سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع راهیان کربلا، اعزامی از مشهد

بسم‌اللّه‌الرحمن‌الرحیم
«اَلâحَمâدُالِلّûهِ ربِّ الâعûالَمین وَ اَلصَّلûوهُ وَالسَّلاûمِ عَلیû رَسولِ اللّûهِ و آلِهِ أَجâمَعیüنâ».
تاریخ، این روزهای پرشکوه و سازنده را فراموش نخواهد کرد. حافظه تاریخ و بایگانی سرگذشت‌های انسانها، تحقیقاً از چنین مناظری در گذشته یا خیلی کم دارد و یا خیلی خالی است. خداوند این افتخار را به شما ملت ایثارگر و مقاوم اسلام داده است که در بارگاه الهی، مدالهای افتخاری از این ردیف را بر سینه داشته باشید و ما این افتخار را هم از الطاف خود خداوند می‌دانیم. مجلس شورای اسلامی بسیار مفتخر است که گاه گاهی میزبان شخصیتهای بزرگی مثل شماهاست و انسانهای عالی مقامی و بندگان صالحی مثل شما این افتخار را به مجلس می‌دهند که هنگام عزیمت به جبهه، سری به مجلس بزنند و با نمایندگانشان تجدید عهد کنند. اینها چیزهایی است که در تاریخ مجلس شورای اسلامی و در تاریخ کل پارلمانهای دنیا بهترین سند می‌شود، برای ارتباط مردم و مجلس و آن هم مردمی از نوع شما. من هم خودم را و هم زبانم را قاصر می‌دانم که در توصیف این رزمندگان عزیز، داوطلبان راه شهادت و این برگزیدگان راه خون و قیام حرف بزنم.
 
این اسلام و قرآن و انقلاب اسلامی، انقلاب خود شماست که این شرایط را خلق کرده است و هر چه هست مربوط به خود شماست، شماها با همین حضور با شکوهتان در صحنه‌ها ایران را آزاد کردید و امروز با این مقاومت‌ها و با این حرکت‌های حیات بخش انقلاب را ادامه می‌دهید و دشمنانش را مأیوس می‌کنید. تحقیقاً آن روزی که این جنگ را طراحی می‌کردند، که بر ما تحمیل بکنند محاسبات آنها این بود که این جنگ به انقلاب اسلامی پایان خواهد داد یا ضربه‌ای خواهد زد که انقلاب اسلامی را در محدوده خاصی محبوس کند و جلوی انتشار فکر اسلامی را بگیرد. آن چه که آنها محاسبه نمی‌کردند و احتمال هم نمی‌دادند این صحنه‌ها بود. وقتی اراده خداوند بر چیزی تعلق گرفت و ملتی هماهنگ با آن اراده ربوبی تفنگ خود را به دوش گرفت و راه افتاد، دیگر قدرت‌های مادی از هر کس و از هر جایی که می‌خواهد باشد، ناچیز است. حالتی که جوانش، پیرش، مادرش و همسرش، خواهرش و پدرش به اشتیاق شهادت حرکت کنند و برای تقدیم بهترین سرمایه خودشان به محضر الهی پیش قدم باشند چه چیز می‌تواند آنها را از پا در آورد. بالاتر از شهادت، بالاتر از معلول شدن و بالاتر از خون دادن مگر چیزی هست، دشمن هر چه تهدید کند و هر چه نیرو به‌کار ببرد نمی‌تواند بگوید ما شما را از پا در می‌آوریم. این چیزی است که جبهه‌های ما دنبالش هستند، این چیزی است که راه سعادتشان را آنجا تشخیص دادند، این چیزی است که قرآن به ما تعلیم داده و ما در این راه افتادیم پس این ملت را از چه می‌ترسانند؟
