خاطرات روزانه / آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1373 / کتاب «صبر و پیروزی»
سهشنبه 15 شهریور 1373 28 ربیعالاول 1415// 6 سپتامبر 1994
از خانه برای افتتاح و بازدید از چند کارخانه مهم، به ساوجبلاغ رفتیم. ابتدا به کارخانه
ایران ورز رفتیم که ماشینآلات کشاورزی تولید میکنند و ویژگیاش این است که با حدود یکصدو هفت کارخانه دیگر قرارداد دارد که قطعات تولید میکنند و اینجا مونتاژ میشود. با سرمایهگذاری کم و مدیریت و نرمافزار خوب میتواند تولید زیادی داشته باشد و 51 درصد سهام از بخش خصوصی است؛ از مشکلاتی که در اثر معوقه شدن بدهیاش پیشآمده گله داشت.
سپس از کارخانه تریلیران [= ماموت] که تریلر، کانکس و سازههای پیشساخته پانلی میسازد، بازدید کردیم. همه از یک خانواده هستند. پدر و پسرانش صنعتیاند. خیلی راضیاند. صادرات و ارزش افزوده خوبی دارند و زمین زیادی دارند و در حال توسعهاند. خواستهاش این بود که وزارت معادن و فلزات، مواد اولیه برای فولاد و آلومینیوم به ذخیره بدهد.
به کارخانه کالبیران رفتیم که قالبهای سنگین صنعتی میسازد. 270 میلیون دلار ارز فاینانس گرفته است. ماشینهای گرانقیمت آورده و نیاز جدی صنایع مخصوص صنایع اتومبیلسازی را تأمین میکنند. از آقای صادق طباطبایی، به عنوان مشاور متالورژی استفاده میکنند. مصاحبهای انجام دادم[1] و برگشتم. ظهر به دفترم رسیدم.
عصرآقای [محسن] نوربخش آمد. دربارة بانک مرکزی صحبت کردیم. [آقای گاودین اوباسی]، دبیرکل هواشناسی جهانی آمد؛ پروفسوری از نیجریه است. قرار شده ایران به کشورهای جدا شده از شوروی سابق که در این فن ضعیفاند، کمک کند.
در شورای عالی انقلاب فرهنگی، بحث بر سر حل مشکل عدم حضور بعضی از اساتید تمام وقت دانشگاهها در حد مقررِ وقتی، داشتیم که ناتمام ماند.
به آقای [محمود] واعظی، تلفنی گفتم به عربستان سعودی اطلاع بدهند، آمادهایم دربارة موارد پیشنهادی مذاکره کنیم؛ بدون پیششرط و بدون محدودیت موارد مورد مذاکره. اطلاع دادند که در بوشهر، یک فرد مسلح، در دفتر هواپیمایی، چند نفر را به گروگان گرفته است.
[1] - رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، مصاحبههای سال 1373، دفتر نشر معارف انقلاب، 1395.