خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی – انقلاب و پیروزی سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دومین سالگرد وفات آیت الله حاج مصطفی خمینی
سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دومین سالگرد وفات آیت الله حاج مصطفی خمینیتاریخ 1/8/1358 در دومین سالگرد وفات آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی، فرزند برومند امام ]در تاریخ اول آبان 1358[، برنامههای یادبودی در سراسر کشور برگزار شد. یکی از این برنامهها در دانشکده الهیات دانشگاه تهران با حضور آیتالله منتظری و جمعی دیگر از مسئولان، تشکیل شده بود و من در آنجا سخنرانی کردم. در این سخنرانی ضمن گرامیداشت یاد و خاطره مرحوم آیتالله حاج سید مصطفی خمینی گفتم: ایشان که تمام حیاتش در راه کسب علم و فضیلت بود و برای خدمت به اسلام و مردم آماده میشد، وفاتش هم، نقش اساسی در پیشبرد نهضت داشت. به طوری که آن چند روز عزاداری وی، ایران را به هیجان آورد و به نهضت جان داد". همچنین با اشاره به نیاز جامعه به دوری جستن از شانتاژهای تبلیغاتی به ضرورت رعایت اخلاق و عدالت در مبارزه و پرهیز از فرصتطلبی پرداختم و در خصوص ماجرای فوت فرزند امام، گفتم: آن روزی که مرحوم حاج آقا مصطفی(ره) فوت میکنند، از امام درباره او سوال میشود که آیا ایشان شهید شدند و آیا کسی ایشان را کشته؟ شما خون ایشان را به گردن ساواک و یا شاه یا کسی دیگر میاندازید یا نه؟ میدانید که آن روزها جو طوری بود که اگر امام میخواستند از این مسأله برای کوبیدن دشمن استفاده کنند، خیلی طبیعی بود که بگویند بله. اما ایشان همان مقدار که درباره مرگ فرزندشان میدانستند، همان را گفتند و نخواستند از حادثهای که پیش آمده، مردم را تهیج کرده به انتقام خون ایشان، عده زیادی از دشمنان را از پا در آورند. ایشان در آن زمان به عنوان رهبر یک مکتب و نه یک رهبر سیاسی رفتار کردند تا به این وسیله تفاوت بین مکتب اصیل اسلام را که بر اساس اخلاق و عدالت استوار است با سایر مکاتب ـ که در آنها هدف، وسیله را توجیه میکند ـ به همه نشان دهند". آن گاه به مسائل روز جامعه از جمله سخنرانی مهم امام که در آن ایشان خطاب به مخالفان گفته بودند: اینکه منحرفین میگویند، فقط یک کانال ]ارتباط با رهبری[، وجود دارد، من کانال خاصی ندارم، با همه مردم و همه قشرها ملاقات میکنم و مطالب همه را میشنوم" اشاره و در تائید آن تاکید کردم: "هیچ رهبری در دنیا با این همه کار روزانه و این همه خطر، این قدر با مردم تماس ندارد. آن اتاق محقر امام، در روز دهها بار با حضور انبوه مردم پر و خالی میشود و دانشجو و دانشگاهی، پیر و جوان، کارگر و اداری و زن و مرد، به آنجا میروند و هر چه میخواهند میگویند". البته این سخنان امام ]در تاریخ 30 مهر 1358[، به ویژه آنجا که تاکید کردند: من از کسانی که با من ملاقات دارند و هر روز دارند میآیند و من را میبینند خواهش میکنم این را به مردم بگویند که در خانه ما بازست و از بس که ملاقات میکنم، خسته میشوم. من یک پیرمرد هشتاد ساله هستم. ضعف دارم. معذالک مردم با من ملاقات میکنند و اخبار و احتیاجات خود را به من میرسانند و برای رفع اشکالات اشخاص و قشرهایی مشغول رفع اشکالات هستند، دولت هم مشغول است، لیکن کار و اشکالات زیاد است" بار دیگر باعث بروز احساسات شدید مردم در حمایت از امام شد. به طوری که چند روز بعد ]در تاریخ 4 آبان 1358[، به دعوت حزب جمهوری اسلامی و جمعی از گروههای اصیل انقلابی و اسلامی، میلیونها نفر از مردم حق شناس ایران در سراسر کشور در راهپیمایی گستردهای همبستگی امت با امام را به نمایش گذاشتند و بار دیگر به این پرسش "که آیا امام در میان امت خود تنهاست؟"، پاسخی منفی دادند و بیعت جاودانه خویش را با رهبر خود، شکوهمندانه تجدید کردند.منبع: کتاب هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات 58-1357 ، انقلاب و پیروزی، زیر نظر عباس بشیری