خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی؛ سال 1370؛ کتاب سازندگی و شکوفایی
جمعه 1 آذر | 14 جمادی الاول 1412 22 نوامبر 1991
امروز در خانه بودم. دیشب باران خفیفی بارید؛ امسال بارندگی در تهران کم است. با آشیخ محمد صبحانه خوردیم؛ شب مانده بودند. مقداری از وقت به خواندن گزارشها و مقداری به پیادهروی و ورزش و استراحت گذشت.
آقای محسن رضایی، [فرمانده سپاه پاسداران] آمد. درباره سیاستها و احتمال خطرها پرسید و از تلاشهای سپاه در امر سازندگی گفت. ظهر محسن آمد وگزارش کار در نوق و کشکوییه [رفسنجان] را داد. پیشنویس نطق [اجلاس سران سازمان کنفرانس اسلامی] سنگال را خواندم.
عصر دکتر [سیف الله] وحید [دستجردی] آمد. از خدمات هلالاحمر گفت. چادرهایی برای مردم بهبهان داده است؛ این منطقه اخیراً گرفتار زلزلههای پیدرپی و خفیف شده و هنوز ادامه دارد.
شب خانم دکتر [شهلا] حبیبی آمد. گزارش آمادگی برای سمینار زنان را داد و برای حُسن برگزاری و اجرای تصمیمات استمداد کرد.