آقای بوش معاون رئیس جمهور آمریکا در این شرایط حساس  به منطقه و کشورهای همسایه ما مسافرت می‌کند و آنجا خیلی مغرورانه می‌گوید که ما اجازه نمی‌دهیم آب‌راههای جهانی چگونه شود یا جنگ چگونه بشود یا توازن قوا چگونه به‌هم بخورد یا ایران پیروز بشود. این حرفها برای چه است؟ یعنی ما شک داشتیم که این آقایان مایل نیستند ما پیروز بشویم. ما بیش از این را می‌دانیم و ما می‌دانیم که شما جنگ را آغاز کردید و حالا تا حدی تنزل کردید و شکست خوردید می‌گویید ما اجازه نمی‌دهیم که توازن قوا در منطقه به هم بخورد یا ایران پیروز بشود. شما که پنج سال پیش این را نمی‌گفتید. شما پنج سال پیش می‌گفتید از نوکری مثل صدام باید استفاده کرد و جمهوری اسلامی  
را شکست داد. آدم تعجب می‌کند از این آدمهایی که شش سال است که دارند این طرف را آزمایش می‌کنند و با اینکه دیدند هر فشاری این فولاد را آبدیده‌تر کرده باز هم زحمت سفر می‌کشند و نزدیک ما می‌آیند و این حرفهای بچه‌گانه را تکرار می‌کنند، مگر ما می‌خواستیم با اجازه شما بجنگیم، مگر ما می‌خواستیم با اجازه شما پیروز بشویم، مگر ما اگر بخواهیم ناامن کنیم آبهای منطقه را با اجازه شما ناامن می‌کنیم، مگر ما وقتی انقلاب کردیم با اجازه شما انقلاب کردیم، همه این مسائل برای این بوده که این اجازه‌ها دیگر نباشد و مردم خودشان تصمیم بگیرند. ما حتی منتظر اقدامات سازمان ملل هم نمی‌مانیم، ما به سازمان ملل می‌گوییم شما وظائفتان را انجام بدهید اگر انجام ندادید، خودمان انجام می‌دهیم. وقتی که بحث این است دیگر من تعجب می‌کنم این تهدیدها و این دل دادن به مرتجعین دل باخته و خود فروخته چه تأثیری دارد؟ چرا اینها به جای این کارها تسلیم حق نمی‌شوند؟ چرا به خاطر یک حزب جنگ افروز خون آشام دیکتاتور زورگوی ضداسلام این همه شرارت می‌کنند و این همه ملت عراق را دارند قربانی یک حزب و یک شخص می‌کنند و دو ملت را این همه زحمت می‌دهند و بعد هم می‌ترسند توازن به‌هم بخورد و می‌ترسند ناامن بشود. خوب اینها را خودشان درست می‌کنند.
بدترین کارها را اینها با این ملت انجام می دهند در حالی که دارند می بینند که با یک اشاره امام که در مراسم روز میلاد امام اول شیعه که فرمودند تکلیف آنهایی است که می توانند به جنگ بروند و آنهایی هم که نمی توانند، تأیید کنند جنگ را. این جمله امام در مردم این گونه تأثیر کرده که ما امروز شاهد یک گوشه‌ای از این آثار هستیم و قطره‌ای از این اقیانوس را داریم می‌بینیم. جمعی از دلاور مردان منطقه خراسان در مسیرشان به طرف جبهه امروز از درب مجلس شورای اسلامی عبور کردند و این صحنه با شکوه را خلق کردند. مردان خراسان همیشه در تاریخ جنگ‌ها، سرنوشت ساز بودند و همیشه مردان خراسان وقتی که وارد میدان‌ها می‌شدند در کفه‌ای که آنها حضور داشتند سنگینی می‌کرده. امروز در این کشور امام رضا(ع) و این مملکتی که بر محور وجود مقدس امام هشتم می‌گردد و همه ما پروانه‌های این شمع فروزان هستیم، از مردم خراسان همان انتظارهای تاریخی هست و به حمدالله این  
انتظارها را شما خوب دارید پاسخ می‌دهید. در جبهه‌ها و پشت جبهه‌ها، در انقلاب و در حرکت‌های گوناگونی که برای این انقلاب انجام می شود این مردم خراسان جزء پیشتازان هستند. البته سراسر کشور امروز چنین وضعی را دارد. من چون با شما خراسانیها دارم حرف می‌زنم، نمی‌توانم به سوابق درخشان شما اشاره نکنم.
