سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار اعضای شورای مرکزی جامعه اسلامی دانشگاهیان تهران

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار اعضای شورای مرکزی جامعه اسلامی دانشگاهیان تهران

  • ساختمان قدس
  • پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۳۸۶

بسم‌الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السّلام علی رسول الله و آله
بازهم به شما خوش‌آمد می‌گویم. با توضیحات شما کمی با برنامه‌ها و اهداف جامعه آشنا شدم. کار خوبی است که جمع شدید و باید به برنامه‌های خود بیشتر جنبه علمی و میدانی بدهید.
در مورد آخرین مسئله، یعنی سربازی متخصصین ما سابقه بحث‌های فراوانی را داریم. از زمان جنگ در مجلس مسئله را پیگیری می‌کردیم. دو نظر بود: یکی اینکه ارتش حرفه‌ای – نه ارتش وظیفه – داشته باشیم که این نظر خیلی قوی بود. البته آن موقع به خاطر شرایط جنگ این طرح مورد استقبال قرار نگرفت.
بعدها که خودم مسئول شدم و امام از ما خواستند که سازمان ارتش و نظامی‌ها را درست کنیم، کارهایی کردیم. در جنگ به این رسیده بودیم که باید از نیروی مسلح حرفه‌ای کوچک و احتیاط بزرگ افراد زبده‌ای را در ارتش داشته باشیم که مثل کارمندان دولت حقوق بگیر باشند.
در بحث‌های مربوطه بیشتر روی احتیاط تکیه می‌شد تا بخشی را به عنوان نیروهای زبده، قبراق و شجاع داشته باشیم و در کنار آن احتیاط در همه جامعه باشد. در سوئیس که جنگی نیست، این‌گونه است. نقطه قوت ارتش اسرائیل همین است که در زمان صلح کوچک است و در زمان جنگ همه مردم جزو ارتش می‌شوند. یعنی به عنوان احتیاط از مردم دعوت می‌کنند.
این دو نظر وجود داشت که بعدها اشکالات دیگری بروز کرد. با توجه به نیروهای موازی در ارتش و سپاه الان برای سربازی مشکلات واقعی داریم و بسیاری از انرژی ما هدر می‌رود. وقت جوانان در بهترین سن در پادگانها تلف می‌شود که اشتباه است و من هم قبول دارم. زمینه اصلاح آن در آن زمان بود. الان فضای نظام در این مسایل بسته و سخت شده است که وارد آن بحث نمی‌شویم.
در خصوص حضور شما در مجمع تشخیص من هیچ حرفی ندارم و استقبال می‌کنم. چون همین الان برای مسایلی که در مجمع مطرح می‌شود، بحث‌های زیادی می‌کنیم. از کارشناسان دانشگاهها و جاهای دیگر دعوت می‌کنیم. قرارداد می‌بندند و مشورت می‌دهند.
در عقبه مباحثی که در مجمع مطرح می‌شود، مسایل فراوانی هست. منتها این مباحث را با مردم در میان نمی‌گذاریم. تفاوت مجمع با مجلس در تریبون است که مجلس تریبونی دارد که شبانه روز باز است و نمایندگان هم انگیزه دارند تا با مردم حرف بزنند و مطرح شوند. خبرنگاران هم دائماً هستند. طبل سیاست در مجلس تند می‌زند و مرکز پژوهشها در این فضا حرفهایش را می‌زند.
فضای مجمع این‌گونه نیست. چون می‌خواهیم یک محیط کارشناسی داشته باشیم و نمی‌خواهیم محیط سیاسی درست کنیم که حرف زدن برای افراد مهم باشد. از این جهت نفع می‌بریم. چون بحث‌ها بدون نگرانی، بادقت، با حوصله و شفاف انجام می‌شود.
ملاحظات ریاکاری در بحث‌های ما نیست. این منفعت را داریم، ولی جامعه مطلع نیست و باید برای این کار هم فکر کنیم. حتی از انعکاس نظرات در جامعه هم کم استفاده می‌کنیم.
