سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار علمای مشهد

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار علمای مشهد

  • مشهد مقدس
  • سه شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۸۳

بسم‌الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السلام علی رسول الله و آله
برای بنده هم توفیق بزرگی است که در جمع علمای خراسان، اساتید حوزه،  ائمه جمعه و جماعات و دوستان خیلی خوب دوران مبارزه و بعد از انقلاب هستم. به خصوص که این محفل روحانی ارتباطی با بعثت رسول اکرم (ص) پیدا کرد.
مایل نیستم که متکلم وحده این جلسه باشم. مایلم که آقایان هم اظهارنظر کنند و با همه بحث کنیم. می‌دانم که از صحبت‌های من بی‌نیاز هستید. ولی خوب است حالا که دور همه هستیم و جلسه هم رنگ مقدس بعثت را به خود گرفت، همه مطالبی بگویند و من هم مطالبی عرض می‌کنم.
گاهی فکر می‌کنم- حتماً شما هم فکر می‌کنید. چون کار ماست- که این پیام الهی و آسمانی که در طول تاریخ از طریق انبیاء به بشر رسیده و آخرینش هم با بعثت رسول اکرم (ص) به زمین آمد، خیلی اهمیت دارد و جای درنگ، تفکر و کار است. ما از اسلام و پیام حضرت رسول (ص) عرض می‌کنیم. بقیه انبیا هم در زمان خودشان این‌گونه بودند. باید برای متفکرین دنیا جای تأمل باشد. کسانی که اهل تحقیق، تفحص و تحلیل هستند، باید فکر کنند که چگونه یک نفر 1400 سال قبل در شرایط بسیار ابتدایی – البته نسبت به زمان ما و از لحاظ توسعه انسانی، سواد و اطلاعات- پیامی مطرح کند و امروز بعد از 1400 سال قسمت اعظم دنیا را بگیرد و علی‌رغم همه مبارزاتی که با این پیام در تاریخ می‌شود، این قدر رو به پیش و آسیب‌ناپذیر باشد.
اگر شیاطین دنیا درست، فکر و منصفانه قضاوت می‌کردند، حتماً خضوعی پیدا می‌کردند. بالاخره راز این مسئله چیست؟ در زمان حضرت رسول تا امروز چه مقدار انسان شیفته این پیام بودند که خیلی‌ها حاضر بودند حتی جان بدهند! چه مقدار در آینده‌ای که نمی‌دانیم چند میلیون یا میلیارد سال خواهد بود، این پیام باید بشر را به حرکت درآورد و اداره کند.
اخیراً گزارشی دیدم که برایم جالب بود. اگر نشنیده باشید، حتماً برای شما هم جالب است. مقدمه را می‌گویم و بعد گزارش را عرض می‌کنم. به خاطر شرایطی که در دنیا پیش آمده، کشورهای پیشرفته و مستکبران متوجه شدند که قدرت اسلام خیلی عمیق است و الان در دنیا یک طرف اسلام و یک طرف نیروهای سلطه‌طلب استکباری هستند. حقیقتاً الان دوقدرت وجود دارد. یک قدرت با انسانهای مومن متّکی است و یک قدرت هم به ابزار، دانش، پول و سیاست اتکا دارد. مصاف این دو قدرت مسئله روز ماست که یک مقدار درباره آن صحبت می‌کنم.
الان‌آمریکایی‌ها که سردمدار آن جبهه هستند،همه هست خود را برای‌ مصاف با مسلمین گذاشتند. نه مسلمانان شناسنامه‌ای،  مسلمانانی که می‌خواهند مسلمان باشند و با اسلام زندگی کنند و بمیرند و اسلام برنامه زندگی آنها باشد. اینها در یک نقطه نیستند. اینها با سلیقه‌های مختلف در سراسر دنیا حضور دارند. آنها احساس می‌کنند بزرگترین قدرتی که در مقابلشان ایستاده، قدرت اسلامی به این معناست. دارند مطالعه و روی آن کار می‌کنند. ضمن اینکه علیه ما شمشیر می‌کشند، کار فکری و تحقیقی هم می‌کنند. به جاهایی هم خواهند رسید. در میدان عمل هم دارند آزمایش می‌کنند. کارگاههای آموزشی جدّی آنها هم در حال حاضر عمدتاً در ایران، عراق، افغانستان، فلسطین و لبنان است. ولی میدان با کم و زیاد در همه جا وجود دارد.
