سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع بسیجیان

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع بسیجیان

  • یکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۶۵

بسم‌اللّه‌الرحمن‌الرحیم
از شما برادران بسیجی که از راه‌های دور زحمت کشیدید و اینجا آمدید تشکر می‌کنم. با دیدن شما انسان روحیه‌ای تازه می‌گیرد. این نعمت را ما داریم که در هفته چند بار افرادی مثل شما را زیارت کنیم.
هربار که افرادی مثل شما را زیارت می‌کنیم، نشاط بیشتری برای کار و روحیه بیشتری برای برنامه‌ها می‌گیریم. انصافآ خداوند نعمت و حجت را برای مسئولین این نظام با مردمی مثل شما تمام کرده و برای شما هم بهترین فرصت را برای خودسازی پیش آورده است. شما وضع بد زمان رژیم سابق را توجّه کنید. در آن زمان همه عوامل، جوانان ما را به‌طرف انزوا، فساد و انحراف می‌کشاند و امروز ما موج ملکوتی را در میان جوانان و پیرمردان و خانم‌ها که اصلا در این میدان‌ها قبلا به‌حساب نمی‌آمدند و همه اقشار مردم می‌بینیم. با این روحیه‌های بالا، همگی در راه رضای خداوند و ترویج اسلام فداکاری می‌کنند. مردم ما راه سعادت را پیدا کرده‌اند و خود رهرو این راه هستند. توده حزب‌اللّه که اکثریت قوی این مردم را تشکیل می‌دهند، بهترین تجربه‌ای هستند که در طول تاریخ برای اسلام به‌وجود آمده و حتی در زمان پیامبر اکرم(ص) و علی (ع) و سایر بزرگان، هیچ گاه این همه انسان‌های صالح و فداکار و دلسوز برای اسلام و انقلاب حضور نداشتند و این قطعه عجیبی از تاریخ است.
سیمای جمهوری اسلامی با پخش فیلم ارسال هزار کامیون کمک از شهر قزوین برای جبهه و پشت جبهه، نشان می‌داد که چگونه در این شرایط مردم این کارها را انجام می‌دهند، پولدارها و سرمایه‌اندوزها که کمتر این کارها را انجام می‌دهند، پس هر چه کمک هست از همین قشر کارمند و کارگر و محصل و دانشجو و غیره است.
این تحول پدیده جالبی در دنیا است که تنها از یک شهر هزار کامیون به‌سوی جبهه ارسال می‌شود. در شرایطی که مردم برای تهیه مایحتاج خودشان در صف می‌ایستند. آنها که از دور نگاه می‌کنند متحیر هستند. همیشه سیل جوانان داوطلب به‌سوی جبهه سرازیر است. جوانان که در بهار زندگی خود هزاران امید و فکر و برنامه دارند همه را متوقف می‌کنند و به طرف جبهه راه می‌افتند.
کسی که به جبهه می‌رود، اگر محصل یا کشاورز یا کارگر و غیره باشد، کار خود را زمین می‌گذارد و جنگ را بر همه چیز ترجیح می‌دهد و این یک تحول است که در مردم ما ایجاد شده است.
در همین عملیات «مهران» گزارش‌هایی از فداکاری مردم ایلام دادند که انسان تعجب می‌کند. آنها آن چنان به رزمندگان خدمت کردند، خون دادند و تدارکات رساندند و آنها را اداره کردند که بسیار جلب توجه می‌کردند. فرماندهان و مسئولان تدارکات از این مردم به‌عنوان فرشته‌ها تعبیر می‌کردند و می‌گفتند چقدر مردم رشد کرده‌اند. مردم از یخچال‌های خانه خود یخ مورد نیاز جبهه‌ها و پشت جبهه‌ها را تأمین می‌کردند و هر لحظه که احساس می‌شد بیمارستان‌ها خون لازم دارند، آن قدر خون می‌دادند که مسئولین بهداری را شرمنده می‌کردند. همین مردم فداکار 5 - 6 سال است که خیلی رنج می‌کشند و دائمآ در معرض تجاوز دشمن و بمباران‌های هوایی بوده‌اند و دشمن تا مدتی سرزمین آنها را در اشغال داشت و روستاهای زیادی را ویران و متروکه کرد، ولی آنها از پای ننشستند. در کردستان هم با مردم ظلم مضاعف داشتند و در زمان رژیم شاه محروم بودند و بعد از انقلاب هم ضدانقلاب خیانت در آنجا کرد و حالا مردم بومی آنجا خود کارهای بسیج و نهادها و غیره را اداره می‌کنند. مردم خوزستان و باختران و همه مردم کشور ما که متدین هستند مثل فولاد آبدیده شده‌اند.
در میان این مشکلات به‌جای آن‌که مردم خسته شوند، نمونه‌های فراوانی هم چون شما ارایه می‌کنند. شما تعداد معدودی نیستید، توده مردم مثل شما هستند و این حالت خیلی با ارزش است. مردم ما راه خدا و راه جهاد را پیدا کرده‌اند و با شعور و تشخیص خودشان عمل می‌کنند. چرا که با تبلیغات و شعار نمی‌توان مردم را این‌طور تربیت کرد.
مردم ما نزدیک به 9 سال است که دائمآ در میدان هستند. در تظاهرات، راهپیمایی‌ها، خرج کردن‌ها، شهید دادن‌ها و اداره پشت جبهه‌ها همواره حضور داشته‌اند. این حرکت حاکی از شعور و رشدی است که اسلام به‌مردم ما داده است.
