خاطرات روزانه آیت الله هاشمی / سال ۱۳۷۵/ کتاب سردار سازندگی
نامه فرماندهان سپاه، در اعتراض به دخالت سپاه در انتخابات!!
شنبه 29 اردیبهشت 1375 | 29 ذیحجه 1416 18 می 1996
از خانه برای افتتاح سمینار فقرزدایی، به محل ساختمان سازمان حج و زیارت رفتیم. عفت هم همراه من آمد. در جلسه، آقای [سیدشمسالدین] حسینی، [دبیرگردهمایی بررسی مسئله فقر و فقرزدایی] و آقای [حمید] میرزاده، [رئیس برنامه و بودجه]، خیرمقدم گفتند و گزارش کار دادند. من هم صحبت مفصلی درباره اسلامی بودن مبارزه با فقر در زمینههای موجود و آثار اقدامات گذشته و برنامه آینده نمودم.[1]
به دفترم رفتم. علما و وعاظ تهران به مناسبت محرم آمدند. صحبتهای آقای [علیاکبر] ادب و یکی از وعاظ در ستایش از برنامه سازندگی دولت و درخواست اطلاع رسانی به مردم و روضهخوانی انجام شد. سپس من در اهمیت عاشورا و نقش ایثار و شهادت در تاریخ و اهمیت انقلاب اسلامی ایران و اتمام حجت الهی بر ما و خدمات انقلاب به ایران و توضیح سازندگیها، صحبت مفصل داشتم[2]. نامههای زیادی دادند.
[آقای غلامحسین کرباسچی]، شهردار تهران آمد. نسخهای از «کتاب اول»[3] آورد که اطلاع رسانی جامعی برای مردم در همه زمینههای مورد نیاز است و خواست که تأیید کنم و از رفتار دادگستری تهران، در محاکمه عوامل شهرداری و برخورد یک طرفه، شکایت نمود. از نامه اعتراضی چهار صفحهای خبر داد که فرماندهان سپاه به آقای [محسن] رضایی، [فرمانده کل سپاه]، در اعتراض به دخالت سپاه در انتخابات نوشتهاند که باعث بدبینی بخش قابل توجهی از مردم نسبت به سپاه شده است.
عصر دکتر [محمدعلی] هادی [نجف آبادی، سفیر ایران در ریاض] آمد. گزارش وضع عربستان سعودی را داد. مایل است که باز هم آنجا بماند. [آقای محمدرضا رحیمی]، استاندار کردستان آمد و از آثار مثبت سفرم به کردستان، کلی تعریف کرد و درخواست انجام وعدهها را داشت. از عدم همکاری دستگاهها در انجام وعدهها گله داشت.
شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. درباره نامه آقای [هلموت] کهل، [صدراعظم آلمان] و سایر پیامها در این خصوص و آثار سوء کشف مواد انفجاری در کشتی ایران کلاهدوز[4] و لزوم مجازات عاملین آن و کیفیت جواب به کهل و نصیحت حزبالله لبنان و دیگران، برای خودداری از اعمال خشونت بار در این مقطع، بحث و تصمیمگیری شد. بحث ناتمامی هم از وضع افغانستان داشتیم. ظهر مهدی آمد و از عملکرد یکی از معاونین وزارت امور خارجه انتقاد داشت.
[1] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «حرکت فقرزدایی تا محو فقر، بیوقفه دنبال خواهد شد. مسأله فقر از دیدگاه اسلام، یک پدیده نامطلوب و ناخوشایند است و مکتب اسلام و قرآن پیوسته مسلمانان را بهآبادانی دنیا و آخرت دعوت کرده و فقر را مانع سعادت دنیا و آخرت میداند. زهدگرایی افراطی، پدیدهای زشت در یک جامعه اسلامی است. جمهوری اسلامی گامهای اساسی برای محو فقر از جامعه برداشته است که به تدریج در حال به ثمر رسیدن است، اما در عین حال مسأله محو فقر و حرکت در جهت فقرزدایی در جامعه را بیانصافی و خیانتی بزرگ بهاین خدمات عنوان کرد. با وجود تمامی شیطنتهای دنیای استکباری با برنامهریزیهای انجام شده میزان جمعیت روستایی زیر خط فقر که قبل از انقلاب بالغ بر 28 درصد جمعیت روستایی کشور بود، در سال 1373 بهحدود 26 درصد رسده است. میزان جمعیت شهری زیر خط فقر نیز از 47 درصد کل جمعیت شهری در قبل از انقلاب به 2/12 درصد در حال حاضر کاهش یافته است. جمعیت زیر خط فقر کشور از 48 درصد در سالهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به حدود 17 درصد در سالهای اخیر رسیده است.» رجوعکنید ← کتاب هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای 1375، دفتر نشر معارف انقلاب، 1397.