از همین جا به همان سؤالی که کرده بودم، برمی‌گردم. فکر می‌کنم شما جامعه دانشگاهیان باهمین جمعی که می‌گویید تقریباً 1500 نفر با شما ارتباط دارند و انسانهای تحصیل‌کرده عضو جامعه هستند و به آن تعهد دارند، قطعاً شما نیاز به یک ارگان رسمی تریبونی دارید. اینکه می‌گویید در انتخابات شرکت می‌کنید، مقطعی است. اما گروههایی که در طول سال فعال هستند، نشریه دارند، سخنرانی می‌کنند و حرف می‌زنند. کارهای شما هم چون عضو آن جبهه هستید، به نام آنها تمام می‌شود. کسی متوجه نمی‌شود که جامعه دانشگاهیان کار می‌کند. شاید اگر بتوانید جنبه دانشگاهی خود را بیشتر فعال کنید و جامعه عمومی با شما آشنا شود، خیلی راحت محور می‌شوید.
از لحاظ سابقه که جامعه سابقه مشعشعی دارد. از زمان مناسب و انسانهای خوبی شروع به فعالیت کرده که سرمایه خوبی برای شماست. از لحاظ تفکر می‌توانید مسایل کشور را آنالیز کنید. چند نمونه را در این جلسه بروز دادید که معلوم می‌شود ذهن همه شما پر از این مسایل است. قاعدتاً باید نشریه عالمانه‌ای داشته باشید تا بحث‌های اساسی نظام را در ابعاد عقیدتی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ... خیلی عمیق بررسی و خیلی صریح نقادی کنید و پیشنهاد بدهید.
فکر می‌کنم اگر در مسایل حساس فقط هفت هشت شماره نشریه منتشر کنید، جامعه به شما توجه می‌کند. یعنی یک دفعه متوجه می‌شوند و سراغ شما می‌آیند. در دنیا هم متوجه می‌شوند. شاید سایتی داشته باشید (آقای مظاهری: داریم) پس مسایل اساسی را از طریق سایت مطرح کنید. سعی نکنید محافظه‌کارانه برخورد کنید.
نوآوری خیلی خوب است و جامعه هم می‌پذیرد. مثلاً همین بحث سربازی را مطرح کنید و بدون اینکه تحلیل خودتان را بیاورید، بررسی کنید که ارتش حرفه‌ای بهتر است یا ارتش وظیفه‌ای؟! ادله خود را برای لزوم ارتش حرفه‌ای بیاورید که نباید 2 سال از عمر جوانان را در بهترین مقطع سنّی تلف کرد. آموزش نظامی خوب است، ولی چرا باید این‌گونه باشد؟! همه مردم باید آموزش ببیند که می‌تواند در مقاطع هفتگی و دو هفتگی و در سنین مختلف به تناسب سن‌ها انجام شود.
این بحث‌ها عقبه‌های زیادی دارد که باید تحقیق کنید. مثلاً ارتش‌های دنیا را بررسی کنید و ببینید ارتش کدام کشورها موفق شدند؟ چرا موفق شدند؟ فکر می‌کنم این کار برای شما به عنوان یک گروه دانشگاهی وظیفه است. این تفکر را تبدیل به تز کنید و به دانشجویان خود بدهید. می‌توانید مسایل اساسی را در محیط دانشگاهی مطرح و بررسی کنید. شما الان دو مسئله را مطرح کردید، درحالی که دهها مسئله مهم در کشور هست.
یکی از آن مسایل همین اصلاح اصل 44 است که الان مطرح است و خیلی روی آن کار شده است. نباید این مسئله را رها کنید. باید دائماً پیرامون آن مباحثی را طراحی و مطرح کنید و حرف بزنید. در مقاطع مختلف رصد کنید که پیش می‌رود یا نه؟ اگر پیش نمی‌رود، علت آن چیست؟ نگران رنجش خاطر دیگران نباشید و حرف بزنید. عیبی ندارد. تا نرنجند، اولاً اصل 44 به جایی نمی‌رسد و ثانیاً شما هم مطرح نمی‌شوید.
باید با شما وارد چالش شوند. البته شما می‌توانید با زبان دانشگاهی بگویید که خیلی تأثیر دارد. چون بحث‌های از نوع سیاست بازی ندارید. مباحث علمی می‌کنید. یا مقالات شما خوب است و جامعه استقبال می‌کند ویا حرفهای شما خوب نیست و پس می‌گیرید. فکر می‌کنم اگر جامعه دانشگاهیان بخواهد اثر خود را بگذارد، باید وارد مسایل شود.
