مقالات
  • صفحه اصلی
  • مقالات
  • دانشگاه آزاد پس از آیت‌ الله به کدام سو می‌ رود؟

دانشگاه آزاد پس از آیت‌ الله به کدام سو می‌ رود؟

  • چهارشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۵
تهران- ایرنا- روزنامه شهروند در گزارشی، نوشت: «از همین امسال در هر جا که دستمان رسید و شاید کم‌کم به روستا هم بکشد البته به شهرهای کوچک به آسانی می ‌رسد مراکزی درست کنیم به نام دانشگاه آزاد اما نه دانشگاه آزاد رژیم گذشته، دانشگاه آزاد واقعی که مواد تحصیلی دانشگاهی را با روش تحصیلی که در حوزه ‌های علمیه علوم دینی می‌ خوانند، خوانده شود.»

در این گزارش که به قلم امین شول ‌سیرجانی انتشار یافت، آمده است: این یکی از آرزوهای علی اکبر‌ هاشمی رفسنجانی است در ابتدای دهه 60 پیش از انقلاب دانشگاه آزاد در ‌سال ۱۳۵۰ با ریاست عبدالرحیم احمدی شکل گرفته بود اما آن دانشگاه تا‌ سال 57 سرپا بود. بعد از انقلاب و بعد از آن انقلاب فرهنگی قرار بود نظام دانشگاهی ایران پوست بیندازد.‌ هاشمی رفسنجانی با طرح آرزوی تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی و بعد گرفتن موافقت امام خمینی(ره) دانشگاهی غیرانتفاعی را بنیان نهاد. اما دو دهه بعد پس از انتخابات ریاست‌جمهوری در‌ سال 84، محمود احمدی ‌نژاد پرانرژی و تازه ‌نفس آمده بود تا با اقدامی انقلابی مشکلات مردم را حل کند. یکی از مشکلات هم به ‌زعم او شهریه بالای دانشگاه آزاد بود.

سخنرانی ‌های عمومی ‌اش پر از کلید واژه ‌های جذابی بود که بلافاصله دهان ‌به ‌دهان می ‌چرخید. رئیس جمهوری که آمده بود تا یاد رجایی زمانه خویش باشد. شعارهای روی پوسترهای سیاه و سفید دوره انتخابات این نوید را داده بودند. این بار نوبت مردم پیشوا در ورامین بود که به سخنان «انقلابی» رئیس ‌جمهوری گوش دهند و بعد از شنیدن هر یک از جملات انقلابی تشویق کنند. قرعه به نام دانشگاه آزاد افتاده بود.

احمدی‌ نژاد دانشگاه آزاد را دوست نداشت. نه که دانشگاه را دوست نداشته باشد؛ بلکه دانشگاهی که با نام ‌هاشمی رفسنجانی شناخته می ‌شد را دوست نداشت. برای کنار گذاشتن عبدالله جاسبی دورخیز کرده بود. جاسبی مدیر محافظه ‌کاری بود که هر چند از اردوگاه اصولگرایان می ‌آمد اما نزدیکی ‌اش به‌ هاشمی رفسنجانی برای رئیس‌ جمهوری تازه به قدرت رسیده، خوشایند نبود. احمدی‌ نژاد مردم پسندترین راه را برای انتقاد از شیوه مدیریت دانشگاه آزاد برگزید؛ انتقاد از شهریه ‌های بالای دانشگاه.

** انتقاد گسترده از مدیریت جاسبی
آن ‌روزها خانواده‌ های زیادی بودند که دلشان می‌ خواست فرزندانشان دانشگاه بروند حتی اگر شده با وام و قرض گرفتن از این و آن. حالا رئیس‌ جمهوری آمده بود که نوید کاهش شهریه می ‌داد و چه اقبالی از این بهتر برای مردم؟ اول آبان‌ماه ۸۵ بود که احمدی ‌نژاد با دانشگاه آزاد اتمام حجت کرد: «اگر دانشگاه آزاد شهریه ‌ها را کاهش ندهد، درباره این دانشگاه تصمیم انقلابی خواهیم گرفت و همه ملت خوشحال خواهند شد.» پیش از تصمیم او اما «بسیاری» از شنیدن این حرف خشنود شده بودند. آن‌ روزها هنوز شعارهای علیه‌ هاشمی رفسنجانی و سیاست ‌هایش کارکرد داشت و احمدی ‌نژاد کوشش می‌کرد هیچ فرصتی را برای مقابله با نمادهای مدیریتی‌ هاشمی از دست ندهد.

