خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1365/ کتاب «اوج دفاع»
سهشنبه 17 تیر 1365 تا ساعت دهونیم در جلسه علنی بودم. اطلاع دادند که نیروهای ما در حمله به ارتفاعات جنوب قلاویزان در خاک عراق، پیروزیهای مهمی به دست آوردهاند. در دفترم تا ظهر چند ملاقات داشتم. آقایان آقامحمدی و کمالی آمدند. امام جمعه پاوه از برخورد شهردار پاوه شکایت داشت. آقای نورانی از قم، مدعی تحقیقات وسیع درباره خواص داروهای گیاهی بود و کمک میخواست. قرار شد از طریق دانشگاه آزاد اسلامی رسیدگی و در صورت مفید دیدن کمک کنیم. عصر آقای حافظ ریاض از علمای پاکستان با جمعی از طلاب آمدند و درباره اوضاع پاکستان توضیحاتی دادند. مدعی بودند طرفداران خانم ]بینظیر[بوتو در پاکستان، بیشتر از حامیان جناح حاکمند. محرومان هم حامی حزب مردم هستند و درباره موضع شیعه در مقابل دو طرف مشورت کرد.در جلسه فاتحه برای ابوی آیتالله خامنهای در مدرسه شهید مطهری شرکت کردم. دکتر ]هادی[منافی و همکارانش در ]سازمان حفاظت از[محیط زیست آمدند و از مشکلات کارشان و خطرهای عدم مراعات مقررات محیط زیست گفتند. تأکید کردم مسأله تالاب انزلی را حل کنند.اطلاعات ارتش آمدند. برای آنها سخنرانی کردم. آقای خسرو تهرانی آمد و از کیفیت برخورد با او و رفقایش در جریان رسیدگی به پرونده انفجار نخست وزیری شاکی بود. سرهنگ ترابی آمد و طرح تصرف اسکلههای البکر والعمیه عراق را توسط نیروی دریایی آورد. گفتم با سپاه هماهنگ نمایند. تا ساعت نه شب در دفتر کارم کارها را انجام دادم. امروز کسالت داشتم؛ کمی تب و خستگی.