خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1360/کتاب «عبور از بحران»

 امروز تقریباً تمام وقت، در خانه بودم. صبح آقای [محسن]رضائی از اهواز تلفن کرد و ازحمله شکست خورده دیشب عراق گفت که دو گردان آنها نابودشده. صبح احمد آقا آمد و راجع به حادثه تلخی که در مشهد برای یکی ازنمایندگان پیش آمده گفت. با آقای [واعظ]طبسی‏هم صحبت کردم که برای علاج کمک کنند. دکتر معتمدی معاون بهداشت وزارت بهداری که‏اخیراً استعفا داده، آمد و اعتراضاتی به وزیر بهداری داشت. ناهار بچه‏های مرحوم لاهوتی‏مهمان ما بودند. عفت کله پاچه پخته بود.

 امروز فرصتی پیدا کردم، دوسه جزوه درباره نهضت مسلمانان فیلیپین ونهضت ایرلندشمالی مطالعه کردم. این جزوه‏ها را واحد نهضتهای سپاه تهیه‏کرده. عصر از مواضع پدافندهوایی جماران - که زیر نظر دفتر مشاورت است -بازدید کردم. از یک مرکز ضد هوائی 23میلیمتری و یک مرکز توپ ضد هوائی‏اورلیکن با رادار، تشکیل شده است.

 اول شب احمد آقا آمد و راجع به بیانیه‏ای که امام می‏خواهند، راجع به‏محکومیت افراطکاریها و تجاوز از قوانین بدهند، مشورت کرد. عصر با آقای‏خامنه‏ای تلفنی صحبت کردم. خبردادند که دکتر معالج و پرفسور سمیعی آمده واز پیشرفت وضع دست ایشان راضی است. دست‏ایشان در جریان سوء قصدچند ماه پیش آسیب دیده و فلج شده، اینک رو به بهبودی است.گویا، عمل‏احتیاج ندارد. تمام برنامه شب تلویزیون را مشاهده کردم. یک انبار مهم اسلحه‏ومهمات منافقین کشف شده که دویست ژ - س، هشتاد هزار فشنگ و صدنارنجک و دویست‏کیلو مواد منفجره و مقداری بی سیم و ده تیر بار داشته است.