خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی؛ سال 1370؛ کتاب سازندگی و شکوفایی
سه شنبه 27 اسفند | 12 رمضان 1412 17 مارس 1992
سحر بیدار نشدیم و بدون سحری روزه گرفتیم. عصر کمی ضعف داشتم. [آقایان زیدان البرعمی و پی‌ریدا اپیراد]، سفیران جدید عمان و تایلند، برای تقدیم استوارنامه آمدند.
آقایان [عبدالرضا] هاشم‌زایی و [احمد] رمضانی آمدند. آقای رمضانی چند سالی است که با شوروی تجارت آزاد داشته و تجربه غنی و سود فراوانی بدست آورده و اکنون جای پای محکمی در آنجا دارد. او دوستان زیادی از دانشمندان را شناسایی کرده و به مراکز مربوط علمی و تحقیقی کشور معرفی می‌کند. به خاطر خامی و ناآشنایی روس‌ها، تجارت و مبادلات، سودبخش و مطمئن است.
[آقای ابوالقاسم دلفی]، سفیر جدیدمان در شیلی آمد و برای کار خود نظر خواست. گفتم در صنایع مس و نفت همکاری زیادی می‌توانیم داشته باشیم. [آقای اکبر ترکان]، وزیر دفاع آمد. گزارش صنایع دفاعی و وضع بودجه و اعتبارات را داد؛ راضی است. گفت گروهی برای بررسی محموله کشتی کره‌ای که در بندرعباس خالی شده است، اعزام شده‌اند و ابهاماتی به وجود آمده است.
دکتر [حسن] حبیبی آمد. در مورد سیاست شورای نگهبان با نامزدهای انتخابات و احتمال حذف بعضی‌ها و تهیه خانه‌های سازمانی برای اعضای هیئت دولت و محل سفارت برای دولت‌های جدید شمالی صحبت شد.
عصر آقای [محسن] رفیق‌دوست، [رئیس بنیاد مستضعفان] آمد. گزارش واردات مرغ برای پایین آوردن قیمت‌ها و صنایع و کشتیرانی و تجارت خارجی بنیاد را داد و برای اعتبار بانکی و... کمک خواست.
آقای تیمسار [منصور] ستاری آمد. گزارش برنامه‌های آتی و اوضاع نیرو و برنامه تدارک سلاح‌های جدید شوروی از جمله سیستم دفاع ضدموشکی و شروع کارهای فنی آن و فکر ساخت رادارهای پیشرفته را داد.
آقای [مصطفی] پورمحمدی از وزارت اطلاعات آمد. عازم سفر به سوریه است. درباره مذاکرات که عمدتاً مربوط به آینده عراق است، راهنمایی خواست. افطار، کارکنان دفتر مهمانم بودند. تا ساعت هشت شب، در دفترم پیام نوروزی را آماده کردم