حتی اگر نخواهید با مردم کار کنید – البته می‌خواهید و معلوم است که می‌خواهید – حداقل در دانشگاه این کار را بکنید. یعنی بحث‌های آکادمیک را با چاشنی‌های اقتصادی و سیاسی مطرح کنید تا دانشجویان وارد شوند. یعنی از منظر یک استاد و محقق درباره مسایل جدی مقاله بنویسید و به بحث و چالش بکشانید.
می‌توانید جلسات نقادی بگذارید و از دانشجویان برای شرکت در بحث‌ها دعوت کنید تا آنها هم حرفهای خود را بزنند و حرفهای شما را بشنوند. صدا و سیما برنامه‌های متعددی در مسایل اقتصادی و سیاسی دارد. ولی اخیراً که مناظره آقایان ستاری‌فر و رهبر را به عنوان رؤسای دو مقطع مختلف سازمان برنامه پخش کردند، گل کرده است. چرا؟ چون دو انسان متخصص درباره مسایل جدی جامعه بحث کرده‌اند. اینکه چقدر زبانشان باز بود و می‌توانستند مطرح کنند، بحث دیگری است. می‌خواهم بگویم که ورود به این مسایل در شرایط کنونی کار خوبی است.
یا می‌توانید درباره مسایل سیاست خارجی بحث کنید. البته قبلش باید در جلسات خودتان بحث کنید تا پخته شود و موضع جامعه مشخص شود. آن وقت آن موضع را با راهکارهای موجود تبدیل به مقالات دانشگاهی کنید. چه بسا این مقالات در کمیسیونهای مجلس، دولت و جاهای دیگر تأثیرگذار باشد.
O ممنونیم که راهنمایی کردید. از شما خواهش می‌کنیم که در یکی از جلسات ماهانه که برای یکی از مسایل مهم برگزار می‌شود، شرکت فرمایید.
● خبرنگاران در جلسات ماهانه شما شرکت می‌کنند؟
O بله، چندین جلسه ما در صدا و سیما منعکس شده است.
● خوب است.
O سعی می‌کنیم با نگاهی نقادی با مسایل برخورد کنیم. صرف سخنرانی نیست. مطلب دیگر اینکه اخیراً بازدید از مراکز حساس را در برنامه‌های خود گذاشتیم که تا به حال از نطنز و سایت اراک بازدید شده است. می‌خواستیم نظرات خود را مطرح کنیم و بپرسیم که مملکت می‌خواهد به کجا برود؟ دو سه هفته پیش به نطنز رفته بودیم، دیدیم که دهها دستگاه سانتری‌فیوژر فعال شدند. دیدیم که 8 زنجیره صد و شصت و چهارتایی فعال هستند و قرار بود به 3 هزار دستگاه برسانند که فکر می‌کنم ماهانه حدود 32 گرم اورانیوم 5/4 درصد غنی‌شده به دست می‌آوریم. کسانی که مثلاً در آن سوی دنیا هستند، می‌گویند ایران می‌خواهد با اورانیوم غنی شده چکار کند. در صورتی که برای مراحل بعدی کاری نکردیم. مثلاً باید تبدیل به اکسید اورانیوم شود تا تپه‌ای اورانیوم ساخته شوند که در لوله‌های با قطر مثلاً 1 سانتی‌متر کار گذاشته شود که نکردیم. غربی‌ها می‌گویند چون کاری نمی‌کنند، شاید می‌خواهند اورانیوم 5/4 درصد را دوباره در دستگاههای سانتری‌فیوژر تزریق کنند و درصد غنی شده‌اش را بالا ببرند و مثلاً به 99 درصد برسانند تا از آن سلاح هسته‌ای بسازند. شاید آنها حق دارند که چنین فکر کنند. چون از یک طرف اصرار ما را در غنی‌سازی و از طرف دیگر عدم ادامه کار را می‌بینند. اینکه الان می‌گوییم اگر روسیه به ما سوخت ندهد، خودمان دو سال دیگر سوخت تولید می‌کنیم، فقط شعار است. ما نمی‌دانیم که مسئولان عالی نظام با این مسایل آشنا هستند یا نه؟ شاید می‌دانند و برای رعایت مصلحت جامعه این حرف را می‌زنند یا نگران این هستند که غربی‌ها بیشتر تحریک شوند.
