مندرجات: 1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید. 2- بیانات قبل از دستور آقایان ابوسعیدی منوچهری ، صباح زنگنه. 3- بیانات آقای رئیس به مناسبت سالگرد شهادت مرحوم میرزا کوچک خان. 4- تصویب دو فوریت لایحه قرارداد بین وزارت راه و ترابری جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه کل انتفاعی و بازرگانی سایوس ترانزیت شوروی. 5- بحث پیرامون طرح قانونی ادغام سازمان بسیج مستضعفین در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. 6- پایان جلسه. جلسه ساعت هشت و سی دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد. 1- اعلام رسمیت جلسه وتلاوت آیاتی از کلام الله مجید. رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم، با حضور 184 نفر جلسه رسمی است. دستور جلسه را قرائت بفرمائید. منشی(الویری) – بسم الله الرحمن الرحیم. دستور جلسه هفتادو ششم روز سه شنبه یازدهم آذرماه 1359 هجری شمسی مطابق با بیست و سوم محرم الحرام 1401 هجری قمری. 1- تلاوت کلام الله مجید. 2- نطقهای قبل از دستور. 3- طرح قانونی ادغام سازمان بسیج مستضعفین در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران. 4- طرح تأمین نیازمندیهای استخدامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران. 5- سؤال آقای گلزاده غفوری از وزارت دفاع ملی. 6- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل. 7- اعلام ختم جلسه و تاریخ و برنامه جلسه بعد. رئیس- تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. الم ترالی الذین تولوا قوماً عضب الله علیهم ما هم منکم ولا منهم و یحلفون علی الکذب و هم یعلمون. اعدالله لهم عذاباً شدیداً انهم ساء ما کانوا یعملون. اتخذوا ایمانهم جنه فصدواعن سبیل الله فلهم عذاب مهین. لن تغنی عنهم اموالهم ولا اولادهم من الله شیئاً اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون. یوم یبعثهم الله جمعاً فیحلفون له کما یحلفون لکم و یحسبون انهم علی شیئی الاانهم هم الکاذبون. استحوذ علیهم الشیطان فانسیهم ذکرالله اولئک حزب الشیطان الا ان حزب الشیطان هم الخاسرون. ان الذین یحادون الله و رسوله اولئک فی الاذلین. کتب الله لاغلبن اناورسلی ان الله قوی عزیز. لاتجدقوماً یؤمنون بالله ولیوم الاخر یوادون من حادالله و رسوله ولو کانوا آباء هم او ابناء هم اواخوانهم اوعشیرتهم اولئک کتب فی قلوبهم الایمان وایدهم بروح منه و یدخلهم جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها رضی الله عنهم و رضواعنه اولئک حزب الله ان حزب الله هم المفلحون. (صدق الله العلی العظیم- حضار صلوات فرستادند). «از آیة 15 الی آیة 23 سورة المجادله». 2- بیانات قبل از دستور آقایان ابوسعیدی منوچهری ، صنابح زنگنه. رئیس- آقای ابوسعیدی منوچهری بفرمائید. ابوسعیدی منوچهری- بسم الله الرحمن الرحیم، به همه خواهران و برادران عزیز سلام عرض میکنم. عرایضی که به عرضتان میرسانم در دو قسمت است: یک قسمت مربوط به منطقه است و یک قسمت هم باز مربوط به منطقه است ولی در باره میهمانان عزیزی است که از مناطق جنگ زده به منطقه ما آمده اند البته در منطقه جیرفت که قبلا به نام بلوکات خمسه معروف بود و به حق هند ایران است اگر از لحاظ کشاورزی به این منطقه برسند. منطقه میتواند سه چهارم مصرف گندم ایران را حتماً تهیه کند. ولی متأسفانه هیچگونه کمکی تاکنون نشده است راجع به میهمانان عرض کنم در تماسی که با جناب سرهنگ خلخالی که به حق برای میهمانان عزیز زحمت میکشد. تماس گرفتیم، ایشان عقیده شان بر این بود که هلال احمر فقط میتواند اسکان و غذا را برای میهمانان تهیه کند اما از لحاظ اموزشی هیچکاری نمیتواند انجام بدهد. با توجه به اینکه جمعیت شهر جیرفت در تابستان بیش از سه چهار هزار نفر نیست البته منظورم شهر سبزواران یا شهر جیرفت است نه شهرستان جیرفت. در زمستان از مناطق سردسیر میآیند و جمعیت بین بیست و پنج ، تا سی هزار نفر میشود که این بیست و پنج تا سی هزار نفر در حدود دو هزار و چهارصد و هشتاد نفر دانش آموز راهنمائی دارد. چهار هزار و یکصد و بیست و یک نفر دانش آموز ابتدائی دارد. هشتصد و هشتاد و چهار نفر دبیرستانی دارد. رشته فنی یکهزار و هشتاد و شش نفر. خدمات سیصد و شش نفر. حالا این را مقایسه کنید با پنجاه هزار نفر میهمانان عزیزی که تا بیست و یکم همین برج یعنی الان که تعدادشان به چهارده هزار نفر رسیده است ولی تا بیست و یکم همین برج پنجاه هزار نفر میشوند. این پنجاه هزار نفر میشوند. این پنجاه هزار نفر را به همین نسبت حساب بکنید. دانش آموز دارد و شاید بیشتر. چون افرادی که به این منطقه میآیند معمولا بیشترشان محصل هستند و اینها نه از نظر کتاب و نه از نظر معلم و از نظر نوشت افزار هیچگونه امکاناتی ندارند، این را باید دولت حتما توجه بکند. از نظر معلم ابتدائی میتوانیم از چند پیشه های منطقه استفاده بکنیم. ولی کمبود دبیر خیلی محسوس است . کتاب به هیچگونه وجود ندارد. وزارت آموزش و پرورش باید در نظر بگیرد سهمیه کتابی که به مناطق جنگ زده میفرستاده الان همان سهمیه را چکار بکند؟ بفرستد به مناطقی که هیمانان عزیز در آنجا هستند یعنی منجمله یکی از این مناطق جیرفت است چادرهائی دارند که این چادرها معمولا کفی ندارند تقاضا هم کرده ایم بیشتر باید رسیدگی بکنند. به وضع کسانی که از زندگی خودشان آواره شده اند درست است جایشان روی چشم ما هست ولی معذلک رنجهائی میبرند . دولت باید خیلی نسبت به این اردوگاهها توجه داشته باشد اما مسائل منطقه: یکی از مسائل حاد منطقه که شاید در همه ایران و شاید همه شما با آن سرو کار داشته باشید مسأله پاکسازی است فقط یک خواهش از دولت دارم و آن رسیدگی به وضع هیأت پاکسازی جیرفت است اصلا بوضع خود این هیأت پاکسازی رسیدگی کند ببینید اینها صلاحیت دارند یا ندارند. کسی که پرونده قتل دارد و معلق است چطور میتواند پاکساز باشد کسی که سال اول کارش هست. چطور میتواند پاکساز باشد در صورتیکه حداقل بایستی سه سال کار کرده باشد کسی که فقط دو ماه در منطقه هست چطور میتواند پاکساز باشد با چه آشنائی؟ من این را از دولت میخواهم و استدعا میکنم اولیاء امور راجع به این هیأت رسیدگی بکنند و خود هیأت را پاکسازی کنند. مسأله دیگر. مسأله کشاورزی منطقه است همانطوری که عرض کردم. جیرفت را هند ایران لقب داده اند منطقه ای است که خداوند آنچه که نعمت در دنیا خلق کرده است در این منطقه بوجود آورده است. شش کیلومتر فاصله است بین مناطق برف ریز تا مناطق حاره این قسمت و چه اراضی آنجا وجوددارد یک سد نیمه تمام هم داریم که متأسفانه مدتی است که اصلارهایش کرده- اند. شاید خیلی از تأسیساتش هم از بین رفته است . د رصورتیکه همین سد را اگر دولت میتوانست، و میتواند همین سد را به اتمام برساند وضع منطقه کلی تغییر پیدا میکند. منطقه ما بطور کلی راه ندارد فقط یک جاده ارتباطی در شرق است که از بندر عباس به جیرفت کشیده میشود. و این تقریباً جاده ای است که از بین یک سوم جیرفت شاید کمتر عبور میکند و بقیه مناطق جیرفت بطور کلی جاده ندارد. رژیم قبل مردم را وادار میکرد که گاو و گوسفندشان را بفروشند و از منطقه بیرون کنند. الان ما آن کشاورزی صنعتی را از دست داده ایم یعنی دیگر اصلا گاوی نیست که بتواند کار کشاورزی را انجام بدهد. وسائل صنعتی هم موجود نیست کشت صنعت جیرفت بیش از چهارده هزار هکتار زمین دارد صدها موتور آماده برای بهره برداری در جیرفت هست که اینها موتورهائی بود که بصورت آزمایشی برای وضع آب منطقه بودند حد متوسط شش متر آب بالا آمده است. خیلی چاهها بصورت چاه آرتزین بیرون آمده است. اما از اینها هیچگونه استفاده کشاورزی نمیشود. در عوض این همه منابع آب و اینهمه اراضی موجود و این همه موتورهائی که میشود باز کرد و بلافاصله از آن استفاده کرد. یک عده ای آمده اند و بجان یک عده پیرزنهائی که دو هکتار زمین دارند افتاده اند . من فکر نمیکنم اصلاحات ارضی اسلامی شامل پیرزنی بشود که دو هکتار زمین داشته باشد. در کجاها در جائی که صدها هزار هکتار زمین موجود است. آقا یک حد نصابی قائل بشوید شما اکثراً از دهات آمده اید و اکثراً کشاورز هستید یک حد نصابی قائل بشوید. بگوئید پنج هکتار، این را هم به شما بگوئیم که کاری هم نکرده اند. نیامده اند از فلانکس بگیرند و به فلانکس بدهند. فقط هرج و مرج ایجاد کرده اند میآیند سراغ یک پیرزن دو هکتاری خوب این پیرزن که نمیتوان کار بکند. وقتی که نمیتواند کاری بکند ده او مال تو. مال تو، آن آقا هم میگویند مال من. خدا میداند که من دهات را در خود مرکز سبزوران میشناسم که د رحدود یکصد و پنجاه مالک دارد چهل و پنج زارع. یک سومش هم را قبلا به زارعین داده اند. بقیه اش را هم آمده اند و گفته اند بروید و بگیرید. بروید و بگیرید، هرج و مرج است قانون بگذارید در مقابل قانون، لباس مردم را هم از تنش بیرون بیاورید افتخار میکنم، اما هرج و مرج نه، مطلب دیگر راجع به منطقه: دامداری سنتی است دامداری سنتی منطقه را هم نابود کرده اند. برادران کرمانی من میدانند. جیرفت منطقه ای بود که از نظر کشاورزی و دامداری شاید قسمت اعظم استانهای نزدیکی راتأمین میکرد. الان دامداری نیست، بطور کلی دامداری را از بین برده اند. اوایل آمدند و گفتند «بز» نباید در منطقه باشد. برای اینکه جنگلها را از بین میبرد. بزها را از بین بردند . و گوسفندهای باقی را هم بهمین طرز. یک چیز خیلی مهم رودخانه هریر رود که تمام عشایر بافت ، سیرجان، ساردو، و راور هنگام عبور باید از این رودخانه عبور کنند. سالی صدها گوسفنمد در اینجا به آب داده میشود. اینها را بهم دیگر میبندند و عبور میکنند. سالی صدها گوسفند اینجا از بین میرود و یک پلی اگر اینها میزدند. باز یک کمکی به این دامدارها بود. این را من استدعا میکنم از نماینده بافت و سیرجان چون سیرجان نماینده ندارد نماینده بافت حتماً این موضوع را بررسی بکنند. یک خوهش دیگری هم داریم هیأتی بیایند به جیرفت و بروند به وضع مادی دست اندر کارها پیش از انقلاب و الان رسیدگی کند. ملاک انقلابی بودن فقط یک ریش نباشد من از خدا میخواهم که همه ماها را ، و مملکت ایران را از دست این ریشهای بعد از انقلاب حفظ کند. (خنده نمایندگان). رئیس- شما یک دقیقه دیگر وقت دارید . ابوسعیدی – مالک انقلابی بودن ، مکتبی بودن است. ملاک انقلابی بودن یک اسلامی متعهد بودن است . نمیتواند فقط با داشتن ریش خودش را انقلابی جا بزند و زدند. من استدعا کردم و باز هم میکنم بوضع مادی دست اندر کاران منطقه ما قبل از انقلاب و بعد از انقلاب برسند. هیأت پاکسازی را حتماً در منطقه، حتماً یک هیأتی برود و این هیأت پاکسازی را پاکسازی کند. رئیس- آقای منوچهری وقتتان تمام است. منشی- آقای صباح زنگنه. مجید انصاری- آقای هاشمی من یادداشتی نسبت به اظهارات ایشان فرستادم بخوانید. رئیس- آقای صباح زنگنه. صباح زنگنه- بسم الله الرحمن الرحیم، ضرل الله مثلا کلمه طیبه کشجره طیبه اصلها ثابت و فرعها فی السماء. تؤتی اکلها کل حسین باذن ربها ویضرب الله الامثال اللناس لعلهلم یتذکرون و مثل کلمه خبیثه کشجره خبیثه اجتثت من فوق الارص مالها من قرار. بنا بر احساس وظیفه نمایندگی و بنا بر سوگندی که ما نمایندگان در روز افتتاح مجلس خوردیم مطالبی را عرض خواهم کرد و برای تذکار این سوگند را مجدداً میخوانم: بسم الله الرحمن الرحیم، من در برابر قرآن مجید به خدای قادر متعال سوگند یاد میکنم و با تکیه بر شرف انسانی خویش تعهد مینمایم که پاسدار حریم اسلام و نگاهبان دستاوردهای انقلاب اسلامی ملت ایران، و مبانی جمهوری اسلامی باشم. ودیعه ای را که ملت به ما سپرده به عنوان امینی عادل پاسداری کنم و در انجام وظایف وکالت، امانت و تقوا را رعایت نمایم. و همواره به استقلاب و اعتلای کشور و حفظ حقوق ملت و خدمت به مردم پایبند باشم. از قانون اساسی دفاع کنم و در گفته ها ونوشته ها و اظهار نظرها استقلال کشور و آزادی مردم و تأمین مصالح آنها را مد نظر داشته باشم. وهمینطور با توجه به اصول هشتاد و چهارم قانون اساسی مبنی بر اینکه نمایندگان در برابر تمام ملت مسؤولند که هر نماینده در برابر تمام ملت مسؤول است و حق دارد در همة مسائل داخلی و خارجی کشور اظهار نظر نماید. مطالبی را عرض خواهم کرد. توطئه آمریکا یک اصلی است ثابت و مسلم برای همه ما به عبارت دیگر استمرار توطئه یک اصل مسلمی است . آنچه که تغییر میکند روشها و شیوه های این توطئه است و هر گاه که توطئه اول برای آمریکا روشن شد که دارد ناکام میشود و با شکست روبرو میشود سناریوی دومش را (به اصطلاح یکی از برادران) به میدان میآورد و به اجراء میگذارد به عبارت دیگر آمریکا همیشه سناریوهای آماده شده فراوانی دارد که برای به اجراء گذاشتن مهیا کرده است به نوشته جناب آقای رئیس جمهور در شمارة چهارده روزنامه انقلاب اسلامی توجه بکنیم ببینیم که برادرمان هم به قسمتی از این توطئه و بلکه به پایگاه اصلی مورد حمله این توطئه- های مستمر توجه داشته اند. برادرمان تحت عنوان «فلج سیاسی» مینویسند: برای اینکه آمریکا از نو بر ایران سلطه خویش را کامل گردان دو عامل را باید از میان بردارد: 1- رهبری امام خمینی (حضار سه مرتبه صلوات فرستادند). 2- از میان بردن و حدت مردم کشور، برای از میان بردن رهبری امام شیوه عمل روشن است از سوئی ترور کسانی که در هسته رهبری امام جائی دارند واز سوی دیگر ، کاستن از اعتبار امام از راه تضعیف رهبری ایجاد حادثه های گوناگون. (در این هنگام برق قطع شد.) یکی از نمایندگان- بهتر است ایشان صحبتشان را بگذارند برای وقتی که برق آمد چون باید صحبتهای ایشان ضبط بشود. یکی از نمایندگن – جناب آقای هاشمی ، این مدتی را که برق نداریم تنفس اعلام بفرمائید. رئیس- ما معمولا بین ساعت ده تا یازده حدود یکربع ساعت تنفس داریم. ولیکن الان بخاطر قطع برق پانزده دقیقه تنفس اعلام میکنیم. (ساعت نه و پنج دقیقه جلسه بعنوان تنفس تعطیل شد و ساعت نه و بیست دقیقه مجدداً مجلس به ریاست آقای هاشمی تشکیل شد.) رئیس- با حضور یکصد و هشتاد نفر جلسه رسمی است، آقای رنگنه تشریف بیاورند برای ادامه صحبتشان ، و ضمناً برای مستمعینی که خارج از جلسه و از رادیو جریانات مجلس را گوش میدهند تذکر میدهیم که مجلس بخاطر قطع برق کارش را تعطیل کرد و حالا برق برگشت و ما کارمان را شروع کردیم. 3- زنگنه- بسم الله الرحمن الرحیم، ابتدای صحبت عرض کردم که با توجه به سوگندی که ما نمایندگان خوردیم و با توجه به مسؤولیتی که در برابر تمام ملت داریم (ردیس: شما ده دقیقه دیگر وقت دارید) و حقی که از لحاظ تفحص در تمام امور مملکت و اظهار نظر در امورات داخلی و خارجی کشور داریم مطالبی را معروض خواهم داشت و ادامه صحبت به این ترتیب است که توطئه های آمریکا اصلی است مسلم، منتها آنچه که متغیر است شکل و شیوة و روش این توطئه ها است. آمریکا سناریوهای متعددی دارد و سناریوی دوم را موقعی به میدان میآورد که یا با سناریوی اول هماهنگ باشد و یا قبل از اینکه سناریوی اول با شکست کامل مواجه بشود. سناریوی دوم را هم در جامعه مطرح میکند. در مقالاتی که برادرمان جناب آقای رئیس جمهور در شماره چهارده روزنامه انقلاب اسلامی تحت عنوان «فلج سیاسی » نوشته بودند ایشان هم اشاراتی به نوعی از توطئه های آمریکا داشته اند برای اینکه آمریکا از نو بر ایران سلطه خویش را کامل گرداند دو عامل را باید از میان بردارد. 