اولین پیروزی درخشان در همین جنگ با شرکت لشگر پیروز خراسان و سپاه پاسداران انجام شد و ان‌شاءاللّه آخرین آن هم با همین ترکیب انجام خواهد شد. به هر حال امام بزرگوار ما، نور چشم همه مستضعفان دنیا تشخیص دادند که این مقطع، مقطع حضور در جبهه‌هاست و ما ایمان آوردیم در این دوران به مبارزه‌مان و انقلابمان و تشخیص‌های امام‌مان و ملت‌مان. امام با اشاره به ما گفتند که در جبهه‌ها حاضر باشید، این اشاره کار خودش را کرده است. امروز مسأله جمهوری اسلامی این است که چگونه این امواج خروشان بی‌پایان را تنظیم کنند که بتوانند جواب این داوطلبان و متقاضیان حضور در جبهه را بدهند.
مسؤولان کشور شما، مسؤولان نظامی و نیروهای پشت جبهه مشغول سازماندهی هستند. قرار براین شده که همه کسانی که در خودشان آمادگی جبهه رفتن می‌بینند به مراکز مربوطه مراجعه کنند و ثبت نام کنند. تصمیم به اعزام مربوط به مسؤولان جنگ است. قرارگاههای مربوطه نیازهایشان را به تعداد رزمنده و به تعداد نیروهای متخصص مهندسی و تعمیراتی و کارهای دیگری که نیاز دارند به مراکز تصمیم‌گیری اعلام می‌کنند و آنها از میان داوطلب‌ها، نیروهای مناسب را دعوت خواهند کرد. دانشگاه‌ها، مدارس، معلمین، کارکنان دولت، کارگران کارخانه‌ها و تمام اقشار این ملت یک پارچه به این ندای حیات بخش امام لبیک گفتند و مسؤولان اعزام به جبهه در صدد این هستند که از این جهان لبیک گویان، نیروهای آماده‌تر و مناسب‌تر به جبهه‌ها اعزام بکنند. امروز در جبهه مسأله مهم ما حضور است. این اجتماع شما جواب مسافرت سردمداران استکبار به کشورهای ارتجاعی حامی صدام است. معنای این حضور این است که ما آماده‌ایم، وقتی که فرمان حرکت، فرمان حمله و فرمان دفاع به هر شکلی که از رهبری انقلاب و جنگ صادر بشود عمل بکنیم.
 
من آن حرفهایی که پیش از عملیات والفجر هشت و نه خطاب به صدام و حامیان صدام گفتم، امروز هم تکرار می‌کنم. ما موقعی که امواج راهیان کربلا شروع شد در همین صحنه و با همین رزمندگان صحبت می‌کردیم و گفتیم، این مردم را ببینید، آمادگی این مردم را ببینید، نه تهدید کنید نه شرارت، بلکه تسلیم حق بشوید. الان هم به کسانی که گوش شنوا دارند اخطار می‌کنیم ما از شما چیزی جز تسلیم حق شدن نمی‌خواهیم. حق هم روشن است، شما خودتان می‌دانید، دنیا هم می‌داند، ملت ما هم می‌داند، ملت عراق هم می‌داند که شما تجاوز کردید و شما مسؤول خرابیها و خونهای ]ریخته شده در [جنگید و توقع نداشته باشید از ملتی که این قدرت را در خودش می‌بینید از چنین جنایتهایی صرف نظر بکند، ما خواستمان این است که متجاوز باید تسلیم دادگاه بشود و حق ملت مظلوم ایران گرفته بشود و چیزی که ملت عراق به دست می‌آورد در سایه این کیفر و در سایه این عدالت، نجات و آزادی از شر آتش افروزان بعث عراقی است. ما همین اخطار را قبل از عملیات والفجر هشت با زبان به اینها گفتیم اینها به جای اینکه به حرفهای ما توجه بکنند در دریا شرارت کردند، شهرها را زدند، کارخانه‌ها را زدند و همان کارهایی که مطلع هستید، را انجام دادند. امروز هم می‌گوییم اگر اخطار زبانی ما مؤثر نشد ما با اقدام نظامی و زبان زور و با زبانی که ممکن است آنها را بیشتر بفهماند، حرفمان را اعلام می‌کنیم.
