تفسیر آیات قرآن کریم – سوره هود – آیه ۵۷ – کتاب تفسیر راهنما – تالیف آیت الله هاشمی رفسنجانی
فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقَدْ أَبْلَغْتُکُم مَّا أُرْسلْتُ بهِ إِلَیْکُمْ وَیَسْتَخْلِفُ رَبِّی قَوْمًا غَیْرَکُمْ وَلاَ تَضُرُّونَهُ شَیْئًا إِنَّ رَبِّی عَلَیَ کُلِّ شَیْءٍ حَفِیظٌ
پس اگر روی برتافتید ، [باکی نیست]; زیرا قطعاً به شما ابلاغ کردم آنچه را که به خاطر آن به سوی شما فرستاده شدم و پروردگارم قومی غیر از شما ، جایگزین [شما] خواهد کرد و به او هیچ زیانی نمی رسانید; چرا که پروردگارم بر هر چیز نگهبان است».
1ـ هود(ع) ، موظف به ابلاغ پیامهایی از ناحیه خداوند به قوم عاد
فقد أبلغتکم ما أُرسلت به إلیکم
2ـ هود(ع) ، پیامهای الهی را به مردم رسانید و وظیفه رسالت را به خوبی انجام داد.
فقد أبلغتکم ما أُرسلت به إلیکم
3ـ هود(ع) ، پس از ابلاغ پیامهای الهی و اتمام حجت بر مردم ، خویشتن را مسؤول اعراض آنان نمی دانست.
فإن تولّوا فقد أبلغتکم ما أُرسلت به إلیکم
روشن است که جمله «فقد أبلغتکم ...» نمی تواند جواب شرط «فإن تولّوا ...» باشد; زیرا هود(ع) رسالت خویش را ابلاغ کرده بود ـ چه مردم اعراض کنند و چه ایمان آورند ـ بلکه آن جمله سبب جواب و جانشین آن می باشد; یعنی، اگر اعراض کنید، من مسؤولیتی ندارم و مؤاخذه ای بر من نیست; زیرا آنچه را که به خاطر آن به سوی شما فرستاده شده بودم، به شما ابلاغ کردم.
4ـ مسؤولیت مبلغان دین ، ابلاغ حقایق و معارف الهی به مردم است نه واداشتن آنان به پذیرش.
فإن تولّوا فقد أبلغتکم ما أُرسلت به إلیکم
5ـ نابودی کفرپیشگان قوم عاد و جایگزینی اقوامی دیگر به جای آنها ، هشدار هود(ع) به آنان
فإن تولّوا ... و یستخلف ربی قومًا غیرکم
«إستخلاف» به معنای جانشین ساختن و جایگزین کردن است و این معنا در آیه شریفه ، مستلزم نابود کردن قوم عاد می باشد.
6ـ مخالفان انبیا و اعراض کنندگان از حقایق و معارف الهی ، در خطر نابودی و عذاب الهی اند.
فإن تولّوا ... یستخلف ربی قومًا غیرکم
7ـ پدیدآوردن اقوامی صالح و موحد ، درپی نابود سازی کفرپیشگان ، پرتوی از ربوبیت خداوند است.
و یستخلف ربی قومًا غیرکم
روشن است که قوم جانشین ، همواره غیر از قوم نابود شده است. بنابراین کلمه «غیرکم» ناظر به مغایرت در عقیده و مرام می باشد و لذا «غیرکم» به صالح و موحد بودن تفسیر شد.
8ـ شرک ورزی و مخالفت با تعالیم و توصیه های پیامبران ، از عوامل مهم نابودی جامعه ها و تحولات تاریخ و دگرگونیهای آن است.
فإن تولّوا ... یستخلف ربی قومًا غیرکم
9ـ اعراض مردم از دین و معارف الهی ، هیچ ضرری متوجه خداوند نخواهد کرد.
فإن تولّوا ... و لاتضرونه شیئًا
برداشت فوق ، مبتنی براین است که «لاتضرونه» نیز جواب شرط (فإن تولّوا) باشد. قابل ذکر است که مجزوم نشدن «تضرون» به خاطر عطف شدن آن بر فعل ماضی «قد أبلغتکم» می باشد.
