سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت ا.. هاشمی رفسنجانی در جمع مددکاران اجتماعی

سخنرانی آیت ا.. هاشمی رفسنجانی در جمع مددکاران اجتماعی

  • یکشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۶۷

 

«اَلْحَمْدُالِلّهِ ربِّ الْعالَمین وَ اَلصَّلوةُ وَالسَّلامِ عَلی رَسولِ اللّهِ آلِهِ أَجْمَعیüنْ»

حمایت از مردم خیلی خوش آمدید خواهران و برادرانی که این راه خوب و انسانی را انتخاب محروم ومظلومکردید در دنیایی که خودخواهی و منافع شخصی، محور حرکت خیلی از مردم هست و قشر حاکم بر جهان فکر خودخواهی را و انحصار را در عمل ترویج میکند. کسانی که در مسیر خدمت به مردم و مداوای درد و علاج مشکل مردم میافتند، اینها انسانهای قابل تقدیر و ستایشی هستند. تحقیقاً هر انسانی خالی از این شعله الهی نیست؛ یعنی، انسان در فطرت خودش و در وجود خودش حس حمایت از مردم مظلوم و گرفتار و آدمهای مشکلدار را میبیند. کم کسی است که آنقدر منحرف شده باشد، قسی شده باشد که برایش بیتفاوت باشد که دیگران چه به سرشان میآید و حتماً اگر انسان فطرتش دست نخورده باشد یا کلی محو نشده باشد این شعله یکی از لذاتش در زندگی باید همین باشد که ببیند که دست یک انسان عقب ماندهای را گرفته، آنهایی که کاملاً سالم هستند این بهترین لذاتشان است، آنهایی که به هر حال آلوده شدهاند نمیتوانیم فکر کنیم زیادند، کسانی که از این موهبت الهی به طور کلی محروم باشند به هر حال آنهایی که این را جزو کارهای عمدهشان قرار میدهند یا شغلشان قرار میدهند اگر اهل فکر هستند و روی این فکر میکنند، اینها آدمهای صالح و جزو خوبان جامعه باید به حساب بیایند.

سازماندهی برایالبته بهتر این است که دنیایی ما داشته باشیم که نیازمند و محتاج به کمک در حل مشکل آن نباشد، اما چنین چیزی گویا نمیشود، در گذشته که نبوده، در محاسبه هم مالی مردمآدم فکر میکند انجام نمیشود.

به هر حال هر قدر هم جامعه عادلانه حرکت بکند باز کسانی هستند که در حوادث و چیزهای غیر قابل پیش بینی و تصادفها و جنگها و امراض ناخواسته و خیلی شرایط دیگر از آن حقوق خودشان، از امکانات خودشان و از استعدادهای وجود خودشان محروم میشوند. من فکر نمیکنم کسی بتواند باور بکند به این آسانی در دنیای مادی که ما میبینیم؛ یعنی، طبیعت زندگی انسان در دنیای مادی همین است که همیشه آفات و مشکلات خواهد بود، حداقل دیگر پیری و از کار افتادگی و اینها چیزهایی است که برای همهمان اتفاق میافتند، آفاتی مثل زلزله و سیل و اینها که هست، جنگ و نزاعها و خصومتها به هر حال بخشی از مردم گرفتار میشوند باید برای اینها فکر کرد. کسانی که دنبال کار میروند باید به درستی معالجه کنند، مداوا بکنند، خوب چه بسا بعضی کمکها بدتر باشد؛ یعنی، انسان کمکی میخواهد بکند اما نتیجه معکوس دارد.

امداد صحیحمثلاً یک فرد هروئینی که افتاده گوشه خیابان و ناله میکند، ممکن است یک ومنطقیآدم جاهلی خیال کند کمکش این باشد که یک بستهای چیزی پیدا بکنیم به این بدهیم که حالا راحت بشود، خوب این خدمت نیست و همین در مورد آدم بیکار هم است که گرفتار فقر شدید شده، آدم خیال کند که امدادش این است که فعلاً حالا امشب نونش را بدهیم و در همه چیزها این طوری است. در امراض روحی، در امراض جسمی و در عقب افتادگیها همه جا راههای علمی اساسی دارد که ریشهای کار میکند، آنهایی هم که دیگر ریشهای قابل علاج نیست، شیوه برخورد مناسب را میخواهد، این مسأله باید علمی باشد و با تجربه با برنامه، سازماندهی شده و عادلانه تقسیم بندی شود که یکی زیادتر از نیازش نگیرد و یکی به کلی دستش به جایی نرسد که فعلاً این طوری هست.

تأسیس ما بعد از انقلاب به خاطر نیاز شدید جامعهمان، بخش عظیمی از مردم به کمیته امدادخاطر فقر و محرومیت بالاجبار کمیته امداد را تأسیس کردیم و آنها بخشی از کمکها را در همین مسیر دارند انجام میدهند و خیلی خدمت کردند، اما این کار همه مسأله نیست، مسأله اصلی این است که شما برایش سمینار درست کردید من در بحثهای سمینار شما نبودم و مطلع هم نیستم که شما چه بحثهایی کردید و چه نتیجهای از سمینار شما گرفتید، ولی امیدوارم که این نتایج کار شما را جامعه و مردم بشنوند. این یکی از مسایل کل دنیا است، هم در مقیاس جهانی مسأله است هم در مقیاس داخلی کشور خود ما.