اما گزارشی که مستند و قطعی است و تا بحال از چند مسیر به من رسید. پارلمان کانادا با کمک دانشگاهها به فکر تحقیق افتاده که دنیای اسلام چیست؟ چقدر است؟ چه امکاناتی دارد؟ راز و رمزش چیست؟ مقداری از داده‌ها را منتشر کردند و چیزهایی را هم نگفتند. آماری که گرفتند، ساده است. واقعیت را نشان داده که ما همیشه گفتیم و این بار از زبان آنها شنیده می‌شود که در مورد عدد مسلمانان است. اینها آمدند کشورهای اسلامی را که اکثریت یا 10 درصد جمعیت آنها مسلمان هستند و یا تا 1 میلیون مسلمان دارند، مشخص و آمارگیری کردند. مطمئناً بخشی از مسلمانان که در کشورهایی کمتر هستند، از آمار می‌افتند. البته این تحقیق مال یک سال و نیم پیش است و نتایجش را اخیراً منتشر کرده‌اند. مطمئناً در این مدت اضافه شدند. مجموع آماری که از مسلمانان درآوردند، 1 میلیارد و 400 میلیون نفر است. اگر رشد جمعیت را در این یک سال و نیم حساب کنیم،  به اضافه جاهایی که حساب نشدند، تحقیقاً جمعیت مسلمانان از یک میلیارد و نیم می‌گذرد. امکانات اینها را هم بررسی کردند و گفتند: مسلمانان 17 درصد تولید ناخالص دنیا را دارند. البته جمعیت آنها حدود 24 درصد است، ولی چون ثروت بیشتر در کشورهای غربی تولید می‌شود،  سطح تولید آنها پایین است. این برای مسلمان مهم است. من قاطعانه عرض می‌کنم که این عدد حداقل 100 میلیون بیشتر از عدد اعلام شده است. مثلاً جمعیت مسلمان هند را 140 میلیون نفر اعلام کردند، ولی همه می‌دانند که حدود 200 میلیون مسلمان دارد. همین وضع در کشورهای دیگر هم هست که ارقام با محافظه‌کاری انتخاب شده است. به هرحال یک تحقیق است و این اعداد را درآوردند.
واقعاً ببینید پیامبر اکرم (ص) 1400 سال پیش با همان شرایط جزیره‌العرب این پیام را مطرح کردند و انسانهایی را که در همه تاریخ آمدند و رفتند، جمع نمی‌زنیم و فقط امروز را می‌گوییم. غیر از این الان غربی‌ها اصل مسلّمی دارند که جمعیت مسلمانان رشد سریعتری دارد. علاوه براینکه خیلی‌ها به اسلام می‌پیوندند، رشد جمعیت هم در دنیای اسلام بیشتر است. یعنی هرچه جلوتر می‌رویم، کفه قدرت انسانی مسلمانان سنگین‌تر می‌شود.
این قدرت استکبار را به حق می‌ترساند. چون الان از لحاظ عقیده چیز دیگری در مقابل اسلام نیست. قدرت مادی هست، ولی مورد است. کشور، بلوک یا منافع خاص است. ولی در کشورهای اسلامی بر مبنای فکر، تفکر و ایمان است. نمی‌گویم همه اینها مومنین خالص هستند. اما مومنان خالص زیادی دارند. انسانهایی هستند که حاضرند همه چیز را برای اسلام بدهند.
دیروز در اخبار فرانسه خبر جالبی آمده بود که خانم پلیسی که مسلمان است، حاضر نشد روسری‌اش را بردارد و کلاه نظامی خود را روی روسری می‌گذارد و حاضر نیست به افسر مافوق خود دست بدهد. می‌گوید: «اسلام به من اجازه نمی‌دهد.» این یک مورد است. ولی این موارد برای کسانی که مطالعه می‌کنند، مهم است. فکر می‌کنند این یک جریان خاص است و در همه شئون زندگی عده زیادی از این جمعت یک میلیارد و نیمی متبلور است.
این قدرت معلول همین بعثت ساده پیامبر (ص) است که با پیام الهی از یک غار کوچک برفراز یک قله که همه دیدید، شروع شد و دامنه‌اش هم در تاریخ و معموره دنیا گسترش روزافزون دارد. حرکت اسلامی به چنین پایگاه متکی است. عرض کردم که هیچ کشور و بلوکی چنین پایگاه محکم و مستحکم عقیدتی ندارد. به چیزهایی بند هستند که می‌تواند کم و زیاد شود. اما اینجا می‌ماند و جریان و ادامه دارد و مستحکم و پایدار است.