[2] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «مسأله جانبازی، ایثار، حق و عدالتخواهی که سرفصل فضایل اخلاقی در جهان است، محور حرکت اباعبدالله الحسین (ع) در قیام عاشورا بود و این واقعه مهم تاریخی، بارها اسلام را از غربت نجات داده است. ما باید با یادآوری تاریخ عاشورا، این سرمایه بزرگ را برای همیشه زنده نگهداریم. نوحهسرایی درباره واقعه عاشورا، تحریک عاطفهها به نفع مظلوم و ایجاد نفرت از ظالم در طول تاریخ است و قطرههای اشک عاشقان امام حسین (ع)، همچون گلولهای برای ستمگران و رحمت و برکت برای ارادتمندان و علاقمندان این مرد بزرگ تاریخ تشیع و اسلام است. پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، برای نخستین بار، علمای دین فرصت تاریخی و با ارزشی را برای معرفی احکام نورانی اسلام در بُعد حکومتی و در یک کشور اسلامی یافتند و این حجتی بزرگ از سوی خداوند، برای روحانیت و کسانی است که در پی اجرای عدالتاند. درعصری که از دین به عنوان رابطه صرف بین فرد و خداوند نام برده میشد، انقلاب اسلامی ایران در سایه رهبری امام راحل پیروز شد و پس از رحلت امام نیز پرچم رهبری انقلاب اسلامی، به دست لایقترین فرد سپرده شد و ما امروز از نعمت رهبری شخصیتی صالح، نیرومند، عادل، عالم و آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر برخورداریم. افکار روشنی که اکنون در بین طلابجوان حوزههایعلمیه وجود دارد، پشتوانه خوبی برای حفظ اصول و احکام اسلام در آینده است. روحانیت به عنوان پیشتاز و مروج اسلام و قرآن و چشمان بیدار نظام مقدس اسلامی، باید با حراست از این دستاوردهای عظیم، راهنمای بشریت در عصر تمدن نوین اسلامی باشد.» رجوعکنید ← کتاب هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای 1375، دفتر نشر معارف انقلاب، 1397.
[3] - کتاب اول، مجموعهای از اطلاعات تجاری شهر تهران میباشد. محتویات کتاب اول، شامل بخشی از اطلاعات مراکز تجاری و خدماتی کلان شهر تهران، نقشه تهران، اطلاعات عمومی تهران و آگهی تبلیغاتی برخی از صاحبان مشاغل میباشد. مجموعه کتاب اول در سال ۱۳۷۳ با الگوبرداری از کتابهای مشابه در دیگر کشورها، همچون یلوپیج (Yellow Page)، به عنوان پروژهای برای معرفی صاحبان مشاغل تهران، توسط شهرداری تهران انتشار مییافت.
[4] - آقای سیدحسین موسویان، سفیر وقت ایران در آلمان، در کتاب خود، در این باره چنین نوشته است: «در آخرین روزهای اسفند ۱۳۷۴ [در آلمان]، احضاریهای برای وزیر اطلاعات ایران صادر شد که روابط دو کشور را دچار تنش کرد. صدور این حکم علت داشت. در اسفند ۱۳۷۴ کشتی ایرانی به نام «ایران کلاهدوز» با باری به مقصد مونیخ، در آنتورپ بلژیک، توسط نیروهای پلیس و امنیتی مورد بازرسی قرار گرفت و در آن محموله خمپارهاندازهای قوی کشف شده بود. آلمان بلافاصله اعلام کرد، ایران تلاش کرده تا به قلمرو ناتو سلاح قاچاق کند. یک مقام آلمانی خطاب به من گفت: «ما در حال صحبت درباره یک تهدید امنیتی علیه ناتو هستیم.» بلژیک اعلام کرد که گلولههای خمپاره، از یک کانتینر حامل مواد غذایی کشف شده است که به مقصد مونیخ در آلمان در یک کشتی از مبداء ایران حمل میشده است… دولت آلمان تصمیم گرفت تا محدودیت در تحقیق ترور میکونوس را بردارد… زمانبندی موضوع کشتی کلاهدوز، در جهت ایجاد بحران در روابط ایران و آلمان در پی ترور میکونوس، بسیار دقیق و بینقص انتخاب و طرحریزی شده بود.» (منبع: کتاب ایران و آمریکا، سید حسین موسویان، ص ۲۴۰ تا ۲۴۱). کشتی ۲۴ اسفند ۱۳۷۴ توقیف و فردایش احضاریه برای وزیر اطلاعات ایران صادر شد. موسویان به تهران آمد و با هاشمی رفسنجانی ملاقاتکرد و شنید که مقامات امنیتی و اطلاعاتی به هاشمی گزارش دادهاند که از ماجرای کشتی آگاه نبودهاند و گفت که آیتالله خامنهای دستور یک پیگیری و رسیدگی کامل را دادهاند. بعدها هاشمی رفسنجانی، سرنخهایی از رسیدگی به این پرونده را در مصاحبههایش داد که نشان میداد پای سعید امامی در میان بوده است: «فهمیدم که اینها موشکهایی را بدون اطلاع من، برای زدن منافقین به اروپا فرستادند، موضوع را پیگیری کرده، آنها را تنبیه کردم. همین آقای سعید اسلامی (امامی) را در آن مسأله محاکمه اداری کردیم و به عنوان متخلف اداری از معاونت، او را برداشتیم و در مشاورت گذاشتیم؛ چرا که این کار را بدون اجازه کرده بود.» (منبع: کتاب هاشمی بدون روتوش، صادق زیباکلام، ص ۱۵۳)