سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار با روحانیون کاروانهای حجاج ایرانی در مکه
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السّلام علی رسوله الله
ابتدا خوشآمد عرض میکنم. از محبت آقایان که همیشه ما را سرافراز میکنند و مایه امتنان من است، تشکر میکنم. در مسائلی که برادران مطرح کردند، فقط اشاره و مسائل مهمتری را مطرح میکنم.
در مورد انتخابات من نمیخواهم فعلاً حرفی بزنم و مصلحت نمیبینم که اصلاً وارد این مقوله شوم و نشدم. با یک بیانیه نظرم را گفتم. قرارم این شد که به دولت کمک کنم. من الان برای این دولتی که دارد کار میکند، تقصیری در انتخابات نمیبینم که از آنها چیزی بخواهم. لذا هر کمکی که بتوانم، به آنها خواهم کرد. آنها چه بخواهند و چه نخواهند، هرجا که به نظرم چیزی برسد و یا کاری از من ساخته باشد، این کار را خواهم کرد. چون همه ما برای اسلام، انقلاب و ایران هستیم و هرکس بهتر کار کند، باید از او تشکر کنیم. الان یکی از دعاهایم این است که خداوند توفیق بدهد این دولت بتواند به وعدههایی که به مردم داده، عمل کند که جامعه، انقلاب و رهبر ما سرافراز باشند، شاید در بیشترین مواردی که دعا میکنم، به این نکته توجه میکنم و شما هم قطعاً مثل من هستید. دلسوز این انقلاب هستید و سرمایهگذاری کردید و عمرتان را برای این کار گذاشتید. یقیناً همه ما همین را میخواهیم و باید کار کارکنیم.
البته نکتهای که آقای طاهری فرمودند، برای انتخابات آینده و خبرگان مهم است که کاندیداها تخلف نکنند و منفی حرف نزنند. این را به گونهای محکم کنیم که انتخابات خبرگان نمونه خوبی شود و اخلاقاً واقعاً انتخابات باشد. میتوانیم راه تخلفها و اعمال نفوذها را ببنیدیم. باید برای این موضوع کار شود. میتوانیم بنیانگذار این کار شویم.
در مورد مسائل دیگری که آقایان فرموند، قسمتی مربوط به فقرا و روستاها است. خوشبختانه الان شرایطی است که بتوانیم جواب این خواستهها را بدهیم. اولاً هم چشمانداز و هم برنامه پنجساله چهارم راهکارهای خیلی مشخصی دارند. مثلاً فقرایی که شما اشاره میکنید تمام آنها میتوانند تحت قانون موجود اداره شوند، یا تحت بیمه قرار بگیرند. همه اینها الان قانون است و ما وظیفه داریم بهآن عملکنیم و اگرنکنیم، داریمحق آنهارا میخوریم.
فکر میکنم بخشهای فقیری که بحث میکنید، در قانون چهارم و رفاه و تأمین اجتماعی مدنظر قرار گرفتند. خوشبختانه منابع مالی کشور هم کشش این کار را دارد. میدانید در همین جامعه، مشکل عجیب و غریبی برای کشور پیش آمده و جایی باید شجاعت داشته یاشد که این مسائل را حل کند.
ما الان با سوبسیدی که به بخش انرژی میدهیم، نزدیک چهل میلیارد دلار بودجه و درآمد کشور را در جیب اغنیا میریزیم. شما که میدانید چه کسانی بیشتر بنزین مصرف میکنند و روستاهاییها و فقرا چه سهمی از این میبرند! درخانهها مصارفی که برای گرم کردن میشود، چه مقداری را فقرا میبرند! ما این تبعیض را در اینجا مرتکب میشویم که ظلم فاحش است. نمیتوانید بگویید که قسمت عمده درآمد و بودجه را به کسانی میدهیم که هیچ استحقاقی ندارند. اگر قرار است عدالت محور باشد و از اول هم همین بوده، این اولین عدالت است. نمیتوانیداین رقم را ندیده بگیرید.
