سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار سران قبائل و خانوادههای شهدای زاهدان
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدالله و السلام علی رسول الله
انتظار داشتم مسایل خود را که از نظام انتظار دارید، مطرح کنید که با بلندنظری چیزی نگفتید.
بدانید که برای بقیه عمرم که زیاد نیست، چیزی جز خدمت به مردم، انقلاب، اسلام و ایران ندارم. اگر بخواهم ثمره عمرم را بگیرم، همین است که تا آخرین نفس درخدمت مردم ایران باشم. عزیزترین آرزویم این است که ایران را یکی از کشورهای مهم، سرفراز وسربلند دنیا ببینم. این حق مردم است.
ایران کشور کوچکی نیست. هرکاری از من ساخته باشد، برای انقلاب خواهم کرد. اینکه میبینید درآمدن تردید دارم، به یک نظریه متکی است و آن، این است که کمک کنیم مدیریت کشور به چند نفر متکی نباشد. زیبنده ایران 70 میلیونی نیست که به چند نفر متکی باشد. انسانهای عالم و دانشمند زیاد هستند.
در همین دو روز که در استان شما هستم، خیلیها را دیدم که استعداد و استحقاق آن را دارند. باید کمک کنیم تا کسانی که سابقه، تجربه و علم دارند، کار کنند. ما هم کمک میکنیم. 10 سال پیش که بحث میکردند قانون اساسی را عوض کنند و من برای بار سوم نامزد شودم، گفتم در ایران قحط الرجال نیست. البته به این معنا نیست که اصلاً نمیآیم. باید ببینم که نامزدها چه کسانی هستند. البته مردم هم باید آنها را بشناسند. البته من در خدمت هستم. وقت هم داریم و من هم احتیاج به تبلیغ ندارم. مردم مرا میشناسند. یا قبول دارند یا ندارند. در طول 25 سال در صدا و سیما و روزنامهها و شهرها حرفهای خود را میزنیم. حتی اگر در روزهای آخر بگویم میآیم، مشکلی نیست. باید در این مدت فرصت دهیم که دیگران حرف بزنند تا قدرت انتخابات مردم بالا رود.
خواهش میکنم حرف مرا بیاعتنایی به حرفهای خود حساب نکنید. برای حرفهای شما احترام قایل هستم. میدانم مرزنشینان کار کردند تا شرارت دشمنان را از منطقه کم کنند. میدانم ریش سفیدان وعلما زحمت کشیدند. حتماً این جلسه شما در تصمیم من تأثیر دارد.دعا کنید که خیر مردم هرچه هست، همان پیش بیاید. دشمنان ما هم جدّی هستند. خداوند به شما برکت دهد تا وضع استان خود را پیش ببرید.
○ خواهش میکنیم که کمک کنید تا محرومیت استان از بین برود. مطلب دیگر اینکه در صدا و سیما علیه این استان تبلیغات منفی میشود. در حالی که همه جا، مرز ایران مسایل خاصی دارد. از تفرقه نگویند که شیعه و سنی همیشه برادروار کنار هم هستند.
• نکتهای که اشاره کردید، به عینه دیدیم که اهل سنت و شیعه با هم برادر هستند. اختلاف مذهبی طبیعی است. ولی همزیستی شیعه و سنی در این استان در حدّ اعلاست. در همین سفر در زابل دیدم که روحانیون شیعه و سنی با هم هستند.
مطلب دیگر این است که وقتی قیافه مهربان مردم سیستان و بلوچستان را در استان شما میبینم، با تبلیغات خشن ناسازگار است. مردم مهربان، عطوف و با محبتی هستند. در حالی که در پاکستان در مساجد همدیگر بمب میگذارند. در عراق میبینم که با ماشینهای پر از بمب به هم حمله میکنند. در افغانستان هم اختلافات بود و هست. ولی در ایران شیعه و سنی با هم کار میکنند. زن میگیرند و زن میدهند و این نشان از روح بلند ایرانیان است. به هرحال از محبتهای شما تشکر میکنیم.
والسّلام علیکم و رحمهالله