تفسیر آیات قرآن کریم – سوره الشمس– آیه 14– کتاب تفسیر راهنما – تالیف آیت الله هاشمی رفسنجانی
فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُم بذَنبهِمْ فَسَوَّاهَا
پس او را تکذیب کردند و ناقه را کشتند، در نتیجه پروردگارشان به سبب گناهان آنان بر سرشان عذاب فراگیر آورد و آنان [و دیارشان ]را با خاک یکسان کرد،
1 - قوم صالح، رسالت او را تکذیب کرده، فرمان رعایت ناقه و شرب آن را دروغ انگاشتند.
فکذّبوه
2 - قوم ثمود، ناقه صالح را پی کرده، آن را به هلاکت رساندند.
فعقروها
زمانی که با شمشیر بر پاهای شتر یا اسب، ضربه وارد کنند، گفته می شود: «عَقَرْتُ» (صحاح اللغة). گاهی فعل «عقر» در موردی به کار می رود که آن را «نحر» کرده باشند. (مصباح)
3 - حرکت یک فرد جامعه، در صورت رضایت و تشویق دیگران، حرکتی مستند به تمام افراد آن جامعه است.
انبعث أشقیها ... فعقروها
در آیات پیشین، از حرکت شقی ترین فرد قوم ثمود، سخن به میان آمد و این آیه پی کردن را به تمام ثمودیان نسبت داده است. از آن جا که فعل «انبعث»، بیانگر نقش تشویقی دیگران است، باید گفت: استناد «عقروها» به تمام ثمودیان، به جهت رضایت و تحریک آنان بوده است.
4 - قوم ثمود، برای دستیابی به آب اختصاصیِ ناقه صالح، آن را هلاک کردند.
و سقیـها ... فعقروها
بیان هشدار به ثمودیان، در مورد آب شرب ناقه و آن گاه سخن گفتن از تکذیب و عقر، نشانگر آن است که انگیزه قوم ثمود از پی کردن ناقه، چشم داشت آنان به آب مورد نیاز آن بوده است.
5 - باور نداشتن رسالت صالح(ع) و بی اعتمادی به هشدارهای او در مورد ناقه و آب شرب آن، مایه اقدام بی پروای قوم ثمود به از میان بردن ناقه شد.
فکذّبوه فعقروها
6 - پیدایش ناقه صالح، معجزه و باقی ماندن آن، براساس علل و عوامل طبیعی بود.
ناقة اللّه و سقیـها ... فعقروها
7 - کشتن ناقه صالح، جلوه طغیان گری قوم ثمود
کذّبت ثمود بطغویها ... فکذّبوه فعقروها
8 - خداوند، بر قوم ثمود به جهت کشتن ناقه، عذابی فراگیر نازل کرده، اعضای بدن آنان را از هم متلاشی ساخت.
فدمدم علیهم ربّهم بذنبهم
اطلاق «دمدمة» ـ که بر پوشاندن و فراگیری دلالت دارد ـ بر هلاکت ثمودیان، به جهت آن بود که خداوند، آنان را با عذاب و هلاکت پوشاند (مقاییس). جمله «دمدمت الشیء» ـ که گاهی با حرف «علی» و گاهی بدون آن استعمال می شود (قاموس) ـ زمانی کار برد دارد که چیزی را به زمین کوبیده و آن را شکسته و قطعه های آن را پراکنده سازند. (صحاح اللغة)
9 - کشتن ناقه صالح، گناهی بزرگ و دامنگیر تمام ثمودیان
فدمدم علیهم ربّهم بذنبهم
بزرگی گناه قوم ثمود، از کیفر سنگین آنان به دست می آید.
10 - گناه، هرچه بزرگ تر باشد، کیفر آن سنگین تر خواهد بود.
فدمدم علیهم ربّهم بذنبهم
حرف «باء» در «بذنبهم» بیانگر علت عقوبت سنگین ثمودیان و نشانگر آن است که اگر کیفر آنان شدید بود، به جهت گناهی بود که از آنان سرزد. بنابراین ویژگی های کیفر، براساس خصوصیات گناه تعیین می شود.
11 - تکذیب کنندگان رسولان الهی و معجزات آنان، در معرض گرفتاری به عذاب استیصال
فدمدم علیهم ربّهم بذنبهم
تعبیر «بذنبهم» ـ ضمن بیان علت هلاکت ثمودیان ـ تهدید تمام کسانی است که، به گناه آلوده اند.
12 - رضایت و تشویق دیگران به گناه، معصیت و زمینه ساز عذاب است.
إذ انبعث أشقیها ... بذنبهم
13 - عذاب جامعه های گنه کار، به تدبیر خداوند و جلوه ربوبیت او بر آنان است.
ربّهم
14 - خداوند، عذاب ثمودیان را برای همه آنان یکسان قرار داد.