1- از میان بردن رهبری امام. 2- از میان بردن و حدت مردم کشور، برای از میان بردن رهبری امام شیوه عمل روشن است از سوئی ترور کسانی که در هسته رهبری امام جائی دارند واز سوی دیگر ، کاستن از اعتبار امام از راه تضعیف رهبری ایجاد حادثه های گوناگون. ای قلمهای دروغ پرداز و ای زبانهای دورغ و ناسزاگو، بدانید که بسیارند آنها که میدانند هر عملی در تعادل عمومی و موازنه قوا در سطح جهان و در سطح کشور معنی پیدا میکند. تکرار میکنم از لحاظ اهمیت این جمله ای که جناب آقای بنی صدر نوشته اند هر عملی در تعادل عمومی و وازنه قوا در سطح جهان ودر سطح کشور معنی پیدا میکند زیر پوشش حملة به آمریکا خدمت به سیاست آمریکا انجام میشود. که همین تضعیف رهبری است بنابراین مشخص است هر حرکتی که انجام میگیرد و هر حادثه ای که آفریده میشود معنی پیدا میکند تضعیف رهبری از طریق از بین بردن و ترور شخصیت روحانیتی که در هسته رهبری قرار دارند یعنی شعارهائی امثال «مرگ بر سه مفسدین» و غیره و بعد ادامه این نوع توطئه ها ما ملاحظه کردیم در این تاریخ مختصر و پر از حادثه بعد از انقلاب که بسیار بسیار عبرت آموز و پند انگیز بود ودیدیم که توطئه های آمریکا به شیوه های گوناگون بود از به دوستی بلعیدن دولت موقت در ملاقات با برژنسکی ، تا حمله طبس، تا کودتای نافرجام، تا روشهای گوناگون تضعیف مجلس ، در داخل و یا خارج از مجلس ، از روشهای گونان تضعیف دولت، کامل نکردن دولت ، از روشهای حمله های گوناگون به قوه قضائیه که بر رأس این قوه یکی از همان افرادی که در هسته رهبری جائی دارند هست، از جمله حملة عراق که باز هم این حمله هنوز تمام نشده است منتها آمریکا متوجه شده است که اینهم با شکست روبرو خواهد شد و لذا نقشه های دیگر، و توطئه های دیگر و سناریوهای دیگر را به میدان میآورد و هم چنانکه آمریکا پیش بینی کرد این حملة عراق بر علیه خود عراق، بر علیه رژیم حاکم در عراق پایان خواهد گرفت و به پیروزی اسلام وانقلاب اسلامی و به گسترش انقلاب انجام خواهد گرفت در شماره بیست و پنج روزنامه انقلاب اسلامی(این دو شماره مربوط به پارسال است) باز هم برادرمان جناب آقای رئیس جمهور مینویسند تحت عنوان «دین التقاطی» (آیت : آن موقع ایشان رئیس جمهور نبود) دین التقاطی مایه اختلاف و پراکندگی میشود و تجربه همه زمانها در زمان خودمان دلیل بارز بر ان است دین التقاطی تداوم وظیفه های دین را از بین میبردو به تدریج آن را کور میکند و وقتی دین که اساس فرهنگ مبارزه مداوم است کسر شد تداوم مبارزه غیر ممکن میشود. دین التقاطی صف بندی مردم و گروههای حاکم همدست دشمن خارجی را از بین میبرد و بتدریج التقاط خود دین را عامل حاکمیت زورمندان میسازد و ما باز هم اگر دقتی بکنیم ملاحظه میکنیم که این دین التقاطی به معنای اشتراکی است که در مبناها حاصل میشود، دین التقاطی اشتراک در رو بناها و مسائل سطحی و ظاهری نیست ، اشتراک بر مبناهای اساسی و اصولی یک طرز تفکر یک مکتب است، این اشتراک ما به تعبیر دیگر این جمیع شرک آمیز هست که التقاط را مینمایاند، ما هم نمونه های فراوانی در طول همین مدت کوتاه انقلاب دیدیم از این حرکتها وتفکرات شرک – آلود دیدم که امام وقتی که میفرمودند جمهوری اسلامی را قبول کنید و به «جمهوری اسلامی» رأی بدهید نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد. برای ما مفهوم بود که امام یک مبنا برای حرکت خودشان انتخاب کرده اند و آن اسلام است اما در همان آن دیدیم افرادی و گروههائی و حرکتهائی که معتقد بودند که باید «جمهوری دموکراتیک اسلامی» باشد . و افرادی هم بودند که معتقد بودند باید «جمهوری دموکراتیک خلق» باشد. ما از همان حرکتها متوجه شدیم که افرادی و تفکراتی هستند که اسلام را مبنا میگیرند، اما دموکراسی را هم مبنا میگیرند، مسأله خلق و مردم را هم مبنا میگیرند، آزادی را هم مبنا میگیرند گاهی اوقات اقتصاد را هم مبنا میگیرند و این بینش شرک آلود حرکتهای شرک آلودی را هم به دنبال خودش داشت و دارد. این حرکتهای شرک آلود را ما باز هم فراوان دیدیم از قبیل شعارهائی که داده میشد ما فعلا مبارزه را بر علیه استبداد ادامه بدهیم کاری به کار استعمار نداشته باشیم (رئیس: شما دو دقیقه وقت دارید) و یا به عنوان مثال دیگر چاپ کردن اعلامیه مجاهدین خلق که یک مبنای دیگری اما اشتراک در شرک آلود بودن مبنا داشتن با نهضت آزادی در روزنامه نهضت آزادی چاپ میشود، وقتیکه شرک باشد فرقی نمیکند که این شرک چه مبنائی داشته باشد تعدد مبناها و تفاوت رنگهای مبناها فرقی نمیکند. شرک یک مجموعه ای است که دارای مبانی متعددی است یعنی به عبارت دیگر اسلام را به عنوان مبنای اصیل و واحد نمیشمارد بلکه مبانی دیگری هم در مغزش و در فکرش حکومت میکند واین مبناها د رعمل منجر میشود به اتخاذ حرکتهای شرک آلود دیگر بنابراین ما متوجه شدیم که حرکتهای سیاسی خطر بزرگتر نیست، البته یک خطر بزرگی هست، تصرف مواضع سیاسی ، تضعیف مجلس. تضعیف دولت ، تضعیف قوة قضائیه ، تضعیف هسته دور امام که در اطراف اما جای دارند یک خطر بزرگی است اما ما خطر بزرگتر را متوجه شدیم و آن خطر جابجائی مفاهیم اسلامی است یعنی بجای اینکه اسلام را به عنوان مبنای واحدی بگیریم مبانی دیگری هم به جامعه عرضه میکنیم که های آزادی مبنا است ، و اگر اسلام به آزادی قائل نباشد این اسلام به درد نخواهد خورد (یکی از نمایندگان: دیکتاتوری هم همینطور.) و اینکه آدم به خودش این اجازه را بدهد که از لحاظ فکری مبناهای دیگری ولو بصورت ظریف (تعبیر امام علی علیه السلام را یادآوری میکنم) (رئیس: وقت شما تمام است) فقط این تعبیر را عرض میکنم و تمام میکنم. امام علی علیه السلام وقتی که از شرک میخواهند تعبیر بکنند آن را به حرکت یک مورچه سیاهی در دل شب سیاه بر روی یک سنگ صاف و سیقلی تشبیه میکنند آیا حرکت این مورچه اثری بر جای میگذارد؟ طبیعتاً نمیگذارد و اگر هم بگذارد دیده نمیشود. الان هم این مبناهای شرک آلود به همین است و این بزرگترین خطر برای اصالت انقلاب اسلامی ما است والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. (نمایندگان : احسنت). 3- بیانات آقای رئیس به مناسبت سالگرد شهادت مرحوم میرزا کوچک خان رئیس – بسم الله الرحمن الرحیم، امروز روز یازدهم آذر شصتمین سالگرد شهادت مجاهد عظیم – الشأن و مابرز پرافتخار مرحوم میرزا کوچک خان است خوشبختانه در تاریخ شکوهمند انقلابهای اسلامی ایران ما هر روز از این خاطره ها داریم ، مرحوم میرزا کوچک خان که حق عظیمی بر تاریخ مبارزات مسلحانه کشور ما دارد، و مبارزات مسلحانه اسلامی، از پیشتازترین مبشران این راه است، طلبه پاک، با فضیلت و نورانی و سخت متکی به تعبد دینی که د رآن تاریخ آن حماسه عظیم را آفرید. جای دارد که یکبار دیگر تاریخش زنده بشود و مورد قدردانی قرار بگیرد و جالب این است که مرحوم مدرس آن شخصیت عظیم الشأ‌ن اسلامی در بررسیهائی که من خودم کردم از مبتکران و حامیان جدی حرکت مرحوم میرزا کوچک خان است و شهادتشان دو روز پشت سر هم قرار گرفته است ما به روان بزرگ این دو مرد درود میفرستیم و از نسل انقلابی جوان ایران میخواهیم که خواندن تاریخ این دو بزرگوار را از فرائض انقلابی و اسلامی خودشان قرار بدهند. راه زمینی ، ترکیه و پاکستان است که باز آنها هم از پاکستان کالاهای زیادی نمیتوانیم بیاوریم و کالاهایی که از طریق اروپا وارد میشود همه باید از طریق ترکیه یا شوروی بیاید. و پاکستان هم با توجه به روابطی که با امریکا دارد چه بسا تحت تأثیر و فشار امریکا مشکلاتی را برای ما فراهم کند. راهی که میماند ترکیه است که آن راه هم از نظر خارجی و هم از نظر داخلی ممکن است تهدید به متوقف شدن بشود. توجه دارید که عراق بیشترین قسمت نفت ترکیه را تأمین میکند والان با از سر گرفتن نفت عراق به ترکیه و دادن کلیه احتیاجات ترکیه ، روابط عراق با ترکیه در سطح خیلی بالایی است و در سطح خوب است. و ما از خارج نمیتوانیم به راه ترکیه کاملا مطمئن باشیم با اینکه الان از آن راه جنس وارد ایران میشود. و هیچ اشکالی هم وجود ندارد. و در آینده هم وجود نخواهد داشت ولی ما چون در جنگ هستیم باید از این ببعد راههای متعددی برای ورود کالا به ایران داشته باشیم. و راه ترکیه الان کاملا خوب است منتها ما راه بیشتری میخواهیم. در داخل ایران راه ترکیه، توجه دارید که چند ماه قبل آن دره قطور چه مشکلاتی داشت و بعد دره را باز کردند. راه آبی ما در خلیج فارس با توجه به جنگی که وجود دارد و بنادر ما که بعضی از انها مثل بندر خرمشهر تحت اشغال است و جزئی است و بعضی از آنها هم باز آن ایمنی لازم را برای وارد کردن کالا ندارد. این مسأله تأمین راه برای ورود کالا بنظر من از فوریترین مسایل کشور است. چونکه مسأله جنگ است و ما به وارد کردن مواد احتیاج داریم. و دوفوریتی است میآید. آقایان یک دقت بیشتری روی آن میگذارند و این را بررسی میکنند و هیچ مسأله ای هم نیست که احتیاج داشته باشد باینکه هفته ها ما باید بررسی کنیم. اگر احتیاج به بررسی خیلی دقیق دارد ما این را میپذیریم. و قبول داریم ولی باید دقت بیشتری روی آن گذاشت. نه اینکه ما مسأله جنگ را نادیده بگیریم. و بطور عادی یا یک فوریتی باز برود در روال عادی و هفته ها بطول بکشد. و ما دارو نداشته باشیم و احتیاجات دیگری که در کشور هست برآورده نشود ، بنابراین بنظر من این از فوریترین لوایح است که اگر از دو فوریتی چیز بالاتری هم ما داشتیم ما آنرا پیشنهاد میکردیم. رئیس- آقای فتوره چی توضیح اضافی میخواستید بدهید. معین فر- سؤال دارم. رئیس-‌ آقای فتوره چی توضیح را میدهند بعد شما هم از ایشان سؤال کنید (معین فر: اخطار نظامنامه ای دارم) آقای معین فر بفرمائید. معین فر- بسم الله الرحمن الرحیم. اخطار آئین نامه ای بر طبق مادة 81 آئین نامه داخلی مجلس است، که میخوانم. «لوایح قانونی با رعایت اصل 74 قانون اساسی باید در جلسه علنی مجلس توسط وزیر مربوط یا نماینده دولت تقدیم گردد، در موقع طرح آن (طرح هم اعم از اینکه دوفوریت مطرح باشد یا اصل لایحه مطرح باشد.) در موقع طرح آن نیز باید وزیر مربوط یا یکی از وزراء به تناسب موضوع حاضر باشند (رئیس: یا نماینده شان) معاونان پارلمانی نخست وزیر و وزراء که رسماً به مجلس معرفی شده باشند میتوانند بجای نخست وزیر و وزراء در جلسات مجلس و کمیسیونها حضور بهم رسانند» بنابراین حق این است که لایحه وقتی مطرح میشود حتماً معاون پارلمانی وزیر مربوطه که قبلا رسماً معرفی شده باشد حاضر باشد. در غیر اینصورت اساساً طرح آن بنظر بنده بر خلاف آئین نامه است. رئیس- آقای فتوره چی توضیح بدهید. فتوره چی- با توجه به تذکر آئین نامه ای که ایشان فرمودند ما بعلت مشکلات بسیار، بسیار حساسی که در یکی از بنادر زمینی مان یعنی جلفا که حساسترین و فعالترین بندر بازرگانی ایران با شوروی هست درآنجا این مشکلات بوجود آمده بنابراین نماینده رسمی وزیر راه، نماینده راه آهن، نمایندة گمرک و نماینده وزارتخانه های دیگری که با کار واردات و صادرات ارتباط دارند دیشب ساعت 7 بعد از ظهر به جلفا رفته اند. برای اینکه در آنجا مواردی بوده است که لازم بود آنها هر چه زودتر در آنجا حاضر بشوند و رفع آن موارد و مشکلات را بکنند. بنابراین این نمانیدگی را بما دادند که اینجا در مورد تقاضای دوفوریتی این قرارداد ترانزیت اگر توضیحی لازم باشد بدهیم. توضیح اضافی را که الان من میدهم شاید یک مقدار اذهان بیشتر آگاه میشود. معین فر- جناب آقای هاشمی تذکر بنده را توجه نفرمودید وزیر تهران است یا نه. رئیس- بله. معین فر- نمیشود. رئیس- اعتراض آقایان این است که باید معاون پارلمانی وزیر به مجلس بیاید. فتوره چی- تصور نمیکنم هیچکدام از وزارتخانه ها معاون پارلمانی داشته باشند. رئیس- چرا دارند، شما اطلاع ندارید. فتوره چی- بهر جهت وزارت راه نماینده پارلمانی دارد من آن شخص را میشناسم . نماینده پارلمانی است. آیت- باید معاون پارلمانی داشته باشد. بجنوردی- برای حل این مشکل من یک پیشنهاد داردم. رئیس- چه پیشنهادی. بجنوردی- یک رأی گیری همین الان بکنید. معین فر- نمیشود. رئیس- باید نماینده پارلمانی معرفی کنند. معین فر- وزیر خودش بیاید. فتوره چی- نماینده پارلمانی همین آقای قائم مقامی هستند. رئیس- معاون پارلمانی باید باشد. یکی از نمایندگان- آقای هاشمی پانزده نفر امضاء میکنیم و بصورت طرح میدهیم. معین فر- آقای هاشمی تلفن کنید وزیر خودشان تشریف بیاورند. رئیس- بله وزیر باید خودشان بیایند. آقایان که از وزارت راه آمده اند تشریف ببرند و تا آخر وقت فرصت هست که آقای وزیر تشریف بیاورند. هادی- آقای هاشمی خودمان به عنوان دو فوریتی درخواست میکنیم. رئیس- دوفوریتی بایدبعداً آقایان شورای نگهبان بیایندامروزممکن نیست آقای سید محمدخامنه ای بفرمائید. سید محمد خامنه ای- عرض کنم که اخطاری که آقای معین فر کردند وارد نبود. ایشان توجه نکردند که بعضی از این مواد دارای چند قسمت است. و هر قسمت در مقام بیان یک موضوعی است. این را ایشان توجه بکنند. حتی نقطه گذاشته است. قسمت اول «لوایح قانونی با رعایت اصل 74 قانون اساسی باید در جلسه علنی مجلس توسط وزیر مربوط یا نماینده دولت تقدیم گردد. و در موقع طرح آن نیز باید وزیر مربوط یا یکی از وزراء به تناسب موضوع حاضر باشند». تناسب موضوع را اینجا به نظر مجلس گذاشته است. «ولی معاونان پارلمانی نخست وزیر و وزراء که رسماً به مجلس معرفی شده باشند» این یک بخش مستقل دیگری است. قسمت اول، این اصلا مورد بحث نیست. در این قسمت هم تناسب موضوع یک مطلبی است که به نظر رئیس است و اگر مسأله مهمی نباشد که به وزیر نیاز نداشته باشد این نمیشود که ما به هر مناسبتی ما ایشان را از مرز بخواهیم که وجود شما اینجا ضروری است (رئیس: بله) به نظر من اشکال ایشان وارد نبود. رئیس- من فکر میکردم که موقع طرح دادن نمایندة دولت کافی است فقط نقطه بحثی که هست و مجلس میتواند روی آن تصمیم بگیرد این است که چون دوفوریتی چیزی بیشتر از طرح در مجلس است یک شبهه ای اینجا ممکن است پیش بیاید که آیا چون موقع طرح دوفوریتی هم همراه بوده این را به قسمت ذیل آن ماده ببریم که بگوئیم معاون حضور داشته باشد یا همان حالت طرح حساب بشود. اگر مجلس در تفسیر این آئین نامه این را بپذیرد که وقتی که طرح میشودبا قید دوفوریتی همان طرح است نماینده دولت میتواند دفاع بکند. معادیخواه – تفسیر آئین نامه ای است. مجلس باید رأی بدهد. دیالمه- آقای هاشمی پانزده نفر از نمایندگان میتوانند تقاضای دوفوریت کنند. رئیس- در آن صورت طرح میشود و مشکلات پیدا میکند. الان این لایحه است. توکلی- تقدیم لایحه میشود به وسیله نماینده دولت باشد فرقی هم بین لایحه یک فوریتی و دوفوریتی عادی د رآئین نامه نیست. رئیس- آقای شهرکی شما چی میخواستید توضیح بدهید. شهرکی- بسم الله الرحمن الرحیم، آقای وزیر راه کتباً یک نفر را از وزارت راه برای شرکت در جلسات مجلس و کمیسیون راه و ترابری معرفی کردند به نام آقای برازنده نیا. و در جلسات کمیسیون هم شرکت میکنند. اگر امکان این نیست که آقای وزیر در جلسه ای شرکت کنند. ایشان میتوانند. چون کتباً به مجلس معرفی شده اند. مجلس هم ایشان را به ما در کمیسیون معرفی کرده است. و الان در جلسات کمیسیون شرکت میکنند. ایشان میتوانند تلفنی بخواهند که آقای برازنده نیا بیایند و از این لایحه دفاع بکند. اما من از آقایان سؤالی داشتم ، میشود مطرح کرد؟ یا بعد که ایشان بیایند. رئیس- خیر، در اصل الان وارد نمیشویم. آقایان ببینید، همان نقطه روشن است و برای اینکه وقت را نگیریم همان بیانی که آقای خامنه ای کردند، در موقع طرح فقط باید نماینده دولت باشد، الان تقدیم لایحه است. منتها یک چیز اضافه دارد یعنی با قید دوفوریت است. در آنین نامه این چیزها پیش بینی نشده است. اگر این را به عنوان بحثی که طرح در ماهیت لایحه مطرح باشد حساب نکنیم میتوانیم حضور آقایان را بپذیریم. معادیخواه- تفسیر آئین نامه است. باباصفری- از مجلس نظر بخواهید. رئیس- بله من از مجلس نظر میخواهم. حججی- بنده تذکر آئین نامه ای دارم. رئیس- وزرائی که از اینجا این بحث را میشنوند خوب یادشان باشد که از این به بعد اگر معاون پارلمانی ندارند، معاوشان را معرفی کنند و این مشکل را به وجود نیاورند. اجازه بدهید تفسر آئین- نامه را رأی بگیریم. الان 196 نفر در مجلس حاضرند آئین نامه را روشن کنیم که 000 دکتر سامی- تذکر آئین نامه ای دارم. رئیس- آقای دکتر سامی غیر از شما عده زیادی مثل شما میخواهند حرف بزنند. دکتر سامی- تذکر آئین نامه ای است. رئیس- چه تذکر آئین نامه ای است؟ حججی- آقای هاشمی من قبل از ایشان تذکر داشتم. رئیس- آقای حججی چه تذکری است بگوئید. حججی- بسم الله الرحمن الرحیم. در مادة 110 ، لوایح فوری آن است که پس از فوریت بنا به تقاضای پیشنهاد دهندگان طرح و یا لایحه فوراً به کمیسیون ارجاع میشود. و خارج از نوبت مورد بررسی قرار میگیرد. و لوایح و طرحهای دوفوریتی آن است که پس از تصویب دوفوریت بلافاصله به طبع و توزیع آن اقدام و پس از 24 ساعت از موقع توزیع در مجلس مطرح شود. در موقعیکه دوفوریتی بودن لایحه تقاضا میشود باید در همان جلسه در باب لزوم و عدم دوفوریت بحث و پس از توضیح پیشنهاد کننده و اظهارات یک مخالف و یک موافق هر یک در حدود 5 دقیقه ، رأی گرفته میشود. اگر تقاضای یک یا دو فوریت برای لایحه یا طرحی که در مجلس مطرح است نشده باشد 15 نفر از نمایندگان نیز میتوانند کتباً تقاضای یک فوریت یا دو فوریت آن لایحه با طرح را بنمایند. که در این صورت بدون مباحثه در اصل مطلب در باب فوریت اخذ رأی بعمل میآید. تقاضای دوفوریتی بودن طبق مادة 59 در حکم تقاضای تغییر دستور است. رئیس- یک راه حلی که این نشان میدهد این است که اگر فرض کردیم که وزیر دفاع الان نتواند دفاع بکند 15 نفر از آقایان تقاضای دوفوریتی میکنند و آنها دفاع میکنند. ولی روشنتر آن همان است که وقتیکه لایحه ای تقدیم میشود گاهی بی فوریت است و گاهی با فوریت است. این همین تقدیم لایحه است و چیز اضافی نیست. حالا آقای دکتر سامی تذکرشان را بدهند. دکتر سامی- عرض کنم که آقای معین فر مادة 81 را قرائت کردند که در آنجا گفته شده است لوایح قانونی با رعایت اصل 74 این طوری وارد مجلس میشود. فقط کلمه «لوایح» بکار برده شده است در مادة 109 آئین نامه میگوید لوایح و طرحها سه قسم است «عادی، یک فوریتی ، دوفوریتی» خیلی راحت لوایح را تقسیم کرده است و در آنجا اعم است و اینجا هر نوع لایحه ای اعم از عادی و یک فوریتی و دوفوریتی شامل مادة 81 میشود. بنابراین همانطور که در آنجا گفته شده است که باید وزیر یا معاون وزیر یا نماینده دولت. آقایانیکه تشرف آوردند اگر نماینده دولت باشند یعنی بنام نماینده دولت معرفی شده باشند مسأله ای نخواهد بود. وزیر و یا معاون وزیر هم باید باشد که آنهم حتماً باید به مجلس معرفی شده باشد، آن هم اشکال ندارد ، ولی چیزی را که من خواستم عرض کنم «مادة 111» آئین نامه است که این را برای موارد دیگری هم عرض میکنم که وقتی فوریت لوایح یا طرحها مطرح میشود. همینطور که در آئین نامه آمده است باید مستند به دلایل قطعی برای لزوم سرعت و فوریت باشد. شما دستور بفرمائید که لوایح دوفوریتی را در مقدمه اش دلایل فوریت را مستدل بیان بکنند. و اصلاً باید در لایحه بیاید. وقتی که شما آنرا مطرح میکنید فوریت را در حقیقت مطرح کرده اید. روی دلایل ما موافق و مخالف صحبت میکنیم و هیچ اشکالی پیش نمیآید. ولی اینکه فرمودید تنها راهش همان امضاء 15 نفر است، امروز چون وزیر و معاون وزیر نیست نمیتواند از آن ماده استفاده بشود. رئیس- بسیار خوب، بهر حال این دو راه است. ما این قسمت ول را برای دفعات بعد در تفسیر آئین نامه الان رأی میگیریم. آقایان ببینید اختلاف اینجاست که اگر موقع طرح لایحه در مجلس دو حالت میتواند باشد0000 یک حالت عادی که فقط خوانده میشود. یک حالت با قید فوریت این هم همان طرح است. یک نظر اینکه نه اینجا اگر قید فوریت داشته باشد چون بحث دارد باید در قسمت ذیل ماده وارد بشود و در این صورت باید نماینده دولت وزیر یا معاون وزیر باشد. نمیتواند نماینده غیر معاون باشد (معاون پارلمانی) آقایان اگر موافقند که 0000 یکی از نمایندگان – آقای هاشمی پانزده نفر امضاء کرده اند. رئیس- امضاء کرده اند ولی چرا رأی نگیریم برای اینکه تفسیر آئین نامه هم برای بعدمان بشود تقاضای دوفوریت با 15 امضاء آمده است. آقایان دفاع بکنند. آقای هادی یکی از امضاء کنندگان هستند و دفاعشان را هم کرده اند. یک مخالف هم صحبت کرده اند دیگر مجدداً بحث نکنید. مخالف و موافق بحث کرده اند بگذارید رأی بگیریم. سلامتیان- این اولین قرارداد بین المللی است که در این مجلس مطرح میشود اگر فکر رعایت اعتبار مجلس را میکنید (رئیس: رعایت میکنیم.) باید با دقت عمل بشود. کیاوش- آقای سلامتیان . رعایت بیمارهایی که از نظر کمبود دارو دارند میمیرند، رعایت آنها را هم بفرمائید. سلامتیان- ایشان بلندگو دستشان هست من هم باید بلندگو دستم باشد. کیاوش- بلندگوی شما هم گوشه و کنار کشور هست. آیت- اصلا به چه مناسبت ایشان صحبت میکنند. رئیس-‌آقای سلامتیان شما بی اجازه صحبت کردید. بفرمائید بنشینید. سلامتیان- شما معتقدید که من مخالف دارو هستم که به بیماران برسد؟ رئیس- معلوم هست که مخالف نیستید میگویم آقای سلامتیان بی اجازه صحبت کردند و حرفشان این بود که چون اولین قرارداد بین المللی است باید با دقت بآن بپردازیم. به این کا ر هنگام بحث در لایحه میپردازیم. یعنی بحث این لایحه که مطرح شد. زمان که محدود نیست. هر چه خواستیم در باره لایحه بحث میکنیم. حالا اینکه لایحه فوری باشد یا غیر فوری مطرح است. چون مخالف و موافق صحبت کردند دیگر وقت مجلس را نمیگیریم. آقایانیکه با دو فوریتی بودن این لایحه موافقند قیام بکنند. (اکثر برخاستند) با اکثریت تصویب شد. آقایان تشریف ببرید. ما این را تکثیر میکنیم. در اختیار نمایندگان میگذاریم و بشورای نگهبان میفرستیم و در اولین فرصت قانونی بشما اطلاع میدهیم . در موقع بحث باید وزیر یا معاون پارلمانی وزیر بیآید. یکی از نمایندگان – ضمائم آن هم پیوست باشد. رئیس- بله عمده ضمائم آن است. این لایحه الان تکثیر و توزیع میشود. 5- بحث پیرامون طرح قانونی ادغام سازمان بسیج مستضعفین در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. رئیس- حالا نماینده وزیر دفاع در جلسه حضور دارند و معاون پارلمانی هم میخواهند جواب سؤال بدهند و در این ادغام بسیج و سپاه هم باید نظر بدهند بنابراین دوفوریتی ایشان را میتوانیم بعداً انجام بدهیم. حالا طرح ادغام بسیج و سپاه مطرح است. مخبر کمیسیون هم باید طرح را بخواند، آقای بجنوردی بفرمائید. بجنوردی- بسم الله الرحمن الرحیم، گزارش از کمیسیون مشترک امور دفاعی و امور داخلی به مجلس شورای اسلامی. طرح قانونی ادغام سازمان بسیج ملی (مستضعفین) در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. طرح عده ای از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در مورد ادغام سازمان بسیج ملی (مستضعفین ) در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در تاریخ 17/7/1359 به مجلس شورای اسلامی تقدیم شده بود و به کمیسیون شماره 13 امور دفاعی ارجاع گردید. در این کمیسیون و همچنین کمیسیون امور داخلی مورد رسیدگی و بحث قرار گرفت. و پس از توضیحات لازم و با اصلاحاتی که در چند جلسه کمیسیون مشترک امور دفاعی و داخلی به تصویب رسید. اینک گزارش آن برای شور اول تقدیم مجلس شورای اسلامی میگردد. لازم به تذکر است که در کمیسیون مشترک امور دفاعی و امور داخلی بجنوردی عضو کمیسیون دفاعی به عنوان مخبر این طرح انتخاب گردیدم. مخبر مشترک. طرح قانونی ادغام سازمان بسیج مستضعفین در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی : مقدمه: واعدو الهم مااستطعتم من قوه یکی از اساسی ترین عوامل نیرومندی مردم جمهوری اسلامی ایران ایمان همراه با تعالیم تعلیمات نظامی سازمان یافته است. و این مهم وقتی به هماهنگی راه خواهد جست که از وحدت فرماندهی برخوردار باشد. به ویژه اینکه در شرایط کنونی که امپریالیستهای جهانخوار در صدد نابودی انقلاب اسلامی ایران و ما لا در صدد نابودی ملت و تمام هستی ما هستند میبایست به مسأله وحدت فرماندهی اهمیت بیشتری داده شود و چون انقلاب اسلامی ایران نظام دفاعی ایران را از وابستگی بقدرتهای امپریالیستی به دفاع مردمی و مکتبی تبدیل ساخت و تصمیم به مبارزه بخاطر حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی گرفت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به عنوان سازمان مسؤول دفاع مسلحانه همه مردم ایران تشکیل داد و از این رو طبیعی است که سپاه میبایست اجرای فرمان امام امت در باره تشکیل ارتش بیست میلیونی را که میگوید مملکت اسلامی باید همه اش نظامی باشد و بیست میلیون ارتش داشته باشد بعهده داشته باشد چرا که این مهم از ابتداء اصلی ترین مسؤولیت سپاه بوده است سپاهی که امام امت در باره آن فرموده است پاسدارها بودند که مملکت ما را در چنین زمانی که هیچکس نمیتوانست حفظ بکند حفظ کردند الان هم حفظ میکنند طرح ادغام بسیج ملی (مستضعفین) در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مادة 1- از تاریخ تصویب این قانون سازمان بسیج ملی (مستضعفین) که طبق لایحه قانونی مصوب 19/4/59 شورای انقلاب ایجاد گردید تحت عنوان واحد بسیج مستضعفین در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادغام میشود و مسؤولیت واداره و فرماندهیش به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی واگذار میگردد. مادة 2- کلیه اعتبارات و امکاناتی که از طرف سازمانهای دولتی و غیر دولتی و افراد در اختیار سازمان مذکور قرار گرفته در اختیار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار میگیرد. مادة 3- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی موظف است ظرف یک ماه از تاریخ تصویب این قانون اساسنامه واحد بسیج مستضعفین در رابطه با کل سپاه تنظیم و جهت تصویب به مجلس شورای اسلامی ارائه نماید. مادة 4-+ ارتش جمهوری اسلامی ایران موظف است تمام نیازهای تسلیحاتی و تداراکاتی واحد بسیج مستضعفین سپاه را تأمین نماید. رئیس- شما اگر توضیحی میخواهید بدهید ، میتوانید بدهید. بجنوردی- برای دفاع از این طرح قانونی ابتداء باید بعرض برادران و خواهران عزیز برسانم که انقلاب عظیم اسلامی ما از یک ویژگی خاصی برخوردار بود و آن اینکه هیچ سازمانی سیاسی یا گروه سیاسی خاصی آنرا رهبری نکرد بلکه فقط این رهبری پرتوان امام امت، امام مستضعفین جهان بود که توانست تمام توده های مستضعف ایران را بسیج بکند و آنچنان انقلابی را بوجود بیاورد که در دنیا تاکنون بی سابقه بوده است ولی این انقلاب عظیم منافع تمام مستکبرین جهان یعنی امپریالیستهای جهانخوار را به مخاطره افکند این منافع را در سطح ایران از بین برد و در سطح منطقه بشدت بخطر انداخت ودر سطح آسیا و آفریقا و آمریکای جنوبی تجربه جدیدی را برای پایداری و قیام و نهضت در برابر مستکبرین بوجود آورد این تجربه جدید راه خودش را در دنیا باز کرده و در نتیجه تمام ابرقدرتها دست بیکی شده اند تا این انقلاب و این تجربه را در نطفه خفه سازند، این یک جنبه قضیه است یعنی اینکه ما مورد تهدید تهاجم هستیم، مورد دیگر این است که ضد انقلاب داخلی یعنی آنانکه منافعشان با منافع رژیم فاشیستی و وابسته پهلوی گره خورده بود اینها طبیعتاً آرام نمیگیرند و آرام نگرفته اند و دست به توطئه و حتی به اقدامات مسلحانه زده و خواهند زد و در این دو رابطه است که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وظیفه خودش را جستجو کرد و بوجود آمد. پیش از انقلاب بدلیل اینکه کشور ما صد در صد وابسته به امپریالیزم بود سیستم دفاعی ما طفیلی و زائیده ای از سیستم دفاعی غرب بود یعنی ما زنجیره ای را تشکیل میدادیم و سپر بلای پیمان آتلانتیک شمالی یا ناتو بودیم که عبارت از همان سنتو و بعد به آسیای جنوب شرقی میخورد، میخورد به سیتو و بهیچوجه نه بخاطر منافع مردم ما این سیستم بوجود آمده بود و نه از استقلال میهنی برخوردار بودیم که البته این سیستم در برابر سیستم بلوک شرق قرار داشت که همان پیمان ورشو بود بنابراین آنچه که مطرح نبود منافع و استقلال مردم بود ولی انقلاب اسلامی عظیم ایران این سیستم دفاعی را تغییر داد و همانطور که در مقدمه این طرح قانونی آمده است سیستم دفاعی از این پس مردمی است ولی چه ارگانی میباید عهده دار بسیج سازمان یافته مسلحانه مردم باشد جنگهای کلاسیک ارتش قهرمان ما میتواند برای مدتی جلو تهاجم خارجی را بگیرد ولی آنچه که بدفاع ما تداوم و اصالت و شکست ناپذیری میبخشد بسیج میلیونها مردمی است که پایگاه انقلاب هستند و سازمان مسؤول این بسیج از ابتداء سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده است در اساسنامه این سپاه آمده است که وظیفة سپاه بسیج سازمان یافته مسلح مردم است و بیک نکته ای من اشاره بکنم از آنجا که امام امت و میلیونها مردم یعنی همه مردم در یک رابطه مستقیم قرار داشتند و این انقلاب را به ثمر رساندند بطور طبیعی از میان خود مردم از میان 00 رئیس- آقای بجنوردی توجه داشته باشید که فقط نیم ساعت وقت متعلق توضیح کمیسیون است و بعد هم در رابطه با توضیح این لایحه است که شما وقت میخواهید. بجنوردی- از میان