احمدی ‌نژاد در این راه تنها نبود. عباس سلیمی‌ نمین و علیرضا زاکانی دو تن از چهره ‌هایی بودند که در فشار به دانشگاه آزاد و عبدالله جاسبی رئیس این دانشگاه نقش پررنگی داشتند. سلیمی ‌نمین به دانشگاه ‌ها و رسانه‌ ها می‌رفت تا درباره ادعایش مبنی بر «تخلف‌ های گسترده در دانشگاه در دوره جاسبی» سخن بگوید و زاکانی به سبک و سیاق خودش از هر تریبونی که می ‌توانست بهره می ‌برد.

زاکانی بعدا در‌ سال 93 درباره جزییات طرح تحقیق و تفحص از دانشگاه آزاد در مجلس، بی‌ نتیجه ماندن گزارش تحقیق و تفحص از دانشگاه آزاد را متوجه علی عباسپور تهرانی (رئیس کمیسیون آموزش مجلس در دوره‌های هفتم و هشتم) دانست: «در مورد دانشگاه آزاد 90‌هزار صفحه گزارش و 13جلد خروجی گزارش استخراج شد و مجموع این گزارش‌ ها 43جلد بود که در نهایت در یک جلد مکتوب شد اما به هر تقدیر رئیس کمیسیون وقت اجازه نداد تا این مسأله از کمیسیون عبور کند، بنابراین موضوع در کمیسیون مطرح نشد و البته آقای توکلی تذکر داد که ریاست کمیسیون برادر زن آقای جاسبی بود.»

** اقدام انقلابی در پیچ‌ و خم
اما «اقدام انقلابی» احمدی ‌نژاد شش‌سال زمان برد تا به نتیجه برسد. کنار زدن جاسبی و آوردن فردی همسو با دولت مهرورزی اتفاقی نبود که یک‌ شبه محقق شود چرا که مخالف سرسختی چون‌ هاشمی رفسنجانی در سوی دیگر محور ایستاده بود.

یک‌ماه بعد از سخنرانی احمدی ‌نژاد در ورامین، شورایعالی انقلاب فرهنگی به ریاست او تشکیل جلسه داد و طرحی را به تصویب رساند که بر مبنای آن به اختیارات دولت برای دخالت در امور دانشگاه آزاد افزوده شد و اعضای هیأت امنا هم دستخوش تغییر می ‌شد.

در آن‌سو اما مجلس اصولگرای هفتم برخلاف میل رئیس ‌جمهوری عمل کرد. امضای نامه تشکر از اقدامات مدیریتی عبدالله جاسبی با 221 امضا. کشمکش تازه شروع شده بود. طرح موضوع وقف دانشگاه آزاد از سوی ‌هاشمی رفسنجانی و تغییر اساسنامه دانشگاه تذکر هر دو با تذکر رهبر معظم انقلاب متوقف شدند.

** اسفندماه ۱۳۹۰ پایان ریاست ۲۹ساله
عبدالله جاسبی در اسفندماه 90 سرانجام مجبور شد صندلی ریاست دانشگاه آزاد را ترک کند. هیأت‌ امنای بدون نظر موافق‌ هاشمی رفسنجانی (رئیس هیأت امنا) برای برادر وزیر علوم دولت احمدی ‌نژاد حکم ریاست بر دانشگاه زد. حکمی که هر چند برخلاف اساسنامه، از سوی ‌هاشمی رفسنجانی امضا نشد اما مورد موافقت شورایعالی انقلاب فرهنگی قرار گرفت. روال قانونی ثبت این تصمیم در روزنامه رسمی خیلی زود انجام شد و دومین دانشجو هم سکان بخش دیگری از آموزش عالی را برعهده گرفت. هر چند برخی تصمیم ‌های دانشجو در ابتدا مورد پسند حامیان دولت قرار گرفت اما رفته‌ رفته نتوانست رضایت احمدی‌ نژاد و اطرافیانش را تأمین کند. کار به آن ‌جا رسید که در آخرین روزهای ریاست‌ جمهوری احمدی ‌نژاد نامه بازرس ویژه رئیس ‌جمهوری که در آن با طرح 24 سؤال از دانشجو گزارش خواسته بود هم منتشر شد.