خیال می‌کردند که جنگ به بن‌بست رسیده و فاتحی ندارد، دیدید فاتح دارد و جمهوری اسلامی اگر حرفی می‌زند برای حرفش پشتوانه عملی دارد و حالا همان حرف را داریم تکرار می‌کنیم تا این لبیک گویان امام به جبهه می‌رسند و تا این نیروها آماده انجام وظیفه می‌شوند، شما فرصت دارید که در مقابل حق تسلیم بشوید. صحبت از تهدید نیست، صحبت از استیفاء حق است. ما با مرتجعین منطقه با زبان تهدید حرف نمی‌زنیم. با زبان نصیحت حرف می‌زنیم. بیایید همه‌تان با هم جمع بشوید و تسلیم حق بشوید و حق را بپذیرید و ببینید چه امنیتی در منطقه به‌وجود می‌آید. آن نیروهایی که این طوری دنبال دفاع در حرکت هستند اینها برمی‌گردند به خانه‌هایشان و می‌روند به مزارعشان و کارخانه‌هایشان و کارگاه‌هایشان و مغازه‌هایشان و اداره‌هایشان و  
مدرسه‌هایشان و دانشگاه‌هایشان. می‌روند درس می‌خوانند و کار می‌کنند، اینها ماجراجو نیستند، اینها مدافع حق هستند. شما حق را بپذیرید، ببینید امنیت منطقه چطور درست می‌شود. شما مرتجعین می‌خواهید از یک سفاک حمایت کنید و هر چه دارید در اختیارش بگذارید و حق یک ملت جان برکف و مظلوم و مقتدر را می‌خواهید از بین ببرید و بعد هم وا مظلوم‌ها برای خودتان درست می‌کنید و از این حرفهایی که دارید راه می‌اندازید.
به هر حال من امروز در مقابل مجلس شورای اسلامی از زبان همین رزمنده‌ها که زبان همه ماست، باز یک بار دیگر به شما اخطار می‌کنیم تا مهلت دارید اقدام کنید، اگر از این مهلت استفاده نکنید این دیگر حق ماست که به کمک این رزمندگانمان، حق این ملت را و حق ملت عراق را و حق اسلام را از شماها بگیریم. درود رهبر عظیم‌الشأن و نمایندگان مجلس شورای اسلامی و همه مسؤولان کشور را شما عزیزانمان برای سایر رزمنده‌ها ببرید و پیام خون شهدای بزرگوار ما همین است که امروز در زبان شما دارد جاری می‌شود و ما بدرقه راه شماییم. آیه شریفه را قرائت می‌کنیم و شما را به خداوند می‌سپاریم.
اَنَّ الَّذüی فَرَضَ علَلَیâکَ اâلقُرâûانَ لَرûآدُّکَ اِلûی مَعûادٍ و فَاللَّهُ خَیâرٌ حافِظاً وَّ هُوَ اَرâحَمُ الرّûاحِمیüنَ. ان‌شاءاللّه به سلامتی و سعادت و موفقیت همه شما رزمنده‌ها به وطن خودتان و خانواده‌های خودتان باز خواهید گشت و دشمن را از پا درخواهید آورد.
    والسلام علیکم و رحمه‌اللّه و برکاته