خود مردم و از میان گروههای مسلحی که مبارزه مسلحانه میکردند و در خط امام بودند و در خط امام بودنشان موجب شد که منحرف نشوند اینها چه قبل از انقلاب بفرمان امامشان و چه بعد از انقلاب عظیم 22 بهمن سلاح را بر زمین نگذاشتند و به پاسداری از انقلابشان پرداختند ولی از آنجا که لازم بود وحدت فرماندهی بوجود بیاید به توصیه شورای انقلاب تمام این گروههای مسلح در خط امام پاسدار انقلاب در یک شورای 12 نفری که برادرمان آقای رفسنجانی از طرف شورای انقلاب هم در آنجا نظارت میکردند و خود من هم اداره آن جلسات را داشتیم برای وحدت فرماندهی و بوجود آوردن یک سپاه پاسدار اسلام و پاسدار انقلاب اسلامی و برای بسیج توده های مردم بوجود آمد پس بنابراین سپاه پسداران انقلاب اسلامی یک چیز ظاهری نیست که بعد از انقلاب همینطوری بوجود آمده باشد بلکه در انقلاب ریشه دارد افرادش افراد مکتبی هستند سلاحهایشانرا فقط بعد از انقلاب برنداشته بودند قبل از انقلاب هم برداشته بودند و بهمین دلیل است که تمام انقلابیون کشور ما جذب سپاه شده اند و بهمین دلیل است که مردم ما به سپاه معتقدند و به آن ارج مینهند و به آن اعتماد دارند و بفرمانش بسیج میشوند دلایل دیگری که در اینجا هست در دو سه سال دیگر یا انشاءالله نزدیکتر وقتی تمام ارگانهای مسلح ما اعم از شهربانی ، ژاندارمری و ارتش صددرصد مکتبی شدند که انشاء الله امروز هم مکتبی هستند و تمام وظایفشانرا بخوبی انجام داده اند چه وظیفه ای دیگر برای سپاه پاسداران باقی میماند بجز همین بسیج مردم چیزی که مأموریت اساسی سپاه از ابتداء هم همین بوده است، ا ز ابتداء وظیفه سپاه این بود که همین سپاه فعلی به عنوان کادر ثابتی، کادر دائمی بسیج توده های مردم باشند یعنی در هنگام جنگ مثل بادکنک این کادر دائمی از کادر ذخیره یعنی از توده های مردم از میلیونها مردم استفاده میکند و یاد میکند و سراسر کشور را فرا میگیرد و مسؤولیت دفاع مسلحانه و سازمان یافته همه مردم را بعهده میگیرد پس بنابراین از ابتداء وظیفه سپاه بوده. از طرفی تمام انقلابیون ما بدلایلی که عرض کردم جذب سپاه شده اند ما چطور میتوانیم بعد از 20 ماه که از انقلاب میگذرد امر بسیج میلیونها نفر از مردم را بکسانی بسپاریم که فعلا در جریان تجربه چیزی را برای ما ثابت نکرده اند البته منظورم برادرمان آقای مجد نیست چون ایشان فردی هستند شناخته شده وانقلابی و دارای سوابق ولی میدانید که مسأله سامان دادن و سازمان دادن یک ارتش 20 میلیونی نه فقط به شخص ایشان تمام نمیشود بلکه پای هزاران و هزاران نفر در میان هست یعنی هزاران هزار نفر که باید اداره بکنند این جریانات را اینها از کجا باید بیایند تمام این انقلابیون و مکتبیها که در جریان این 20 ما جذب ارگانهای انقلابی و مخصوصاً ارگان انقلابی و اصیل سپاه شده اند. از ابتداء که سپاه خود را فرمانبردار امامش میدانست و روی خط امام و مکتبی بودن حرکت میکرد طبیعی است که صلاحیت دارد که کادرهای بسیج را تربیت بکند البته طبق اساسنامه ای که سپاه تنظیم کرده است این بدان معنا نیست که همان شرایطی را که یک فرد سپاهی به عنوان عضو سپاه میباید داشته باشد یک فرد بسیجی هم میباید داشته باشد بلکه چنین نیست الان بخش بسیج مستضعفین سپاه که قریب یک میلیون نفر را زیر آموزش قرار داده است و در همین تهران نزدیک به 250 هزار نفر یا یک مقدار کم و زیاد زیر آموزش بوده اند حتی در کلیساها بسیج مستضعفین سپاه برادران بسجی ما را زیر آموزش داشته اند و بنابراین مسأله ضوابطی که سپاه برای کادر خودش دارد برای بسیج آنرا منظور نمیکند بلکه آن ضوابطی را برای بسیج منظور میکند که تمام ایران و تمام اقشار آنرا و حتی اقلیتهای مذهبیش را فرا بگیرد و هیچکس مستثنی نباشد و البته کوشش میکند که در تعالیم خودش مسأله مکتبی بودن یعنی تعلیمات مکتبی به آنها میدهد، آموزشهای مکتبی به آنها میدهد خط امام را به آنها تفهیم و روشن میکند، بنابراین صلاحیت این کار را دراد و البته این صحبتهای من دلیل بر این نیست که خدای نکرده مسؤولین بسیج مستضعفین فعلی یعنی برادرمان آقای مجد اینها در کارشان کوتاهی کرده اند یا اینکه خدای نکرده اخلاصی در کارشان نبوده است، خیر کمال اخلاص بوده است واقعاً فعالیت هم کرده اند و از فعالیتشان ما کمال تشکر را داریم ولی مسأله، مسأله سرنوشت دفاعی کشور است مسأله بر سر این است که میباید در امر بسیج مردم وحدت فرماندهی باشد ما در هر استانی که رفته ایم سپاه بر حسب طبیعتش، طبیعتی که داشته مجبور بوده مردم را بسیج بکند برای اینکه رابطـه اش همیشه با مردم بوده است این چارت سازمانی را من به آقایان نشان میدهم (در این موقع آقای بجنوردی چارتی را بحضار نشان دادند)( (اشاره) از اینجا بپائین در چارت سازمانی مربوط به بسیج است (اشاره) از اینجا ببالا کادر اداری است یعنی ما اگر بسیج را از سپاه جدا بکنیم سپاه تبدیل میشود بیک کادر اداری و یک گارد ضربتی هم دارد و این اصلا از آن خصلت و ماهیت و مأموریتی که دارد جدا میشود ما سپاه را میخواهیم که با مردم قاطی باشد، با مردم عجین باشد، مردمی باشد و اگر بسیج را از آن بگیریم دیگر چیزی باقی نمیماند و بهمان دلیل است ، یعنی واقعیتها عینیتها بهترین دلیل هستند بهمین دلیل است که سپاه نمیتوانسته از مردم جدا باشد در تمام جنگها چه در جنگهای داخلی و چه در جنگی که الان با عراق داریم سپاه وقتی که میخواهد بجنگد مجبور است با مردم باشد چون اصلا اینها خود مردم هستند، یک مقوله ای جدای از مردم نیستند وقتی که با مردم میرود اصطکاک وظیفه با بسیج پیدا میکند و همیشه در تمام شهرها یک گونه تضادی بین بسیج سپاه و بسیج مستضعفین هست یعنی بسیجی که وابسته به آقای مجد هستند که البته من برای رفع این تضاد یک کوششی هم در ابتدای جنگ ایران وعراق کردم جنگی که عراق علیه ایران شروع کرده بود کردم که با آقای مجد و آقای هاشمی رفسنجانی و آقای خامنه ای هم صحبت کردیم که ما بیائیم یک کاری بکنیم که این تضادها برداشته بشود و فعلا که جنگ هست این اختلافات از بین برود و فعلا بجنگیم تا بعداً مسذله این را حل بکنیم که البته این مسأله متأسفانه رفع نشد و با اینکه همه مادلمان میخواست که این کار بشود که نشد و در پایان سخنم نتیجه میگیرم که آقایان و برادران و خواهرانی که میخواهند به این طرح قانونی رأی بدهند این مسائل را در نظر بگیرندو یقین داشته باشند که اگر ما بسیج را از سپاه جدا بکنیم سپاه به یک گاردی تبدیل میشود که رابطه اش با مردم قطع شده است و این بزرگترین ضربه ای خواهد بود به انقلاب چرا که بگفته امام این سپاه بوده است که انقلاب را حفظ کرده است و یادتان نرود که در تمام کردستان که دلارهای آمریکائی از چای و سیگار گرفته تا کلاشینکف برای اینها تهیه میکرد و از طریق همین عراق و صدام ملعون هم تهیه میکرد همین سپاهیان بودند، یعنی نقش اساسی را این سپاهیان داشتند و همیشه در نوک ستونهای ضربتی و حمله بودند، که اینها میرفتند و سرزمینهای اسلامی را از این گروهکهای وابسته به امپریالیزم آمریکا آزاد میکردند و ما باید دقیقاً این سپاه را بشناسیم و بدانیم که چقدر ریشه در انقلاب دارد و نگذاریم از مردم جدا بشود. والسلام علیکم. رئیس- شما یک دقیقه وقتتانرا بگذارید چون ممکن است یک قدری توضیح لازم داشته باشد. بجنوردی- همینجا بایستم؟ رئیس- خیر، بعداً چون در ضمن بحثها ممکن است توضیح بخواهند اگر حالا مطلب کلی ندارید بفرمائید والا طبعاً حرفهائی زده میشود که شما باید دفاع کنید. بجنوردی- آقایانی که صحبت میکنند یادداشت میکنم و بعد جواب میدهم. رئیس- از مخالفین دعوت کنید . دو تا نیم ساعت مخالف و موافق میتوانند صحبت بکنند. امروز میخواهم یک تجربه جدیدی در شور اول داشته باشیم و آن اینکه ابتدا در کلیات این لایحه که خوب است یا نیست و مطالب کلی در باره این لایحه بحث بشود بعد وارد جزئیات بشویم یعنی اول در کلیات صحبت بشود بعد اگر مجلس اجازه داد از کلیات عبور بکنیم به ورود در مصالح مواد بنابراین آقایان ابتداء که صحبت میکنند وارد اشکالاتی که به مواد دارید نشوید از کلی صحبت کنید از کلیات که گذشتیم در این تجربه بتوانیم برای شور دوم یک قدری کارمان را سبک تر کنیم. منشی- اولین مخالف آقای فرض پور هستند. یکی از نمایندگان – آقای هاشمی 30 نفر ثبت نام کرده اند دیگر به دو نفر سه نفرنوبت نمیرسد000 رئیس- خیر، اینجور نیست بترتیب صحبت میکنند. آقای فرض پور بفرمائید. فرض پور- بسم الله الرحمن الرحیم. من نه تنها با طرح ادغام سپاه با بسیج مخالف هستم بلکه حتی طرحش را در این شرایط حساس ، در شرایطی که هر دوی اینها هم سپاه و هم بسیج در نبرد علیه استعمار و مزدوران داخلی و خارجی استعمار هستند مخالفم. اما دلایلی را که برای عدم ادغام بسیج به سپاه دارم فهرست وار بیان میکنم با توجه به اینکه هیچ کسی منکر تلاشها و کوششها و از جان گذشتنهای سپاه و برادران سپاه پاسدار نمیتواند باشد در درجه اول به دلایل قانونی عدم ادغام سپاه به بسیج میپردازم که قانوناً چه اشکالاتی بر آن وارد هست؟ در مقدمه قانون اساسی، در مورد ارتش مکتبی ما داریم که آمده در تشکیل و تجهیز نیروهای دفاعی کشور توجه بر آن است که ایمان و مکتب اساس و ضابطه باشد بدین جهت ارتش جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب در انطباق با هدف او شکل داده مبشوند و نه تنها حفظ و حراست از مرزها بلکه بار رسالت مکتبی یعنی جهاد در راه خدا و مبارزه در راه گسترش حاکمیت قانون خدا در جهان را نیز بر عهده دارند یا عهده دار خواهند شد اینجا نشان میدهد که حفظ و حراست از مرزها بر عهده ارتش و سپاه پاسداران انقلاب و دفاع از مکتب و ایمان به عهده اینها گذاشته شده و نیز در اصل 151 قانون اساسی عملاً بسیج را از سپاه مجزا میکند و میگوید: «دولت موظف است برای همة افراد کشور برنامه و امکانات آموزش نظامی را بر طبق موازین اسلامی فراهم نماید بطوریکه همه افراد همواره توانائی دفاع مسلحانه از کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران را داشته باشند» ولی داشتن اسلحه باید با اجازه مقامات رسمی باشد که بلافاصله در ماده صد و پنجاهم میگوید: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در نخستین روزهای پیروزی این انقلاب تشکیل شد برای ادامه نقش خود در نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن پابرجا میماند» که من نیازی ندارم بقیه اش را بخوانم در اینجا عملا در قانون اساسی می بینیم که سپاه پاسداران انقلاب را در ردیف نیروهای منظم و نظامی قرار میدهد و بسیج را از آن تفکیک میکند و این دلیلی است قانونی که احتیاج به شرح و بسطش بیش از این نمیبینم بعد بایستی این را عرض بکنم که ما برای تفکیک این دو تا بایستی ببینیم اینها برای چه بوجود آمده اند؟ وظیفه شان چیست؟ مسؤولیتشان چیست؟ دلایل اجتماعیشان چیست؟ دلایل قانونی تشکیل هر یک از این دو تا چیست؟ وظایف و اختیارات و مسؤولیتها ، آنوقت است که ما می بینیم مشکل اینها را در هم ادغام کردن برای اینکه اینها برای دو امر مختلف بوجود آمده اند. د رمورد وظایف و مسؤولیتها می بینیم که وظایف بسیج خیلی گسترده تر از وظایف سپاه است فرض بفرمائید در همین شرایط فعلی هم که ما اطلاع داریم و می بینیم بسیج نه تنها دارد بهمراه برادران ارتشی و برادران پاسدار میجنگد بلکه عملا کار توزیع ارزاق، جیره بندی انبار کردن، انبار کردن مواد سوختی و مواد غذائی امور مربوط به بهداشت و درمان، طرح بسیج صنعتی و بسیج اقتصادی به عهده بسیج هست، این وظایف بسیج را طبق اساسنامه ای که دارد تشکیل میدهد در حالیکه برادران سپاه یک چنین وظایفی را ندارند ولی در اساسنامه اش ذکر نشده است در مورد دلایل تشکیلاتیش بایستی عرض بکنم که ما نمیتوانیم توده های میلیونی امتمانرا در یک نهادی جمع بکنیم یعنی بایستی عدم تمرکز در آن باشد مرکزیت دادن و ایجاد تمرکز خود مستلزم هزینه فراوانی است و کار بسیار مشکلی است در حالی که سپاه این چنین نیست و از طرف دیگر در مورد انعطاف پذیری و سازماندهی است که سازماندهی توده های میلیونی مردم را بعهده سپاه گذاشتن با توجه به امکانات و با توجه بظرفیتشان کار بسیار مشکلی بنظر میرسد و از طرف دیگر آیا این آب دریا را در کوزه ریختن معنی نمیدهد سپاه با آن امکانات محدود، با آن برنامه های مشخص خودش آیا میتواند کار بسیج توده های میلیونی را با این وظایف ، مسؤولیتها و اهداف تقریباً مختلفی که دارند کلا به عهده بگیرد البته من و یا برادران دیگری که احیاناً به عنوان موافق و مخالف صحبت خواهند کرد شاید بتوانند روشنتر و واضحتر به این مسأله بپردازند ولی من در آخر بایستی عرض بکنم که ما بایستی در نظر بگیریم به این خاطر که آیا ادغام این دو تا در یکدیگر چه عواقب نامطلوبی را در بر خواهد داشت و خدای ناکرده ممکن است فاجعه ای را ببار بیاورد من استدعا میکنم که بدون هیچگونه حب و بغضی که من خودم احساس میکنم که بدون هیچگونه حب و بغضی صحبت میکنم با توجه به این به تجزیه و تحلیل این امر بپردازند و امیدوار هستم که با نظر واقع بینانه ای نسبت به این مسأله بنگرند که انشاءالله این کار را خواهند کرد. والسلام علیکم و رحمه الله . رئیس- یک موافق صحبت بکند. منشی- آقای ولایتی بفرمائید. دکتر ولایتی – بسم الله الرحمن الرحیم، یکی از کارهای اساسی که مجلس میتواند در جهت حفظ انقلاب انجام بدهد به نظر من موافقت با یک چنین طرح اساسی و ریشه ای است. در مورد بسیج در تعریفش باید بگوئیم که در حقیقت بسیج عبارت است از برانگیختن و تشکیل و سازماندهی امکانات توده ای مردم است در جهت هدفهای بزرگ و مردمی و مکتبی که در یک جامعه مطرح است. برای انجام یکچنین کار بزرگی باید عواملی وجود داشته باشند. یکی از این عوامل انگیزه است. در جامعه ما انگیزه برای بسیج مردم مسلمان، اسلام است و مکتب و انقلاب اسلامی و چنین انگیزه قوی بوده و هست که میتواند مردم را به حرکت دربیاورد و سازماندهی بکند. عامل دیگر وحدت است. وحدت باید حول یک محوری باشد و ما در مکتبمان در انقلابمان و در جامعه مان در حال حاضر حول محور امام این وحدت را بدست آورده ایم و میتوانیم آن را حفظ کنیم. عامل سوم که در بسیج مهم است ، سازماندهی است. دو نظریه وجود دارد: یکی استقلال سازماندهی یعنی یک سازماندهی مستقل که تا بحال اینطور عمل شده است و نظریه دوم این است که ضمن این طرح در حال حاضر در مجلس مطرح است که میگوید که باید در بطن و متن سپاه باشیم. دلائلی که میشود بر له نظریه دوم اقامه کرد اینها است که عرض میکنم: سپاه ماهیتاً با بسیج بخصوص منظور ما از بسیج بیشتر بسیج نظامی است. حالا آن کارهائی که به عنوان شاخه های فرعی به بسیج چسبانیده اند متأسفانه شاید یکی از عواملی باشد که مانع از انجام رسالت اصلی بسیج در مملکت باشد. دلائلی که داریم همانطوریکه عرض کردم این است که خود سپاه از نظر سنخیت با بسیج نظامی یکی است و در حقیقت امکان بالفعل یک