خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت الله هاشمی / سال ۱۳۷۵/ کتاب سردار سازندگی

خاطرات روزانه آیت الله هاشمی / سال ۱۳۷۵/ کتاب سردار سازندگی

رونیز، همان روستایی است که در سال 1335 دو سه روزی آنجا منبر رفتم.

  • جمعه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۷۵

جمعه 14 اردیبهشت 1375 | 14 ذیحجه 1416 3 می 1996

 

اول وقت، [آقای سیدحسین آیت‌اللهی]، امام جمعه و [آقای جلال آتشی]، فرماندار و [آقای محمدمهدی شجاعی‌فرد]، نماینده [جهرم] آمدند. با هم پای هلی‌کوپترها رفتیم و آنجا گروه سرودشان، سرودی را که دیروز نتوانستند در مراسم بخوانند، در مراسم بدرقه اجرا کردند.

به سوی استهبان پرواز کردیم. از فضا، کارخانه سیمان 2000 تُنی کنار بخش رونیز را دیدیم. تا آخر سال افتتاح می‌شود. رونیز، همان روستایی است که در سال 1335 دو سه روزی آنجا منبر رفتم. در محل کارخانه بسته‌بندی انجیر در کنار شهر استهبان فرود آمدیم. سپاه به کمک تعاونی کشاورزان انجیرکار، سردخانه 6000 تُنی را برای حفاظت و بسته‌بندی انجیرهای منطقه، در دست احداث دارد. کار خوبی است. حدود دو میلیون درخت انجیر دیم در اطراف استهبانات است و بناست توسعه داده شود. توضیح دادند که هر درخت در سال ده کیلو انجیر می‌دهد و به شیوه خوبی، پای درخت‌ها را برای نگه‌داشتن آب باران درست کرده بودند. قرار شد تسهیلات بانکی بدهیم که سریع‌تر عمل کنند که کمکی به صادرات و فروش انجیر بشود.

به شهر استهبان پرواز کردیم. در اجتماع مردم، سرود و خیرمقدم توسط آقای [عباس] رحیمی، امام جمعه اجرا شد که مثل همان موقع که در مجلس [دوره دوم] بود، حرف‌های منفی هم در کنار حرف‌های خوب و مثبت زد. من هم دربارة اهمیت انجیر و صنایع آن و سیمان و امور فرهنگی صحبت کردم.[1]

به سوی نی‌ریز پرواز کردیم. در شرق نی‌ریز، در محل مزارع کشاورزی فرود آمدیم. مراسمی برای افتتاح یک‌باره 35 تعاونی اصلاح اراضی داشتند. مهندس [سیدکاظم] طباطبایی، [معاون وزیر کشاورزی] و دکتر [عیسی] کلانتری، [وزیر کشاورزی]، توضیح دادند و در فواید آن تعاونی‌ها و طرح یکپارچه‌سازی که محصول را دو برابر و هزینه را نصف می‌کند که نتیجتاً درآمد کشاورزان را پنج برابر می‌کنند. من هم در همین باره صحبت کردم[2] و از چندکشاورز هم سؤالاتی کردم که گفتة مسئولان کشاورزی را تأیید کردند. سپس از یک مزرعه با آبیاری بارانی بازدید کردیم. عشایر منطقه، برای خیرمقدم جمع شده بودند.

به شهر نی‌ریز رفتیم و در اجتماع مردم، پس از سرود و استماع گزارش [آقای یحیی صادقی]، فرماندار، سخنرانی کردم.[3] یادآوری نمودم که در سال 1335، 24 روز در ماه رمضان در نی‌ریز بودم و بر لزوم استفاده از آب و خاک تأکید کردم. [آقای سیدمحمد فقیه]، امام جمعه در سفر حج است.

برای افتتاح کارخانه سیمان سفید با ظرفیت تولید 500 تُن در روز رفتیم. توضیحات مدیرعامل و بازدید از خط و شرکت در مراسم، با صحبت آقای نعمت‌زاده، [وزیر صنایع] و آقای [سیدعلی] موسوی، مدیرعامل و صحبت کوتاه من.[4] کارخانه شبیه کارخانه سیمان سفید ساوه است؛ با تفاوتی که سیستم ژاپنی با فرانسوی دارد. اهالی روستای لُشکان که 70 شهید داده هم شرکت داشتند.

از آنجا به محل معادن سنگ چینی در کنار دریاچه بختگان رفتیم. از چند سینه‌کار[5] که به روش علمی و با برش سیمی به جای روش انفجار که باعث صنایع شدن بخشی از سنگ‌ها می‌شده، بازدید کردیم و با معدن‌کاران بخش خصوصی و تعاونی آزادگان و با اهالی منطقه تنگ‌جا و چاه‌سواران که جمع شده بودند، صحبت کردم[6]. بعد از ناهار و استراحت [آقای سیدمحمد فقیه]، امام‌جمعه هم از سفر مکه رسید و خود را به اینجا رساند و نامه‌ای از من آورد که در سال 1335 برای آقای سمیعی در اصفهان نوشته بودم.

به سوی شیراز پرواز کردیم. از روی دریاچه بختگان و طشک پرواز کردیم. [آقای محمد جهرمی]، استاندار توضیح داد، شور است و فاقد آبزیان و در تابستان کم می‌شود. مزارع برنج منطقه خرامه در جنوب شرقی دریاچه، برایم جالب بود.