من وقتی با مردم روستای خودم که قبلا خیلی دورافتاده بود، صحبت می‌کنم احساس می‌کنم که اینها چقدر می‌فهمند، به‌اندازه‌ای که قبلا تحصیل‌کرده‌ها و دانشگاهی‌ها می‌فهمیدند.
سطح تفکر بالا رفته و شما می‌بینید اینها که به جبهه رفته‌اند، یک سروگردن از دیگران جلو افتاده و رشد یافته‌اند و مسایل را به‌طور عینی می‌فهمند. این معنی این آیه قرآنی است که می‌فرماید: « کسانی که در راه خدا جهاد نمایند، خداوند وعده می‌دهد که آنها را هدایت و راهنمایی کند » و ملت ما، راه هدایت را یاد گرفته و این نقطه قوت ما است.
آنچه دنیا را به‌وحشت انداخته و نمی‌خواهند کشور ما را به حال خود بگذارند، این است که نیروهای عظیم و مؤمن و مقاوم هم چون آهن را می‌بیند که پدیده کاملا جدیدی است و تاکنون سابقه نداشته است.
برای عراق، فقط یک راه باقی مانده است و آن هم این است که گاهی با هواپیماهای خود، کارخانه‌ای کوچک را هدف قرار دهد و یا یک کشتی را بزند و در مقابل هواپیماهای ساقط شده‌اش آن قیمت‌های گزاف را بپردازد.
استراتژی به اصطلاح دفاع متحرک عراق به‌سختی شکست خورد و اوج این شکست را همه در نبرد مهران دیدند. این در حالی است که همه حامیانش به‌او پول و اسلحه به‌وفور می‌دهند و برایش تبلیغ می‌کنند، چرا که فکر می‌کنند اگر این خاک‌ریز سقوط کند، دیگر معلوم نیست چه خواهد شد. زیرا اسرائیل و منطقه تحت نفوذ آنها به خطر خواهند افتاد. مسلمان‌ها، جان تازه‌ای می‌گیرند و همچنان دنیای اسلام را فرا می‌گیرد. حالا شوروی، آمریکا، انگلیس، کشورهای خلیج‌فارس، مصر، اردن و بسیاری جاهای دیگر همه ترسیده‌اند و اظهار عجز می‌کنند.
یکی از تعبیرهای جالبی که شده است این بود که در زمان شاه همه به‌او کمک می‌کردند که یک ارتش قوی و مجهز داشته باشد تا بتواند ژاندارم منطقه شود. البته همه به او تانک و هواپیما و امکانات جنگی می‌دادند. ولی مردم با ایمان خود، علیرغم خواست آنها، قوی‌ترین ارتش منطقه را به‌وجود آوردند.
انصافآ این تعبیر جالبی است و ما هم این را می‌دانستیم و بارها گفته‌ایم.ولی وقتی دشمنان ما این را بگویند، خیلی حرف است. همه دست به‌دست هم دادند تا ما را بشکنند، بمب‌های شیمیایی را مکررآ به‌کار گرفتند، شهرها را زدند و موشک‌های دوربرد را بر سر مردم ریختند، دریا را به‌آتش کشیدند و چاه‌های نفت را مورد هجوم قرار دادند، کشتی‌ها را بمباران کردند و به هواپیمای مسافربری حمله کردند. یعنی هر کاری که تاکنون هیچ جنایتکاری در تاریخ انجام نداده، اینها انجام دادند. آنها برای از پا درآوردن ما پولهای ما را ندادند. سلاح‌هایی را که خریده بودیم ضبط کردند و قطعات مورد نیاز ما را تحویل ندادند و کارشناس‌هایشان هم از ایران رفتند. در مجموع هرچه بدی بود به‌ما کردند. در شرایطی که در دنیای امروز هر کشوری که بخواهد یک ارتش قوی داشته باشد، باید یا از شوروی و یا از آمریکا تجهیزات بگیرد و هیچ‌وقت یک ارتش مستقلی نمی‌تواند به‌وجود آید. حالا این ادعا و این حرف شکست خورده و بسیجی‌های ما، تجربه بسیار نیرومندی در تاریخ ثبت کردند که کشورهای دیگر اگر بخواهند با زورگوها طرف شوند می‌توانند روی پای خود بایستند و مستقل باشند.
جنگ ویتنام در تاریخ معاصر خیلی مهم بود. ولی ویتنامی‌ها این جنگ را به‌کمک روس‌ها و چینی‌ها و دیگران اداره کردند و به‌همین نسبت از ارزش مبارزه آنها کاسته شد. اما شما اکنون به‌کمک خداوند و نیروی خودتان می‌جنگید و روی پای خود ایستاده‌اید و این خیلی با اهمیت‌تر بوده و خیلی ارزش دارد. هیچ کس هم بر شما منت ندارد، حتی رهبر عزیز انقلاب که ما همه دنباله‌رو او هستیم، می‌فرماید: همه چیز را از شما داریم و من حسرت می‌خورم که چرا درسنی نیستم که بتوانم در میان شما بسیجی‌ها باشم. پیروزی‌ها و مقاومت‌ها متعلق به‌این مردم است که منبع غنی و بی‌پایان هستند که هیچ گاه تمامی ندارد و از ریشه‌ای تغذیه می‌کنند که اسلام است بنابراین شما از این وضع پیش آمده شکرگزار باشید و شکرگزاری شما این است که در مقابل مسایل مقاومت کنید و همان طور که هر روز افق تازه‌ای از نصرت خداوند را می‌بینید، ان‌شاءاللّه که خداوند پیروزی چشمگیری را در این سال برای شما نوشته باشد.
    والسلام علیکم و رحمه‌اللّه و برکاته