کار بزرگی که انقلاب اسلامی کرد، این بود که وارد این جمعیت غافل از ظرفیتهایش شد و آنها را متوجه کرد که چه دارد و چه کارهایی می‌تواند بکند. انقلاب اسلامی یک نمونه بود که در ایران اتفاق افتاد و قدرتهای شرقی، غربی، ارتجاعی و قدرت داخلی رژیم سرسپرده شاه را خیلی سریع شکست داده و به زانو درآورد و آنها را از ایران بیرون کرد. بعد هم در دنیا شروع به الگو گیری کرد که خیلی‌ها بیدار شدند و در حرکتهای خود بسیار جدی هستند. عرض کردم که برای آنها یک خطر واقعی است. البته آنها خطر تلقی می‌کنند. اگر منصفانه نگاه کنند، یک نجات است. چون ما که بحث اشغال سرزمین و تجاوز را در اسلام و مسلیمن نداریم. می‌خواهیم پیام الهی ابلاغ شود که معتقدیم این پیام سازنده است.
اگر تحلیل خود را یک مقدار عمیق‌تر کنیم، نقاط مثبت دنیای متمدن امروز هم مال مسلمانان است. چون آنچه که دیگران در غرب و شرق دارند، محتوای صحیح فرهنگی، اخلاقیات، انضباط، دانش‌خواهی و پیشرفتشان از مواردی است که در محتوای اسلام می‌باشد. در مسیحیت، یهودیت، سیلک‌ها و بوداها از این نوع پیامها نیست. این پیامها مخصوص اسلام است. آنها نه به عنوان مسلمان، در اختلاط فرهنگها این واقعیت ارزشمند را به تدریج گرفتند. منتها خودشان به این نکته رسیدند که خوب است و عمل می‌کنند. صداقت، راستگویی، صراحت و اکثر اخلاقیاتی که داریم، ارزشهای موجود دنیای تمدن است. در خیلی موارد به خاطر اینکه پیرایه‌هایی داریم، در عمل از ما جلو هستند. آنها در برخورد فرهنگها، چیزهای خوب را انتخاب کردند و راه رسم زندگی آنها و شاید هم بومی شد و الان بحث وارداتی نیست.
می‌خواهم بگویم پیام اسلام عمیق‌تر از حوزه شناسنامه‌ای و رسمی افراد مسلمان است. شاید آنها به حساب اسلام نگذارند و ما هم نمی‌توانیم چنین ادعای بزرگی بکنیم. ولی واقعیت این است که اسلام و جمهوری اسلامی این موج جدید را در دنیا به راه انداخته‌اند. طبیعی است که آنها با کسانی که این موج را ایجاد کردند، مخالفت کنند.چون ظلم‌ستیزی، کفرستیزی، ضدیت با انحصار، توسعه ظالمانه و تجاوز و زیاده‌خواهی جزو اصول راه اسلام است و این چیزی است که استکبار نمی‌خواهد تسلیم شود.
لذا واقعاً یک درگیری عمیق داریم. مسایل از سطح برخورد و درگیری دو سلیقه و دو حکومت گذشته ومسئله یک برخورد واقعی بین پیام الهی و مخالفان این پیام است. آنها مصمم هستند که در هرجا که می‌توانند این حرکت را قیچی کنند. شما نمونه‌های زیادی را درتاریخ انقلاب دیدید. شورش‌ها، تحریم‌ها، بایکوتها و جنگ بود. الان هم جلوه بسیار جدّی‌تری در پیش داریم که اخبارش را روزانه می‌فهمید. یعنی واقعاً با نهایت گستاخی در برابر چیزهایی که خودشان تصویب کردند، مخالفت می‌کنند.
آژانس هسته‌ای تأسیس شد تا به کشورهایی که می‌خواهند استفاده صلح‌آمیز کنند، کمک کند. از لحاظ امنیتی کمک کند که این کشورها از خطرات تشعشات اتمی محفوظ باشند. از لحاظ علمی کمک کند و بهره بگیرند و مواظبت کنند که به طرف کارهای نظامی نروند. مواد اولیه‌ای که حدود 30 سال پیش امضا کردیم، این موارد بود. ولی الان به ما زور می‌گویند که باید بپذیرید دنبال غنی‌سازی اورانیوم نباشید. چون ممکن است از این طریق به بمب اتم برسید.