زمانی این فاصله اینقدر نبود. الان که قیمت اینجوری شده، به همین نسبت اموال فقرا را به اغنیا میدهیم که میخورند. اگر خیلی جدّی گرفته شود، میتوانیم سهم فقرا را برداریم و به روستاهاییها، فقرا و ... بدهیم که خیلی مهم و رقم بزرگی است. هرچه هم جلو برویم، بدتر میشود، شاید پنج سال پیش آسانتر بود و الان سختتر است. داریم کم کم زیر بهمن عظیمی از مشکلات دفن میشویم. لذا الان بودجه و قانون هست و وظیفه هم داریم. شعار انتخاباتی هم بود وخواست رهبری است. ایشان مدتهاست که میگویند نفت را سر سفرههای مردم ببرید. همه چیز، آمادگی و احتیاج به همکاری دارد. در بعضی از چیزها باید از دولت دفاع و همکاری کنیم که کار آسانی نیست.
در رابطه با مسائل اخلاقی که دوستان اشاره کردند، در جمع سران قوا، رهبری فرمودند فکری شود. در آن جلسه تصمیم گرفته شد که شورای عالی انقلاب فرهنگی طرحی برای این مسأله تهیه کند و آنها هم مشغول شدند. آقای کینژاد چند وقت پیش گفتند که آن طرح تکمیل شده و آماده اجراست فکر میکنم اگر آقایان بخواهند دنبال این کار را بگیرند، مقررات آماده است و رهبری هم حمایت میکنند. بحثی است که من هم نگران هستم و باید مواظب باشیم.
در مورد نظام از دو جهت نگرانی دارم: یکی از جهت مسائل بینالمللی که تبلور بیشتر آن روی هستهای است و همه علائم نشان میدهند که حداقل آمریکا در مورد مسأله خیلی جدّی است. اروپاییها هم اخیراً دارند جدّی میشوند. اظهارات خوشبینانهای که درمورد گزارش آقای البرداعی میشود، درست نیست. به نظر من گزارش بدی است. خیلی از چیزهایی را که قبلاً داده بود، پس گرفته و همه را زیر سؤال برده و گفته است که باید رسیدگی شود. چیزهایی که تمام شده بود. گاهی هم گفته من تا اینجا بیشتر نمیآیم. این به این معناست که از شورا کاری ساخته نیست و دیگران بیایند و مسأله را حل کنند. بنظرم زمینهسازی کرده و خدا کند که سیاست دیگران نباشد که از این زمینه استفاده کنند. فکر میکنم در این مقطع هم هوشیاری لازم است که بتوانیم همه حقمان را بگیریم و هم مانع شویم که کشورمان به طرف مشکلات دیگری برود.
در هر حال تا وضع اینگونه است، نیاز واقعی به وحدت، هماهنگی و همدلی همگانی داریم، الان مصلحت نظام نیست که فرقهگرایی و قطبی، نیروها را جدا طرد نیرو و مچگیری کنیم. خیلی از کارها در این مقطع صلاح نیست و انشاءالله افق روشنی پیش بیاید و خیال ما از این مسأله روشن شود.
آنموقع میتوانیم بحث چالشها، رقابتها، و ... را مطرح کنیم. ولی الان دشمنان میخواهند که ما گرفتار تفرقه و از هم جدا شویم و همدیگر را طرد، بدنام و مسخره کنیم. از این چیزها متأسفانه خیلی باب است.
آقایان شاید از مسائل ظاهری رنج میبرند، ولی رنج واقعی ما این است که در جامعه الگوی اسلامی از اخلاقیات واقعی که کرامت و شرافت انسانهاست و دیدن حقوق دیگران و مراعات کردن عدالت غافل باشیم. این موارد انقلاب را از ریشه میزند و از درون میپوساند.
اگر جامعه مسلمان از درون دچار اینگونه آلودگیهای خطرناک شود که واقعاً خطرناک است، خیلی ضرر میکند و اگر از سطوح بالای مسئولان باشد، به دیگران هم سرایت میکند.
