خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی سال 1362 – کتاب آرامش و چالش
پنجشنبه 25 اسفند 1362
صبح زود به مجلس رفتم. گزارشها را خواندم. کنفرانس وزرای خارجه 18 کشور عربی - در بغداد - به نفع عراق و علیه ما قطعنامه داده است. در جلسه علنی، کار تبصرههای بودجه تمام شد و با حدود 400 ساعت کار در کمیسیون و 67 ساعت در جلسه علنی، بودجه تصویب گردید.
پیش از ظهر در دفتر آقای رئیس جمهور با حضور آقایان صیاد [شیرازی] و [محسن] رضایی و [رحیم]صفوی و قویدل راجع به عملیات آینده جلسه داشتیم. زمان عملیات و طرح عملیات و سازمان رزمی تصویب شد. قرار شد پس از تحکیم جزایر مجنون، ارتش، حفاظت آن را به عهده بگیرد.
از قرارگاه نجف، آقای شمخانی اطلاع داد که دشمن در طلائیه به ما حمله کرده و با دادن تلفاتی در یک محور، عقب نشسته و در محور دیگری درگیریم. دو عقد ازدواج برای کارمند دفترم و یک همسر شهید بستم. آقای آقارحیمی [نماینده شهر بابک] آمد و از مخالفت امام جمعه شهر بابک در انتخابات آینده گله داشت. آقای شهرکی هم آمد و گفت نمیخواهد در زابل کاندیدا شود. آقای احمد کاشانی هم آمد و از دولت شاکی بود. افرادی را برای مجلس و سمتهای دیگر معرفی کرد. آقای [محسن]مخملباف - که سناریوی سریال شیخ فضلالله نوری را نوشته - همراه آقای زند آمد و چند اشکال عمده راجع به آن مطرح کردم. از جمله اینکه مشروطه را بدنام و محصول تلاش فراماسونهای انگلیسی دانسته است. قرار شد اصلاح کنند.
شب جلسه شورای مرکزی حزب [جمهوری اسلامی] برای [بحث درباره] انتخابات داشتیم.