خاطرات روزانه / آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1374 / کتاب «مرد بحران ها»
شنبه 30 اردیبهشت 1374 //20 ذیحجه 1415 20 می 1995
گروه تحقیقاتی امیرالمؤمنین از قم آمدند. دربارة نهجالبلاغه، تحقیقات و معجمنویسی میکنند. آقای [محمد] دشتی توضیح داد و کمک خواست. من هم تشویقشان نمودم.
آقای [سیدرضا] زوارهای، [رییس سازمان ثبت اسناد و املاک] آمد. از خدمات و مدیریت [آقای محمدرضا رحیمی]، استاندار کردستان تعریف کرد و تذکراتی در مورد سیاست جدید ارزی داد و برای حل مشکل عضویت در سازمان بینالمللی حقوق بشری که اخیراً با ایراد شورای نگهبان دچار مشکل شده است، استمداد کرد و درخواست ارز برای ابزار کار ثبت اسناد کرد و اظهار آمادگی برای خدمت در کارهای پُرزحمتتر نمود.
آقای [کمال] خرازی از نیویورک، تلفنی اصرار بر انجام مصاحبه با مجله میدل ایست برای شماره مخصوص ایران داشت؛ گفتم بهتر است فاصله بیشتری بین دو مصاحبه باشد.
تیمسار [احمد] دادبین، فرمانده نزاجا[= نیرویزمینی ارتش] آمد. گزارشی از وضع نیرو داد و برای ساخت مسکن و انتقال پادگانها به خارج و فروش کارخانه به تعاونی پرسنل استمداد کرد و از حل مشکل شهرکشان در جاده ساوه که مرقد امام، مانع احداث آن شده بود، تشکر داشت. قرار شد مسأله پادگان قلعه مرغی را که باید تحویل شهرداری شود، حلکنند. آدم مثبت و جدی است. گفت، تمام فرماندهان واحدها را از افسران انقلابی بعد از انقلاب گذاشته است.
دکتر [حسن] حبیبی آمد. برای سفر به کرواسی، بوسنی هرزگوین و مولداوی مشورت کرد و اظهار شادمانی از تصمیم جدیدمان در مورد ارز نمود. عصر آقای [محسن] نوربخش، [رئیس کل بانک مرکزی]، برای مشورت در مورد جزییات اجرای مصوبه اخیر ارز صادراتی آمد. خیلیخوشحال است که از فشارها راحت شده است. آقای [مرتضی] الویری، [رییس سازمان مناطق آزاد تجاری] آمد. در مورد مناطق آزاد سئوالاتی شد و نگران بود که تصمیمات جدید، باعث تضعیف مناطق آزاد شود و ابهاماتی در اهداف اقدامات جدید اقتصادی داشت. از مصاحبه من با شبکه تلویزیونیABC تمجید کرد.
آقای [اکبر] ترکان، [وزیر راه و ترابری] آمد. گزارش سفر پاکستان را داد و برای تقویت اعتبارات وزارت راه استمداد کرد و گزارش تکمیل طرح بزرگراه تهران - شمال را داد؛ قرار شد قبوض مشارکت عمومی منتشر شود.
ساعت نُه و نیم شب، مطابق معمول به منزل آمدم. آقایان حمید حسینی و کاظم هاشمیان آمدند. ضمن تأیید تصمیم اخیر در مورد ارز، میگویند تعداد زیادی هم خسارت عمده خواهند دید؛ ولی قبول دارند که باعث امید و خوشحالی مردم شده است. عفت هم سخت مواظب است که تصمیم ضعیف نشود و با آنها به جدل برمیخیزید.