سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار اعضای شورای مرکزی جامعه اسلامی دانشجویان

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار اعضای شورای مرکزی جامعه اسلامی دانشجویان

  • ساختمان قدس
  • چهارشنبه ۲ دی ۱۳۸۳

بسم‌الله الرحمن الرحیم
الحمدالله و السلام علی رسول الله و آله
حرفهای شیرینی را مطرح کردید و من با مواضع شما آشنا هستم و از مواضع شما در دانشگاه خرسندم که نجیبانه حرکت می‌کنید و افراطی نیستید و هیچ مزاحمتی برای فعالیتهای دانشگاه و دولت ایجاد نمی‌کنید. حرفهای خودتان را می‌زنید و تشکل شما نمونه خوبی در دانشگاههاست. در مورد مسائلی که مطرح کردید، در خصوص کلیات کسی نمی‌تواند نقادی کند. چون این مسائل جزو محکمات انقلاب است و ما هم قائل به اقتباس از آنها بودیم و عقیده داشتیم که چیزهای خوبی را که غربیها دارند، بگیریم. عقیده ما در مبنای انقلاب این بود که امروز فلسفه انسانی در اختیار مسلمانان است و حق مسلمانهاست که به خاطر جمعیت زیاد و مکتب آنها در دنیا مدعی باشند و حالت انفعالی در مقابل تهاجم غرب نداشته باشند. این آرزو مهم است. در عمل معتقد بودیم که می‌توانیم افکار حضرت امام و ما به همین شکل بود. این‌گونه نبود که آنها راههای محال را رفته باشند، بلکه راههای ممکن را طی نمودند و ما نیز مقداری از آنها یاد گرفتیم و کار ما آسانتر از آنهاست. هرچند مزاحمتهایی ایجاد می‌کنند، اما ما در هر صحنه‌ای که وارد شدیم، ثابت کردیم که می‌توانیم و نمونه آن مسائل هسته‌ای است که چندین سال روی آن مشغول فعالیت هستیم و الان به اینجا رسیدیم و اگر می‌خواستیم با آنها کارکنیم، شاید زودتر به نتیجه می‌رسیدیم. در بقیه کارها می‌توانیم به نتیجه برسیم که برخی چیزها نیاز به کارهای زیربنایی دارد تا بتوانیم جامعه را از سواد برخوردار کنیم و از دانشمندان زیادی برخوردار شویم و علم را در همه رشته‌ها توسعه دهیم، خصوصاً در رشته IT نقش داشته باشیم.
لذا ما فکر می‌کنیم می‌توانیم و دنیای اسلام هم می‌تواند. الان دنیای اسلام با ظرفیت بالای خود همراه افکار ما نیست که این مطلب مانع بزرگی برای ما محسوب می‌شود. متأسفانه دشمنان ما موفق شدند تا حدودی بین شیعه و سنی اختلاف ایجاد نمایند که این برخلاف نظر ما بوده است و الان در عراق و حتی در داخل کشور ما قصد دارند این کار را انجام دهند. در عربستان و کشورهای عربی بحث عرب و عجم را مطرح کردند و هرکار دیگری هم که بتوانند، انجام می‌دهند. الان از ظرفیت جهان اسلام که یک چهارم جمعیت دنیا هستند و هیجده درصد تولید ناخالص دنیا را دارند، چندان بهره‌ای نمی‌گیریم و این روند فعلاً ادامه دارد.
در خصوص دولت ما در مجمع و به نظر رهبری کارهای زیربنایی و درستی را در دست داریم و براساس قانون اساسی در مورد همه مسایل اساسی و زیربنایی، سیاست کلی تدوین می‌کنیم و با حوصله انجام می‌دهیم و از افراد عالم و با تجربه استفاده می‌کنیم. از بحثهای سیاسی و جنجالی مبرّاست و یکی از آنها بحث چشم‌انداز بیست ساله است.
زمان زیادی نخواهد گذشت که کتاب خوبی تدوین می‌شود که صدها اصل برای همه بخشهای جامعه در نظر گرفته می‌شود که به حرکتهای دولت، مجلس و ... ثبات می‌بخشد و همه باید در همین مسیر حرکت نمایند و اگر تغییر چهره‌هایی پیش بیاید، در حدّ مدیریت است و نمی‌توانند کارها را بهم بزنند و اگر قصد تغییر دارند، باید با نظر رهبری و بررسی مجدد مجمع باشد. لذا همه اینها ضامن اجرایی دارد و در این مسائل به جایی می‌رسیم که فقط باید مدیران لایق داشته باشیم که کار انجام دهند.