یا دو هفته قبل از سایت آب سنگین اراک بازدید کردیم. البته دستگاه اندازه‌گیری کننده مشکل داشت. فرض می‌کنیم که همه چیز درست است. اما راکتوری که ساختند، بدرد نمی‌خورد. به مجلس آمدند و گفتند می‌خواهیم برای نیروگاه 360 واتی وارد مدار کنیم که هنوز نساختند. متأسفانه آقایان ساختمان را از لحاظ بتن ساختند، اما برای قلب راکتوری کاری نکردند. از محل سوخت پرسیدیم و گفتند: محل آن ساختمانی است که تازه برای طراحی آن با خارجی‌ها به توافق رسیدیم. آقایان به مجلس گزارش دادند که ما 90 درصد پیشرفت داشتیم، در صورتی که می‌دیدیم که هنوز به 10 درصد پیشرفت هم نرسیدند.
این حالت نگران‌کننده است. فکر می‌کنیم مسئولان انرژی اتمی دارند برای کاری که نکردند، نظام را در جامعه بین‌الملل به چالش می‌کشند. خلاصه بگویم که جامعه با ریسمان آقای آقازاده دارد به طرف چاه می‌رود که سرانجام آن معلوم نیست. شعار «انرژی هسته‌ای حق مسلم ماست» درست است، ولی راههای متعددی برای رسیدن به آن وجود دارد.
● اصفهان را هم دیدید؟ طراحی سایت اصفهان و نطنز با هم بود که از چین گرفتیم. در طرح چین ادامه کار نطنز در اصفهان امکان داشت که تبدیل به چسب می‌شد و در لوله‌هایی که قرار بود ساخته شود، قرار می‌گرفت. در بازدیدی که من کردم، آقای احمدیان از همه چیز گزارش داد و خودم هم در میدان دیدم. برای هر قسمت واحدی در نظر گرفتیم.
مثلاً درباره همین لوله‌هایی که شما می‌گویید، ماده لازم را نساختیم و هنوز وارد می‌کنیم. ولی سیلیس‌ها شناسایی شده و بناست آن لوله‌ها را بسازیم که فکر می‌کنم الان می‌سازیم. البته الان با مواد وارداتی است. به کارخانه‌ای که این مواد را می‌سازد و لوله‌ها را باز می‌کند، رفتم و بازدید کردم.
این‌گونه نیست که ادامه کار در نقشه نباشد. در طرح هست. حتی بعضی از واحدها فعال هستند. فکر می‌کنم به زودی به لوله سوخت می‌رسد.
در مورد آب سنگین اراک یک کار نادرست انجام دادند که علتش را نمی‌دانم. این قسمت از حرفهای شما را قبول دارم. طراحی آن با آقایان دکتر غریب و دکتر کمالی بود که لابد آنها را می‌شناسید. از روسیه مشاوره گرفتند که تأیید کردند. همین کار آنان دلیل ماست که مخفی‌کاری نداشتیم. چون روسها مشاور ما بودند. آقای آقازاده که آمد، آن طرحها را با آن اشخاص کنار گذاشت و افراد جدیدی آورد. الان نمی‌دانم به کجا رسید.
O آقای دکتر غریب بازنشسته شدند.
● بالاخره هر سه نفر را کنار گذاشتند. مدتی به عنوان مشاور بودند که الان نیستند. گله‌مند هم هستند. نمی‌دانم برای قلب راکتوری چه کار کردند. قاعدتاً نباید بی‌حساب باشد. بالاخره دیر یا زود ساختمان تمام می‌شود وقبل از اتمام باید دستگاههای سنگین کار گذاشته شوند. زمان هم نداریم.
O تقاضای ما این است که کمی تخصصی‌تر به مسئله نگاه شود. ما که ساختمان و لوله‌ها را دیدیم، نگران شدیم.
● واحد را ساختند. تهیه مواد آن در برنامه هست. حتی موادش را دیدم. کیفیت تبدیل آن هم خوب بود.
O اگر اجازه بفرمایید من به شکل مکتوب خدمت حضرت‌عالی گزارش بدهم.
