خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی سال 1362 – کتاب آرامش و چالش

خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی سال 1362 – کتاب آرامش و چالش

  • جمعه ۳۰ دی ۱۳۶۲

 جمعه 30 دی 1362

    تا ساعت ده و نیم صبح در خانه مطالعه می‏کردم. برای اقامه نماز جمعه به دانشگاه تهران رفتم. خطبه اول را در جمع‏بندی خطبه‏های دو ساله در عدالت اجتماعی در بعد اقتصاد و خطبه دوم را راجع به کنفرانس کشورهای اسلامی ایراد کردم. نزدیک ساعت دو بعد از ظهر، طبق معمول به خانه رسیدم. بعد از ناهار، طبق معمول تا ساعت چهار استراحت کردم و سپس گزارشها را خواندم.

    آقایان محسن رضایی و [علی]شمخانی آمدند و راجع به عملیات آینده و کارهای لبنان مذاکره کردیم. احتمال عدم هماهنگی و عدم همکاری لازم در عملیات آینده را می‏دهند. نصیحت کردم که از طریق همکاری و گذشت، وحدت ایجاد کنند و اعتماد و اطمینان ارتشیها را جلب نمایند. خبر از ضربه کاری به ضدانقلاب در کردستان دادند. سپس آقای [عبدالمجید]معادیخواه آمد و برای نیازهای بنیاد تدوین تاریخ [انقلاب اسلامی] کمک خواست. نرسیدم اخبار را بگیرم. عفت هم از قم برگشت و از پذیرایی آقای منتظری ممنون است.

    احمد آقا تلفنی پیشنهاد کرد که حزب [جمهوری اسلامی]، سمیناری در خصوص ابعاد علمی و عرفانی امام برگزار کند؛ پسندیدم. با آقای خامنه‏ای مطرح کردم، ایشان هم استقبال کردند و نشان از حسن نیت احمد آقا نسبت به حزب دانستند.