خاطرات روزانه / آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال 1362 / کتاب «آرامش و چالش»
یکشنبه 21 فروردین 1362
زودتر از روزهای دیگر به مجلس رفتم. خیابانها خلوتتر بود. قبل از شروع کار مجلس، کارهای اداری را انجام دادم. در جلسه علنی، چند لایحه تصویب شد.
جلسه را به آقای [محمد]یزدی سپردم و در جلسهای در دفتر رئیس جمهور با حضور وزیر [امور]خارجه و نخست وزیر شرکت کردم؛ درباره مذاکره با عربستان سعودی و پیشنهاد عدم حمایت از صدام و عدم اخلال در اوپک و عدم تلاش برای نجات اسرائیل و عدم اخلال در منطقه، در مقابل دوستی و همکاری ما با آنها بحث شد و هم مسافرت آقای ولایتی به سوریه و مذاکره با حافظ اسد و مذاکره مستقیم وزارت [امور]خارجه با شورویها برای پیشنهاد چند مسأله مهم سدهای روی ارس و اترک و احیای طرح ریختهگری سیصدهزار تنی و فروش گاز و خرید اسلحه و چیزهایی از این قبیل به منظور امیدوار کردن شوروی به امکان داشتن رابطه بیشتر و جلوگیری از توطئه روسها به خاطر یاس از انقلاب ما بعد از سرکوبی حزب توده بحث شد و هم درباره جنگ و کودتای حزب توده و حذف شعار "مرگ بر آمریکا" و "مرگ بر شوروی" که همگی موافق بودند.
ظهر در دفترم با آقای [علی]کاظمی نماینده سلسله دلفان [از استان کردستان] ملاقات کردم. مطالبی درباره حوزه انتخابیهاش و کمک به آقای حکمت - پدر زنش - در سوریه که تحت فشار حزباللهیها است، صحبت کرد.
عصر جلسه بررسی مواضع حزب داشتیم [جمهوری اسلامی] که اصلاحات در بحثهای عدل و اخلاق و تاریخ و انسان انجام شد. سپس جلسه شورای مرکزی داشتیم که بیشتر به تصویب اساسنامه گذشت و مسائل متفرقه. به خانه آمدم. خانم لی [Lee] مهمان بود؛ دکتر طب سوزنی از کره جنوبی است که از دوران بستری بودنم در بیمارستان شهداء با خانواده ما آشنا شده و آمد و رفت دارد؛ احتمال خبرچینی هم میرود ولی ضعیف است. به نظر آدم سالم و نجیبی میآید. برادرش هم در ایران کار پیمانکاری دارد.