بسیج در مملکت ما است. و بسیج به این مفهومی که الان رایج است، امکانات بالقوه است و اگر این دو که هر دو یک سنخیت داردند منتها یکی بالفعل است و دیگری بالقوه ، در تحت سازماندهی واحد نباشند و متفرق باشندو متشتت و تعدد مراکز فرماندهی آن پیش میآید که الان پیش آمده است. به نظر من لازم نیست که ما در مجلس هم حتی یک مقداری حقایق را نگوئیم. یعنی اینکه اگر بسیج نابسامانیهائی دارد اگر ضعفهائی دارد و داشته است و اینطور بوده است ما باید برای رفع این معایب اول نقائص را آشکار بکنیم. شما ببینید که چهره مردمی که به التماس گریه میکردند و میخواستند که سازماندهی بشوند و به جبهه بروند و جلوگیری بکنند از سقوط شهرها و نفوذ دشمن به داخل مرزها. و به عینه ما میدیدیم که بسیج عاجز بود از اینکه اینکار را بکند. نمایندگان بعضی از مناطق عشایری در اینجا چند بر ذکر کرده اند و گلایه کردند که عشایر رزمنده و مسلمان مناطق عشایری با همه وجودشان با همه فقریکه در آن مناطق هست با همه گرفتاریهائی که دراند اگر یک تفنگ دارد که آن را از جانش بیشتر دوست دارد حاضر است آن را در راه انقلاب به کار بگیرد به شرط اینکه یک جائی و یک سازمانی باشد که آنها را سازماندهی بکند و تدارک بکندو امکانات لجستیکی برای آنها فراهم بکند. و همه ما میدانیم و بارها در اینجا در جلسات علنی و غیر علنی ذکر شده واینجا و آنجا پراکنده در مطبوعات در جاهای دیگر گفته شده و این را دیگر کسی نمیتواند منکرش بشود که سازمان بسیج ناتوان بوده در اینکه این کار را بکند بحث من روی فرد نیست. کار اینقدر عظیم است که آنچه که آقای فرض پور فرمودند: «آب دریا را در کوزه نمیشود ریخت» در استکان به طریق اولی نمیشود ریخت. یعنی اگر قرار باشد ما بگوئیم که سپاه این امکان و ظرفیت را ندارد که مردم را بسیج کند پس یک فرد حالا این فرد هر کسی میخواهد باشد از امکانات خارق العاده هم برخوردار باشد بطریق اولی نمیتواند و نتوانسته است. و اینکه سپاه همانطوریکه میدانیم و به تجربه ثابت شده که یک نهاد جوشیده از مردم است و یک تعریفی دارد سپاه و یک هویتی دارد که اگر بخواهیم آنرا خلاصه کنیم باید بگوئیم که سپاه یک هویت مکتبی و مردمی دارد. سپاه تا بحال نشان داده است که مکتبی بوده است و بعضی از ایرادهائی هم که به سپاه میگیرند آثار مکتبی افراد سپاه است که به ظهور رسیده است. ممکن است یک فرد عادی سپاهی با بالاترین مقامی که در مملکت وجود دارد بایستد و احتجاج بکند در یک امری خوب این طبیعی است که در سیستم نظامی کلاسیک چنین چیزی انسان نمی بیند. و طبیعی است که کسانیکه با عمق مکتب آشنا نیستند باز نمیتوانند بفهمند که چرا آن فرد صحابی بلند میشود و در جلو خلیفه اسلامی میگوید که اگر تو منحرف بشوی با این شمشیر راستت میکنم. سپاه تا به حال نشان داده است که مکتبی است و مکتبی هم عمل کرده است. شاید علت اینکه یک عده ای از این نهاد خوششان نمیآید هم این باشد و با توجه به اینکه تعهد خودش را به ولایت فقیه اثبات کرده است و ما همین را میخواهیم. این انقلابی که بر ولایت فقیه استوار است، انقلابی که قانون اساسی آن، روحش ولایت فقیه است، ما میخواهیم برای حفظ این انقلاب سازمانی داشته باشیم گسترده به گستردگی این مملکت قابل توسعه به تمام مناطق نفوذ اسلام در سراسر دنیا منتها یک هسته مرکزی صحیح داشته باشد. و این را ما در فلسفه تشکیل سپاه می بینیم. حالا کاری نداریم به اینکه عملکرد بسیج به عنوان نواقصی که میشود ذکر کرد در این مدت چه بوده است و چه کسانی ولو غیر مکتبی در رأس بعضی از کارها در سازمان بسیج بوده اند که حکایتش به تواتر رسیده است و چیزی نیست که انسان منکرش بشود. اینها چیزی است که ممکن است بگوئید اگر یک تحولی در سازماندهی آن بشود با حفظ استقلال این قضیه حل بشود. اما ما میخواهیم که در امر بسیج نیروهای مکتبی این مملکت یک وحدت سازماندهی باشد و سپاه به عنوان قائمه این تشکیل باشد و بسیج به عنوان ریشه های سپاه در مردم و در روستاهها و در بخشها و در شهرها. اگر قرار باشد سپاهی که از مردم جوشیده استمرار هویت مکتبی خودش را حفظ بکند باید این ریشه هایش از مردم قطع نشود و چه چیزی بهتر از بسیج مستضعفین برای حفظ این ریشه ها است؟ و لذا همانطوریکه آقای بجنوردی اشاره کردند اگر قطع ارتباط سپاه از مردم که بهترین کانال ارتباطی همین سازمان بسیج میتواند باشد بشود یک سپاه یک گاردی میشود که خوب، افرادش متدین هستند. نهایت این است. در حالیکه هدف از تشکیل سپاه این نبوده است. از جمله نقاط ضعفی که در این جنگ وجود داشته است و خودش را آشکار کرد این بود که سرعت در سازماندهی و بسیج علیرغم مدت زمانی که اینها وقتت داشتند و نکردند آن کاری که باید بکنند شما می دیدید که بعد از بیست روز یا یکماه بعد از جنگ تازه صحبت از این است که فلان گروهی که داوطلب هستند چه جوری بروند؟ کجا اسکان پیدا بکنند؟ چه جور به آنها مهمات برسد؟ چه جوری به آنها غذا برسد؟ این بزرگترین ضعف است. کار اینها جز این چیز دیگری نبوده است و متأسفانه انجام نداده اند و همانطوریکه عرض کرده ام بطور خلاصه بسیج و سپاه یک سنخ هستند منتها سپاه بسیج بالفعل است و بسیج به این مفهومی که الان در ذهن ما هست، امکانات بالقوه سپاه است و طبیعی است که یک چنین قائمه و تنه ای که به عنوان سپاه است و ارتباط خودش را با شاخه ها و ریشه های خودش حفظ میکند در زمان لازم مثل همین حمله ای که به ما شده است افراد را به حرکت درآورد و این امکانات را از قوه به فعل دربیاورد و میدانیم که در مقابله و دفاع فاکتوری که از همه عوامل دیگر مهمتر است سرعت است و ما آنچیزیکه در این جنگ دیدیم اصلا وجود نداشت در سیستم بسیج، مسأله سرعت بود. رئیس- مخالف بعدی صحبت کند. منشی-‌ آقای امید نجف آبادی بفرمائید. امید نجف آبادی- بسم الله الرحمن الرحیم. مطلبی که هست این است که اولا ما باید ببینیم مراد از بسیج که میگوئیم چیست؟ در اینجا در این لایحه ایکه کمیسیون تقدیم مجلس کرده بود اشاره شده بود به لایحه مصوب شورای انقلاب البته آن لایحه تصویب شده شورای انقلاب را بنده که ندیدم حالا نمیدانم شاید سایر آقایان نمایندگان آن را دیده باشند که آیا اختیارات بسیج تنها عبارت از آموزشی دادن است و یا اینکه اختیارات بسیج آموزش و در حقیقت سازمان دادن نیروهای مردمی است؟ کدام یک از اینها مراد است؟ اگر مراد از بسیج تنها قسمت آموزش باشد من این مطلبی را که آقای فرض پور خواندند که در اصل 151 است. ببینید این اصل که من فکر میکنم که آن لایحه شورای انقلاب هم در حقیقت ملهم از این اصل باشد. و این اصل هم در حقیقت ملهم از آن مسأله ای است که ما در اسلام داریم که دفاع و جهاد یک واجب کفائی است و در صورتی که «من به الکفایه» نباشد این دفاع و جهاد واجب عینی خواهد شد و بر همه مسلمانها فرض و لازم است. و قهراً آموزش دیدن بصورت یک مقدمه واجب خواهد بود و همین مسأله است که در فقه ما کتاب: سبق و رهان یا سبق و رمایه، فقهای بزرگوار ما در باره اش بحث کرده اند و یکی از مسائل مسلم فقهی ما است که این اصلی که در اینجا هست مسلم از آن مبحث فقهی ما منشاء گرفته و باز ملهم از آن است. و این اصل 151 درست نظیر اصل 30 است که من آن را میخوانم و من فکر میکنم که این دو اصل در حقیقت یک چیز است. منتها موضوعش فرق میکند. اصل 3 این است که : «دولت موظف است وسائل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسائل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفائی کشور بطور رایگان گسترش دهد.» این اصل در مورد به اصطلاح آموزش است منتها آموزش علوم مثلا فرض کنید اقتصادی یا سیاسی یا سایر علوم اما این اصل دیگر یعنی اصل 151 در حقیقت فقط آموزش مسائل نظامی است یعنی همانطوریکه در آنجا آن را از وظائف دولت دانسته است اینجا هم آموزش دادن را یکی از وظایف دولت دانسته است که بعد از آنکه آن آیة شریفه را آورده است در اصل 151 میفرماید که : «دولت موظف است برای همه افراد کشور برنامه و امکانات آموزش نظامی را بر طبق موازین اسلامی فراهم نماید.» تا آخر که آقای فرض پور این اصل را خواند. آنوقت اصل 150 ناظر به تشکیل سپاه است و ما می بینیم که سپاه فقط در اختیارات مقام رهبری است. و در آن اصلی که وظایف و مسؤولیتهای مقام رهبری را تعیین میکند، یکی از مسؤولیتهایش هم تعیین کردن فرمانده کل سپاه است بنابراین در آنجا ما میتوانیم بگوئیم که از اصل 150 بخوبی استفاده میشود که در حقیقت سپاه پاسداران زیر نظر دولت نیست و تنها زیر نظر مقام رهبری باید اداره بشود اما در این اصل بعدی ولو اینکه اسم بسیج مستضعفین یا بسیج ملی را نیاورده است ولی در حقیقت این مطلب را آورده است . بنده عرض میکنم که اگر مراد از بسیج و غرض از تأسیس بسیج این باشد که تنها آموزش دادن باشد مطابق این اصل این یکی از وظائف دولت است و دولت در کنار درس دادن و تعلیم و آموزش و پرورش در مدارس باید این امکان را هم به وجود آورد که فرزندان ما از سنین پائین با اسلحه و با بکار گرفتن سلاح آشنا بشوند کما اینکه ما می بینیم در صدر اسلام افراد مسلمانها از بچگی با سلاح آشنائی داشتند بنابراین مسأله اگر تنها این باشد ادغام کردن بسیج را در سپاه جز اینکه میدان عمل و کار سپاه را ما توسعه بدهیم کما اینکه این تجربه در رژیم گذشته بوده است و در عرض این مدت هم ما دیدیم که هر مسؤولیتی را وقتی آمدند میدان عملشان را زیادتر کردند. جز اینکه یک سلسله نابسامانیهای جدیدی را به وجود آورده نتیجه دیگری نداد. اما من عرض میکنم اگر مراد از بسیج جمع کردن نیروهای آماده باشد که بعد از اینکه یک افرادی تعلیم دیدند یا مثلا سلاحی دارند همین مسأله ایکه الان برادر عزیزمان آقای دکتر ولایتی در مورد عشایر اشاره کردند. اگر این باشد مسلماً این باید تحت یک ضابطه ای باشد که این فردی که مسلح است و الان دارای سلاح است و آماده است و میتواند در میدان رزم بجنگد این، تحت هر فرماندهی درآمد یابد از آن فرماندهی اطاعت کند. ممکن است این فرد تحت فرماندهی شهربانی دربیاید مثلا اگر یک وقتی خدای ناکرده مثلا در داخل شهرها یک مسائلی برای ما بوجود آمد خوب او باید قهراً در تحت آن فرماندهی که درآمده است از آنجا اطاعت بکند او دیگر نمیتواند بیاید برای خودش یک فرمانده جدیدی را انتخاب کنند و یک کار جدیدی را انجام بدهد. به هر حال این نکته را میخواستم عرض بکنم که باید مراد از بسیج کاملا روشن بشود و این از برای بنده که روشن نشده است حالا من نمیدانم برای سایر برادران روشن شده و کاملا واضح است که چیست؟ این را من نمیدانم. و اما مسأله دیگر این است که من بیرون هم به برادر عزیزمان آقای بجنوردی عرض کردم که ایشان یک سلسله مسائلی را گفتند من گفتم که این مسائلی را که آمده- اند مطرح کرده اند به قول ما، ما میگوئیم اینها حیثیات خارجی است. ما یک اطلاحی در علم اصول داریم گاهی از اوقات یک مطلبی را عنوان میکنند که ما میگوئیم: « اینها حیثیات خارجی » است یعنی با آن موضوع بحث ارتباطی ندارد. مثلا آمده اند عنوان میکنند که در سپاه چون افراد وقتی انتخاب میشوند از صافیهای مختلف میگذرند. خیلی خوب. فرد مؤمن متعهد مسلمان انتخاب میشود ولی در مورد بسیج این کار نشده است و افراد غیر متعهد یا افراد غیر مکتبی آمده اند و در بسیج رخنه کرده اند. اگر اشکال این مسأله از نظر اداره باشد ما نمیتوانیم بیائیم اساس کار را بهم بزنیم. خوب این اشکال شما از نظر این است که افرادی که در آنجا بوده اند به مسؤولیت خودشان خوب عمل نکردند و افراد را آزمایش نکردند و از صافی نگذراندند و یک فردی را که نباید تعلیم بدهند در حقیقت: «تیغ در کف زنگی» داده اند ولی این دلیل نمیشود که ما در اینجا بیائیم بگوئیم «پس بنابراین» این مثل این است که شم بگوئید فرض کنید چون فلان وزارتخانه افرادش خوب کار نکرده اند واین افراد وظایف خودشان را خوب انجام نداده اند پس ما این وزارتخانه را منحل میکنیم و آن را تحت یک وزارتخانه دیگر قرار میدهیم. این دلیل نمیتواند باشد. یا مثلا مطلبی که برادر عزیزمان آقای بجنوردی عنوان کردند و گفتند ما باید هر چه بیشتر باید سپاه را تقویت کنیم این، بحثی ندارد و تردیدی ندارد سپاه که یک نیروی مردمی و انقلابی است و در حقیقت از بطن جامعه ما جوشیده شده است و پاسدار واقعی انقلابی ما هم هست و تضمین کننده ادامه انقلاب هم باز همین سپاه است هیچکس در اینها بحث ندارد. یعنی در حقیقت آقای بجنوردی فلسفه وجودی سپاه را آمدند دلیل قرار دادند برای ادغام بسیج در سپاه. این مطالبی که ایشان گفتند همانطوریکه من عرض کردم فلسفه وجودی سپاه است. بلی سپاه باید باشد. سپاه بایستی که تقویت بشود در اینها ما هیچ بحثی نداریم. ولی ما میگوئیم از نظر این قانونی که آمدند و گفتند. اگر مراد از بسیج این است که افراد را تعلیم بدهند و افراد را آموزش بدهند بنابراین این یک کاری است که دولت باید از مدرسه و بلکه از کودکستان شروع بکند و بچه های این ملت را تمرین بدهد و انها را آماده بکند و با اسلحه آنها را آشنا بکند. به هر حال این مطلبی بود که بنده میخواستم در اینجا عرض کنم و بگویم روی این حساب من معتقدم که ادغام کردن بسیج قطع نظر از آن مسائل جنبی که عرض کردم که از این طرف یا مثلا یک جزوه ای بود که به ما دادند که آقایان بسیج آورده بودند من آن جزوه را که خوانم به نظر من خود این آقایان هم یک سلسله مسائلی را گفته بودند که اصلا ربطی به مسأله نداشت و یا یک سلسله حرفهای بیرونی و خارجی بود آنچه که اساس حرف است این است که میخواهم بگویم یکی از نظر قانون اساسی و یکی دیگر اینکه کاملا وظایف بسیج باید برای ما روشن بشود که مراد از بسیج چیست و این لایحه کاملا گنگ است و مبهم است. و عرض کردم لایحه شورای انقلاب را من ندیدیم و مطلب دیگر اینکه شما اگر آمدید و دامنه سپاه را توسعه دادید و به چنین وضعی درآوردید مطمئن باشید که وضع از این هم، نابسامانتر خواهد شد. بلکه شما بیائید این تشکلیات اداره بسیج را اگر معتقد هستید که خوب اداره نمیشود یا افراد مکتبی را انتخاب نمیکنند یا اشکالات دیگری هست شما کوشش کنید در رفع آن اشکالات . نه اینکه شما بیائید یک سلسله وظائف جدیدی را از برای سپاه بوجود بیاورید که چه بسا آنها به کار اصلی خودشان نرسند. حالا البته فکر نمیکنم که وقت من بیشتر از این انصاف باشد که صحبت بکنم. ولی من مطالب دیگری هم داشتم که عرض بکنم. بجنوردی- آقای هاشمی اجازه میدهید جواب بدهم؟ رئیس- حالا بعد توضیح میدهید هنوز دیگران هم صحبت میکنند. موافق بعدی را دعوت کنید. منشی- آقای الویری بفرمائید. الویری- بسم الله الرحمن الرحیم، من با مطالعه این چیزهائی که فکر میکنم برای یک یک نمایندگان فکر میکنم فرستاده شده باشد. و همچنین در تماسی با عده ای از افرادی که مخالف ادغام بودند صحبت کردم عمدتاً دیدم که این 5-6 دلیل را ذکر میکنند: یکی اصل 151 قانون اساسی است که در این اصل دولت را موظف کرده است که امکانات آموزش نظامی را برای کلیه افراد آماده بکند. و بنابراین میگوید که اگر این ادغام بشود در سپاه چون سپاه فقط افراد مشخص و معینی را که به اصطلاح مکتبی باشند میپذیرد خودبخود اصل 151 قابل اجرا نخواهد بود. دلیل دیگر که میآورند اصل 172 قانون اساسی است که البته از مخالفان هنوز کسی این اصل را ذکر نکرده است شاید نفرات بعدی این را ذکر بکنند. اصل 172 قانون اساسی این است که سپاه را جزو نیروهای نظامی ذکر کرده است و مخالفان میگو.یند که اگر بسیج در سپاه ادغام بشود یعنی اینکه 35 میلیون نفر را ما جز افراد نظامی به حساب آوردیم و بنابراین تخلفات آنها را هم آنوقت باید محاکم نظامی جواب بدهد. و این کار درستی نیست. دلیل سومی که آنها میآورند این است که سپاه خودش را نتوانسته اداره بکند چطور میخواهد بسیج را اداره بکند دلیل دیگری که باز بود همین تمرکز بسیج در یک نهاد است. که بسیج چون مردمی است و همه مردم را میخواهد در بر بگیرد عملا نمیتواند در یک نهاد متمرکز بشود من مهمترین دلائل را همینها دانستم و برمیگردم و این را سریع جواب میدهم و بعد ضرورت ادغام بسیج را مطرح میکنم. در مورد اصل 151 که میگویند که باید امکانات آموزش برای همه افراد فراهم بیاید این درست است اما چه دلیلی یعنی این یک پیش داوری است که ما فکر بکنیم سپاه برای آموزش کلیه مردم همان شرایط را قائل بشود که برای افراد تمام وقت خودش قائل میشود همینطور در ارتش هم همینطور بوده است. کسانی که جزو کادر ارتش بودند میبایستی بیشتر با موازین ارتش سازگاری داشته باشند تا کسانی که بصورت وظیفه میرفتند و دو سال خدمت میکردند تا کارشان تمام میشد. بنابراین خودبخود وقتی که بسیج در اختیار سپاه قرار میگیرد معیارها گسترده تر خواهد شد اما این گسترش معیار به آن صورت نخواهد بود که اسلحه به دست هر کسی بدهند که پس فردا در مقابل همین جمهوری اسلامی بایستد با توجه به تأکیدی که همین اصل 151 در قسمت آخرش کرده است. قسمت آخرش را من میخوانم: «بطوریکه همه افراد همواره توانائی دفاع مسلحانه از کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران را داشته باشند» و باز با تمسک به همان آیه ایکه اول اصل 151 است . در مورد اصل 172 که اشاره شده است که سپاه جزو نیروهای نظامی است اتفاقاً نکته مهم همین است که امام در سخنرانی که کردند و فرمودند که ما ارتش بیست میلیونی باید داشته باشیم عبارتشان این است: «مملکت اسلامی باید همه اش نظامی باشد و بیست میلیون ارتشی داشته باشد» بنابراین در یک کشوری که انقلاب اسلامی شده است خودبخود همه افراد باید آمادگی نظامی داشته باشند و باز در همان اصل 172 قید شده است که کسانی که نظامی هستند و به اصطلاح اتهامات نظامی داشته باشند در مقابل محاکم نظامی باید پاسخگو باشند. طبیعی است یک فردی هم که حتی جزو ذخیره های ارتش است و بعد در صورت ضرورت به ارتش اعزام میشود وقتی که لباس رزم میپوشد و در جبهه قرار مییگرد طبیعی است که بایستی طبق مقررات نظامی با او عمل بشود. درمورد مسأله سوم که عده ای تأکید میکنند که سپاه نمیتواند این کار را انجام بدهد این را من فکر میکنم که برای همه روشن شده باشد سپاهی که در درون آتش و خون در این دو سال توانسته است خودش را نشان بدهد سپاهی که در اول که میخواست بوجود بیاید شاید اصلا خیلی از افراد بودند که ضرورت بوجود آمدنش را احساس نمیکردند چون نمیدانستند که امپریالیسم به چه دسیسه هائی دست خواهد زد و یادم هست که در همان دوره اول پیش بینی میکردند که در طول سال 1358 گسترش سپاه 6 الی 10 هزار نفر خواهد بود ولی در پایان سال حدود 60 الی 70 هزار نفر مجبور شدند که بپذیرند. وقتی سپاه با این همه مشکلات و مسائل روبرو بوده است و در سراسر کشور به فعالیت پرداخته است و هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی رشد پیدا کرده است و الان هم که می بینیم چه صحنه – های رشادتی از آن مشاده میشود خودبخود فکر میکنم این همه قضاوت درستی نباشد یک دلیل دیگری که باز من یادم رف میگفتند که بسیج کارهای دیگر هم میکند مثلا اشاره به کار ترافیک که بسیج انجام داد یا کمک رسانی و نظیر اینها. این را توجه میدهیم که بطور کلی در زمان صلح هر نیروی نظامی ارتش هم همینطور است موظف هست که به کارهای امداد و کارهای دیگر برسد مثلا در جهاد سازندگی سال گذشته مقدار زیادی از نیروهای ارتش میرفتند و گندم درو میکردند پس بنابراین نیروی بسیج که با آن فرمان امام که آرتش 20 میلیونی باید داشته باشیم و می بینیم که تکیه شان روی آرتش 20 میلیونی و نظامی است میتواند در مواقع مختلف کارهای دیگر را هم انجام بدهد. در مورد تمرکز در یک نهاد بستگی باین است که این نهاد چه باشد. اگر ما نهادی مردمی مثل سپاه پاسداران داشته باشیم خود بخود آن اشکال برطرف خواهد شد و هیچگونه انحصار و تمرکزی وجود نخواهد داشت. اما ضرورت باز فهرست وار عرض میکنم یکی هماهنگی و تمرکز یکی از دشواریهائی که بعد از پیروزی انقلاب ما داشتیم این بود که نهادهای مختلف کار واحدی انجام میدادند و مقدار زیادی نیروی و انرژی صرف خنثی کردن اختلافات و مسائلی بود که در بین این دو نهاد بوجود میآمد وقتی که ارتش وظیفه برون مرزی و دفاع از کشور را دارد وقتی که ژاندارمری مسؤولیت حفاظت و کنترل در بیرون شهرها را دارد و شهربانی هم در داخل شهر دیگر سپاه چه سیغه ای خواهد بود اگر بسیجی ما در کنارش داشته باشیم؟ چون ما معتقد هستیم و میگوئیم که این بسیج همان ارتش 20 میلیونی است که در مقابل جریانات انحرافی و عوامل ضد انقلاب مقاومت میکند. شهربانی و ژاندارمری و ارتش هم که کار خودشان را انجام میدهند پس سپاه اینجا چکاره است؟ اگر بگوئیم که سپاه و بسیج یک کار را انجام میدهند پس بنابراین چه ضرورتی دارد که ما اینها را دوتا بکنیم و اشکالهائی را بوجود بیاوریم که بوجود آمده است و مرتباً گزارش آن از جاهای مختلف میرسد. ضرورت دوم . شرکت در شورایعالی دفاع است. شورایعالی دفاع با آن ترکیبی که دارد اگر بسیج در سپاه ادغام شده باشد خود به خود عملا بسیج را که در واقع نیروهای مردمی در آن شرکت دارند ما توانسته ایم یک نماینده در دورن شورایعالی دفاع شرکت بدهیم. با آن وظایفی که شورای عالی دفاع دارد. مسأله سوم به عنوان یک نقطه قوت، اعتمادی است که مردم به سپاه دارند اگر افرادی فکر میکنند که مردم یا به دید آنها عـده ای هستند که مخالف سپاه هستند من فکر میکنم که در واقع همان حالت مورچه ای هست که در آب می افتد و میگوید دنیا را آب برد واقعیت مسأله این است که آن کسانی که ایمان به جمهوری اسلامی دارند و ایمان به این نظام دارند و ایمان به رهبری دارند حتماً ایمان به ضرورت سپاه و عملکردهای سپاه هم دارند و احیاناً ممکن است گروههای اقلیت و جناحهائی باشند که مخالفت آنها با سپاه در واقع مخالفت با اصل نظام است و مسأله آخری که میخواستم بگویم اینست که در شرایطی که ما ضرورت داریم از کسانی که قدرت مدیریت بهتری دارند بیشتر استفاده بکنیم جدا کردن ارگانها بدون هیچ دلیل موجهی با وضعیت فعلی که ما در واقع افراد مدیر کم داریم کار لغوی خواهد بود. منشی- اقای رضا اصفهانی، مخالف. رضا اصفهانی- بسم الله الرحمن الرحیم، چون خیلی وقت نمانده برای مخالف و موافق چند کلامی بیش صحبت نمیکنم. هیچکس شکی در اصالت ، اخلاص و صمیمت سپاه ندارد و سپاه نشان داد عملا که چقدر فداکار است و چقدر پیرو اسلام راستین است ، شکی در این نیست. بسیج هم در اینمدت اگر چه احیاناً ممکن است انتقادهائی به آن وارد بوده است ولی در حد توانائی خودش کارهای مثبتی انجام داده است ولی مسأله اینست که آیا ما بیائیم بسیج را در سپاه ادغام بکنیم برای بسیج یا برای سپاه کمکی رسیده یا اینکه هر دو را خراب کرده ایم. برادرمان گفتند که سپاه نشان داده، فداکاری کرده. من قبول دارم ولی فداکاری و اخلاص غیر از این مدیریت با این مسأله عریض و طویلی است که بعد بوجود خواهد آورد. اینست که روی علاقه ی که من دارم به سپاه که خود برادران سپاه بهتر میدانند چون هر شهری رفتم این را گفته ام. روی علاقه ای که دارم فکر میکنم در عین حال که سپاه هر چه بیشتر کمک به آ برسد بودجه به آن اضافه بشود و هر چیزی که بشود برای بسیج هم یک تشکیلات مستقل و مدیریت بسیار بسیار عریض و طویلی که متناسب با وضع زمان باشد بوجود بیاید والسلام. رئیس- موافق بعدی. منشی- موافق بعدی آقای کیاوش هستند که جایشان را با آقای منتظری که ایشان هم اسم نوشته- اند عوض کردند . آقای محمد منتظری بفرمائید. محمد منتظری- بسم الله الرحمن الرحیم، بد نیست که اشاره ای بکنیم به فلسفه تشکیل سپاه ما در کشور همانطور که بعضی برادران تذکر دادند ، هم ارتش داریم هم ژاندارمری داریم و هم شهربانی. آن فلسفه ای که باعث شده است که ما بیائیم سپاه درست بکنیم اینست که کلیه نیروهای مردمی، انقلابی را جمع بکنیم در یک تشکیلاتی به منظور حفظ ره آوردهای انقلاب و توسعه انقلاب در سراسر جهان. این اصل انگیزه و هدف از تشکیل سپاه است. ما یک وقت میخواهیم شعار بدهیم، یک وقت نه واقعاً میخواهیم یک چیزی را عمل بکنیم. گفتن اینکه خوب سپاه هست و الان هم اخلاص دارند و میجنگند و عمل میکنند این ساده است ولی اینکه سپاه به این درجه رسیده گواینکه من هم معتقد هستم به اینکه نواقصی در سپاه هم هست. اما همین سپاه تا آمده است که به این مرحله برسد برادران و خواهران توجه داشته باشند که مجموعه یا اکثریت نیروهای مخلص و انقلابی در سراسر کشور دست به دست هم دادند ، همکاری کردند مدیریت را به عهده گرفتند سازمان دادند تا به این درجه رسیدند ما بیائیم بگوئیم که برای بسیج مستضعفین یک تشکیلاتی درست بکنیم که هم از جهت سازمان دادن و هم از جهت مسائل امنیتی و تشکیل و تربیت بایستی یک تشکیلات عریض و طویل و وسیع در سراسر کشور ترتیب بدهیم که به نظر من اکثراً از نیروهای غیر انقلابی خواهند بود برای اینکه نیروهای انقلابی اکثراً جذب سپاه شده اند. بنابراین ما یک چیزی درست کردیم که احتیاج هم به وجود چنین چیزی نداریم حالا چرا! یک چیزی در قانون اساسی هست و آن مسأله تعلیمات نظامی است به نظر من تعلیمات نظامی صرف که مسأله –ای نیست الان حدود نصف از افراد این کشور یا ثلث از افراد این کشور تعلیمات نظامی در سربازخانه ها دیده اند و تعلیمات نظامی افراد بلدند در همین تهران تعلیمات نظامی افراد زیادی دیده اند ولی تعلیمات نظامی فایده ای ندارد عمده منظم کردن نیروهائی است که تعلیمات دیده اند و تربیت شده اند که حاضر باشند در شرایط حساس بجنگند و مبارزه بکنند و دفاع بکنند از کشور، الان نیروهای منظم انقلابی نداریم که به جبهه بفرستیم از ناحیه بسیج، نمیخواهم بگویم آقای مجد و امثال آقای مجد کار نکرده اند بنابراین صرف تعلیمات نظامی آن هدف انقلاب اسلامی را تأمین نمیکند باید تنظیم کرد تربیت کرد و نیروهائی را تشکیل داد که بتوانند این انقلاب را در داخل ایران و در خارج حفظ کنند. بنابراین ما تنها نیروئی که میتوانیم تأیید بکنیم همین سپاه پاسداران است و بسیج مستضعفین که میگوئیم بیاید زیر نظر سپاه و در آن ادغام بشود نه اینکه کار وسیع تربیت نیروهای مردمی را فراموش بکنیم بلکه میخواهیم تجربیات و کادرهائی که در سپاه هست در جریان این بسیج هم به کار بیفتد والا اینها را بگذاریم جدا و بگوئیم که فقط یک نیروهای محدودی را به عهده داشته باشند بسیج هم به عهده یک افرادی باشد که معمولا هم انقلابی نیستند این دردی را برای ما دوا نمیکند و نیروهائی هم که تربیت میکننند یا تعلیمات میدهند نمیتوانند انقلابی باشند با انقلاب را حفظ بکنند ما بیائیم تجربیاتی که در سپاه جمع شده و کادرهائی که هست در همه زمینه ها هم داریم یعنی در بخش اطلاعات در بخش عملیات در بخش فرماندهی در سراسر کشور زحمت کشیده اند در این بیست ماه و کار کرده اند از همین کادرها استفاده بکنیم و بسیج را سازمان بدهیم و اما چه بسیجی فایده دارد؟ از آنوقتی که سپاه میخواست تشکیل بشود این بحث بود که ما دو تیپ نیرو میخواهیم یک سری عناصر ثابت و یک سری عناصر غیرثابت، اقلیت عناصر ثابت است یعنی افرادی که دئماً در سپاه هستند مسلح هستند تعلیم دیده اند و منتظر هر گونه شرایطی هستند که اگر هرجائی مسائلی پیش آمد بروند بجنگند این عناصر ثابتند. عمده عناصر سپاه بحث این بود که غیر ثابت هستند یعنی افراد و میآیند یک ماه دو ماه تعلیم می بینند منظم میشوند تربیت میشوند و بعد سراغ کارشان میروند و هر یکماه یا دوماهی احضار میشوندیک آمادگی رزمی برای یک یا دو روز می بینند و در شرایط حساس این نیروی ذخیره احضار میشود این کاری بوده است که بعهده سپاه بوده است از اول هم بحث شده و توی جریان تشکیل سپاه برادرانی که بوده اند اطلاع دارند که عمده نیروی ثابت و نیروی ذخیره است، الان بیائیم نیروی ذخیره سپاه را از ازش بگیریم بشود فقط نیروی ثابت آنهم یک افراد معدودی این عملا میشود یک چیزی که آن نقش اساسی را نمیتواند انجام بدهد ما میتوانیم بیائیم از نیروهای ثابت استفاده بکنیم برای تربیت نیروی ذخیره و در شرایط حساس هم آنها را احضار بکنیم و این را بگویم که مسألة بسیج یا سپاه مسألة هلال احمر و نمیدانم مسألة کشاورزی000 رئیس- آقای منتظری شما یک دقیقه دیگر وقت دارید. منتظری- و مسألة جهاد سازندگی نیست که بیائیم بگوئیم که بسیج این کارها را کرده است طبابت کرده چه کرده آنی که برای ما مهم است مسائل نظامی البته بر اساس طرز تفکر اسلامی و مکتبی بودن است اما مسألة جنگ و مسألة نظم و سازمان دادن است، صرف اینکه ما یک اسمی بگوئیم و بعد هم بیائیم شعار بدهیم در عمل هم هیچ عرضه ای نداشته باشیم این فایده ای ندارد بنابراین ما بیائیم سپاه را تقویت بکنیم نیروهای خوبی هم که در بسیج هست اینها منضم بشوند در بخش کادر و در بخش افرادی که میتوانند سازمان بدهند اینها هم ضمیمه سپاه میشوند، سپاه تقویت بیشتری پیدا میکند و میتواند نیروهای ذخیره را سازمان بدهد و این که ما بیائیم بیست میلیون جمعیت را تعلیم بدهیم این را بیائیم مشترکاً از سپاه و از ارتش کمک بگیریم مثل کشورهای مثلا سوریه و لیبی و الجزایر که دیده ایم در کلیه مدارس هم ورزش غیر نظامی هست و هم ورزش نظامی بچه- ها را در مدارس تعلیم میدهیم این کار را هم ارتش و هم سپاه مشترکاً میتوانند بکنند که سراسر کشور را تعلیمات نظامی بدهیم ولی این ما را بی نیاز از یک سپاه دارای دو بخش یکی عناصر ثابت یکی عناصر ذخیره نمیکند و یک جریان انقلابی هم بیشتر در کشور نداشته باشیم که مرتب بیائیم قدرتها را تقسیم بکنیم بعد تضاد بیاید بین سپاه و بین بسیج بعد دوباره یکی بیاید بین آنها را بخواهد اصلاح بدهد باید یک نیروی انقلابی ثابت باشد. رئیس- آقایان کفایت مذاکرات داده اند ولی چون نیمساعت حق تعیین شده برای مخالف و موافق، مخالفین 7 دقیقه دیگر وقت دارند مخالف بعدی را دعوت کنید، موافقین وقتشان تمام است آقای جلالی بفرمائید. جلالی- وقتم را به آقای سامی میدهم. منشی- آقای سامی هم اسم نوشته اند ولی جایشان را عوض کرده اند. دکتر سامی- بسم الله الرحمن الرحیم، آقای هاشمی چقدر وقت دارم؟ رئیس- هفت دقیقه. دکتر سامی- چون وقت کم است من همه مطالبی را که باید بگویم فرصت نخواهم کرد بنابراین بعضیها را خیلی سریع و تیتروار عرض میکنم ولی بعضی از نکاتی که ضرورت دارد مخصوصاً در صحبت برادران اینجا مطرح شد به آن برای دفاع از مردم و بسیج یک سازماندهی توده ای مردم است برای دفاع از خودشان به این معنا که سپاه میخواهد تشکیلاتی برای دفاع از توده ها بوجود بیاورد و بسیج میخواهد توده ها را به دفاع از خودشان وابدارد و آماده کند و این دو معنای جداگانه است به آن دو اصلی که در قانون اساسی اشاره شد صحبتها بیشتر باید تأکید بکنیم. اولین مسأله این است که اصولا اگر مشخص نشود که هدف این دو نهاد که هر دو نهاد انقلابی است چیست؟ دچار اشکال خواهیم بود هر دوی اینها زمینه و جا در قانون اساسی دارد و تقریباً وظایفشان مشخص شده است، سپاه همانطور که گفته شد و من تکرار نمیکنم یک تشکیلات مکتبی است اصل 150 دقیقاً مشخص است که این مربوط به سپاه است و تشکیل سپاه را از آغاز انقلاب مشخص کرده است که چون برادران آن اصل را خواندند من دیگر به آن نمیپردازم ولی به آن اشاره میکنم چون گفته است که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در نخستین روزهای پیروزی انقلاب تشکیل شد برای ادامه نقش خود در نگهبانی از انقلاب پابرجا میماند یعنی با اصل یکصد و پنجاهم یک نهاد انقلابی شکل گرفته قانونی شد. اما اصل یکصد و پنجاه و یکم که در حقیقت ناظر بوظایف بسیج است سبب شد که (آقایان خوب توجه بفرمایند) چه موقع سازمان بسیج بوجود آمد سپاه پاسداران از آغاز انقلاب و بعد بوسیله «قانون اساسی جنبه قانونی پیدا کرده ولی بعد با وجودیکه قانون اساسی که درست امروز در سالروز تصویب قانون اساسی هم هستیم و فکر میکنم که این حائز اهمیت هم بود که امروز از چیزهای مختلفی که در اینجا صحبت شد یکی هم سالروز تصویب قانون اساسی را گرامی بداریم و همه طبق سوگندی که خورده ایم سوگندمانرا تکرار بکنیم که پاسدار این قانون باشیم. درست یکسال از تصویب قانون اساسی میگذرد ولی در تیرماه سال 59 یعنی دقیقاً در تاریخ 19/4/59 شورای انقلاب لایحه قانونی تشکیل سازمان بسیج را تصویب کرده که چون آقای امید گفتند که این لایحه را اغلب نمایندگان ممکن است از آن مطلع نبشایند من باید قسمتی از آنرا بخوانم گواینکه از وقتم گرفته میشود این لایحه اولش یعنی علت وجودی سازمان بسیج را ذکر کرده است. مادة 1- برمبنای تعالیم عالیه اسلام که هر فرد مسلمان باید با آمادگی کامل مهیای دفاع و جهاد علیه تجاوزکاران و موانع راه خدا باشد یعنی همان اصل وجوبی که آقایان میگفتند و مقدمات واجبش و به موجب، اصل 151 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و به مقتضای ضرورت انقلاب که همه افراد ملت ایران باید علیه دشمنان الی آخر تشکیل بشود آنوقت آخرش میآید برای مقابله با آثار ناشی از وقوع علاوه بر این مسائلی که شما با آن اطلاع دارید آخرش این وظایفش هم اضافه میشود تا محقق کامل نظام اسلامی ایجاد آمادگیهای لازم در مردم برای مقابله با آثار ناشی از وقوع سوانح طبیعی و حوادث غیر مترقبه زیر نظر رهبر یا شورای رهبری تأسیس میگردد البته اینها ذکر شده است و البته به ریاست جمهوری که حالا آن درست است یا نه بحثش جای دیگر است ولی توجه بفرمائید که علت تأسیس این مسأله مادة 151 قانون اساسی است که در اینجا ذکر شده است و بعد وظایف بسیج را فقط وظایف تعلیمات آموزش یا نظامی ذکر نکرده اند ماده دومش میگوید وظایف کلیه سازمان بسیج ملی عبارت است از تهیه و اجرای برنامه های تعلیمات نظامی عقیدتی حفاظتی برای کلیه داوطلبان ارتش 20 میلیونی در سراسر کشور سازماندهی و تجهیز کلیه داوطلبان متعهد برای مبارزه، دفاع ، تجاوز و تهدید و دخالت دشمنان خارجی و عوامل سرسپرده داخلی آن، تهیه طرحها و برنامه های ضروری متناسب با شرایط روز در جهت تحقق اهداف سازمان و گسترش فعالیتهای بسیج در کلیه سطوح مملکت تهیه طرحها و برنامه های لازم جهت ایجاد آمادگی در مردم به منظور پیشگیری از بروز سوانح طبیعی و حوادث غیر مترقبه و مقابله با آثار ناشی از آنها و هماهنگ کردن فعالیتهای مذکور در زمان اضطرار، توجه میفرمائید که پس هم مبنای قانونی و توجه به اصل 151 هم وظایف متعددی که در اختیار بسیج هست سبب شده که این سازمان در تیر ماه جنبه قانونی به خودش بگیرد و بعد از دستور امام در مودر تشکیل ارتش بیست میلیونی و اینکه کشور اسلام باید همه شان نظامی باشند چنین نهادی جنبه قانونی پیدا کرده است چه کسانی در این قضیه در تصویب مسأله دخالت داشتند؟ یکی برادرمان آقای خامنه ای که هم خودشان مدتی فرمانده سپاه پاسداران بودند و هم در شورای انقلاب دخالت داشته اند. آقای هاشمی رفسنجانی که هم الان آقای بجنوریدی هم گفتند مدتی هماهنگ کننده و در حقیقت نماینده شورای انقلاب در سپاه بودند یعنی آقایان توجه داشته اند که ما یک سپاه پاسداران انقلابی از آغاز انقلاب داریم و قانونی هم هست ولی این را کافی نمیدانستند از نظر قانونی که رفته اند یک لایحه قانونی تصویب کرده اند و از این مهمتر مسأله امام است چون امام اگر مسأله را به این شکل که ارتش بیست میلیونی جزو وظائف سپاه است و باید آنرا انجام بدهد خوب، رئیس با فرمانده سپاه که با انتخاب رهبر انتخاب میشود بنابراین فرمان میدادند که این ارتش 20 میلیونی تحت رهبری0000 ردیس- یک دقیقه دیگر وقت دارید. دکتر سامی- سپاه باید به وجود بیاید و ای کسی که در رأسش هست و از طرف من مشخص شده در حقیقت فرماندهی ارتش 20 میلیونی را هم داشته باشد البته همین جا عرض بکنم که در این قانونی که شورای انقلاب گذاشته تبصره ای دارد که رئس سازمان بسیج ملی از طرف رهبر یا شورای رهبری منصوب میشود یعنی در حقیقت آن مسأله ای را که آقایان در این مقدمه طرح امروز که در اینجا دادند مقدمه ای که آوردند و مسألة وحدت فرماندهی را در این مقدمه یکی از دلایل آوردند این مطرح است ودرست است وحدت فرماندهی ولی این فرماندهی یکی است یعنی این فرماندهی است که هم فرمانده کل قوا است و هم رئیس سپاه پاسداران را مشخص میکند و هم رئیس بسیج را یعنی ما یک فرمانده بیشتر نداریم و وحدت فرماندهی حاصل است. اما قسمت دومی که به عنوان دلیل در مقدمه ذکر شده است البته چون وقتم کافی نیست متأسفانه باید سریع بگویم مسأله این است که ما نظام دفاعیمان را از سیستم وابسته به امپریالیزم درگذشته همانطوری که آقای بجنوردی گفتند سیستمهای منطقه ای میخواهم به یک سیستمی مکتبی ببریمش این مسأله طبعی است در مقدمه قانون اساسی در بحث ارتش مکتبی و همچنین در مواد دیگر قانون اساسی صحبت از این هست که ارتش و سپاه باید مکتبی باشد بنابراین این فیلترهای مختلفی که برای انتخاب و افراد سپاه بکار میرود حرفی درستی است ولی وقتی شما میخواهید یک ملتی را به دفاع بکشانید و تربیتشان بکنید و این ملت افرادی هستند که مسلمان هستند ولی بعضیهایشان از نظر انجام وظایف مذهبی ضعیفترند شای از آن فیلترهای مکتبی که برای سپاه واقعاً لازم است نتوانند بگذرند. ولی اینها در یک سیستم دفاعی کلی و حفاظت از کل مملکت میتوانند شریک باشند. چرا ما باید این انگ مکتبی را که مخصوص ارتش و سپاه است برداریم و بیائیم عمومیت بدهیم در بسیج بعداً مسأله این که اصلی ترین000 رئیس-‌ آقای دکتر سامی وقتتان تمام است آقای بجنوردی شما 13 دقیقه وقت دارید اگر توضیح بیشتری دارید به آقایان بدهید. بجنوردی – بنده توضیحی ندارم. رئیس- خیلی خوب آقای مجد جنابعالی اگر توضیحی دارید بفرمائید. آیت- آقای هاشمی بنده اخطار دارم آقای مجد نمیتوانند صحبت کنند. رئیس- آقایان ببینید در مادة 89 در مواردی که طرح قانونی مربوط به امور داخلی مجلس نباشد باید به وزیر یا مسؤول اجرائی مربوطه اطلاع داده شود که خود یا معاون او در جلسه علنی حاضر شوند و مذاکرات در حضور او بعمل آید و حق دارد اظهار عقیده نماید. ما هم نماینده سپاه را خواستیم و هم نماینده بسیج را. آیت- اعتراض دارم. رئیس- چه اعتراضی دارید؟ آیت- بسم الله الرحمن الرحیم، در مورد حضور افراد اصولا در قانون اساسی هم هست وزراء و معاونینشان میتوانند چون ما در کشور دو دولت که نداریم یک دولت هست که تمام مسائل مربوط میشود به این دولت. در همین مسأله طرح دوفوریتی قبلی هم این مسأله تسجیل شد، یعنی هر امری در شکور مربوط میشود به یک وزارتخانه در مورد کار بسیج و سپاه جوابگوی همه وزارت دفاع است خود اینها نمیتوانند جداگانه بحث کنند. یکی از نمایندگان- تحت نظر امام است. آیت- بله تحت نظر امام هست ولی از نظر پاسخگوئی باید دولت جوابگوی همة مسائل باشد باشد یعنی هیچ مسأله ای نیست در ایران اتفاق بیفتد و دولت بگوید این مربوط به من نیست. مسأله کشاورزی را وزارت کشاورزی جواب میدهد مسأله دادگستری را وزارت دادگستری جواب میدهد مسائل مربوط به نظامی و دفاعی را همه وزارت دفاع جواب میدهد ، فلسفه اش هم اینست که دولت باصطلاح یک سیاست واحدی دارد. الان شما اگر بخواهید مثلا آقای مجد بیاید اینجا جواب بدهد چه بسا که آقای رجائی با نظر آقای مجد مخالف باشد نمیتوانند که دو سیاست داشته باشند پس وزیر هست یا معاون وزیر که سیاست دولت را اجرا میکند میتوانند در جلسه مجلس شرکت کنند و جوابگو باشند و این نص صریح قانون اساسی و آئین نامه نمیتواند خلاف این باشد. یکی از نمایندگان- آقای هاشمی این کار سابقه دارد. رئیس- آقای الویری. الویری- الان با توجه به اینکه همه نهادهای انقلابی در زیر نظر وزارتخانه ها نیستند طبق همین آئین نامه داخلی که گفته است مسؤولین مربوطه میتوانند توضیح بدهند ایشان میتوانند توضیح بدهند مثلا در مورد جهاد سازندگی شما کدام وزارتخانه را میخواهید بیاورید که جواب بدهد؟ رئیس-‌ آقای کیاوش. کیاوش- مادة 84 اشاره کرده است که اصولا چه اشخاصی میتوانند در مجلس حضور بیابند که خواندنش زائد است اما در مادة 89 که استناد میکنم در مواردی که طرح قانونی مربوط به امور داخلی مجلس نباشد باید وزیر یا مسؤول اجرائی مربوطه، این مربوط به وزراء است برای اینکه در مادة 84 راجع به وزراء صحبت کرده است متمم آن 89 است که صحبت از وزراء میکند یا مسؤول اجرائی وزراست الان این بسیج ملی مستضعفین جزو کدام وزارتخانه است که مسؤول اجرائی آن وزارتخانه باشد؟ پس نمیتوانند شرکت کنند. رئیس- آقای شبستری. محمد مجتهد شبستری- عرض کنم موقعیکه آئین نامه تنظیم میشد توجه به این مسأله بود این تعبیر مسؤول اجرائی عمداً آورده شده آقایانی که در کمیسیون آئین نامه بودند حضور ذهن دارند صحبت شد معلوم شد بعضی از نهادها هستند که از نظر تشکیلات اداری مملکت فعلاً جزو نظارت و یا زیر نظر مستقیم هیچ وزارتخانه ای نیستند مثل سپاه پاسداران که در مورد سپاه پاسداران تصریح شده که تابع وزارتخانه نیست و زیر نظر رهبر است و همچنین جهاد سازندگی و همچنین بنیاد مستضعفان که آنروز هنوز جزء نخست وزیری نشده بود آقایان اعضاء کمیسیون آئین نامه صلاح دیدند که در اینجور موارد تعبیر مسؤول اجرائی آورده شود تا این بن – بست بوجود نیآید و مسؤولان اجرائی که قانونیت دارد مسؤولیت آنها بتوانند حضور پیدا بکنند و در باره مسائل مربوطه خودشان دفاع کنند و بعد از آن که اینجور نهادها ادغام شد در وزارتخانه ها که این هم صحبتش شد آنوقت مسأله به نحو دیگری خواهد بود این تعبیر تعبیر عمدی است. معدیخواه- بسیج با سپاه فرق میکند. رئیس- هر دو مثل هم هستند فرق نمیکند. معادیخواه- سپاه در قانون اساسی هست بسیج نیست. رئیس- باشد آن هم قانونی است آقای پرورش. پرورش- بسم الله الرحمن الرحیم، این قسمتی را که برادرمان آقای شبستری توضیح فرمودند در مورد مسؤول اجرائی، من فکر میکنم مسؤول اجرائی خود آن وزارتخانه باشد چون توضیح ایشان از خارج بود برای اینکه اگر بخواهیم به خود متن آئین نامه توجه داشته باشیم می بینیم که میگوید باید به وزیر یا مسؤول اجرائی مربوطه به آن وزارتخانه اطلاع داده شود زیرا بعد توضیح میدهد که خود یا معاون او در جلسه علنی حاضر شوند و بعد باز در سطر بعد هم توضیح میدهد در صورت اطلاع و عدم حضور وزیر یا معاون بدون عذر موجه از طرف رئیس مجلس مورد مؤاخذه قرار خواهد گرفت بنابراین، این مربوطه اینجا با توجه به خود متن آئین نامه مربوط میشود به مسؤول اجرائی وزارتخانه نه هر مسؤول اجرائی برای کار دیگر. رئیس- آقای آقامحمدی. یکی از نمایندگان- این سابقه داشته است. رئیس- ضمناً توجه داشته باشید یک بار هم ما نماینده سپاه را آورده ایم در این مجلس و صحبت کرده است آقای آقامحمدی. آقامحمدی- بسم الله الرحمن الرحیم. این توضیح که جناب آقای شبستری دادند ما نمیتوانیم ، درست که الان نهادهائی هستند که همینطور که آقای الویری هم گفتند جهاد مثلا زیر نظر یک واجد اجرائی نیست ولی نبودن او دلیل نمیشود که ما نقض اصل قانون اساسی را بتوانیم بکنیم ما باید کاری بکنیم که در آینده همه در یک کانال دوستی بیفتد و از یک کانال اجرا بشود بنابراین الان ما نمیتوانیم اینکار را بکنیم اگر در گذشته هم کرده ایم، اشتباه کرده ایم و اشتباه از انسان سر میزند و ممکن است غافل بوده ایم نسبت بر یک مسأله ای و این مسأله باید برود سیاست دفاعی یک کشور یک سیاست است تماماً باید همآهنگ بشود والا هر کسی یک سیاستی را بخواهد ساز بکند دولت در دولت خواهد بود. معادیخواه- یک لحظه اجازه بدهید من تفاوت بسیج و سپاه را بگویم. رئیس- شما میخواهید بگوئید در قانون اساسی این هست آن نیست خوب بگوئید. موسوی- آقای هاشمی قبل از ایشان من نوبت گرفتم. رئیس- میخواهیم دیگر رأی بگیریم دو نظر در تفسیر این مادة 89 آئین نامه هست (همهمه نمایندگان) نظر من به عنوان یک نماینده این است که این مسؤول مربوطه میتواند اعم باشد. یکی از نمایندگان- آقای هاشمی از مجلس نظر بخواهید. چند تن از نمایندگان- از مجلس نظر بخواهید (همهمة نمایندگان) . مجد(رئیس سازمان بسیج)- اجازه بدهید جواب بدهم. رئیس- از مجلس میخواهم رأی بگیریم، آقای مجد شما حق صحبت ندارید. مجد- اجازه بدهید من بگویم. رئیس- نه شما در این بحث حق صحبت ندارید. مجد- ولی من مسؤول سازمان هستم. رئیس- نه این مربوط به شما نمیشود اگر مجلس رأی داد، آنوقت حق صحبت در این مسأله دارید، حالا بفرمائید بنشینید. معادیخواه- آقای هاشمی قبل از رأی گیری یک لحظه بمن وقت بدهید. شاهچراغی- آقای معادیخواه آنوقت دیگران هم میخواهند صحبت کنند. رئیس- آخر همه مثل شما ایستاده اند شما چه تفاوت با سایرین دارید؟ دیالمه- مادة 164 را بخوانید. رئیس- اجازه بدهید، مادة 164 آئین نامه را میگوئید؟ دیالمه- بله مادة 164. رئیس- خوب این را من توجه داشتم اگر این باشد معارض است. دیالمه- تصویب اجرائی که آنجا ذکر شده در ارتباط با وزیر است. رئیس- خیر این نیست، اینجا نماینده دولت هم ندارد ولی میدانیم که نماینده دولت میتواند بیاید در اینجا ندارد ولی در جای دیگر دارد و میتواند بیاید این نقص آئین نامه هست که (همهمه نمایندگان) آقایان بگذارید نظر از مجلس بخواهیم، حرفها تمام نمیشود (زنگ رئیس) 185 نفر در مجلس حاضر هستند دو نظر اینجا مطرح است: 1- اینکه مسؤولان اجرائی مربوطه شامل مسؤولان مؤسساتی که غیر از وزیر یا معاون وزیر و در وزارتخانه هستند بشود مثل سپاه ، مثل بسیج. کیاوش- من اعتراض دارم. رئیس- خیر نمیشود، ازاین بلندگو استفاده نکنید. کیاوش- آقای مجد را احضار کردیم از طرف این0000 رئیس- بی اجازه صحبت نکنید، بی اجازه صحبت نکنید، من به آقایان منشیها هم تذکر دادم. این مسأله ای است که باید مطرح کنیم، از بلندگوهایشان هم بی اجازه حق ندارند استفاده کنند، بی -اجازه اصلا نباید صحبت بشود تا برسد به این، این دو نظر است، مجلس نظرش را میدهد. آیت- آقای هاشمی مجلس یک بار روی این رأی داده است مجلس روی مدیر کل شیر و خورشید رأی داده است. هادی- تفسیر است. رئیس- این تفسیر آئین نامه است. چند تن از نمایندگان- رأی داده مجلس. رئیس- آقا خوب رأی ندهید، چرا آقایان اینقدر اصرار دارید که نظر خودتان را اعمال کنید، بعنوان یک نظر است اگر اکثریت مجلس اینجور نظر دارد که دیگر چه میخواهید بگوئید، بگذارید رأی بگیریم. آقا محمدی- به هلال احمر را که رأی دادیم. رئیس- 185 نفر در جلسه هستند. دو نظر است، یک نظر این است که مسؤولان مربوطه بنیادها مثل سپاه و بسیج و بنیادهای دیگری که در وزارتخانه ها نیستند مسؤولانشان میتوانند بیایند در مجلس و دفاع بکنند. یک نظر هم این است که طبق مواد دیگری که در جاهای دیگر صریح است وزیر یا معاون وزیر باید باشد و مسؤولان مربوطه را شامل نمیشود. حالا کسانی که نظرشان این است که مادة 89 آئین نامه شامل بنیادهائی مثل سپاه و بسیج و چیزهائی از این قبیل میشود000 ابوالفضل موسوی تبریزی- اول اینجا به ظاهرش رأی بگیرید. رئیس- به ظاهرش میخواهیم رأی بگیریم. ابوالفضل موسوی تبریزی- نه اینکه شامل آن ماده باشد. رئیس- خیلی خوب، این برعکس است اتفاقاً از این طرف امتیاز دادم که ، پس توجه نکردید. چون یک چیز جدیدی است خواستم روی این موضوع رأی بگیرم. آقایانی که نظرشان این است که شامل اینگونه مؤسسات میشود و اینها میتوانند بیایند در مجلس دفاع بکنند و نظرشان را بگویند این آقایان قیام بکنند (اکثر برخاستند) اکثریت است تصویب شد. آقای مجد بیائید صحبت بکنید ضمناً توجه داشته باشید که وقت خیلی کم است. یارمحمدی- آقای هاشمی، نماینده سپاه هم باید صحبت بکند. رئیس- بلی، نماینده سپاه هم باید صحبت بکند. یکی از نمایندگان- نماینده هلال احمر هم باید بیآید صحبت کند. کیاوش- سؤال هم درایم باید جواب بدهند. مجد(رئیس سازمان بسیج) بسم الله الرحمن الرحیم، در بارة اصل این مسأله اگر فرصتی به دست آمد دلایلی وجود دارد که سرپرست سازمان بسیج که منتخب ولایت فقیه است و از نظر سازمانی تا حالا در شورای انقلاب دو نظر وجود داشت. اولا سازمان بسیج زیر نظر ولایت فقیه یا رهبر یا شورای رهبری است اما از آنجائی که هر نهادی و هر سازمانی از نظر سازمانی و اداری باید مربوط به وزارتخانه ای باشد در شورای انقلاب دو نظر وجود داشت که آیا سازمان بسیج صرفاً از نظر اداری (نه وابستگی) وابسته به ریاست جمهور باشد یا نخست وزیری و یا سازمانی دیگر، مثل وزارت کشور ، وزارت دفاع و سازمانهای دیگر، شورای انقلاب، این مسأله را تصویب کرد که سازمان بسیج از نظر اداری اگر خواست بودجه ای بگیرد یا گزارش کار بدهد وابسته باشد ، صرفاً تأکید میکنم از نظر اداری به رئیس جمهور، این مسأله از نظر قانونی نتیجه میشود که سرپرست این سازمان که از طرف ولایت فقیه انتخاب میشود، مقامش مقام یک وزیر است و بنابراین وزیر مربوطه اگر خواسته باشید در این باره بسنجید سرپرستی این سازمان (این را از نظر قانون عرض میکنم) از اینکه بگذریم ما حدود یک سال از آغاز کار بسیج با مشکلاتی مواجه بوده ایم که این مشکلات از چند راه باید حل میشد. 1- از طریق مسؤولان مملکتی ، ما بارها و بارها مشکلات و موانعی که سر راهمان بوده است به مسؤولان مملکتی گفته ایم. هم با شورای فرماندهی سپاه پاسداران بارها و بارها نشسته ایم و بحث کرده ایم و هم در کمیسیونهائی از شورای انقلاب اینجا نشسته ایم و مشکلاتمان را مطرح کرده ایم هم با نخست وزیر و رئیس جمهور مملکت مشکلاتمان را گفته ایم تا آخر کار به جائی رسید که این مشکلات متأسفانه آنطور که باید قاطع بررسی بشود و نتیجه گیری بشود و حل بشود نشده است که به امام عرض کردیم که این مسأله را بصورت استعفا همه آقایان مسؤولان مطرح میکردند و حل میکردند و یا ما باید در جامعه مطرح میکردیم و یا باید بالاخره یک مرجعی رسیدگی میکرد و این بود که خدمت امام عرض کردیم. امام هم فرمودند که از مشکلات نباید ترسید باید ایستادگی کرد و بالاخره آن استعفا را نپذیرفتند . تا اینکه به مسائلی رسید که از طریق مجلس مطرح شد مکرر برادران عزیز ما از مجلس سؤالاتی یا انتقاداتی به سازمان بسیج در ذهن جامعه مطرح کرده اند این را بالاخره باید به یک صورتی پاسخ میدادیم یا باید مکرر این مطالب را در مجلس توضیح میدادیم که ما مکرر این را از مسؤولین خواستیم که نه به عنوان یک فرد مسؤول بلکه به عنوان یک فرد مجرم در اینجا محاکمه بکنید و این مشکلات و موانعی که احساس میشود فرا راه حرکتمان است این مانع را بردارید، مقصر هر کسی است مجازاتش بکنید. این مسأله را مطرح کردیم کتباً نامه نوشتیم که به ما وقت بدهند یک نامه مربوط به چند ماه قبل است بعد از اینکه برادران سؤال کردند که این بسیج چه کرده است، اگر نمیتوانند کنار بروند و یا مسائل دیگر. فرصت خواستیم که بخاطر گرفتاریهای مجلس یا بخاطر مشکلات مملکتی یا بهر دلیل این فرصت داده نشد. به روزنامه ها مراجعه کردیم که چون سؤال در ذهن مردم ایجاد شده است مردم میخواهند جواب این سؤالات را بشنوند، اجازه بدهید ما توضیحات کلی در معرض افکار جامعه قرار بدهیم . رسانه های گروهی گفتند چون این مسأله مربوط به مجلس است باید از کانال مجلس مطرح بشود. بعد از آن نامه، دو نامة سرگشاده به مجلس نوشته شده . یکی مربوط به یک ماه قبل است (رئیس: شما تاریخچه نگوئید اینقدر فرصت نیست) من روی این مسأله فقط یک سؤالی دارم که واقعاً000 رئیس- آقای مجد تریبون مجلس برای اینگونه مسائل نیست. در مورد طرح ادغام بسیج اگر نظری دارید بگوئید. مجد- حالا عرض میکنم000 رئیس- اگر میخواهید صحبت کنید نمیتوانید این مسائل را عنوان کنید. مجد(نماینده بسیج)- آخر مسائلی است که ما به چه کسی باید مراجعه بکنیم. رئیس- هر وقت به شما وقت دادیم میتوانید این مسائل را مطرح بکنید. راجع به این مسأله صحبت بکنید. مجد- مسائلی که راجع به اصل بسیج مطرح است. خلخالی- مسائل شخصی اینجا مطرح نیست. رئیس- اجازه بدهید آقای خلخالی. مجد- بهیچوجه مسائل شخصی نیست. رئیس- آقای مجد میخواهید حرف بزنید یا میخواهید 000؟ مجد- اگر میخواهید واقعاً این مسأله ریشه یابی و بررسی بشود 000 (همهمه نمایندگان). رئیس- راجع به ادغام نظرتان را بدهید، ببینید آقای مجد در آئین نامه است «اظهار عقیده نماید» اظهار عقیده تان را راجع به موضوع بفرمائید. آیت- همین هم خلاف قانون است که شما اجازه دادید صحبت بشود. مجد- این مسائل خواه نا خواه جوابش باید در جامعه داده بشود. رئیس- عجیب است من میگویم به شما حق داده اند که باید اظهار عقیده بکنید راجع به اینکه در اینجا شده است ، این مطالب را که میگوئید شما هر جائی میتوانید بفرمائید. کمالی نیا- ایشان فقط در مورد ادغام بسیج میتوانند صحبت بکنند. رئیس- من هم همین را دارم میگویم اظهار عقیده در مورد ادغام بسیج، شما فکر نفرمائید که 00 مجد- آخر ادغام بسیج را با یک کلمه نه یا آری نمیشود درست کرد. رئیس- آقای مجد تریبون مجلس را در اختیار هر کسی قرار نمیدهند که هر چیزی خواست بگوید. شما فقط راجع به طرح ادغام بسیج و سپاه اظهار عقیده بفرمائید. مجد- خوب، این نظر ما را که شما میدانید که ما مخالف با این طرح هستیم. رئیس- خیلی خوب، بفرمائید بیان کنید. مجد- شما باید دلایل ما را ببینید که ما به چه دلیل میگوئیم؟ کیاوش- دلایلش درست نیست. مجد- اگر بخواهید دلایل بررسی بشود ما تمام مشکلات و گرفتاریهایمان دو اصل است ما به خاطر این دو اصل ایستادگی کردیم و الان هم معتقدیم که اگر بسیج در سپاه ادغام بشود مساوی است با نابودی بسیج و زیر پا گذاشتن فرمان امام و ضرورتها و نیاز جامعه ما، این دو محور ریشه دلایل ما است ما معتقدیم000 خلخالی- چرا مسائل شخصی را مطرح میکنید. (همهمه نمایندگان). مجد- آقای خلخالی اگر بنا باشد که اینجا هم شما با یک تند حرف زدن حرفتان را ثابت بکنید، خوب شما هم مسائل شخصی را مطرح کرده اید، اجازه بدهید تا ما هم جواب بدهیم آخر اینجا مجلس شورای اسلامی است و در اسلام حیوان را هم که میخواهند بکشند بهش آب میدهند. رئیس- آقای مجد، برادر من، اینجا جای شعار نیست کاری نکنید که تریبون را نتوانیم در اختیارتان بگذاریم. مجد- آخر ایشان مسائل شخصی را وارد کردند الان من میخواهم دلیل اینکار را بیاورم میگویند حرف نزنید. رئیس- شما مثل اینکه از بیرون فکری کردید که اگر میتوانید اینجا شلوغ بکنید اگر میخواهید اظهار عقیده بفرمائید اگر عقیده ای ندارید پس دیگر صحبت نکنید. مجد- ما برای اینکار دو دلیل داریم، معتقدیم که قدرت باید در میان توده های مردم تقسیم بشود. تمرکز قدرت در دست یک نهاد انقلابی یا یک شخص یا یک گروه خطرات فراوانی برای انقلاب ما به بار میآورد تمام تلاش و کوشش ما در این جهت بوده است که ما بجای تمرکز قدرت، قدرت را تقسیم کنیم. به دلیل اینکه بزرگترین ضامن تداوم انقلاب را خود توده های مردم میدانیم به دلیل اینکه هنوز از آغاز انقلاب ما چیزی نگذشته است همه شما میدانید و ما هم میدانیم که اگر چنانچه زمام اختیار به دست یک فرد یا یک نهاد افتاد عواقب انقلاب ما به کجا میکشد. و تلاشها و کوششهائی که در این جهت تا حالا شده است، در این جهت بوده است که این قدرت باید در یکجا یا چند جای محدود متمرکز بشود. مسأله دوم ما اصل را بر جذب گذاشتیم نه بر دفع، متعتقد بودیم که شرایط ما شرایط آغاز اسلام است، شرایطی است که فرض میکنیم این مردم تا مسلمان ، کافر، غیر مکتبی هستند. باید اینها را بسازیم و مکتبی شان بکنیم آیا شیوه هائی که تاکون انتخاب شده است 000 رئیس- آقای مجد شما روی ادغام بسیج بحث کنید. چرا خودتان را 00 یکی از نمایندگان – اجازه بدهید صحبت کند. مجد- خوب اینها دلایل ما است. موسوی خراسانی- شما در موضوع صحبت بکنید آقای مجد! رئیس- تاکنون که بسیج جدا بوده است، شما در مورد بسیج صحبت کنید، تریبون را به شما ندادند که 0000 ابوالفضل موسوی تبریزی- آقای هاشمی وقت جلسه تمام است. مجد- اگر منظور از مخالفت این است که بگویم نه بنده میگویم خیر، ولی اگر میخواهیم مسأله را بررسی بکنیم چون مربوط به سرنوشت جامعه است اجازه بدهید تا من دلایل عده استعدادهای فراوانی که امروز بدون چشمداشت ، بدون عنوان، بدون نشان دارند صادقانه از جانشان مایه میگذارند اجازه بدهید تا دلایلشان را بگویم. رئیس- دارید میگوئید شما گفتید که شیوه ای که تا به حال اجرا شده است، بسیج جدا بوده است شما چیز دیگری میخواهید بگوئید؟ (همهمه نمایندگان). مجد- اصلا این سؤال مطرح است، اولین سؤالی که بنا بود در اینجا مطرح بکنم این است که در این شرایط اصلا چرا باید این مسأله مطرح بشود. رئیس- این مربوط به شما نیست مجلس خودش میداند. مجد- آخر آمدند بیرحمانه این مسأله را محکوم کردند. ابوالفضل موسوی تبریزی- آقای هاشمی وقت جلسه تمام است. رئیس- آخر، وقت دوباره به فردا موکول میشود. مجد- آقای موسوی اگر این بلندگو را بگیرید. بلندگوی جامعه باز است (همهمه نمایندگان). رئیس- آقای مجد دارید اخلال میکنید! میفهمید که دارید چه میکنید؟ مجد- پس دیگر صحبت نمیکنم. (همهمه نمایندگان ). رئیس- بفرمائید. عابدین زاده- آقای هاشمی ، بگذارید حرفش را بزند. کیاوش- من چند تا سؤال از آقای مجد داشتم. لاهوتی- آقای هاشمی، بگذارید حرفش را بزنید «والله» اگر میگذاشتید دلیلش را میگفت برای اینکه دو تا دلیلش را آورد. رئیس- حرفهای خارج از موضوع هیچ چیز در اینجا نباید مطرح بشود ولی ایشان حرفش را زد، و استدلالش را گفت. لاهوتی- شما نگذاشتید ایشان حرفش را بزند. رئیس- چرا نگذاشتم؟ (زنگ رئیس). آقامحمدی- اخطار قانون اساسی دارم. رئیس- بفرمائید آقای آقامحمدی. آقامحمدی- اصل هفتادم قانون اساسی رئیس جمهور، نخست وزیر،‌ و وزیران به اجتماع یا به انفراد حق شرکت در جلسات علنی مجلس را دارند و میتوانند مشاوران خود را همراه داشته باشند و در صورتی که نمایندگان لازم بدانند مکلف به حضورند ، عرض من این است وقتی که شما این اصل مسلم را به رأی میگذارید مقام غیر مسؤول را که مسؤولیتی ندارد و شما در مقابلش نمیتوانید تصمیم بگیرید، وارد مجلس میکنید این عمل نتیجه اش میشود و اینکار شما بنظر من در اینمورد کار درستی نبود به دلیل اینکه در مورد هلال احمر هم قبلا از مجلس نظرخواهی کردیم، مجلس اجازه نداد مقام غیر مسؤول حضور پیدا بکند وگرنه از این ببعد هر مقام غیرمسؤولی میآید اینجا، هر جوری که دلش بخواهد هر حرفی را میزند و شما هم هیچ قدرت اجرائی ندارید بنابراین با صحبت برادر سپاهی هم مخالفم. رئیس- اجازه بدهید من راجع به آنچه که آقای آقامحمدی گفتند توضیح بدهم. آن چه را که راجع به هلال احمر بود در مورد جواب سؤال بد، سؤالی که از وزیر میشود، وزیر بیاید جواب بدهد. (آیت: هیچ فرقی نمیکند) اما طرح یا لایحه ای که در مجلس مطرح میشود موضوعش آن نبود و ما از مجلس رأی گرفتیم آن ماده ای از قانون اساسی هم که خواندید باز آن اخطار درست نبود چون آنها حق دارند اما کسی حق ندارد بیاید در آن نیست. (همهمه نمایندگان). یکی از نمایندگان- تذکر دارم. رئیس- تذکر دارید میتوانید بدهید، ضمناً وقت مجلس گذشته چون الان ساعت 12 است، و وقت نماز است اگر ما بخواهیم مجلس را ادامه بدهیم باید اجازه از مجلس بگیریم، بعلاوه هنوز نماینده وزیر دفاع صحبت نکردند، آقای بجنوردی هنوز 13 دقیقه وقت دارند و رأی گیری هم داریم به نظر میرسد اگر بخواهیم به رأی برسیم وقت مجلس را باید تمدید کنیم یا اینکه ادامه بدهیم با اجازه یا بگذاریم برای جلسه فردا (همهمه نمایندگان) آقایانیکه موافقند که جلسه را ادامه بدهیم قیام بکنند (عده کمی برخاستند) رد شد ، بنابراین ما برنامه فردا را 00 لاهوتی- آقای هاشمی فردا آقای مجد هم باید بیایند شما به عنوان رئیس مجلس دعوت کنید. رئیس- ایشان صحبتشان را کردند ولی چون میخواستند بحثهای اضافی بکنند امکان نداشت (همهمه نمایندگان). 6- پایان جلسه. رئیس- جلسه فردا ادامه همین بحث و بعد تأمین نیازمندیهای سپاه است . (ساعت دوازده و ده دقیقه جلسه ختم شد.)رئیس مجلس شورای اسلامی- اکبرهاشمی رفسنجانی