به هرحال فکر میکنم نکتهای که باید خدمت آقایان عرض کنم مسأله همدلی و همراهی است. شما در مراکزی که خدمت میکنید، خیلی میتوانید مؤثر باشید. پدرانه مواظب باشید، تا تنگنظریها کم و همراهیها بیشتر شود. نکته دومی که جای نگرانی است، وعدههایی است که درانتخابات داده شد. همه نامزدها وعدههایی دادند و مردم با امیدهای فراوانی پای صندوقهای رأی رفتند. به هرکس رأی دادند، مردم به امید آن وعدهها و احساس وظیفه ذاتی آمدند و همه ما باید کمک کنیم حداقل مقدار زیادی از وعدهها که مردم چیزی را احساس کنند، عمل شود. اگر به گونهای عمل شود که بگویند مارا فریب میدهند، خطرناک است. این خیلی جای نگرانی خواهد بود. بعضی از آقایان بحث اشتغال را مطرح کردند و این شوخی ندارد. آدمی که منتظر اشتغال است، اگر شش ماه یا یک سال بگذرد و خبری نشود، آن موقع جور دیگری حرف میزند. الان همه ما با هم میتوانیم کار کنیم، یک جریان و یک گروه به تنهایی نمیتواند کارها را سامان بدهد که انشاءالله همه با هم این کارها را میکنیم. امنیت سرمایهگذاری بسیار بسیار مهم است. امروز در بحثهای آقای خاتمی هم روی آن تکیه شده بود. آقای هاشمی شاهرودی هم در خیلی از جاهای حساس این حرف را میزنند. ایشان هنوز مسئولیت مستقیم در این قضیه دارند. واقعاً اگر سرمایهگذاری در کشور نباشد، خطر جدّی است. یعنی پولها بجای اینکه در سرمایهگذاری برود و اشتغال ایجاد کند و کشور را توسعه بدهد، یا مزاحم میشود و دنبال سفتهبازی و زمینبازی، طلا، ارز، قاچاق و چیزهای دیگر میرود و یا راهش را به طرف بانکهای خارجی باز میکند که هر دوی اینها برای ما خطرناک است.
آدم وقتی میفهمد چقدر پول به دبی رفته است، نگران میشود. گاهی آمار میدهند که چقدر ایرانی در آنجاست و چقدر سرمایه رفته و چه جور میروند ساختمانهای قدیمی را میخرند! آدم از چنین فضایی متأثر میشود. وقتی هم با آنها صحبت میکنیم، بحث امنیت اقتصادی، سرمایهگذاری، آبرویی و حیثیتی را مطرح میکنند. برای خانوادهها خیلی اهمیت دارد که در جامعه زالو و بدنام باشند. در قضایایی که اخیراً در آمریکا پیش آمد، پول فراوانی از آمریکا فرار کرد وهنوز هم ادامه دارد، قسمت زیادی از آن عربها بود که پولها را آوردند. ایرانیها الان در آنجا نگرانند. اما اگر فضای امنی برای آنها داشته باشیم، خیلی از آنها میآیند. چون در اینجا سود آنها بیشتر است. شرطش این است که مطمئن باشند که وقتی به اینجا میآیند در امنیت باشند. لذا اگر اشتغال برای ما اهمیت دارد، یکی از ارکان مهم آن، تأمین امنیت آبرویی کسانی است که میخواهند سرمایهگذاری و کار ایجاد کنند. اگر دولت همه پول خود را بریزد، خیلی نمیشود. ولی اگر اقیانوس مردم و امکانات و ابتکارات مردم به تلاطم درآید، امواج عظیمی بوجود میآورد. پس دو نگرانی است، یکی اینکه نتوانیم امیدهایی را که مردم به خاطر حرفهای همه ما در انتخابات بستند، تأمین کنیم و از لحاظ خارجی هم اگر نتوانیم از عهده این تهاجمی که الان بسیار بسیار جدّی است، برآییم، نگرانی است. مسأله را جدی بگیرید.