این نامه به خوبی نشان می ‌داد. یکی از انتقادهای جدی به فرهاد دانشجو، درباره انتصاب برادرش خسرو دانشجو به‌عنوان رئیس دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات بود. منتقدان عقیده داشتند «خسرو» از سابقه کافی برای در اختیار گرفتن پست برخوردار نبوده. طرح شائبه استفاده تبلیغاتی از دیتا سنتر دانشگاه در زمان نامزدی خسرو دانشجو برای انتخابات شورای شهر هم یکی دیگر از این انتقادها بود.

** بازگشت دانشگاه به اردوگاه میانه ‌روها
با پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست‌ جمهوری ‌سال 92 بار دیگر قدرت میانه ‌روها برای تغییر رئیس دانشگاه آزاد افزایش یافت. شهریورماه ۹۲ سرانجام اعضای هیأت امنا با شش رأی موافق در برابر دو رأی مخالف حمید میرزاده را به ریاست دانشگاه برگزیدند.

میرزاده یکی از مدیران تکنوکرات نزدیک به‌ هاشمی رفسنجانی بود. زمانی که میرزاده ریاست دانشگاه آزاد را برعهده گرفت با دو چالش بزرگ روبه ‌رو بود. چالش اول کاهش تعداد دانشجو در دوره کارشناسی بود. این کاهش به‌ گفته صادق زیباکلام به این دلیل رخ داده بود که دولت گذشته با هدف تضعیف دانشگاه آزاد واحدهای دانشگاه پیام نور را به‌طور بی ‌رویه در شهرهای کوچک توسعه داد. واحدهایی که به گفته زیباکلام از کمترین امکانات هم برخوردار نبودند و همین موضوع موجب شد به گفته او بسیاری از دانشجویان به دانشگاه آزاد بازگردند. دومین چالش دانشگاه آزاد هم واحدهای زیان ده دانشگاه بودند. واحدهایی که دخل ‌و‌ خرج‌ شان با یکدیگر نمی ‌خواند. از همین ‌رو میرزاده همواره بر رفع همین دو چالش تمرکز کرده و گزارش داده است.

با درگذشت ‌اکبر هاشمی ‌رفسنجانی دانشگاه آزاد پشتیبان مهم خود را از دست داد. اینک این پرسش مطرح است که دانشگاه آزاد پس از درگذشت‌ هاشمی چه رویکردی در پیش می ‌گیرد و گروه‌های سیاسی رقیب چه برنامه‌ای برای قدرت گرفتن در دانشگاه دارند؟

صادق زیباکلام یکی از مدافعان شناخته شده دانشگاه آزاد است. او بارها در برابر منتقدان دانشگاه به مناظره نشسته است. زیباکلام قبل از آن‌که درباره آینده دانشگاه سخن بگوید نکته ‌ای را متذکر می ‌شود؛ باید بدانیم که آقای ‌هاشمی همیشه از دانشگاه حمایت کردند اما هیچ ‌گاه دانشگاه برای ایشان سکوی پرتاب سیاسی نبود.

من از اوایل دهه 70 با دانشگاه آزاد همکاری می‌ کنم باید شهادت دهم که در همه دوره ‌ها ‌هاشمی نگاه ابزاری به دانشگاه نداشت. او درباره این‌که بعد از درگذشت ‌هاشمی چه سرنوشتی در انتظار دانشگاه آزاد است؛ صریح سخن می‌ گوید: «در اردوگاه اصولگرایان خیلی‌ها چاقوهایشان را تیز می ‌کنند تا بیایند سروقت دانشگاه آزاد. اگر چنین حرکتی رخ بدهد به گمان من به ضرر علم و دانش خواهد بود.