در عین حال سیاست یک بام و چند هوا را عرضه می‌کنند. اسرائیل این جنایات را می‌کند و به این سلاحها هم رسیده و کاری به این کشور ندارند. اخیراً معلوم شد که کره جنوبی هم مثل ما از سالها پیش مشغول بود که یک دفعه کشف شد. آمریکایی‌ها که می‌خواهند توجیه کنند، می‌گویند: «دانشمندان این کار را کردند و دولت دخالت نداشت.» البته هیچ‌کس نمی‌پذیرد. ولی با ما خصمانه برخورد می‌کنند.
واقعاً نقطه تلاقی دو خواسته مهم است که از این دو پایگاه که عرض کردم، حرکت می‌کند. آنها قاطعانه می‌گویند نباید این تکنولوژی را داشته باشید. ما هم قاطعانه می‌گوییم نمی‌توانیم از حقی که کشور و مردم دارند، صرف‌نظر کنیم و باید داشته باشیم. اصلاً بنا نداریم چنین زورگویی‌ها را تحمل کنیم. الان مسئله روشن شد. صف‌بندی بر سر این مسئله است و پیچیده نیست. آنها هم صریح می‌گویند. آمریکا قدری قبیح‌تر می‌گوید و اروپایی‌ها قدری با زبان دیپلماسی حرف می‌زنند. ولی هر دو می‌گویند که نباید غنی‌سازی داشته باشید.
این مسئله را در آینده هم داریم و بسیار تدبیر می‌خواهد که از این حق محروم نشویم و این زورگویی در دنیا جا نیفتد. البته شده و مهمش در داخل کشور اتحاد است. اگر بخواهیم در چنین‌مصافی حضوری جدّی داشته باشیم‌و در حرف صریحی که داریم و آنها هم دارند، بتوانیم حق خود را به کرسی بنشانیم، بایدبین‌خودمان متحد باشیم.با تفرقه‌هایی‌که گاه‌به چشم‌می‌خورد، با این جناح‌بندیها، با این دعواهای کودکانه و هوس‌بازی‌ها نمی‌توان در مقابل چنین دشمنان گستاخ و پرطمع مبارزه کرد. واقعاً ظلم به انقلاب، کشور و مردم است که به خاطر مسایل بسیار سطحی باندی و منافع شخصی این ‌گونه پایگاه مردمی خود را ضعیف کنیم. شما خیلی خوب می‌دانید که اگر در دنیا قدرتی پیدا کردیم و در مبارزات پیروز شدیم، با اتکای به وحدت، هماهنگی و همدلی بود. تا نبود، چیزی نشد. اما وقتی هم به میدان آمدیم، به نتیجه رسیدیم و تا امروز هم ادامه دادیم.
فکر می‌کنم علما، بخصوص مسوولان استان و شخصیت‌های علمی و فرهنگی و آموزشی وظایف مهمی دارند. باید مواظبت کنند که این وحدت مخدوش نشود. اختلاف سلیقه‌ها و نقدها در حدّی خوب هستند. باعث رشد و کمال می‌شود و راه پیشرفت است. اما باید حدی برایش قایل شد.
نکته دومی که خیلی مهم است و همیشه روی آن تأکید می‌کردم، این است که مسلمانان باید نمونه خوبی داشته باشند. پس در درجه اول باید به کارایی نظام توجه شود. اگر مردم حاضر باشند همیاری کنند و ببینند نظام کارایی ندارد، طبعاً تصمیم دیگری می‌گیرند. بنابراین باید همه دست به دست هم دهیم و مدیریت کارایی در کشور داشته باشیم و با اتحاد و همدلی نشان دهیم و در دنیا هم آمار و ارقام ثابت کند که اسلام، تنها پیامهای معنوی و انسان‌ساز ندارد. بلکه می‌تواند جامعه را هم به خوبی اداره کند. الحمدالله تا به حال در این مسیر موفق بودیم. اگر موانع نبود، شاید بیشتر موفق بودیم. ولی برای این مقدار هم باید خدا را شکر کنیم.
