خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1363/ کتاب «به سوی سرنوشت»

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1363/ کتاب «به سوی سرنوشت»

  • پنجشنبه ۲۷ دی ۱۳۶۳

 پنجشنبه 27 دی 1363

    در جلسه علنی [مجلس شورای اسلامی]، چند دستور از تصویب گذشت. قبل از دستور، به نمایندگان درباره لزوم انضباط و حضور بیشتر در جلسه رسمی تأکید کردم. بعضی‏ها مقاومت کردند. برخورد قاطع نمودم. بعد از تنفس به دفترم آمدم؛ برای انجام کارهای عقب افتاده که بیشتر خواندن گزارشهای ارگانها است.

    ظهر، عقد یک جانباز انقلاب را بستم و ملاقاتی با آقای فروغی و دو نفر از پاسداران مسئول در کردستان داشتم. از عدم هماهنگی بین مسئولان در کردستان و عدم قاطعیت قوه قضائیه و فراوانی ترور نسبت به افراد حامی نظام، گله داشتند.

    عصر، دبیران جغرافیا و پرسنل عقیدتی سیاسی ارتش آمدند؛ برای آنها مفصلاً صحبت کردم.امام جمعه ایذه آمد. مقداری طلا برای جبهه‏ها آورد و برای مدرسه طلبگی جدید التأسیس، کمک خواست و اوضاع آنجا را گفت.

    شب، جلسه‏ای با نخست وزیر و آقای توکلی‏بینا و آقای [طهماسب] مظاهری سرپرست بنیاد مستضعفان داشتیم؛ برای تعیین تکلیف مؤسسه مسکن تابع بنیاد مستضعفان. با بحث‏های طولانی به توافق‏های شکننده‏ای رسیدند. سپس با آقای نخست وزیر، درباره بودجه و وزارت برنامه‏وبودجه - که اخیراً مجلس به آن رأی داده و شورای نگهبان تأیید کرده است و نخست وزیر به همین خاطر سخت ناراحت است، بحث کردیم. تأکید بر لزوم تصویب کمک به کارمندان دولت در بودجه شد.

    شب به خانه آمدم. محمدتقی، کارگرمان از نوق [رفسنجان] آمده بود. از وضع زندگی مردم و رفاه آنان و بارندگی، خیلی راضی است. گفت که حاجیه والده، سرماخوردگی و کسالت دارند. اخوی محمد، برای عیادت ایشان به نوق رفته است.