زکاتاسلام تکیه زیادی روی این مسأله کرده است. اسلام یک دین حقیقتگرا و واقعیتگرایی است، با واقعیتهای زندگی انسان برخورد میکند، چون دین فطرت است و برای مسائل راه قرار داده، ما میبینیم در تعلیمات اسلام در بخش نوع کمکهایی که متمکنین به افراد غیر متمکن میکنند دو بخش وجود دارد یک بخش واجبی وجود دارد و یک بخش مستحب، در مورد بخش واجب یک حدودی تعیین شده مالدار به این حد که رسید باید اموالش را به دیگران بدهد و حقوق دیگران را ادا بکند. اما یک بحث دیگری ما میبینیم آمده که آن بحث در کار شما بسیار مهم است «لِکُلِّ شَیِّ زَکاتٌ»[1]  این جمله

خیلی تکرار شده، در خیلی جاها همه چیز زکات دارد، این بحث انسانی است که برای تربیت و برای وظیفه عام انسانها تنظیم شده در همین جا مثلاً وقتی که میفرماید «لِکُل شَئ زَکاتٌ» میفرماید زکات علم این است که آدم به اهلش آموزش بدهد.

برای هر چیزی؛ یعنی، هر انسان برخوردار از نعمت، مؤظف است که نسبت به انسانهایی که همان نعمت را ندارند یک زکاتی در نظر بگیرد، این میتواند شعار مددکاران اجتماعی باشد برای کل جامعه و این را یک راهنمایی قرار بدهند که چگونه انسانهای برخوردار، افراد فاقد و محروم را شناسایی بکنند و چگونه آن نقطههای محرومیت را ما در جامعه برطرف بکنیم.

کار ریشهایاگر با علم شما نگذارید انسانها عقب مانده بشوند، این مقدم بر سایر خدمات است؛ یعنی، اگر ریشهای بتوانید کار بکنید به جای اینکه به معالجه یک مریض بپردازید، مریض را نگذاریم بوجود بیاید یا حالا بهداشت این همه اهمیت دارد در دنیای امروز، به حق مقدم است بر بهداری و مقدم بر درمان است. دلیل روشنی دارد دیگر ما وقتی که کسی را گذاشتیم مبتلا شد، گرفتار شد حالا چه مقدار باید خرجش کنیم تا این را نجات بدهیم که اگر یک دهم این را قبلاً خرج کرده بودیم این مبتلا نمیشد. آدمی که افتاد در یک بدبختی روانی یا مادی، در آوردنش مشکل دارد و بعد دوباره برگرداندنش به خط سالم این یک مقدار زیادی نیرو میبرد.

سلول سرطانیمتأسفانه دنیا امروز به وضع بدی گرفتار است، یک اقلیتی از مردم در سراسر دنیا، اینها برخوردار از نعمتهای دنیا هستند و غاصبانه، عادلانه هم نیست که حالا بگوییم روی حق اینها رسیدهاند و اکثریتی از مردم دنیا کمبود در زندگی دارند، حالا کمبودها را فهرست کنیم و بعد ببینیم این نوع کمبودها چه است و تازه اشکال آنجا وجود دارد، همانهایی که برخوردار هستند آنها خودشان هم یک اشکال اصلی از لحاظ روانی دارند، یک انحراف دارند که آنها احتیاج به امداد دارند، آن همان انحصارطلبی، همان خودخواهی همان حالتی که اینها را وادار کرده که مثل یک سلول سرطانی در پیکر جامعه در بیایند، یک سلول سرطانی سلول سالمی نیست، آن حالت زیادهطلبی و تجاوز به دیگران این خودش عقب ماندگی است، خودش درد است، مددکار باید سراغ آنها برود، مددکارهای دیگری هم باید سراغ آنها برود.

البته در این بحث عمومی شما، همین هم میگنجد که واقعاً جامعه را و بشریت را ما از این وضع در بیاوریم، هر کسی در محیط خودش. من نمیتوانم ادعا کنم که مثلاً شما مددکار اجتماعی که با امکانات محدودی کار میکنید کل دنیا را میخواهید اصلاح کنید، نه خوب آن یک برنامه وسیعی است صاحبان مکاتب باید دنبالش باشند، شما دنبال جامعه خودتان و محیط خودتان و محدودهای که مسئولیتش به شما واگذار میشود، باید باشید که همین راهها را خواهید رفت، اما درد جامعه مریض دنیا امروز از آنجاها شروع میشود.

بدبختی اقلیت مرفهبدبختی اکثریت مردم زیر سر بدبختی اقلیت مرفه است؛ یعنی، آنها خودشان بدبختند نه بدبخت مکنت، مکنت دارند آنها میتوانند یک طبقه بیمارستان را هم یا یک بیمارستان را هم به انحصار خودشان برای معالجهشان بگیرند، میتوانند پزشک مخصوص داشته باشند، همه امکانات را داشته باشند و وسایل زندگی را در محیط خودشان به بهترین شکل درست کنند و امکانات دیگران را با تلاش خاصی به اینجا بیندازند.