● خیلی خوب است.
O اگر اجازه بفرمایید دوستان که صحبت‌های دیگری درباره انتخابات دارند، مطرح کنند.
● بگویند، ولی ساعت 6 جلسه هیأت مؤسس دانشگاه آزاد است که باید قبل از آن آماده شوم.
O بحث انتخابات در ایران چنان حساسیتی ایجاد می‌کند که از ماهها قبل احزاب و گروههای مؤثر برای تأثیرگذاری بیشتر فعالیت‌های خود را شروع می‌کنند و در ماههای پایانی منتهی به انتخابات فضای جامعه به شکل مثبت و منفی سیاسی می‌شود. از طرف دیگر ما در اسفندماه امسال انتخابات مجلس را داریم که در ایران ثابت شده که محور حرکت‌های بعد از آن است. به نظر می‌رسد در انتخابات آتی چند مسئله تأثیر گذار باشند: یکی بحث بنزین، یکی بحث پرونده هسته‌ای و یکی کیفیت معیشت مردم است. پیشنهاد بنده و جمع حاضر این است که حضرت‌عالی با هر راهکاری که صلاح می‌دانید، در انتخابات آینده محور حرکت گروهی باشید که احساس می‌کنید می‌توانند مشکلات مملکت را حل کنند. می‌دانیم که در هر دو جناح افراد فراوانی هستند که به شما ارادت و از شما حرف‌شنوی دارند.
در این مسیر جامعه با سؤالاتی مواجه است که خوب است پاسخ داده شود. یکی بحث آقای موسویان است. نکته دوم درباره حمایت‌هایی است که رهبری از رئیس جمهوری می‌کنند. این حمایت‌ها به شکل غیرمستقیم در انتخابات تأثیرگذار می‌باشد.
● من هم فکر می‌کنم انتخابات مجلس مسئله مهم آینده نظام است. خیلی مهم است که مجلس هشتم چگونه تشکیل شود. اگر مجلس مناسبی تشکیل شود، پایگاه بسیار خوبی برای آینده نظام است. لذا جزو وظایف همه است که تلاش کنند.
شما نکات خاصی را مطرح کردید. در مورد آقای موسویان کاملاً برایم روشن است که یک حرکت سیاسی بود و من اسم این حرکت را پیش لرزه انتخابات گذاشتم. می‌خواستند برای جاهایی که می‌خواهند از آن استفاده کنند، حربه بسازند. من با قاضی پرونده صحبت کردم. می‌گفت: «سه هزار و شصت صفحه به عنوان پرونده به ما دادند که تا بحال یک مورد مشکوک ندیدیم که مبنای محاکمه قرار دهیم یا قرار صادر کنیم.»
این حرف را به آقای هاشمی شاهرودی، رئیس قوه قضاییه هم گفته بود. آقای هاشمی شاهرودی هم جداگانه به من گفتند: «چیزی ثابت نشده است.» خودش هم نامه‌ای به رهبری نوشت. در آن نامه همه سئوالاتی را که این هفت هشت روز از ایشان کردند، نوشت. در سئوالات تنها مسئله‌ای که نیست، جاسوسی است.
همه حرف این است که مثلاً شما در دیدار با سفیر انگلیس گفتید: «علما با دولت اختلاف دارند.» این نکته‌ای است که هرکس می‌تواند از روزنامه‌ها بفهمد. همه کشور می‌دانند. این اطلاعی نیست که کسی داده باشد. یا گفتید: «مجلس با دولت مشکل دارد.» این هم حرف خاصی نبود. چون تریبون مجلس باز است و آن طرف دنیا هم می‌دانند. چیزی غیر از این مسایل نبود که اسمش را جاسوس گذاشتند. به ایشان ظلم کردند. خداوند ما را نمی‌بخشد که در نظام اسلامی به افراد این‌گونه ظلم شود. ممکن است حکومت‌هایی باشند که این کارها را می‌کنند. آنها داعیه ندارند. ما داعیه داریم.
درباره حمایت‌های رهبری هم من قبول ندارم. آقا نباید این‌گونه وارد مسایل شوند. چرا باید آقا وارد مسئله بنزین شوند؟ اگر مسئله خوب است، بگذاریم به حساب دولت نوشته شود. اگر خوب نیست، هم بگذاریم پای دولت باشد.