من نمی‌ گویم دانشگاه آزاد آکسفورد است یا‌ هاروارد است حتی به‌پای برخی دانشگاه ‌های مالزی و ترکیه هم نمی ‌رسد اما دانشگاه آزاد در ایران حرف برای گفتن دارد و از خیلی دانشگاه ‌های دولتی هم بالاتر می ‌ایستد.» زیباکلام عقیده دارد دانشگاه آزاد در بیش از سه دهه گذشته موفق شده «انقلاب تحصیلات عالیه» در ایران به وجود بیاورد. اما پرسش این است که چرا اصولگرایان ممکن است بخواهند دانشگاه را در اختیار بگیرند؟ «چون می ‌خواهند‌ هاشمی زدایی کنند.

به غلط تصور می ‌کنند که دانشگاه رویکرد سیاسی داشته در صورتی که دانشگاه آزاد در تمام طول فعالیتش اصلا سیاسی نبوده. شاید یکی از نقدهای من به دانشگاه در دوره آقای جاسبی این بود که چرا تشکل ‌های دانشجویی نمی‌ توانند در این دانشگاه مانند دانشگاه‌های دولتی فعالیت کنند. به عقیده بنده اگر با نگاه ‌هاشمی زدایی بخواهند در دانشگاه تغییراتی ایجاد کنند این برازنده فضای دانشگاهی نخواهد بود. حتی اگر این ‌هاشمی ‌زدایی در مجمع تشخیص هم بخواهد رخ دهد غلط است چون مجمع هم همیشه فراجناحی اداره شده است.»

** مگر اینکه در انتخابات اتفاق خاصی بیفتد
استقلال نسبی دانشگاه آزاد از دولت، همواره موافقان و مخالفانی داشته است. به عقیده زیباکلام یکی از دلایلی که ممکن است در مدیریت دانشگاه در آینده دخل و تصرف شود، به نوع نگاه حاکمیت برمی‌گردد: «به هر حال حاکمیت نهادهای مستقل را برنمی ‌تابد. خیلی‌ها بدشان نمی ‌آید دانشگاه آزاد برود زیر نظر وزارت علوم چیزی شبیه به این.»

اتفاقی که از نظر استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران «غلط» است «هر چند در جامعه ما همواره‌ نهادهای مهم مدرن در اختیار حکومت‌ها بوده است. شاید مهم‌ ترین استثنا حوزه‌ های علمیه بودند که تا پیش از انقلاب اسلامی کاملا مستقل اداره می‌ شدند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی دانشگاه آزاد یک استثنای بزرگ بود که از درجه ‌ای استقلال نسبی برخوردار شد. هر چند تمام سیستم آموزشی ‌اش با وزارت علوم مطابقت دارد.»

حالا با انتصاب علی ‌اکبر ولایتی به ریاست هیأت مؤسس دانشگاه آزاد چه اتفاق می ‌افتد؟ زیباکلام، ولایتی را یکی از نیروهای نزدیک به‌ هاشمی ‌رفسنجانی معرفی می ‌کند که بین این دو «روابط نزدیک و ارادت دوطرفه» برقرار بوده است و از همین ‌رو می ‌گوید: فکر می ‌کنم که در آینده‌ ای نزدیک تکان سختی به دانشگاه وارد نخواهد شد. مگر این‌که در انتخابات ریاست ‌جمهوری اتفاق خاصی بیفتد. در شرایط عادی فکر می ‌کنم فضای منطقی بر هیأت امنا و هیأت مؤسس برقرار است و رویه معتدلی بر دانشگاه حاکم است.» حالا باید دید به قول زیباکلام آن اتفاق خاص در انتخابات ریاست ‌جمهوری رخ می ‌دهد؟ و اگر رخ دهد سرنوشت دانشگاه آزاد چه می ‌شود؟

*منبع: روزنامه شهروند 1395.11.6