10ـ هلاکت کفرپیشگان به عذابهای الهی ، هرگز مایه زیان و ضرری برای خداوند نیست.
و یستخلف ربی قومًا غیرکم و لاتضرونه شیئًا
در برداشت فوق ، جمله «لاتضرونه» در ارتباط با «یستخلف ربی ...» معنا شده است; یعنی ، در صورت نابودی شما ، ضرری متوجه خداوند نمی شود.
11ـ نزول عذاب الهی بر کفرپیشگان ، برخاسته از استحقاق آنان است نه آنکه وجودشان موجب ضرر و زیان بر خدا باشد.
و یستخلف ربی قومًا غیرکم و لاتضرونه شیئًا
برداشت فوق مبتنی براین است که جمله «لاتضرونه» حال باشد. براین اساس جمله «یستخلف ... و لاتضرونه» چنین معنا می شود. در حالی که ضرر و زیانی را متوجه خدا نمی کنید شما را عذاب می کند و این معنا می رساند که موجب عذاب، استحقاق کفرپیشگان است نه این که وجودشان مایه ضرری بر خدا باشد.
12ـ خداوند ، مراقبت کننده ای دقیق و حفاظت کننده ای آگاه بر همه چیز است.
إن ربی علی کل شیء حفیظ
13ـ مالک و مربی بودن خداوند بر همه چیز ، مستلزم مراقبت و حفاظت کامل او ، از آنهاست.
إن ربی علی کل شیء حفیظ
14ـ کردار کفر پیشگان قوم عاد و کیفر آنان ، تحت حسابرسی دقیق خداوند بود.
إن ربی علی کل شیء حفیظ
15ـ آگاهی گسترده خداوند و مراقبت او بر همه چیز ، دلیل عجز همگان از آسیب رسانی به اوست.
و لاتضرونه شیئًا إن ربی علی کل شیء حفیظ
جمله «إن ربی ...» تعلیل است برای جمله «لاتضرونه شیئاً».
اسماوصفات:
حفیظ 12
اقوام:
پیدایش اقوام صالح 7; پیدایش اقوام موحد 7; جایگزینی اقوام 7
انبیا:
آثار مخالفت با انبیا 8; عذاب مخالفان انبیا 6
انسان:
دلایل عجز انسان ها 15
تاریخ:
عوامل مؤثر در تحولات تاریخ 8
جامعه:
آسیب شناسی جامعه 8; عوامل نابودی جوامع 8
خدا:
احاطه خدا 12; احاطه علمی خدا 15; اضرار به خدا 9، 10، 11، 15; حسابرسی خدا 14; ربوبیت خدا 13; علم خدا 12; مالکیت خدا 13; محافظت خدا 12، 15; نشانه های ربوبیت خدا 7
دین:
آثار اعراض از دین 6; اهمیت تبلیغ دین 4; زیان اعراض از دین 9; عذاب معرضان از دین 6; نفی اکراه در دین 4
شرک:
آثار شرک 8
عذاب:
اهل عذاب 11; موجبات عذاب 11
عمل:
مسؤول عمل 3
قوم عاد:
اتمام حجت بر قوم عاد 3; انذار قوم عاد 5; تاریخ قوم عاد 5; جانشینی قوم عاد 5; عمل قوم عاد 14; کافران قوم عاد 5; کیفر قوم عاد 14; هلاکت قوم عاد 5
کافران:
عذاب کافران 10، 11; هلاکت کافران 10
مبلغان:
محدوده مسؤولیت مبلغان 4
موجودات:
مالک موجودات 13; محافظت از موجودات 13; مربی موجودات 13
هود(ع):
اتمام حجت هود(ع) 3; بینش هود(ع) 3; تبلیغ هود(ع) 1، 2، 3; رسالت هود(ع) 1، 2; عمل به تکلیف هود(ع) 2; هشدارهای هود(ع)5; هود(ع) و قوم عاد 1، 3