در داخل کشور ما هم همین است، اینجا هم که شماها میبینید اگر فقر هست دلیلش این است که یک عدهای به حق خودشان قانع نبودند، آن جملهای که از علیابنابیطالب معروف است حالا این روزها متعلق به ایشان است و شما هم به این مناسبت سمینارتان را تشکیل دادید، یک راهنمای خوبی برای شما است «ما رَاَیَت نِعْمَتاً مَوفُور اِلّا فüی جانِبها حَقُّ مُضَیعَّ»[2]  خیلی حرف درستی

است، اگر این تحلیل بشود؛ یعنی، دنبالش آدم برود تا آخر و یک پوستر را فقط نگاه نکند تا آخر برود میبیند اصلاً این حقوق از بین رفتهای که هست در دنیا تعقیب که بکنیم میرسیم به جایی که یک نعمت انباشتهای وجود دارد که به ناحق انباشته شده و طبیعت جهان عدالت آفرینش از نظر خداوند این است که برای کل مخلوقات دنیا وسیله زندگی معتدل خداوند قرار داده «وَعَطاکُم مِنْ کُلِّ مَسَألتُم» در قرآن است؛ یعنی، هر چه که شما نیاز دارید، این سؤالی که اینجا هست، خوب اینکه معلوم است که ما هر چه خواستیم الان به ما داده نمیشود، این معنایش این نیست که همین حالا هر کس هر چیز خواست خداوند به او میدهد، این معنایش این است خداوند نیازهای واقعی انسان را؛ یعنی، آنکه نیاز موجودات است خداوند در طبیعت قرار داده، این را ما بد در آوردیم یا بد کار کردیم، برداشت نکردیم از طبیعت، یا بد برداشت کردیم، غیر عادلانه برداشت کردیم و این مشکل را در جامعه به وجود آوردیم که این بار زحمت را برای شماها درست کرد.

تبریک به مددکارانالبته آدم باید بنشیند فکر بکند، آنهایی که نیازمند هستند و عقب هستند چگونه باید زندگیشان را جبران بکنند؟ به هر حال من به شماها تبریک میگویم هم به خانمها هم به آقایان که این راه را انتخاب کردید، ممکن است موقع انتخاب آدم راه دیگری نداشته باشد و تصادفاً انتخاب کند، به عنوان یک شغل انتخاب کند، ولی همین تصادف هم مبارک است؛ یعنی، اینکه تصادفاً شما کشیده شدید به این راه و شما کشیده نشدید به یک جایی که در آن تجاوز باشد یا بی توجهی باشد، نفع طلبی مشخصی باشد، مشاغلی که مساوی نیست، همین که خداوند این نعمت را داده که شما برای نجات مردم محروم شغل انتخاب کردید و کار میکنید و صبح که از خانهتان بیرون میآیید در این فکر هستید که مشکل مردم را چگونه حل بکنید، این جای شکر دارد و شما همیشه قصد قربت بکنید، حیف است که آدم زحمتی را بکشد ولی نیتش برای خودش سازنده نباشد.

شما اگر همیشه به خاطر خدا، شما پول هم میگیرید، حقوق هم میگیرید، وظیفه قبول کردید، اما چون کار مقدسی است همیشه نیت کنید برای خداوند، برای کمک به مردم، برای نجات مردم رنجدیده دارید زحمت میکشید اولاً برد کارتان را بالا میبرد، نشاطتان را بیشتر میکند و پشتکارتان را قویتر میکند. آخر وقت هم نمیگویید حالا ما 6 ساعت کار خودمان را انجام دادیم، اگر کار دیگری مانده، چون نیازتان نیتی است که نمیسازد دیگر بگویید حالا این مستضعف اینجا منتظر است، یا این برنامه ناقص است من هم کار خودم را انجام دادهام، اگر آدم با آن نیت کار بکند هم کار را قویتر میکند و هم بازده روحی برای خودتان دارد، دائماً رشد روحی میکنید و ثواب بیشتری در زندگی جاوید میگیرید.

من شما را به خدا میسپارم و از کسانی که در این راه خدمت میکنند و درد انسانهای دیگر را میفهمند، صمیمانه تشکر میکنم. سلام بنده و نمایندگان مجلس را به همه همکارانتان برسانید. البته ما هم وظیفه داریم که امکانات کار شما را فراهم بکنیم، امیدواریم که این امکانات را ما در حد مطلوب بتوانیم جور کنیم. با این مردم خوبی که ما داریم و روحیه خدمتی که اسلام به مردم ما تزریق کرده، اگر این کار را سامان بدهیم یک کار بسیار موفقی میشود.

            والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

 

[1] - برای هر چیزی زکاتی است.

 

[2] - امام علی(ع): هیچ ثروت انبوهی ندیدم مگر آنکه در کنار آن، حقی ضایع شده باشد.