البته نباید این حرفها را در بیرون بزنیم که دل مردم را خالی کنیم. شاید همین حالتی که آقایان در رسانهها گرفتند، خیلی خوب باشد. ولی اینجور نباشد که غافل شویم. آنها زمینه را آماده کردند، مگر اینکه به مصلحت خودشان نبینند. شرایط را پیدا کردند که ما را در مخمصه قرار دهند. آنها الان در عراق، افغانستان و آمریکا گرفتارند، ولی گاهی تجربهها نشان داده که گرفتاریشان را با یک گرفتاری بزرگتر حل کنند و ممکن است احمقی باشد. ولی این جزو بازیهای سیاسی دنیاست که از این نوع کارها میکنند. ببینید در خصوص همین سفر رئیسجمهور و رئیس مجلس چه بازیهایی درآوردند! این نشان از بغض و عقبهای است که از هر طریقی میخواهند به صورت غیرمتعارف برخورد کنند، همه اینها نشان میدهند که ما باید همبستگی، همراهی و هوشیاری خود را حفظ کنیم. انقلاب همین جوری بدست نیامده است.
ثمره خون شهدا، ایثارها و فداکاریهای گذشتگان است و برای حفاظت این باید خیلی آمادگی داشته باشیم.
والسّلام علیکم و رحمه الله
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السلام علی رسول الله و آله
برای بنده توفیق ارزشمندی است که در این شهر مقدس، در بین شما سفیران ایران اسلامی صحبت میکنم.البته بنده برای سخنرانی نیامدهام، بیشتر برای دیدن شما آمدهام تا هم عید را به شما تبریک بگویم و هم صحبتهای شما را بشنوم.
مسایلی که الان از جمله مشکلات زوار ما هست و جناب آقای نواب و جناب آقای زرهانی به گوشه هایی از آن اشاره کردند، برای شما محسوس است، برای بنده هم از سالهای پیش روشن بوده است که این مشکلات را داریم.
پنجاه سال پیش در اولین سفری که به حج داشتم، آن موقع هم همین جور مشکلات را داشتیم. شاید الان یکی از موقعیتهای ممتاز باشد که بتوانیم مشکلاتمان را در مذاکره با مسئولان عربستان و شاید هم علمای اینجا حل کنیم. من در این سفر ملاقاتی با علمای اهل تسنن ندارم. در سفر قبلی که آمدم، قرار بود با مسئول اصلی روحانیت آنجا جلسهای داشته باشم که به دلیلی انجام نشد. فکر میکنم در این مسئله ما دو بحث داریم. یک بحث با سیاستمداران و مسئولان کشور و یک بحث هم با علما که با اینها باید یک بحث طلبگی و علمایی شود. اینها هم با ما حرف دارند.باید مباحثه کنیم و یک تصمیم درست بین امت اسلامی گرفته شود.
قطعا اگر یک طرفه باشد، دوام پیدا نمیکند.باید با تعامل این مسئله اساسی دنیای اسلام را حل کرد.ما در سراسر دنیا روی مسئله امت اسلامی باید تاکید کنیم.ما در جهان اسلام گرفتار یک مشکل واقعی هستیم.اگر یک مورد بود، میگفتیم اشتباه شده، یک آدم مریض حرکتی کرده، اما بیش از یک مورد است.در پاکستان، عراق و جاهای دیگر مشکلات تفرقه افکنانه فراوان داریم. در نمازجمعه پاکستان ایجاد ترور و وحشت و تفرقه می کنند.در افغانستان هم این مشکلات بوده و هست.