فسوّیها
ضمیر مفعولی در «فسوّاها» به «دمدمة» ـ که از «فدمدم علیهم» انتزاع می شود ـ برمی گردد. «تسویه هلاکت»; یعنی، نجات نیافتن هیچ کس از ثمودیان و تفاوت نداشتن عذاب آنان با یکدیگر. احتمال رجوع ضمیر به «ثمود» نیز منتفی نیست و در مفاد آیه، تغییری ایجاد نمی کند; زیرا برابری ثمودیان با یکدیگر، در عذاب، همان برابری عذاب آنان با هم است.
15 - خداوند، سرزمین ثمودیان را با خاک یکسان کرد.
فسوّیها
ضمیر «فسوّاها» ممکن است به «زمین» برگردانده شود که از سیاق آیه به دست می آید. «تسویه سرزمین»; یعنی، ویران کردن بناها و هموار ساختن پستی و بلندی های آن. در احتمالی دیگر ضمیر به «ثمود» برمی گردد; ولی مفاد آیه، برابری ثمودیان در عذاب نبوده; بلکه یعنی، «سوّاهم بالأرض» (آنها را با زمین مساوی ساخت).
16 - بدن های قوم ثمود در اثر عذاب فراگیر الهی، متلاشی گشت و جنازه های آنان، مدفون و با خاک یکسان شد.
فدمدم علیهم ... فسوّیها
حرف «فاء» در «فسوّاها»، ممکن است جمله بعد را مفسّر جمله قبل قرار داده باشد. هم چنین می تواند بر ترتیب دلالت کند. در صورت دوم ـ که برداشت یاد شده ناظر به آن است ـ قوم ثمود نخست با عذاب «دمدمة» قطعه قطعه شدند; آن گاه مدفون و با خاک یکسان شدند. جمله «فسوّاها» در این برداشت، به معنای «فسوّاهم بالأرض» گرفته شده است.
17 - «عن ابن نُباتة قال: سمعت أمیرالمؤمنین(ع) علی منبر الکوفة یقول: ...أیّها الناس إنّما عَقَر ناقةَ صالح واحد فأصابهم اللّه بعذابه بالرضا و آیة ذلک قوله عزّوجلّ «...فعقروها فدمدم علیهم ربّهم بذنبهم فسوّیها...»;(1)
اَصْبَغ بن نُباتَة گوید: شنیدم از امیرالمؤمنین(ع) که بر منبر کوفه می فرمود: «...ای مردم! همانا ناقه صالح را یک نفر [از قوم ثمود ]پی کرد; ولی خداوند همه آن قوم را به عذاب خود دچار کرد; چون به کار آن شخص راضی بودند و دلیل این مطلب سخن خداوند ـ عزّوجلّ ـ است «...فعقروها فدمدم علیهم ربّهم بذنبهم فسوّاها...»».
تشویق
آثار تشویق 3
خدا
تدبیر خدا 13; عذابهای خدا 8، 14، 15، 16; نشانه های ربوبیت خدا 13
رسولان خدا
کیفر تکذیب رسولان خدا 11
روایت 17
سرزمینها
نابودی سرزمین قوم ثمود 15
صالح(ع)
بی اعتنایی به هشدارهای صالح(ع) 5; آثار تکذیب صالح(ع) 5; اعجاز شتر صالح(ع) 6; حیات شتر صالح(ع) 6; عقر شتر صالح(ع) 2; قصه صالح(ع) 17; کیفر عقر شتر صالح(ع) 17; کیفر هلاکت شتر صالح(ع) 8; گناه عقر شتر صالح(ع) 9; مکذبان صالح(ع) 1; منشأ هلاکت شتر صالح(ع) 5; هلاکت شتر صالح(ع) 2، 4، 7
عذاب
زمینه عذاب 12; زمینه عذاب استیصال 11
عمل
آثار اجتماعی عمل 3; آثار رضایت به عمل دیگران 3
عوامل طبیعی
نقش عوامل طبیعی 6
فرد
نقش فرد 3
قوم ثمود
تاریخ قوم ثمود 1، 2، 4، 5، 8، 14، 15، 16، 17; تساوی عذاب قوم ثمود 14; تقسیم آب در قوم ثمود 1، 4، 5; تکذیبگری قوم ثمود 1; تلاشی بدن قوم ثمود 16; روش برخورد قوم ثمود 4; عذاب قوم ثمود 8; گناه قوم ثمود 9; منشأ عصیان قوم ثمود 5; نشانه های طغیانگری قوم ثمود 7; ویژگیهای عذاب قوم ثمود 16; هلاکت قوم ثمود 8
کفر
مراتب کفر 10
کیفر
تناسب کیفر با گناه 10
گناه
آثار تشویق به گناه 12; آثار رضایت به گناه 12; کیفر رضایت به گناه 17; کیفر گناهان کبیره 10; گناهان کبیره 9; مراتب گناهان کبیره 10
گناهکاران
منشأ عذاب گناهکاران 13
معجزه
کیفر تکذیب معجزه 11
پی نوشت ها :
1. غیبت نعمانی، ص 9; بحارالأنوار، ج 2، ص 266، ح 27.