مسئله مهمتر آینده است. نسل جوان ما دوره پیش از انقلاب را ندید و الان بمباران تبلیغاتی می‌شود. اینها باید به صورت محسوس ببینند که کشورشان در حال رشد و روبه پیش است و برایشان افتخار می‌آفریند و آینده‌شان بهتر از گذشته است. وقتی با دیگران مقایسه می‌کنند، خود را یک سر و گردن بزرگتر می‌بینند که این خواسته‌ها در ایران غیرمقدور نیست. باید انجام شود که ان‌شاءالله انجام خواهد شد.
به هر حال از علمای بزرگ – الان در خراسان حرف می‌زنیم - و مدیران شایسته نظام با این ظرفیتی که در حوزه دارید – امروز کمی گزارش ها را مطالعه کردم که خیلی خوب بود. با همت و سعه صدری که آیت‌الله طبسی دارند، دانشگاههای علوم دینی به سطوح خوبی رسیدند و ظرفیت بالایی برای طلبه‌ها و استادان در مشهد درست شده است – توقعات زیادی هست. الان از حوزه علمیه قم و مشهد انتظار می‌رود که نیروها را به گونه‌ای تربیت کنند که دانشمندان و تحصیل‌کرده‌های علوم دینی بتوانند با نسل جوان و دنیا حرف بزنند و مسایل اسلام را مستدل و تحلیلی باز کنند و تاریخ را بهتر بگویند. تحلیل‌های سیاسی درستی به مردم بدهند. واقعیات بزرگ را بزرگتر کنند.
به هرحال می‌بینید با همه فشارهایی که بر ما آوردند، برآیند کار بگونه‌ای است که تاریخ و خدا به نفع ما عمل می‌کنند. الان صدام را کجا می‌بینید؟! منافقین کجا هستند؟! کسانی که حربه اصلی علیه ما شده بودند، چه وضعی دارند؟! خود عراقی‌ها در مقایسه با ما چه وضعی دارند؟! آمریکایی‌هایی که پشت همه این فتنه‌ها بودند، چه بدست آوردند؟! جز اینکه هر روز دارند هزینه مالی و جانی می‌کنند و نتیجه معکوس می‌گیرند. اگر نفوذ معنوی می‌خواستند، برعکس شد. خودشان اخیراً در 35 کشور دنیا آمار گرفتندو دیدند 70 تا 80 درصد مردم مخالف سیاست‌های آمریکا هستند. در ایران همه مخالف هستند. این آمار مربوط به همه جای دنیا مثل نروژ و فنلاند در شمال اروپا و جنوب شرق آسیا و آمریکا و آفریقا بود. این چه محصولی است که این همه هزینه شود و نتیجه‌اش این باشد؟! اگر درآمد مالی می‌خواستند که الان هزینه‌هایشان کمرشکن است. اگر ابهّت می‌خواستند که شکست خوردند. 21 روز تمام به شهر بی‌دفاع نجف حمله کردند، ولی نتوانستند وارد شهر شوند و به زانو درآمدند.
بالاخره آیت‌الله سیستانی با آمدنشان آنها را نجات داد. راهی پیدا کردند که عقب‌نشینی کنند. در لبنان هم حزب‌الله اسرائیل را بیرون انداخت. گروه کمی از فلسطینی‌ها – همه که مبارزه نمی‌کنند – اسراییل را با آن همه قدرت، امکانات و شقاوت مستأصل کرده‌اند. می‌توان با مقاومت کار کرد.
باید راهی را که با رهبری حضرت امام شروع و افتخاری برای مسلمانان، به خصوص روحانیت شد، ادامه دهیم که روحانیت سربازان خوبی برای این راه بودند. الحمدلله رهبری معظم انقلاب این پرچم را به خوبی برافراشته نگه داشتند. ممکن است بعضی‌ها با وسوسه‌هایی دل مردم را خالی کنند. ولی مطمئناً اگر همان راهی را که از قرآن می‌فهمیم، ادامه دهیم، باید امیدوار باشیم. امروز ما از 25 سال پیش خیلی بهتر است و ان‌شاءالله 25 سال آینده بهتر می‌شود. البته ممکن است در مسیر افت و خیز داشته باشیم.
ان‌شاءالله خداوند هم نصرتش را از ما دریغ نکند، به شرط اینکه ما هم صلاحیت جذب نصرت الهی را داشته باشیم.
والسّلام علیکم و رحمه الله