باید این مسئله را ریشهای حل کنیم. هم از لحاظ سیاسی و اجرایی و هم از لحاظ علمی و فقهی و با مبانی اسلامی. واقعاً هم قابل حل است.شاید یکی از علل حل نشدن آن، این باشد که علمای اسلام به طور جدّی نمینشینند با هم بحث کنند. البته کارهایی هم شده. از جمله دارالتقریب بین المذاهب از زمان آیتالله بروجردی (رحمه الله) تأسیس شد. از آن موقعها مسئله اتحاد بین المذاهب مسئله داغ ما و از جمله حرکات بسیار ارزشمند سیاسی و اجتماعی بود.اگر دولت قاهره تفاهم میکرد،خیلی از مسایل حل میشد، همان موقع هم خیلی از مسایل حل شد. الان کنفرانس اسلامی داریم. من بانی بودم که کنفرانس اسلامی را به ایران آوردند. خیلی هم کار کردیم تا این اتفاق افتاد.کلیدش هم این آقای ملک عبدالله بودند.واقعاً ما با کمک ایشان توانستیم این کنفرانس را به ایران بیاوریم.آنها حاضر نبودند به ایران میزبانی بدهند.فکر میکردم میزبانی و ریاست کنفرانس اسلامی در ایران باعث اتحاد و از بین رفتن تفرقهها میشود.
من اگر مسئول بودم، میدانستم در این مورد چه کنم، طرح داشتم، اما دیگر دست من نبود، آقایان هم شاید زیاد اهمیت ندادند، ما هم آن دوره سه ساله ریاست کنفرانس اسلامی را از دست دادیم و حیف شد.خیلی کار مهمی بود. ما فکر میکردیم مسئله جهان اسلام را حل میکنیم. البته بعضیهایش حل شد، اینطور نیست که بینتیجه بود. ولی بالاخره باز هم مسایلی مانده است. در این شرایط مباحثات آسانتر است و خیلی شرایط دنیا مساعد است که به سمت بحثهای فرهنگی و اساسی برویم و قدرت تحمل جامعه اسلامی را بالا ببریم و این را در روحانیت باید کار کنیم. باید تلاش کنیم تا تعصبها در روحانیت کمتر شود. برخی از روحانیون با تعصب برخورد میکنند.
تندرویها از هر کس میخواهد باشد، شیعه خالص باشد یا سنی یا مسیحی یا یهودی، مضر است. تندروی عکس العمل دارد. عکسالعمل هم تکرار میشود. هر قدر بیشتر شود، سرعتش و تکرارش بیشتر میشود. مطمئن باشید اگر این روحیاتی که الان ما در عراق میبینیم، تا مدتهای طولانی گرفتار مشکلات واقعی در منطقه خودمان خواهیم بود. عراق اگر خدای ناکرده تبدیل به صحنه رویایی شیعه و سنی شود، ویروسش به خیلی جاها منتقل میشود. کافی است عراق را ناامن کنند و بسیاری از کشورهای منطقه را دچار این مشکل کنند. مشابه همان بلایی بر سر منطقه میآید که به واسطه طالبان در افغانستان آمد.
البته ما الان اینجا هستیم و با مسئولان عربستان و علمای عربستان قصد صحبت داریم. حتماً وقتی که صحبت میکنیم، آنها هم حرف دارند.اینطور نیست که این تندروی در جاهای دیگر نباشد. ما بحث کتاب میکنیم، خوب! مگر کتابهای شیعه نوشته نمیشود؟ مگر حرفهای شیعه زده نمیشود؟ وقتی میگوئیم میگویند اینها روایت است. اینها هم همین چیزها را پیدا میکنند. بالاخره مجموعه روایات داریم و کار فقها و علما و محققان این است که اینها را جرح و تعدیل کنند و به نقطه صحیحی برسند.
اجازه ندهند در هرکتابی، هر روایتی، دست هر کس برود و بخواند.در زمانی که حرفها ضبط میشود، رسانهها مینویسند، صدا و سیما پخش میکند، مستند است. مکتوب است. اما همین حرفها وقتی به جامعه به چند جور تفسیر و تحلیل میشود. در گذشته که این مشکلات الی ماشاءالله بیشتر بود. الان باید مصلحت امت اسلامی یک میلیارد و 500 میلیونی را دید. ما یک میلیارد و 500 میلیون - بلکه بیشتر-جمعیت مسلمان داریم.