البته اصل مسئله سوخت، بسیار مهم است. من هم اصرار دارم و در مجمع بحث و با آقا صحبت کردم. مسئله سوخت بدترین ظلم و بی‌عدالتی جامعه ماست که از این بدتر نمی‌شود. منبعی که مال همه مردم است، یک عده برای سرد و گرم کردن منزل و راه‌اندازی ماشین و کارشان به وفور استفاده می‌کنند و هیچ سودی از آن به روستایی‌ها نمی‌رسد. این کار اصلاً با عدالت سازگار نیست.
ولی سبکی که دولت عمل کرد، مطمئناً در مراحل بعدی دچار مشکلات واقعی می‌شویم. وقتی من به دولت رفته بودم، سخت‌ترین کارم همین سهمیه‌بندی‌ها بود. دیدم اولین کار من باید این باشد که سهمیه‌بندی‌ها را قطع کنم. چون منشأ فساد است. در همین چند روز فساد این کار را می‌بینید که با کارت‌های سوخت و کوپن‌ها ایجاد شده است.
اصولگرایان در  انتخابات پیش رو مشکل دارند. خودتان باید راهکاری برای حل این مشکلات پیدا کنید. الان یک گروه مرکزی درست کردید که اکثریت آن با دولت است. اخیراً دو نظرسنجی از میزان محبوبیت دولت دیدم. البته نظرسنجی‌های زیادی توسط بسیج، صدا و سیما و دیگران شده که به ما نمی‌دهند. ولی اطلاعات آن به ما می‌رسد. وضع دولت در افکار عمومی خوب نیست و روز به روز بدتر می‌شود.
البته فعلاً مسئله گرانی‌ها به محبوبیت دولت در افکارعمومی آسیب می‌رساند. اگر بنا باشد جناح اصولگرای متدین کشور سرنوشت بدی در انتخابات پیدا کنند و آسیب ببینند، خسارت زیادی است. من راه حلی نمی‌بینم. چون اگر بخواهند از دولتی‌ها جدا شوند، با حرفهایی که آقا می‌زنند، مشکل می‌شود. اگر بخواهند همراه باشند، باید این دست شکسته را به گردن خود ببندند. البته ابزار انتخابات هم در دست دولت است. وزارت کشور و الان شورای نگهبان در اختیار دولت هستند که هرچه بخواهد، کار می‌کنند. بنابراین برای اصولگرایان مشکل خواهد بود.
آن طرفی‌ها مشکلی ندارند. چون الان منتقد هستند. انتقاداتی را مطرح می‌کنند که مردم قبول دارند. اگر مردم سوابق آنها را فراموش کنند که خیلی خطرناک می‌شوند. اما اگر سوابق آنها در خاطر مردم باشد، قاعدتاً افراد تند را به میدان نمی‌آورند. چون افراد فراوانی دارند. بنابراین فکر می‌کنم کار شماست که بنشینید و بحث کنید.
اگر بتوانیم به این نقطه برسیم که مجلس از نیروهای خوب، متدین و معتدل تشکیل شود، می‌توانیم خیلی از مشکلات را حل کنیم. خیلی اصرار نکنید که از یک جناح باشند. می‌توانند بخشی از اصولگرایان و بخشی از اصلاح‌طلبان متدین باشند.
برای ترکیب مجلس تلاش کنید تا مجلس عاقلی تشکیل شود. همه باید کمک کنند. البته من قطعاً فراجناحی عمل می‌کنم. به نفع یکی از دو طرف حرف نمی‌زنم. چون خواست من این است که از دو طرف در مجلس باشند. یعنی مجلسی باشد که نمودی از وحدت نظام باشد. در این حد حرف می‌زنم و بیش از این جلو نمی‌روم. راهکارهایی به ذهنم می‌رسد که می‌گویم.
O اگر اجازه بفرمایید به تدریج خدمت شما برسیم تا رهنمود بگیریم.
● هر وقت مایل باشید، می‌توانید بیایید. بهترین دوستان ما هستید. خیلی مایلم شما را ببینم. غیرکاری هم شما را ببنیم، خوشحال می‌شوم. البته اگر برای کار باشد، بهتر است.
والسّلام علیکم و رحمه الله