به محل باغ غفیف‌آباد، برای دیدار از نمایشگاه صنایع و تولیدات استان رفتیم که در 140 غرفه برپا شده بود. دو ساعت طول کشید؛ خسته شدم. نماز خواندیم و به حافظیه برای شرکت در بزم شعرای شیراز رفتیم. به مناسبت سفر من، سرودی اجرا شد و چند شعر خواندند. من هم صحبت کوتاهی کردم.[7] سپس شام خوردیم. به احساسات مردم شیراز که در مقابل حافظیه جمع شده بودند، پاسخ دادم. خیلی پُرشور و محبت‌آمیز بود. به مقر آمدم و خاطرات امروز را نوشتم و گزارش‌ها را خواندم و بعد از ساعت دوازده شب خوابیدم.

 

[1] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «یکی از منابع مهم اینجا، همین جنگل‌های انجیر و کشتزارهایی است که به صورت دیم و با استفاده از طبیعت خوب اینجا، به طور طبیعی در گذشته به‌وجود آمده است. اگر ما بخواهیم به شیوه‌های گذشته، از این صنایع استفاده کنیم، متناسب با نیازهای امروز ما کارساز نیست. در اینجا هم باید زودتر از این، مثل جهرم که برای مرکبات و خرما برنامه‌ریزی کرد، یا مثل رفسنجان ما که برای پسته و یا نجف‌آباد که برای بادام برنامه‌ریزی کرد، اقدام صورت می‌گرفت که با تأخیر شروع شده است. امروز، قبل از اینکه من به شهر شما بیایم، از دو طرح مهم این شهرستان - یکی از هوا و یکی از زمین- بازدید کردم. ما از کارخانه بزرگ سیمان بازدید کردیم که این در آینده برای اینجا تحول مهمی است. یک کارخانه بزرگ سیمان با حمل و نقل فراوانی‌که خواهد داشت، آمد و رفت‌های بخش زیادی از زندگی اینجا را تحت تأثیر قرار می‌دهد.» رجوع‌کنید ← کتاب هاشمی رفسنجانی، سخنرانی‌های 1375، دفتر نشر معارف انقلاب، 1397.

[2] - رجوع‌کنید ← کتاب هاشمی رفسنجانی، سخنرانی‌های 1375، دفتر نشر معارف انقلاب، 1397.

[3] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «با مردم شهر نی‌ریز، بنده از ده‌ها سال پیش آشنایی کامل دارم. مدت 24 روز در یک ماه رمضان، در خدمت شما مردم بودم. قاعدتاً ممکن است که اکثریت نسل جوان این شهرستان یادشان نباشد، ولی من محبت‌ها و الطاف فراوان و مهربانی‌های شما را فراموش نمی‌کنم. خیابان‌ها و کوچه پس‌کوچه‌ها و باغ‌های اطراف اینجا را به خوبی می‌شناسم و به یاد دارم، آن موقع مرحوم آیت‌الله [سید علی‌اکبر] فال‌اسیری، اینجا متصدی امور روحانیت بودند و حوزه علمیه هم از همان زمان برقرار بود و روحانیت معّزز نی‌ریز، برای مردم نقطه اتکا و اخلاقی بود و خوشبختانه امروز هم هست. با ویژگی‌های این شهرستان در آن زمان هم من آشنا بودم و باتوجه به خصلت کشاورزی که داشتم و آشنایی با مسائل کشاورزی برای ما آن‌روز بسیار جالب بود که در باغ‌های نی‌ریز می‌دیدیم، در یک باغ نخل، پرتقال، پسته، بادام و گردو با هم وجود داشت. میوه‌های سردسیری و گرمسیری و نواحی معتدل را با هم می‌دیدیم و این نشان از طبیعت ویژه این شهرستان است که امروز همه و همه این محصولات مورد توجه این کشاورزان است. بحمدالله در دوران انقلاب و پس از انقلاب، مردم شهرستان وفاداری و صمیمیت خودشان را به خوبی اثبات کردند.» رجوع‌کنید ← کتاب هاشمی رفسنجانی، سخنرانی‌های 1375، دفتر نشر معارف انقلاب، 1397.

[4] - رجوع‌کنید ← کتاب هاشمی رفسنجانی، سخنرانی‌های 1375، دفتر نشر معارف انقلاب، 1397.

[5] - «سینه‌کار» به جبهة کار یک معدن روباز، مانند یک معدن سنگ ساختمانی، گفته می‌شود.

[6] - رجوع‌کنید ← کتاب هاشمی رفسنجانی، سخنرانی‌های 1375، دفتر نشر معارف انقلاب، 1397.

[7] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «معمولاً در لحظاتی که انسان نیاز به توجه به عوالم دیگر دارد و خودش را محتاج به راه‌ها و وسیله‌هایی جهت نجات از شرایطی و وارد شدن در شرایط مطلوب‌تری می‌بیند، به عوامل عرفان‌ساز و خلاق و پویای روح متوسل می‌شود که نمونه‌هایی از آن را من در گوشه و کنار این محفل اُنس و از معارف بلندی که از بخشی از اشعاری که هنرمندان زبردست فارسی در اینجا ایراد کردند، احساس کردم. واقعاً فضا و شرایط جالبی که خداوند در اینجا قرار داده، به همت فارسیان و شیرازیان، به گونه‌ای است که سینه بسیاری از مردمش، محیط نزول نکات برجسته عرفانی و مطالب سازنده انسان در طول تاریخ بوده و امروز هم غنی است. بی‌جهت حافظ و سعدی و ملاصدرا، به این مقام بسیار ارجمند و عالی عرفانی و اخلاقی و انسانی نرسیده‌اند، بلکه عواملی وجود دارد؛ یکی از آن عوامل، فضای خاص این مرز و بوم است.» رجوع‌کنید ← کتاب هاشمی رفسنجانی، سخنرانی‌های 1375، دفتر نشر معارف انقلاب، 1397.