این حرف من نیست، حرف مجلس کاناداست. دو سال پیش سرشماری کردند.آن موقع اعلام کردند که جمعیت مسلمانان جهان یک میلیارد و 500 میلیون نفر است. الان که بیشتر شده است. 4/1 جمعیت دنیا را داریم. بزرگترین وزنه بشری دنیا هستیم.آیا عاقلانه است که بیائیم این جمعیت را به دست خودمان متفرق و با هم دیگر دشمنی کنیم؟ دیدگاههای همدیگر را خنثی کنیم؟ همدیگر را تهدید و تکفیر کنیم؟ در این کارها چه عمل خیری نهفته است؟ کجای این کارها میتواند رضایت خداوند را جلب کند؟ کجای این کارها میتواند در جهت مصلحت اسلام و مسلمین باشد؟
مگر عقل از مهم ترین منابع قانون گذاری ما نیست؟ ما و شما وقتی درس میخواندیم، از همان روزهای اول یاد گرفتیم که عقل، پیغمبر باطن است و پیغمبر(ص) عقل ظاهر است و حکم عقل و حکم دین با هم تعارض ندارند و همدیگر را تأیید میکنند. عقل سالم و دین درست، در کنار هم قرار میگیرند، واقعاً ما امروز بهترین منابع را داریم.
خدمت شما سفیران شیعه در اینجا عرض میکنم که خودتان هم مواظب باشید، فردی که الان سخنرانی میکند، راهنمایی میکند و بین مردم میرود. مردم را بگونهای هدایت کند که عمل و اظهارات به مشکلات و تفرقه ها و اختلافات دامن نزند. ما خیال میکنیم ممکن است برای خداوند بخواهیم ثوابی بکنیم، اما یک وقت میبینیم همان کاری را که متعصبین سنی میکنند، ما هم داریم انجام میدهیم. بنابر این واقعاً اتحاد باید طرفینی باشد. ممکن است بتوانیم موارد بیشتری از تفرقهافکنیهای سنیهای متعصب را ارائه بدهیم، ولی مجموعاً باید طرفینی باشد. در داخل ایران، در عربستان، عراق، افغانستان، و پاکستان فرق نمیکند. در دو سه کشور میتوانیم اکثریت باشیم، ولی آنها در بقیه دنیا اکثریت هستند.
اگر محور را اکثریت قرار بدهیم، معلوم میشود که ضرر میکنیم. باید محور را تعامل انسانی قرار بدهیم که در آن صورت چه اکثریت و چه اقلیت باشیم، برنده هستیم. باید با مبانی محکم و ادله درست، کار کنیم. خواهش میکنم -البته میدانم و موارد زیادی از گزارشهای مربوط به شما را خواندهام- حجاج را مدبرانه راهنمایی کنید. پدرانه هدایت کردید. نتایج خوبی هم گرفتید. بعضی از حجاج وقتی به ایران برمیگردند و ما را میبینند، از کاروانها تعریفهای خوبی میکنند. بنده از راهنماییهای بسیار مؤثر شما تشکر میکنم. افکار را سالمسازی میکنید. در عین حال خودمان هم احتیاج به تذکر و موعظه داریم.
الحمدلله الان راه باز شده و این رقم 500 هزار نفر که عمره را بجا می آورند، قبلاً برای ما حسرت و آرزو بود. من همان سفر قبلی که آمدم، مسئولان عربستان جمع بودند، گزارش عمره را که دادند، دیدم هیچ کشوری جز ایران برای عمره محدودیت ندارد، بقیه همه هر تعدادی خواستند، میتوانند بفرستند. بحث کردیم و گفتیم که شما که ظرفیت دارید، چرا اجازه نمیدهید تعداد عمره زیادتر شود؟ البته طول کشید تا مسئولان عربستان به این تصمیم جدید برسند و ظرفیت عمره را زیادتر کنند.