در مورد انتخابات چیزی را که قبلاً گفتم به آن عقیده دارم، ما نباید به جامعه القاء کنیم که افراد استثنایی پیدا شدند و طلوع و غروب کردند. این مسأله به ضرر جامعه است. ما جوهر ثابت لازم داریم که در اختیار ماهست و آن مقام ولایت است و اگر ایشان نبودند، حفظ شخصیتهای انقلابی برای این‌گونه موارد مثل انتخابات ریاست جمهوری بسیار مهم بود. لذا چون ولی فقیه داریم، خیال ما راحت است. با عقیده آن را انتخاب کردیم و علی‌رغم برخی اختلافات به نتیجه رسیدیم و مقام رهبری را انتخاب کردیم. تصمیمی که گرفتیم، درست بوده است و بنده و آیت‌الله خامنه‌ای حتی با حذف شورا مخالف بودیم. بنابراین اینکه ضرورت است که بیایم، قبول ندارم و فکر می‌کنم باید به دنبال افراد جدید رفت.
الان سه گروه هستند، اصولگرایان، نیروهای اصلاح‌طلب و جریان مستقل. در بین اینها شرایط جریان اصولگرا از بقیه بهتر است و نظر ما این است که روی یک فرد به توافق برسند و اگر بنا باشد در بین خودشان اختلاف باشد، عدم موفقیت آنها وجود دارد. توصیه بنده هم همین است که یک فرد را انتخاب کنند و هرکسی هم بیاید، باید برنامه چشم‌انداز بیست ساله را دنبال کند و چاره‌ای جز این ندارد. از آقای ناطق شنیدم که هرکس که در جامعه موقعیت بهتری داشت، همه با او باشند، اما علائمی که می‌بینیم، این‌گونه نیست و بعضی‌ها آن را قبول ندارند و البته این اختلاف‌نظر طبیعی است و جایی خود را نشان می‌دهد و عقلای قم نباید بگذارند این اتفاق بیفتد.
در مورد انتخاب شما اظهارنظر موافق و مخالف نمی‌کنم. اما سعی کنید شما در جهت تقرّب کمک کنید و درجهت تفرق نباشید. چون در جامعه بشری به اندازه کافی متفرق شدیم و فشارهای زیادی بر ما وارد می‌شود. اما از آنجایی‌ که عقیده داریم خداوند از انقلاب حمایت می‌کند و تا به حال هم این‌گونه بوده است، نگرانی جدّی نداریم ولی باید آماده برای مقابله با مشکلات باشیم و بتوانیم کشورمان را اداره نماییم.
○ در مورد حضور خودتان در انتخابات فرمودید که در صورت ضرورت، وارد صحنه می‌شوید و الان هم کشور ما با خطرات بسیاری مواجه است که بسیاری از این خطرات، بحران تعریف می‌شوند. مثل، حضور آمریکا در عراق و افغانستان. لفظ بحران در نزد علمای قم معانی فراوانی دارد، به نظر شما این لفظ دارای چه مولفه‌هایی است؟
● لفظ بحران و شرایط خاص را من بیان نکردم. چیزی که بنده می‌گویم این است که نمی‌خواهم بیایم و بهتر این است که افراد دیگری بیایند و هنوز از نفس خود عبور نکردم و هنوز پیشنهاد ریاست جمهوری را در خود نپذیرفتم و اگر بحرانی هم باشد، همه باید آن را حل کنند و من هم هرجا باشم، کمک می‌کنم.
○ امکان ملاقات برای ما دوبار در طول سال فراهم شود تا بتوانیم از تجربیات شما در بحثهایی که در دوران گذشته بود، استفاده کنیم.
● آنها بحثهایی بود که در این جلسه امکان‌پذیر نیست. الان شما باید از کلیات عبور کنید. اگر قرار باشد وارد صحنه شویم و بخواهیم مشکلات جامعه را حل کنیم، گروهها باید به دنبال چگونگی حل مشکلات بروند. سیاستهای کلی را همه قبول دارند و شما هم چون راهکاری را مشخص نکردید، ما هم از کنار آن گذشتیم. بحثهای غلطی در جامعه وجود دارد که مثلاً در دوران سازندگی شکاف طبقاتی پیش آمد و شما خیلی مؤدبانه از آن گذشتید، ولی این بحث کاملاً برعکس است و اگر شما تاریخ چهار یا پنج دهه اخیر را ملاحظه کنید، تنها در دوران سازندگی ضریب جدول جینی به نفع فقرا اصلاح شد. چون در آن دوره کار و اشتغال بود و مردم کار می‌کردند. اگر سطح جغرافیایی را نگاه کنید، روستاها و مناطق محروم برای اولین بار موفق شدند از مواهب انقلاب مثل آب، برق، گاز، مدرسه، جاده و غیره برخوردار شوند. فقرایی که تنها به نان و آب راضی بودند، از تلویزیون، یخچال و ماشین‌آلات برخودار شدند و همه اینها مربوط به آن دوران است و حتی بخش زیادی از پیمانکاری‌ها را به بچه‌های سپاه و بسیج دادیم و طرحهای بزرگ کشور مثل کرخه، کارون 3 ، بزرگراه تهران - ساوه و ... را بچه‌های سپاه و جهاد انجام دادند. کثیف‌ترین بازار سیاه در دوران جنگ بود و کسانی که روی شکاف طبقاتی دست می‌گذارند، یک دروغ تاریخی است. امیدوارم موفق و پیروز باشید.
والسّلام علکیم و رحمه الله