ضمناً بحثهای دیگر هم کاملاً میتواند مؤثر باشد، در همین قضیه منا دیروز رفتیم رمی جمرات را دیدیم، یادم آمد که کار را ما با یک تذکر و با یک بحث طلبگی شروع کردیم. با فاصله به نتیجه رسیدیم. ضمناً اینها مرکز تحقیقات حج خیلی خوبی دارند، اگر شما به آن دسترسی پیدا کنید و به آنجا بروید، میبینید که مفید است. ما با دو گروه رمی جمراتشان بحث کردیم. یکی راجع به زمزم و یکی هم راجع به همین رمی جمرات. من همین فکر چند طبقه کردن را آن موقع مطرح کردم.گفتم چرا میخواهید از یک نقطه و از یک سطح بزنید؟ بعضیهاشان ادلهای داشتند، ادلهشان قابل قبول نبود. بنا شد مطالعه کنند. بنا شد من هم از کتب اهل سنت و شیعه مطالعه کنم. حالا که آمدیم دیدیم مسئله عملی شده و بهتر از آن چیزی شده که ما فکر میکردیم. علمای آنها هم فتوی دادهاند، یعنی وقتی تصمیمی میگیریم و کار عاقلانهای میکنیم، علمای خودمان هم فتوی می دهند. الان در این قضیه شیعه و سنی دارند به تفاهم میرسند، این موضوع معضلی برای دنیا آبروریزی برای ما بود.
هر سال در موعد حج عدهای برای رمی جمرات تلف میشدند. این نشان عقب ماندگی بود. خبر کشته شدن حجاج زیر دست و پا هم مثل بمب آنهم با اغراق در دنیا منتشر میشود. اگر این تعامل بیشتر باشد، جواب میدهد. این تعامل را در سطح تحقیقات و در سطح علمای اهل نجف بالا ببرید و با آنها کار کنید. بزرگان که به اینجا میآیند، الان تقریباً همه علما، آمدهاند و رفتهاند. برنامهریزی شود که با علمای اهل تسنن وارد بحث بشوند، مسئله را از ریشه انشاءالله حل کنیم. دنیای کفر حقیقتاً الان دنبال این است که ما را متفرق کند. بخصوص در منطقه ما که نظم و امنیت دنیا بیش از همه دنیا در منطقه ما می گذرد. هم از جهت انرژی، هم از جهت مسایل عقیدتی، هم درگیریهای سیاسی، با وجود اسرائیل در منطقه، با مسایل اعراب، با مسایل طالبان، با مسایل تندروهای تروریست، آنهایی که بیشتر در منطقه ما ریشه دارند، الان به این منطقه توجه بیشتری میشود.
شاید مهمترین حربه کفار، همین تفرقه است.البته آنها سودی نمیبرند، به ما ضربه میزنند، اما نتیجهاش همین است که دوباره به سوی خود آنها برگشت میخورد و آنها با طیف وسیعی مواجه میشوند که با آنها ناسازگارند. باید با تعامل و بحثهای کارشناسانه و با استفاده از وسایل ارتباطی امروز دنیای ما برای مسلمانها در شرایط فعلی آگاهی بدهیم.
دنیای اسلام در حال گذر از وضعی به وضعی جدید با حاکمیت اراده مردم است.هر چه جلو برویم. شاهد یک قدم دیگر درباره بیشتر توجه کردن به افکار عمومی هستیم.
در اینجا مسلمانها، و ما خیلی میتوانیم استفاده کنیم.خدا را شکر کنید که به شما توفیق داد تا بتوانید به مردم خدمت کنید. ما گاهی که اینجا میآمدیم، آرزو داشتیم دو سه نفر را پیدا کنیم تا بحث کنیم. الان میبینم شما میتوانید جلسه تشکیل بدهید و خیلی کارها کنید. وقتی شرایط حاضررا با گذشته مقایسه میکنم، میبینم در مجموع خیلی جلو رفتهایم. خداوند راه تکامل را برای ما آسانتر کند و شما هم سربازان پیشتاز این راه در عصر ما باشید. شما را به خدا میسپارم و دعای توفیق بیشتر برایتان میکنم.
والسّلام علکیم و رحمه الله